فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۷٬۴۷۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی عملکرد تحصیلی مبتنی بر ویژگی های شخصیتی دانشجویان دختر دانشگاه امام صادق(ع) بود. این پژوهش از نوع همبستگی بوده، جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی پردیس خواهران دانشگاه امام صادق(ع) است که در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ به تعداد 343 نفر در حال تحصیل بودند. با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، نمونه پژوهش با استفاده از جدول کرجسی مورگان، به تعداد 182 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پنج عاملی شخصیت (NEO)، و پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج استفاده شد. داده ها با نرم افزار (SPSS) و آزمون تحلیل رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ضریب همبستگی عملکرد تحصیلی با روان آزردگی خویی (0.57-)، با برون گرایی (0.44)، گشودگی (0.14-)، سازگاری (0.3)، و وجدانی بودن (0.62) می باشد. سطح معناداری ضریب همبستگی بین عملکرد تحصیلی و روان آزردگی خویی، برون گرایی، سازگاری و وجدانی بودن کمتر از 0.05 بوده و بیان گر آن است که با احتمال 95 درصد این رابطه معنادار است، و تنها بین عملکرد تحصیلی و گشودگی رابطه معناداری وجود ندارد. به طور کلی، ضریب همبستگی چندگانه بین مؤلفه های ویژگی های شخصیت با عملکرد تحصیلی برابر با 0.69 است. ضریب تعیین برابر 0.48 می باشد. به عبارتی، 48 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی از طریق ابعاد مختلف ویژگی های شخصیتی قابل تبیین است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد روان آزردگی خویی و وجدانی بودن سهم قوی تری را در پیش بینی متغیر عملکرد تحصیلی دارد. لذا در گزینش دانشجویان، توجه به ویژگی های شخصیتی آنان، به ویژه وظیفه شناسی و وجدانی بودن آنان می تواند در بهبود عملکرد تحصیلی راهگشا باشد.
پیش بینی بی صداقتی تحصیلی بر اساس محق پنداری تحصیلی و تکانش گری دانش آموزان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف تعیین رابطه بین محق پنداری تحصیلی و تکانشگری با بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه انجام شد. روش پژوهش از نوع همبستگی بود،. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1401-1400 تشکیل دادند که تعداد 272 نفر (137 پسر و 135 دختر) با روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای، به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های محق پنداری تحصیلی (چونینگ و کمبل، 2009)، تکانشگری (پاتون، استنفورد و بارت، 1995) و بی صداقتی تحصیلی (مک کابی و تروینیو، 1996) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام در نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها نشان داد بین محق پنداری تحصیلی (43/0=r) و تکانشگری (50/0=r) با بی صداقتی تحصیلی رابطه مثبت معناداری وجود دارد (001/0>p). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری قادرند 33 درصد از واریانس بی صداقتی تحصیلی را تبیین کنند؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که محق پنداری تحصیلی و تکانشگری نقش مهمی را در پیش بینی بی صداقتی تحصیلی دانش آموزان دوره دوم متوسطه ایفا می-کنند. همچنین پیشنهاد می شود که دست اندرکاران حوزه آموزش و پرورش با طرح برنامه هایی معلمان و دانش آموزان را از متغیرهای محق پنداری تحصیلی و تکانشگری به عنوان عوامل مؤثر در روند آموزش کلاسی آگاه سازند تا احتمال وقوع بی صداقتی تحصیلی کمتر شود.
بررسی نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان در پساکرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
163 - 174
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات روانشناختی برخی از دانش آموزان هراس اجتماعی است که به میزان زیادی می تواند عملکرد تحصیلی را کاهش دهد. پژوهش حاضر با هدف نقش شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت در پیش بینی هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان دختر در پساکرونا انجام شد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع توصیفی است که به روش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه اردکان در سال تحصیلی 1402-1401 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول گرین 250 نفر تعیین و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. شرکت کنندگان به پرسشنامه های هراس اجتماعی کانور و همکاران (۲۰۰۰)، احساس ارزشمندی روزنبرگ (۱۹۶۵)، شفقت به خود ریس و همکاران (2011) و خشم صفت اسپیلبرگر (۱۹۹۰)، پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه، در سطح 05/0 و با بهره گیری از نرم افزار SPSS26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین احساس ارزشمندی و هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار(001/0>P)؛ بین شفقت به خود با هراس اجتماعی رابطه منفی معنی دار (001/0>P) و بین خشم صفت با هراس اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد (001/0>P). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که ۲۵ درصد از واریانس هراس اجتماعی دانش آموزان نوجوان با ترکیب خطی متغیرهای شفقت به خود، احساس ارزشمندی و خشم صفت پیش بینی می شود (۵۱۲/0=R، 4۶۲/0=R2 و 4۵۱/0=R2 تعدیل یافته). نتیجه گیری: تمرکز بر مداخلات مبتنی بر شفقت به خود مبتنی بر احساس ارزشمندی و مدیریت و ابزارگری صحیح خشم می تواند با تعدیل خلق و خوی و واکنش خشمگینانه در خصوص اشتباهات، هراس اجتماعی را کاهش دهد.
شناسایی مولفه های الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
203 - 219
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور شناسایی مولفه های الگوی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور با معادلات ساختاری انجام شد.روش شناسی: این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر ماهیت پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه ی مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور (رده های ارشد، میانی، پایه و عملیاتی) به تعداد 382 نفر که 103 نفر از آنان زن و 279 نفر از آنان مرد می باشند را تشکیل داد. اعتبار ابزار سنجش از طریق آلفای کرونباخ و روایی ابزار سنجش براساس تکنیک بررسی روایی سازه توسط تحلیل عاملی تاییدی به دست آمد. از تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از برازش داده های حاصل از پژوهش و متغیرها به همراه مولفه های مربوط به آن استفاده شده است. در نهایت برای آزمون فرضیات، از مدل معادلات ساختاری استفاده شد.یافته ها: نتایج نشان می دهد که ابعاد اصلی شایستگی های حرفه ای مدیران آموزشی سازمان برنامه و بودجه کشور شامل 6 بعد شرایط علّی (شامل 32 کد باز، 8 کد محوری و 2 کد انتخابی)، شرایط زمینه ای (شامل 9 کد باز، 4 کد محوری و 3 کد انتخابی)، شرایط مداخله گر (37 کد باز، 11 کد محوری و 4 کد انتخابی)، راهبردها (11 کد باز، 4 کد محوری و 3 کد انتخابی)، پیامدها (کد 15 باز، 4 کد محوری و 2 کد انتخابی) و مقوله محوری (شامل 70 کد باز، 24 کد محوری و 8 کد انتخابی) است.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش می تواند زمینه انتصاب مدیران سازمان برنامه و بودجه کشور و همچنین آموزش آن ها را با توجه به مدل شایستگی فراهم کند.
چگونگی کاهش پرخاشگری دانش آموز پایه دوم دارای بیش فعالی با استفاده از آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک
منبع:
انگاره های نو در تحقیقات آموزشی سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 136
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بیش فعالی از جمله اختلالات رفتاری تلقی می شود که می تواند بر سطوح عملکردی دانش آموزان تأثیرگذار باشد و موجب رفتارهای آسیب زننده از جمله پرخاشگری گردد و در این ارتباط برنامه های مداخلاتی ویژه کودکان برای کاهش مشکلات رفتاری می تواند مفید واقع گردد. لذا هدف از انجام این اقدام پژوهی بررسی پایین آوردن میزان پرخاشگری دانش آموز پایه دوم با برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.روش شناسی پژوهش: ایﻦ پژوهش از ﻧﻮع اقدام پژوهی و مطالعه تک آزمودنی و نمونه گیری دردسترس بود. جامعه و نمونه آماری مورد نظر در این پژوهش یک نفر از دانش آموزان پایه دوم «پ. ن» در مدرسه ابتدایی دخترانه ادب واقع در شهرستان سرپل ذهاب در سال تحصیلی 1402-1401 بود. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه پرخاشگری نلسون و فینچ (2000) و ایده و راه حل پیشنهادی اقدام پژوه برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک بود.یافته ها: نتایج نشان داد که دانش آموز مورد مطالعه که تحت آموزش برنامه آموزش ذهن آگاهی ویژه کودک قرار گرفته بود میزان پرخاشگری وی بعد از دریافت راه حل کاهش پیدا کرده بود که که این امر بیانگر آن است که اقدام پژوهی مورد نظر بر روی وی کارآمد بوده است و اقدام پژوه به هدف خود رسیده است.نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت تمرینات ذهن آگاهی در کاهش مشکلات رفتاری مفید است و لازم است برنامه ریزان و روانشناسان از چنین برنامه های مداخلاتی به صورت گسترده استفاده کنند.
مرور نظام مند برنامه ی آموزش والدین هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
1 - 41
حوزههای تخصصی:
اختلال طیف اتیسم اختلالی تحولی است که تأثیر قابل توجهی بر مهارت های ارتباطی می گذارد. ازآنجاکه داشتن مهارت های ارتباطی برای رشد سایر مهارت ها ضروری است، به کارگیری مداخلات زودهنگام در جهت بهبود مهارت های ارتباطی در کودکان با اختلال طیف اتیسم ضروری به نظر می رسد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر برنامه ی آموزش والدگری هانن بر مهارت های ارتباطی، تعاملی و زبانی کودکان با اختلال طیف اتیسم بود که به روش مروری نظام مند انجام شد. بر این اساس، با جستجوی کلیدواژه های اختلال طیف اتیسم، مهارت های ارتباطی، مداخلات زودهنگام، برنامه والدین هانن، در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و خارجی شامل ساینس دایرکت، سیج پاب، پایگاه اطلاع رسانی اریک، کتابخانه آنلاین ویلی، اسپرینگر، مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی (پابمد)، مرکز اطلاعات جهانی پروکوست، پایگاه مجلات تخصصی نور، پایگاه مرکز اطلاعات علمی، مگ ایران و ایران داک، کلیه مقالات و پایان نامه های در بازه ی زمانی 1990 تا 2022 بررسی شد. ازاین رو، با توجه به ملاک های ورود و خروج به پژوهش، نتایج 13 مقاله و پایان نامه استخراج و موردبررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش ها نشان داد که برنامه والدین هانن می تواند با تکیه بر استراتژی های آموزشی در محیط طبیعی و تعامل مؤثر والد با کودک، موجب اکتساب طبیعی مهارت های ارتباطی کودکان با اختلال طیف اتیسم شود؛ بنابراین پیشنهاد می شود از این برنامه به عنوان مداخله ای زودهنگام آموزش والدین جهت کار با کودک با اختلال طیف اتیسم مورداستفاده قرار گیرد. بااین وجود، به علت محدودیت های پژوهشی که تعمیم پذیری نتایج را به خطر می اندازد، اثربخشی آن نیازمند بررسی های دقیق تری است.
اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره ۲۰ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
47 - 60
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش برنامه شناخت اجتماعی بر فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی در دانش آموزان انجام شد. پژوهش حاضر از نوع مطالعات نیمه تجربی با طرح پیش آزمون_پس آزمون _پیگیری و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مشغول تحصیل در مدارس دوره اول متوسطه شهر خوی در سال تحصیلی 1400-1399 بود. با توجه به هدف پژوهش 30 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. سپس، شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 10 جلسه 60 دقیقه ای، تحت آموزش برنامه شناخت اجتماعی توسط پژوهشگر قرار گرفتند، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس فراشناخت اخلاقی (MMS) و مقیاس همدلی پایه (BES) بود. تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در برنامه SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش برنامه شناخت اجتماعی منجر به افزایش نمرات فراشناخت اخلاقی (384/0=2, h47/17F=) و همدلی (400/0=2, h63/18F=) در آزمودنی های گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شده است. با توجه به یافته ها می توان مطرح ساخت که آموزش برنامه شناخت اجتماعی مداخله مؤثر و مناسبی برای ارتقای فراشناخت اخلاقی و سطح همدلی دانش آموزان است.
مدل یابی رویکردهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارزیابی و ادراک وضعیت تحصیلی دانشجویان در شرایط آموزش مجازی در زمینه روان شناسی تربیتی حائز اهمیت است. دانشجویان ممکن است در شرایط مختلف آموزشی (مجازی، حضوری) رویکردهای مختلفی از نظر یادگیری از خود نشان دهند. مطالعه حاضر در این راستا و با هدف مدل یابی رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی صورت گرفت. روش ها: در این پژوهش، رویکردهای یادگیری (عمقی و سطحی) دانشجویان در آموزش مجازی بر اساس هیجانات تحصیلی مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور، پرسشنامه های هیجان های پیشرفت (پکرون و همکاران، 2002)، ادراک از محیط یادگیری (راف و همکاران، 2001) و پرسشنامه رویکردهای یادگیری تجدیدنظر شده دو عاملی (مختار و همکاران، 2010) بین 223 دانشجو از دانشگاه علوم پزشکی لرستان توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از روش معادل یابی ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرهای سطحی و عمقی یادگیری دانشجویان پزشکی در آموزش مجازی براساس هیجانات تحصیلی قابل پیش بینی است. همچنین یافته ها نشان داد ابعاد یادگیری به واسطه هیجان های مثبت و منفی بر رویکردهای عمقی و سطحی تأثیر معنادار دارد (p<0.01). نتیجه گیری: به طور کلی می توان نتیجه گرفت که رویکردهای یادگیری دانشجویان در فضای مجازی در کنار برنامه ریزی دقیق و تخصصی می تواند برآیند مطلوب داشته باشد
پیش بینی اختلالات رفتاری کودکان پیش دبستانی بر اساس سبک های دلبستگی مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۱)
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حا ضر با هدف تبیین اختلالات رفتاری کودکان بر اساس سبک های دلبستگی مادران انجام شده است. روش: ٣١٨ نفر از کودکان پیش دبستانی (١٦٨ دختر و ١٥٠ پسر) از جامعه آماری با حجم ٦٠٥٥ نفر (که شامل مراکز پیش دبستانی تحت نظر اداره آموزش و پرورش شهر اصفهان بود) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. با استفاده از پرسشنامه رفتاری کودک آخنباخ- نسخه والدین - و پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شاور که توسط مادران کودکان تکمیل شدند، اطلاعات جمع آوری شد. داده های به دست آمده با آزمون معناداری همبستگی و تحلیل رگرسیون، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی مادر با مشکلات برونی سازی و مشکلات درونی سازی همبستگی مثبت و سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا در مادر و مشکلات برونی سازی کودکان همبستگی مثبت داشت. همچنین، نتایج نشان داد که از بین سبکهای دلبستگی مادر، سبک دلبستگی اجتنابی به طور مثبت در پیش بینی مشکلات برونی سازی و درونی سازی کودکان نقش دارد. نتیجه گیری: یافته ها نشان میدهد مادران با سبک دلبستگی ناایمن تاثیر قابل توجهی بر اختلالات رفتاری کودکان دارند.
آموزش مفهوم متغیر تصادفی با استفاده از رویکرد انتگرال ریمان-استیلتس و راهبرد داربست برای دانشجویان علوم و مهندسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه راهبرد داربست و ارائه رویکرد جدیدی برای آموزش متغیرهای تصادفی در دروس احتمال دانشجویان علوم و مهندسی انجام شده است.
روش پژوهش: در این مقاله ابتدا در مورد یادگیری فعال و عواملی نظیر کار گروهی، بازخورد اصلاحی و استفاده از رایانه، که در یادگیری دروس وابسته به آمار و احتمال به دانشجویان کمک می کند، موردهایی مطرح می شود. سپس برنامه های نمایشی به عنوان جایگزینی برای روش های کلاسیک آموزشی معرفی می شود.
یافته ها: در این مقاله به برخی تصورهای غلط رایج دانشجویان درباره پیشامدها، متغیرهای تصادفی و متغیرهای تصادفی پیوسته اشاره می شود و با ذکر تعدادی مثال این مفهوم ها مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهند گرفت. سپس مفهوم راهبرد داربست و کاربرد آن در آموزش متغیر تصادفی و یک رویکرد تدریس در دوره های آموزشی آمار و احتمال شرح داده می شود.
نتیجه گیری: با توجه به موارد بیان شده در مقاله، پیشنهاد می شود در تدریس مباحث اولیه متغیرهای تصادفی برای دانشجویان علوم و مهندسی، به جای این که حالت های متغیرهای تصادفی گسسته و پیوسته به طور جداگانه تدریس شوند، متغیرهای تصادفی به صورت کلی و با استفاده از مفهوم انتگرال ریمان-استیلتس آموزش داده شوند.
واکاوی و تحلیل وضعیت موجود رهبری آموزشی در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
172 - 195
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: در چند دهه گذشته، رهبری آموزشی و توجه به کیفیت عملکرد مدیران مدارس در رأس سیاست های آموزشی بوده است. هدف این پژوهش واکاوی و بررسی اسناد بالادستی و پژوهش های صورت گرفته در این خصوص به منظور تبیین وضعیت موجود رهبری آموزشی و گذار به آن است.
روش شناسی پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری داده ها کیفی و از نوع تحلیل اسنادی است.که با استفاده از روش استنتاج مبتنی بر تحلیل مفاهیم و مفهوم پردازی مجدد صورت پذیرفت. این روش نوعی فراتحلیل یا تلفیق پژوهشی است.که پژوهشگران به جای مجموعه ای از قواعد آماری از آن به عنوان ابزاری جهت دسته بندی مجموعه ای از ویژگی های مرتبط با یک پدیده و تبیین آن ها استفاده می نمایند جامعه ی مورد مطالعه پژوهش، شامل کلیه پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی و اسناد بالادستی نظام آموزش و پرورش کشور جمهوری اسلامی ایران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند پژوهش ها و اسناد مربوطه انتخاب گردید.
یافته ها: یافته پژوهش های داخلی مرتبط با موضوع رهبری آموزشی در سطح مدارس، حاکی از شناسایی 29 ویژگی بوده که این ویژگی ها در 4 بعد «مدیریت و بهبود سازمانی»، «پیشرفت فردی و توسعه آموزشی»، «الگوها و مدل های رهبری» و «توصیف رهبری» دسته بندی گردیدند.
بحث و نتیجه گیری: بر مبنای تحلیل های صورت گرفته در اسناد بالادستی می توان گفت که بجز در سند تحول بنیادین(1390) در سایر اسناد موضوع رهبری آموزشی به صورت تلویحی و ضمنی، در قالب مضامینی همچون «مدیریت مدرسه محور»، «مدیریت مشارکتی»، «مدرسه محوری»، «راهبری برنامه درسی»، «هدایت گری» و «تسهیل گری» مورد توجه قرار گرفته است.
آموزش مهارت محور و کارایی محیط های شبیه ساز آموزشی: مورد مطالعه مرکزآموزش یکی از صنایع H-TECطراحی و تولیدی هوایی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
80 - 98
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: آموزش و توسعه منابع انسانی یکی از عوامل کلیدی موفقیت سازمان ها به ویژه در محیط های صنعتی است. برای آموزش موثر مهارت ها، علاوه بر محتوا و روش تدریس، محیط و ابزارهای آموزشی نیز نقش تعیین کننده ای دارند. شبیه سازها فناوری هایی هستند که با ایجاد محیطی مشابه با دنیای واقعی، امکان تمرین و تکرار مهارت ها را فراهم می کنند.
روش شناسی پژوهش: این پژوهش از جهت هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. در ابتدا هزینه فایده محیط های شبیه ساز آموزشی محاسبه شد و ضرورت بکارگیری مورد تایید قرار گرفت سپس با استفاده از طرح تحقیق و تحلیل از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده یا عدم استفاده از محیط شبیه ساز آموزشی تعداد 38 نفر به صورت تصادفی طبقه ای در دو گروه آزمایش و کنترل مورد مطالعه قرار گرفت. جمع آوری داده های جهت ارزیابی و اثربخشی آموزش پودمانها از پرسشنامه 18 سوالی کرک پاتریک با سه خرده معیار(سازماندهی، کاربردی بودن و استاد) استفاده شد که از لحاظ روایی و پایایی این ابزار مورد تایید قرار گرفت. روایی آن توسط متخصصان این حوزه و راهنمایی اساتید راهنما و مشاور و پایایی آن با استفاده از آلفای کرانباخ 87% بدست آمد. در مرحله تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 26, Excel استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد وجود سطوح محیط های شبیه سازی از لحاظ به صرفه بودن و ارزیابی هزینه ای در مقایسه با استفاده از دستگاه اصلی نیز بطور محسوسی متفاوت است. همچنین نتایج یافته ها نشان داد آموزش با محیط شبیه ساز در مقایسه باگروهی که از این محیط ها استفاده نکرده بودند میزان اثربخشی پودمانهای آموزشی اثربخش تر بوده است. میانگین نمرات اثربخشی آموزش گروه آزمایش که برنامه آموزش با محیط شبیه ساز دریافت کرده بودند(0001/0=p) بطور معناداری بیشتر از گروه کنترل است. به عبارت دیگر آموزش با محیط شبیه ساز در بهبود اثربخشی آموزشی دانش پژوهان موثر می باشد. بنابراین فرضیه آموزش با محیط شبیه ساز در بهبود اثربخشی دوره های آموزشی در سطح 05/0p< تایید می شود.
بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایجاد مدلی ترکیبی مبتنی بر محیط های شبیه ساز می تواند هم مزایای اقتصادی داشته باشد و هم در ارائه آموزش ها اثربخش باشد. در مجموع، می توان نتیجه گرفت که استفاده از محیط های شبیه ساز در آموزش مهارت های شغلی در صنایع هوایی، رویکردی اثربخش است. فراگیران می توانند تجارب مهارتی متنوعی در شرایط ایمن و بدون محدودیت زمانی کسب کنند. طراحی مدلی جامع آموزشی مهارت محور مبتنی بر محیط های شبیه ساز، گامی در راستای ارتقای اثربخشی آموزش های صنعتی است.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
163 - 187
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امروزه امیدوارکننده ترین استراتژی برای بهبود پایدار و اساسی مدرسه، توسعه توانایی اعضای مدرسه برای عملکرد به عنوان اجتماع یادگیری حرفه ای است .اجتماعات یادگیری حرفه ای را می توان از روی برچسب آن ها به عنوان اجتماعی از حرفه ای ها که مشغول یادگیری هستند، درک کرد؛ لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی ابعاد و مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس می باشد.روش شناسی پژوهش: به منظور دستیابی به این هدف، از روش پژوهش اسنادی از نوع مرور نظام مند استفاده شد. بر این اساس، مقالات منتشر شده در حوزه اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس در سالهای 2016-2024 از پایگاه های خارجی اشپرینگر، سیج، ساینس دایرکت، اریک، اسکوپوس، امرالد و همچنین پایگاههای داخلی مگ ایران، اس آی دی و نورمگز، پرتال جامع علوم انسانی، سیویلیکا، پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران (ایرانداک) و جویشگر فارسی علم نت مورد بررسی قرار گرفتند. پس از جستجو، غربالگری بر اساس محدوده موضوعی و سپس ارزیابی مطالعات انجام گرفته، 86 مطالعه به عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید.یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، مؤلفه های اجتماع یادگیری حرفه ای مدیران مدارس در چهار مؤلفه محوری بُعد شخصیتی (مشتمل بر مولفه های فردی، مؤلفه های ادراکی، تعامل و ارتباط جمعی)؛ بّعد حرفه ای (مشتمل بر تعهد حرفه ای و یادگیری حرفه ای)، بُعد سازمانی (مشتمل بر حمایت و پشتیبانی، فرهنگ مشارکتی، ترسیم چشم انداز، تحول گرایی در رهبری)، بعد رویکردی (مشتمل بر مربیگری و مرشدی همتا، یادگیری غیررسمی، پژوهش محوری) شناسایی شد. بحث و نتیجه گیری: مرور پژوهش های خارجی انجام شده در زمینه اجتماعات یادگیری حرفه ای مدیران مدارس، این نکته مهم را یادآور می سازد که برای رهاسازی مدیران از محدودیت های توسعه حرفه ای سنتی توجه به رویکردهای جدید توانمندسازی مانند شبکه سازی و شکل گیری اجتماعات یادگیری حرفه ای بسیار ضروری است. با این حال، مطالعه این پژوهش ها نشان می دهد که شکاف نظری و عملی قابل لمسی در این حوزه وجود دارد. لذا شناخت و تقویت ابعاد و مولفه هایی که بر مشارکت و همکاری مدیران در زمینه فعالیتهای یادگیری حرفه ای تأثیر می گذارند، گامی سودمند در جهت توانمندسازی مدیران، بهبود فعالیت تدریس معلمان، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و در پی آن ارتقای کیفیت نظام های آموزشی خواهد بود.
شناسایی ابعاد و مؤلفه ها وعوامل موثر بر انگیزه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشینه و اهداف: هدف از پژوهش پیش رو، شناسایی ابعاد،مولفه ها وعوامل موثربرانگیزه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان است.روش : این پژوهش با روش تحلیل محتوا کیفی انجام شده است.جامعه آماری پژوهش را خبرگان حوزه موضوعی تشکیل می دهند که از این میان، 25 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. براین اساس،ابتدا بر اساس ادبیات پژوهش ابعاد، مولفه ها وعوامل موثر شناسایی و تحلیل محتوا شدند. سپس، بر اساس نظر خبرگان مورد تایید قرار گرفتند.تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای عرفی با استفاده از نرم افزارMAXQDA و آزمون های میانگین، انحراف معیار و آزمون تی با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.یافته ها: در یافته ها، چهار بعد (ماهیت کار، میل به کسب موفقیت، رشد حرفه ای و قدر و منزلت اجتماعی) در قالب مولفه های نه گانه (خودمختاری،معنی داری شغل،جذابیت شغل،تعهد سازمانی،خودکار آمدی،میل به پیشرفت،تمایل به پژوهش، شناخت وقدردانی واحترام اجتماعی) دسته بندی شدند.در مجموع38 شاخص (گزاره کلیدی) نیز بدست آمد.افزون بر این،عوامل موثر بر انگیزه نیز شامل عوامل اقتصادی،فرهنگی،محیطی و مدیریتی با 35 شاخص شناسایی شدند.نتیجه گیری: با بکارگیری نتایج این مطالعه می توان به فهم بهتری از عوامل موثر بر انگیزه اعضای هیئت علمی بهبود کیفیت آموزش و پژوهش در دانشگاه دست یافت. در نهایت به توسعه و پیشرفت دانشگاه و جامعه کمک کرد.
Investigating the Relationship between Web-Based Teaching Components During the COVID-19 Pandemic and Elementary School Teachers' Anxiety: A case study of Amol city(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
E-learning has been extensively integrated into the educational system during the COVID-19 pandemic, aiming to enhance the quality of education. While introducing numerous benefits and positive impacts, this rapid transition has also posed new challenges that could potentially increase anxiety among elementary school teachers. Therefore, this study aimed to examine the relationship between web-based teaching components during the COVID-19 pandemic and anxiety levels among elementary school teachers, providing practical operational solutions. This research is applied in terms of purpose and correlational in terms of methodology. The statistical population of the study included all elementary school teachers in the city of Amol, totaling 750 individuals. A sample of 256 teachers was randomly selected from the city of Amol. Data were collected using the Salmi Anxiety Questionnaire, Abedini Chogordani, Ghasemi Nafchi, and Tabashir (2021), and a researcher-made questionnaire to measure web-based teaching components. The validity of the questionnaires was confirmed through face validity, and Cronbach's alpha coefficient was employed to determine the reliability of the research instrument. Data analysis was conducted using Pearson correlation coefficient and multiple regression analysis. The findings indicated that the contributions of web-based teaching components, including support and virtual learning infrastructure (169.0), learning and technological complexity (141.0), electronic content production (267.0), and type of course instruction (203.0), were significant predictors of teachers' anxiety during the COVID-19 pandemic. However, the contribution of the effective assessment component (107.0) was not statistically significant. Virtual education infrastructure, learning technological skills, acquiring content production skills, type of course instruction, were negative predictors of teachers' anxiety during the pandemic. The results of the study revealed a significant negative relationship between some web-based teaching components and anxiety levels. Therefore, it is recommended to reduce teaching anxiety in web-based education by implementing empowerment courses to develop online teaching skills, producing effective content, and fostering technological development in in-service teacher training.
مقایسه اثربخشی بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات رایج کودکان با اختلال طیف اُتیسم، پرخاشگری است؛ پرخاشگری در کودکان با اختلال طیف اُتیسم، می تواند باعث بروز آسیب های جدی برای فرد و اطرافیانش شود؛ پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر 7 تا 12 سال مشغول به تحصیل در مدرسه کودکان با اختلال طیف اُتیسم شهر رانیه در سال 2022 - 2023 میلادی بود که از این بین تعداد 45 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در 2 گروه آزمایشی و یک گروه گواه )در هر گروه 15 نفر ( گمارش تصادفی شدند. ابزارهای مورد استفاده پژوهش شامل پرسشنامه پرخاشگری شهیم ) 1385 (، بازی درمانی فلورتایم دیویس ) 2016 ( و قصه درمانی گری ) 2015 ( بودند؛ ابتدا پیش آزمون به صورت پرسشنامه والدین برای هر 3 گروه اجرا شد. سپس 2 گروه آزمایشی تحت مداخله )یک گروه به صورت بازی درمانی و گروه دیگر به صورت قصه درمانی( قرار گرفتند؛ با توجه به شرایط کودکان با اختلال طیف اُتیسم مداخله به صورت فردی اجرا شد و پس از مداخله، پس آزمون بر روی هر 3 گروه اجرا شد. فرضیه پژوهش در نرم افزار Spss نسخه 27 با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که هر 2 مداخله بازی درمانی و قصه درمانی بر پرخاشگری کودکان با اختلال طیف اُتیسم تأثیر معنادار داشت ) 05 / p>0 ( اما فقط در میزان اثربخشی 2 روش مداخله بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای، تفاوت معنادار مشاهده شد ) 05 / p>0 (. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد، سطح معنا داری در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای کمتر از 05 / 0 بود که نشان می دهد تفاوت معنا داری در میزان اثربخشی 2 روش مداخله بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر مقیاس پرخاشگری رابطه ای، وجود دارد ) 05 / p>0 (. در نمره کل پرخاشگری و سایر مؤلفه ها تفاوتی بین اثربخشی 2 گروه مشاهده نشد ) 05 / p<0 (. بررسی اندازه اثر نشان داد که بیشترین تفاوت در مؤلفه پرخاشگری رابطه ای، با ضریب 287 / 0 مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر هر 2 مداخله ی بازی درمانی فلورتایم و قصه درمانی بر کاهش پرخاشگری تأثیر دارند. لذا پیشنهاد می شود، بازی درمانی فلورتایم به عنوان راهبردی نوین و قصه درمانی به عنوان رویکردی مکمل به درمانگران کودکان با اختلال طیف اُتیسم آموزش داده شود تا این درمانگران در مداخلات خود این راهبردها را به کارگیرند.
تحلیل محتوای کتاب مطالعات اجتماعی دوره ی ابتدایی پایه های چهارم تا ششم بر اساس مولفه های تاب آوری
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل محتوای کتب مطالعات اجتماعی ابتدایی از منظر مولفه های تاب آوری بود. میدان پژوهش، شامل کتب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم تا ششم ابتدایی در سال تحصیلی1401_1402 بود. روش پژوهش، توصیفی از نوع تحلیل محتوا کمی و واحد تحلیل، مضمون و بند در نظر گرفته شد. برای این کار، ابتدا از مطالعه متون مرتبط در حوزه ی تاب آوری و مشورت با 4 نفر از اساتید گروه جامعه شناسی و روان شناسی، 5 زیرمولفه شامل: همدلی و حمایت از سوی دیگران، امیدواری، مهارت حل مسئله، نگاه واقع بینانه و کنترل احساس، استخراج شد. سپس کمیت این مؤلفه ها به همان ترتیب در کتاب مذکور به صورت جداگانه احصاء شد. یافته ها نشان داد که در کتاب مطالعات اجتماعی چهارم،3 بند به مؤلفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و 3 بند به مؤلفه ی مهارت حل مسئله، پرداخته است. در کتاب مطالعات پنجم،9 بند به مؤلفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و 2 بند به مؤلفه ی کنترل احساس پرداخته است .در کتاب مطالعات اجتماعی ششم، ۴بند به مؤلفه ی همدلی و حمایت از سوی دیگران و همدلی. 1 بند به مؤلفه ی امیدواری و 21 بند به مهارت حل مسئله پرداخته است. در مجموع در کتاب پایه چهارم، 6 بند، در پایه پنجم، 11بند و در پایه ششم، 22بند به مفهوم تاب آوری پرداخته است. در نتیجه، می توان گفت در کتب مطالعات اجتماعی پایه های چهارم و پنجم و ششم ابتدایی، به صورت پراکنده، ناقص و بدون کاربست عملی، به مضمون تاب آوری و زیر مولفه های آن پرداخته شده. لذا جا دارد این مبحث عمیق تر طرح شوند.
تحلیل محتوای کتاب درسی علوم تجربی پایه هفتم براساس میزان توجه به خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب درسی علوم تجربی پایه هفتم براساس میزان توجه به خلاقیت انجام گرفته است. روش این تحقیق توصیفی از نوع تحلیل محتوا و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، محتوای کتاب فوق « متن درس، فعالیت ها و تصاویر » درسال تحصیلی 1400-1399 می باشد. حجم نمونه و جامعه آماری یکسان بوده و کل محتوای کتاب مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات چک لیست تحلیل محتوای محقق ساخته می باشد. به منظور اعتبار یابی(روایی صوری و محتوایی) ابزار تحقیق از نظرات و دیدگاه های صاحب نظران و برای پایایی ابزار از فرمول پایایی هولستی استفاده شده است. روش گردآوری داده ها تحلیل محتوا و کتابخانه ای است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و اعداد و ارقام به شکل فراوانی، درصد و نمودار استفاده شده است. بر اساس نتایج در مجموع 50 درصد متن، تصویر و فعالیت های محتوای کتاب درسی منطبق با خلاقیت بود. همچنین نتایج نشان داد که میزان انطباق کتاب درسی علوم تجربی پایه هفتم با خلاقیت براساس مولفه سیالی 9 درصد، مولفه بسط خلاقیت 5/21 درصد، مولفه انعطاف 7 درصد و مولفه ابتکار 7/12 درصد می باشد.
طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
214 - 203
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد مخدر در نوجوانان پدیده ای روانی-اجتماعی است که ویژگی شخصیتی، بیولوژیکی، خانوادگی، فرهنگی عاطفی، اجتماعی و اقتصادی در شکل گیری آن نقش دارند و در این بین نقش عوامل عاطفی از جمله بدتنظیمی هیجانی در سوق دادن نوجوانان به مصرف مواد و همچنین ادامه مصرف نقش تعیین کننده ای دارد. پژوهش حاضر با هدف طراحی برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی از نوع پدیدارشناختی است بود. جامعه پژوهش شامل کلیه متخصصین روانشناسی کودک و نوجوان و اعتیاد است که برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخصیصی در هفت مرحله و در 17 جلسه تنظیم و برنامه طراحی شده در اختیار 10 نفر از متخصصان روانشناسان کودک و نوجوان و اعتیاد قرار گرفت و پس از تأیید برنامه شاخص روایی محتوایی و نسبت روایی محتوایی محاسبه شد. یافته ها: نتایج حاصل از روایی محتوایی و اجرای برنامه تنظیم هیجان مبتنی بر رویکرد فراتشخیصی نشان داد که این بسته از ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوایی مورد تأیید قرار گرفته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش می توان گفت که این بسته یک برنامه جامع برای نوجوانان دارای اختلال عاطفی با سابقه مصرف مواد مخدر است.
نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین وضعیت زناشویی و شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳
215 - 234
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش میانجی تحمل پریشانی در رابطه بین وضعیت زناشویی و شیوه های حل تعارض با سازگاری زناشویی در زنان متأهل شهر شاهین شهر بوده است. روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را کلیه زنان متاهل ساکن شهر شاهین شهر بوده که از بین آنها تعداد 200 نفر به صورت داوطلبانه و در دسترس در این پژوهش شرکت کردند. ابزار تحقیق شامل، مقیاس سازگاری زناشویی، پرسشنامه وضعیت زناشویی گلومبوک – راست، پرسشنامه سبک های حل تعارض رحیم و پرسشنامه تحمل پریشانی بود. روش تحلیل این پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری و نیز ضریب همبستگی پیرسون بود. نتایج نشان داد که تحمل پریشانی میانجی رابطه سبک حل تعارض ملزم شده با سازگاری زناشویی است به گونه ای که با کاهش سبک حل تعارض ملزم شده، تحمل پریشانی در زنان متأهل افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. تحمل پریشانی میانجی رابطه سبک حل تعارض مصالحه با سازگاری زناشویی است به گونه ای که با افزایش سبک حل تعارض مصالحه هم به طور مستقیم سازگاری زناشویی در زنان متأهل افزایش می یابد و هم به طور غیر مستقیم تحمل پریشانی در آن ها افزایش یافته و در نتیجه سازگاری زناشویی بیشتر می شود. رابطه بین سبک های یکپارچگی، مسلط و اجتناب کننده مسلط با سازگاری زناشویی با میانجی گری تحمل پریشانی معنی دار نبوده است (05/0≥p).