مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
کیفیت زندگی در مدرسه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش رفتار جرأتمندانه بر افزایش کیفیت زندگی در مدرسه و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دختر انجام شد. روش پژوهش حاضر نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر اهواز در سال تحصیلی 90-91 بود. برای این منظور، 100 دانش آموز پرسشنامه های پژوهش را پرکردند و از این بین، 30 نفر که نمره های بالایی در اضطراب اجتماعی داشتند، انتخاب و به تصادف در دو گروه گذاشته شدند و سپس به تصادف برای یکی از این گروه ها آموزش ارائه شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند (1969) و مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه اندرسون و بروک (2000) بود. طرح این پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انجام مداخله آزمایشی که طی هشت جلسه صورت گرفت، دوباره میزان اضطراب اجتماعی و کیفیت زندگی در مدرسه سنجیده شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری و نیز میانگین های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و کنترل حاکی از تفاوت معنی دار بین این دو گروه در متغیرهای پژوهش بود. می توان گفت که آموزش رفتار جرأتمندانه موجب افزایش کیفیت زندگی در مدرسه (000/0>p) و کاهش اضطراب اجتماعی (001/0p<) شده است.
نقش کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی در اشتیاق تحصیلی در دانش آموزان پایة پنجم و ششم ابتدایی شهرستان ثلاث باباجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی در اشتیاق تحصیلی دانش آموزان پایة پنجم و ششم شهرستان ثلاث باباجانی است. روش پژوهش همبستگی(تحلیل مسیر) بوده است. جامعة آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایة پنجم و ششم دبستان شهرستان ثلاث باباجانی(420) نفر است که باتوجه به جدول مورگان و با روش تصادفی طبقه ای 210 نفر برای نمونه (100 پسر و 110 دختر) انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامة کیفیت زندگی در مدرسه، خودپندارة تحصیلی و اشتیاق تحصیلی استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که کیفیت زندگی هم به طور مستقیم (519/0=β) و هم به طور غیرمستقیم (281/0=β) از طریق خودپندارة تحصیلی بر اشتیاق تحصیلی تأثیرمی گذارد. همچنین خودپندارة تحصیلی به طور مستقیم بر اشتیاق تحصیلی (347/0= β) تأثیر می گذارد. بهترین مسیر برای پیش بینی اشتیاق تحصیلی، مسیر کیفیت زندگی در مدرسه به اشتیاق تحصیلی بوده است. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که کیفیت زندگی در مدرسه و خودپندارة تحصیلی از متغیرهای مهم و مرتبط با تحصیل دانش آموزان هستند.
بررسی رابطه طراحی داخلی و مبلمان مدارس و کیفیت زندگی در مدرسه؛ نمونه موردی: دبیرستان های شهرکرج
کیفیت زندگی در مدرسه مولفه ای که در دهه اخیر به دلیل اهمیتی که در زندگی دانش آموزان داشته، مورد توجه قرارگرفته است و به عنوان سطح کیفیت ابعاد مختلف مرتبط با زندگی در مدرسه تعریف می گردد. با توجه به اینکه دانش آموزان زمان زیادی از وقت خود را در فضاهای کلاس صرف می کنند، کیفیت معماری داخلی و مبلمان کلاس های درس اهمیت زیادی پیدا می کند. این مقاله با توجه به این مهم، در نظر دارد ارتباط میان طراحی محیط داخلی کلاس ها و کیفیت زندگی در مدرسه بسنجد. برای دستیابی به این هدف تعداد 144 دانش آموز به وسیله پرسشنامه استاندارد سنجش کیفیت زندگی و پرسشنامه محقق ساخته کیفیت محیط داخلی کلاس ها مورد پرسش واقع شدند. همبستگی متغیرهای اصلی پژوهش به روش پیرسون سنجیده و مشخص شد. میان تمام متغیرهای مؤثر در طراحی داخلی کلاس ها و کیفیت زندگی در مدرسه رابطه معناداری برقرار است.
نقش مهارت های اجتماعی در پیش بینی انسجام روانی و کیفیت زندگی دانش آموزان در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سازمان سلامت جهانی به دلیل اهمیت کیفیت زندگی کودکان و نوجوانان در مدرسه، موضوع بهزیستی و رضایت کلی دانش آموزان از تجارب مثبت و منفی در فعالیت های درون مدرسه را مطرح کرده است. در نتیجه شناسایی عوامل مرتبط با کیفیت زندگی دانش آموزان دارای اهمیت بسیار زیادی است. بدین ترتیب هدف مطالعه حاضر بررسی نقش مهارت های اجتماعی در پیش بینی انسجام روانی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان پایه ششم ابتدایی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه ششم ابتدایی منطقه تبادکان در سال تحصیلی 1398-1397 بود که نمونه ای به حجم 384 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این مطالعه از پرسش نامه های مهارت های اجتماعی کرامتی (1386)، انسجام روانی آنتونووسکی (1993) و کیفیت زندگی در مدرسه اینلی و بورک (1989) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از نسخه 22 نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه به شیوه همزمان استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد بین مهارت های اجتماعی با انسجام روانی و کیفیت زندگی در مدرسه، رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد (0/001> P). همچنین ابعاد مهارت اجتماعی، 4/21 درصد از متغیر انسجام روانی و4/17 درصد از متغیر کیفیت زندگی در مدرسه را پیش بنی کردند (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش و بهبود مهارت های اجتماعی، انسجام روانی و کیفیت زندگی دانش آموزان در مدرسه افزایش می یابد. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه کیفیت زندگی در مدرسه با بهزیستی روانشناختی، خودپنداره تحصیلی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان متوسطه دوم زهک بود. 323 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای وارد پژوهش شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های کیفیت زندگی در مدرسه ( اندرسون و بورک، 2000 )، بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، خودپنداره تحصیلی (یی یسن چن، 2004) و اشتیاق تحصیلی (شوفلی، سالانوا، گونزالز-روما و بیکر، 2002) بود. داده ها با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد کیفیت زندگی در مدرسه با خودپنداره تحصیلی (71/0 r= )، بهزیستی روانشناختی (79/0 r= ) و اشتیاق تحصیلی (67/0 r= ) رابطه مثبت و معناداری دارد (001/0 p< ). همچنین کیفیت زندگی درمدرسه توانسته است به ترتیب 56، 65 و 47 درصد از واریانس خودپنداره تحصیلی، بهزیستی روانشناختی و اشتیاق تحصیلی را پیش بینی کند. با توجه به نتایج، مدیریت مدارس باید با حاکمیت قوانین و مقررات آموزشی ثابت و روشن، برقراری روابط مثبت دوستانه بین معلم و دانش آموزان، فراهم ساختن فرصت های حمایتی عاطفی، محیط مدرسه ای امن و خودمختارانه برای دانش آموزان فراهم کنند تا دانش آموزان با بهزیستی روانشناختی مناسب، خودپنداره مثبت تحصیلی و اشتیاق بالای تحصیلی درگیر فرایند یادگیری شوند .
رابطه حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی دانش آموزان با نقش واسطه ای کیفیت زندگی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره ششم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱
206 - 226
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه دوم، شهر قم بود. به این منظور براساس جدول مورگان، تعداد 357 دانش آموز دختر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های حمایت تحصیلی ساندز و پلانکت (2005)، فرسودگی تحصیلی ماسلاخ و شوفلی (2001) و کیفیت زندگی در مدرسه اینلی و بورک (1992) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی همزمان و آزمون Z سوبل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از وجود ارتباط منفی معنادار بین حمایت تحصیلی و نیز کیفیت زندگی در مدرسه با مؤلفه های فرسودگی تحصیلی شامل بی علاقگی تحصیلی، خستگی هیجانی و ناکارآمدی بود. همچنین، بین حمایت تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد. به علاوه، تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی نشان داد که حمایت تحصیلی می تواند فرسودگی تحصیلی را پیش بینی کرده و کیفیت زندگی در مدرسه دارای نقش واسطه ای در رابطه میان حمایت تحصیلی با فرسودگی تحصیلی است. نتایج تلویحاً نشان می دهدکه حمایت تحصیلی نقش بازدارنده مهمی در ابتلا به فرسودگی تحصیلی دارد و به منظور مقابله با فرسودگی تحصیلی باید برنامه ریزی و مداخله لازم برای ارتقاء حمایت تحصیلی کارآمد و مناسب و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان صورت گیرد.
نقش تعدیل کنندگی جو یادگیری در تأثیر کیفیت زندگی در مدرسه بر خودکارآمدی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت مدرسه دوره هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
120 - 100
حوزه های تخصصی:
روش پژوهش برحسب هدف از نوع کاربردی و براساس شیوه اجرا، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل 22025 دانش آموز دوره ابتدایی دوم نواحی یک و دو آموزش و پرورش همدان در سالتحصیلی96-95 بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 384 نفر(188 دختر و 196 پسر) با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شد. ابزار های گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه ی کیفیت زندگی درمدرسه، جو یادگیری و خودکارآمدی تحصیلی بود. داده های جمع آوری شده بر اساس شاخص های آمار توصیفی وآزمون های استنباطی کولموگروف_اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته های پژوهش نشان داد بین متغیرهای کیفیت زندگی در مدرسه با خودکارآمدی، کیفیت زندگی در مدرسه با جویادگیری و خودکارآمدی با جو یادگیری همبستگی مثبت و معنادار در سطح (01/0≤ p) وجود دارد. همچنین یافته های حاصل از ضرایب تحلیل مسیر حاکی از آن است تاثیرکیفیت زندگی بر خودکارآمدی، جویادگیری بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی برجویادگیری مثبت و مستقیم است. بعلاوه، کیفیت زندگی در مدرسه بر خودکارآمدی تاثیر غیر مستقیم نیزدارد و جو یادگیری در رابطه بین کیفیت زندگی و خودکارآمدی، نقش تعدیل کنندگی دارد. پیشنهاد شد، مدارس از طریق طراحی تجربیات آموزشی لذت بخش، بازخورد مناسب و حمایت گرانه، علاوه بر تأمین کیفیت زندگی در مدرسه، به تقویت باورهای دانش آموزان از توانایی خود و ایجاد جو یادگیری اثربخش به عنوان مهم ترین شاخص های اثربخشی مدارس بپردازند.
اثربخشی آموزش شناختی ارتقای امید بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش شناختی ارتقای امید بر کاهش اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان پسر مدارس دوره دوم متوسطه شهرسنندج در سال تحصیلی 94-93 است. روش تحقیق در این مطالعه آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بوده است و از مقیاس اهمال کاری لی به عنوان ابزار پژوهش استفاده شده است. روش مداخله، براساس الگویی است که لوپز و اسنایدر در سال (2003) ارائه کرده اند. بدین منظور ابتدا 40 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه 20 نفری (یک گروه آزمایشی و یک گروه گواه) گمارده شدند. برنامه آموزش شناختی ارتقای امید طی 8 جلسه 90 دقیقه ای و در مدت 8 هفته متوالی به دانش آموزان ارائه شد. گروه آزمایشی، تحت آموزش شناختی ارتقای امید قرار گرفت؛ در حالی که گروه گواه در مدت آزمایش هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و با نرم افزار 19spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد میانگین رفتارهای اهمال کاری گروه آزمایش نسبت به گروه گواه در مراحل پس آزمون و پیگیری به طور معناداری کاهش یافته است (05/0> p).
بررسی نقش جوّ آموزش سازمانی و فرهنگ سازمانی بر یادگیری غیررسمی معلمان شهر جاسک
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش جوّ آموزش سازمانی و فرهنگ سازمانی با یادگیری غیررسمی معلمان انجام شده است. روش پژوهش، از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، همه معلمان ابتدایی شهر جاسک در سال تحصیلی 94-95 به تعداد 449 نفر است که 251 نفر معلم با روش نمونه گیری تصادفی طبقه نسبتی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری و از طریق روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد جوّ آموزش سازمانی (17/ 0=r) و فرهنگ سازمانی (28/0=r) با یادگیری غیررسمی دارای رابطه مثبت و معناداری هستند. بین ابعاد جوّ آموزشی با بعد حمایت شغلی (18/0=r) و بعد حمایت سازمانی (23/0=r) و بین مؤلفه های فرهنگ سازمانی، مشارکت سازمانی (21/0=r)، یکپارچگی (35/0=r)، انعطاف پذیری (20/0=r) و مدیریتی (23/0=r) با یادگیری غیررسمی در سطح 01/0 رابطه معناداری هست. از بین ابعاد جوّ آموزش سازمانی، تنها بعد حمایت سازمانی با 05/0=B و نیز از مؤلفه های فرهنگ سازمانی، مؤلفه ثبات و یکپارچگی با 11/0=B توانِ پیش بینی یادگیری غیررسمی را داشتند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که بهبود و توسعه جوّ آموزشی و فرهنگ سازمانی همراه با افزایش و ارتقای یادگیری غیررسمی معلمان خواهد بود.
مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و بخشش درمانی بر کیفیت زندگی در مدرسه کودکان دارای ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
478 - 493
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی و بخشش درمانی بر کیفیت زندگی کودکان دارای ناتوانی یادگیری بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون سه گروهی (دو گروه آزمایش همراه با گروه گواه) با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری دانش آموزان پسر پایه اول تا پنجم ابتدایی با انواع ناتوانی های یادگیری مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری آموزش وپرورش شهرستان سراوان در سال تحصیلی 1399-1398 بودند که 45 نفر از واجدین شرایط که داوطلب مشارکت در پژوهش بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک کروه گواه ( هر گروه 15 نفر) کاربندی شدند. گروه آزمایش واقعیت درمانی تحت مداخله بسته آموزشی گلاسر (2001) و گروه آزمایشی بخشش درمانی نیز تحت مداخله بسته درمانی لواف پور نوری (1393) قرار گرفتند. هر سه گروه با استفاده از مقیاس کیفیت زندگی در مدرسه بورک و اسمیت (1989) در سه مرحله مورد سنجش قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 23 و آزمون تحلیل واریانس اندازه های مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواه در مؤلفه های کیفیت زندگی در مدرسه تفاوت معنی داری وجود دارد (۰۱/0>p). همچنین تفاوت بین میانگین نمرات گروه گواه با میانگین نمرات گروه های واقعیت درمانی و بخشش درمانی معنی دار بود (۰۱/۰>P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد که واقعیت درمانی و بخشش درمانی، کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری را بهبود بخشید. همچنین بخشش درمانی در مقایسه با واقعیت درمانی، اثربخش تر بود.
رابطه بین عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در مدرسه با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۷)
107 - 129
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در مدرسه با نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم بوده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 4300 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر نکا بوده است. نمونه آماری به تعداد 353 نفر و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از سه پرسش نامه عملکرد خانواده اپستاین و همکاران (1983)، کیفیت زندگی در مدرسه ویلیامز و باتن (1981) و خودکارآمدی تحصیلی مورگان- جینکز (1999) استفاده شده است. پایایی آن ها با محاسبه فرمول آلفای کرونباخ برای هر یک به ترتیب برابر 88/0، 88/0 و 87/0 به دست آمد. به منظور تحلیل داده های حاصله، از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار آماری پی ال اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین عملکرد خانواده و خودکارآمدی تحصیلی با کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد و مقدار 5/85 درصد از کیفیت زندگی در مدرسه و 2/63 درصد از خودکارآمدی تحصیلی توسط عملکرد خانواده تبیین می شود و متغیر خودکارآمدی تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین عملکرد خانواده و کیفیت زندگی در مدرسه را دارد. هم چنین شاخص های برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
برسی رابطه بین کمال گرایی تحصیلی بر رضایت تحصیلی با نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه دانش اموزان متوسطه اول شهر گرگان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین کمال گرایی تحصیلی بر رضایت تحصیلی با نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان متوسطه اول شهر گرگان بود. روش تحقیق همبستگی با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی با رویکرد معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان متوسطه اول شهر گرگان تشکیل می دهند که تعداد آن ها 1321 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و به صورت تصادفی 297 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه کمال گرایی تحصیلی، رضایت تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه است. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار Smart Pls به روش مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. با توجه به نتایج یافته ها، با توجه به نتایج پژوهش حاضر متغیر میانجی کیفیت زندگی در مدرسه در رابطه ی بین کمال گرایی با رضایت تحصیلی معنادار است و بیش از 67 درصد از اثر کمال گرایی با رضایت تحصیلی از طریق غیرمستقیم توسط متغیر میانجی کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان تبیین می شود.
پیش بینی سازگاری دانش آموزان بر اساس فرهنگ مدرسه ای: نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
104 - 82
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی سازگاری دانش آموزان بر اساس فرهنگ مدرسه ای با نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر پایه نهم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2444 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادقی خوشه ای چندمرحله ای، 334 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اﺑﺰار پژوهش، پرسشنامه های فرهنگ مدرسه هیگینز دی الساندرو و ساد (1988)، سازگاری دانش آموزان سینها وسینگ (1993) و کیفیت زندگی در مدرسه ویلیامز و باتن (1981) بودند. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS-26 و AMOS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بررسی ها نشان میدهد تمامی ضرایب مسیر مستقیم مربوط به رابطه بین فرهنگ مدرسه ای با کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری دانش-آموزان، مثبت و معنی دار است(01/0>p). همچنین ضریب مسیر رابطه غیرمستقیم بین فرهنگ مدرسه ای با سازگاری، از طریق متغیر میانجی کیفیت زندگی در مدرسه، در سطح آلفای 01/0 معنی دار است. شاخص برازندگی ریشه واریانس خطای تقریب برابر ۰۷۶/0 و ریشه استاندارد واریانس باقی مانده برابر با ۰۵۴/0 است که نشان دهنده برازش مطلوب مدل است. باتوجه به یافته ها، میتوان از طریق فرهنگ مدرسه ای و کیفیت زندگی در مدرسه، سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کرد. لذا نتایج پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخلات روانی-تربیتی است که با بهبود کیفیت و شرایط زندگی تحصیلی دانش آموزان در مدرسه و رشد فرهنگ مدرسه ای به کمک مدیران، معلمان و مشاوران مدارس، سازگاری دانش آموزان رشد یابد
مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
279 - 302
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه در دانش آموزان دوم متوسطه انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون-پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم شهر مهاباد در سال تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه آماری نیز شامل 45 نفر بود که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه بهزیستی تحصیلی (AWBQ) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (QSL) بود. ابزارهای مداخله نیز شامل برنامه آموزش مشغولیت تحصیلی به مدت 12 جلسه 75 دقیقه ای و برنامه تغییر ذهنیت دوئیک به مدت 8 جلسه 50 دقیقه ای بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. تحلیل داده ها نشان داد که هر دو مداخله مشغولیت تحصیلی و مبتنی بر تغییر ذهنیت دوئیک اثربخشی یکسانی بر بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه داشتند، با این حال اثرات هر دو مداخله برای بهزیستی در مرحله پیگیری پایدار نبود، اما در کیفیت زندگی مدرسه تنها اثر مداخله تغییر ذهنیت دوئیک در مرحله پیگیری پایدار بوده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح نمود که آموزش مشغولیت تحصیلی و مداخله تغییر ذهنیت دوئیک مداخلات موثری برای بهبود بهزیستی تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان می باشند.
اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
257 - 266
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال یادگیری خاص باعث مشکلات تحصیلی بسیاری در دانش آموزان می شود. در نتیجه، هدف این مطالعه تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی بر انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بود.روش شناسی: این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر ابتدایی دارای اختلال یادگیری خاص مراجعه کننده به هسته مشاوره آموزش وپرورش شهر همدان بودند. حجم نمونه 40 نفر در نظر گرفته شد که پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش ده جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی پالینسار و براون (1981) قرار گرفت و گروه گواه در لیست انتظار برای آموزش ماند. داده ها با مقیاس انگیزش تحصیلی (هارتر، 1981)، پرسشنامه درگیری تحصیلی (زرنگ، 1391) و پرسشنامه کیفیت زندگی در مدرسه (آینلی و بورک، 1992) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.یافته ها: نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی باعث افزایش هر سه متغیر انگیزش تحصیلی (001/0=, P14/33=F)، درگیری تحصیلی (004/0=, P54/9=F) و کیفیت زندگی در مدرسه (004/0=, P52/9=F) دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص شد.بحث و نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه می توان از روش آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی برای بهبود متغیرهای تحصیلی از جمله انگیزش تحصیلی، درگیری تحصیلی و کیفیت زندگی در مدرسه دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص بهره برد.