مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بار شناختی
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظورمقایسة اثر انواع تمرین بار شناختی بر زمان و دقت تکلیف حرکت هماهنگی دودستی انجام گرفت. به این منظور 60 آزمودنی از بین دانشجویان ورزشکار دانشگاه شیراز داوطلبانه انتخاب شدند و به طور تصادفی ساده در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه ها شامل تکلیف بار شناختی کم (شمارش اعداد)، تکلیف بار شناختی متوسط (تکلیف ادراکی – حرکتی شامل واکنش پا) و گروه تکلیف بار شناختی زیاد (ادراکی حرکتی همراه با شنیداری) و گروه بی تمرین بودند. گروه های آزمایشی به مدت شش هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه شش بلوک دوازده کوششی تمرین کردند. آزمودنی ها قبل از شروع پروتکل و در پایان دورة تمرین، تکلیف هماهنگی دودستی را با استفاده از آزمون هماهنگی دودستی دستگاه وی ینا با اعتبار 71/0 تا 84/0 و پایانی 85/0 تا 96/0 انجام دادند. سپس نتایج زمان کلی حرکت و درصد خطای آزمودنی که در تکلیف هماهنگی دودستی بیانگر تخصیص توجه است، تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تی وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه انجام شد. یافته ها نشان داد که تمرین بارشناختی زیاد بر دقت تکلیف هماهنگی دودستی اثر می گذارد، ولی در عامل زمان کلی، بین گروه ها نسبت به گروه کنترل اختلاف معناداری دیده نشد (05/0 =?). بر اساس یافته های این تحقیق، در فعالیت هایی که نیازمند تخصیص توجه اند، چنانچه تمرین با بار شناختی زیاد انجام گیرد، ممکن است ظرفیت توجه تغییر یافته و در مهارت های نیازمند توجه به واسطة تغییر ظرفیت، مهارت از بعد پردازش اطلاعات گسترش پیدا کند.
مقایسه تأثیر بار توجهی شناختی و شناختی – حرکتی بر اجرای تکلیف هماهنگی دو دستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر بار توجهی شناختی و شناختی – حرکتی بر اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بود. 31 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی با میانگین سنی 2 ± 25 سال در این پژوهش شرکت داشتند که به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه کنترل (11 نفر)، شناختی (10 نفر) و حرکتی (10 نفر) تقسیم شدند. افراد گروه کنترل، تکلیف مجرد هماهنگی دودستی، افراد گروه شناختی، تکلیف هماهنگی دودستی را همراه با تکلیف شمارش معکوس اعداد و افراد گروه شناختی – حرکتی، تکلیف هماهنگی دودستی را همراه با تکلیف زمان واکنش پا انجام دادند. برای سنجش اجرای تکلیف هماهنگی دودستی از آزمون هماهنگی دودستی مجموعه ابزار وینا و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد و سطح معناداری آماری 05 /0P< بود. نتایج نشان داد که در اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بین گروه کنترل با شناختی و گروه شناختی با حرکتی تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین تفاوت معناداری در اجرای تکلیف هماهنگی دودستی بین دو گروه کنترل با حرکتی مشاهده شد. در کل نتایج نشان داد تداخل دو تکلیف با ماهیت حرکتی بیشتر از تداخل دو تکلیف با ماهیت حرکتی و شناختی است.
مقاله به زبان انگلیسی: انسان نمایی در فراگیری بهینه زبان بوسیله فناوری: آیا تاثیر معلم مجازی در آموزش اصطلاحات زبان دوم در محیط های چند رسانه ای برحسب انسان نما بودن معلم متفاوت است؟ (On Anthropomorphism in Technology-Enhanced Language Learning: Does Modality Matter in Agent-Based Multimedia Instruction on L2 Idioms?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر هدفی دو سویه را دنبال کرده است: از یک سو، تصدیق فرضیه مدعی آموزش اصطلاحات زبان انگلیسی بوسیله معلم مجازی و از سوی دیگر، این فرضیه نیز که انسان نمایی، همچنین، می تواند با استفاده از معلم مجازی در امر آموزش تاثیرگذار باشد. جهت آزمایش فرضیات، شرکت کنندگان بوسیله معلم واقعی، یک معلم مجازی انسان نما و یا یک معلم مجازی غیر انسان نما به فراگیری 128 اصطلاح زبان انگلیسی مبادرت ورزیدند. بررسی عملکرد فراگیران بوسیله آزمون های سنجش دانش اصطلاحات زبان نشان داد که آموزش بوسیله معلم مجازی به مراتب بازدهی بیشتری نسبت به آموزش معلم واقعی داشته است. در عین حال، مشخص شد که علی رغم تاثیر بسزایی که معلم مجازی انسان نما در ایجاد انگیزه لازم در فراگیران جهت یادگیری اصطلاحات زبان انگلیسی داشته است، اثر آن بر فراگیری و به خاطر سپاری اصطلاحات در میان آنان چندان قابل ملاحظه نبوده است.
نقش جزئیات فریبنده در یادگیری درس علوم چندرسانه ای :اثرها بر بار شناختی و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه ی حاضر بررسی اثر اصل انسجام در محیط های یادگیری چندرسانه ای بود. بدین منظور موضوع شکل گیری مفهوم صاعقه از طریق 4 انیمیشن مختلف به دانش آموزان دوره ی متوسط اول (112= N) ارائه شد. گروه اول انیمیشن را با رعایت اصل انسجام دیدند، گروه دوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت کم (جزئیات نامربوط) دیدند، گروه سوم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالای که منجر به علاقه هیجانی می شد و گروه چهارم انیمیشن را با جزئیات فریبنده با جذابیت بالا که منجر به علاقه شناختی می شد، دیدند. یادگیری فرایند شکل گیری صاعقه از طریق آزمون های نگهداری و انتقال اندازه گیری شد، برای بررسی میزان بار شناختی تجربه در هنگام آموزش و در هنگام پاسخ به سؤال ها از آزمون بار شناختی استفاده شد. برای بررسی فرضیه های پژوهش از تحلیل واریانس یک طرفه، مقابله های متعامد و آزمون های تعقیبی استفاده شد. عملکرد بهتر گروه چهار در آزمون نگهداری و انتقال اطلاعات نسبت به گروه سه نشان دهنده ی این است که جزئیات فریبنده همیشه فریبنده نیست. از طرفی عملکرد بهتر گروه یک در آزمون نگهداری اطلاعات نسبت به گروه دو و سه نشان دهنده ی اثر اصل انسجام است.
اثرهای تبیین گری و دانش قبلی بر بار شناختی و انتقال یادگیری در محیط های یادگیری چندرسانه ای مبتنی بر رایانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر اثر تکنیک تبیین گری (خودتبیین گری، تبیین های آموزشی و عدم تبیین گری) با توجه به میزان دانش قبلی یادگیرندگان (یادگیرندگان با دانش بالا و با دانش پایین) در یک محیط یادگیری چندرسانه ای مبتنی بر رایانه مطالعه شد. تعداد 120 نفر شرکت کننده (60 نفر با دانش بالا و 60 نفر با دانش پایین) به طور تصادفی از میان دانش آموزان مقطع متوسطه مدارس فرزانگان و عادی انتخاب شدند و افراد در هر مدرسه به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی منتسب شدند. آموزش در مورد محاسبه ی مساحت اشکال پیچیده ی هندسی، به شیوه ی مثال های حل شده به دانش آموزان ارائه شد. شاخص های بار شناختی و عملکرد انتقال در تفسیر اثر این فعالیت روی یادگیرندگان استفاده شده و تحلیل آماری داده ها از طریق تحلیل واریانس دو راهه انجام گرفت. نتایج نشان داد که اثر سطوح تبیین گری بر بار شناختی هنگام آموزش به دانش قبلی یادگیرندگان وابسته است. همچنین دانش آموزان با دانش قبلی پایین از طریق دریافت تبیین های آموزشی عملکرد بهتری در آزمون انتقال داشتند و بار شناختی کمتری را تجربه کردند؛ در حالی که، دانش آموزان با دانش قبلی بالا از طریق خودتبیین گری عملکرد بهتری در آزمون انتقال نزدیک نشان دادند و بار شناختی کمتری را تجربه کردند، اما این فرضیه در آزمون انتقال دور تأئید نشد. در مجموع دانش آموزانی که تبیین آموزشی دریافت کرده بودند عملکرد بهتری در آزمون ها داشته و بار شناختی کمتری را تجربه کردند.
اثر فعالیت هوازی با و بدون بار شناختی بر شبکه هشدار توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر فعالیت هوازی با و بدون بار شناختی بر شبکه هشدار توجه بود. جهت انجام این پژوهش نیمه تجربی که شامل دو گروه تجربی و یک گروه کنترل بود، 30 دانشجوی کم تحرک (با میانگین سنی 92/1 ± 63/22 سال) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده و به صورت مساوی در سه گروه 10 نفره جای گرفتند. دو گروه تجربی به مدت 16 جلسه تحت مداخله تمرینی مخصوص گروه خود قرار داشت؛ اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. شایان ذکر است که آزمودنی ها قبل و بعد از مداخله به وسیله آزمون شبکه های توجه ارزیابی شدند و داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد که تفاوت معناداری بین نمرات گروه های تجربی و کنترل در شبکه هشدار وجود ندارد . با توجه به نتایج به نظر می رسد که اثرگذاری ورزش بر شناخت، به ماهیت عملکردهای شناختی و بسترهای مغزی مرتبط با آن ها بستگی داشته باشد.
اثر بخشی برنامه آموزشی بار شناختی بر کارایی یادگیری مفاهیم جبر در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهرتهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و اهداف: کارایی یادگیری مبتنی بر تلاش ذهنی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان است و در سیستم تحصیلی سنتی برنامه های درسیبدون توجه به اثرات بار شناختی طرح ریزی می شوند، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه آموزشی بار شناختی برکارایی یادگیری مفاهیم جبر در دانش آموزان دختر پایه هفتم شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 انجام گرفت. روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مدارس دولتی پایه هفتم منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 1395-1394 تشکیل دادند 56 نفر با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از دو مدرسه انتخاب شدند. برنامه آموزشی مبتنی براثرات بار شناختی به مدت 4 هفته و درمجموع 8 جلسه اجرا شد. میزان اثربخشی برنامه آموزشی با آزمون مفاهیم جبر، مقیاس درجه بندی ذهنی بار شناختی و اندازه های کارایی پاس و مرینبوئر ارزیابی شد. داده های پژوهش با مدل تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس و آزمون t مستقل با استفاده از نرم افزار Spss-20 تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه آزمایشی، پیشرفت تحصیلی بالاتر (0/001> P و 18/71=F ) و بار شناختی پایین تر (0/001> P و 15/70= ( F از دانش آموزان گروه کنترل داشتند. همچنین یافته ها نشان داد کارایی یادگیری گروهازمایشی بالاتر از گروه کنترل می باشد ( 0/07< P و 4/031 =t ) . نتیجه گیری: از آنجایی که ترکیب بار شناختی ادراک شده و پیشرفت تحصیلی تعیین کننده میزان کارایی یادگیری بود، می توان با طراحی برنامه آموزشی مبتنی براثرات بار شناختی، نتایج یادگیری را افزایش و بار شناختی ادراکی را در دانش آموزان به حداقل رساند.
تأثیر چندرسانه ای آموزشی طراحی شده بر اساس نظریه ی بار شناختی بر یادگیری، یاد داری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کم توان ذهنی در درس علوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳۴
59 - 84
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر چندرسانهای آموزشی طراحیشده بر اساس نظریهی بار شناختی بر یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان دختر کمتوان ذهنی پایهی سوم ابتدایی در درس علوم بود. روش اجرای این پژوهش شبه آزمایشی، طرح پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. در مدرسهی شهید رجائیه چهار کلاس در پایهی سوم ابتدایی وجود داشت که به تصادفی دو کلاس انتخاب شد و از بین این دو کلاس باز بهطور تصادفی، یک کلاس به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس به عنوان گروه کنترل انتخاب شد.پیشآزمون یادگیری و پیشآزمون انگیزش پیشرفت تحصیلی در هر دو گروه آزمایش و کنترل توسط پژوهشگر اجرا شد. کار اصلی تدریس در گروه کنترل، به عهدهی معلم کلاس بود. اما برای تدریس در گروه آزمایش، تنها از نرمافزار آموزشی تهیهشده توسط پژوهشگر استفاده شد. پسآزمون یادگیری و پسآزمون انگیزش پیشرفت تحصیلی توسط پژوهشگر انجام شد. پژوهشگر در این مرحله، آزمون یادداری را دو هفته بعد از اجرای آزمون یادگیری، بر روی دانشآموزان به صورت انفرادی اجرا کرد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان دادهاند که استفاده از چندرسانهای آموزشی طراحیشده بر اساس نظریهی بار شناختی،باعث افزایش یادگیری، یادداری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانشآموزان کمتوان ذهنی در درس علوم میشود. بنابراین پیشنهاد میشود که از چندرسانهای آموزشی طراحیشده بر اساس نظریهی بار شناختی در آموزش درس علوم استفاده شود
طراحی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه ی بار شناختی بر اساس تحلیل محتوای کیفی و اعتباریابی درونی و بیرونی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۹
1 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، طراحی و اعتباریابی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه ی بار شناختی بود. با توجه به این هدف کلی، اهداف جزئی پژوهش، طراحی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه ی بار شناختی، اعتباریابی درونی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه ی بار شناختی، اعتباریابی بیرونی الگوی آموزشی مبتنی بر نظریه ی بار شناختی از طریق بررسی تأثیر آن بر یادگیری دانش آموزان. جامعه ی آماری کلیه ی مقالاتی بودند که از طریق موتور جستجوی google و بانک های اطلاعاتی ebsco، wiley و sciencedirect قابل دانلود بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. حجم نمونه شامل 25 مقاله و 4 کتاب بود. واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، مضمون بود. طبق تحلیل محتوای انجام شده بر روی متن 25 مقاله و 4 کتاب در نظریه ی بار شناختی، سه طبقه ی بار شناختی درونی، بار شناختی بیرونی و بار شناختی مطلوب به دست آمد. در نتیجه ی انجام تحلیل بیشتر بر روی استنتاج های به دست آمده در هر سه طبقه ، مؤلفه های الگو به دست آمد. در نهایت، نتیجه ی تمامی تحلیل محتواهای انجام شده بر روی مقاله ها و کتاب ها و استنتاج ها و مؤلفه های به دست آمده از آنها، در قالب الگو ارائه گردید. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی و بیرونی در این پژوهش نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده بر مبنای نظریه ی بار شناختی، اثربخشی لازم را برای آموزش به دانش آموزان دارد.
کلاس معکوس: کارایی آموزشی و تأثیر آن بر عملکرد درسی و بار شناختی ادراک شده دانشجویان(مورد مطالعه: درس فناوری اطلاعات در روان شناسی، دانشگاه پیام نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۵
45 - 58
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه کارایی آموزش به روش معکوس و روش معمول بر عملکرد درسی و میزان بار شناختی ادراک شده دانشجویان رشته روان شناسی در درس فناوری اطلاعات در روان شناسی انجام شد. در این بررسی از روش پژوهش شبه آزمایشی، طرح دوگروهی با پیش آزمون و پس آزمون استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته روان شناسی دانشگاه پیام نور مرکز کرمانشاه در نیم سال اول تحصیلی (1397-1396) بود. برای انتخاب نمونه ابتدا بر اساس ملاک های ورود افراد انتخاب شدند و سپس به تصادف در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند. این مطالعه در نیم سال اول تحصیلی 1396/1397 در هشت جلسه اجرا شد. قبل بعد اجرا، از آزمون پژوهشگر ساخته عملکرد درسی در درس فناوری اطلاعات در روان شناسی در دو گروه آزمایش و کنترل استفاده شد. همچنین در پایان هر جلسه تدریس در دو گروه پرسشنامه خودگزارش دهی بار شناختی پاس و ون مرینبوئر (1993) اجرا گردید. جهت تحلیل داده های آماری از تحلیل کوواریانس یک راهه (ANCOVA)، سنجش تکرار، نمره z و آزمون t مستقل به کمک نرم افزار SPSS نسخه 23 بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که گروه آزمایشی، عملکرد درسی بالاتر و بار شناختی پایین تر از گروه کنترل داشتند. همچنین یافته ها نشان داد که کارایی آموزشی در گروه آزمایشی بالاتر از گروه کنترل است؛ بنابراین آموزش به روش کلاس معکوس، رویکردی مفید در آموزش عالی محسوب می شود.
مقایسه تاثیر روش های آموزش مبتنی بر نظریه بار شناختی، چندرسانه ای و سخنرانی بر یادگیری درس علوم دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه سه روش آموزش مبتنی بر نظریه بار شناختی، آموزش چندرسانه ای و آموزش سخنرانی در میزان پیشرفت تحصیلی و انگیزش دانش آموزان در یادگیری درس علوم چهارم انجام شد. جامعه آماری پژوهش، یک مدرسه مجهز به فناوری اطلاعات در شهرستان محمودآباد (استان مازندران) بود. ابزارهای این پژوهش شامل 1. آزمون یادگیری محقق ساخته در درس علوم چهارم 2. پرسش نامه انگیزش پیشرفت تحصیلی ورلند و همکاران (1985) 3. مقیاس انگیزش پیشرفت تحصیلی ( AMS ) و 4. مقیاس درجه بندی ذهنی بار شناختی پاس و ون مرینبوئر (1993) بود. نتایج حاصل از جمع آوری پرسش نامه ها و آزمون یادگیری به کمک تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که میزان یادگیری، انگیزش دانش آموزانی که تحت تاثیر آموزش مبتنی بر نظریه بار شناختی بوده اند، به طور معناداری بیشتراز دانش آموزانی بود که آموزش چندرسانه ای و سخنرانی را در درس علوم دریافت کردند. همچنین میانگین بار شناختی در گروه سخنرانی (47/4)، گروه چندرسانه ای (82/3) و در گروه آموزش مبتنی بر نظریه بار شناختی (63/3) بود. این بدین معنی است که دانش آموزان گروه آموزش مبتنی بر نظریه بار شناختی، بار شناختی کمتری از دانش آموزان سایر گروه دریافت کردند. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود معلمان و برنامه ریزان تحصیلی درباره اصول پایه و اساسی نظریه بار شناختی آموزش ببینند تا بتوانند این اصول را با توجه به ظرفیت محدود حافظه فعال دانش آموزان و با توجه به جنبه های انگیزشی محیط یادگیری، در آموزش و برنامه ریزی درس ها به کار گیرند.
پیوند بین نظریه ی بار شناختی و هیجانات تحصیلی: تأثیر القای هیجان بر اضطراب، بار شناختی و یادگیری دانشجویان پرستاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق ادبیات به نظر می رسد دانشجویان رشته ی پرستاری به دلیل محتوای آموزشی سنگین و محیط بالینی پرتنش با تجربه ی اضطراب مداوم و بالا و بار شناختی زیاد مواجه هستند. لذا، پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی تأثیر القای هیجان بر اضطراب، تنظیم هیجان، بار شناختی و عملکرد یادگیری بر اساس پژوهش ها و نظریه های بار شناختی و هیجانات تحصیلی در دانشجویان پرستاری انجام شد. در یک طرح آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل 30 دانشجوی پسر و دختر رشته ی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی البرز پس از احراز ملاک های ورود و خروج با انتساب تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایشی قبل از مداخله به پرسشنامه های اضطراب حالت، تنظیم هیجان و عملکرد یادگیری پاسخ دادند. پس ازآن، در یک کلاس آموزشی 2 ساعته با موضوع غیرمرتبط با تنظیم هیجان (مفاهیم اولیه ی تئوری انتخاب) شرکت کردند و مجدداً به پرسشنامه ی تنظیم هیجان پاسخ گفتند. سپس فیلم القای هیجان را مشاهده کردند؛ به طوری که پس از گذشت 10 دقیقه از مشاهده ی فیلم از آن ها خواسته شد دوباره به پرسشنامه ی اضطراب حالت پاسخ دهند و بعد ادامه ی فیلم القای هیجان را مشاهده کنند. درنهایت، فیلم محتوای آموزشی در خصوص دستگاه کلیه و مجاری ادراری را مشاهده کردند و در انتها به پرسشنامه ی بار شناختی و عملکرد یادگیری پاسخ دادند. گروه کنترل دقیقاً همین فرایند مداخله را دریافت کردند و فقط فیلم القاء هیجان را مشاهده نکردند. نتایج تحلیل واریانس آمیخته نشان داد که شرکت کنندگان گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل در مرحله ی پس آزمون به طور معناداری نمرات اضطراب، بار شناختی کلی، درون زاد و برون زاد بالاتر و نمرات عملکرد یادگیری پایین تری به دست آوردند؛ اما میانگین نمرات بار شناختی مطلوب و تنظیم هیجان بین دو گروه تفاوت معناداری نشان نداد. به نظر می رسد در فرایند یادگیری، هیجانات منفی در نقش یک عامل بار شناختی برون زاد و درون زاد ظرفیت حافظه ی کاری را به خود اختصاص می دهد و مانع یادگیری عمیق یادگیرندگان می شود. مداخلات مناسب روان شناختی نظیر آموزش تنظیم هیجان برای کاهش هیجانات منفی و افزایش بار شناختی مطلوب توصیه می شود .
مسند مهارگری، نشانه های مرضی و باورهای خرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی مسندمهارگری و نشانه های مرضی با باورهای خرافی بود. طرح پژوهشی، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زنان عضو در سرای محله های تهران بود که به روش خوشه ای و در دسترس، ۲۲۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. مقیاس درونی بودن، افراد قدرتمند و شانس (لونسون، ۱۹۸۱)، فهرست نشانه های اختلال های روانی (دروگاتیس، ریکلز و راک، ۱۹۷۶) و اندازه ی بازخوردهای مرتبط با باورهای خرافی (آکار، ۲۰۱۴) استفاده شد. داده ها به لحاظ توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها بیانگر آن بود که باورهای خرافی با زیرمقیاس درونی بودن از مسندمهارگری رابطه ی معنادار ندارد. بین باورهای خرافی و مسندمهارگری بیرونی با زیرمقیاس های وابسته به شانس بودن و وابسته به افراد قدرتمند بودن، رابطه ی مستقیم معناداری وجود دارد و همچنین زیرمقیاس وابسته به شانس بودن به تنهایی توان تبیین 3 درصد از واریانس باورهای خرافی را به صورت مثبت دارد. بین باورهای خرافی با تمام ابعاد نشانه های مرضی رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد و نشانه های مرضی 15 درصد از واریانس باورهای خرافی را تبیین می کند. همچنین نشانه های افسردگی به تنهایی توانایی تبیین 3 درصد از واریانس باورهای خرافی را به صورت مثبت دارد.
ارزشیابی بار شناختی و روش های نمره دهی آزمون های مبتنی بر نقشه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۶
85 - 112
حوزههای تخصصی:
استفاده از آزمون های مبتنی بر نقشه مفهومی به عنوان ابزارهای ارزشیابی، یکی از روش های نوین ارزشیابی است که می تواند جایگزین روش های سنتی ارزشیابی شود. لذا هدف پژوهش حاضر، ارزشیابی بار شناختی و روش های نمره دهی این آزمون ها بود. آزمودنی های پژوهش حاضر شامل دانش آموزان چهار کلاس درس زیست شناسی از چهار دبیرستان متفاوت بودند (در مجموع 109 نفر) که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل یک آزمون چهارگزینه ای (محقق ساخته)، چهار آزمون مبتنی بر نقشه مفهومی (محقق ساخته) و مقیاس بار شناختی «NASA-TLXL» (هارت و استیولند، 1988) بود. طرح پژوهشی مورد استفاده نوعی طرح ارزشیابی بود. روش های آماری شامل ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t مستقل و تحلیل واریانس یک راهه (آزمون ولچ و آزمون تعقیبی گیمز-هاول) بود. بر اساس نتایج، آزمون های ترسیم نقشه مفهومی نسبت به آزمون های تکمیل نقشه مفهومی، به طور معناداری بار شناختی بیشتری روی آزمودنی ها تحمیل می کردند. همچنین، سه روش نمره دهی رابطه ای، ساختاری و شباهت به نقشه متخصص، شاخص های روایی ملاکی، روایی تمییزی و پایایی قابل قبول و معناداری داشتند. در مجموع، روش های نمره دهی رابطه ای، ساختاری و شباهت به نقشه متخصص می توانند برای نمره دهی آزمون های مبتنی بر نقشه مفهومی به خوبی مورد استفاده قرار گیرند. همچنین، استفاده از آزمون های تکمیل نقشه مفهومی می تواند راهکار مناسبی برای غلبه بر اضافه بار شناختی در جریان ارزشیابی های مبتنی بر نقشه مفهومی باشد. بنابراین، نتایج پژوهش حاضر می تواند به طراحی آزمون های مبتنی بر قواعد شناختی کمک کند و پلی بین فرایند ارزشیابی آموزشی و علوم شناختی برقرار کند.
تأثیر نسبت های مختلف تمرین (مشاهده عمل، تصویرسازی حرکتی و تمرین ترکیبی) بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر: چالشی بر فرضیه بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تلاش برای پیشرفت بیشتر در تمرینات و یادگیری، آموزش های شناختی تصویرسازی و مشاهده عمل را مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر نسبت های مختلف تمرین بر تحکیم حافظه حرکتی کودکان دختر همراه با بار شناختی است. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، اکتساب و یادداری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مقطع ابتدایی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 98-97 است که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. 98 دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی با دامنه سنی 12-8 سال به صورت تصادفی به 10 گروه (تمرین بدنی، تصویر سازی حرکتی، مشاهده عمل، تصویر سازی حرکتی- تمرین بدنی و مشاهده عمل - تمرین بدنی) بر اساس معیارهای ورود به مطالعه گمارده شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های جمعیت شناختی، تصویرسازی حرکتی ((MIQ-R و وضوح تصویرسازی حرکتی (VMIQ-2) تکلیف استروپ و تکلیف تطبیق رنگ زنجیره ای استفاده شد. شرکت کنندگان در مرحله اکتساب 1920 کوشش و 48 ساعت بعد در جلسه یادداری یک بلوک 80 کوششی را انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کواریانس 2 (مراحل ارزیابی: اکتساب، یادداری) × 5 (گروه های آزمایشی) با تکرار روی عامل مراحل ارزیابی از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس نشان داد اثر اصلی نوع تمرین و نوع بار شناختی معنادار است (05/0p<). نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی نشان داد شرکت کننده های گروه مشاهده عمل و تصویر سازی با بار شناختی پایین بهترین عملکرد و شرکت کننده های گروه تمرین با بار شناختی پایین ضعیف ترین عملکرد را نسبت به سایر گروه ها داشتند. انجام تمرینات به صورت ترکیبی مشاهده ای و تصویر سازی باعث عملکرد بهتر در یادگیری و تحکیم حافظه حرکتی شود.
پیچیدگی بازنمودی زمان های دستوری مطلق در درک شنیداری جمله های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
55 - 80
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این پژوهش، واقعیتِ روان شناختیِ پیچیدگیِ بازنمودی زمانِ دستوری مطلق در فارسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیریِ واژگانیِ بیناحسی، تلاش شده تا چگونگی پردازشِ جمله های حاوی انواع زمان های دستوری با برنامه نرم افزاری دی.ام.دی.اکس بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine, 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل، نوع زمان دستوری و متغیر وابسته، زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن دسته بندی شده اند. نتیجه آزمون نخست نشان می دهد که جمله های دربردارنده زمان دستوری حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ جرایی و نیز جمله های مشتمل بر فعل آینده همراه مصدر صرف شده خواستن سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته بشر ثبت شده است و فراوانی بالایی دارد. افزون بر این، افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که فقط یک کارکرد در پیوند با آن ها در نظر گرفته شده ، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد که زمان پردازش جمله های مرکب دارای زمان های مختلف تفاوت معنا داری با یک دیگر ندارد. به بیان دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود از بین رفته است. این نکته نشان می دهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان دستوری فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد. دستاورد پژوهش حاضر از این قرار است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و یافته های پژوهش را در ترتیب تدوین مطالب و مواد آموزشی مورد توجه قرار داد.
اثربخشی یادگیری مبتنی بر مسأله (PBL) بر بار شناختی و پیشرفت تحصیلی در درس حسابداری مالی پیشرفته2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق بررسی اثربخشی برنامه درسی مبتنی بر مسأله بر بار شناختی و پیشرفت تحصیلی در درس حسابداری پیشرفته 2 در دانشگاه پیام نور بوده و یک پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است و از جامعه آماری، نمونه ای به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در دو گروه PBL و کنترل به طور تصادفی قرار داده شدند. گروه PBL در معرض متغیر مستقل و گروه کنترل با شیوه مبتنی بر سخنرانی در این درس آموزش داده شدند و سپس نمرات بار شناختی با ابزار پرسش نامه استاندارد بار شناختی اندازه گیری و این داده ها به همراه نمرات پایان نیمسال پیشرفت تحصیلی افراد با آزمون MANCOVA مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیره برای ترکیب متغیرهای وابسته معنی دار بوده (F=7.895 & P=0.004) و بین گروه PBL و کنترل تفاوت وجود دارد و در مقایسه های جفتی مشخص شد که بین بار شناختی وارد شده بر دانشجویان در دو گروه تفاوت معنی داری وجود ندارد (F=2.308 & P=0.147) ولی تفاوت نمرات پیشرفت تحصیلی دانشجویان بین دو گروه معنی دار است (F=16.450 & P=0.001). از آنجا که نمرات پیشرفت تحصیلی در گروه PBL بیشتر از گروه کنترل است نشان می دهد که برنامه درسی یادگیری مبتنی بر مسأله توانسته نقش موثری در یادگیری دانشجویان ایفا نماید که با در نظر گرفتن توسعه شایستگی های حرفه ای و یادگیری مادام العمر که در این برنامه درسی مدنظر قرار می گیرد، بیانگر این مسأله است که به این برنامه درسی در رشته حسابداری و علی الخصوص در سطوح پیشرفته تر حسابداری مالی باید توجه بیشتری صورت پذیرد.
پردازش زمان دستوری: بازنمود ذهنی زمان مطلق و نسبی در فارسی و انگلیسی از رویکرد روان شناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری در فارسی و مقایسه آن با نتایج به دست آمده از زبان انگلیسی است. در این پژوهش با به کارگیری روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی سعی شده است نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری (اعم از مطلق و نسبی) با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه (dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری پژوهش مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه در روان شناسی زبان (Shapiro & Levine 1990) و طبقه بندی زمانی در زبا ن شناسی (Comrie, 1985) است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفردانشجوی 18 تا 30 ساله بوده اند که در دو گروه مرد و زن مرتب شده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد جملات حاوی زمان دستوری مطلق حال ساده مشتمل بر حقایق علمی، کارگفت های کنشی/ اجرایی و نیز جملات حاوی فعل آینده همراه با «خواستن» سریع تر از انواع دیگر پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که حقایق علمی در تجربه زیسته ابناء بشر ثبت شده است و بسامد بالایی دارد و نیز افعال کنشی-اجرایی که وابسته به زمان ادای جمله هستند و افعال در زمان دستوری آینده که تنها یک کارکرد بر آن ها مترتب است، سریع تر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. توجیه و توضیح این امر را می توان به این حقیقت نسبت داد که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون های جانبی اول و دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های مختلف مطلق و نسبی تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که سابقاً قابل مشاهده بود از بین رفته است. دستاورد پژوهش حاضر این است که می توان در امر آموزش زبان فارسی از مفهوم بار شناختی بهره گرفت و آموزش زمان هایی را که بار شناختی بیشتری را بر ذهن متحمل می کنند در فرایند آموزش به تأخیر انداخت.
پیچیدگی بازنمودی زمان های دستوری نسبی در فارسی به هنگام ادراک شنیداری جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی این تحقیق واقعیت روان شناختی پیچیدگی بازنمودی زمان دستوری نسبی در فارسی است؛ یعنی چگونگی ادراک شنیداری انواع مختلف زمان های دستوری نسبی فارسی. در اینجا روش تصمیم گیری واژگانی بیناحسی به کار رفته است تا نحوه پردازش جملات حاوی انواع زمان های دستوری نسبی با برنامه نرم افزاری انداز گیری زمان واکنش به هزارم ثانیه ( dmdx ) بررسی شود. چارچوب نظری مبتنی بر رمزگان چندبخشی/ چندگانه موردنظر شاپیرو ( 1990 ) در روان شناسی زبان و طبقه بندی زمانی موردنظر کامری ( 1985 ) در زبان شناسی است. متغیر مستقل نوع زمان دستوری و متغیر وابسته زمان واکنش آزمودنی ها به محرک دیداری است. آزمودنی ها 25 نفر دانشجوی 18 تا 30 ساله در دو گروه مرد و زن بوده اند. نتیجه آزمون اول نشان می دهد که جملات ساده حاوی زمان دستوری نسبی بی زمان (مصدر) دیر تر از انواع دیگر (حال کامل، گذشته کامل و التزامی) پردازش می شوند. تبیینِ یافته حاضر این است که مصادر از آنجا که بی نشان ترین صورت فعلی هستند و فاقد وجه، زمان، شخص و شمار هستند شمول معنایی بیشتری دارند و دیرتر پردازش می شوند. نتیجه آزمون دوم نشان می دهد که زمان پردازش جملات مرکب حاوی زمان های نسبی مختلف تفاوت معنی دار با هم ندارد. به عبارت دیگر، با مرکب شدن نوع جمله تفاوت های معنی داری که در آزمون (1) قابل مشاهده بود ازبین رفته است. این نکته نشان می دهد که متغیر نوع جمله نسبت به متغیر زمان دستوری فعل تأثیر بیشتری بر بار شناختی ذهن دارد. در این دو آزمون متغیر جنسیت آزمودنی ها بی اثر شناخته شده است. یافته ها را می توان در آموزش زبان فارسی، تدوین کتاب و تهیه مواد آموزشی مدنظر قرار داد.
تأثیر واقعیت مجازی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش به روش واقعیت مجازی بر یادگیری، یادداری و بار شناختی در درس زیست شناسی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دهم شهر اراک بود که به روش نمونه گیری خوشه ای دو مدرسه به تصادف انتخاب و روش جایگزینی کلاس ها در گروه آزمایش و کنترل به صورت تصادفی بود. برای اندازه گیری میزان یادگیری و یادداری از آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و جهت اندازه میزان بارشناختی از مقیاس درجه بندی پاس و ون مرینبوئر استفاده شد. داده ها بااستفاده از تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد یادگیری و یادداری گروه واقعیت مجازی به صورت معناداری بیشتراز گروهی بود که به روش سنتی آموزش دیده بودند. دیگر یافته ها حاکی از کاهش چشمگیر بارشناختی گروه واقعیت مجازی نسبت به گروه کنترل بود. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که استفاده درست از واقعیت مجازی در محیط یادگیری به کاربران اجازه می دهد یادگیری اثربخش و فراموشی کمتری داشته باشند. بنابراین توصیه می شود از پتانسیل های این فناوری در آموزش دروس مختلف استفاده شود.