مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
هسته ارزشیابی خود
منبع:
روانشناسی تحولی: روانشناسان ایرانی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۶ شماره ۵۱
245 - 256
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اعتبار، روایی و ساختار عاملی مقیاس هسته ارزشیابی خود (جاج، ارز، بونو و تورسن، 2003) در دانشجویان دانشگاه آزاد اجرا شد. 622 نفر دانشجو (198 مرد، 424 زن) با روش نمونه برداری چندمرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس هسته ارزشیابی خود (جاج و دیگران، 2003)، زمینه یاب دیدگاه های شخصی (مؤسسه سرسختی، 1985)، مقیاس حرمت خود (روزنبرگ، 1965)، مقیاس خودکارآمدی تعمیم یافته (جاج، لاک، دورهام و کلاگر، 1998)، مقیاس درونی بودن، افراد قدرتمند و شانس (لوینسون، 1981)، شاخص مقابله جوانان (مک کوبین، تامپسون و الور، 1996)، مقیاس نوروزگرایی سیاهه شخصیت آیزنک (آیزنک و آیزنک، 1968) و سیاهه افسردگی بک (بک و بک، 1972) پاسخ دادند. ساختار عاملی این مقیاس با روش تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی تعیین شد. یافته ها نشان داد که مقیاس هسته ارزشیابی خود همسانی درونی مناسب دارد. مقدار آلفای کرونباخ و اعتبار بازآزمایی دو هفته ای آن به ترتیب 867/0 و 818/0 به دست آمد. همبستگی مثبت معنادار مقیاس هسته ارزشیابی خود با زمینه یاب دیدگاه های شخصی، حرمت خود روزنبرگ، خودکارآمدی تعمیم یافته و شاخص مقابله جوانان نشان دهنده روایی همگرا و همبستگی منفی معنادار این مقیاس با مقیاس نوروزگرایی و سیاهه افسردگی حاکی از روایی واگرای این مقیاس بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی بیانگر ساختار تک عاملی این مقیاس بود. یافته های پژوهش نشان می دهد که نسخه فارسی مقیاس هسته ارزشیابی خود ویژگی های روان سنجی مطلوب دارد
نقش میانجی گر هماهنگی خود با هدف و نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین هسته ارزشیابی خود با رضایت از زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: پژوهش های متعددی به رابطه هسته ارزشیابی خود با رضایت از زندگی اشاره کرده اند، اما مسئله این پژوهش این است که آیا هماهنگی خود با هدف و نظم جویی شناختی هیجان می تواند بر رابطه هسته ارزشیابی خود با رضایت از زندگی دانشجویان تأثیر بگذارد؟ هدف: هدف این پژوهش تعیین اثر میانجی گر هماهنگی خود با هدف و نظم جویی شناختی هیجان در رابطه بین هسته ارزشیابی خود با رضایت از زندگی بود. روش: بر مبنای یک طرح همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری، 280 (118 مرد، 162 زن) دانشجو به روش نمونه برداری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به مقیاس هسته ارزشیابی خود (جاج و دیگران، 2003)، مقیاس رضایت از زندگی (داینر و دیگران، 1985)، مقیاس هماهنگی خود با هدف (الیوت و شلدون، 1998)، و پرسشنامه نظم جویی شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج نشان داد همبستگی بین هسته ارزشیابی خود، هماهنگی خود با هدف، نظم جویی شناختی هیجان و رضایت از زندگی مثبت و معنادار است (0/01> P ). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد که در ارتباط بین هسته ارزشیابی خود با رضایت از زندگی، هماهنگی خود با هدف و نظم جویی شناختی هیجان نقش میانجی گر ایفا می کنند (0/01> P ). نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت هسته ارزشیابی خود از طریق اثرگذاری بر هماهنگی خود با هدف و نظم جویی شناختی هیجان نقش مهمی در افزایش رضایت از زندگی دانشجویان دارد.
رابطه بین حمایت اجتماعی و هسته ارزشیابی خود با ازکارافتادگی تحصیلی: نقش واسطه ای رضایت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای رضایت از زندگی در رابطه حمایت اجتماعی و هسته ارزشیابی خود با ازکارافتادگی تحصیلی در یک طرح همبستگی انجام شد. 407 دانشجوی رشته علوم انسانی دانشگاه های آزاد شهر تهران، با روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به سیاهه ازکارافتادگی مزلاک زمینه یابی دانشجویی (شافلی، مارتینز، مارکز پینتو، سالوانوو و بککر، 2002 الف)، مقیاس رضایت زندگی (دینر، ایمونز، لارسن و گریفین، 1985)، مقیاس هسته ارزشیابی خود (جاج، ارز، بونو و تورسن، 2003) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دال، زیمت و فارلی، 1988) پاسخ دادند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که هسته ارزشیابی خود و حمایت اجتماعی بر ازکارافتادگی تحصیلی اثر مستقیم دارد. همچنین هسته ارزشیابی خود و حمایت اجتماعی به طور غیرستقیم از طریق رضایت زندگی، ازکارافتادگی تحصیلی را کاهش می دهد. هسته ارزشیابی خود و حمایت اجتماعی 32 درصد از واریانس رضایت زندگی و هسته ارزشیابی خود، حمایت اجتماعی و رضایت زندگی، 27 درصد از واریانس ازکارافتادگی تحصیلی را تبیین می کنند. درمجموع، یافته ها نقش حمایت اجتماعی و هسته ارزشیابی خود را در افزایش رضایت زندگی و کاهش ازکارافتادگی به عنوان یکی از عوامل افت تحصیلی آشکار می کند.
روابط ساختاری هسته ارزشیابی خود، هیجان مثبت و خوش بینی با معنا در زندگی در دانشجویان؛ نقش میانجی امید به آینده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف روابط ساختاری هسته ارزشیابی خود، هیجان مثبت و خوش بینی با معنا در زندگی در دانشجویان با بررسی نقش واسطه ای امید به آینده انجام شد. روش ها: بدین منظور تعداد 166 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (99 نفر پسر و 67 نفر دختر) به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و به مقیاس های هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003)، معنادرزندگی ( MLQ ) استگر و همکاران (2006)، عاطفه مثبت و منفی (داینر و همکاران، 2010)، جهت گیری زندگی شی یر و کارور (1985) و امیدواری اسنایدر (2000) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که امید به آینده نقش واسطه ای در رابطه بین بین مؤلفه های هسته ارزشیابی خود، هیجان مثبت و خوش بینی با معنا در زندگی ایفا می کند. یافته ها از برازندگی مناسب ساختار فرضی متغیرهای پژوهش حمایت کرد و نتایج حاکی از وجود همبستگی معنادار بین مؤلفه های هسته ارزشیابی خود، معنا در زندگی، هیجان مثبت و خوش بینی بود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که متغیرهای امید، هسته ارزشیابی خود، هیجان مثبت و خوش بینی در فرایند معنایابی دانشجویان نقش مهمی ایفا می کنند. این نتایج در کنار تایید یافته های پیشین دارای تلویحات کاربردی در زمینه ارتقای امید به آینده در دانشجویان می باشد.
تدوین مدل علی درگیری تحصیلی برمبنای ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۹
76 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش تدوین مدل علی درگیری تحصیلی بر مبنای ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در دانشجویان بود. روش پژوهش همبستگی (در قالب مدل یابی معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 420 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه درگیری تحصیلی (Reeve & Tseng, 2011; Reeve, 2013) ، پرسشنامه ذهن آگاهی تحصیلی، مقیاس ترس از شفقت به خود (Gilbert et al., 2011)، مقیاس خردورزی تحصیلی و مقیاس هسته ارزشیابی خود (Judge et al., 2003) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر آن بود که مدل با برازش مناسبی مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج مدل نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی، ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر مستقیم و معناداری داشته اند. همچنین نتایج نشان داد که ذهن آگاهی تحصیلی با میانجی گری ترس از شفقت به خود، خردورزی تحصیلی و هسته ارزشیابی خود در درگیری تحصیلی اثر معناداری داشته است. در این پژوهش، اثر متغیرهای بیان شده در درگیری تحصیلی دانشجویان تأیید شد. این نتایج نشان دهنده اهمیت پرداختن به این چهار متغیر در جهت تبیین درگیری تحصیلی است.
تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۴
381 - 396
حوزه های تخصصی:
زمینه: تولد یک کودک دارای کم توانی ذهنی می تواند شرایط دشواری را برای والدین و دیگر اعضای خانواده به همراه بیاورد، چون والدین به طور غیرمنتظره ای در یک معمای دشوار عاطفی گرفتار می شوند که به خاطر طبیعت غیرمنتظره این مشکل و تمایلات ذاتی برای نگهداری از فرزندان شان، ناراحتی و نگرانی بیشتری را تحمل می کنند. در نتیجه توان عملکرد در شرایط ناگوار برایشان سخت تر می شود و نمی توانند در این شرایط هیجانات خود را به خوبی مدیریت کنند. همچنین این مادران به دلیل نداشتن بهزیستی روانشناختی بالا، دچار تنش های بیشتری می شوند.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، تدوین مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری بود.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی، از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه والدین دارای کودک با کم توانی هوشی هستند که درشهر تهران در سال 1402-1401) تحت پوشش سازمان بهزیستی بودندو از سازمان بهزیستی خدمات دریافت می کنند. حجم نمونه در پژوهش حاضر نیز با در نظر گرفتن احتمال اُفت نمونه ها ۳۰۰ نفر از شهر تهران، در نظر گرفته شد. روش نمونه گیری مورد استفاده نیز به صورت در دسترس بود. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های بهزیستی روانشناختی (ریف، 1989)، هسته ارزشیابی خود (جاج و همکاران، 2003) و شاخص مقایسه ای احساس کهتری (دیکسون و استرانو، 1990) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Lisrel نسخه 8/8 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین هسته ارزشیابی خود با بهزیستی روانشناختی معنادار بود (0/001=p، 0/481- =β ). براین اساس می توان گفت، بین بهزیستی روانشناختی مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بر اساس هسته ارزشیابی خود با میانجی گری احساس کهتری رابطه وجود دارد.
نتیجه گیری: به نظر می رسد با توجه به این که والدین دارای کودکان با کم توانی ذهنی در قیاس با والدین کودکان عادی، تنیدگی بالاتری را تجربه می کنند، لذا بهتر است پژوهش های گسترده تری با نمونه های بیشتر در این خانواده ها انجام شود.