فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی سطح تناسب و ضریب تقویت پژوهشگری کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم تحصیلی صورت پذیرفت. جامعه آماری مورد مطالعه، کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم دوره اول متوسطه و نمونه آماری، بخش جغرافیای آن است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا می باشد. در ابتدا، میزان تناسب محتوای نمونه آماری با پایه تحصیلی مربوطه با استفاده از روش کانینگ مورد بررسی قرار گرفت. سپس محتوای نمونه آماری در سه حوزه متن، تصاویر و پرسش با استفاده از روش ویلیام رومی از منظر فعال، غیر فعال و یا خنثی بودن بررسی و سپس ضریب اهمیت هر یک از مقوله های ده گانه مورد مطالعه با استفاده از روش آنتروپی شانون تعیین شد. نتایج حاصل از به کارگیری روش کانینگ نشان داد که بخش جغرافیای کتاب مطالعات اجتماعی نهم به دلیل کسب میانگین سطح دشواری 7/14 برای پایه تحصیلی نهم نامناسب است. نتایج حاصل از به کارگیری روش ویلیام رومی نیز نشان داد که محتوای نمونه آماری مطلعات در دو حوزه متن و تصویر غیر فعال و در حوزه سؤالات به گونه فعال طراحی شده است. بر طبق نتایج به دست آمده از به کارگیری روش آنتروپی شانون، در هر سه حوزه متن، تصویر و سؤالات میزان اهمیت مقوله های فعال کمتر از مقوله های غیرفعال است.
طبقه بندی تربیت های آسیب زا، مبتنی بر نظریه انسان کامل شهید مطهری
حوزههای تخصصی:
از اصلی ترین نیازهای هر تمدن، تربیت انسان است و هر نظام تربیتی نیازمند نظریه است. نظریه های تربیتی نیز بر مبنای نگاه های فلسفی مشخصی شکل می گیرند و مبتنی بر آن مبانی فلسفی، اندیشه ها و الگوهای تربیت دیگر را نفی می کند. در این راستا، پژوهش حاضر درصدد است با توجه به جایگاه مهم شهید مطهری در نظریه پردازی اسلامی معاصر، به این پرسش پاسخ دهد که در مسیر تربیت انسان کامل، تربیت های نادرست و آسیب زا چه نوع تربیت هایی هستند و چگونه می توان آن ها را طبقه بندی نمود؟ برای این منظور، همه آثار شهید مطهری با روش تحلیلی کیفی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در فرایند تربیت انسان کامل چهار نوع تربیت آسیب زا ممکن است رخ دهد: تربیت غیرانسانی که راهی غیر از تربیت در مسیر فطرت را در پیش می گیرد و انسان تربیت شده به جای تطابق با خلقت خود با خواسته های مربی همسانی دارد؛ تربیت انسان ناتمام در مقابل تربیت همه جانبه که فقط به بخشی از ابعاد وجودی انسان توجه می کند؛ تربیت ناسالم در مقابل تربیت متوازن که در نهایت شخصیتی کاریکاتوری را به ارمغان خواهد آورد، و در نهایت تربیت ناکامل در مقابل تربیت کامل که ثمره آن تربیت ماکتی از انسان بوده که از طی مسیر کمال بازمانده است.
اثربخشی الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
125 - 136
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان بود. پژوهش حاضر از نوع کاربردی در زمره طرح نیمه آزمایشی با گروه کنترل نامعادل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر کارشناسی رشته آموزش زبان و ادبیات فارسی بود که تعداد 30 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه کنترل و آزمایش گماشته شدند. سپس گروه آزمایش بر اساس الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی 10 جلسه.90 دقیقه ای آموزش دیدند. آموزش برای گروه کنترل بدون مداخله و به روش متداول الکترونیکی و به همان تعداد جلسه و میزان ساعت بود. سپس پس آزمون عملکرد تحصیلی بر هر دو گروه اجرا شد. ابزار مورد استفاده شامل پیش آزمون و پس آزمون محقق ساخته عملکرد تحصیلی عینی با تأیید روایی متخصصین و پایایی محاسبه شده 79/0 (پیش آزمون) و 81/0 (پس آزمون) از طریق آلفای کرونباخ بود. سپس داده های گردآوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد کاربست الگوی طراحی یادگیری الکترونیکی تلفیقی بر عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان همدان در درس طراحی واحد یادگیری اثر مطلوب داشته و بین میزان عملکرد تحصیلی دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری مشاهده شد.
نِت وَندی و کودک در شبکه؛ تأملی تربیتی بر مفهوم دوران کودکی در میانه ی نسل Z و Alpha(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
159 - 184
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه نسل Z و Alpha مخاطب اصلی تعلیم و تربیت اکنون و آینده ما هستند، شناخت ویژگی های این دو نسل برای بسامان کردن امر تعلیم و تربیت به ویژه در دوران کودکی حائز اهمیت است. با توجه به این ضرورت، این پژوهش تلاش می شود تا تأملی بر مفهوم دوران کودکی با نظر به ویژگی های نسل Z و Alpha داشته باشد. در همین راستا، با استفاده از روش تحلیل مفهومی، نخست ویژگی های افراد این دو نسل را ذیل ده محور ارائه شده است که برخی از آنها عبارتند از: «زیستی واقعی در دنیای مجازی»، «پذیرش کدهای رفتاری جدید مجازی»، «تکثر و تزلزل هویتی»، «یادگیری مداوم و مادام العمر» و «فردگرایی و انزوای اجتماعی در مقابل گستردگی تعاملات مجازی». در ادامه با نظر به این ویژگی ها، کودک برآمده از این دو نسل را «نت وند» یا «کودک در شبکه» نامیده شده است که شامل مؤلفه هائی مفهومی است؛ «زیست دوگانه مجازی- حقیقی»، «تجربه زیستن در جهانی متکثر»، «خودآموزی و خودپردازش گری» و «انزوای اجتماعی در عین فعالیت و همکاری گروهی»، چهار مؤلفه مفهومی دوران کودکی هستند. در نهایت «به رسمیت شناختن دنیای مجازی در تعلیم و تربیت دوران کودکی» را به مثابه ی ضرورتی در تعامل تربیتی مطرح شده که عدم توجه بدان می تواند در فرایند تعلیم و تربیت خللی اساسی ایجاد کند و حتی مهم تر از آن به زوال دوران کودکی منجر شود.
رویکرد خودحمایتی: روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: رویکرد خودحمایتی، رویکردی است که فرد با قرار گرفتن در گروه های مبتنی بر خودحمایتی، توانایی دفاع از حقوق خود را کسب می کند و به سازگاری اجتماعی دست می یابد. بررسی رویکرد های خودحمایتی برای افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی از اهمیت خاصی برخوردار است. این پژوهش با هدف رویکرد خودحمایتی، روشی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان با کم توانی ذهنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مروری بود. برای جمع آوری اطلاعات از مقاله ها، پایان نامه ها و کتاب های موجود در پایگاه های علمی معتبر از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۳ استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که با توجه به اینکه انسان ها شایسته برخورداری از توانایی دفاع از حقوق خود و سازگاری اجتماعی هستند. رویکرد خودحمایتی نوعی راهبرد مهم برای حمایت از دانش آموزان با کم توانی ذهنی به منظور افزایش سازگاری اجتماعی می باشد. نتیجه گیری: رویکرد خودحمایتی برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی باید به عنوان یک سیستم حمایتی اساسی در جامعه جهت توانمندسازی و تقویت سازگاری اجتماعی به اجرا درآید. بنابراین، باید برای دانش آموزان با کم توانی ذهنی نوعی گروه های خودحمایتی در سطح جامعه تشکیل شود.
تأثیرآموزش شفقت به خود بر یادگیری اجتماعی- هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۵
193 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شفقت به خود بر یادگیری اجتماعی- هیجانی نوجوانان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای بود. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی دانش آموزان پسر دارای اختلال نافرمانی مقابله ای مشغول به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان بویین زهرا در سال تحصیلی 1402-1401 بود. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود. حجم نمونه پژوهش بر اساس پژوهش های آزمایشی انجام شده، شامل 30 نفر از جامعه مذکور بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایدهی شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای، یک بار در هفته تحت آموزش گروهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، مصاحبه بالینی بر اساس معیارهای DSM-5، پرسشنامه یادگیری اجتماعی- هیجانی کرین و همکاران (2009)، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای هومرسون و همکاران (2006) و بسته آموزشی شفقت به خود بر اساس کتاب درمان متمرکز بر شفقت (گیلبرت، 2010) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش شفقت به خود منجر به افزایش یادگیری اجتماعی- هیجانی و هر یک از خرده مقیاس های سازماندهی تکلیف، روابط همسالان و خودتنظیمی در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای شده است. لذا با توجه به یافته ها، آموزش شفقت به خود با داشتن رویکردی دلسوزانه به زندگی، می تواند باعث افزایش یادگیری اجتماعی- هیجانی در نوجوانان دارای اختلال نافرمانی مقابله ای گردد. بر این اساس پیشنهاد می شود، که در راستای سلامت روان شناختی این نوجوانان، به نقش این مداخله توجه شود.
مدل (ارائه الگوی) تربیت انقلابی در حکمرانی تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر منظومه معرفتی امامین انقلاب
منبع:
پژوهش در آموزش معارف و تربیت اسلامی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل (ارائه الگوی) تربیت انقلابی در حکمرانی تربیت معلم دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر منظومه معرفتی امامین انقلاب بود. روش پژوهش کیفی بوده و از حیث هدف، تحلیل عاملی اکتشافی است. جامعه و دامنه تحقیق شامل بیانیه گام دوم و بیانات امام خمینی و مقام معظم رهبری است. داده ها با روش مطالعه اسنادی فیش برداری شده اند. یافته ها حاکی از آن است که در این الگو، دانشگاه فرهنگیان طی دوره سه ساله (۹ ترم)، با اختصاص ترم های آغازین به دروس تربیتی و انقلابی، و مسئولیت دادن به دانشجو- معلمان در نقش آفرینی و مشارکت در تشکّل های تربیتی و معرفتی و فعالیت های گروهی در سنوات تحصیلی بر مبنای منظومه معرفتی امامین انقلاب، باعث ملکه شدن لذت های برتر نقش انبیائی معلم در دوره کارشناسی شده و زمینه جدّ و جهدی باورمند و مومنانه را در عرصه های دانش افزایی و مهارت آموزی آنها در دوران دانشجو- معلمی فراهم می کند. علاوه بر آن در صرفه جویی اقتصادی سالانه ۲۵ هزار تعهد دبیری، و حضور یک سال زودتر دانشجویان در آموزش و پرورش تاثیرگذار است.
بازتاب شهید و ش هادت در اشعار احمد محرم
حوزههای تخصصی:
ادبیات شهادت و ایثار، ادبیاتی است که آزموده های جهاد و مبارزه یک نسل مقاوم و مبارز برای رهایی سرزمین، دین، فرهنگ و سنت هایشان از چنگال متجاوزگران و یغماگران به حریم ارزش ملی و انسانی را برای نسل های آینده، در بیان محکم شعری و ادبی ترسیم می کند. بسیاری از شاعران معاصر در اشعارشان به این موضوع پرداخته اند. احمد محرم شاعر مصری ازجمله شاعرانی است که مقاومت مردم مصر باعث تجلی و انعکاس فرهنگ شهادت و ازخودگذشتگی در اشعار او شده است. محرم حبّ وطن را در درون خود پرورده است و برای بهتر مجسم کردن دفاع از وطن، از شهید و شهادت و جایگاه آنان به قلم فرسایی دست زده است. این پژوهش با روش تحلیلی – توصیفی، جایگاه شهید و نقش او در بیداری مردم را بررسی کرده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که محرم، تصاویری زیبا از عزم راسخ و نیت صادق شهیدان خلق کرده است او شهیدان را رهبران و الگوهای جاودانه مقاومت و جهاد در جامعه می داند که شهادت مانند تاجی بر سر آنان همواره درخشان است و مسیر هموطنان را روشن می کند. بازتاب مفاهیم احترام و تقدیر شهیدان، الگوپذیری، تشویق به مجاهدت و اقدام علیه ظلم و ستم از مهم ترین اهدافی است که در اشعار شاعر دیده می شود او معتقد است عطر شهادت و یاد جان فشانی شهیدان، همواره تلنگری برای رفتار و کردار و گفتار ما در این دنیای فانی خواهد بود.
مطابقت های آوایی بین عربی و عبری
حوزههای تخصصی:
زبان یکی از مهم ترین راه های روابط انسانی است و بر اساس شباهت های زبانی، دستوری و آوایی به گروه های مختلفی تقسیم می شود که از قدیم الایام، تقسیم بندی ها سیاسی و جغرافیایی بوده، اما اشتباه است. زبان های عربی و عبری بخشی از گروه زبان های سامی هستند که غرب آسیا و شمال آفریقا را احاطه کرده اند. اولین کسی که این نام را بر این زبان ها گذاشت، شلوسر آلمانی بود که به شباهت های زیادی بین زبان های این منطقه پی برد، از این رو آنها را زبان های سامی نامید و سامی ها را به سام پسر نوح نسبت داد. بر او باد). از شاخه های درخت سامی زبان های بسیاری مانند عربی، عبری، اوگاریتی، سریانی، حبشی، آرامی، بابلی، آشوری و غیره است. کلماتی هستند که منشأ مشترکی بین عربی و عبری دارند و ما شاهد تبادلات صوتی بین آنها هستیم. این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی دنبال می کند و با تحقیق در مورد مفهوم تغییر آوایی و آن به یک موضوع مهم در مطالعه تطبیقی زبان شناختی که «تطابق آوایی» در پرتو زبان های سامی (عربی و عبری) است، می پردازد. مکانیسم ها و بررسی اشکال آن بین زبان های عربی و عبری مشخص می شود که زبان های عربی و عبری خواهرخوانده هستند و از نظر دستوری و آوایی رابطه نزدیکی بین آن ها وجود دارد تفاوت بین آنها، که برخی از آنها رایج و برخی از آنها نادر است، همانطور که در مدل ها نشان داده شده است، این تفاوت ها به عبری محدود نمی شود، بلکه در بیشتر زبان های سامی و همچنین در بیشتر زبان های جهان یافت می شود. این دو زبان ریشه جغرافیایی و منشأ زبانی یکسانی دارند و تداخل زیادی در تلفظ کلمات، ساخت جملات و پاراگراف ها بین عربی و عبری و تفاوت در نحوه نوشتن حروف وجود دارد.
تأثیر داستان گویی دیجیتال بر بهبود مهارت حل مسئله اجتماعی دانش آموزان ابتدایی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این مطالعه، اثربخشی آموزش مفاهیم مطالعات اجتماعی به روش داستان گویی دیجیتال بر مهارت حل مسئله اجتماعی دانش آموزان ابتدایی مازندران بود. روش: روش پژوهش به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان ابتدایی استان مازندران و حجم نمونه در این پژوهش ۸۰ نفر از دانش آموزان پایه سوم بودند. مشارکت کنندگان به تعداد ۳۹ نفر در گروه کنترل و ۴۱ نفر در گروه آزمایش انتخاب شدند که گروه آزمایش مفاهیم و مهارت های اجتماعی را در ۱۳ جلسه همراه با داستان گویی دیجیتال تجربه کردند. ۱۳ داستان دیجیتال برای مهارت های مهم و کلیدی درس مطالعات اجتماعی پایه سوم ابتدایی مبتنی بر یک چارچوب مدون پداگوژیک/فنی توسط دانشجو-کارورزان دانشگاه فرهنگیان مازندران طراحی و در کلاس های درس ارائه شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه حل مسئله اجتماعی استفاده شد که داده ها با تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نشان داد میانگین نمرات حل مسئله اجتماعی گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بوده است (۰۰۱/۰>P)، همچنین دختران گروه آزمایش نسبت به پسران، عملکرد بهتری در حل مسئله اجتماعی پس از تجربه جلسات داستان گویی دیجیتال نشان دادند. نتایج: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که داستان گویی دیجیتال با توجه به ظرفیت ها و محبوبیت آن میان کودکان، نسل دیجیتال می تواند ابزاری مؤثر در محیط های یادگیری، جهت تسهیل مهارت های حل مسئله اجتماعی کودکان باشد.
ارائه چهارچوب مفهومی اشاعه برنامل درسی در نظام آموزش وپرورش عمومی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۹۲
103 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش ارائه چهارچوب مفهومی اشاعه برنامه درسی در آموزش وپرورش عمومی است. پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی استقرایی انجام شد. داده ها ازطریق بررسی اسناد و منابع علمی، مرتبط با موضع پژوهش در دو دهه گذشته (2000 تا 2023) گردآوری شده است. بدین منظور، کلیدواژه های مرتبط با موضوع در پایگاه های معتبر علمی جست وجو شدند و درنهایت 49 منبع (35 خارجی و 14 داخلی) برای تحلیل نهایی انتخاب شد. منابع و پژوهش های انتخاب شده در نرم افزار اطلس تی آی سازمان دهی و با روش تحلیل محتوای مقوله ای و با واحد تحلیل مضامین تجزیه وتحلیل شدند و بخش های کلیدی هر متن، انتخاب و نشانه گذاری شد. پس از بررسی و تحلیل محتوای منابع، به روش کدگذاری، چهارچوب مفهومی اشاعه برنامه درسی شامل 7 بعد، مشتمل بر 27 مؤلفه، استخراج شد. ابعاد چهارچوب مفهومی اشاعه برنامه درسی، شامل ماهیت اشاعه، عناصر اشاعه، فرایند آگاه سازی و ترغیب ذی نفعان، رویکردهای اشاعه، ذی نفعان برنامه درسی (عاملان تغییر)، فعالیت های اشاعه و عوامل مؤثر در آن است که از تعامل چندجانبه این مؤلفه ها، چهارچوب چندبعدی اشاعه برنامه درسی کشف و ارائه شد.
شناسایی و اعتبارسنجی الگوی معلم خُبره مبتنی بر ارزش های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۴)
51 - 75
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: معلمان، مهم ترین رکن نظام آموزشی به شمار می روند. در کشور ما عملکرد معلمان باید منطبق با ارزش های اسلامی باشد؛ لذا هدف این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی الگوی معلم خُبره مبتنی بر ارزش های اسلامی بود. روش ها : روش پژوهش، ترکیبی از نوع اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی، جامعه آماری شامل متون و پژوهش های مرتبط و صاحب نظران خُبره دانشگاه های فرهنگیان و آموزش وپرورش استان های غربی کشور بود که به روش نمونه گیری هدف مند تا اشباع نظری، تعداد 16 نفر انتخاب شد. جامعه آماری بخش کمّی، همه معلمان دوره اول و دوم متوسطه شهر صحنه، به تعداد 220 نفر بود که به روش نمونه گیری هدف مند (در دسترس)، تعداد 136 نفر پرسش نامه را پاسخ دادند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با 50 سؤال بسته پاسخ بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی، از روش تحلیل مضمون و در بخش کمّی از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد. یافته ها: نتایج مصاحبه نیمه ساختاریافته نشان داد که الگوی معلم خُبره مبتنی بر آموزه های اسلامی، دارای 50 شاخص و 15 مؤلفه در سه بُعد دانش، نگرش و رفتار است. همچنین الگوی پیشنهادی معلم خُبره با استفاده از روش های تحلیل عامل تأییدی، اعتباریابی شد. نتیجه گیری: با توجه به نیاز مبرم کشور به نیروی کار نخبه و تأثیرگذار برای توسعه و پیشرفت، وجود معلمان خُبره که از دانش روز برخوردار باشند، نگرش و باور های عمیق به مبانی اسلام داشته باشند و از نظر رفتاری الگوی عملی خوبی برای دیگران باشند امری ضروری است.
آموزش پژوهش محور؛ حلقه مفقوده چرخه کیفیت در آموزش و یادگیری نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف واکاوی تجربه های خبرگان آموزش عالی در زمینه آموزش پژوهش محور بدنبال مسیری برای برون رفت از بحران کیفیت در آموزش و یادگیری است. این پژوهش در پارادایم تفسیرگرایی با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی طراحی و اجرا شد. مشارکت کنندگان شامل 21 صاحب نظر آموزش عالی در این حوزه که به روش هدفمند با نمونه گیری های گلوله برفی و حداکثر تنوع انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق بدون ساختار و جهت تحلیل داده ها از راهبرد هفت مرحله ای کلایزی استفاده شد. یافته ها بیانگر آن است که تحلیل داده های مصاحبه به ایجاد یک مقوله اصلی«مفهوم آموزش پژوهش محور» وسه مقوله فرعی «آموزش پژوهی، مدیریت و پشتیبانی و منشور اخلاقی- فرهنگی» منجر شد. از مهم ترین زیر مقوله های فرعی در راستای آموزش پژوهی می توان به دانش پژوهی آموزش و یادگیری، معماری طرح درس، پرورش خلاقیت و روحیه پژوهشگری و در مقوله مدیریت و پشتیبانی به زیر مقوله های رهبری تحول گرا، شایسته سالاری، حمایت مکفی از دانشجویان و اساتید در فعالیت های علمی در سایه منشور اخلاقی - فرهنگی که در پی تسهیل ارتباطات علمی و دوری از جزم گرایی و حرکت به سمت آزاد اندیشی اشاره کرد. برجسته ترین یافته این مطالعه نشان از مغفول ماندن توسعه حرفه ای(آموزشگری) استادان در آموزش عالی در عین ضرورت دارد که این امرمنتهی به برهوت آموزشگری و نهایتا بحران کیفیت آموزش و یادگیری شده است. بنابراین نتایج این پژوهش حاکی از آن است که در صورت ارتباط کارآمد بین آموزش و پژوهش است که می توان امید به رشد و بالندگی کنشگران آموزش عالی در دو ساحت آموزشی(توسعه حرفه ای؛ تخصصی) و پژوهشی وکاربردی شدن برنامه درسی برای برقراری ارتباطی که در پی توسعه پویایی دانشگاه و گسترش چشم اندازهای نو در دانش است داشت. در تایید این امر از مهم ترین پیشنهادهای سیاستی می توان به؛ پیاده سازی طرح برنامه آموزش پژوهی ازطریق مراکز تعالی تدریس دانشگاه های مادر
EFL teachers’ pragmatic awareness and classroom practices influenced by an in-service training course of meta-pragmatics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۵, Issue ۱ , ۲۰۲۴
14 - 44
حوزههای تخصصی:
The present study focused on the effect of an in-service meta-pragmatics training course on Iranian English as a Foreign Language (EFL) teachers’ pragmatic awareness and classroom pragmatic practices. A mixed methods design was used to achieve the objectives of the study. In the quantitative phase of the study, 300 EFL teachers were selected through convenience sampling and filled out the Pragmatic Awareness Questionnaire. In the qualitative phase, 60 of those teachers participated in a pragmatic training course. They were divided into experimental and control groups and underwent the processes of pretesting, intervention, and post-testing. Furthermore, 30 of these teachers were observed in terms of their teaching inter-language pragmatics both before and after the training course of meta-pragmatics. The results of the multivariate ANOVA (MANOVA) revealed that EFL teacher’s pragmatic awareness was relatively low. In addition, the findings unveiled a statistically significant difference between the EFL teachers’ meta-pragmatic awareness and their practices in terms of the 'language teacher' component. Moreover, the findings showed a statistically significant improvement in the EFL teachers’ pragmatic practices regarding teaching pragmatic features after receiving the instructions. The results of this study have some implications for stakeholders, namely EFL teacher trainers, EFL teachers, and EFL students.
شناسایی و اعتباریابی مؤلفه های فرهنگ یادگیری در مدارس دوره ابتدیی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های رهبری آموزشی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
74 - 94
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی و اعتباریابی مولفه های فرهنگ یادگیری در مدارس بود بود. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود، جامعه آماری پژوهش نیز کلیه معلمان دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد2730 نفر بود. که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران3500 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ یادگیری با آلفای کرونباخ 88/. استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز متناسب با سوالات پژوهش از تحلیل عاملی تأییدی و تی تک نمونه ای استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد اکثر گویه ها دارای بار عاملی مناسبی (بالاتر از 7/0) بر متغیر مکنون مربوط به خود هستند و این بارهای عاملی در سطح 01/0 معنی دار می باشند. به عبارتی دیگر، مقدار تی متناظر با هر بار عاملی بیشتر از مقدار بحرانی آن (58/2) در سطح 01/0 است. درنتیجه، این نشانگرها از دقت لازم برای اندازه گیری سازه مربوط به خود برخوردار هستند. یافته ها و نتایج پژوهش بیانگر آن است که استقرار فرهنگ یادگیری در مدارس منوط به تحقق عوامل و مولفه های مورد مطالعه می باشد. بنابراین، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش با نهادینه کردن فرهنگ یادگری در مدارس گامی در جهت توسعه فرهنگ کیفیت یادگیری در مدارس بردارند.
بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
35 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف: سازمان های آموزشی به ویژه مدارس کشورمان در شرایط متغیّر و متحوّل امروزی، جهت مقابله با مسائل و مشکلات عدیده ای که با آن روبرو هستند، نیاز مبرمی به مدیران و معلّمانی دارند که خلاق و به روز باشند و این خلاقیّت را در عملکرد شغلی شان نشان دهند. با توجه به اهمیت و ضرورت عملکرد خلاقانه معلّمان و مدیران، پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رهبری دیجیتال با عملکرد خلاقانه به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی معلّمان انجام شده است.
روش: روش پژوهش کمّی، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش معلّمان مقطع ابتدایی منطقه 5 تهران در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 1610 نفر بودند، که از این جامعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر مبنای فرمول کوکران نمونه ای به حجم 310 نفر انتخاب شد. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های رهبری دیجیتال (ULUTAŞ & ARSLAN, 2017)، توانمندسازی روان شناختی (Spreitzer, 1995) و عملکرد خلاقانه (Oldham & Cummings, 1996) استفاده شد
یافته ها: تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری و به کمک دو نرم افزار Spss و Lisrel انجام شد. نتایج تحلیل نشان داد که: رهبری دیجیتال دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه و توانمندسازی روان شناختی معلّمان است؛ توانمندسازی روان شناختی دارای اثر مستقیم، مثبت و معنادار در سطح 05/0 بر عملکرد خلاقانه معلّمان است؛ همچنین رهبری دیجیتال به واسطه نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی دارای اثر غیرمستقیم، مثبت و معنادار بر عملکرد خلاقانه معلّمان است.
نتیجه گیری: درنهایت برای این که سازمان های آموزشی و مدارس بتوانند همگام با تغییرات نوآورانه و پیشرفت های محیط دیجیتال محور واکنش مناسبی داشته باشند، باید با استفاده از سبک رهبری دیجیتال، استرس معلّمان در ارتباط با اشتباهات احتمالی برای بیان ایده ها و نظرات متنوّع و جدید را از بین برده و از این طریق باعث افزایش عملکرد خلاقانه معلّمان شوند.
بررسی رابطه فرسودگی شغلی و کیفیت زندگی، بامیانجی گری رضایت شغلی در مربیان پیش از دبستان (6- 4) شهرستان های جغتای وجوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
147 - 162
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرباهدف بررسی فرسودگی شغلی و رابطه احتمالی آن با کیفیت زندگی، بامیانجی گری رضایت شغلی در مربیان پیش از دبستان به اجرا درامدروش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بودجامعه اماری پژوهش شامل کلیه مربیان مراکز پیش از دبستان(6-4) شهرستان های جغتای وجوین بود ،بدین منظور از بین 214مربی پیش از دبستان ،100نفر که برای تعیین حجم نمونه در مطالعات رگرسیونی چندگانه می باشد استفاده شد(گرین،1991) که در آن m تعداد متغیرهای پیشگو می باشد به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب وتوسط سه پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش (1981)،پرسشنامه رضایت شغلی اسمیت ؛کندال وهالین(1969) وپرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی(1996)مورد ارزیابی قرار گرفتند.برای تجزیه وتحلیل داده هاازروش ﺿﺮﯾﺐ ﻫﻤﺒﺴﺘﮕﯽ ﭘﯿﺮﺳﻮن و رﮔﺮﺳﯿﻮن وازمون سوبل و نرم افزار24 SPSS اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ.یافته ها :نتایج نشان داد رابطه ی منفی ومعناداری بین فرسودگی شغلی وکیفیت زندگی ورابطه ی منفی ومعناداری بین فرسودگی شغلی ورضایت شغلی وجود دارد، فرسودگی شغلی هم به صورت مستقیم وهم به صورت غیر مستقیم بامیانجی گری رضایت شغلی بر کیفیت زندگی تأثیرگذار بودفرسودگی شغلی میتواندمستقیما رضایت شغلی و کیفیت زندگی معلمان پیش از دبستان راتحت تاثیرقرار دهد لذاضروری است که برنامه ریزان وسیاست گذاران در مورد افزایش رضایت شغلی مربیان از یک سوی واز سوی دیگردر زمینه کاهش فرسودگی شغلی وراه های بهبود ان اهتمام لازم راانجام دهندتا در سایه ی ان کیفیت زندگی نیز بهبود یابد
طراحی ابعاد و مؤلفه های تفکر خلاق در مدیران آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
246 - 259
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف طراحی و ابعاد مهارتهای تفکر خلاق در مدیران آموزشی انجام شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و با رویکرد آمیخته با طرح اکتشافی، انجام شد. جامعه آماری در بخش کیفی 10 نفر از افراد متخصص در زمینه تفکر خلاق بودند که با روش نمونه گیری هدفمند و با در نظر گرفتن قانون اشباع 10 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که برای حصول اطمینان از روایی بخش کیفی و به منظور اطمینان خاطر از دقیق بودن یافته ها از دیدگاه پژوهشگر، از نظرات اساتید و خبرگان آشنا با این حوزه و متخصصان استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده های کیفی از روش دلفی استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزارهای MAX QDA استفاده شد است.یافته ها: نتایج بخش کیفی در مرحله کدگذاری باز نتایج حاصل از کدگذاری 30 کد اولیه در قالب 6 مقوله شناسایی گردید. نتایج رمزگشایی و تحلیل محتوای گروه ها نشان داد که مؤلفه های مهارت های تکنیکی، حل مساله، اخلاقی، کفایت های هیجانی، کفایت های شناختی و اجتماعی به دست آمده است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش ابعاد و مؤلفه های تفکر خلاق برای مدیران آموزشی دارای چند بعد و مولفه است که برنامه ریزان نظام آموزشی می توانند در راستای توسعه تفکر خلاق مدیران به این مؤلفه ها توجه نشان دهند.
بایسته های کتب و متون آموزشی در علم صرف بر مبنای نظریه ی نشر نوآوری
حوزههای تخصصی:
هدف آموزش قواعد صرف عربی، بالابردن سطح درست خوانی و فهم متون و افزایش علاقه و انگیزه یاد گیرندگان است که بر مبنای تحقیقات، این اهداف به دلایل متعدد کمتر محقق شده اند. در رسیدن به هدف های ذکر شده، متون آموزشی علم صرف از اصلی ترین ارکان هستند که سال هاست به یک شکل و سیاق تدوین و منتشر می شوند و مطابق با اهداف، نیازها و واقعیت ها، تغییر و تحول پیدا نکرده اند. با توجه به ضرورت بازنگری و اصلاح کتب صرفی که می تواند زمینه رشد تحصیلی بیشتر را فراهم کند، پژوهش حاضر، با تأکید بر متغیر کتاب و متون آموزشی، به بررسی بایسته های متون و کتاب های آموزش صرف در رشته ها و مقاطع مختلف آموزشی به ویژه در دانشگاه ها بر اساس نظریه ی نشر نوآوری می پردازد. روش پژوهش در تحقیق، مصاحبه عمیق با رویکرد گراندد تئوری (نظریه زمینه ای) است و نتایج به دست آمده از هر مصاحبه دسته بندی و سپس به مصاحبه شونده بعدی اعلام شده تا گزاره های بیشتری به یافته ها اضافه شود. بر مبنای یافته های پژوهش، هرگونه تغییر و نوآوری در متون صرفی باید شامل پنج مقوله کلی توالی و نظم، روانی و کاربردی بودن مثال ها و تمرین ها، رعایت استانداردهای کتب آموزشی، جامعیت و نوآوری های محتوایی باشد. از مهم ترین مقوله های جزئی، چینش منطقی، انطباق با سطح یادگیرندگان و هفته های آموزشی، استفاده از مثال های قرآنی، پرهیز از مطالب پیچیده و مبهم، نبود کاستی و استفاده تخصصی از واژه ها است که متن آموزشی علاوه بر جذابیت ظاهری، شکلی و نگارشی باید، قابلیت ارزشیابی، آزمون و سنجش بازخوردهای مثبت، منفی و مقایسه ای داشته باشد.
طراحی الگوی جامع و اثربخش سنجش تکوینی برای فیزیک دوره ی متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
30 - 47
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: سنجش تکوینی یکی از موثرترین روش های بهبود یادگیری و آموزش است و از اهمیت بالایی برخوردار است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارائه ی الگوی اثربخش سنجش تکوینی برنامه ی درسی فیزیک دوره ی متوسطه انجام شده است.روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با استفاده از روش تحقیق کیفی از نوع تحلیل محتوا انجام شده است. گروه هدف مورد مطالعه اسناد برنامه ی درسی فیزیک دوره ی متوسطه بود. با توجه به ماهیت پژوهش کیفی از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. نمونه ی مورد مطالعه برنامه ی درسی رسمی فیزیک شامل سند برنامه ی درسی، راهنمای معلم و کتاب های فیزیک هر سه پایه ی دهم، یازدهم و دوازدهم در هر دو رشته ی علوم تجربی و ریاضی و فیزیک بود. ابزار جمع آوری اطلاعات نیز یادداشت برداری از اسناد مورد مطالعه بود. برای تحلیل داده ها نیز از نرم افزار اطلس تی آی که بر مبنای روش NCT کار می کند، استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که الگوی سنجش تکوینی ارائه شده برای برنامه ی درسی فیزیک دوره ی دوم متوسطه به شرح زیر است: یادگیری معکوس، سنجش تکوینی اولیه توسط معلم یا هم یار او، تدریس و حل مثال های گوناگون (انجام آزمایش)، سنجش تکوینی ثانویه توسط معلم، سنجش تکوینی عمیق شامل طراحی و حل سوال مرتبط با پدیده های اطراف توسط دانش آموزان به صورت فردی یا گروهی و برگه های خروج.بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای سنجش و ارزیابی درس فیزیک در مدارس دوره ی متوسطه مورد استفاده قرار گیرد.