مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
یادگیری مغز محور
منبع:
تدریس پژوهی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
149 - 132
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر ارائه روش تدریس آموزش خواندن در دبستان، بر اساس نظریه یادگیری مغزمحور و مقایسه اثر بخشی آن با روش رایج کلی کلمه آموزی است. روش: طرح تحقیق، طرح آزمایشی از نوع پس آزمون با گروه کنترل معادل بود. جامعه مورد مطالعه فراگیران پایه ی پیش دبستانی، شهر مشهد بودند. نمونه پژوهش 50 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند پس از اجرای تست هوش وکسلر ِکودکان و بررسی پرونده بهداشتی آنان جهت اطلاع از سلامت بینایی، شنوایی و تاریخ تولد آن ها، در دو گروه همگن قرار گرفتند. گروه ها به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل انتساب شدند. سپس روش آموزش مغز محور برای شروع خواندن با استفاده از بسته ی آموزشی محقق ساخته بر روی گروه آزمایش و روش کلی کلمه آموزی (روش رایج) بر روی گروه دیگر به اجرا درآمد. برای جمع آوری اطلاعات، از آزمون تشخیصی خواندن نیلی پور و شیرازی ) (Nilipour& Shirazi, 2011 و برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داده است که روش آموزش خواندن بر اساس روش مغز محور نسبت به روش رایج، به طور معنی داری بر بهبود عملکرد خواندن (05/0≥P، 04/74=F)، دقت خواندن (05/0≥p، 19/94=F)، سرعت خواندن (05/0≥p ، 16/17=F) و همچنین در درک مطلب خواندن فراگیران (05/0≥P، 26/11=F) تاثیر داشته است. بنابراین روش آموزش مغز محور می تواند بر بهبود روش های آموزش خواندن در مرحله شروع خواندن تاثیر بیشتری داشته باشد.
تاثیر آموزش بر مبنای الگوی یادگیری مغز محور (بارش مغزی) بر میزان یادگیری و یادداری مهارت های فن آورانه در دانش آموزان
منبع:
آموزش پژوهی دوره دوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۷)
9 - 24
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تأثیر آموزش درس کار و فناوری بر اساس الگوی یادگیری مغز محور بر میزان یادگیری و یادداری و مهارت های فناورانه دانش آموزان با استفاده از روش شبه آزمایشی صورت پذیرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 294 نفر از دانش آموزان پایه هفتم شهر بیستون در سال تحصیلی 95-1394 است. حجم نمونه شامل 60 نفر می باشد که با استفاده از روش تصادفی ساده نمونه ها انتخاب شده اند. ابزار پژوهش شامل آزمون درسی مرتبط با میزان یادگیری کتاب کار و فناوری پایه هفتم در قالب 20 سؤال و همچنین پرسشنامه مهارت های فناورانه می باشد که به صورت محقق ساخته می باشد. به منظور بررسی روایی ابزار پژوهش، پژوهشگر از روش کسب اعتبار صوری استفاده نموده و به منظور سنجش پایایی نیز پیش آزمونی با 20 نمونه صورت گرفته و داده های حاصله با استفاده از روش آلفای کرونباخ تحلیل و پایایی ابزار پژوهش مناسب ارزیابی شده است. یافته های پژوهش نشان می-دهد که شیوه آموزشی مغز محور بر تمامی متغیرهای وابسته پژوهش شامل یادگیری مهارت فناوری اطلاعات و ارتباطات، مهارت های جستجو و جمع آوری داده ها، مهارت های کسب و کار و مهارت های اشتراک گذاری اطلاعات و همچنین یادداری مطالب درسی تاثیر معناداری دارد.
مقایسه اثربخشی یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
35 - 52
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برای موفقیت در روابط بین فردی به مهارت های اجتماعی نیازمندیم. احساسات مثبت و رضایت از خود حاصل موفقیت در این روابط است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی دانش-آموزان پسر پایه نهم متوسطه شهرستان بناب انجام گردیده است. روش: نوع پژوهش، نیمه آزمایشی با پیش آزمون -پس آزمون بود و جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان پسر پایه نهم متوسطه اول سال تحصیلی 1400-1399 شهرستان بناب تشکیل داده بودند. از بین این دانش آموزان 45 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. دانش آموزان به طور تصادفی در سه گروه 15 نفر به صورت دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. تعداد جلسات آموزشی، 15 جلسه ی 45 دقیقه ای برای هر کدام از گروه های آزمایش بود. جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه رشد مهارت های اجتماعی کرامتی (1386) صورت گرفت. اطلاعات به دست آمده توسط تحلیل کوواریانس و با نرم افزار SPSS-26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های به دست آمده از تحلیل کوواریانس نشان داد، کلاس های آموزشی در افزایش مهارت های اجتماعی گروه های آزمایش موثر بوده است. همچنین تفکر خلاق 2/39 درصد و آموزش مبتنی بر مغز 9/37 درصد واریانس نمرات مهارت های اجتماعی را تبیین کردند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که، آموزش یادگیری مغزمحور و تفکر خلاق تأثیر معنی داری (05/0>p) بر روی مهارت های اجتماعی گذاشته و موجب ارتقاء آن در گروه های آزمایش گردیده است. همچنین تأثیر تفکر خلاق در ارتقاء مهارت های اجتماعی بیشتر از یادگیری مغز محور بوده است.
تأثیر آموزش مبتنی بر مغزمحوری بر یادگیری ضرب و تقسیم دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر بیرجند
منبع:
آموزش پژوهی دوره هفتم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۲۸)
71 - 82
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر پژوهشگران شناختی در رابطه با آموزش ریاضی پژوهش های قابل توجّهی انجام داده و رویکرد شناختی را به عنوان یکی از رویکردهای مهم در آموزش مؤثر ریاضی معرفی نموده اند. به دلیل اهمیّت این رویکرد در این حوزه، پژوهش حاضر به بررسی تاثیر آموزش مبتنی بر رویکرد مغز محوری بر یادگیری ریاضی دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی می پردازد. برای این کار، 50 نفر از دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهر بیرجند به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند و مفهوم ضرب و تقسیم از کتاب ریاضی پایه چهارم ابتدایی انتخاب گردید. با استفاده از پژوهش های صورت گرفته در نحوه به کارگیری رویکرد مغز محوری برای آموزش ریاضی، روش آموزش مبتنی بر این رویکرد برای مفهوم ضرب و تقسیم طراحی شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون محقق ساخته ریاضی به عمل آمد و سپس برای گروه کنترل به روش معمول و برای گروه آزمایش براساس رویکرد مغز محوری، آموزش ارائه گردید. در پایان، پس آزمون ریاضی اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش ریاضی با رویکرد مغز محوری نسبت به روش معمول بر سطوح درک و فهم و کاربرد حیطه شناختی یادگیری و توجه و پاسخ دادن حیطه عاطفی یادگیری ریاضی دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
طراحی و اعتبارسنجی برنامه های درسی زیباشناسانه مغزمحور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۴
114 - 125
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر، طراحی و اعتبارسنجی برنامه های درسی زیبایی شناسانه مغزمحور بود. پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوای کیفی، نظام مقوله بندی قیاسی به واکاوی متون و پژوهش های بین المللی نو و بدیع در ارتباط با زیبایی شناسی مغز محور پرداخته است. حوزه پژوهش شامل کلیه منابع چاپی و الکترونیکی بوده با روش نمونه گیری هدفمند متوالی و از طریق ابزار فیش برداری، اطلاعات جمع آوری شده و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است و سپس مقوله های الگوی ارائه شده جهت اعتبارسنجی و بررسی برازش الگو، در اختیار تعدادی از متخصصان برنامه ریزی درسی و علوم مغز و اعصاب و علوم تربیتی قرار گرفته و نظرات اصلاحی آن ها پس از گرفتن ضریب توافق کاپای کوهن، در الگوی نهایی اعمال گردیده است. یافته ها نشان داد که مقوله های دارای اولویت بیشتر و بار عاملی بالا در این عناصر به ترتیب زیر بوده اند: عنصر هدف شامل: تجسم در یادگیری و تقویت مغز در تمام فعالیت ها. عنصر محتوا شامل: تشریح کارکرد مهارت های شناختی مغز، انعطاف پذیری مغز. عنصر استراتژی های یاددهی– یادگیری شامل: بالا بردن سطح انگیزش، فراهم کردن فرصت اندیشیدن. عنصر محیط شامل: محیط شاد، محیط یادگیری فعال، محیط زیبایی شناسانه. عنصر ارزشیابی شامل: توجه به تفاوت های فردی، استفاده از تکنیک مستمر و عملی است؛ بنابراین بنا به ضریب توافق متخصصان می توان گفت که الگوی ارائه شده جهت طراحی برنامه های درسی می تواند در بعضی دوره ها و در بعضی سنین مناسب باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۸
128 - 150
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مطالعه مقایسه اثربخشی آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی بر عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه سوم دارای اختلال ریاضی انجام گرفته است. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری آن دانش آموزان پایه سوم دارای اختلال ریاضی مرکز اختلالات یادگیری آموزش وپرورش سبزوار به تعداد 50 نفر در سال تحصیلی 1400-1401 بود که 45 نفر آز آن ها به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در سه گروه مساوی قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سنجش توانمندی های ریاضیات دانش آموزان پایه سوم تبریزی (1389) بود و گروه های آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای به تفکیک تحت آموزش یادگیری مغز محور و روش چند حسی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها به روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی تحلیل شد و نتایج حاکی از اثربخشی مثبت هر دو روش بر عملکرد ریاضی بود که اثربخشی روش یادگیری مغز هم در پس آزمون و هم در دوره پیگیری بیش از آموزش چند حسی بود (05/0>P). بر همین اساس می توان از این دو روش در جهت افزایش عملکرد ریاضی دانش آموزان با نقص یادگیری ریاضی استفاده نمود.