فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۶٬۵۰۰ مورد.
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
49 - 66
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین و اولویت بندی شایستگیهای ضروری دانشجو-معلمان رشته آموزش شیمی انجام شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، آمیخته اکتشافی است که به دو روش کیفی و کمی صورت گرفته است. داده های بخش کیفی به شیوه اسنادی گرد آوری شدند و پنجاه تن از اساتید شیمی دانشگاه فرهنگیان، متخصصان علوم تربیتی و دبیران شیمی که به صورت هدفمند از نوع موارد مطلوب انتخاب شده بودند، آنها را امتیازبندی کردند. در این بخش شش شایستگی شامل تفکر، ارتباط مؤثر، مدیریت، کارآفرینی، یادگیری مادام العمر و توسعه سواد علمی-فناورانه و پنج مؤلفه شامل دانش، نگرش، مهارت، توانایی و ویژگیهای شخصیتی تعیین شدند. شایستگیها با توجه به عناصر پنجگانه الگوی هدف گذاری در حوزه یادگیری و مؤلفه ها با توجه به جایگاه شایستگی حرفه ای مورد انتظار از معلمان در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران انتخاب شدند. در بخش کمی، شایستگیها و مؤلفه های تعیین شده با روش تلفیقی آنتروپی شانون و تاپسیس اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که ضروری ترین مؤلفه و شایستگی حرفه ای مورد نیاز دانشجو-معلمان شیمی به ترتیب دانش و کارآفرینی است. همچنین شایستگیهای تفکر و یادگیری مادام العمر و نیز شایستگیهای ارتباط مؤثر و مدیریت، فاصله نسبی نزدیکی از حالت ایده آل دارند. نتایج به دست آمده از این پژوهش می تواند گامی مؤثر در آموزش مبتنی بر شایستگی دانشجو-معلمان شیمی و پیشبرد اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت کشور باشد.
راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی: یک مطالعه اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
55 - 74
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهکارهای نگهداشت سوادآموزان در فرایند سوادآموزی انجام شد. در این پژوهش از رویکرد ترکیبی استفاده شد، به این صورت که ابتدا با استفاده از رویکرد کیفی و مصاحبه های جمعی و فردی داده های کیفی جمع آوری شدند. سپس گام های کمّی پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. مشارکت کنندگان در مصاحبه جمعی، کارشناسان سوادآموزی اداره کل استان همدان بودند و در مصاحبه های فردی 18 نفر از افراد موفق سوادآموزی و 5 نفر از افراد ترک تحصیل کننده مشارکت داشتند. در بخش کمی، ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته مربوط به راهکارهای جذب و نگهداشت سوادآموزان بود و جامعه آماری پرسش نامه حاضر 230 نفر از کارشناسان و آموزش دهندگان سوادآموزی بودند که به صورت کل شماری انتخاب شدند. داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون و داده های کمی نیز با استفاده از روش آمار توصیفی، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل عامل اکتشافی تجزیه و تحلیل شدند. مطابق یافته های به دست آمده، با تلفیق نتایج مراحل کمی و کیفی می توان در زمینه های انگیزشی، خانوادگی، فرهنگی، تغییر شیوه های شناسایی و جذب سوادآموزان، اصلاح ساختار رسمی سوادآموزی، تقویت نقش سوادآموزان، تنوع دهی به شیوه های ارائه آموزش، تقویت مواد و منابع یادگیری، و بازنگری در شیوه های جذب آموزش دهندگان، راه هایی عملیاتی برای جذب و نگهداشت سوادآموزان ارائه کرد.
واکاوی باورهای مدیران مدرسه ها در اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان (مرور نظام مند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
95 - 118
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش مدیران مدرسه ها در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان و واکاوی باورهای مدیران دراین باره انجام شده است. پژوهش با استفاده از «روش کیفی» به صورت مرور نظام مند، مطابق با گام های ارائه شده توسط رایت و همکارانش (2007) صورت پذیرفته است. پژوهش های مرتبط از میان 9 مجله پیشرو بین المللی در مدیریت آموزشی شناسایی و استخراج شدند. در مجموع، 35 مقاله مرتبط با هدف ها و سؤال های پژوهش حاضر انتخاب و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سنتز داده ها در سه سطح کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی صورت گرفته است.18 کد باز (نشانه) در کد انتخابی «باورهای مدیران مدارس در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان» شناسایی شدند. این کدهای باز در قالب چهار مضمون محوری دسته بندی شدند. نتایج این پژوهش نشان می دهد باور به اهمیت بسترسازی، باور به منش مردم سالارانه و رهبری مشارکتی، باور به توسعه حرفه ای تاملیِ جمعی و عملی، و باور به تعهد و مسئولیت مشترک برای تقویت یادگیری فراگیرندگان، مؤلفه های محوری باورهای مدیران مدرسه ها در تشکیل اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان هستند.پیشنهاد می شود در گزینش و ارزشیابی و دوره های ضمن خدمت، ویژگی هایی که در این پژوهش حاصل و تجمیع شده پیشِ روی مسئولان باشد تا از یک سو از حضور افرادی که دچار ضعف های شخصیتی و اخلاقی هستند در کسوت معلمی پیشگیری کنند و از سوی دیگر ضمن نظارت بر رفتار و عملکرد شاغلان و معلمان حاضر، ایشان را به خودسازی و اصلاح خویش برانگیزانند و در همه حال، رشد مهارتی و توجه به آداب تربیتی را از ایشان مطالبه کنند.
کاربست برنامه گفت وشنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۹
145 - 162
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اجرا و سنجش میزان اثربخشی «برنامه آموزشی گفت و شنودی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان»، به روش روایی هنرمحور انجام شد. ده تن از دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی را تجربه و داده های خود را در کارپوشه های شخصی ثبت کردند. به منظور سنجش میزان اثربخشی برنامه، نخست کارپوشه دانشجو-معلمان مجموعاً توسط پنج تن از صاحب نظران موضوعی در حوزه هنر که با روش «نمونه گیری هدفمند» انتخاب شده بودند ارزیابی شدند. سپس پژوهشگر به ارزیابی کارپوشه ها پرداخت. با استناد به داده های موجود در کارپوشه هر یک از دانشجو-معلمان، نشانه های اثربخش بودن یا نبودن تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک در ارتقای ادراک زیباشناختی، با در نظر گرفتن چهار مقیاس چهار رتبه ای (بسیار زیاد، زیاد، محسوس و ناچیز) مورد قضاوت نهایی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند برنامه آموزشی ویژه پرورش ادراک زیباشناختی مبتنی بر تعلیم و تربیت گفت وشنودی، با تکلیف های یادگیری آرتاگرافیک، ب ه خوبی از سوی دانشجو-معلمان مورد پذیرش واقع شد و توانست ادراک زیباشناختی دانشجو-معلمان را در این ابعاد افزایش دهد: دقت به جنبه های فرمال؛ توان بازنمایی و رمزگذاری جنبه ای از تجربه های زیسته در آثار هنرهای بصری و مسئولیت پرده برداشتن یا رمزگشایی از آن با شرحی به شکل مکتوب و شفاهی؛ قدرت ابراز خویشتن و تبدیل احساسات به کلمات؛ تأمل و واکاوی خویشتن؛ تعامل و درک جهان دیگران.
بررسی و تحلیل مهارت تندخوانی به عنوان مرحله ای از مهارت خواندن در فارسی و ضرورت آموزش آن به معلمان ابتدایی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث محوری در درس فارسی دوره ابتدایی، آموزش مهارت خواندن به دانش آموزان است. مهارت خواندن، نقش به سزایی در یادگیری و پیشرفت تحصیلی و رشد علمی وشخصیتی دانش آموزان دارد. مهارت تندخوانی به عنوان سطح پیشرفته و بسیار موثر از مهارت خواندن نقش بسزایی در دریافت معنا از متن و درک مطلب دارد و به عنوان سطح پیشرفته ای از مهارت خواندن قلمداد می گردد. این تحقیق بر آن است تا رابطه بین تندخوانی و آموزش مهارت خواندن را در درس آموزش زبان فارسی برای دانش آموزان ابتدایی را مورد بررسی قرار دهد. برای رسیدن به این هدف منابع و متون آموزشی و اسناد فرادستی و مقالات و پژوهش های انجام شده در این راستا به صورت فراتحلیل مورد بررسی و پژوهش قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که تندخوانی به عنوان سطحی از آموزش مهارت خواندن وابستگی و پیوستگی جدی با آموزش زبان فارسی به ویژه در دوره دوم ابتدایی دارد و می بایست به عنوان بخشی از کار آموزش مورد توجه آموزگاران قرار گیرد. در بخش پایانی مقاله، چالش ها و موانع و واقعیت های موجود و پیشنهاداتی که در خصوص محقق نشدن این هدف موثر هستندمورد بحث وبررسی قرار گرفته است.
بررسی عدالت تربیتی در اسناد بالادستی آموزش وپرورش
حوزه های تخصصی:
عدالت یکی از مهم ترین محورهای حکمرانی در گام دوم انقلاب اسلامی است. اجرای عدالت امری فرایندی و دارای مؤلفه های مختلفی ازجمله تربیت انسان عدالت خواه است. از آنجایی که اساساً رسالت آموزش وپرورش تربیتی بوده، رویکرد عادلانه به تربیت مطابق با محور حکمرانی انقلاب اسلامی ضروری است. هدف پژوهش حاضر بررسی جایگاه عدالت در اسناد بالادستی آموزش وپرورش، با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفهوم عدالت در قالب عدل مهدوی، عدالت گستری جهانی، عدالت اخلاقی، آموزشی، توزیعی، اقتضایی و جنسیتی در محورهای مختلف اسناد به کاررفته، و عدالت تربیتی با رویکرد حقوقی مورد بررسی قرار گرفته، و زیرنظام های سند تحول، ارتباط معناداری با مفهوم عدالت در اهداف سند برقرار نکرده است. هرچند گرایش به عدالت امری فطری است؛ اما فهم، بینش و کنش عادلانه نیازمند آموزش و تربیت و نقشه راه اجرایی است. پیشنهاد شده است که سند تحول بنیادین با تمرکز بر تربیت انسان عدالت پرور مورد بازنگری قرار گیرد و برنامه جامع تربیتی در ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری تدوین و عملیاتی گردد. اصل عدالت می تواند بر همه شئون نظام تعلیم وتربیت تأثیرگذار باشد و در فرایندهای آن نقش مهمی ایفا کند.
چالش های رسانه های دیجیتالی در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و ارائه راهکارهای پیشگیرانه آن
منبع:
آموزش پژوهی دوره ۱۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
24 - 36
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی چالشهای رسانه-های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان دوره ابتدایی و راهکارهای پیشگیرانه آن است. روش پژوهش حاضر، کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی (تحلیل محتوای کیفی) و استنتاجی است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است و اسناد مورد تحلیل شامل کتب، پایان نامه، مقالات و پیشینه مطالعاتی است. یافته های پژوهش نشان داد؛ مهمترین چالش های رسانه های دیجیتال در تربیت اخلاقی دانش آموزان شامل هنجارشکنی، قانون گریزی، تزلزل جایگاه تربیتی والدین و مربیان، سست شدن فضایل تربیتی و اخلاقی، روزمرگی و نابودی تفکر انتقادی، توجه به نیازهای لوکس و غیر ضروری، نقض حریم خصوصی است. همچنین نظارت بر استفاده بهینه از رسانه های دیجیتال (شامل تعیین چارچوب محدودکننده و تقویت تعاملات بین فردی و گروهی)، ایجاد چهره ای الگویی در استفاده منطقی از رسانه ها (شامل مدیریت زمان و میزان استفاده، مدیریت و نظارت بر محتوای رسانه ها، حفظ حریم خصوصی)، پرهیز از معصوم پنداری رسانه ها ، پرورش مهارت تفکر انتقادی و فراگیری سواد رسانه ای مهمترین راهکارهای پیشگیرانه آن است. در پایان می توان چنین نتیجه گیری کرد؛ اگر رسانه های دیجیتال نتوانند همسو با اهداف تربیت اخلاقی نهاد آموزش و پرورش به پرورش کودکانی اخلاق مدار، آگاه، توانمند و مسئولیت پذیر بپردازد در آینده قبول صلاحیت های آن از سوی گروه های مرتبط ذینفع (خانواده ، مدرسه و جامعه) زیر سؤال خواهد رفت.
طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
77 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق طراحی و اعتباریابی الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل بود. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته و از نظر شیوه اجرا اکتشافی بود. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه ساختاریافته و نظریه داده بنیاد استفاده شده است. جامعه آماری بخش کیفی اساتید دانشگاهی و صاحب نظران حوزه مشاوره مدرسه و علوم تربیتی بودند که تعداد 15 نفر از آن ها بر اساس اصل اشباع نظر به صورت نظری هدفمند انتخاب شدند. جامعه آماری در بخش کمی نیز کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 1403-1402 به تعداد 2600 نفر بودند که بر اساس جدول مورگان 335 نفر از آن ها بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته منتج از مفاهیم پالایش شده به دست آمده از کدهای اولیه بودند. مجموعه داده های به دست آمده بعد از طی فرآیند مستمر کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در قالب 156 کد باز، 146 مفهوم، 12 مقوله و 6 طبقه بر اساس رویکرد سامان مند سازمان دهی شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی بهبود نقص توجه و بیش فعالی در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر اردبیل تحت مقولات ویژگی های فردی و روان شناختی، مهارت های حرکتی، مهارت های اجتماعی، اختلال نقص توجه، راهبردهای آموزشی در سطح فردی، راهبردهای آموزشی در سطح بین فردی و ارتباطی، مداخلات دارویی و تغذیه ای، مداخلات فیزیولوژیکی و رفتاری، کنترل روان شناختی، تقویت توانایی های حرکتی و جسمانی، رشد روان شناختی و مشارکت اجتماعی دسته بندی و از نظر اعتباریابی برازش شدند (p<0.05). درنهایت پیشنهاد می شود از نتایج یافته های این پژوهش به عنوان یک راهنما و مسیر کلی برای بهبود نقص توجه و بیش فعالی توسط متخصصان در مدارس و نیز در سایر مراکز همچون مراکز خدمات روان شناختی، کلینیک های مشاوره و روان درمانی، مراکز بهزیستی، دانشگاه ها و ... متناسب با موقعیت ها و زمینه های موجود استفاده شود.
تأملی بر مهارتهای نوشتن در کودکان با تکیه بر داستان فلسفی سوکی و راهنمای آن ( رهیافتی آموزشی بر اساس برنامه فلسفه برای کودکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
29 - 48
حوزه های تخصصی:
نوشتن مهارتی است که نه تنها به تفکر بلکه به مهارتهایی نیز وابسته است. با نظر به این امر، پژوهش حاضر در پی دستیابی به مؤلفه ها و مهارتهای نوشتن در رمان سوکی و راهنمای آن (براساس برنامه فلسفه برای کودکان) به منظور تقویت توانایی نوشتن در کودکان بود. از این رو با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی و با رجوع به نظریات لیپمن و پژوهشهای مرتبط با نوشتن، در پی پاسخگویی به این سؤالات بود: مؤلفه های نوشتن در رمان سوکی و راهنمای آن کدام اند؟ و برای تقویت این مؤلفه ها و توانایی نوشتن کودکان از چه مهارتهایی می توان استفاده کرد؟ یافته ها نشان دادند که هدف از نوشتن، تولید و زایش فکر در قالب کلمات است. بر این اساس یکی از رسالتهای نظام آموزشی هر کشور آموزش مهارتهای نوشتن است، مهارتهایی چون تعاریف، شبیه سازی، طبقه بندی، تدوین شفاف مفاهیم، مشق ذهنی، مرتبط ساختن، تمثیل، قصه گویی، کشف ابهامات، بیان تجربه، ارائه دلیل و استدلالات که ضمن تقویت مؤلفه های مطرح نوشتن (رابطه هنر با تجربه، معنا، روابط زیبایی شناسانه، توجه، تجربه، ترجیحات و درستیها)، به دانش آموزان کمک کند تا با استفاده از این مهارتها بتوانند به نوشتنی برمبنای زیبایی شناسی و استدلال دست یابند. همچنین نتایج نشان داد که با به کارگیری مهارتهای استنباط شده در این پژوهش و اعمال آن در کتابهای درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول، دانش آموزان می توانند بر عجز خود در نوشتن فائق آیند.
طراحی برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف اصلی این پژوهش، واکاوی عناصر برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی بود. روش ها این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد بود. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه اعضای هیئت علمی و معلمان متخصص در زمینه قصه گویی و ادبیات کهن فارسی است که در دانشگاه فرهنگیان استان گلستان تدریس می کنند. شیوه انتخاب آن ها هدفمند، از نوع گلوله برفی بوده است. درمجموع با 21 نفر مصاحبه شد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله به شیوه کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحقیق در قالب مدل پارادایمی و مدل مفهومی بدین صورت شکل گرفت: اهداف ، محتوای درس فارسی ، روش های یاددهی-یادگیری ، نقش معلم ، ارزشیابی ، منابع تخصصی آموزش فارسی با رویکرد قصه گویی ، فضا ، مهارت های ارتباطی ، یادگیری مفهومی فارسی و نتایج تربیتی (شکل گیری هویت دانش آموزان در فرایند قصه گویی، رشد مهارت های زبانی، فراهم آوردن تجربه یادگیری فعال و خلاق همراه با پیشرفت تحصیلی، تقویت حافظه شنیداری و دیداری، تقویت سخنوری، افزایش سطح عمومی یادگیری درس فارسی و پیشرفت تحصیلی). نتیجه گیری: در پایان یافته ها و نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت و بر مبنای آن ها، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه درسی آموزش فارسی مبتنی بر رویکرد قصه گویی در دوره ابتدایی ارائه شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در مدرسه در ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی بود. روش ها : این پژوهش کاربردی به صورت آمیخته و با روش های تحلیل مضمون و توصیفی- پیمایشی انجام شده است. داده ها با ابزار پرسشنامه و مطالعه کتابخانه ای گرداوری و مورد تحلیل قرار گرفت. نمونه لازم در مرحله اول به صورت هدفمند و در مرحله دوم به صورت تصادفی خوشه ای تک مرحله ای تعداد 252 نفر مدیر و معلم انتخاب شدند. جمع آوری داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته انجام شد؛ بدین صورت که ابتدا با مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق تعدادی از عوامل اثرگذار بر سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان استخراج شد؛ سپس از نمونه اول خواسته شد دیگر عوامل مد نظر خود را فهرست کنند. این فرآیند تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. روایی پرسشنامه به وسیله متخصصان فن، تأیید و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی ضریب 92/0 برای آلفای کرونباخ به دست آمد. سپس پرسشنامه در اختیار نمونه دوم قرار گرفت تا اهمیت گویه های این پرسشنامه بر ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان، بر اساس نظر مدیران و معلمان تعیین شود. یافته ها: تعیین مؤلفه های اصلی به کمک آزمون تحلیل عاملی اکتشافی به روش تجزیه مؤلفه های اصلی و چرخش واریماکس نشان دهنده چهار عامل مشخص به عنوان عوامل اثرگذار در مدرسه در ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان بود و شاخص های مطلوب به دست آمده از تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده روایی این ابزار بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل قابل ارزیابی ایجاد و ارتقای سواد عاطفی اجتماعی دانش آموزان در چهار مؤلفه اصلی شامل شایستگی های عاطفی اجتماعی مدیران، شایستگی های عاطفی اجتماعی معلمان، جو عاطفی اجتماعی مدرسه و کلاس و برنامه های رسمی و غیررسمی ارتقای سواد عاطفی اجتماعی قرار می گیرد که این عوامل می تواند راهنمای کارشناسان، پژوهشگران، برنامه ریزان آموزشی و سیاست گذاران تعلیم و تربیت، جهت استقرار یک سیستم یادگیری عاطفی اجتماعی و ارزیابی آن باشد.
ارزیابی درونی گروه آموزش زبان ع ربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم
حوزه های تخصصی:
ارتقای کیفیت در هر نظام آموزشی مستلزم آگاهی از نقاط قوت و ضعف و تعیین فاصله از اهداف مشخص شده است. فرایند ارزیابی درونی قادر است ضمن مشخص نمودن نقاط قوت و ضعف، با تحلیل نتایج و ارائه راهکارهای مناسب، نظام آموزشی را در جهت اهداف موردنظر به پیش ببرد. هدف اصلی از پژوهش حاضر، توصیف دقیق وضعیت موجود گروه آموزش زبان عربی پردیس حضرت معصومه (س) دانشگاه فرهنگیان قم، وضعیت آرمانی، شناسایی نقاط قوت و ضعف گروه و ارائه راهکارهای مناسب جهت رسیدن به وضعیت آرمانی است. جامعه آماری موردمطالعه در پژوهش حاضر شامل 3 زیر جامعه (مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان کارشناسی) است. مجموعه ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در انجام پژوهش، پرسشنامه های مربوط به مدیر گروه، اعضاء هیأت علمی و دانشجویان است. قضاوت در خصوص مؤلفه های مورد سنجش در این پژوهش در چهار سطح عالی، خوب، متوسط و ضعیف انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از میان عوامل شش گانه مورد ارزیابی گروه، چهار عامل (اهداف، جایگاه سازمانی، مدیریت و تشکیلات گروه)، (دانشجویان)، (راهبردهای یاددهی – یادگیری) و (رشته های تحصیلی و برنامه های درسی) در وضعیت خوب و دو عامل (استادان) و (امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی) در وضعیت متوسط قرار دارند. وضعیت کیفی کلی گروه با تحقق 65.73 درصد از اهداف موردنظر در عوامل شش گانه مورد ارزیابی، در سطح خوب قرار دارد.
تحلیل ساحت علمی فناوری کتاب علوم تجربی ؛ چشم اندازی نو به سند تحول
حوزه های تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف این پژوهش تحلیل بعد علمی-تکنولوژیکی کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی است. اهداف تحقیق شامل توسعه تفکر انتقادی، مهارت های حل مسئله و خلاقیت در بین دانش آموزان است. این تحقیق در پی یافتن پاسخ به این سوال است که آیا کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی به نحوی طراحی شده است که بتواند با استفاده از فناوری های نوین و ابزارهای مختلف، دانش علمی را ترویج کند و دانش آموزان را به انجام تحقیق و آزمایش علمی تشویق کند؟ روش ها : در این پژوهش، برای ارزیابی ساحت علمی-فناوری در ابعاد «عملی» و «نظری-عملی»، از روش تحلیل کیفی بهره گرفته شد. شاخص های تحلیل موردنظر عبارتند از: توسعه مهارت های تفکر انتقادی، مهارت های حل مسئله، خلاقیت و نوآوری، استفاده از فناوری های نوین و فرصت تحقیق و آزمایش. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که کتاب مورد نظر بر پیشبرد دانش علمی و تقویت مهارت های تفکر نقادانه، با بهره گیری از فناوری های نوین و ابزارهای متنوع تمرکز دارد. علاوه بر این، فرصت هایی را برای دانش آموزان به منظور مشارکت فعال در پژوهش ها و آزمایش های علمی مهیا می سازد که به تعمیق درک آن ها از مفاهیم علمی کمک شایانی می کند. نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که کتاب علوم تجربی پایه چهارم ابتدایی با استفاده از ابزارهای متنوع، به طور مؤثری مهارت های تفکر انتقادی، حل مسئله و خلاقیت دانش آموزان را تقویت می کند. یافته های این مطالعه می تواند به بهبود محتوای آموزشی و ارتقای کیفیت آموزش علوم تجربی در مقطع ابتدایی کمک کند.
اثربخشی درمان یکپارچه حسی-حرکتی بر خودپنداره و احساس تنهایی در دانش آموزان دختر پایه ششم دارای اختلال یادگیری شهرستان جهرم
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
35 - 50
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اختلالات یادگیری از جمله مشکلات شایع در کودکان است که عدم تشخیص و درمان به موقع آن آسیب جدی به زندگی حال و آینده کودک وارد می کند. این پژوهش با هدف اثربخشی درمان یکپارچه حسی-حرکتی بر خودپنداره و احساس تنهایی در دانش آموزان دختر پایه ششم دارای اختلال یادگیری شهرستان جهرم انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه ششم ابتدایی شهرستان جم در سال 1401 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر انتخاب و در دو گروه مساوی 15 نفری جایگزین شدند. درمان یکپارچگی حسی-حرکتی طی 8 جلسه به صورت گروهی و هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش اعمال شد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودپنداره (ساراسوت، 1999) و پرسشنامه احساس تنهایی (راسل و همکاران، 1980) استفاده شد. داده ها با روش های آمار توصیفی، آزمون پیش فرض های آماری و تحلیل کوواریانس با نرم افزار آماری SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان درمان یکپارچه حسی-حرکتی بر افزایش خودپنداره (54/38=F، 014/0=P، 607/0=η) و کاهش دشواری در تنظیم هیجان (79/28=F، 013/0=P، 625/0=η) آزمودنی های گروه آزمایش در مرحله پس آزمون اثربخش بوده است (05/0>P).نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر بهبود سازه های شناختی-رفتاری در دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری مؤثر است و درمانگران و مشاوران مدارس می توانند جهت بهبود عملکرد روانی-اجتماعی این کودکان از تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی استفاده نمایند.
پیش بینی اضطراب تحصیلی بر اساس طرحواره های شناختی ناسازگار و ادراک از محیط مدرسه در دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
69 - 85
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اضطراب و سطوح بالای آن علاوه بر مشکلات روانشناختی، می تواند بر مسائل آموزشی و تحصیلی دانش آموزان نیز تأثیرگذار باشد. این پژوهش با هدف پیش بینی اضطراب تحصیلی براساس طرحواره های شناختی ناسازگار و ادراک از محیط مدرسه در دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول انجام شد.روش شناسی پژوهش: پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول عالی شهر واقع در استان بوشهر در سال تحصیلی 1401-1400 بود. با نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای تعداد 234 نفر انتخاب شد و به ابزارهای پژوهش شامل مقیاس اضطراب تحصیلی (ساراسون، 1957)، طرحواره ناسازگار فرم کوتاه (یانگ، 2005) و مقیاس ادراک از محیط مدرسه (جنتری و همکاران، 2002) پاسخ دادند. داده ها با روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره و نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.یافته ها: یافته ها نشان داد که بین نمره کل ادراک از محیط مدرسه و هر یک از ابعاد آن با اضطراب تحصیلی دانش آموزان پسر همبستگی منفی و معناداری وجود دارد (05/0>P). این رابطه بین نمره کل طرحواره ناسازگار اولیه و هریک از ابعاد آن با اضطراب تحصیلی دانش آموزان پسر مثبت و معنادار بود (05/0>P). ضرایب رگرسیون به روش ورود همزمان نیز نشان داد 33 درصد واریانس اضطراب تحصیلی فراگیران براساس دو متغیر پیش بین قابل تبیین می باشد.نتیجه گیری: با توجه به نتایج ضرورت داد برنامه ریزان و کارشناسان حوزه روانشناسی و علوم تربیتی، به مسائل روانشناختی و نقش آن ها در عملکردهای تحصیلی دانش آموزان توجه مبذول دارند.
واکاوی نیازهای اخلاقی کودکان بر اساس نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
14 - 32
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف واکاوی نیازهای اخلاقی کودکان ، با روش کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد به رویکرد نظامند است. برای گردآوری داده های کیفی، با 12 نفر از متخصصان تعلیم و تربیت در حوزه ی کودکان، با نمونه گیری هدفمند مصاحبه صورت پذیرفت. روش نمونه گیری تا جایی ادامه یافت که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با اعضای نمونه به اشباع نظری رسید. به منظور تعیین روایی محتوایی از نظر خبرگان و برای سنجش پایایی، از ضریب هولستی(0/818) بهره گرفته شد. با استفاده از نتایج تجزیه و تحلیل محتوای مصاحبه ها ، نیازهای اخلاقی کودکان شناسایی و طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری، کدگذاری انتخابی، مدل نیازهای اخلاقی کودکان در قالب 6 مقوله اصلی و شرایط علی، پدیده محوری، راهبردها، شرایط واسطه ای، شرایط مداخله گر، و پیامدهای مدل نیازهای اخلاقی، جهت بهره برداری در مدرسه، خانواده و جامعه ارائه گردید. نیازهای اخلاقی کودکان ( نیازهای اخلاقی روح و روان خود، نیازهای اخلاقی در رابطه با خانواده ، نیازهای اخلاقی در رابطه با آینده، نیازهای اخلاقی در رابطه با طبیعت، نیازهای اخلاقی در رابطه با جامعه، نیازهای اخلاقی در رابطه با خالق هستی)بسیار حائز اهمیت بوده و در شکل گیری شخصیت بزرگسالی کودک و در نهایت سلامت جامعه مؤثر می باشد. پرورش در مدرسه، در خانواده و در جامعه در راستای مؤلفه اصلی نیازهای اخلاقی و نشانگان آن ها در نظر گرفته شود.
مطالعه ای بر تاثیر شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی در دانش آموزان (مدل سازی معادلات ساختاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
61 - 73
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحلیل شبکه های اجتماعی به عنوان یک تکنیک کلیدی و مهم در علوم ارتباطات اجتماعی، همانند یک موضوع محبوب در زمینه تفکر و مطالعه پدیدار شده است. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش پیش بینی کننده شبکه های اجتماعی و روابط عاطفی اینترنتی بر سلامت روان و کیفیت زندگی دانشجویان انجام شد.روش پژوهش: مطالعه مقطعی حاضر در سال 1401 بر روی 350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی البرز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. داده ها با استفاده از پنج پرسشنامه وضعیت اجتماعی-اقتصادی، شبکه های اجتماعی، روابط عاطفی اینترنتی، استرس، اضطراب، مقیاس افسردگی (DASS-21)، کیفیت زندگی و چک لیست مشخصات دموگرافیک جمع آوری شد. داده ها در نرم افزارهای SPSS-25، PLS-3 و Lisrel-8.8 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: با توجه به تحلیل مسیر، امتیاز DASS-21 دارای بیشترین ارتباط علی مثبت و معنادار با روابط عاطفی اینترنتی در مسیر مستقیم (B = 0.22) و بیشترین ارتباط منفی با وضعیت اجتماعی-اقتصادی (B = - 0.09) بود. کیفیت زندگی بالاترین ارتباط علی منفی با نمره DASS-21 در مسیر مستقیم (B = - 0.26) و بالاترین ارتباط مثبت با وضعیت اجتماعی-اقتصادی در مسیر غیرمستقیم (B = 0.02) داشت. میانگین مدت زمان استفاده از شبکه های اجتماعی (B ≈ − 0.07) و روابط عاطفی اینترنتی (B≈ - 0.09) بیشترین ارتباط منفی را با کیفیت زندگی داشتند.نتیجه گیری: استفاده از اینترنت و شبکه های مجازی، روابط عاطفی اینترنتی و وضعیت نامطلوب اجتماعی-اقتصادی با نمرات بالاتر DASS-21 و کاهش کیفیت زندگی در دانش آموزان همراه بود.
مقایسه تاثیر بازی های دیجیتالی و غیر دیجیتالی در اضطراب دانش آموزان پایه اول ابتدایی درس فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو در علوم تربیتی سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
123 - 136
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: استفاده مداوم از بازی های دیجیتالی می تواند در دانش آموزان اضطراب ایجاد نماید. هدف از پژوهش حاضر مقایسه تأثیر بازی های دیجیتال با غیر دیجیتال بر اضطراب درس فارسی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی بر اساس هدف کاربردی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان کلاس اول ابتدایی شهر تهران بود. با توجه به حجم بالای جامعه برای انتخاب نمونه آماری از روش در دسترس استفاده شد، بدین صورت که تعداد 30 نفر انتخاب و بعد از انجام پیش آزمون به صورت تصادفی در دو گروه مساوی بازی های دیجیتال و غیردیجیتال طبقه بندی شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون زوجی نشان داد اثر مداخله بازی های دیجیتال و غیردیجیتال بر اضطراب (001/0=p) و یادگیری درس فارسی (001/0=p) شرکت کنندگان معنی دار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش به نظر می رسد استفاده از بازی های دیجیتال روش سودمند برای کاهش اضطراب دانش اموزان مدارس ابتدایی می باشد.
واکاوی تجارب روانی- اجتماعی دانش آموزان کنکوری در قرنطینه خانگی بیماری کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
185 - 202
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، واکاوی تجارب روانی- اجتماعی دانش آموزان کنکوری در قرنطینه خانگی به دلیل شیوع ویروس کرونا بوده است. پژوهش حاضر کیفی و از نوع پدیدارشناسی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان سال دوازدهم شهرستان سبزوار در سال 1399 بودند که تجربه زندگی در قرنطینه خانگی را (در 2 ماه گذشته) داشتند. تعداد 25 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع اطلاعاتی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و به صورت غیر حضوری گرد آوری و با روش هفت مرحله ای کلایزی تجزیه و تحلیل شدند. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر، 27 مفهوم از تجربیات و نگرشهای دانش آموزان کنکوری در قالب شش مقوله فرعی مهارتهای زندگی، هوش معنوی، اضطراب تحصیلی- اقتصادی، ترس از مرگ خود و عزیزان، احساس تنهایی و دلتنگی و وسواسهای فکری- عملی و دو مقوله اصلی رشد مهارتهای اجتماعی- شناختی و فشارهای روانی- عاطفی طبقه بندی شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که قرنطینه خانگی به دلیل شیوع بیماری کووید-19 پیامدهای مثبت و منفی برای دانش آموزان کنکوری داشته است. از این رو، والدین و مشاوران مدارس لازم است ضمن تأکید بر جنبه های مثبت این پدیده، با ارائه راهکار های علمی و عملی مؤثر دانش آموزان کنکوری را در زمینه حل مشکلات شان یاری دهند.
اثر خودافشایی استادان بر کسب دانش دانشجو- معلمان در فضای آموزش الکترونیک؛ نقش حضور اجتماعی و رابطه رضایت بخش استاد- دانشجومعلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵۷
169 - 184
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر خودافشایی بر کسب دانش دانشجویان با تأکید بر نقش حضور اجتماعی و رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو در میان دانشجو- معلمان با ارائه الگویی پیشنهادی بود. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و بر حسب روش توصیفی است که با به کارگیری پرسشنامه بومی سازی شده و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز گرد آوری شدند. در این پژوهش از پرسشنامه ای با چهار مؤلفه خودافشایی، رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو، حضور اجتماعی و دانش کسب شده استفاده شده است. پایایی این ابزار با روش همسانی درونی و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. همچنین، از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی، روایی ابزار تأیید شد. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان گروههای آموزش زبان، آموزش ادبیات فارسی، آموزش ریاضی، آموزش ابتدایی و پیش دبستان دانشگاه فرهنگیان شهر کرمان در سال تحصیلی 1400- 1399 بود که تعداد آنها 2300 دانشجو در دو دانشکده پردیس خواجه نصیرالدین طوسی و پردیس شهید باهنر کرمان بود. داده های مورد نیاز برای انجام دادن پژوهش با به کارگیری روش نمونه گیری تصادفی ساده و بر اساس جدول مورگان از میان 330 نفر از این دانشجو- معلمان به دست آمدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش الگویابی معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار SmartPLS انجام شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان داد که خودافشایی بر رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو و همچنین حضور اجتماعی دانشجو- معلمان تأثیر مثبت و معنادار دارد. حضور اجتماعی دانشجو- معلمان نیز بر ایجاد رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو تأثیر مثبت و معنادار دارد. همچنین کسب دانش دانشجو- معلمان با رابطه رضایت بخش استاد- دانشجو تحت تأثیر قرار می گیرد.