فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
تعیین تلفظ لغات بر اساس وزن عروضی و قافیه، از دیرباز در میان ادبا و لغت نویسان فارسی، مطرح و محل بحث بوده است، و در دوره معاصر نیز مصححانِ آثار کهن فارسی به این مقوله توجه نشان داده اند. اخیراً وحید عیدگاه طرقبه ای (1399)، پژوهشی جامع در این باب، با عنوان تلفّظ در شعر کهن فارسی، به طبع رسانده که در آن، یافته های فراوانی در زمینه تلفظ های شاذ و گویشی، به همراه برخی پیشنهادهای تلفظی ارائه شده است. در مقاله حاضر برخی حدس های مؤلف کتاب، بر مبنای ملاحظاتی لغوی، رد شده و مورد نقد قرار گرفته است. از آنجا که این ملاحظات، ناظر به تلفظ لغات است، فرای نقد کتاب و در چشم اندازی کلی، می تواند در سایر پژوهش های مشابهِ آتی مورد استفاده قرار گیرد. مرور این شواهد، گویای چند خطا و ضعف روش شناختی در این اثر است: نخست، غفلتِ مؤلف است از پاره ای واژه های زبان های ایرانی میانه و نو. دوم، گرایش وی به نظام سازی، به قیمت چشم بستن بر پاره ای استثناها؛ اشکالی که با ادعای «استقرای تام» و نقد «نگاه یک سان ساز و تعمیم گر» در پژوهش ایشان، در تضاد است. سرانجام، باید به مهم ترین مورد اشاره کرد که غلبه نوعی درک تجویزی از مسائل آواییِ گویشی است.
جایگاه زنان در تصوف: نقد تفکر مردسالارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تاریخی نقش زنان در طبقات گوناگون جامعه از جمله طبقه صوفیه، شناختی جامع و دقیق از آنان ارائه خواهد کرد. تلاش برای درک این نقش با توجه به حاکمیت نگاه مردسالارانه در واقع راهی برای تحلیل و نقادی این نگاه حاکم به شمار می آید. شواهد تاریخی متعدد، به مفهوم فراجنسیتی در تصوف گواهی دارند که نادیده انگاری تاریخی زنان در چنین نگرشی را نامفهوم می نماید. در جامعه مردسالار که زنان کمتر از مردان، امکان حضور در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، دینی و سیاسی را داشته و معمولا از متن به حاشیه رانده شده اند، به طور طبیعی، ورود زنان به سلک عارفان و طی مراحل کمال عرفانی با دشواری هایی متعدد روبرو بوده است. این مقاله با بررسی تاریخی سرگذشت زنان صوفی و چگونگی ورود آنان به سلک عارفان، به این نتیجه می رسد که عواملی چند در راه یابی زنان به سلوک عرفانی از اهمیت برخوردار بوده اند که مهمترین آنها رابطه خویشاوندی است که نگاه مردسالارانه آن را نادیده گرفته است و این خود یکی از مهمترین نقدها به نگرش مردسالارانه به جریان سلوک و تصوف به شمار می آید.
دراسه نفسیه لاستقطاب القیم النفسیه الأنثویه في شعر ابن الفارض(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یُطلق الأنیما أو القطب الأنثوی للنفس علی الجوانب الفیزیولوجیه والجنسانیه باعتباره صوره مثالیه للاستعدادات السلوکیه الفطریه وتجارب الحیاه الموروثه التی تدور حول قدرات الفن والجنوح إلی الطبیعه والعاطفه الجامحه والقوه الإلهامیه. وهذه القیم عادهً ما تکون فی النصف الثانی من السن التقویمیه مع تطبیق الفردانیه والمیل فی اللاوعی وهی تجعل الشخصیه تخطو فی طریق المیل إلی اللطف والکمال والنمو. تظهر الأنیما أیضاً فی النموذج البدئی البهیج والصدمات العاطفیه فی مجال واسع فی الأدب. والتفرد فی الشعر یعادل السفر البطولی للشاعر من الآفاق إلی الأعماق الداخلیه لاکتشاف الإنجازات القیّمه والمعنویه الجدیده وخلقها، ومن بینها إیقاظ القیم الأنیمیه الداخلیه المخفیه. تمت کتابه هذه الدراسه وفقاً للمنهج التحلیلی الوصفی وبناءً علی تعالیم علم النفس التحلیلی، وکان التحلیل النفسی قائماً علی تطبیق فردیه الأنیما وقیم القطب الأنثوی فی النفس فی بعض أهم أشعار ابن الفارض التی تعبر عن هذه العملیه. وقد أوضحت النتائج التی توصلت إلیها الدراسه أن استعاده قابلیه الأنیما واستقطابها فی شعر هذا الشاعر کانت تحت تأثیر اللاوعی أو اللاشعور، وفضلاً علی ذلک، استفاد ابن الفارض من قدره هذه الصوره المثالیه من قبیل المیل إلی السلام وتقصّی الجمال والجنوح إلی الطبیعه والنظره العاطفیه الداخلیه أو الشخصیه لمتجلیات الوجود، والعیش فی اللحظه والحال، والقدره علی استیعاب العواطف والمشاعر الداخلیه والتعبیر عن الذات، والتی تحقق کلها مهداً للکمال واللطف ومرونه الشخصیه.
ساختار معنادار و جهان نگری در منظومه مهر و ماه (برمبنای نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا پیش از قرن بیستم آرای جامعه شناختی در زمینه ادبیات، برخاسته از الگوهای پوزیتیویسمی بود. بر این اساس در حوزه نقد سنّتی، منتقدان بر پیوند محتوایی آگاهی جمعی با اثر تأکید داشتند. سپس در قرن بیستم، لوسین گلدمن بر مبنای آرای جورج لوکاچ و ژان پیاژه، یکی از کارآمدترین نظریه ها در حوزه نقد جامعه شناختی، یعنی نظریه ساخت گرایی تکوینی را مطرح کرد. ازجمله مفاهیم مرکزی گلدمن برای تبیین این نظریه، دو مفهوم «ساختار معنادار» و «جهان نگری» هستند. ساختار معنادار مبیّن ارتباط متقابل اجزای یک اثر ادبی و جهان نگری کلیّت معناداری از هنجارها و ارزش هاست. منظومه «مهر و ماه» یکی از آثاری است که الگوی ساختاری منسجمی دارد و به همین سبب، کاربست نظریه ساخت گرایی تکوینی در درک بهتر آن کارگشاست. این منظومه از آثار برجسته شاعر قرن دهم هجری، جمالی دهلوی است. پژوهش حاضر درپی پاسخگویی به این پرسش است که «چگونه ساختار معنادار و جهان نگری منظومه مهر و ماه هم ارز با بسترهای فراگیر اجتماعی اثر خلق شده است؟». بررسی این منظومه در چارچوب نظریه ساخت گرایی تکوینی گویای آن است که دو بستر عمده اجتماعی عصر شاعر به صورت یک آفرینش هنری نه بازتاب وارونه حوادث اجتماعی نمود یافته اند؛ این دو بستر برتری مسلمانان بر هندوها از منظر گفتمان حاکم در روزگار جمالی و گسترش و نفوذ عرفان میان همه طبقات اجتماعی در نظام مفهومی، عناصر مکانی، الگوی نظام مند روابط شخصیت ها و ساحت زیبایی شناختی منظومه است که خالق ساختار معنادار آن هستند. این عناصر در ارتباط دیالکتیک با یکدیگر، مبیّن جهان نگری حاکم بر اثر و هم ارزی کلیّت اثر با بستر فراگیر اجتماعی آن هستند.
همانندی هسته های تصویری چند بعدی در اشعار کودکانه محمد کاظم مزینانی و سلیمان العیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخیل و تصویر، دو عنصر بهم پیوسته شعرکودک ونوجوان هستند. مبنای تصویرهای ناب شاعرانه، تخیل فراگیر است که ازمشاهده واقعیت ها سرچشمه می گیرد. تصویر، عامل انعکاس و برحسته سازی محتوا و درونمایه شعر است. عنصرخیال در شعر کودکان ونوجوانان، باتقویت ذهن و ایجاد خلاقیت درآنان، روح وروانشان را تلطیف و نگاهی برتر وهنری به ایشان می بخشد که بتوانند میان تصاویرذهنی وعینی ارتباط برقرارکنند. تصویر به دونوع ساده و چندبعدی تقسیم می شود، تصویرهای چندبعدی غالبا پیچیده هستند. یک تصویر چندبعدی که حاصل رویهم گذاشتن چند تصویراست هسته تصویری را بوجود می آورد. ارزش وزیبایی هسته های تصویری با مجموعه ای ازتصویرهای پایه و پیرو و پایانی براساس میزان تخیل وعاطفه واحساس شاعر تعیین می شود. در بررسی پیش رو براساس شیوه توصیفی- تحلیلی- تطبیقی، معلوم شد که هسته های تصویری درشعر محمدکاظم مزینانی، انتزاعیتر وپیچیده تر هستند واز قوه شاعری بیشتری برخوردارند. درحالیکه هسته های تصویری اشعارسلیمان العیسی عینی ترند وبا موضوعات واقعیترمانند میهن، ملیت، همبستگیهای قومی تناسب بیشتری دارند.
واکاوی نمادهای استعلایی در غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
43 - 58
حوزههای تخصصی:
از دیرهنگام، کسانی که نگاهی ژرف به جهان داشته اند، همواره به دنبال راهی برای گسترش اندیشه ها و ادراکات درونیِ خود بر نمودهای عینیِ جهان محسوس بوده اند؛ ازاین رو با تأمل در جلوه های جهان، تلاش کرده اند تا از محسوسات عبور کرده و به حقیقتی فراتر از آن دست یابند؛ بنابراین، برای نیل به این هدف از نماد استعلایی بهره برده اند. نماد استعلایی تصویری است از شیء ملموس که این شیء ملموس خود دلالت دارد بر عالم معنی و روح. نماد های استعلایی در ماهیت با عالم مُثُل افلاطون یا «ایده بنیادین» (اصطلاح افلاطون) ارتباط دارد و در زمره نماد های عرفانی نیز جای می گیرد. بیدل دهلوی، گونه های متنوع این نمادها را به کار برده و با توجه به شرایط خاصِ فردی، اندیشه و تخیل خود را در قالب نمادهای استعلایی بیان کرده است. از آنجا که نمادهای استعلایی موجب ابهام در شعر می شوند، نوشتار حاضر بر آن است تا با تأویل این نمادها، از غزل بیدل ابهام زدایی کند. در کنار تحلیل محتوایی نمادهای استعلایی، زیبایی شناسی این نمادها نیز از هدف های این پژوهش است.
نقد و تحلیل اکوسایکولوژی در رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی با نگاهی به نظریه ساختار شخصیّت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴۷
217 - 235
حوزههای تخصصی:
اکوسایکولوژی به مطالعه ی روان انسان در رابطه با محیط زیست می پردازد. روانی که بر اساس نظریه ی ساختار شخصیّت فروید محصول ارتباط متقابل، متعامل و متعارض سه عامل "نهاد"(Id)، "خود"(ego) و "فراخود"(superego) است. البته اکوسایکولوژی در آن جا که به وارد کردن خدا در جهان بینی فرد اهمیت می دهد در تقابل با آراء فروید قرار می گیرد. حال ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال خواهیم پرداخت که طبیعت بر روح و روان و نوع رفتار و کنش های افراد جامعه ی داستانی جای خالی سلوچ دولت آبادی چه تأثیری داشته است؟ تا سلطه ی عقل را که چنین بحران هایی در ساختار شخصیّتی خانواده ی سلوچ رقم زده و باعث شده تعادل ایگوی آن ها بر هم بخورد، نشان دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که سلطه ی عقل در این رمان با مکانیزه کردن کشاورزی توسط میرزا حسن بدون توجه به سازگاری با محیط و افراد آن سلوچ را با تکانش های آشوبناک "نهاد"، مرگان را با سوگواری و ماخولیا، ابراو را با ناتوانی "ایگو"ی وی در تعادل برقرار کردن بین "نهاد"، "فراخود" و جهان بیرونی، عباس را با اختلال شخصیّت ضد اجتماعی و هاجر را با اختلال شخصّیت وابسته مواجه کرده است. سلطه ی عقل چون بدون توجه به تاب آوری محیط و افراد آن منطقه به کار گرفته شده، تعادل ایگوی شخصیّت های رمان را به هم زده و آنان را دچار اختلالاتی در شخصیّت کرده است که علت چنین اختلالاتی را می توان در عدم مشارکت عاطفی ناخودآگاه شخصیّت های رمان با پدیده های طبیعی به تأثیرپذیری از جهان سرمایه داری و اومانیسم عصر روشنگری دید.
بررسی انتقادی برخی از پژوهش ها و اظهارنظرها درباره شاهنشاهنامه صبا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
117 - 142
حوزههای تخصصی:
شاهنشاهنامه، منظومه ای حماسی از فتحعلی خان صبا است که تاریخ ایران در دوره سلطنت فتحعلی شاه قاجار را دستمایه آفرینش اثری ادبی قرار داده است. البته دامنه تاریخی اثر از سقوط اصفهان تا اواخر دوره اول جنگ های ایران و روس را در بر می گیرد. این منظومه طولانی، به رغم اهمیت، تا کنون چنان که باید مورد توجه و بررسی قرار نگرفته است. نقدهای نوشته شده بر شاهنشاهنامه، کمتر به کل اثر نظر داشتند و به نظر می رسد، بیشتر نویسندگان آن به طور کامل متن این منظومه را نخوانده اند. این نقدها بیشتر براساس متن گزیده منظومه نوشته شده و به این علت دچار خطاهای فاحش محتوایی و تاریخی شده اند. این مقاله، به مطالعه حدود بیست پژوهش انجام شده در صد سال اخیر، درباره شاهنشاهنامه پرداخته و کوشیده است تا با بررسی اشکالات و خطاهای آن متون، نقدهای شاهنشاهنامه را نقد کند. دستاورد پژوهش، بیانگر آن است که عمده نقدها، بدون توجه به کل اثر و نکات تاریخی مرتبط با آن، اشتباهاتی مرتکب شده و این اشتباهات از طریق نقدهای هر عصر، به نقدهای دوران سپسین راه یافته اند.
استعمار نوین و سیاست دیگرستیزی: هویت «دشمن دوست نما» در رمانهای جمهوریت، حقیقتی دروغین و شیکاگو اثر علا الاسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست های استعماری ونادیده انگاشتن برابری و ارزشهای فردی همواره مورد توجه منتقدان پسااستعماری بوده است. خوانشی ادبی در خصوص جایگاه نژاد عرب و مسلمانان در آمریکا به عنوان کشورمدعی دموکراسی و برابری حقوق همگان در دوران پسا استعماری می تواند بیانگر سیاست نواستعمارگرایانه امریکا در عصر حاضر باشد. مقاله حاضر به بررسی هویت اعراب و مسلمانان در تقابل با هویت امریکایی در رمان های شیکاگو (2007) و جمهوریت، حقیقتی دروغین (2021) آثار علا الاسوانی بر اساس نظریه سیاسی شانتل موف در خصوص دموکراسی کثرت گرا و دشمن دوست نما می پردازد که این حقیقت را تبیین می نماید که دموکراسی واقعی غیر ممکن بوده و در دموکراسی کثرت گرا خصومت ها و دشمنی ها به صورت یک رابطه به ظاهر دوستانه پنهان می گردند تا بتوان مخالفان را تحت کنترل خود قرار داد که این بیانگر نوعی استعمار نوین است. رمان شیکاگو با به تصویر کشیدن زندگی مهاجران در آمریکا در دوران پس از حملات 11 سپتامبر 2001 و رمان دموکراسی حقیقتی دروغین، با روایت نمودن جریان انقلاب مصر، بر استعمار نوین و پنهان امریکا وغرب می تازد که در آن مسلمانان و اعراب به عنوان دشمنان و تروریستهای بالقوه برای آمریکا و مردمش ترسیم می شوند و در شرق، این دیگر ستیزی به صورت معرفی عرب تبار به عنوان ملتی که لایق انقلاب و آزادی نیستند نمود پیدا می کند. این رویکرد پرده از ماهیت واقعی سیاست نواستعماری امریکا و غرب برمید ارد.
نشانه شناسی نظام پوشاک در مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۸
107 - 136
حوزههای تخصصی:
نظام پوشاک از نظام های بسیار مهم است که در متون ادبی حضور چشمگیری دارد. مولوی از جمله شاعرانی است که توانسته است نظام نشانه های زبانی پوشاک را به نشانه های ادبی تبدیل کند. او با کاربرد واژگان و نشانه های روزمره پوشاک، نشانه های تازه ای را در متن حکایت خلق می کند. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل نشانه های پوشاک در حکایت هایی از مثنوی با رویکرد نشانه شناسی بارت به ویژه نظریه هم سازه و ناسازه بپردازد. در این نظریه، بارت معنا و مفهوم نشانه را به معنای صریح، محدود نکرده و تلاش می کند که الگویی را طراحی کند تا در کنار معنای صریح به معنای ضمنی نشانه ها دست یابد. بررسی تحلیلی این نظریه در حکایت هایی از مثنوی نشان می دهد که مولانا نشانه ها را در معنای قراردادی آن ها به کار نمی گیرد، بلکه با خلق نشانه های جدید و همچنین تفسیر و تأویل حکایت ها به خوانشی نو از نشانه های اولیه دست می یابد که این نشانه ها با کل نظام نشانه ای مثنوی در پیوند است.
بررسی واژگان غیرمستعمل امروزی در اشعار رودکی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
73 - 94
حوزههای تخصصی:
واژگان زبان بنا به فراخور زمان، پدیدار می شوند، رشد می یابند و در طی دوران دچار تحولات و تغییراتی می گردند. گاهی به زبان دیگر منتقل می گردند و ظاهری نو با معنای نو می یابند یا به دست زوال گذر زمان سپرده می شوند. از این رو یکی از شیوه های آشنایی با آداب، رسوم و سنت های اقوام و قبیله های گذشته، بررسی آثار ادبی بزرگانی است که از آن روزگاران به یادگار مانده است. در واقع زبان بهترین نمودار شناخت چگونگی فرهنگی، اقتصادی، دینی و دیگر مظاهر اجتماعی یک ملت است. در این میان دیوان رودکی نیز به عنوان اثری ماندگار، تکه هایی از تاریخ دوران سامانیان را در خود دارد. از این رو ضمن تحقیقی کتابخانه ای، به بررسی واژگان مرده زبان فارسی در دیوان اشعار رودکی پرداخته ایم. آنچه از این تحقیق دریافت می شود، این است که اسامی و پس از آن فعل ها، بیشترین واژگان متروک در آثار این شاعر بزرگ بوده است و بسیاری از فعل های ساده با فعل های مرکب جانشین شده اند. همچنین به کارگیری واژ گان دارای ارتباط مستقیمی با نحوه زندگی و تلقی مردم از واژه مورد استفاده بوده است.
Ode littéraire et spiritualité dans Soufi, mon amour de Elif Shafak(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Recherches en Langue et Littérature Françaises Année ۱۷, No ۳۱, Printemps & été ۲۰۲۳
173 - 183
حوزههای تخصصی:
— Il n’est point exagéré ni dithyrambique d’avancer que le récit romanesque, Soufi, mon Amour, de l’écrivaine turque Elif Shafak est l’ode à l’amour la plus éloquente et la mieux représentative de l’un des courants mystiques les plus reculés en hagiographie. L’une des raisons de notre choix pour cette œuvre romanesque, à valeur mystique et historique, est à fortiori l’intérêt manifesté par une auteure du XXIe siècle pour des icônes de l’âge d’or du mysticisme persan. Elle a déterré des figures emblématiques de la spiritualité islamique du XIIIe siècle, d’abord pour rendre un hommage au patrimoine culturel immatériel, mais aussi pour exhumer leurs enseignements combien salvateurs pour un monde aujourd’hui en déliquescence morale. Nous abordons dans cette étude la création de l’espace scripturaire dédié à la spiritualité reprise en mode polyphonique. Il nous importe de faire la lumière sur le pouvoir du récit Shafakien à ressusciter les penseurs méconnus par une grande majorité en Occident.
آموزه هایی منفی در ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مَثَل های فارسی از کهن ترین نمونه های ادبی ایران هستند که از روزگار باستان تا به امروز الهام بخش گفتار و رفتار مردم این سرزمین بوده اند و با توجه به اینکه در پیدایش آن ها، ذوق، قریحه، دانش و تجربه لایه های گوناگون اجتماع نقش داشته، پذیرش و رواج عمومی آن ها نیز زیاد بوده است. پژوهش در مَثَل های هر جامعه، به شناختی بهتر درباره جنبه های مختلف زندگی و فرهنگ آن جامعه کمک می کند و از این طریق لایه های مغفول مانده فرهنگ عمومی، به صورت دقیق تر بررسی خواهد شد. برخی از عادت های ناپسند یا آموزه های ناصواب فرهنگی از طریق مثل ها، در زبان، ساری و جاری می شوند. این کارکرد ضرب المثل ها را می توان آموزه های منفی آن ها دانست. این مقاله، چنین جنبه ای را در مثل های فارسی بررسی کرده و ضمن تأکید بر آموزه های نیک موجود در بیشتر ضرب المثل های فارسی به نمودهای بدآموزی یا آموزه های منفی برخی دیگر از آن ها پرداخته است. شوخی ریشخندگونه با سرزمین ها و اهالی هر سرزمین یا اقوام و قبایل، برخورد با دیگریِ دینی و اعتقادی، تحقیر برخی از وضعیت های جسمانی، ریشخند برخی از نقش های خانوادگی و به ویژه نقش های زنانه، تقدیرگرایی های کاملاً منفعلانه، توجیه خوی های ناپسندی چون خودرأیی و شوخی تمسخرگونه با برخی از نام های خاص و نظایر این آموزه های منفی را در مثل ها فارسی می توان دید.
ﺭﻭﺍﯾﯽ آزﻣﻮﻥ درک ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻓﺎﺭﺳﯽآﻣﻮزﺍﻥ غیرایرانی: ﺗﺤلیلی ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺍﺻﻮل آزﻣﻮﻥ شناسی
حوزههای تخصصی:
آزمون ها ابزار مهمی جهت ارزیابی یادگیری و توانمندی فارسی آموزان هستند. روایی آزمون یکی از مهم ترین عواملی است که در ارزشیابی آزمون باید به آن توجه کرد. هدف اصلی این پژوهش بررسی روایی محتوایی و ظاهری آزمون درک خواندن سطح تکمیلی فارسی آموزان غیرایرانی است. فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون از روایی ظاهری نامطلوب و روایی محتوایی مطلوبی برخوردار است. پرسش شوندگان این پژوهش ۱۰ مدرس آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و ۲۴ نفر از فارسی آموزان دختر و پسر مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین الملل امام خمینی (ره ) با ملیت های گوناگون در بازه سنی۳۰- ۲۰ است. در این پژوهش برای بررسی روایی آزمون ها از دو پرسشنامه آزمون های وابسته به ملاک ویرسما وجورس و نیز افزودن شاخص های تکمیلی، طبق مدل ساموئلز و نظریه سالیوا هاگیس استفاده شده است. دو مشخصه روایی محتوایی و ظاهری هر دو آزمون اندازه گیری شدند. نتایج آماری نشان دهنده این موضوع بوده اند که این دو آزمون، از روایی محتوایی قابل قبولی برخوردارند اما روایی ظاهری مطلوبی ندارند.
نظریه ادراکات اعتباری و نسبیت اخلاق از دیدگاه علامه طباطبایی و مولانا جلال الدین در مثنوی معنوی
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
59 - 72
حوزههای تخصصی:
ادراکات اعتباری یکی از نظریات علامه طباطبایی (ره) است که نه تنها از مباحث بسیار مهم فلسفی؛ بلکه در مباحث عقلی و سیاسی و اجتماعی نیز بسیار پُرفایده است. بر اساس این نظریه مفاهیمی وجود دارند که وراء توافق عقلا بر آن، مطابقی ندارد. این گونه معانی و مفاهیم، حقیقتی ندارند و فقط در ظرف رفتار و کردار اعتبار می شوند. ما در این جستار به روش توصیفی تحلیلی در پی بررسی یکی از وجوه ادراکات اعتباری یعنی اخلاق هستیم تا بدانیم از دیدگاه علامه طباطبایی و جلال الدین مولوی مفهوم اخلاق نسبی (اعتباری) است یا مطلق که نتایج پژوهش نشان داد اخلاقیات از امور اعتباری است و فقط برخی افعال مطلق هستند و در هیچ شرایطی خوب بودن و بد بودن آن ها تغییر نمی کند.
تیپ شناسی شخصیت قهرمان داستان در مدیر مدرسه آل احمد بر اساس نظریه پیرسون و انیاگرام
منبع:
مطالعات زبان فارسی (شفای دل) سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۳
95 - 118
حوزههای تخصصی:
نقد روان شناختی از جمله حوزه های جدید نقد ادبی است که ناقد در آن بر اساس اصول علم روان شناسی، به نقد و تحلیل اثر ادبی می پردازد. یکی از مقوله های مهم در نقد روان شناختی، تیپ شناسی شخصیت است؛ از این روی روان شناسان برای شناخت نسبی شخصیت ها، روش های گوناگونی ارائه داده اند و هر یک از زاویه خاصی به موضوع پرداخته اند. هدف اصلی این مقاله، بررسی تیپ شناسی قهرمان داستان در رمان مدیر مدرسه از جلال آل احمد است که برای دست یابی به این امر، از نظریه روان شناسی کارول. اس. پیرسون و هیو. کی. مار و نظریه انیاگرام استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی تحلیلی است. جلال آل احمد، شخصی روشن فکر و امروزی بوده است که واقع گرایی را برای داستان «مدیر مدرسه» انتخاب کرده است. وی که با واقع نگری خود سعی در نشان دادن جامعه و زندگی دارد، در این داستان، افراد عادیِ جامعه را محور سخن خود قرار می دهد و سعی در شناخت جامعه امروزی برای خواننده داستانش دارد. نتایج مقاله بیانگر این است که در نظریه کارول. اس. پیرسون و هیو. کی. مار شخصیت راوی داستان، نشان دهنده سه کهن الگوی، یتیم و معصوم، حامی و جست وجوگر است و در تیپ شناسی انیاگرام نشان دهنده سه تیپ اصلاح طلب و کمال گرا، رئیس و رهبر و فکور و مشاهده گر است که تقریباً در هر دو نظریه این تیپ ها مشابه همدیگر هستند.
شرحی بر قصیده جَملیّه یا شرحی بر روایت یک خاطره جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۲۰
47 - 65
حوزههای تخصصی:
توجه روایت شناسان به گونه ای از زاویه دید ما-راوی که قابل تقلیل به انواع دیگر روایت نباشد، ریشه در مطالعات میان رشته ای دارد که در آن ها تلاش شده است اثبات گردد اساساً روایتگری به صورت جمعی امکان پذیر است. یکی از ژانرهایی که می تواند بستر کارآمدی برای به کارگیری این شیوه باشد، خاطره گویی به صورت جمعی است. ژانر خاطره با پیروی از الگوی کارکرد ذهن پرداخته می شود و برای باورپذیر شدن روایت، نویسنده حتی خطاهای رایج در فرآیند تداعی معانی در ذهن را نیز شبیه سازی می کند. از سوی دیگر خاطره جمعی که از زبان راوی جمعی روایت می شود، از ظرفیت های منحصر به فردی مثل غلبه بر محدودیّت اوّل شخص مفرد (به شکل کلاسیک) و محصور نبودن در زمان و مکان بهره می برد. این پژوهش با خوانش داستان شرحی بر قصیده جملیه که روایتی در ژانر خاطره با روایتگری جمعی است، نشان می دهد گلشیری چگونه امکانات این دو مقوله را در تلفیق با یک دیگر در داستانی واحد به کار برده و چگونه با افزودن لحن کهن گرایانه و طنزگون، سبکی نوآورانه در ما-روایت ایجاد کرده است که از طرفی موید راوی جمعی باشد و عاملی برای فاصله گذاری قرار گیرد و از طرف دیگر جهت گیری نویسنده را در قبال سوژه مرکزی داستان که تصویری آیینی-شبه مذهبی است، نشان دهد.
تناظر عوالم وجودی در اندیشه شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
111 - 139
حوزههای تخصصی:
اندیشه جهان وارگی انسان و اندام وارگی جهان، در واقع نمود اندیشه تناظر بین عالم صغیر و کبیر است که سبب شناخت جامع انسان به عنوان عالم صغیر الجثه و کبیر بالمعنی و جایگاه آن در نظام خلقت خواهد شد. این مقاله با روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر اساس مطالعات کتابخانه ای، به واکاوی و بررسی ایده تناظر در آثار شیخ علاء الدوله سمنانی پرداخته و هدف، کاربرد و کارکرد استفاده از تناظر را در آموزه های عرفانی وی نشان داده است. شیخ علاء الدوله سمنانی، متنازع آرای وحدت وجودی ابن عربی با تاکید بر دوگانگی و ارتباط بین عالم صغیر و عالم کبیر، سعی در تبیین اندیشه تناظر عوالم دارد. ملزومات درک ایده تناظر در اندیشه وی، شناخت جایگاه انسان، جهان،کیهان و همچنین دل به عنوان حلقه واسط این تناظر است که همه این موضوعات ذیل اندیشه اصلی عرفانی وی یعنی لطایف سبعه قرار می گیرد. مبنای اصلی نظریه لطایف سبعه سمنانی بر این اصل استوار است که تمامی این لطایف از تاثیرپذیری فیوضات افلاک و عناصر، حاصل و از سوی دیگر بین لطایف سبعه، فیوضات افلاک، عناصر، انواع انوار، انواع انسان و پیامبران وجودی تناظر برقرار است. کارکرد تناظر از منظر سمنانی در شناخت انسان، جهان و حق و همچنین تربیت خانقاهی ،شطرنج وجودی انسان، انواع لطایف، انوار و پیامبران وجودی نمود دارد.
گویش بوشهری در آثار «منیرو روانی پور» بر اساس دیدگاه هنجار گریزی «جفری لیچ»
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
97 - 122
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی از مباحث مطرح در حوزه زبان شناختی است. یکی از راه های خلق اثر ادبی استفاده از شگردهای هنجارگریزی است. جفری لیچ از چهره های برجسته شکل گرای انگلیسی، یکی از انواع هنجارگریزی را نوع گویشی می داند. به عقیده او هرگاه شاعر یا نویسنده واژگانی ویژه منطقه ای خاص را که در زبان معیار وجود ندارد به کار برد، هنجارگریزی گویشی به کار برده است. او می کوشد با این تکنیک روش شناخت نسبی از محیط بومی و ویژگی های اقلیمی و فرهنگی منطقه ای را به مخاطب انتقال دهد. منیرو روانی پور از نویسندگانی است که توانسته هنرمندانه گویش بوشهری را در آثارش وارد کند و در این راه موفق نیز بوده است، این امر بدون شک از تجربه های زیستی نویسنده نشئت می گیرد. در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه لیچ، هنجارگریزی گویشی در هشت اثر منیرو روانی پور بررسی و بسامدگیری شد. یافته ها نشان می دهد میزان کاربرد واژگان گویشی در آثار روانی پور بر حسب محیط تغییر می کند. داستان هایی که در محیط روستایی جنوب روایت شده نسبت به داستان های محیط شهری بسامد گویشی بالاتری دارد.
نشانه شناسی فرهنگی کشف المحجوب؛ بررسی فرایندهای معناورزی و الگوهای معنا ساز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال نوزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
149 - 181
حوزههای تخصصی:
در نسل سوم نشانه شناسی، توجّه خاصی به نظام های معناورزی، تولید و انتقال معنا شده و با رویکردهای مختلف، سازوکارهای معناپردازی مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از این رویکردها، نشانه شناسی فرهنگی است که با تمرکز بر نشانه های یک فرهنگ، فرایندهای فرهنگیِ معناساز را بررسی می کند. در این پژوهش با معرفی ابرالگوی معناساز «فرهنگ طبیعت »، سازوکارِ تولید معنا در متن عرفانی کشف المحجوب ، به روش توصیفی تحلیلی در چهارچوب دیدگاه نشانه شناسی فرهنگی تبیین می شود. نتایج حاکی از آن است که بنیان مطالب کشف المحجوب بر مدار ابرالگوی معناساز «فرهنگ طبیعت» و از عمق معتقدات ایدئولوژیکی و فرهنگی هجویری نشأت گرفته است. وی برای این کار از سه زیر الگوی «فرهنگ/ پادفرهنگ»، طرح «کوسموس» یا نظمی عرفانی در برابر غیاب یا نفی آن و «خود / دیگری» بهره برده است. به منظور تثبیت و هویت سازی، الگوی «فرهنگ/ پادفرهنگ» برای جناح بندی و ارزش گذاری دالّ های حوزه فرهنگ عرفانی و انباشت پدیدارهایی در قالب پادفرهنگ به کار برده می شود. چینشِ پرشمار دوگان های نظم مندی بی نظمی نیز در این متن، حکایت از غالبیّت و ارجمندی نشانه های حوزه عرفان داشته و حیطه مقابل را فضایی غیر اصیل و مغلوب نشان می دهد. همچنین از طریق ضبط کنش های مشایخ صوفیه در جایگاه آرمانی ترین «خود» و با برساختِ بیشترین میزان دشمنی با نفس انسانی و شرح دقایق شناخت و مواجهه با آن، دورترین دیگری در پرتو الگوی «خود/ دیگری» ساماندهی می شود.