مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
دلزدگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ناباروری با مشکلات متعدد جسمی، اقتصادی و روان شناختی همراه است و بر روابط زوجین، رضایت مندی یا دلزدگی زناشویی آنان اثر می گذارد. نقش باورهای ارتباطی نیز در مدیریت این عامل تنش زا و روابط زناشویی اهمیت دارد. این مطالعه به بررسی باورهای ارتباطی و دلزدگی زناشویی در زوجین بارور و نابارور می پردازد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی-همبستگی شامل زوجین بارور و ناباروری بود که به کلینیک زنان و مرکز درمان ناباروری نوین مشهد در سال 1391 مراجعه نمودند. با روش نمونه گیری در دسترس، 130 زوج بارور و 130 زوج نابارور بر اساس معیارهای طبی، وارد مطالعه شدند. نمونه ها پرسش نامه های جمعیت شناختی محقق ساخته، دلزدگی زناشویی پاینز و باورهای ارتباطی اپستین و آیدلسون را تکمیل نمودند. داده ها با SPSS نسخه ی 18 و روش های آمار توصیفی، رگرسیون گام به گام، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون های تعقیبی شفه، تحلیل واریانس چندمتغیره و تی مستقل تحلیل شدند.
یافته ها: نمرات تمام ابعاد باورهای ارتباطی در گروه بارور نسبت به نابارور بالاتر است و به غیر از موارد باور به تخریب کنندگی و عدم تغییرپذیری همسر (به ترتیب 28/0=P، 21/0=P) سایر ابعاد در گروه های بارور و نابارور، تفاوت معنی داری داشته اند. در بین ابعاد دلزدگی زناشویی، نمرات ازپاافتادگی روانی در افراد نابارور به طور معنی داری بالاتر است (001/0=P). هر چند که نمرات ازپاافتادگی جسمی در گروه نابارور بالاتر است اما اختلاف معنی داری ندارد و ازپاافتادگی عاطفی در گروه بارور، بیشتر گزارش شده است.
نتیجه گیری: زوجین نابارور نسبت به زوجین بارور از نظر باورهای ارتباطی قوی تر بوده ولی در ابعاد ازپاافتادگی روانی و جسمی، دلزدگی زناشویی بیشتری نسبت به گروه بارور تجربه می کنند.
نقش واسطه ای کارکردهای خانواده برای تاب آوری فردی و باورهای معنوی و دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگویی برای پیش بینی دلزدگی زناشویی بر مبنای کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی انجام شد. روش پژوهش همبستگی است. جامعه ی آماری شامل کارکنان متاهل مناطق بیست و دوگانه شهرداری شهر تهران و همسران آنان که حداقل سه سال از زندگی مشترک آنها سپری شده در سال 1390 بود. نمونه ی مورد مطالعه شامل 500 زوج بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده ابزار سنجش عملکرد خانواده، مقیاس دلزدگی زناشویی، پرسشنامه ی تاب آوری و پرسشنامه ی معنویت/دینداری است. یافته ها نشان داد که کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی تاثیر منفی و معنی داری در کاهش دلزدگی زناشویی داشت. همچنین تاب آوری فردی و باورهای معنوی با واسطه ی کارکرد خانواده، دلزدگی زناشویی را کاهش می دهد. نتایج به دست آمده از تحلیل مسیر نشان داد که کارکرد خانواده، تاب آوری فردی و باورهای معنوی، دلزدگی زناشویی را پیش بینی می کند و مدل از برازش مناسبی برخوردار است. در مجموع نتایج نشان داد که تاب آوری فردی، باورهای معنوی و کارکرد خانواده به طور مستقیم و غیر مستقیم در کاهش دلزدگی زناشویی موثر است. اما تاثیر تاب آوری فردی بر کارکرد خانواده در کاهش دلزدگی زناشویی بیشتر است. بنابراین توجه به نقش تاب آوری در کارکرد زناشویی و شیوه های افزایش تاب آوری در زوجین مفید به نظر می رسد.
اثربخشی غنی سازی ارتباط بر کاهش دلزدگی زناشویی والدین کودکان آسیب دیده بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﻣﻘﺪﻣﻪ: ﻫﺪﻑ ﺍیﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ، ﺗﻌییﻦ تاثیر غنی سازی ارتباط ﺑﺮ کاهش دلزدگی ﺯﻧﺎﺷﻮیی والدین کودکان آسیب دیده بینایی ﺑﻮﺩ.
ﺭﻭﺵ: روش ﭘﮋﻭﻫﺶ آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻩ کﻨﺘﺮﻝ بود. 12 ﺯﻭﺝ ﺍﺯ والدین کودکان آسیب دیده بینایی که فرزندشان در سال تحصیلی 94 – 1393 مشغول به تحصیل بودند ﺩﺭ 2 ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ (6 زوج) ﻭ ﮔﻮﺍﻩ (6 زوج) به طور ﺗﺼﺎﺩﻓی ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ. ﻣﺘﻐیﺮ ﻣﺴﺘﻘﻞ غنی سازی ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ 8 ﺟﻠﺴﻪ ﺭﻭی ﮔﺮﻭﻩ ﺁﺯﻣﺎیﺶ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪ؛ ﺩﺭ ﮔﺮﻭﻩ ﮔﻮﺍﻩ ﻫیﭻ مداخله ای ﺻﻮﺭﺕ ﻧﮕﺮﻓﺖ. ﺍﺑﺰﺍﺭ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﭘﺮﺳﺶﻧﺎﻣﻪ دلزدگی پاینز (CBM) ﺑﻮﺩ. ﺑﺮﺍی ﺗﺤﻠیﻞ ﺩﺍﺩﻩﻫﺎ ﺍﺯ آزمون ﺗﺤﻠیﻞ ﮐﻮﻭﺍﺭیﺎﻧﺲ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﺪ.
یافته ها: ﻧﺘﺎﯾﺞ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ آﻣﻮزش غنی سازی ارتباط به طور ﻣﻌﻨ ﺎداری ﺑ ﺮ دﻟﺰدﮔ ﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ و مولفه های آن در والدین ﮐﻮدﮐﺎن آسیب دیده بینایی ﻣوﺛﺮ ﺑﻮده و والدین در ﮔﺮوه آزﻣﺎﯾﺸﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻌﻨﺎداری را در دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ ﻧﺸﺎن دادﻧﺪ.
نتیجه گیری: ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ یافته های اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، می توان روش مداخله ای غنی سازی ارتباط را به عنوان ﯾﮏ روش موثر در ﮐﺎﻫﺶ دﻟﺰدﮔﯽ زﻧﺎﺷﻮﯾﯽ والدین دارای کودک آسیب دیده بینایی و اﻓﺰاﯾﺶ ﺳﻄﺢ ﺳﻼﻣﺖ ﺧ ﺎﻧﻮاده به عنوان ﯾﮏ ﺳﯿﺴﺘﻢ، ﭘﯿﺸﻨﻬﺎد داد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی از طریق همدم طلبی- دوری گزینی در دانشجویان زن متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی و همدم طلبی- دوری گزینی دانشجویان زن متاهل انجام گرفت. تحقیق از نوع همبستگی بود و جامعه آماری دانشجویان زن متاهل دانشگاه فردوسی مشهد بودند. نمونه مورد مطالعه 126 نفر بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند. آنها به دو پرسشنامه دلزدگی زناشویی پاینز و همدم طلبی- دوری گزینی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده نیز از طریق نرم افزار SPSS در سطح توصیفی، با آماره های میانگین، انحراف معیار و ماتریس همبستگی پیرسون و در سطح استنباطی با آزمون رگرسیون ساده مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دلزدگی زناشویی و همدم طلبی رابطه منفی معنادار (004/0 =p، 254/0- =r) و با دوری گزینی رابطه مثبت معنادار (029/0 =p، 195/0 =r) وجود دارد. بنابراین از طریق همدم طلبی و دوری گزینی می توان دلزدگی زناشویی را پیش بینی کرد
تحلیل رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره چهاردهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۴۸)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه سلامت معنوی، نگرش به ارتباط قبل ازدواج و دلزدگی زناشویی زنان متأهل انجام شد. این پژوهش از نوع پیمایش های توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری آن زنان متأهل ساکن شهر بابل بودند که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه پژوهش 384 نفر با شیوه نمونه گیری خوشه ای، پرسشنامه بین آن ها توزیع شده است.
نتیجه آزمون تفاوت میانگین متغیرهای سلامت معنوی بر حسب اشتغال نشان داد که تفاوت معناداری بین میانگین سلامت معنوی بر حسب اشتغال وجود دارد. بر این اساس، غیر شاغل ها نسبت به شاغلین میزان بیش تری از سلامت معنوی را در زندگی خود برخوردارند. در مقابل، بین میانگین متغیرهای دلزدگی زناشوئی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر حسب اشتغال، تفاوت معناداری نداشته است..
همچنین، نتیجه تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل سلامت معنوی و نگرش به ارتباط قبل از ازدواج بر متغیر وابسته(دلزدگی زناشوئی) تأثیر دارد. در معادلة رگرسیونی چند متغیره نشان داده شد که از بین متغیرهای مستقل واردشده به معادله تنها متغیر مستقل نگرش به ارتباط قبل از ازدواج (با ضریب تاثیر 26/0) معنادار بوده و اثر متغیر سلامت معنوی بر میزان دلزدگی زناشوئی معنادار نبوده است.
مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان انجام شد. 350 نفر از دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد و دولتی (93-1392) به روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب و همبستگیِ بین آنها بررسی شد. ابزار پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، الگوی سه بعدی رابطه انسان با خدا، مظاهری و پسندیده (1390)، توانایی کنترل فکر آلگرابل و مارتینز (2005) و کنترل زبان محقق ساخته بود که روایی و پایایی پرسشنامه ها با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و از آزمون های مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یکی از یافته ها این بود که الگوی ابعادی ارتباط با خدا، تنها به طور غیرمستقیم، از راه کاهش هر یک از «کنترل زبان» و «کنترل فکر»، پیش بینی کننده افزایش «دلزدگی زناشویی» است و نیز نشان داد که مسیرِ مثلثِ «ایمانِ خدامحورانه» تنها از راه «افزایش کنترل زبان» و «کنترل فکر» می تواند در جهت پیش بینی کاهش دلزدگی زناشویی مؤثر واقع شود.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ویژگیهای بخشش در زوجین شهر میاندوآب
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ویژگیهای بخشش در زوجین شهر میاندوآب پرداخته شده است روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه آماری تحقیق را زوجین شهرستان میاندوآب تشکیل که در سال95 -1394 تشکیل خانواده داده اند تعداد آنها 3057 نفر می باشد که از بین آنان341 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق فرمول کوکران انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد دلزدگی زناشویی(CBMپاینز(1996)، پرسشنامه سنجش«بخشش» در خانواده–پولارد و همکاران(FFS) (1998) استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار 18 spss انجام شده است. نتایج حاصل نشان داد که ویژگیهای بخشش به میزان (973/0) قدرت پیش بینی دلزدگی در زندگی زناشویی زوجین دارند.
اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای (TA) بر دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای (TA) بر دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی زوجین بوده است. روش:پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی، پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه یزوجین با مشکلات خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره استان بوشهر در سال1390 بودند که از میان آن ها تعداد 20 زوج که در آزمون دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین کسب نموده بودند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه (آزمایش و کنترل ) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای به صورت یک جلسه 90 دقیقه ای در هر هفته شرکت داده شدند اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. بعد از یک هفته از پایان مداخله از هر دو گروه آزمایش و کنترل، پس آزمون در متغیرهای مورد مطالعه به عمل آمد و پس از گذشت یک ماه نیز آزمون پیگیری اجرا گردید. برای تحلیل داده های حاصله از روش تحلیل MONCOVAو با استفاده از نرم افزار آماری SPSS16استفاده گردید. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ دلزدگی زناشویی و کیفیت زندگی تفاوت معنی داری وجود دارد (0001/0>P)، این نتایج کماکان در دوره پیگیری به طور معنی داری پایدار بوده است. نتیجه گیری: آموزش تحلیل ارتباط محاوره ای موجب کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش کیفیت زندگی شده است.
اثربخشی حضور ذهن بر کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی مداخله به روش ذهن آگاهی بر کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای فرزند مبتلا به نقص توجه - بیش فعالی انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش مادران دارای فرزند بیش فعال مراجعه کننده به خانه های سلامت منطقه 21 شهرداری شهر تهران بود. نمونه مورد مطالعه شامل 24 مادر بود که به طور دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی، در دو گروه آزمایش و کنترل گماشته شدند. از مقیاس سنجش اختلال نقص توجه-بیش فعالی و مقیاس دلزدگی زناشویی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. گروه آزمایش 8 جلسه 2 ساعته ذهن آگاهی را به صورت هفتگی دریافت کردند، گروه کنترل هیج مداخله مشخصی را دریافت نکردند. در پایان، هر دو گروه مجدداً ارزیابی شدند (پس آزمون). داده ها از طریق تحلیل کوواریانس تک متغیری و چند متغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ذهن آگاهی به طور معناداری بر دلزدگی زناشویی و مولفه های آن در مادران دارای کودکان بیش فعال مؤثر بوده و مادران در گروه آزمایشی کاهش معناداری را در دلزدگی زناشویی نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان روش مداخله ای ذهن آگاهی را به عنوان یک روش موثر در کاهش دلزدگی زناشویی مادران دارای کودک مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی و افزایش سطح سلامت این مادران و خانواده به عنوان یک سیستم، پیشنهاد داد.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان صورت گرفته است. روش: در این مطالعه همبستگی از بین زنان متاهل شهر تهران 200 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل، مقیاس دلزدگی زناشویی، شاخص احقاق جنسی هالبرت و پرسشنامه باورهای بدکارکردی جنسی بودند. داده ها با استفاده از آمارتوصیفی ازجمله، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و آمار استنباطی از قبیل: ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از وجود رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان متاهل می باشد. همچنین دلزدگی زناشویی در زنان از روی مؤلفه ها ی مرتبط به باورهای بدکارکردی جنسی قابل تبیین است و از میان مؤلفه ها ی باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری و باورهای خود پنداره جسمی بیشترین نقش را در افزایش دلزدگی زناشویی دارا هستند. از دیگر نتایج پژوهش حاضر این است که از میان مؤلفه های باورهای بدکارکردی جنسی زنان، محافظه کاری بیشترین نقش را در کاهش احقاق جنسی زنان متاهل داراست. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد نوع شناخت و باورهایی که زنان متاهل درباره مسائل جنسی دارند تاثیر زیادی بر میزان دلزدگی زناشویی آنها دارد یعنی هرچه باورهای جنسی منفی بیشتر باشد دلزدگی زناشویی بیشتر می شود و تاثیر منفی بر میزان احقاق جنسی زنان خواهد داشت. با توجه به نقش کلیدی باورهای جنسی در زندگی زناشویی پیشنهاد می شود در کلاس های آموزشی پیش از ازدواج، نقش و جایگاه این باورها در میزان رضایت زناشویی و جنسی زوجین آموزش داده شود.
آسیب پذیری های بادوام و دلزدگی زناشویی در بین زوجین متقاضی طلاق: نقش میانجی رویدادهای استرس زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی اثرات مستقیم و غیر مستقیم آسیب پذیری های بادوام از طریق رویدادهای استرس زا بر دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق انجام شد. روش: نمونه پژوهشی شامل 200 نفر از افرادی بود که با روش نمونه گیری سرشماری از بین متقاضیان طلاق شهرستان اردبیل انتخاب شدند و پرسشنامه های دلزدگی زناشویی پاینز (CBM)، خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسشنامه شخصیتی نئو، مقیاس خانواده اصلی (FOS)، پرسشنامه باورهای ارتباطی (RBT) و پرسشنامه تغییرات اخیر زندگی (RLCQ) را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل داده ها از طریق مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. برازش مدل پیشنهادی بعد از اصلاح مورد تأیید قرار گرفت و نتایج مدل معادلات ساختاری نشان داد که مسیرهای مستقیم روان رنجورخویی و باورهای ارتباطی به دلزدگی زناشویی معنی دار بودند. به منظور بررسی اثرات غیرمستقیم از روش بوت استراپ استفاده شد و نتایج نشان داد رویدادهای استرس زا در ارتباط بین روان رنجورخویی و دلزدگی زناشویی به صورت جزئی و در ارتباط بین خانواده اصلی با دلزدگی زناشویی به صورت کلی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که آسیب پذیری های بادوام زوجین به تنهایی یا به همراه رویدادهای استرس زا می تواند در دلزدگی زناشویی زوجین در طول زندگی نقش داشته باشد و همچنین این یافته می تواند در فرایند مشاوره پیش از ازدواج و درمان زناشویی به متخصصان مربوطه یاری رساند#,
بررسی رابطه تاب آوری و نارسایی هیجانی با دلزدگی زناشویی معلمان شاغل در مدارس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تاب آوری و نارسایی هیجانی با دلزدگی زناشویی معلمان شاغل در مدارس شهرستان میاندوآب پرداخته است. روش تحقیق توصیفی، از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق حاضر را معلمان شاغل (متاهل) شهرستان میاندوآب تشکیل شده است. از طریق جدول مورگان 220 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس دلزدگی زناشویی(CBM) پانیز، تاب آوری کانر- دیویدسون(cd-risc) ، پرسشنامه نارسایی هیجانی تورنتو استفاده شده است. پایایی دلزدگی زناشویی برابر با (93/0)، تاب آوری(87/0)، نارسایی هیجانی(81/0) می باشد برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند گانه در نرم افزار spss21 استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که بین تاب آوری(0.465)، نارسایی هیجانی(0.303)، با دلزدگی زناشویی معلمان شاغل رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند گانه نشان داد که متغیرهای تاب آوری و نارسایی هیجانی در پیش بینی دلزدگی زناشویی معلمان شاغل نقش دارند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ویژگیهای اخلاق در زوجین شهرستان میاندوآب
حوزه های تخصصی:
دلزدگی حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که کسانی را متاثر می سازد که توقع دارند عشق رویایی به زندگی شان معنا ببخشد. این حالت زمانی بروز می کند که انها متوجه می شوند علیرخم تلاش های شان رابطه شان به زندگی معنا نداده و نخواهد داد پژوهش حاضر به پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس ویژگیهای اخلاق در زوجین شهر میاندوآب پرداخته شده است روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد و جامعه آماری تحقیق را زوجین شهرستان میاندوآب تشکیل که در سال95 - 1394تشکیل خانواده داده اند تعداد آنها 3057 نفر می باشد که از بین آنان341 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس از طریق فرمول کوکران انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد دلزدگی زناشویی(CBM) پاینز(1996)، ویژگیهای اخلاقی خادمی استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره با استفاده از نرم افزار 18 spss انجام شده است. نتایج حاصل نشان داد که ویژگیهای اخلاقی به میزان(033/0) قدرت پیش بینی دلزدگی در زندگی زناشویی زوجین دارند.
تأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسیتأثیر آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز انجام گرفته است. پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود و جامعه آماری مورد بررسی آن را زنان همسر جانبازان 25 تا 50 درصد شهر اسلام آباد غرب بودند. نمونه پژوهش شامل 30 زن همسر جانباز بود که به روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند و به پرسش نامه های پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (فرم کوتاه)، دلزدگی زناشویی پاینز و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند.گروه آزمایش، به مدت 9 جلسه هر هفته یک جلسه، مورد آموزش مهارت های زندگی قرار گرفتند و در مورد گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نگرفت. سپس از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها آزمون تحلیل کوواریانس انجام گرفت. نتایج تحلیل کوواریانس نشان دادند بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از اجرای آموزش مهارت های زندگی از لحاظ رضایت زناشویی، دلزدگی زناشویی و سلامت روان تفاوتی معنادار وجود دارد. مقدار دلزدگی زناشویی، رضایت زناشویی و سلامت روان گروه آزمایش نسبت به پیش آزمون و گروه کنترل به گونه ای معنادار به ترتیب کاهش و افزایش یافت. آموزش مهارت های زندگی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش رضایت زناشویی و سلامت روان زنان همسر جانباز موثر بود.
نقش دلزدگی زناشویی با میانجی گری کیفیت مراقبت مادرانه در پیش بینی مشکلات برونی سازی و درونی سازی شده کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی نقش دلزدگی زناشویی با میانجی گری کیفیت مراقبت مادرانه در پیش بینی مشکلات برونی سازی و درونی سازی شده کودکان بود. روش بکار رفته در این پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه مورد مطالعه کودکان 7 تا 10 ساله شهر تهران بودند که از این جامعه 321 کودک (144 پسر و 177 دختر) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد و پرسش نامه ها به وسیله مادارن شان تکمیل شد. ابزارهای بکار رفته شامل: پرسش نامه دلزدگی زناشویی (پانیز، 1381)، پرسش نامه کیفیت مراقبت مادرانه (قنبری، خداپناهی، مظاهری و لواسانی، 1390) و فهرست رفتاری کودک (آشنباخ، 2001) بود. در نهایت، داده ها با روش های همبستگی، تحلیل رگرسیون و تحلیل واریانس، با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. متغیر میانجی کیفیت مراقبت مادرانه در رابطه بین دلزدگی زناشویی و مشکلات درونی سازی و برونی سازی شده کودکان نقش میانجی را دارد. هم چنین، بین دو جنس کودکان در مشکلات برونی سازی شده تفاوتی معنادار وجود دارد. کیفیت مراقبت مادارنه نقشی مهم در مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان ایفا می کند. اگر مادران در مقابله با ایفای نقش مادری خودشان ضعف نشان دهند، در تربیت کودکان خود با مشکلاتی مواجه می شوند که منجر به افزایش مشکلات کودکان می شود
اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان بر سازگاری و دلزدگی زناشویی در همسران دارای تعارض زناشویی انجام گرفت. این پژوهش از نوع مطالعات آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تبریز، دادگاه خانواده و شورای حل اختلاف دادگستری شهر تبریز در طول پاییز سال 95 بود. برای انتخاب نمونه پژوهش از بین تمامی زوجین واجد شرایط ورود به مطالعه 16 زوج (32 نفر) به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پس از جایگزینی در گروه آزمایش و گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان طی هشت جلسه 90 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری در برنامه SPSS انجام گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر فراهیجان (رویکرد گاتمن) به تفاوت معنی دار بین گروه های آزمایش و کنترل در متغیر سازگاری و مؤلفه های دلزدگی زناشویی شامل خستگی جسمی، از پا افتادن عاطفی و از پا افتادن روانی منجر شده است. با توجه به نتایج، درمان مبتنی بر فراهیجان با افزایش سطوح چرخه تعامل مثبت، جایگزین ساختن پیوندجویی به جای خصومت و رفتارهای اجباری و جایگزینی رفتارهای تخریبگر با رفتارهای سازنده به افزایش سازگاری زناشویی و با کاهش دامنه رفتارهای تخریبگر همچون انتقاد، تحقیر و حالت تدافعی در همسران دارای تعارض زناشویی به کاهش دلزدگی زناشویی در آنان منجر می شود.
خشونت خانوادگی ،دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی درزنان عادی ومراجعه کننده دادگاه خانواده شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه و مقایسهخشونت خانوادگی ،دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی در زنان مراجعه کننده دادگاه خانواده وعادی شهرتهران می باشد. روش: این پژوهش ، یک مطالعه توصیفی ازنوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل که درسال 93-1392به دادگاه های خانواده شهر تهران مراجعه نمودند. نمونه تحقیق شامل 120زن متاهل(60 زن خشونت دیده و درآستانه طلاق و 60 زن عادی) که بطور هدفمندودردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خشونت خانوادگی ، دلزدگی زناشوبی و احساس ارزشمندی پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده ها از روشهای آماری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: بین میزان خشونت زنان و دلزدگی زناشویی در دو گروه تفاوت معنی داری وجود دارد. - بین احساس ارزشمندی زنان دو گروه و خشونت خانوادگی ارتباط معنی داری و منفی وجود دارد.بین دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی رابطه منفی و معناداری مشاهده شد.5./.p< نتیجه گیری: خشونت علاوه بر آسیب های جسمی، بر سلامت روان و احساس ارزشمندی زنان اثر میگذارد و دلزدگی زناشویی را افزایش می دهد. هدف هدف: هدف از پژوهش حاضر ، بررسی رابطه و مقایسهخشونت خانوادگی ،دلزدگی زناشویی واحساس ارزشمندی در زنان مراجعه کننده دادگاه خانواده وعادی شهرتهران می باشد. روش: این پژوهش ، یک مطالعه توصیفی ازنوع پس رویدادی است. جامعه آماری شامل کلیه زنان متأهل که درسال 93-1392به دادگاه های خانواده شهر تهران مراجعه نمودند. نمونه تحقیق شامل 120زن متاهل(60 زن خشونت دیده و درآستانه طلاق و 60 زن عادی) که بطور هدفمندودردسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های خشونت خانوادگی ، دلزدگی درآستانه
اثربخشی تحلیل ارتباط متقابل(TA) برتغییر قصه عشق و دلزدگی زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تبیین اثربخشی آموزش تحلیل ارتباط متقابل بر تغییر قصه عشق و دلزدگی زناشویی زنان است. طرح پژوهش نیمه آزمایشی به شیوه پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری است. جامعه پژوهش زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره وابسته به شهرداری شیراز در سه ماهه آخر سال 92 به تعداد87 نفر بودند. تعداد 24 نفر به صورت تصادفی از بین کسانی که نمره (درجه) دلزدگی آنان بالای 3 بود، به عنوان نمونه انتخاب و در2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزش تحلیل ارتباط متقابل (TA) شرکت داده شدند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. در این مطالعه از مقیاس های دلزدگی پاینز و قصه عشق استرنبرگ استفاده شد. داده های پژوهش به روش های تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون t جفت شده به کمک نرم افزار SPSS2 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن بودند که آموزش تحلیل متقابل، دلزدگی زناشویی زنان را به گونه ای معنا دار کاهش می دهد، اما تاثیری معنادار بر قصه عشق زنان نداشت. نتایج بدست آمده در دوره پی گیری نیز پایدار بودآموزش تحلیل ارتباط متقابل بر کاهش دلزدگی زنان موثر است و می توان در جلسه های مشاوره ای و روان درمانی زوج و خانواده مورد استفاده مشاوران قرار بگیرد.
بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان دارای همسر مبتلا به دیابت و مقایسه آن با زنان دارای همسر غیرمبتلا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۳۵
311-324
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین دلزدگی زناشویی، احقاق جنسی و باورهای بدکارکردی جنسی در زنان دارای همسر دیابتی و مقایسه آن با زنان دارای همسر غیردیابتی است. پژوهش حاضر روی جامعه نمونه ای به اندازه 200 نفر صورت گرفته است. 100 نفر از آن ها از جامعه زنان دارای همسر دیابتی و 100 نفر دیگر از جامعه زنان دارای همسر غیردیابتی به روش نمونه گیری جامعه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه ویژگی های دموگرافیک (محقق ساخته)، مقیاس دلزدگی زناشویی (CBM)، شاخص احقاق جنسی هالب رت (HISA) و پرسش نامه باورهای بدکارکردی جنسی (SDBQ) بودند. داده ها با کاربرد آمار توصیفی (جدول توصیفی داده ها، فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی از قبیل ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA)، تحلیل شد. نتایج نشان داد، بین دلزدگی زناشویی، باورهای بدکارکردی جنسی و احقاق جنسی در زنان دارای همسر دیابتی با زنان دارای همسر غیردیابتی در هرسه مؤلفه مورد بررسی، تفاوت معناداری وجود دارد؛ زنان دارای همسر دیابتی در مؤلفه احقاق جنسی از میانگین پایین تر و در مؤلفه دلزدگی زناشویی و باورهای بدکارکردی جنسی نیز از میانگین بالاتری نسبت به زنان دارای همسر غیر دیابتی برخوردار بودند. با توجه به نتایج این پژوهش به نظر می رسد یکی از عوامل مهمی که در ایجاد یا افزایش دلزدگی زناشویی، تشدید باورهای غلط جنسی در زمینه عملکرد جنسی و میزان پایین احقاق جنسی در زنان تأثیرگذار است، اختلال و کژکارکردی جنسی در همسر می باشد. در واقع زنانی که همسرشان از بیمارهای مزمنی چون دیابت (که منجر به اختلال در عملکرد جنسی فرد می شود) رنج می برند، دارای احقاق جنسی پایین تر و میزان دلزدگی زناشویی و باورهای بدکارکردی جنسی بالاتری از سایر زنان هستند.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس بدکارکردی های جنسی در زنان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
19 - 34
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی براساس بدکارکردی جنسی در زنان متاهل شهر شیراز به مرحله اجرا در آمده است. به منظور دسترسی به هدف فوق از بین زنان متاهل شهر شیراز، 300 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شواهد مربوط به اعتبار و پایایی ابزارهای تحقیق که عبارتند از: پرسشنامه دلزدگی زناشویی ( پاینز )، پرسشنامه بد کارکردی جنسی (نوبره و پینتو – گویا ) نشان می دهد که اعتبار و پایایی ابزارهای پژوهش در حد قابل قبولی بود. داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده آمار توصیفی(میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی ( ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه به روش همزمان ) مورد تحلیل قرار گرفت. نتیجه حاصله نشان داد که ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی جسمی را پیش بینی کنند. همچنین ابعاد محافظه کاری جنسی، لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی عاطفی را پیش بینی کنند. علاوه بر این، ابعاد لذت و تمایل جنسی به عنوان گناه، باورهای وابسته به سن، باورهای خودپنداره جسمی و تقدم عاطفه بر لذت جنسی قادر هستند خستگی روانی را پیش بینی کنند.