مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
تدریس مشارکتی
تأثیر ارائه مشارکتی و غیرمشارکتی بصورت انبوه و توزیع شده در درک و تولید هم نشین های واژگانی (The Effects of Collaborative Versus Non-collaborative Massed and Distributed Presentation on the Comprehension and Production of Lexical Collocations)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی تاثیر ارائه مشارکتی و غیرمشارکتی انبوه و توزیع شده همنشین های واژگانی، تعداد 105 دانشجوی مورد تحقیق به 4 گرو تقسیم شدند. هر یک از گروهها به روش متفاوتی مورد تدریس قرار گرفتند. در پایان دوره آموزش، آزمونهای درک و تولید واژگانی از دانشجویان گرفته شد. به منظور مقایسه عملکرد فراگیران در درک همنشین های واژگانی از فرایند تحلیل واریانس دو طرفه استفاده شد. نتایج نشان داد نه شیوه تدریس و نه نوع ارائه تاثیر معنی داری در درک همنشین ها ندارند. فرایند تحلیل واریانس دو طرفه دیگری برای بررسی عملکرد فراگیران در آزمون تولیدی مورد استفاده قرار گرفت. نتیجه این بررسی نیز نشان داد هیچ یک از دو فاکتور موردنظر به تنهایی تاثیر معنی داری در تولید همنشین ها ندارند ولی تاثیر تعاملی آنها به لحاظ آماری معنی دار است. نتایج این تحقیق می تواند برای فراگیران و مدرسان زبان انگلیسی کاربردهای تئوری و عملی داشته باشد.
بررسی مهمترین الزامات روش تدریس مشارکتی از دیدگاه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های نوین تدریس ، روش تدریس مشارکتی است که با عناوین تدریس گروهی و آموزش گروهی نیز شناخته شده است . کاربست مطلوب این روش منوط به رعایت الزاماتی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی الزامات این شیوه تدریس از دیدگاه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه اصفهان و با رویکرد ترکیبی(کمّی و کیفی) انجام شده است . در بخش کمّی، روش مورد استفاده این پژوهش توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری آن مرکب از 85 نفر از استادان دارای مرتبه علمی استادیار و بالاتر در سال تحصیلی 90-1389 و نیز 448 نفر از دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی بوده است. در بخش کیفی نیز با نمونه ای از جامعه مصاحبه شده است. حجم نمونه دانشجویان با استفاده از فرمول کوکران 180 نفر برآورد شد که به شیوه نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند و استادان نیز به شیوه سرشماری در پژوهش شرکت نمودند. ابزارهای پژوهش علاوه برمصاحبه نیمه ساختاریافته اکتشافی، پرسشنامه محقق ساخته ای بود که روایی آن به تأیید متخصصان رسید و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 91/0 محاسبه شد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آزمون های استنباطی انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که مهمترین الزام روش تدریس مشارکتی از نظر استادان و دانشجویان، نشست مشترک استادان قبل از آغاز ترم در رابطه با تعیین سرفصل، منابع و تکالیف دانشجویان بوده است. در اولویت سایر الزام ها بین دیدگاه دانشجویان و استادان تفاوت هایی وجود دارد.
تأثیر روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنّتی بر پیشرفت تحصیلی و نگرش به درس معارف اسلامی در مراکز پیش دانشگاهی شهر تبریز در سالتحصیلی 88 -87
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه تأثیر آموزش به شیوه مشارکتی و سنتی بر پیشرفت تحصیلی و نگرش به یادگیری درس معارف اسلامی مراکز پیش دانشگاهی شهر تبریز می باشد . جامعه آماری این پژوهش عبارت است از دانش آموزان دختر و پسر مراکز پیش دانشگاهی شهر تبریز در سال تحصیلی 88 – 87 می باشد که تعداد 136 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب گردیدند . 69 نفر از افراد نمونه ( 1 کلاس پسر و 1 کلاس دختر ) به عنوان گروه مشارکتی
اعمال ( آموزش مشارکتی ) و تعداد 67 نفر از افراد نمونه ( 1 کلاس پسر و 1 کلاس دختر ) به عنوان گروه سنتی برای آموزش سنتی به روش تصادفی انتخاب شدند . ابزارهای اندازه گیری به کار رفته در این پژوهش شامل آزمون محقق ساخته پیشرفت تحصیلی بر اساس مطالب درس معارف اسلامی و همچنین پرسشنامه نگرش سنج محقق ساخته جهت اندازه گیری نگرش آزمودنی ها به یادگیری درس معارف اسلامی قبل از تدریس و بعد از تدریس می باشد . آزمودنی های این پژوهش ابتدا در پیش آزمون نگرش سنج شرکت کرده، بعد از12 هفته اجرای تدریس سنتی و تدریس مشارکتی ، پیشرفت تحصیلی و نگرش بعد از تدریس آنان، مورد
اندازه گیری واقع گردید . جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تی وابسته استفاده گردید . نتایج نشان دادند که پیشرفت تحصیلی گروه مشارکتی نسبت به گروه سنتی بیشتر بوده و تفاوت بین میانگین های آنها معنادار است . همچنین نتایج نشان دادند که نگرش های دانش آموزان گروه مشارکتی به یادگیری و موضوع درسی در مقایسه با گروه آزمودنی های سنتی از تغییرات مثبت بیشتری برخوردار بوده و این تغییر در دختران بیش از پسران می باشد . همچنین نتایج پژوهش حاضر این فرضیه را که گروه دختران در مقایسه با پسران در آموزشهای سنتی از پیشرفت تحصیلی بالائی برخوردار هستند ، مورد تأئید قرار داد.
تاثیر تدریس مشارکتی بر انسجام گروهی دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شواهد گسترده ای نشان می دهد که استیلای رویکرد پوزیتویستی در محیط های آموزشی، زمینه انفعال فراگیران و افت نشاط و پویایی را رقم زده است. پژوهش حاضر با درک ضرورت محک زدن رویکردهای نوین آموزشی، به بررسی میزان تاثیر تدریس مشارکتی بر انسجام گروهی دانش آموزان ابتدایی پرداخته است. بدین منظور از طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با استفاده از گروه های دست نخورده استفاده گردید. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دوره ابتدایی پایه چهارم منطقه یک شهر تهران در سال تحصیلی 96-1395 است که 24 دانش آموز در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند و از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای استفاده شد. ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها، پرسشنامه محیط گروهی، کارون، ویدمایر و براولی (1985) بود. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تدریس مشارکتی بر انسجام گروهی دانش آموزان ابتدایی تاثیر معناداری دارد. به طور کلی استفاده از ظرفیت تدریس مشارکتی، می تواند زمینه مطلوبی برای شکل گیری و تقویت پویایی و ارتقای فرهنگ کارهای گروهی در بین دانش آموزان مدارس ابتدایی، فراهم نماید.
مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
23 - 39
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی روش تدریس مشارکتی و سنتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان انجام شد. روش پژوهش، آزمایشی از نوع طرح های پیش آزمون-پس آزمون با یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش، کلیه پسران دانش آموز پایه هفتم بود که در سال تحصیلی 98-1397 در ناحیه 2 شهر رشت در مدارس دولتی و غیرانتفاعی مشغول به تحصیل و طبق استعلام از اداره آموزش وپرورش تعدادشان 1320 نفر بود. گروه نمونه، 40 نفر از دانش آموزان پایه هفتم بودند، به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب و در دو گروه (کنترل و آزمایش) جایگزین شدند. ابتدا پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (2004)، خودکارآمدی میجلی و همکاران (2000) و خودتنظیمی بوفارد (1995) برای هر دو گروه اجرا شد (پیش آزمون). سپس آزمودنی های گروه مداخله، برنامه آموزش مشارکتی را در قالب 8 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک بار دریافت کردند؛ درحالی که گروه کنترل روش سنتی تدریس ارائه شد. پس ازاین مرحله دوباره هر دو گروه با پرسش نامه ی مذکور مورد ارزیابی قرار گرفتند (پس آزمون). یافته ها نشان داد که اجرای روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p)؛ اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودکارآمدی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p) و اجرای روش تدریس مشارکتی بر خودتنظیمی، تأثیر معناداری دارد (01/0>p). نتایج پژوهش نشان داد که در مقایسه بین دو روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی؛ روش تدریس مشارکتی بر اشتیاق تحصیلى، خودکارآمدى تحصیلى و خودتنظیمى در دانش آموزان اثربخش است. در روش تدریس مشارکتی فراگیران به جهت مشارکت در دسترسی به اطلاعات و محتوای آموزشی، باانگیزه و اشتیاق تحصیلی بیشتری به روند یادگیری می پردازند که منجر به ارتقاء خودکارآمدی و خودتنظیمی آن ها می شود.
اثر میانجی مدیریت دانش، بر رابطه بین فرهنگ سازمانی و گرایش کارآفرینانه دانشجویان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانه افراد با توجه به نقش میانجی مدیریت دانش انجام شد. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری داده ها، کمی و مبتنی بر رویکرد همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل دانشجویان ورودی سال 93 دوره دکتری دانشگاه تهران بود که تعداد آن ها در حدود 3110 نفر گزارش شد و بر اساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و فرمول کوکران، تعداد 324 نفر به عنوان حجم نمونه، تعیین گردید. به منظور گردآوری داده ها، از پرسش نامه های استاندارد فرهنگ سازمانی دنیسون (2000)، گرایش کارآفرینانه هاگِس و مورگان (2007) و مدیریت دانش داروچ (2003) بهره گرفته شد. به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرون باخ و ضریب پایایی ترکیبی و همچنین به منظور سنجش روایی از روایی محتوا و سازه استفاده شد که نتایج بیانگر روا و پایا بودن ابزار بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و به کمک نرم افزار Lisrel-v8.8 در دو بخش مدل اندازه گیری و بخش ساختاری انجام پذیرفت. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر مثبت و معنادار فرهنگ سازمانی بر گرایش کارآفرینانه دانشجویان از یک سو و از سوی دیگر تأثیر معنادار متغیر میانجی مدیریت دانش بر رابطه میان این دو می باشد.
بررسی مقایسه ایی تاثیرات دو روش تدریس مشارکتی و رقابتی درس تربیت بدنی بر مشارکت ورزشی دختران دارای اضطراب اجتماعی اندام: نقش تعدیل کننده عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات برنامه درسی ایران سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۶
289 - 314
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان نگرانند که دیگران در خلال تمرینات ورزشی ظاهر بدنی آنها را چگونه ارزیابی می کنند. هدف این پژوهش بررسی تدریس مشارکتی و رقابتی بر مشارکت ورزشی دانش آموزان دختر دچار اضطراب اجتماعی اندام است. از 120 دانش آموز دختر راهنمایی، نمونه گیری خوشه ای و سپس به صورت تصادفی به سه نمونه 40 نفره تقسیم شدند. داده ها با روش آماری تحلیل واریانس و کوواریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون t زوجی، باکس، گرین هاوس – گیزر و ماچلی تحلیل شد. در پیش آزمون و پس آزمون تمامی افراد پرسشنامه انگیزش ورزشی و اضطراب اجتماعی اندام را تکمیل کردند. پس از 14 جلسه یک پس آزمون به عمل آمد. نمونه های انتخاب شده، در پیش آزمون که ش امل عوام ل آم ادگی جس مانی و حرکتی ب ود، ش رکت کردن د. هر دو شیوه تدریس بر دانش آموزان دارای اضطراب اندام موثر بود ولی تأثیر تدریس مشارکتی مثبت است. روش رقابتی منجر به افزایش مشارکت ورزشی و البته اضطراب شد. تدریس مشارکتی در کاهش اضطراب اجتماعی اندام و افزایش مشارکت ورزشی موثرتر از تدریس رقابتی است.
بررسی رویکرد درس پژوهی بر تسهیل یادگیری؛ مطالعه موردی: درس «برگی از تاریخ زمین » کتاب علوم تجربی ابتدایی
منبع:
مطالعات بین رشته ای در آموزش سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
103-123
هدف کلی پژوهش حاضر، تسهیل یادگیری درس«برگی از تاریخ زمین» کتاب علوم تجربی پایه پنجم ابتدایی است. این پژوهش از نوع کیفی با رویکرد درس پژوهی مشارکتی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر 12 دانش آموز دختر پایه پنجم دبستان باران شهرستان جوانرود ( روستا زلان) در استان کرمانشاه هستند. داده های این پژوهش به کمک مصاحبه نیمه ساختارمند و مشاهده توسط اعضای تیم درس پژوهی در دو مرحله، نقد، بررسی و جمع آوری گردید تا داده ها به اشباع نظری برسند.اعضای تیم در دو مرحله در قالب دو تدریس اوّل و دوم به بررسی طرح درس و اجرای آن پرداختند. در ابتدای کار اعضای گروه ، درس برگی از تاریخ زمین را انتخاب نمودند و در طیّ جلسات متعدّد به ارزیابی طرح درس اوّلیّه و اجرای آن پرداختند، سپس با توجّه به نقد تدریس اوّل به تبیین طرح درس دوم و اجرای آن اقدام نمودند. فرایند تجزیه و تحلیل داده ها توسط کدگذاری های باز، محوری و انتخابی انجام شد. 122 کدباز حاصل شد که در مرحلهدوم پس از حذف و ادغام این کدها، 15 کد محوری حاصل و در نهایت با دسته بندی کدهای محوری در مقوله های کلی تر 3 کد گزینشی با عنوان های: مدیریت فضا و ابزار آموزشی، دانش پداگوژی، مهارت های روانشناختی حاصل شد.نتایج حاصل از کدگذاری های باز و دسته بندی آنها در کدهای محوری نشان داد، عوامل مختلفی چون : روش تدریس فعّال، مشارکت و تعامل، ،مهارت برقراری ارتباط، ، خلاقیّت و نوآوری و ...در تسهیل یادگیری درس تاثیر گذار هستند.
مقایسه روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی در یادگیری درس زیست شناسی دانش آموزان دختر
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶
56 - 64
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: همراه با پیشرفت و توسعه علوم و فناوری تغییراتی در محتوا و شیوه های آموزشی روی داده است. این پژوهش با هدف مقایسه تأثیر روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی در یادگیری درس زیست شناسی دانش آموزان دختر مناطق شش و هفت تهران انجام شد. روش بررسی: جامعه آماری این تحقیق، کلیه دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه مناطق شش و هفت در سال 1400-1401 می باشد. نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای است. بنابراین دانش آموزان دو کلاس دوم متوسطه پس از موازنه سازی آزمودنی ها یکی به شکل یادگیری سنتی به تعداد 30 نفر و دیگری به شیوه تدریس مشارکتی به تعداد 30 نفر در درس زیست شناسی مورد بررسی قرار گرفتند. برای اندازه گیری میزان یادگیری گروه ها از آزمون پیشرفت تحصیلی استفاده گردید. برای تعیین روایی محتوایی پرسشنامه از نظر متخصصان و معلمان استفاده شد. برای تحلیل داده های آماری در مورد هر یک از فرضیه های پژوهشی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده گردید. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در مقایسه بین دو روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سنتی، در پیشرفت تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد، اما میان آن دو در انگیزه پیشرفت تفاوت معناداری وجود ندارد. نتیجه گیری: به نظر می رسد روش تدریس مشارکتی در افزایش یادگیری دانش آموزان تأثیرگذاشته و نسبت به روش سنتی تدریس اثر بخش تر بوده است.