مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
راهبردهای یادگیری خودتنظیمی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه هوش هیجانی با باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی برعملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود.
مواد و روش ها: پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر بر روی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال تحصیلی 90-1389 صورت گرفت. 1300 دانشجو از میان همه دانشجویان به شیوه تصادفی طبقه ای به عنوان حجم نمونه مورد بررسی انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری، دو پرسش نامه هوش هیجانی Bar-on و راهبردهای انگیزشی برای یادگیری (Motivational strategies for learning questionnaire یا MSLQ) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون معنیداری همبستگی، آزمون 2c و مدلیابی معادلات ساختاری و شاخص های برازش مدل های ساختاری استفاده شد.
یافته ها: ضرایب مسیر مربوط به عامل روابط بین فردی و عامل همدلی معنیدار نبود. ضریب مسیر برای مؤلفه های شادمانی، واقع گرایی و مسؤولیت پذیری با باورهای انگیزشی معنیدار به دست نیامد. در تأثیر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی، تمام مسیرها معنیدار بودند و در تأثیر مؤلفه های هوش هیجانی و باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر عملکرد تحصیلی تمام مسیرها رابطه معنیداری را نشان دادند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش میتواند برای برنامه ریزان و پژوهشگران تعلیم و تربیت در جهت سرمایه گذاری و انجام مداخله در حیطه های مختلف هوش هیجانی، ارتقای عملکرد تحصیلی و راهبردهای انگیزشی سودمند باشد.
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خود تنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه اول متوسطه در درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی بود. جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان پایه اول متوسطه شهر همدان به حجم 4435 نفر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تعداد 60 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب و در سه گروه 20 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه های آزمایشی هر یک جداگانه به مدت 8 جلسه تحت آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(یک گروه تحت آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی و گروه دیگر تحت آموزش راهبردهای فراشناختی خودتنظیمی) قرار گرفتند. برای گردآوری داده ها از مقیاس ادراک فرد از شایستگی خود و نمرات درس زبان انگلیسی دانش آموزان در پایه سوم راهنمایی(پیش آزمون) و نمرات نوبت اول در پایه اول متوسطه(پس آزمون) استفاده شد. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون t در گروه های مستقل، اثر بخشی شیوه های مختلف آموزش را بر ادراک شایستگی نشان داد، ولی درباره تأثیر دو روش آموزشی بر پیشرفت تحصیلی در درس زبان انگلیسی نتایج حاصل از آزمون t در گروه های مستقل تنها برای روش آموزش راهبردهای شناختی خودتنظیمی معنا دار بود. همچنین نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک راهه مشخص کرد که بین میزان تأثیر آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی خودتنظیمی بر ادراک شایستگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی تفاوت معناداری وجود دارد، یعنی راهبردهای
بررسی رابطه بین ادراک از سبک های فرزندپروری با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، ایجاد و پرورش مهارت های یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان به یکی از اهداف آموزشی تبدیل شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ادراک از سبک های فرزندپروری با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بود. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد بودند. از جامعه آماری مذکور نمونه ای به حجم 352 نفر (30 درصد مرد و 70 درصد زن) به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده مقیاس، سبک های فرزندپروری بامریند و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، از روش های آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، تحلیل واریانس چندمتغیره) نیز استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که سبک فرزندپروری مستبدانه با راهبردهای شناختی و خودتنظیمی دارای رابطه منفی و معنی داری است اما بین سبک فرزندپروری مقتدرانه با راهبردهای شناختی و فراشناختی رابطه مثبت و معنی داری مشاهده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که فقط سبک فرزندپروری مقتدرانه سهم قابل ملاحظه ای در پیش بینی نمره راهبردهای خودتنظیمی و شناختی دارد. همچنین نتایج آزمون مانووا نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر از لحاظ سبک فرزندپروری مقتدرانه، راهبردهای شناختی و راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنی داری وجود دارد. اما بین دانشجویان گروه های آموزشی مختلف فقط از لحاظ راهبردهای خودتنظیمی تفاوت معنی دار بود. باید از نتایج این تحقیق والدین را آگاه نمود و سبک صحیح فرزندپروری را به صورت جزوه، کارگاه آموزشی، جلسات خاص و غیره به آن ها آموزش داد.
تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارپوشه الکترونیکی مجموعه ای از شواهد و مستندات دیجیتالی و الکترونیکی دانشجویان است که کوشش، پیشرفت و موفقیت تحصیلی آنها را در یک دوره آموزشی یا در یک درس نشان می دهد. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر به کارگیری کارپوشه الکترونیکی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده، جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی تشکیل داده اند که در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91 مشغول به تحصیل بودند.نمونه پژوهش هم شامل دو کلاس از مقطع کارشناسی ارشد بود که به صورت در دسترس انتخاب گردیده اند. تعداد دانشجویان هر کلاس 18 نفر، و کل تعداد نمونه 36 نفر بودند که به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شده اند. همچنین برای اندازه گیری راهبردهای یادگیری خودتنظیمی آزمودنی ها از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (1990) استفاده شده است. درابتدای ترم از هردو گروه در شرایطی یکسان پیش آزمونی به عمل آمد و سپس گروه آزمایش به مدت یک ترم در معرض متغیر مستقل قرار گرفت و درنهایت در پایان ترم جهت بررسی تغییرات حاصله پس آزمون بر روی هر دو گروه اجرا گردید. برای تحلیل داده های به دست آمده از روش تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها نشان داد که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که کارپوشه الکترونیکی یکی از ابزارهای یاددهی، یادگیری و سنجش است که در آن یادگیرندگان به فعالیت بیشتر ترغیب شده و درنهایت به موفقیت های بیشتری در یادگیری و مهارت های مربوط به آن نائل می شوند.
مدل یابی روابط بین باورهای هوشی، معرفت شناختی و انگیزشی با راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، باورهای معرفت شناختی و باورهای انگیزشی با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و بهروش تحلیل مسیر است. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز مختلف دانشگاه پیام نور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای به طور تصادفی انتخاب و به پرسش نامه خودگزارشی متشکّل از مقیاس های باورهای معرفت شناختی (شومر، 1993)، خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (پینتریچ و دی گروت، 1990)، باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006) و اهداف پیشرفت (میدلتون و میگلی، 1997) پاسخ دادند. یافته ها حاکی از آن است که مدل عِلّی مفروض پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 29 و 35 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. به طور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیر مستقیم نیز دارند. همچنین یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان به ویژه باورهای هوشی افزایشی می توانند با میانجی گری باورهای معرفت شناختی، اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها مؤثر باشند. لذا، ضروری است که زمینة لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
مدل پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان آموزش از دور بر اساس متغیرهای فردی باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف کلی پژوهش حاضر ارائه مدل پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان آموزش از دور از نوع آموزش ترکیبی بر اساس متغیرهای باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی است. روابط بین متغیرهای مطالعه در قالب یک مدل مفهومی پیشنهادی بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه پیام نور شهر اردبیل در سال تحصیلی 93-92 است. نمونه 280 نفری از دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز اردبیل با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. خرده مقیاس های خودکارآمدی، ارزش تکلیف، جهت گیری هدفی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از پرسش نامه استراتژی های خودانگیخته یادگیری پینتریچ و همکاران (1991) و برای سنجش عملکرد تحصیلی معدل کل دانشجویان به عنوان ابزار سنجش مورد استفاده قرار گرفت. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که داده ها با مدل مفهومی خوب برازش یافت و در مدل، خودکارآمدی و راهبردهای خودتنظیمی واسطه اثر جهت گیری هدفی (درونی و بیرونی) و ارزش تکلیف بر عملکرد تحصیلی هستند. در یک نتیجه گیری کلی اثرهای متغیرهای برون زا و درون زا در مدل آموزش ترکیبی می توان گفت که جهت گیری هدف درونی، خودکارآمدی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بیشترین تأثیر بر عملکرد تحصیلی دارد. لذا مداخله و کمک به بهبود عملکرد دانشجویان در این سیستم آموزشی باید مطابق با این متغیرهای تأثیرگذار انجام گیرد.
مدل علّی پیش بینی راهبردهای یادگیری خود تنظیمی دانشجویان دانشگاه پیام نور: نقش باورهای هوشی، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی روابط بین متغیرهای باورهای هوشی، خودکارآمدی تحصیلی و اهداف پیشرفت با یکدیگر و نیز نقش آنها بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(راهبردهای شناختی و فراشناختی) دانشجویان دانشگاه پیام نور در قالب مدل علّی و به روش تحلیل مسیر می باشد. به منظور آزمون فرضیه ها، نمونه ای شامل 600 نفر دانشجو از مراکز دانشگاه پیام نور کل کشور با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و روش نمونه گیری طبقه ای بطور تصادفی انتخاب و به پرسشنامه خودگزارشی متشکل از خرده مقیاس های باورهای هوشی، اهداف پیشرفت و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی از پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پاسخ دادند. نتایج حاکی از آن است که مدل علّی مفروض، پس از اصلاح از برازش مناسبی برخوردار بوده و متغیرهای پژوهش در مجموع 34 و 30 درصد از کل واریانس راهبردهای شناختی و فراشناختی را تبیین نمودند. بطور کلی، نتایج نشان داد که باورهای هوشی علاوه بر تأثیر مستقیم، به واسطه اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی، بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان تأثیر غیرمستقیم نیز دارند. یافته ها نشان داد که باورهای هوشی دانشجویان بخصوص باورهای هوشی افزایشی، می توانند از طریق واسطه گری اهداف پیشرفت و خودکارآمدی تحصیلی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی فراگیران و نهایتاً عملکرد تحصیلی آنها موثر باشند. لذا، ضروری است که زمینه لازم جهت ارتقاء این باورها از طریق غنی تر کردن محیط زندگی و محیط یادگیری و آموزش فراهم گردد.
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی(شناختی و فراشناختی) بر جهت گیری هدف در دانش آموزان دختر پایة دوم دورة متوسطة دوم با پیگیری شصت روزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناختی و فراشناختی) بر جهت گیری هدف در دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة دوم انجام شده است. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعة آماری تمام دانش آموزان دختر پایة دوم متوسطة دوم شهر خرم آباد در سال تحصیلی 95- 94 است. حجم نمونه به تعداد 56 نفر (28 نفر گروه آزمایش و 28 نفر گروه گواه) با استفاده از روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده است. گروه آزمایش در 8 جلسة 90 دقیقه ای به صورت گروهی، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (شناحتی و فراشناختی) را آموخته اند. در این تحقیق از مقیاس جهت گیری هدف بوفارد و همکاران(1998) استفاده شده است. تحلیل داده های خام با استفاده از spss 18و تحلیل کوواریانس انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که اجرای آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش جهت گیری هدف دانش آموزان گروه آزمایش نسبت به گروه گواه می شود (001/0>P). همچنین این نتایج در مرحلة پیگیری نیز حفظ شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قابلیت آموزش و یادگیری دارند و آموزش این راهبردها در افزایش جهت گیری هدف دانش آموزان تأثیرگذار است.
تأثیر یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی تأثیر یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان رشته علوم تربیتی- گرایش تکنولوژی آموزشی دانشگاه اراک به تعداد 145 نفر بود. نمونه عبارت از دانشجویانی دختری بود که واحد درس مقدمات کامپیوتر را اخذ نموده اند. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. حجم نمونه مورد مطالعه 34 نفر بود. با استفاده از یک پرسش نامه محقق ساخته، میزان تبحر و آشنایی دانشجویان با فن آوری های رایانه ای مورد سنجش قرار گرفت. پس از تعیین سطح هر یک از افراد و ارایه آموزش های مورد نیاز، همه افراد همتاسازی شدند و به خط پایه رسیدند، سپس به طور تصادفی در دو گروه 17 نفره قرار گرفتند. در این مطالعه، جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پنتریچ و دی گروت که دارای خرده مقیاس های راهبردهای شناختی (تکرار و مرور، بسط و گسترش، سازمان دهی و درک مطلب) و راهبردهای فراشناختی و خودنظم دهی (برنامه ریزی، نظارت و کنترل و نظم دهی) بود استفاده شد. به منظور تحلیل استنباطی داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سیار بر اساس الگوی طراحی آموزشی گانیه به طور کلی منجر به افزایش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانشجویان شد. ولی، در خرده مؤلفه های درک مطلب، برنامه ریزی و نظم دهی تفاوت معناداری بین گروه ها مشاهده نشد.
بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دردانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و اهداف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در دانش آموزان اول متوسطه (دختر) شهرستان کاشان است. روش بررسی: این پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی است و ازنظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل ۲۰۵ نفر از دانش آموزان اول متوسطه (دختر) شهرستان کاشان می باشد که در سال تحصیلی ۹۵-۹۴ مشغول به تحصیل بودند و بر اساس جدول مورگان ۱۰۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت انتخاب نمونه های موردنظر از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شده است. ابزارهای پژوهش حاضر شامل پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ است. یافته ها: برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و مؤلفه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (راهبردهای شناختی و فراشناختی) در سطح آلفای ۰/۰۱ رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. ( ۰/۰۱ >p) . بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با مؤلفه مدیریت منابع و مؤلفه اضطراب امتحان رابطه مثبت و غیر معنی دار وجود دارد. (۰/۰۵ ). همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و باورهای انگیزشی و مؤلفه های باورهای انگیزشی (خودکارآمدی، جهت گیری هدف و ارزش گذاری درونی) در سطح آلفای ۰/۰۱ رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. ( ۰/۰۱ > p ). نتیجه گیری: حال که شبکه های اجتماعی مجازی پیرامون ما را احاطه کرده است، پژوهش پیش رو پیشنهاد می کند در آغاز زیرساخت ها برای نشر این ابزارها آماده شوند و با برگزاری دوره های کوتاه آموزشی، آموزگاران و استادان در به کارگیری رایانه و چگونگی تلفیق برنامه درسی با شبکه اجتماعی آموزش یابند.
تأثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تأخیر در رضامندی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۹
119 - 137
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تأخیر در رضامندی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر پایه دوم دوره متوسطه اول مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 95-1394 در شهر خرم آباد بود که از میان آنان دو کلاس با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش مقیاس تأخیر در رضامندی تحصیلی بیمبنتی و همکاران(1998) و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی دانش آموزان اسچنن موران و همکاران(2013) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و از آزمون های آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره) استفاده گردید. آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی باعث افزایش میزان تاخیر در رضامندی تحصیلی ( p<0/001) و همچنین افزایش خوش بینی تحصیلی دانش آموزان ( p<0/001 ) شد. بر این اساس به معلمان پیشنهاد می شود در طول دوره آموزش خود، به آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی به دانش آموزان اقدام کنند.
نقش میانجی خودکارآمدی تحصیلی در رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با درگیری تحصیلی در دانشجویان رشته های پزشکی و پیراپزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت تحصیلات دانشگاهی، محققان آموزش دانشگاهی به دنبال راه هایی برای ارتقای کیفیت آموزشی دانشجویان هستند. یکی از مهمترین شاخص کیفیت آموزش دانشجویان، درگیری تحصیلی است. از جمله عوامل موثر بر درگیری تحصیلی، استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی هستند. روش : در این مطالعه توصیفی همبستگی350 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زنجان در نیمسال دوم سال تحصیلی 97-96 ، شرکت نمودند که به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه درگیری تحصیلی ریو(2013)، پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی MSLQ پینتریچ و دی گروت (1990) و مقیاس خودکارآمدی تحصیلی دانشجویان CASES اون و فرامن(1988) بود. پس از محاسبه روایی و پایایی ابزار، پرسشنامه ها توزیع و تحلیل داده ها به روش ارائه یک مدل فرضی و ارزیابی روابط با استفاده از الگوی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS 24 و LISREL8.8 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از برازش مدل و تایید کلیه فرضیه های پژوهش بود. به طور کلی مدل پیشنهادی نشان داد علاوه بر آنکه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی مستقیما با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار دارد، از طریق میانجی خودکارآمدی تحصیلی( به صورت غیر مستقیم) نیز با درگیری تحصیلی رابطه مثبت و معنادار دارد. براساس نتایج، مقدار RMSEA برابر با 0/052 و شاخص های IFI ، GFI ، NFI ، CFI به ترتیب برابر با 0/95، 0/93 ، 0/91 ،0/96 می باشد که نشان دهنده برازش بالای مدل است. نتیجه گیری: استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی موجب افزایش خودکارآمدی تحصیلی و نهایتا درگیری تحصیلی دانشجویان می شود و با آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی به دانشجویان می توان درگیری تحصیلی آنان را افزایش داد.
مقایسه ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در گونه های مختلف خانواده: مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۱۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۵۲
73-91
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین تفاوت ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان دبیرستانی در گونه های مختلف خانواده بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و از نوع پس رویدادی بود. به این منظور از میان دانش آموزان پایه دوم و سوم دوره متوسطه شهر شیراز 308 (186دختر، 122 پسر) دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های خودگزارشی فرایند و محتوای خانواده (فرم فرزندان) و راهبردهای انگیزشی یادگیری که روایی و اعتبار آنها تأیید شده، استفاده گردید. داده های بدست آمده با آزمون تحلیل واریانس یک متغیره و چند متغیره تجزیه تحلیل شد. نتایج نشان داد که راهبردهای شناختی در گونه های سالم و غیر سالم دارای تفاوت معنادار است. در حالی که تفاوت در خودتنظیمی ناشی از تفاوت گونه سالم با غیر سالم، مشکل دار محتوایی و مشکل دار فرایندی است. نبا توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که در گونه های مختلف خانواده بکارگیری ابعاد راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در میان دانش آموزان تفاوت وجود دارد و به روان شناسان مدرسه و مشاوران توصیه می شود که این موضوع را در مشاوره با دانش آموزان مورد توجه قرار دهند.
شناسایی راهبردهای بومی محیطی یادگیری خود تنظیمی در آموزش و پرورش استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باوجود کاربرد گستردۀ مدل های راهبردهای خودتنظیمی، هنوز ابعاد و مؤلفه های مختلف آن در آموزش و پرورش به خوبی روشن نیست. هدف این مقاله شناسایی راهبردهای بومی محیطی یادگیری خود تنظیمی در آموزش و پرورش شهر تهران است. برای انجام این پژوهش علاوه بر مطالعه اسنادی، از تکنیک دلفی برای پالایش عوامل و مؤلفه ها بهره گرفته شده است. نظرسنجی به عمل آمده در چهار مرحله و در سال 1398 انجام شده و نتایج هر مرحله با استفاده از بارهای عاملی پالایش شده است و برای رتبه بندی مؤلفه ها در وضع مطلوب با توجه به پرسشنامه استخراج شده از مؤلفه های به دست آمده از روش دلفی در طیف لیکرت از روش حداقل مربعات (نرم افزار pls) استفاده شده است. الگوی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در 3 بعد و 9 مؤلفه و 22 شاخص برای دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران طراحی شده و تاثیر این مولفه ها و شاخص ها بر ابعاد شیوه های حل مساله مشخص گردید. شاخص های ارائه شده در این پژوهش می توانند راهبردهای یادگیری خودتنظیمی را برای دانش آموزان مقاطع متوسطه را ارزیابی کند و با توجه به بهره گیری از پشتوانه ادبیات غنی در ارتباط با موضوع و مقایسه با مدل های مختلف و شاخص های سنجش شدنی و به کارگیری نظرات خبرگان در راهبردهای خودتنطیمی، امکانی است تا آموزش و پرورش های گوناگون بتوانند ضمن تحلیل وضعیت کنونی و بهره گیری از تجارب موفق، اقدام به ارائه طرح های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی کارا و اثربخش در آموزش و پرورش و دیگر سازمان های مشابه نمایند.
فراتحلیل رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و راهبردهای انگیزشی با عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
95 - 115
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و راهبردهای انگیزشی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی فراگیران، پژوهش حاضر با هدف فراتحلیل تحقیقات انجام شده پیرامون رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و راهبردهای انگیزشی با عملکرد تحصیلی انجام شد. پژوهش حاضر با استفاده از فنون فرا تحلیل با یکپارچه کردن نتایج حاصل از انجام تحقیقات مختلف، میزان اندازه اثر رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی را مشخص نموده است. بدین منظور از بین 31 پژوهش، 16 پژوهش که از لحاظ روش شناسی و ابزار استفاده شده مورد تایید بودند، انتخاب کرده و فراتحلیل بر روی آنها انجام گرفت. ابزار این پژوهش چک لیست فراتحلیل بود. پژوهش حاضر مبتنی بر 4088 شرکت کننده و 16 اندازه اثر می باشد. نتایج نشان داد رابطه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی به طور کلی 41/0 می باشد. همچنین رابطه راهبردهای شناختی یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی 41/0 و رابطه راهبردهای فراشناختی یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی 29/0 به دست آمد. به عبارت دیگر هنگامی که از راهبردهای شناختی به نسبت راهبردهای فراشناختی یادگیری خودتنظیمی استفاده شده رابطه قویتری با عملکرد تحصیلی به دست آمده است. در ادامه با توجه به اینکه از بین تحقیقات انجام شده تعداد 8 پژوهش به بررسی رابطه بین راهبردهای انگیزشی با عملکرد تحصیلی پرداخته بودند، اندازه اثر راهبردهای انگیزشی در رابطه با عملکرد تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. رابطه متغیر پیش بین (راهبردهای انگیزشی) با متغیر ملاک (عملکرد تحصیلی) برابر 34/0 بود.
نقش میانجی توانمندسازی روان شناختی در رابطه بین کارآمدی جمعی معلمان و هیجانات تدریس
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای توانمندسازی روان شناختی در رابطه بین کارآمدی جمعی معلمان و هیجانات تدریس انجام گرفت. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان میبد به تعداد 550 نفر بود که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تدریس بودند. از میان آن ها، 234 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های کارآمدی جمعی معلمان شان- موران و بار (2004)، توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر (1995) و هیجانات تدریس فرنزل و همکاران (2010) بودند. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد مدل مطرح شده از برازش خوبی برخوردار است (94/0= GFI و 07/0= RAMSEA). همچنین، نتایج نشان داد کارآمدی جمعی معلمان به واسطه گری توانمندسازی روان شناختی می تواند هیجانات مثبت را به صورت مثبت پیش بینی کند. از طرفی دیگر، کارآمدی جمعی معلمان به واسطه گری توانمندسازی روان شناختی می تواند هیجانات منفی را به صورت منفی پیش بینی کند. این نتایج حاکی از آن است که ارتقای خودکارآمدی جمعی در بین معلمان باعث افزایش کارآمدی تدریس و تجربه لذتبخش از شغل و حرفه معلمی می شود.
بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۶ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
116-130
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: مهارت های زندگی اسلامی توانایی هایی هستند که با تأکید بر آموزه های دینی و تمرین مداوم پرورش می یابند و نوجوانان را برای روبه رو شدن با مسائل زندگی و افزایش توانایی ها و مهارت های روانی - اجتماعی آماده می کنند. ازاین رو، لزوم مداخلاتی که بتواند در سطح آموزش و پرورش از آسیب های اجتماعی پیشگیری کند، بیشتر از قبل احساس می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بر راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، سبک های هویتی و رشد اخلاقی دانش آموزان بود. روش کار: این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی بود. جامعه مورد مطالعه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول منطقه 22 شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند؛ بدین صورت که از بین مدارس منطقه 22، چند دبیرستان انتخاب شدند و از بین آنها دبیرستان شهید مطهری جامعه پژوهش قرار گرفت و 40 نفر از دانش آموزان آن به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. آزمودنی های گروه آزمایش در هشت جلسه هفتگی، مداخله آموزش مهارت های زندگی اسلامی دریافت کردند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه های راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (MSLQ)، سبک های هویتی (ISI) و قضاوت اخلاقی (DIT) بود و داده ها به روش تحلیل کوواریانس بررسی شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده ، آموزش مهارت های زندگی اسلامی موجب تغییر در نمرات راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (فراشناختی= 27/0 و شناختی= 59/0) شده و این آموزش تغییراتی در متغیّرهای هویت هنجاری (43 /0) و تعهد (76/0) به وجود آورده است. همچنین نتایج این مطالعه نشان داد 37 درصد کل واریانس یا تفاوت های فردی در رشد اخلاقی دانش آموزان مربوط به آموزش آداب و مهارت های زندگی اسلامی بوده است. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی اسلامی دانش آموزان را قادر می سازد که به هویت مستقلی از خود به عنوان یک نوجوان متدین با پایندی به ارزش های دینی، رشد قضاوت اخلاقی و بهبود راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دست یابند و به آنان کمک می کند که دانش، ارزش ها و دیدگاه های خود را به توانایی های واقعی تبدیل کنند.
اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تفکر انتقادی و سلامت روان دانش آموزان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:امروزه آگاهی از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی یکی از الزامات موفقیت دانش آموزان محسوب می شود. یادگیری خود تنظیمی یک مهارت عملکرد تحصیلی یا ذهنی نیست، بلکه یک فرایند خود هدایت گری است که یادگیرندگان می توانند مهارت های ذهنی شان را در مهارت های تحصیلی بکار گیرند. روش ها:این پژوهش به شیوه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل اجرا گردید. جامعه آماری این پژوهش، دانش آموزان پسر ودختر پایه ششم ابتدایی شهرستان فهرج می باشند که به روش نمونه گیری تصادفی از پایه ششم انتخاب و بر اساس شماره کلاس در دو گروه آزمایش و شاهد (هر گروه 25 نفر)گمارده شدند. ابزار گردآوری در این پژوهش پرسشنامه تفکرانتقادی ریکتس (2003)وپرسشنامه استاندارد سلامت روان گلدبرگ (1970 )که قبل و بعد از آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در بین دانش آموزان گروه گواه و آزمایش توزیع شد.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیری با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها:یافته های پژوهش حاکی از تاثیر مثبت و معنادار آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی بر تفکر انتقادی و سلامت روان دانش آموزان است. نمرات میانگین تعدیل شده تفکر انتقادی )خلاقیت)و سلامت روان بربهبود( نشانه های جسمانی، اضطراب و بی خوابی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی) تأکید میکند، گروه آزمایش که مورد آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی قرار گرفته اند در مقایسه با گروه کنترل که تحت آموزشی قرار نداشته اند، از میزان تفکر انتقادی بالاترو سلامت روان بهتری برخوردارند. نتیجه گیری: بنابراین پیشنهاد می شود در کتاب راهنمای تدریس معلم درسی برای آگاهی دانش آموزان، آموزش راهبردهای یادگیری خودتنظیمی گنجانده شودو توصیه می گردد که مولفین و نویسندگان کتاب های درسی، الگوهای تدریس را که بر اساس یادگیری خودتنظیمی بنا شده است، در کتاب های دانش آموزان بیشتر مورد بحث قرار دهند.
تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان دوره ابتدایی در درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تحلیل نگرش، راهبردهای یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان ششم ابتدایی در درس ریاضی، شهر بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق را کلیه دانش آموزان پسر و دختر ششم ابتدایی در سال تحصیلی 99-1400، مجموعاً 800 نفر (475 نفر پسر و 325 دختر) بودند، می باشد. با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 250 نفر تعیین شد. برای انتخاب نمونه مورد نیاز، روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای مورداستفاده قرار گرفت. ابزار تحقیق شامل دو پرسشنامه محقق ساخته که یکی برای راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، باورهای انگیزشی و دیگری برای نگرش ریاضی بود، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل آماری داده های تحقیقی در سطح توصیفی از همبستگی پیرسون و در سطح استنباطی از آزمون های رگرسیون چند متغیره و t دو نمونه مستقل، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد، بین نگرش دانش آموزان در خصوص یادگیری ریاضی و راهبرد یادگیری خودتنظیمی و باورهای انگیزشی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (P<0/01). همچنین پاسخ های دانش آموزان در حیطه نگرش به یادگیری ریاضی، شناختی، فراشناختی، جهت گیری به هدف و اضطراب با توجه به جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد اما بین پاسخ های خودکارآمدی و ارزش گذاری درونی تفاوت وجود دارد.
واکاوی راهبردهای یادگیری خودتنظیمی در محیط یادگیری ترکیبی مدارس متوسطه: مطالعه سنتزپژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۵۱
85-104
حوزه های تخصصی:
مطالعه سنتزپژوهی حاضر با هدف شناسایی ویژگیهای پشتیبانی کننده محیط یادگیری ترکیبی از راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مدارس متوسطه انجام شده است. جامعه آماری برگرفته از پنج پایگاه اطلاعاتی خارجی در بازه زمانی 2017 تا 2020 به تعداد 128 مطالعه بود که با روش فراترکیب سندلوسکی و باروسو (2003) به ترکیب داده های به دست آمده از منابع پیشین پرداخته شده است. به منظور کنترل کیفیت مطالعات، از چک لیست (نمون برگ) استروب استفاده شده است و 22 مطالعه در تحلیل نهایی شناسایی و انتخاب شده اند. نتایج نشان داد که اولاً چارچوبهای ابزاری مطالعات، محیط یادگیری ترکیبی را از نظر راهبردهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری توصیف می کنند و بر اساس این توصیف، یک نقطه شروع برای پژوهشهای آتی به منظور غلبه بر مشکلات طراحی مربوط به راهبردهای خودتنظیمی دانش آموزان در محیطهای یادگیری ترکیبی فراهم می شود. ثانیاً، پژوهشها و تجربه های دیگر از این رویکرد واکاوی برای توصیف و پشتیبانی از راهبردهای یادگیری در محیطهای ترکیبی بهره مند می شوند. توانایی توصیف محیطهای یادگیری ترکیبی به روشی منظم، درهایی را برای مجموعه ای از مداخلات عملی باز می کند و پژوهشهای بیشتر در مورد موضوعات خودنظارتی را تسهیل می کند. این امر به طراحان این امکان را می دهد تا راهبردهای خودتنظیمی یادگیرندگان را با دقتی بیشتر هدف قرار دهند.