فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱۸٬۷۲۷ مورد.
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
117 - 126
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه توان بخشی شنیداری بر میزان رشد گفتاری در کودکان پیش دبستانی ناشنوای کاشت حلزون در اقلیم کردستان عراق بود. این تحقیق از نوع تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه پژوهش شامل ۲۴ کودک ناشنوا (۱۲ نفر در گروه آزمایش و ۱۲ نفر در گروه کنترل) بود. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری هدفمند بود .ابزار اصلی برای ارزیابی عملکرد رشد گفتاری کودکان ناشنوا، مقیاس شاخص درجه بندی وضوح کلامی، آلن و همکاران(199۸) بود. گروه آزمایش تحت آموزش توان بخشی شنیداری ویژه (12 جلسه به مدت 45 دقیقه در هفته 2 یا 3 بار) قرار گرفت، در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای نداشت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. پس از شش ماه از اجرای برنامه توانبخشی، یافته ها نشان داد، میانگین نمرات رشد گفتار گروه کنترل به ترتیب در مرحله پیش آزمون (۹۲/۲)، پس آزمون (۸۵/۲) و برای گروه آزمایش به ترتیب در مرحله پیش آزمون (۱۷/۳)، پس آزمون (۵۸/۳) است. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نمرات رشد گفتار قبل از آموزش حاکی از آن بود که تفاوت های معناداری بین دو گروه (آزمایش و کنترل) قبل از شروع مداخله وجود ندارد (۰۵/۰ P>). تحلیل کوواریانس تک متغیره نشاندهنده این موضوع بود که پس از بی اثر کردن تأثیر پیش آزمون، تفاوت معناداری در میانگین نمرات پس آزمون بین گروه آزمایش و گروه کنترل وجود دارد (۰۱/۰P<). اندازه اثر این تفاوت برابر با ۶1/0 است که به این معناست که ۶1 درصد تغییرات در رشد گفتار ناشی از تفاوت گروه هاست. در نهایت، میانگین های تصحیح شده پس آزمون رشد گفتار در دو گروه نشان داد، گروه آزمایش (۴۸/۳) نسبت به گروه کنترل (۹۴/۲) در پس آزمون عملکرد بهتری داشته است. از طرف دیگر، می توان گفت مشارکت فعال والدین در فرآیند درمان باعث تسریع در یادگیری گفتار و بهبود عملکرد کودک در محیط های طبیعی گردید .این یافته ها نشان می دهند که برنامه توانبخشی شنیداری کلامی می تواند به عنوان یک ابزار مؤثر در بهبود مهارت های گفتاری و زبانی کودکان ناشنوا در مناطق مختلف، از جمله اقلیم کردستان عراق، به کار گرفته شود. این مداخله می تواند به کاهش شکاف های زبانی و اجتماعی کودکان ناشنوا کمک کرده و به آن ها فرصت های بیشتری برای مشارکت فعال در جامعه فراهم آورد.
رابطه بین ادراک از رهبری تحولی وکاربست مدیریت استعداد با خودکارآمدی و اشتیاق شغلی در کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
264 - 283
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ی بین ادراک از رهبری تحولی و کاربست مدیریت استعداد با خودکارآمدی و اشتیاق شغلی در بین کارکنان ادارات آموزش پرورش شهر اصفهان بود. روش پژوهش در این مطالعه همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی کارکنان اداری نواحی ششگانه و اداره کل آموزش و پرورش شهر اصفهان به تعداد 804 نفر تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان (1970)، تعداد 260 نفر تعیین شد که با روش تصادفی طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه رهبری تحولی بس و آولیو (2000)، پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استعداد براساس مدل فیلیپس و راپر (2009)، پرسشنامه خودکارآمدی رادولف و همکاران (1998) و پرسشنامه اشتیاق شغلی شوفلی و باکر (2006) بود. جهت روایی سازه پرسشنامه های استاندارد رهبری تحولی، خودکارآمدی و اشتیاق شغلی از تحلیل عاملی تاییدی و جهت روایی سازه پرسشنامه محقق ساخته مدیریت استعداد از تحلیل عاملی اکتشافی استفاده گردید. ضرایب پایایی برای پرسشنامه رهبری تحولی 925/0، برای پرسشنامه مدیریت استعداد 947/0، برای پرسشنامه خودکارآمدی 830/0 و برای پرسشنامه اشتیاق شغلی 925/0 محاسبه شد. تجزیه و تحلیل یافته ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته های حاصل از این پژوهش درسطح معناداری 05/≥p نشان داد که بین رهبری تحولی و کاربست مدیریت استعداد با خودکارآمدی و اشتیاق شغلی رابطه مثبت ومعنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که از بین ابعاد رهبری تحولی، انگیزش الهام بخش به طرز معناداری توان پیش بینی خودکارآمدی و توجه و ملاحظات فردی و انگیزش الهام بخش، توان پیش بینی اشتیاق شغلی را دارند. از بین ابعاد مدیریت استعداد، حفظ و نگهداری استعداد توان پیش بینی خودکارآمدی و ابعادتوسعه استعداد و بکارگیری ،توان پیش بینی اشتیاق شغلی را دارند. بین میانگین رهبری تحولی، کاربست مدیریت استعداد، خودکارآمدی و اشتیاق شغلی با توجه به (متغیرهای جنسیت، تحصیلات، سن و سابقه خدمت) تنها در خودکارآمدی برحسب میزان تحصیلات تفاوت مشاهده شد. نتایج شاخص های ارزیابی برازش مدل معادلات ساختاری پژوهش نیز،نشان از برازش خوب مدل با داده ها دارد.
واکاوی موضع گیری دیدگاه های فلسفی پیرامون مفهوم صدای دانش آموز در برنامه درسی و استخراج دلالت های تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مبانی تعلیم و تربیت سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۱
131 - 160
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل مفهوم صدای دانش آموز از منظر دیدگاه های مختلف فلسفه تربیت می پردازد و در پی آن است که موضع گیری آنها را با مفروضه های مفهوم صدای دانش آموز سنجیده و دیدگاهی منطبق با مفروضه های صدای دانش آموز انتخاب نماید. این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نقد فلسفی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که هر یک از رویکردهای فلسفی (اگزیستانسیالیسم، پراگماتیسم، کنش ارتباطی هابرماس، پداگوژی انتقادی، پست مدرنیسم و کنش متقابل نمادین، عاملیت) به جنبه ای از مفهوم صدای دانش آموز بیشتر توجه دارند و آن را به عنوان ابزاری برای تقویت استقلال، قدرت و مشارکت آن ها در محیط آموزشی تفسیر می کنند. بررسی این دیدگاه ها نشان می دهد که موضع گیری هر یک با مفروضه های صدای دانش آموز چگونه بوده و چطور می توانند به ارتقاء نقش صدای دانش آموز در برنامه های درسی کمک کنند. تحلیل مقایسه ای نشان داد که نظریه عاملیت به دلیل تأکید بر نقش فعال و تعاملی دانش آموز، توجه به بافت فرهنگی- اجتماعی، پویایی قدرت و اصالت فردی در بهبود یادگیری، بیشترین همخوانی با مفروضه های صدای دانش آموز را داراست. این نظریه بر توانمندسازی دانش آموزان، مشارکت دموکراتیک و ایجاد فرصت هایی برای بیان نظرات و اثرگذاری آن ها در فرآیند آموزشی تمرکز می کند.
بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: نقش واسطه ای بی اعتمادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
182 - 202
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه فلات زدگی شغلی و پنهان سازی دانش از دیدگاه اخلاقی: با نقش واسطه ای بی اعتمادی بود. روش شناسی پژوهش : روش انجام پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی می باشد که از آزمون مدل معادلات ساختاری و برآوردهای بیشینه درست نمایی با تعدیل چولگی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه اعضای هیئت علمی و کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری در نظر گرفته شد که در نیمسال اول سال تحصیلی 1404-1403 مشغول به خدمت بودند. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش تصادفی طبقه ای و طبق جدول مورگان، تعداد 232 نفر تخمین زده شد. برای برآورد اعتبار مقدماتی پرسشنامه های فلات زدگی شغلی، پنهان سازی دانش و بی اعتمادی، یک نمونه اولیه شامل 40 نفر مورد آزمون قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه ها از نظر اساتید و کارشناسان مثبت ارزیابی گردید؛ همچنین، میزان پایایی به واسطه ی ضریب آلفای کرونباخ برای سوالات متغیر ها به ترتیب، 95/0 برای فلات زدگی شغلی، 97/0 برای پنهان سازی دانش و 95/0 برای بی اعتمادی بدست آمد. یافته ها : مطابق با یافته های این پژوهش، فلات زدگی شغلی هم به شکل مستقیم و هم به شکل غیر مستقیم، به واسطه بی اعتمادی در سطح معناداری 001/0 نقش ویژه ای در میزان پنهان سازی دانش کارکنان دانشگاه حکیم سبزواری دارد. بحث و نتیجه گیری: مدیران و برنامه ریزان موسسات آموزش عالی می توانند از نتایج پژوهش حاضر در به کار گیری برنامه ها و راهبرد های ویژه در جهت کاهش پنهان سازی دانش و ابعاد و عوامل موثر بر آن، نهادینه کردن اشتراک دانش در فرهنگ های سازمانی دانشگاه ها و کاهش بی اعتمادی و فلات زدگی در بین کارکنان استفاده نمایند.
Pyramid model of willingness to communicate versus communicative tasks: Can they reduce EFL learners' speaking barriers?(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Curriculum Research, Volume ۶, Issue ۲ , ۲۰۲۵
77 - 105
حوزههای تخصصی:
The present explanatory mixed methods study was designed to investigate the difference between the effects of using the pyramid model of Willingness to Communicate (WTC) and Communicative Tasks (CTs) on reducing Iranian English as a Foreign Language (EFL) learners' speaking barriers. The participants were 57 Iranian EFL learners selected based on convenience sampling from a language institute in Tehran. The Preliminary English Test (PET) results verified their homogeneity. To foster a stronger spirit of cooperation among the participants, they were placed in three different classes based on their tendencies; hence, the researchers could consider them as three groups: the Pyramid Model Group (PMG), the Communicative Tasks Group (CTsG), and the Conventional Approach Group (CAG) each including 19 participants. The PMG received instructions pertaining to the six levels of PM in willingness to communicate (WTC), while the CTsG received instructions based on information gap, reasoning gap, and opinion gap activities. The CAG relied on the Audio-Lingual Method (ALM), which the institute regularly followed. Accordingly, the three groups went through pretesting, intervention, and post-testing. The participants completed a speaking barriers survey as pre- and post-tests. Then, ten participants from the three groups were randomly selected and interviewed about the impact of the methods they had experienced on their speaking barriers. The Analysis of Variance (ANOVA) revealed the priority of the pyramid model of WTC over communicative tasks and conventional teaching in reducing learners' speaking barriers. The interview results also confirmed the quantitative findings indicating that anxiety, learners' low self-confidence, along with linguistic and instructional barriers could be reduced through being exposed to the pyramid model instructions. The results can be helpful for ELT professionals, EFL teachers and learners, and other stakeholders to hold more thriving L2 speaking classes.
مطالعه موردی برنامه درسی سنگاپور به منظور تبیین چگونگی کاربست رویکرد کاوشگری در تدوین حوزه های یادگیری برنامه درسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
151 - 178
حوزههای تخصصی:
نظام آموزشی سنگاپور، رویکرد کاوشگری را به عنوان راهبرد آموزش در قرن 21 به کار گرفته است. هدف این مقاله، توصیف نحوه کاربست رویکرد کاوشگری در برنامه درسی مکتوب سنگاپور به منظور ارائه پشتوانه علمی لازم برای سیاستگذاران در حوزه برنامه ریزی درسی بود. روش این پژوهش، مورد پژوهی کیفی و گروه هدف (جامعه) راهنماهای برنامه درسی حوزه های مختلف یادگیری کشور سنگاپور بود. برای اطمینان از روایی داده ها از سه روش بازبینی توسط همکار، ممیز بیرونی و توصیف غنی استفاده شد. پایایی داده ها نیز با استفاده از توافق بین دو کدگذار تایید شد. یافته ها نشان داد که در حوزه های یادگیری زبان انگلیسی؛ ریاضیات و علوم تجربی؛ هنر؛ مطالعات اجتماعی؛ و تربیت منش و شهروندی به ترتیب کاوشگری گفت وشنودی؛ کاوشگری علمی؛ کاوشگری زیبایی شناختی؛ کاوشگری علوم انسانی و کاوشگری اخلاقی فکورانه مطرح شده است. پیشنهاد می شود تدوین کنندگان راهنماهای برنامه درسی پنج اصل پرسشگری؛ تجزیه و تحلیل شواهد؛ تأمل و ارزشیابی؛ خلق و توسعه دانش و برقراری ارتباط را مورد توجه قرار دهند.
واکاوی یادگیری در کلاس معکوس: مسیری برای ارتقای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال ۲۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
259 - 280
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف تعیین اثربخشی واکاوی یادگیری در محیط کلاس معکوس بر خودتنظیمی دانش آموزان پسر انجام شد. در این پژوهش، بر اساس نوع گردآوری داده ها، از طرح های نیمه آزمایشی استفاده شد که شامل روش پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. از جامعه دانش آموزان پسر پایه ششم دبستان های غیر دولتی شهر کرمان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 45 نفر انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی، به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (بوفارد و همکاران، 1998) بود. یافته های پژوهش در گروه آزمایشی نشان داد که نمرات گروه آزمایش در پس آزمون خودتنظیمی نسبت به پیش آزمون تفاوت محسوسی داشته است اما این تفاوت در گروه کنترل ملاحظه نشد. نتایج کواریانس نشان داد که واکاوی یادگیری در محیط کلاس معکوس بر افزایش خودتنظیمی دانش آموزان پسر پایه ششم دبستان هوشمند تاثیر معنی دار دارد(001>p). بنابراین پیشنهاد می شود که در محیط کلاس معکوس برای ارتقای خودتنظیمی دانش آموزان از واکاوی یادگیری استفاده شود.
ارائه ی الگوی مفهومی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی ورود به دانشگاه: یک مطالعه ی داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انتخاب رشته تحصیلی از مهمترین تصمیم های آموزشی داوطلبان کنکور سراسری است که می تواند تاثیرات قابل توجهی بر آینده تحصیلی و شغلی آنها داشته باشد. شواهد و مستندات حاکی از وجود مسائل و مشکلات اساسی در این فرایند است. این پژوهش با هدف ارائه الگوی مفهومی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی ورود به دانشگاه انجام شد. روش کار: این مطالعه به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. 18 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزه مشاوره تحصیلی و انتخاب رشته با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش تا حد اشباع مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: بر اساس تحلیل داده ها، الگوی آسیب های تحصیلی فرایند انتخاب رشته تحصیلی ورود به دانشگاه تعیین شد. در این الگو، ارزش های آسیب رسان و باورهای محدودکننده، به عنوان مقؤله محوری انتخاب شد. شرایط علّی عبارت بودند از: مشکلات علاقه و رغبت، ادراک نادرست از توانمندی و استعداد، تعاملات معیوب در خانواده، انگیزش نابسنده و تداخل نیازها. پنج مقوله اصلی، ابهام شرایط شغلی و آینده اشتغال، مشکلات فرهنگی- ساختاری، نظام آموزشی معیوب، خلأ قانون گذاری و ضعف سیستم نظارتی و عدم توازن در جایگاه اجتماعی رشته ها به عنوان شرایط زمینه ای و مؤلفه های نقص و کمبود اطلاعات و منابع آگاهی و موانع و محدودیت های ناشی از مدارس به عنوان عامل مداخله گر انتخاب شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، حاکی از این است که عوامل متعددی در ایجاد و ادامه ی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی داوطلبان نقش قابل توجهی دارند. این آسیب ها اغلب در حیطه ی فردی و روانشناختی نمود پیدا می کند، اما عواملی مانند وضعیت فرهنگی- اجتماعی جامعه، نظام آموزشی معیوب و ساختار خانواده ها می تواند مسیر صحیح انتخاب رشته تحصیلی را با چالش های اساسی مواجه کند.
اثربخشی بازی درمانی بر تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری در کودکان 6 تا 10 سال با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی بر تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری در کودکان 6 تا 10 سال با اضطراب اجتماعی انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل تمام کودکان 6 تا10 ساله با اختلال اضطراب اجتماعی مراجعه کننده به مرکز مشاوره کرج در سال 1402-1403 بود که از که از این میان 30 نفر با توجه به مصاحبه بالینی دو روانشناس و نمره برش در پرسشنامه اضطراب اجتماعی لایبویتز (۱۹۸۷) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه ( ۱۵ نفر) قرار گرفتند. پرسشنامه تنظیم هیجان، شایستگی اجتماعی و تاب آوری برای کودکان اجرا شد. افراد به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند و گروه آزمایش ۸ جلسه بازی درمانی آدلری دریافت کرد درحالی که گروه کنترل مداخله خاصی دریافت نکرد. یافته ها : برای تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس با اندازه گیری مکرر استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، بازی درمانی نقش مؤثری در بهبود تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری در کودکان دارای اضطراب اجتماعی دارد. نتیجه گیری: از آن جایی که بازی درمانی بر اساس انعکاس رفتار کودک صورت می گیرد و کودک نسبت به اعمال و رفتار خودآگاه شود، بر بهبود تنظیم هیجان، شایستگی های اجتماعی و تاب آوری کودکان اثربخش است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی فارسی دوره ابتدایی با توجه به ساحت های شش گانه تربیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
91 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی میزان توجه به ساحت های شش گانه تربیت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در کتاب های فارسی دوره ابتدایی بوده است. روش پژوهش کیفی از نوع تحلیل محتوا و از نوع مطالعات کاربردی بوده است. جامعه تحلیلی این پژوهش شامل شش عنوان کتاب درسی فارسی پایه های اول تا ششم دوره ابتدایی و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بوده است. با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهش نمونه گیری انجام نشده است و کل جامعه تحلیلی مورد بررسی و مطالعه (تمام شماری) قرار گرفته است. در واقع، واحد تحلیل، صفحات کتاب درسی فارسی دوره ابتدایی شامل متون، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر بوده است. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه تحلیل محتوا بود که روایی توصیفی و تفسیری آن از نظر صاحب نظران و متخصصان تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصله، از شاخص های آمار توصیفی در فرآیند تحلیلی آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادند که در کتاب های فارسی دوره ابتدایی به ساحت های شش گانه تربیتی سند تحول بنیادین آموزش و پرورش توجه شده است که از بیش ترین به کمترین توجه به ترتیب عبارت است از ساحت اعتقادی، اخلاقی و عبادی؛ ساحت اجتماعی و سیاسی؛ ساحت علمی و فناوری؛ ساحت زیستی و بدنی؛ ساحت زیبایی شناختی و هنری؛ و ساحت اقتصادی و حرفه ای. همچنین ضریب اهمیت توجه به هر یک از ساحت های شش گانه تربیتی به ترتیب اولویت عبارت است از زیستی و بدنی، زیبایی شناختی و هنری؛ اعتقادی، اخلاقی و عبادی؛ اقتصادی و حرفه ای؛ علمی و فناوری؛ و اجتماعی و سیاسی.
طراحی و اعتباریابی الگوی بهینه تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی بهینه تحول در علوم انسانی با تاکید بر برنامه درسی در نظام آموزش عالی است .روش پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی است. در قسمت کیفی، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی عرفی، براساس نظر متخصصان حوزه برنامه ریزی درسی، مدیریت آموزشی و فلسفه تعلیم و تربیت داده ها گردآوری و مضامین تعیین شدند. مشارکت کنندگان با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در نهایت با انجام 15 مصاحبه، حد اشباع نظری به دست آمد. ابزار گردآوری داده ها در این مرحله، مصاحبه نیمه ساختارمند است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از تحلیل مضمون براون و کلارک (2013) استفاده شده است. در بخش کمی برای بررسی اعتبار درونی مدل، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. نمونه آماری به تعداد 50 نفر از اعضای هیات علمی در حوزه علوم تربیتی و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. پایایی پرسشنامه به روش آلفای کرانباخ معادل 85/0 بدست آمد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی(تحلیل عاملی تاییدی) و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS وPLS تحلیل شدند. نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر، شناسایی 44 مضمون سازمان دهنده و 16 مضمون فراگیر بود. در بخش کمی، مولفه های انسانی، فنی، آموزشی و اجرایی به ترتیب با مقدار 731/21، با 209/8، 55/33 و 133/17 مورد تایید قرار گرفت؛ برای رتبه بندی هر یک از مولفه ها نیز از آزمون فریدمن استفاده شد.
ارزشیابی برنامۀ درسی ریاضی رشتۀ کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر نومعلمان
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: با توجه به اهمیت دروس ریاضی دوره ابتدایی در آموزش یک جامعه و تأثیرگذار بودن آن در رشد و بالندگی چندین نسل از جامعه و اهمیت تدریس و یادگیری آن ها، این پژوهش به ارزشیابی برنامه درسی ریاضی رشته کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دید نومعلمان از منظر الگوی ارزشیابی CIPP پرداخته است. روش ها : این پژوهش به روش آمیخته و با ابزار پرسشنامه های بسته پاسخ بر اساس مقیاس لیکرت، پرسشنامه باز پاسخ با شرکت 417 نفر از نومعلمان که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. روش کیفی اکتشافی برای مشخص کردن محتوای پرسشنامه بسته پاسخ و تحلیل کمی پیمایشی و آزمون T تک متغییره برای تحلیل پرسشنامه های بسته پاسخ برای 417 نفر، و روش دلفی برای تحلیل پرسشنامه باز پاسخ که به صورت هدفمند از 126 نفر نومعلم به عمل آمد مورد استفاده واقع شد. یافته ها: یافته های پژوهش در بعد کمی و کیفی نشان از نامطلوب بودن برنامه درسی مورد نظر از دید شرکت کنندگان در پژوهش است. میانگین پایین و وجود اختلاف معنادار آن با معیار مطلوبیت در تمام مراحل زمینه، برونداد، فرایند و برونداد حاکی از نامناسب بودن نتیجه ارزشیابی این برنامه دارد. عدم شفافیت در اهداف، نبود تناسب بین امکانات آموزش ریاضی و تعداد دانشجو، کمبود منابع درسی ریاضی، عدم تسلط بر تدریس تمام مفاهیم ریاضی در پایان تحصیل از اهم مواردی بود که توسط شرکت کنندگان بیان شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد برنامه درسی ریاضی رشته کارشناسی علوم تربیتی نیازمند بازنگری جدی در زمینه، درونداد، فرایند و برونداد است. همچنین، تفکیک رشته کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی به گرایش های علوم انسانی و علوم پایه و تقویت دروس عملی و حذف دروس موازی از پیشنهادات این پژوهش است.
اثر رهبری مربیگری مدیران مدارس بر عملکرد خلاقانه معلمان ورزش ابتدائی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
82 - 97
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه اثر رهبری مربیگری مدیران مدارس بر عملکرد خلاقانه معلمان ورزش ابتدائی با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی است. این پژوهش کاربردی با استفاده از روش تحقیق پیمایشی انجام گردید. 321 معلم ورزش ابتدایی استان گلستان جامعه آماری این پژوهش بودند. حجم نمونه پژوهش با بکارگیری فرمول کوکران 176 معلم تعیین گردید و برای انتخاب نمونه از روش انتخاب تصادفی طبقه ای استفاده شد. ابزار اندازه گیری متغیرها شامل سه پرسشنامه رهبری مربیگری (الینگر و همکاران، 2013)، توانمندسازی روانشناختی (اسپریتزر و همکاران، 2005) و عملکرد خلاقانه (ژو و جرج، 2001) بود. نرم افزا آماری SPSS نسخه 25 به منظور انجام تحلیل های توصیفی بر روی ویژگی های فردی نمونه پژوهش و متغیرها مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل های بخش استنباطی با بهره گیری از نرم افزار آماری Smart PLS نسخه 4 انجام گردید. یافته های پژوهش نشان داد اثر رهبری مربیگری مدیران بر توانمندسازی روانشناختی معلمان ورزش مثبت و معنی دار است. همچنین نتایج پژوهش مشخص نمود رهبری مربیگری مدیران بر عملکرد خلاقانه معلمان ورزش اثر معنی داری ندارد. در نهایت، یافته های پژوهش نشان داد رهبری مربیگری مدیران بر عملکرد خلاقانه معلمان ورزش با نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی اثر مثبت و معنی داری دارد. بی توان چنین نتیجه گیری نمود که بکارگیری رهبری مربیگری توسط مدیران مدارس با بهبود توانمندسازی معلمان ورزش موجب عملکرد خلاقانه آن ها می شود. بنابراین افزایش آگاهی و دانش مدیران مدارس از شیوه رهبری مربیگری و ترغیب آن ها به استفاده از این شیوه رهبری در محیط کاری خود پیشنهاد می شود.
آموزش تهیه نقشه های طبیعی برای تدریس کتاب استان شناسی استان خراسان رضوی
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: پژوهش حاضر به بررسی کتاب استان شناسی خراسان رضوی و شناسایی نقشه های طبیعی غایب موجود در آن می پردازد. با توجه به اهمیت نقشه های طبیعی در آموزش جغرافیا و استان شناسی، هدف اصلی، بررسی کمبودهای موجود در محتوای آموزشی این کتاب و ارائه راهکارهایی برای تولید و استفاده از نقشه های طبیعی به روز و کارآمد است. روش ها : با استفاده از نرم افزار آرک مپ، مراحل دقیق تهیه نقشه های طبیعی مورد نیاز برای تدریس و یادگیری در کلاس های درس توضیح داده شده است. نقشه های طبیعی به عنوان ابزارهای مهمی در فهم بهتر ویژگی های جغرافیایی و اکولوژیکی مناطق مختلف شناخته می شوند. این نقشه ها نه تنها به دانش آموزان کمک می کنند تا اطلاعات دقیق تری درباره محیط زیست خود کسب کنند، بلکه باعث تقویت مهارت های تحلیلی و فضایی آن ها نیز می شوند. علاوه بر این، اهمیت آموزش نقشه های طبیعی در کتاب های درسی و تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان نیز مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: وجود نقشه های طبیعی در کتاب های آموزشی می تواند به افزایش آگاهی جغرافیایی دانش آموزان کمک کند و آن ها را به تفکر انتقادی و تحلیل داده ها تشویق نماید. همچنین، آشنایی با این نقشه ها می تواند به دانش آموزان کمک کند تا ارتباط بهتری با محیط زیست خود برقرار کنند و درک عمیق تری از چالش های زیست محیطی منطقه خراسان رضوی پیدا کنند. نتیجه گیری: آموزش نقشه های طبیعی نه تنها در ارتقای دانش جغرافیایی دانش آموزان مؤثر است، بلکه به آن ها این امکان را می دهد که با استفاده از فناوری های نوین مانند آرک مپ، مهارت های لازم برای تحلیل داده ها و تولید اطلاعات جغرافیایی را فرا بگیرند. این مهارت ها در دنیای امروز که اطلاعات جغرافیایی نقش مهمی در تصمیم گیری ها دارند، بسیار ارزشمند هستند. لذا پیشنهاد می شود که کتاب های استان شناسی به روز شده و شامل نقشه های طبیعی مناسب باشند تا کیفیت آموزش جغرافیا و استان شناسی در مدارس افزایش یابد.
چگونه توانستم مشکل روخوانی دانش آموزم را که لکنت زبان داشت کاهش دهم؟
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
66 - 84
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: ین اقدام پژوهی با هدف کاهش لکنت زبان دانش آموزی به نام امیر در پایه دوم ابتدایی و افزایش اعتمادبه نفس و مشارکت کلامی او در کلاس درس انجام شد. با توجه به نقش حیاتی مهارت های کلامی در رشد تحصیلی، اجتماعی و روانی دانش آموزان، تلاش شد تا با طراحی و اجرای مداخلات آموزشی و روانی مناسب، بخشی از چالش های گفتاری این دانش آموز کاهش یابد. روش شناسی پژوهش: این پژوهش به شیوه کیفی و از نوع اقدام پژوهی انجام گرفت. داده ها از طریق مشاهده مستقیم، مصاحبه با والدین، همکلاسی ها، کادر مدرسه و استفاده از ابزارهای سنجش شدت لکنت (مانند ضبط صوت و پرسشنامه های گفتاری و روان شناختی) گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها: پس از اجرای راهکارهایی مانند ایجاد ارتباط عاطفی با دانش آموز، تشویق مستمر، واگذاری مسئولیت، تقویت مشارکت گروهی، ممانعت از تمسخر و حمایت خانواده، نتایج زیر به دست آمد: کاهش میانگین در شدت لکنت زبان در موقعیت های مختلف گفتاری.افزایش چشمگیر اعتمادبه نفس در صحبت در جمع ، صحبت در کلاس . و مکالمه با دوستان .افزایش مشارکت درسی، کاهش اضطراب، و بهبود روابط اجتماعی دانش آموز.بهبود عملکرد تحصیلی در نتیجه مشارکت بیشتر و کاهش ترس از صحبت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که رویکردهای تلفیقی آموزشی و روان شناختی در محیط مدرسه، به ویژه نقش فعال معلم در حمایت عاطفی و گفتاری از دانش آموز دارای لکنت، می تواند به کاهش چشمگیر اختلالات گفتاری و بهبود روانی و تحصیلی دانش آموز منجر شود. استمرار تمرین ها و همکاری خانه و مدرسه برای تقویت این مسیر ضروری است.
واکاوی نقش فناوری های موبایلی در تحول محیط های یادگیری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی چالش های طراحی یادگیری سیار و تأثیر فناوری های موبایلی بر مرزهای یادگیری رسمی و غیررسمی می پردازد. هدف آن تحلیل تجربیات یادگیرندگان، معلمان و طراحان آموزشی در محیط های سیال و کشف فرصت ها و چالش های مرتبط با جابجایی و تعاملات یادگیری است. در این راستا، از روش شناسی کیفی استفاده شده که شامل جمع آوری داده های متنی از 40 مطالعه موردی از محیط های مختلف آموزشی مانند دانشگاه ها، مدارس، مراکز آموزش حرفه ای و کارگاه های آنلاین است. همچنین، داده های کیفی از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 32 یادگیرنده و 7 معلم جمع آوری شده است. این مصاحبه ها بر تأثیرات فناوری های موبایلی بر فرآیندهای یادگیری، تغییرات در مرزهای یادگیری رسمی و غیررسمی و چالش های ناشی از آن ها تمرکز دارد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده می شود که به شناسایی مفاهیم کلیدی و الگوهای اجتماعی و فرهنگی یادگیری سیار کمک می کند. یافته ها نشان می دهند که یادگیری سیار با چهار چالش عمده روبرو است: تعامل بین مکان ها و گروه های اجتماعی مختلف، تأثیر فناوری های شخصی بر دسترسی به منابع اطلاعاتی، محو شدن مرزهای یادگیری رسمی و غیررسمی، و پیچیدگی های زمینه ای در طراحی یادگیری سیار. این پژوهش پیشنهاد می کند که برای طراحی مؤثرتر یادگیری سیار، از رویکردهای ارتباطی و مفاهیم چندوجهی استفاده شود تا ابعاد مختلف جابجایی و تعاملات یادگیرندگان به طور جامع تر در نظر گرفته شود. نتایج پژوهش می تواند به طراحان آموزشی کمک کند تا محیط های یادگیری سیار را با توجه به نیازها و ویژگی های مختلف یادگیرندگان بهبود بخشند و تجربه یادگیری یکپارچه تر و انعطاف پذیرتری ایجاد کنند. این نتایج همچنین می تواند راهکارهای جدیدی برای طراحی برنامه های آموزشی در دوره های مختلف تحصیلی ارائه دهد.
From Isolation to Identity: An Expanded Symbolic Interactionist Analysis of A Slipping-Down Life(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۳, Issue ۵۴, Autumn ۲۰۲۵
177 - 188
حوزههای تخصصی:
This study offers a full symbolic interactionist examination of Anne Tyler's novel A Slipping-Down Life, examining how identity is developed, acted out, and challenged by symbolic movements, emotional labor, and social recognition. With a focus on the protagonist Evie Decker, this study takes up seven primary questions of inquiry about the formation of identity in terms of performance, the influence of gender expectations, the utilization of music and silence as communication, and the intersections of trauma, emotion, and resistance in terms of negotiating identity. Basing itself on the classic theoretical models constructed by Mead, Blumer, Goffman, and Cooley—and recent reformulations and explications provided by Charmaz, Burke and Stets, and feminist theorists such as Butler and Gilligan—this article places Evie's transformation within generic sociological and psychological contexts. Through acts of self-scarification, deliberate silence, and remaking maternity roles, Evie operates within a condition of marginality and misrecognition. Her experience demonstrates identity as an active, networked, and emotional process, with a strong impact of gender roles and social norms. The research points out that literature, and especially texts richly textured with sociological context, such as Tyler's, offers a fertile backdrop for comprehending identity formation as an emotional, symbolic, and performative process. By drawing upon knowledge from narrative psychology, feminist theory, and cultural sociology, this study highlights the benefit of applying interdisciplinary approaches to literary analysis and the sociological imagination.
ارتباط هوش هیجانی و خودکارآمدی با مهارت های ارتباطی گروهی از دانشجویان پیرا پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه: اهمیت توجه به مهارت های ارتباطی و متغیرهای تاثیرگذار برآن نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. از جمله متغیرهای تاثیرگذار بر مهارت های ارتباطی هوش هیجانی و خودکارآمدی می باشد. هدف این مطالعه تعیین ارتباط هوش هیجانی و خودکارآمدی با مهارت های ارتباطی دانشجویان پیراپزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم بود. روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی دانشجویان پیراپزشکی انجام شد. تعداد 275 دانشجوی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قم که بصورت تصادفی انتخاب شده بودنددر این مطالعه شرکت کردند. جهت جمع آوری داده از فرم ثبت اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامه پرسشنامه هوش هیجانی و مقیاس باورهای خودکارامدی و مقیاس صلاحیت ارتباطی خود ادراک شده استفاده شد. تحلیل رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده استفاده شد. یافته ها: بطور کلی 5/49% از دانشجویان میزان مهارت ارتباطی خود را در سطح متوسط و 1/26% نیز در سطح بالا ارزیابی کرده بودند. مدل چند متغیره تحلیل رگرسیون لجستیک نشان داد که خودکارآمدی (17/1-03/1:CI 95%، 10/1:OR) و بعد توانایی استفاده از هیجانات (36/1-08/1:CI 95%، 17/1:OR) با مهارت های ارتباطی دانشجویان ارتباط دارند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد مهارت های ارتباطی با هوش هیجانی و خودکارآمدی ارتباط دارد و در این مطالعه افراد با هوش هیجانی و باورهای خودکارآمدی بالاتر ، مهارت های بیشتر و موثرتری در برقراری ارتباط با دیگران داشتند.
واکاوی چالش ها و فرصت های هوش مصنوعی در نظام آموزشی با تأکید بر توسعه حرفه ای معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های کیفی در علوم تربیتی سال اول تابستان ۱۴۰۴ شماره ۳
134 - 160
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش واکاوی چالش ها و فرصت های هوش مصنوعی با تأکید بر توسعه حرفه ای معلمان بود. این پژوهش از نظر رویکرد کیفی و از نظر هدف کاربردی- توصیفی بوده، و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند، به تدوین و اعتباریابی چارچوبی مفهومی با روش تحلیل مضمون در سال 1403 پرداخته است . جامعه آماری شامل صاحب نظران در حوزه آموزش پرورش و آموزش عالی 135 نفر بودند که از بین آنها 12 نفر به روش نمونه گیری هدفمند با استفاده از قاعده حد اشباع انتخاب شدند. برای محاسبه پایایی از شیوه توافق درون موضوعی یا دو کدگذار استفاده شده، که برابر با ٧٩ درصد است . با توجه به اینکه سطح پایایی بیش از ٦٠ درصد است ، پایایی کدگذاری تأیید شد. لذا می توان ادعا کرد که سطح پایایی تحلیل مصاحبه مناسب است . همچنین جهت تحلیل کیفی و کدگذاری از نرم افزار Atlasti8 استفاده شد. با توجه به نتایج نقش هوش مصنوعی را می توان در خصوص فرصت ها و چالش ها در 9 مضمون سازمان دهنده برای توسعه حرفه ای معلمان طبقه بندی کرد. فرصت ها با چهار مضمون سازمان دهنده به ترتیب: همگرایی تکنولوژی با اهداف آموزشی، قابلیت شبکه سازی آموزشی، جهانی سازی آموزش و ارزش آفرینی شغلی معلمان شناسایی شدند. چالش ها نیز در قالب ٥ مضمون سازمان دهنده با ترتیب: فاصله استعدادها، امنیت و حریم خصوصی معلمان و دانش آموزان، تعمیر و نگهداری مداوم سیستم ها و عدم قابلیت های یکپارچه سازی، دسته بندی شده اند. مدل نهایی این تحقیق می تواند در پیاده سازی و عملیاتی کردن هوش مصنوعی جهت توسعه حرفه ای معلمان مفید واقع گردد.
طراحی و اعتبارسنجی مدل برنامۀ توانمندسازی معلمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه در مدارس عادی ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۱۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
55 - 88
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از فراگیرسازی، اطمینان حاص ل ک ردن از ای ن موض وع مه م است که تمام اف راد، از حق وق، فرص ت ها و پ ذیرش براب ر برخوردارن د. یکی از عناصر مهم در آموزش فراگیر، بحث توانمندی معلمان در ارائه این مدل از آموزش هاست. روش ها : این پژوهش به روش آمیخته (کیفی-کمی) انجام شد. در بخش کیفی پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از طریق انجام 25 مصاحبه نیمه ساختارمند با متخصصان آموزش های تلفیقی-فراگیر که با روش نمونه گیری هدفمند (گلوله برفی)، انتخاب شده بودند و نیز با بررسی 33 مورد از متون و اسناد مرتبط با موضوع، جمع آوری شد. داده های به دست آمده به روش تحلیل مضمون با رویکرد قیاسی، تجزیه و تحلیل گردید. سپس کدهای حاصل از انجام مصاحبه ها با داده های استخراج شده از اسناد، تجمیع شد. براساس نتایج بخش کیفی، مدل پیشنهادی برنامه توانمندسازی معلمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه ارائه شد. در بخش کمی، با استفاده از روش دلفی فازی، اعتبار سازه ای مدل ارائه شده در بخش کیفی، با کمک شاخص متوسط واریانس استخراج شد و پایایی گویه های متغیرهای پنهان مدل، با کاربرد تکنیک آلفای کرونباخ، محاسبه گردید. یافته ها: یافته های این پژوهش، الگوی مطلوب برنامه توانمندسازی معلمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه مدارس عادی ابتدایی را به دست داد که در آن ویژگی ها و مصادیق عناصر؛ شامل مواد و منابع یادگیری، فعالیت های یادگیری، زمان آموزش و گروه بندی، شناسایی شد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بودند که استفاده از این الگو می تواند برنامه ریزان و مجریان را در تشخیص و تعیین ویژگی های مطلوب عناصر و مؤلفه های برنامه توانمندسازی معلمانِ دانش آموزان با نیازهای ویژه به خصوص در مدارس عادی دوره ابتدایی راهنمای نماید و یاری رساند.