معصومه بشیر گودرزی

معصومه بشیر گودرزی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روش تدریس معکوس و آموزش مبتنی بر روش تدریس مشارکتی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بهزیستی تحصیلی دانش آموزان تدریس مشارکتی تدریس معکوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
هدف پژوهش، مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روش تدریس معکوس و روش تدریس مشارکتی بر بهزیستی تحصیلی در درس شیمی یک دانش آموزان دختر پایه دهم (دوره دوم متوسطه) بود. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (پایه دهم) شهر تهران بود که با روش نمونه گیری در دسترس، 90 نفر از آنان بر اساس معیارهای ورود انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه مساوی آزمایش و گواه قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش اول تحت آموزش تدریس به شیوه معکوس در 8 جلسه 75 دقیقه ای و دانش آموزان گروه آزمایش دوم تحت آموزش به شیوه تدریس مشارکتی در 8 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه بهزیستی تحصیلی تومنین- سوینی و همکاران (2012) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته انجام شد. نتایج نشان دهنده این بود که آموزش مبتنی بر روش تدریس معکوس و آموزش مبتنی بر روش تدریس مشارکتی بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان در مرحله پس آزمون و پیگیری اثر معنادار داشته اند (001/0 P<). اما تفاوت معناداری بین اثربخشی دو گروه وجود نداشته است (05/0<p) بر این اساس، برای افزایش میزان بهزیستی تحصیلی دانش آموزان می توان از آموزش مبتنی بر روش تدریس معکوس و آموزش مبتنی بر روش تدریس مشارکتی به عنوان مداخلات اثربخش استفاده کرد.
۲.

مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر روش تدریس معکوس و آموزش مبتنی بر روش تدریس مشارکتی بر میزان یادگیری خودراهبر دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دانش آموزان یادگیری خودراهبر یادگیری مشارکتی یادگیری معکوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
با توجه به تغییر شیوه های آموزش از معلم محوری به دانش آموز محوری، و وجود خلا در الگوهای آموزش دانش آموز محور، این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی برروش تدریس معکوس و روش تدریس مشارکتی بر یادگیری خودراهبر در درس شیمی یک دانش آموزان دختر  پایه دهم (دوره دوم متوسطه) انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه (پایه ی دهم) یک منطقه از شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۲ – ۱۴۰۱ بود که تعداد آنها 600 نفر بود. حجم نمونه بر اساس جدول کوهن برآورد گردید. با روش نمونه گیری در دسترس 90 نفر از دانش آموز دختر پایه دهم  بر اساس معیارهای ورود انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه مساوی آزمایش و گواه قرار گرفتند (هر گروه 30 نفر). دانش آموزان گروه آزمایش اول تحت آموزش یادگیری به شیوه معکوس در 8 جلسه 75 دقیقه ای و دانش آموزان گروه آزمایش دوم تحت آموزش به شیوه یادگیری مشارکتی در 8 جلسه 75 دقیقه ای قرار گرفتند و گروه کنترل هیچگونه مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه یادگیری خود راهبر فیشر و همکاران (2001) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته و آزمون  تعقیبی بونفرونی انجام شد. نتایج نشان دهنده این بود که بین اثربخشی آموزش مبتنی برروش تدریس معکوس و روش تدریس مشارکتی بر یادگیری خودراهبر دانش آموزان تفاوت معنادار وجود دارد (0/01≥P ) و اثر گذاری آموزش مبتنی بر یادگیری معکوس نسبت به آموزش مبتنی بر یادگیری مشارکتی بر میزان یادگیری خودراهبر در دانش آموزان در درس شیمی یک بیشتر بوده است. بنابراین، برای بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان می توان با برنامه ریزی ها و به کارگیری تدابیر وبرگزاری کلاس های آموزشی  به شیوه یادگیری معکوس و مشارکتی میزان یادگیری خودراهبر را در آنها تقویت نمود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان