فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۱۸٬۲۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف: حافظه و فرایندهای روان شناختی در هر جنبه ای از یادگیری نقش حیاتی دارد و نارسایی در کارکرد آن بسیاری از حیطه های فراگیری را کند می کند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی بسته آموزشی فرایندهای روان شناختی پایه بر فهم کلامی، استدلال ادراکی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان ابتدایی دارای اختلال یادگیری انجام شد. روش: طرح پژوهشی شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. در تدوین بسته آموزشی، کاربرگ هایی در 25 حیطه متفاوت فرایندهای روان شناختی تهیه شد. به منظورتعیین اثربخشی بسته،20 دانش آموز دختر پایه دوم که به مرکز اختلالات شهر قائن مراجعه کردند و در یکی از زمینه های خواندن، نوشتن و ریاضی اختلال داشتند، انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به گروه آزمایش برای مدت سی جلسه 45 دقیقه ای (10جلسه حضوری و 20جلسه غیرحضوری) آموزش داده شد. برای جمع آوری داده ها از خرده مقیاس های فهم کلامی و استدلال ادراکی ویراست چهارم مقیاس هوش وکسلر کودکان (وکسلر، 2003) و آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی (قربانپور،1399) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج، تفاوت معناداری بین دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون نشان داد؛ به این معنا که آموزش توانسته بود در بهبود فهم کلامی، استدلال ادراکی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری مؤثر واقع شود. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده توجه به راهبردهای آموزشی فرایندهای روان شناختی پایه می تواند در آموزش و توانبخشی دانش آموزان با اختلال یادگیری نتایج امید بخشی در پی داشته باشد و می توان از آن به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر بهره گرفت.
شناسایی و تحلیل رسالت های تحصیلات تکمیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۳۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
61 - 80
حوزههای تخصصی:
ناهمگونی جمعیت دانشجویی در مقطع تحصیلات تکمیلی، تنوع انگیزه های آن ها و دوره های متنوعی که توسط دانشگاه ها ارائه می شوند، نیاز به فهم علت وجودی تحصیلات تکمیلی را برای تضمین کیفیت و موفقیت این دوره ها افزایش می دهد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل رسالت های تحصیلات تکمیلی انجام شد. در این پژوهش از روش تحقیق مرور سیستماتیک و رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای تحلیل داده ها استفاده شد. جامعه آماری، اسناد مرتبط با حوزه آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی هستند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند در دسترس و با مراجعه به کتاب ها، مقاله ها و وب سایت دانشگاه ها به جمع آوری شواهد متنی مربوط به سوال پژوهش تا رسیدن به اشباع نظری اقدام شد. فرایند تجزیه و تحلیل داده های کیفی در سه مرحله انجام شد. یافته های پژوهش نشان دادند که در بخش تحصیلات تکمیلی، رسالت های آموزشی شامل پرورش متفکرانی منتقد، توانمندسازی افراد، ارائه رشته ها و تخصص های متمایز و سازگار با تنوع در حال رشد، پیشتازی در ترویج، کاربرد و ارتقای دانش و تشکیل جامعه ای پویا و متنوع از دانشجویان و استادان؛ رسالت های پژوهشی شامل ابداع و توسعه مرزهای دانش، پیوند میان نظریه و عمل و فراهم کردن موتور اصلی برای نوآوری؛ و رسالت های خدماتی شامل تقویت و غنی سازی فضای علمی، بهبود کیفیت زندگی، ارائه تحصیلات تکمیلی با کیفیت، مشارکت فعال در جامعه و شناسایی و جذب دانشجویان آینده دار هستند. لذا چنانچه سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی علاقه مند به بهبود و ارتقای مقاطع تحصیلات تکمیلی خود هستند لازم است بر روی این عوامل توجه و تأکید درست داشته باشند.
طراحی الگوی مناسب برنامه درسی دوره پیش دبستانی در ایران مبتنی بر نظریه زیست بوم شناختی برونفن برنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هجدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۰
105 - 130
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی مناسب برنامه درسی دوره پیش دبستانی در ایران مبتنی بر نظریه زیست بوم شناختی برونفن برنر انجام شده است. تحقیق حاضر اکتشافی و مبتنی بر استراتژی پژوهشی کیفی بود. بطوریکه با استفاده از روش تحلیل محتوای قیاسی، ابعاد و مولفه های موثر بر طراحی این الگو بررسی و برنامه درسی مناسب ارائه شد. حوزه پژوهش تحقیق، مشتمل بر بررسی کلیه مقالات علمی معتبر و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری بود. یافته ها نشان داد، در شکل دهی الگوی تحقیق، ابعاد: مدیریت کلان حاکمیتی،توجه به آگاه سازی خانواده ها،تناسب بخشی برنامه های دوره پیش دبستانی با فرهنگ جامعه،امکانات آموزشی، بکارگیری شیوه های خلاقانه تدریس، جامعیت محتوای آموزشی و توجه به محیط آموزشی تاثیرگذارند. سپس مبتنی بر عناصر برنامه درسی کلاین، الگوی برنامه درسی دوره پیش دبستانی در ایران مبتنی بر نظریه زیست بوم شناختی برونفن برنر ارائه شد.
تأثیر میزان استفاده ازبازی های دیجیتالی بر فعالیت های حرکتی و سبک زندگی دانش آموزان 13- 16 سال(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر بازی های دیجیتالی بر فعالیت های حرکتی و سبک زندگی دانش آموزان 13-16 سال انجام شده است. روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی یا نیمه تجربی بود که جامعه ی آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان 13-16 سال شهرستان کاشان در سال تحصیلی 1400-1401 (15230 نفر، شامل 7000 دختر و 8230 پسر) بود. روش نمونه گیری در این پژوهش طبقه بندی تصادفی بر اساس جنسیت بود به این صورت که در ابتدا مدارس منتخب به روش تصادفی انتخاب شدند و مبنای انتخاب دانش آموزان در دسترس بود که افراد به صورت داوطلبانه اقدام به تکمیل پرسشنامه کردند. تعداد نمونه نیز بر اساس جدول کرجسی و مورگان شامل 300 نفر (132 دختر و 168 پسر) بود. ابزار سنجش پرسش نامه دارای 4 بخش 1. اطلاعات جمعیت شناختی، 2. پرسشنامه استاندارد سبک زندگی لعلی و همکاران(1391) ،3. پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش متغیر میزان فعالیت بدنی و 4. پرسشنامه محقق ساخته برای سنجش متغیر میزان استفاده از بازی های دیجیتالی بود. اعتبار پرسشنامه ها محقق ساخته توسط اساتید و کارشناسان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 80/0 و 87/0 به دست آمد
مقایسه صلاحیت های حرفه ای مدیران سازمان های ورزشی دولتی برحسب سطوح مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تدوین شایستگی های موردنیاز برای تصدی پست های مدیریتی و نیز ارائه مدل انتخاب فرد مناسب از میان مستعدین، اصلیترین شرط برای تحقق نظام شایسته سالاری است. لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه صلاحیت های حرفه ای مدیران سازمان های ورزشی دولتی بر حسب سطوح مدیریت انجام گردید. این پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی به شمار می رود و طرح پژوهش از نوع اکتشافی است. همچنین از نظر هدف و ماهیت، کاربردی است. برای این منظور ابتدا با مطالعه عمیق ادبیات موضوع، معیارهای اولیه صلاحیت های حرفه ای استخراج و مدل اولیه تدوین گردید. در بخش کیفی، 18 نفر (16مرد و 2 زن) از استادان و خبرگان مدیریت ورزشی در دانشگاه های سراسر کشور، وزارت ورزش و جوانان و باشگاه های فرهنگی و ورزشی با روش نمونه گیری شبکه متخصصان انتخاب و برای اصلاح یا تعدیل معیارها و زیرمعیارهای مدل اولیه با آنها مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام گرفته و نتایج تحلیل مصاحبه پیش مدل اصلاح و زیرمعیارها تعیین شدند. در نهایت جمع آوری داده ها با استفاده از ابزار تحقیق پرسشنامه پژوهشگر انجام شد. در بخش کمی، جامعه آماری مدیران سازمان های ورزشی در استان اصفهان به تعداد 5101 نفر بودند. روش نمونه گیری این تحقیق تصادفی طبقه ای متناسب با حجم نمونه و با استناد به جدول کرجسی و مورگان تعداد 361 نفر حجم نمونه آماری بدست آمد. پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و تعیین واریانس سؤالات؛ از طریق ضریب آلفای کرونباخ، ضریب پایایی پرسشنامه 91/0 به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تحلیل واریانس استفاده گردید.صلاحیت های حرفه ای در مدیران سازمان های ورزشی دولتی عبارت بودند از: رویه تجاری سازی ورزش، مهارت های مدیریت با ریسک پذیری، فرهنگ سازمانی مبتنی بر اخلاق حرفه ای، مسئولیت پذیری همراه با نتیجه گرایی و مدیریت عملکرد همراه با یادگیری که در سطوح مختلف مدیریتی (بالایی، میانی و پایینی) تفاوت معنی داری داشتند. مدیران ورزشی در سطوح مختلف می توانند با کسب مهارت های لازم در این حیطه، شرایط بهبود و ارتقای فنی و رفتاری خود را مهیا کنند و با شناخت پیامدهای حاصل از رفتار های واکنشی مثبت مدیران در ارائه بازخورد از رفتار های واکنشی مثبت و طبیعی استفاده کنند.
A Search for Knowledge Leaders in the Schools of Tehran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research was conducted with the aim of identifying the characteristics of knowledge leaders in Tehran schools. Based on this objective, the study was conducted using a qualitative method. Data was collected through triangulation, including semi-structured interviews with administrators and teachers of all-girls secondary schools and knowledge management specialists, observation of schools and the study of relevant documents. Interviews were conducted with 28 people using criterion-based sampling method and 8 schools were observed in the areas under study using sequential sampling method. The Document of the Fundamental Evolution of Education and the Regulations for the selection and appointment of school administrators were also reviewed. The data was analyzed using thematic analysis. The characteristics of the school administrator as a knowledge leader were categorized into 3 main classes including: knowledge network builder, knowledge guardian and school knowledge flow facilitator, and 10 subcategories. The emergence of knowledge leaders in the schools under study requires the following criteria: development of a digital physical space in the school, financing and sufficient educational budget, development and training of school administrators for the role of knowledge leaders, reforming the conditions for the selection and appointment of school administrators, granting independence and freedom of action to school managers, scientific and practical directives and instructions. It is suggested that professional development programs for school administrators should be developed and implemented, and the renovation of the public space of classrooms and school libraries based on knowledge literature should have a place on the agenda of the Ministry of Education.
بررسی میزان توجه به کاربرد آنالوژی در آموزش شیمی در کتاب های درسی شیمی دوره دوم دبیرستان
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
85 - 96
حوزههای تخصصی:
کتاب های درسی به عنوان یکی از ابزارهای مهمّ در تحقق اهداف آموزشی، نقش اساسی در یادگیری دانش آموزان دارند. آنالوژی ها (شبیه نماها) یکی از راهکارهای ساده برای نیل به این اهداف می باشند. آنالوژی ها با ایجاد ارتباط ساده بین موضوعات آشنا با مفاهیم ناآشنا در درک آنها کمک می کنند. شیمی یکی از دروس دبیرستانی است که بیشتر موضوعات آن جنبه ی نظری دارد و یادگیری آنها برای دانش آموزان با چالش های زیادی همراه است. وجود کتاب های درسی مناسب یکی از ابزارها برای حل این مشکل است. با توجه به اهمّیّت استفاده از آنالوژی ها در یادگیری موضوعات درسی، استفاده از آنها در یادگیری بهتر موضوعات شیمی در کتاب ها و هنگام تدریس می تواند گره گشا باشد. هدف این مطالعه بررسی کتاب های درسی شیمی جهت تعیین میزان استفاده از آنالوژی در آنها است. این پژوهش از نظر ماهیت تحقیق، توصیفی- پیمایشی- تحلیلی و از لحاظ رویکرد؛ ترکیبی (کمّی و کیفی) است. برای استخراج آنالوژی های موجود در کتاب های درس شیمی از چک لیست محقق ساخته استفاده شد و نوع تحلیل محتوای پژوهش، تحلیل مفهومی بود. نتایج نشان می دهد، علی رغم آشنایی طراحان کتاب های درس شیمی با اهمّیّت آنالوژی، از این ابزار به اندازه ی کافی در این کتاب ها استفاده نشده است؛ ولی آنالوگ های موجود در کتاب به طور شفاف بیان شده اند و اکثر نکات ضروری برای داشتن آنالوگ های مناسب در آنها رعایت شده است. پس لازم است در بازنگری های بعدی کتاب های درسی شیمی استفاده ی بیشتری از آنالوژی های مناسب مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی روش تدریس علوم تجربی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد فولن بر تفکر انتقادی و خلاقیت دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های برنامه درسی دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
168 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی روش تدریس علوم تجربی دوره ابتدایی بر اساس رویکرد فولن بر تفکر انتقادی و خلاقیت دانش آموزان بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش را دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 تشکیل دادند. از مدارس شهر اصفهان یک مدرسه پسرانه به صورت در دسترس انتخاب و از آن مدرسه دو کلاس پایه سوم دوره ابتدایی که هر کدام 25 دانش آموز داشتند، به تصادف به عنوان گروه آزمایش و کنترل در نظر گرفته شدند و به پرسشنامه تفکر انتقادی (CTQ) و پرسشنامه خلاقیت (TTCT) به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. در ادامه، گروه آزمایش با روش تدریس علوم تجربی دوره ابتدایی بر اساس دیدگاه فولن مورد آموزش این درس در یک نیم سال و طی چهار ماه قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل آموزش مرسوم را دریافت نمودند. در نهایت بعد از اتمام نیم سال تحصیلی، پس آزمون به اجرا درآمد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش تحلیل کواریانس انجام شد. نتایج نشان داد با کنترل نمرات پیش آزمون هر دو گروه، اثر تدریس علوم تجربی دوره ابتدایی بر اساس دیدگاه فولن بر تفکر انتقادی و خلاقیت معنی دار بوده و این روش تدریس باعث شده است تا تفکر انتقادی و خلاقیت دانش آموزان، افزایش یابد. بنابراین از این روش تدریس به عنوان روشی کارآمد در آموزش علوم تجربی دوره ابتدایی می توان بهره برد.
رابطه توسعه حرفه ای و توانمندی روان شناختی معلمان با روش تدریس اثربخش آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه حرفه ای معلم سال ۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
85 - 97
حوزههای تخصصی:
معلم به عنوان عنصر اصلی در فرایند تدریس برای ارائه یک تدریس مطلوب می بایست هم زمان مجموعه ای از دانش ها و مهارت ها را به طور هنرمندانه با یکدیگر ترکیب کرده و با به کارگیری آن ها تدریس اثربخش را طراحی و در کلاس ارائه کند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی رابطه توسعه حرفه ای و توانمندی روان شناختی معلمان با روش تدریس اثربخش آن ها انجام شد. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن و مرد مقطع دبستان شهرستان کرمانشاه در سال تحصیلی 1401- 1402 بود. نمونه آماری متشکل بود از 302 نفر از این معلمان که مطابق جدول مورگان برآورد و با روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه توسعه حرفه ای کنتاکی (1993)، پرسش نامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر و میشرا (1995) و پرسش نامه تدریس اثربخش آموزگاران محمودی و همکاران (1398) بود. نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین روش تدریس اثربخش با توسعه حرفه ای، توانمندی روان شناختی و مؤلفه های آن، رابطه معنادار و مستقیم آماری وجود دارد (p≤0.01). نتیجه آزمون تحلیل رگرسیون چندمتغیری حاکی ازآن بود که توسعه حرفه ای، توانمندی روان شناختی و مؤلفه های استقلال، حس اهمیت، شایستگی و اثربخشی توان پیش بینی تدریس اثربخش را دارند (p≤0.05). از این یافته ها نتیجه گیری می شود که با ارتقای سطح توسعه حرفه ای و افزایش توانمندی روان شناختی معلمان می توان به بهبود تدریس مؤثر آن ها و درنتیجه، افزایش کیفیت آموزش و یادگیری کمک نمود.
ابزار کمک آموزشی مطلوب برای ارتقای کیفیت آموزش الکترونیکی مدارس در ایران از دیدگاه نظریۀ کهکشان های ارتباطی مک لوهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات آموزشی و آموزشگاهی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
524 - 499
حوزههای تخصصی:
در دوران کرونایی امروز آموزش و تحصیل در مدارس سراسر جهان و همچنین ایران ناگزیر به صورت الکترونیکی انجام می شود. ارتقای آموزش الکترونیکی مدارس در ایران نیز پس از یک سال کرونایی اخیر ضروری به نظر می رسد. ابزارهای کمک آموزشی نقشی مهم در ارتقای آموزش الکترونیکی دارند. از سوی دیگر، ارتقای آموزش الکترونیکی متناسب با بافت فرهنگی - اجتماعی و تجربیات آموزش الکترونیکی مدارس در ایران بسیار تعیین کننده است. هدف از نگارش این مقاله حاضر شناخت ابزارهای مناسب کمک آموزشی برای ارتقای آموزش الکترونیکی مدارس در ایران از دیدگاه نظریه کهکشان های ارتباطی مک لوهان است. روش تحقیق این پژوهش مصاحبه عمیق (مصاحبه با نخبگان) بوده که با 27 تن از کارشناسان و نخبگان حوزه های علوم ارتباطات، مدیریت آموزشی و آموزش الکترونیکی در ایران انجام شده است. نتیجه این تحقیق نشان داد، جزوه درسی گویا ابزار کمک آموزشی مناسب برای ارتقای کیفیت آموزش الکترونیکی در دوره دوم مقطع متوسطه مدارس ایران از دیدگاه نظریه کهکشان های ارتباطی مک لوهان است.
آیا 10 «نمره کوچک خوشبختی» است؟ تحلیلی بر مردودی دانشجویان در درس و ضرورت بهره گیری از رویکردهای مکمل نمره دهی در آموزش دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نمره دهی یکی از وظایف حرفه ای استادان و نیز یکی از مقررات و رویه های مهم در نظام های دانشگاهی است. نمره دهی را همچنین می توان یکی از ابزارهای استادان برای ایجاد یادگیری و هدایت رفتارهای تحصیلی دانشجویان محسوب کرد. هدف اول پژوهش حاضر آزمودن این فرضیه بود که وضعیت پیشرفت تحصیلی دانشجویان مردود پس از اخذ مجدد درس نیز به سطح مطلوب نمی رسد. هدف دوم آزمودن این فرضیه بود که نمره 10 به عنوان گونه ای از نمره حداقلی، نسبت به نمره های نزدیک به آن اثر مثبتی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارد.روش پژوهش: برای آزمودن فرضیه تحقیق داده های بیش از 190 هزار نمره از هشت نیمسال آموزش حضوری قبل از کرونا از سامانه آموزش دانشگاه کاشان استخراج شد. پس از اعمال شرایط مطالعه طولی و حذف داده های مفقود و پرت، نمونه ای به اندازه 4522 جفت نمره از دانشجویانی که درسی را مردود شده بودند به دست آمد. از آزمون های مقایسه میانگین برای ارزشیابی میزان یادگیری دانشجویان در نوبت دومِ اخذ درس و از مدل اثرات آمیخته برای بررسی اثر انواع نمره بر معدل دانشجویان استفاده شد.یافته ها: تحلیل ها نشان داد پیشرفت و یادگیری دانشجویان مردود در نوبتِ دوم اخذ درس مطلوب نیست و از سطح متوسط کلاس به طور معناداری پائین تر است. همچنین معلوم شد مجموعه ای از عوامل آموزشی نظیر ساعت امتحان، تعداد واحد دروس و نرخ ثبت نام کلاس ها بر نمرات دانشجویان مردود اثرات منفی معنادار دارند. یافته اصلی و جالب در پژوهش حاضر این بود که نمره حداقلی 10 در مقایسه با نمره های قبولی «ضعیف» و «بسیار ضعیف» اثر مثبت بیشتری بر روی پیشرفت دانشجویانِ فاقد مشروطی دارد.نتیجه گیری: در نظر گرفتن نمره حداقلی 10 برای دانشجویانِ فاقد مشروطی می تواند به عنوان یک راهکار موجهی که اثر مثبت بر پیشرفت تحصیلی دارد مورد توجه استادان دانشگاه قرار گیرد. تبیین محتمل این است که این نمره پیام ویژه ای برای این دانشجویان دارد به نحوی که انگیزه تلاش و کوشش بیشتر برای بهبود معدل و جبران عقب ماندگی را به آنها می دهد. بر اساس این یافته می توان گفت این باور سنتی فراگیران که 10 «نمره کوچک خوشبختی» است دارای مبنای نظری و توجیه روان شناختی است.
تجربه ی زیسته ی مادران از تحصیل فرزندان با آموزش برخط در پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
167-185
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تجارب مادرانی است که فرزندانشان از آموزش مجازی در دوران کرونا بهره برده اند. روش انجام پژوهش کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. جامعه پژوهش تمامی مادران دارای فرزند مقطع تحصیلی ابتدایی در شهر تهران می باشند که به روش نمونه گیری هدفمند 18 نفر از این مادران در پژوهش شرکت کرده اند. به منظور بررسی تجربه زیسته مادران، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل محتوای موضوعی انجام گرفت. یافته های پژوهش در چهار دسته، چالش های آموزش آنلاین (اقتصادی، زیرساختی، خانوادگی، آموزشی و تعهد حرفه ای)، معایب آموزش برخط (تکنولوژی، تحصیلی و روان شناختی)، مزایای آموزش مجازی (خانوادگی، فردی) و راهکارهای ارائه شده (تعاملی و آموزشی) حاصل شد. نتایج نشان داد، آموزش مجازی زیرساخت های لازم جهت آموزش کامل و مناسب را نداشته و بهتر است راهکارها و بسترهای مناسب را برای این نوع آموزش فراهم سازند و از خانواده ها نیز در ارتقای آموزش بهره لازم را ببرند.
Designing and Validating a Model of Professional Learning Community for Secondary Technical and Vocational Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
School Administration, Volume ۱۱, Issue ۲, Summer ۲۰۲۳
120 - 158
حوزههای تخصصی:
The present review aims at designing and validating a model of Professional Learning Community for the technical and vocational schools of the upper secondary level.This research is conducted through a qualitative approach and applies the method of Grounded Theory. A Targeted Selection approach was applied for selecting the documents, including all academic sources related to the subject, which constituted the research statistical population of the study. Sixty titles were selected. In addition, Chain Sampling, one of the methods of Targeted Sampling was applied to select the individuals for the interviews and validation sections. Using the Theoretical Saturation method, seventeen individuals for designing the model and for the first phase of validation and forty-two individuals for the second phase of the validation (which assesses the extent to which the model can be executed) participated. Also, the data collection methods employed in each phase included a Semi-Structured Interview for the first phase and a Researcher-Made Questionnaire for the second phase. For analyzing the documents, Qualitative Content Analysis and for analyzing the interview transcripts Inductive Analysis and the coding of Grounded Theory was applied. Results: The results demonstrated that the structure of the professional learning community includes 21 elements that were identified. The model is delineated in 5 steps Plan, Establish, Implement, Modify and Assess, and is validated in two phases. Validation results illustrated a remarkable degree of consistency between the interviewees in the first (structure and elements of the model) and the second (the degree to which the model is executable) phases
نقش دانش و باورهای اخلاقی در الگوی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پویش در آموزش علوم پایه دوره ۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
168 - 139
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دانش و باورهای اخلاقی معلم در الگوی مفهومی صلاحیت های حرفه ای معلم تی پک (TPACK) بود. رویکرد پژوهش کیفی به لحاظ هدف کاربردی و از حیث شیوه ی گردآوری داده ها مبتنی بر راهبرد پدیدارشناسی توصیفی است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل متخصصان دارای تحقیق، تألیف و تجربه در زمینه صلاحیت های حرفه ای معلمی بودند که به شیوه ی هدفمند از نوع ملاک مدار انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس قاعده اشباع نظری به 13 نفر رسید. داده های پژوهش با کمک مصاحبه نیمه ساختارمند جمع آوری و با استفاده از روش تحلیل مضمون تحلیل شد. برای افزایش قابلیت اعتماد اطلاعات جمع آوری شده، از معیارهای اطمینان پذیری و باورپذیری یافته ها استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، علی رغم کاربرد وسیع و جامعیت نسبی الگوی تی پک در طرح دانش های ضروری معلم، دانش و باورهای اخلاقی معلم و نقش آن در اثربخشی تدریس در این الگو مغفول مانده است. مشارکت کنندگان پژوهش ضمن تأکید مجدد بر ضرورت توجه به دانش های هفت گانه مطرح شده در الگوی تی پک (TPACK)، دانش اخلاقی (EK) و نقش محوری آن در استفاده مناسب معلم از این دانش ها را ضروری تشخیص دادند. مشارکت کنندگان بر این باورند که تدریس ماهیتی هنجاری_ اخلاقی دارد و معلمی در زمره ی حرفه هایی است که متولی آن مستلزم برخورداری از ویژگی ها و فضایلی چون فضیلت اخلاقی، فکری، حرفه ای و شهروندی است. ازاین رو، توجه به بعد اخلاقی تدریس ضروری است. براین اساس، پیشنهاد شد بعد اخلاقی تدریس و نقش اثرگذار آن، هم از سوی متصدیان امر برنامه ریزی درسی و هم از سوی پژوهشگران عرصه تربیت معلم بیشتر موردتوجه قرار گیرد.
تبیین فلسفه استقرار نظام کارورزی مبتنی بر معلم فکور در دانشگاه فرهنگیان و شناسایی زمینه ها و ساختارهای لازم جهت تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تربیت معلم برنامه ای برای توسعه حرفه ای و شایستگی معلم است که از طریق فرایند آموزش و آماده سازی، پیش نیازهای حرفه معلمی و آمادگی برای مواجهه با چالش های آن ایجاد می شود. در دانشگاه فرهنگیان، این رسالت با اجرای برنامه های کارورزی مبتنی بر معلم فکور در دستور کار قرار دارد. با این اهمیت، پژوهش حاضر به تبیین فلسفه استقرار نظام کارورزی مبتنی بر معلم فکور در دانشگاه فرهنگیان و شناسایی زمینه ها و ساختارهای لازم جهت تحقق آن پرداخته است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی است. شرکت کنندگان این پژوهش را متخصصان، برنامه ریزان و سیاستگذاران دانشگاه فرهنگیان کشور تشکیل می دهند. برای مصاحبه با صاحبنظران در حوزه دانشگاه فرهنگیان از روش نمونه گیری هدفمند (موارد مطلوب) استفاده شد. در این راستا، به طور هدفمند با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 14 نفر، اشباع نظری در داده ها حاصل شد. یافته های پژوهش نشان داد ایجاد تفکر تأملی و همه جانبه در دانشجومعلمان؛ عدم کارآمدی تئوری های آموزشی به تنهایی؛ و تغییر نقش معلم از انتقال دهنده اطلاعات به تسهیل گر از مهم ترین مؤلفه های در زمینه فلسفه ایجاد و شکل گیری نظام کارورزی مبتنی بر معلم فکور در دانشگاه فرهنگیان شناخته شده است. هم چنین، زمینه های لازم برای تحقق این برنامه شامل اساتید آموزش دیده در دانشگاه فرهنگیان؛ فضای آموزشی مناسب؛ تأمین مالی ؛ و ساختار تعاملی دانشگاه فرهنگیان و آموزش و پرورش است.
اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر کاهش علایم اضطراب امتحان و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اضطراب امتحان گونه ای ازاضطراب بوده که درموقعیت ارزشیابی یا حل مساله بروزنموده، باعث افت توانایی،کاهش عملکرد مطلوب واخلال در کیفیت زندگی فردگردیده است.هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی مداخله شناختی رفتاری بر کاهش علایم اضطراب امتحان و بهبود کیفیت زندگی دانش آموزان بود.یعنی یک مطالعه تجربی وکاربردی ؛از نوع پیش آزمون ، پس آزمون و دوره پیگیری سه ماهه توأم با گروه کنترل بکار رفته که از بین دانش آموزان پسردوره اول متوسطه بخش چنارشاهیجان از توابع استان فارس،50 نفر دارای اختلال اضطراب امتحان بصورت تصادفی، در دو گروه آزمایشی وکنترل قرار گرفته است.ابزار جمع آوری داده ها ؛یکی پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن وجاکوب و دیگری پرسشنامه فرم کوتاه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی ،دارای روایی وپایایی لازم جهت انجام پژوهش بود.پروتکول درمانی، استفاده از تکنیک های درمان شناختی رفتاری ویلدرموت در مدت 9 جلسه یک و نیم ساعته هفتگی بود. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرنی از طریق نرم افزار کامپیوتری spss22، تجزیه و تحلیل گشته است.نتایج یافته ها نشان داد که این مداخله روانشناختی در پس آزمون و پیگیری منجر به کاهش علایم اضطراب امتحان دانش آموزان درسه بعد؛ تحقیر اجتماعی ،خطای شناختی وتنیدگی گشته و کیفیت زندگی آنها را نیزبهبود بخشیده است. درنتیجه این روش می تواند در آینده بخشی از درمان اضطراب بوده ودر ارتقاء کیفیت زندگی افراد نیز موثر باشد.
اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۵۵
۲۲۲-۲۰۵
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که برای اجرای پژوهش یک دبیرستان از میان دبیرستانهای ناحیه ۴ کرج به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شد. به منظور اجرای پژوهش، در مرحله اول برای شناسایی دانش آموزان دارای رفتارهای پرخطر، پرسشنامه رفتارهای پرخطر زاده محمدی و همکاران (1390) اجرا شد و دانش آموزان دارای نمرات بالاتر از میانگین این پرسشنامه به عنوان دانش آموزان پرخطر شناسایی و در دو گروه آزمایش و گواه به طور تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای تحت آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر، پرسشنامه تجدیدنظر شده قلدری/ قربانی در مدرسه الوئوس (۱۹۹۶) و پرسشنامه آداب گریزی کلارک و همکاران (۲۰۱۵) بود که شرکت کنندگان آن را در مرحله پیش آزمون- پس آزمون تکمیل کردند. داده ها با به کارگیری روشهای آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره و با نرم افزار SPSS24 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج حاکی از کاهش رفتارهای قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بود و در قلدری در مدرسه و آداب گریزی تحصیلی گروه گواه افزایشی اندک مشاهده شد. در نتیجه می توان از برنامه آموزش راهبردهای تنظیم شناختی هیجان به منزله بخشی از برنامه های رفع مشکلات رفتاری دانش آموزان در عرصه تعلیم و تربیت بهره جست.
اثربخشی تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی بر مشکلات یادگیری، اجتناب/ آمیختگی و اضطراب کودکان دارای اختلال خواندن(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اضطراب پیامد اجتناب و آمیختگی است که مشکلات یادگیری را نیز به همراه دارد، بنابراین هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی میزان اثربخشی تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی بر مشکلات یادگیری، اجتناب و آمیختگی و اضطراب کودکان دارای اختلال خواندن است. روش ها: . روش این پژوهش نیمه آزمایشی، پیش آزمون- پس آزمون و یک گروه کنترل با دوره پیگیری بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم ابتدایی که در پاییز و زمستان 1398 به مرکز اختلالات یادگیری شهرستان سراوان ارجاع داده شده بودند، تشکیل داد. مراجعان بعد از انجام تست وکسلر، پرسشنامه خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی و همکاران و فهرست اختلالات خواندن میکائیلی و فراهانی (فرم معلم)، شناسایی شدند و 45 نفر بر اساس ملاک های ورود، به روش هدفمند انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 نفر)، گروه اول؛ تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه توام با آموزش ذهن آگاهی، گروه دوم؛ تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه و گروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران، مقیاس چندبعدی اضطراب کودکان مارچ و پرسشنامه اجتناب و آمیختگی گریکو و همکاران بود. تجزیه و تحلیل داده ها با اس تفاده از ن رم اف زار SPSS نسخه 25 و ب ه روش تحلیل کوواریانس انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد در هر دو گروه مداخله، نمرات مشکلات یادگیری، اضطراب، اجتناب و آمیختگی در دوره پس آزمون نسبت به پیش آزمون کاهش یافته است (001/0P<) و این تغییرات در دوره پیگیری ثابت بوده است (05/0P>). نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی تحریک مستقیم مغز بر کاهش مشکلات یادگیری، اضطراب، اجتناب و آمیختگی بود، بنابراین به مشاوران و متخصصان تعلیم و تربیت توصیه می شود که برای افزایش یادگیری و کاهش اضطراب کودکان با اختلال خواندن از تحریک مستقیم مغز از روی جمجمه استفاده کنند.
تدوین مدل علّی احساس تنهایی با خودناتوان سازی تحصیلی در دانش آموزان دختر تیزهوش دوره دوم دبیرستان: نقش واسطه ای خودبیگانگی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در دوره کرونا تنهایی به عنوان یک مشکل اساسی گریبان گیر بسیاری از خانوده ها و نوجوانان آنها شد که همین عامل، زمینه ای برای بروز مشکلات تحصیلی را پدید آورد. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای از خودبیگانگی تحصیلی در رابطه بین احساس تنهایی با خودناتوان سازی تحصیلی دانش آموزان تیزهوش در زمان آموزش الکترونیکی انجام شد. روش: روش پژوهش، همبستگی از نوع مدل معادلات ساختاری بود. جامعه این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان دختر دبیرستان فرزانگان مقطع متوسطه دوم (340 نفر) شهر خرم آباد در سال تحصیلی 1399-1400 بود. حجم نمونه آماری بر اساس قاعده سرانگشتی کلاین برابر 170 نفر تعیین شد که به روش نمونه گیری در دسترس و با پرسشنامه آنلاین انجام گرفت. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1978)، پرسشنامه خودناتوان سازی تحصیلی (جونز ورودوالت، 1982) و پرسشنامه خود بیگانگی تحصیلی (دیلون و گراوت، 1976) بود. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (08/0=RMSEA، 97/0=GFI، 98/0=CFI). به طورکلی نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (01/0>P)؛ همچنین نتایج غیرمستقیم مدل پژوهش نشان داد که احساس تنهایی از راه میانجی گری خودبیگانگی تحصیلی اثر غیرمستقیم بر خودناتوان سازی تحصیلی دارد (01/0>P). نتیجه گیری: براساس یافته ها با تأکید بر روش های کاهش خودبیگانگی تحصیلی دانش آموزان و افزایش علاقه مندی به تحصیل از راه برگزاری کلاس های آموزشی، کارگاه ها و با انجام مشاوره های فردی و گروهی در سطح مدرسه می توان زمینه های کاهش احساس تنهایی و خودناتوان سازی را فراهم کرد.
نقش میانجی معماری دانش منابع انسانی در رابطه بین شایستگی دیجیتالی و عملکرد نوآورانه معلمان مقاطع ابتدایی شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر ضرورت نوآوری در عملکرد نظام های آموزشی توجه بسیاری از متخصصان و برنامه ریزان حوزه آموزش را به خود جلب نموده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی معماری دانش منابع انسانی در رابطه بین شایستگی دیجیتالی و عملکرد نوآورانه معلمان مقاطع ابتدایی شهرستان یزد انجام شد. روش پژوهش توصیفی و جامعه آماری شامل معلمان مقاطع ابتدایی شهرستان یزد در نیمسال دوم ۱۴۰۲- ۱۴۰۱ بود که از بین آنها تعداد ۲۳۰ نفر براساس قاعده ۵ برابری سؤالات به روش نمونه گیری طبقه ای درصدی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه معماری دانش منابع انسانی ساعدی و همکاران(1398)، پرسشنامه شایستگی دیجیتالی بتین و همکاران(۲۰۲۳) و پرسشنامه عملکرد نوآورانه برگرفته از پرسشنامه های جیمز- جیمز(۲۰۰۸) و پنیادز (۲۰۰۶) استفاده شد. داده های پژوهش در دو سطح توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و نرم افزار معادلات ساختاری PLS تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین شایستگی دیجیتالی و عملکرد نوآورانه رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین معماری دانش منابع انسانی در رابطه بین شایستگیهای دیجیتالی و عملکرد نوآورانه نقش میانجی ایفا می کند.شایستگی دیجیتال معلمان در مدارس توانمندی آنها را در کسب، ذخیره و نیز انتقال اطلاعات و دانش مورد نیاز افزایش داده و در نهایت باعث نوآوری در عملکرد آموزشی آنها می شود. از این رو پیشنهاد می شود کارگاههای آموزشی در جهت بهبود و تقویت شایستگیهای دیجیتالی معلمان و نیز بکارگیری سیستمهای لازم جهت معماری دانش در مدارس برگزار گردد تا نوآوری در عملکرد آموزشی مدارس ایجاد شود.