ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
۱۶۰۱.

بازتاب غزل ها و مثنوی مولانا از سعدی تا صائب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولانا نظیره پردازی تضمین مضمون پذیری صائب تبریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱ تعداد دانلود : ۲۲۹
بی گمان یکی از چکادهای شکوهمند ادبیات فارسی، مولانا جلال الدین بلخی (604-672) است. گرچه به فرموده خودش در ادبیات فارسی و عرفان از پی سنایی و عطّار آمده است ولی سرآمد تمام سرایندگان شعر و ادب عرفانی به شمار می رود. این سوخته عقل و عشق که در سده هفتم هجری می زیسته و به دلیل کوچیدن از شرق به غرب ایران زمین، تا سده نهم در غربت غربیه از دید تاریخ نگاران و سرایندگان ادب فارسی مهجور ماند تا این که در سده نهم عبدالرحمن جامی (817-818) عارف و شاعر برجسته در تذکره «نفحات الأنس» خود به معرّفی او پرداخت و اطلّاعات سودمندی درباره مولانا جلال الدین و خاندان و استادانش ارائه کرد. از سده نهم است که آتش شوق مولانا سرزمین های مرکزی و شرقی پارسی زبانان را دامن می گیرد. البته شیخ اجل سعدی به دلیل جهانگردی، به قول خودش در «بوستان» با دوستان به «روم» برای دیدار مولانا «عارف پاکیزه بوم» رفته است که مستثنی از بی خبران از احوال مولانا می باشد. از نیمه دوم سده نهم است که شیفتگان مولانا برای زیارت تربتش به قوینه می شنابند و سرایندگان ادب فارسی به «نظیره پردازی»، «تضمین» و «مضمون پذیری» از غزل ها و مثنوی شریف او می پردازند. عرفا به شرح مثنوی و شعرا به «استقبال» غزل های پرشور او اقدام می کنند. نگارنده این گفتار بر آن است تا به روش «توصیفی- تحلیلی» به معرفی تعدادی از بزرگان ادب فارسی از سعدی تا صائب که در غزلسرایی به مولانا «اقتدا» کرده و به «اقتفای» او رفته اند بپردازد.
۱۶۰۲.

بررسی و تحلیل طلب در اندیشه عطار و مولوی، در منطق الطیر و مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصوف سلوک طلب عطار مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۲۸۶
طلب نشانه ای زبانی است که در عرفان اسلامی به اصطلاحی پرکاربرد تبدیل شده است. برای آن که جایگاه طلب در تصوّف اسلامی معلوم شود، ناگزیر باید عرفان را به عنوان یک نظام در نظر گرفت. نظامی که در یک نگاه بر سه ستون شریعت، طریقت و حقیقت بنا نهاده شده است. در این ساختار «سلوک» از طریقت منشعب می گردد و طلب، اولین گام در سلوک عارفانه به شمار می آید. بنابراین طلب جزیی جدایی ناپذیر از ساختار عرفان است و تقریباً در تمام آثار عرفانی ردّ پای آن را می توان دید. امّا در این میان دو عارف بزرگ ایران و جهان، عطار و مولوی به فراوانی از آن سخن گفته و ویژگی های آن را تشریح کرده اند. طلب در اندیشه عطار اولین وادی، از وادی های هفت گانه سلوک به شمار می آید و بدین ترتیب باید آن را یکی از اجزای تعیین کننده دستگاه فکری او دانست. امّا در مثنوی اساساً یک نظم فکری که بتوان جای اجزای اندیشه مولانا را در آن تشخیص داد، وجود ندارد. بنابراین طلب هم بنابراین طلب هم، در مثنوی، نه یک وادی از وادی های طلب دانسته شده و نه در جای مشخصی از آن سخن به میان آمده است. بلکه در همه جای مثنوی می تواند حضور داشته باشد. بی تردید یافتن و دسته بندی کردن و سنجیدن آن ها با اندیشه عطار کاری دشوار است.حاصل این پژوهش نشان می دهد که عطار و مولوی طلب را آغاز سلوک و ابزار تحقق صدق و سلامت نفس و سعادت انسان می دانند. داده های این پژوهش با روش کتابخانه ای به دست آمده و پس از دسته بندی با روش کیفی توصیف شده است.
۱۶۰۳.

خُرد مردم نگاری فرهنگ ناملموس زبانی خوراک در فرهنگ سنتی مردم مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مازندران میراث ناملموس خوراک فرهنگ عامه مردم شناسی زبان ضرب المثل باورها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۷۰
در مردم شناسی، جماعت های محلی، از آن جهت که خوراک خود را در ارتباط تنگاتنگ با طبیعت و به کمک دانش بومی تأمین می کنند، همیشه میدان مطلوبی برای پژوهش درباره خوراک، روابط فرهنگی مرتبط با آن و نظام های خوراکی بوده اند. در چنین پژوهش هایی، مردم شناس درپی فهم عادات، معانی و الگوهای خوراکی اس ت. در این مقاله درپی آنیم که دریابیم رابطه بین زبان و خوراک در فرهنگ عامه مازندران چگونه شکل گرفته است و باورهای خوراک محور در این فرهنگ چه نقشی دارند. باورهای خوراکی، با ظاهر ساده خود، جهانی خُرد از فرهنگ هر جامعه را به تصویر می کشند و به درک ما از کنش های انسانی یاری می ر سانند. این جهان نمادین، خود را از خلال زبان پخت وپز در زندگی روزمره بازنمایی می کند. زبان مازندرانی پیوند نمادین میان خوراک و موقعیت های اجتماعی عاطفی را به خوبی بازنمایی می کند. برای نمونه، ضرب المثل های خوراکی، تصویری فشرده از زندگی اجتماعی، سیاسی، حکومتی و اقتصادی دوره های گذشته و امروز را به نمایش می گذارند. مضامینی مانند توجه به مهمان، توجه به دیگری، بیگانه هراسی، تلطیف موقعیت های اجتماعی، تقدس بخشی به خوراکی ها و توجه به بهداشت در ضرب المثل های مازندرانی برجسته شده است. مؤلف با استفاده از روش مردم نگاری، با بهره گیری از مشاهده مستقیم و مشاهده حین مشارکت و همچنین مصاحبه های عمیق با ساکنان محلی مازندران (مناطق مختلفی از شهرستان های قائم شهر، رامسر، آمل، بابل، ساری، سوادکوه، بهشهر، تنکابن، نور و همچنین روستای یوش) به مدت دو سال داده هایی را حول محور خوراک در فرهنگ مازندران گردآوری کرده است.
۱۶۰۴.

بررسی تطبیقی الگوی روایت های شاه پنهان (بررسی موردی سه روایت ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یت شناسی الگوی پراپ الگوی راگلان ساختارگرایی اسطوره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۱۵
در فرهنگ ایرانی، یکی از الگوهای روایی تکرار شونده، روایتهایی است که در آنها به ماجرای تولد شاه پنهان اشاره می شود. روایتهای زندگینامه ای کوروش، فریدون، کیخسرو و اردشیر نمونه هایی از این نوع روایت در فرهنگ ایرانی هستند. نظیر این روایت، علاوه بر فرهنگ ایرانی در فرهنگهای دیگر ملل نیز هست و همین اهمیت بحث و بررسی درباره آنها را دوچندان می کند. درباره این نوع روایتها، پژوهش خاصی انجام نشده است. در این مقاله، سه روایت ایرانی شاه پنهان بررسی شده است در همه این روایتها ابتدا یک پیشگویی، خبری راجع به تولد شاه آینده می دهد و بعد از آن نیروهای مخالف یا موافق به جست وجوی آن می پردازند. کودک متولد می شود؛ در نهان پرورش می یابد و با شکست مخالفان، پادشاه می شود. بررسی این روایتها با الهام از ترکیب روشهای پراپ و راگلان صورت گرفته است. کارکردها و شخصیت های روایتهای شاه پنهان بر مبنای شیوه کار پراپ در ریخت شناسی قصه های عامیانه استخراج شده است. استفاده از نظریات راگلان و الگوی او نیز به این دلیل اهمیت دارد که وی با بررسی اسطوره هایی که با موضوع مورد مطالعه این پژوهش همسانیهایی دارد، الگویی کلی از آنها به دست داد. بررسیهای این پژوهش نشان می دهد که سه روایت فریدون و کیخسرو در شاهنامه فردوسی و روایت اردشیر در شاهنامه و کارنامه اردشیر بابکان، همگی می تواند در الگویی واحد با پنج کارکرد اصلی شامل پیشگویی، تولد، پرورش دور از خانه، آگاهی و پادشاهی جای گیرد. این الگو در باب روایتهایی مشابه در فرهنگهای دیگر نیز صادق است؛ روایتهایی مانند روایت زندگینامه ای پیامبرانی مانند عیسی(ع) و موسی(ع) و یا داستان ادیپ در فرهنگ یونانی.
۱۶۰۵.

تحلیل سبکی تصویر در لایه بلاغی در ده قصیده خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک شناسی شعر خاقانی لایه بلاغی قصاید خاقانی بلاغت تصویر در شعر خاقانی تحلیل سبکی تصویر در شعر خاقانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۱ تعداد دانلود : ۱۹۳
در این نوشتار برخی ویژگیهای سبکی شعر خاقانی در لایه بلاغی متن واکاوی شده است؛ بدین منظور تمام تصاویر فشرده و گسترده از لحاظ منبع تصویر و چگونگی ارتباط موضوع با تصویر، آمارگیری و تحلیل شد. این کار از چند جنبه سودمند است: نخست اینکه بسامد منابع تصویرسازی در متن، ما را با مقوله های مهم ذهن و اندیشه شاعر آشنا می کند و از طرفی نوع ارتباط میان موضوع و منبع تصویر می تواند نشانه ای از نوع نگرش و تجربه زیستی شاعر با جهان را در اختیار تحلیلگر قرار دهد. موضوعات دیگر چون تفاوت حوزه مفهومی تصویر میان انواع مختلف شعر غنایی، مدحی و حکمی، تشخیص ویژگیهای سبک ساز و تبیین کارکرد تصویر برای شاعر، مقوله های دیگری است که در این مقاله با ذکر شواهد بدان پرداخته شده است.
۱۶۰۶.

بررسی جایگاه و تحولات ضرب المثل در سبک های نثر ادبیات کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ضرب المثل سبک نثر متون منثور جایگاه تحول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۷۵
در این پژوهش با هدف بررسی کلی جایگاه و تحولات ضرب المثل ها در سبک های نثر فارسی، سیر تطور تاریخی کاربرد انواع ضرب المثل ها، نحوه کاربردشان در متن، ارتباط ضرب المثل های فارسی با ضرب المثل های عربی و بررسی رویکرد نویسندگان به آنها در پانزده کتاب منثور در موضوع های مختلف، از قرن پنجم تا قرن نهم تحلیل شده است. در این قرن ها، انواع آیات و احادیث، امثال سائره، سخنان مشایخ، اشعار شاعران و داستان های مشهور به صورت ضرب المثل وارد نثر شده اند، نتایج بررسی ها نشان می دهد: از نظر تاریخی، سبک مرسل(قرن پنجم): دوره آغاز حضور ضرب المثل ها، سبک بینابین(اواخر قرن پنجم): دوره تثبیت، سبک فنی و مصنوع(قرن ششم و هفتم): دوران طلایی و قرن هشتم و نهم: دوران افول کاربرد ضرب المثل ها در متون فارسی است. تکرار بدون تغییر، تکرار با تغییر جزئی، مثل سازی، متروک شدن برخی امثال با تغییر سبک ها از تحولات ضرب المثل در این قرن هاست. جایگاه آنها در متن با حروف و جمله های رابط یا بدون رابط و مستقیم است. ضرب المثل های عربی در چند روش: بدون ترجمه، ترجمه لفظی، ترجمه مفهومی و معادل سازی در کنار ضرب المثل های فارسی آمده اند، نویسندگان متون نیز برخی ضرب المثل ها را در راستای اندیشه خود تغییر داده یا ردّ کرده اند.
۱۶۰۷.

تحلیل تطبیقی ساختار دیباچه های کتب تاریخ و تذکره های عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیباچه نویسی تذکره نگاری تاریخ نگاری عصر صفوی ساختار دیباچه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۷۹
دیباچه دروازه ورود خواننده و نویسنده به متن اصلی است. سنّت دیباچه نویسی در سده های چهارم و پنجم هجری رونق گرفت و در دوره تیموری به نقطه اوج و اعتلای خود رسید. دیباچه نویسی در دوره صفوی نیز ادامه یافت و با نوآوری ها و دگرگونی هایی همراه بوده است. تاریخ نگاری و تذکره نویسی دو زمینه ای است که در عصر صفوی توجّه ویژه ای به آن ها شده است. در این جستار، ساختار دیباچه-های متون منثور عصر صفوی و ارکان تشکیل دهنده آن ها با تکیه بر کتاب های تاریخ و تذکره ها به روش تحلیلی توصیفی بررسی و نقاط اشتراک و افتراق آن ها تبیین شده است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که هرچند نویسندگان عصر صفوی در نوشتن دیباچه ها از سنّت دیباچه نویسی در ادوار گذشته تبعیت کرده اند، امّا ساختار دیباچه های متون مورد بررسی با تغییراتی همراه بوده است. نعت و منقبت اهل بیت (ع) بخصوص مدح حضرت علی (ع) و رساندن نسب ممدوح به امامان معصوم به دلیل رواج مذهب تشیّع در عصر صفوی، از اختصاصات دیباچه های متون منثور این دوره است. مورّخان و تذکره نویسان در نگارش حمد و ثنای الهی، نعت و منقبت پیامبر (ص)، فصل الخطاب، معرّفی نویسنده، سبب تألیف کتاب، تأکید بر اهمّیت موضوع کتاب تقریباً عملکرد یکسانی داشته اند؛ امّا در پرداختن به ستایش مُهدَی الیه (اهداشونده)، نعت و منقبت اهل بیت (ع)، تاریخ تألیف و وجه تسمیه کتاب، ذکر منابع اثر و خاتمه دیباچه متفاوت عمل کرده اند. همچنین در پردازش مطالب تذکره نویسان نسبت به مورّخان به تفصیل سخن رانده و بیانی ادیبانه تر داشته اند.
۱۶۰۸.

تحلیل استعاره های مفهومیِ مثنوی معنوی؛ با تکیه بر استعاره های جهتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبانشناسی شناختی استعاره مفهومی استعاره جهتی عرفان دفتر اول مثنوی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۲۱۸
بیان مسئله: رابطه زبان با ذهن و اینکه زبان انعکاس دهنده ذهن است، از موضوعات مهم مطالعات زبان شناسی شناختی است؛ «استعاره مفهومی» که خود از نتایج دانش زبان شناسی شناختی است، به این موضوع می پردازد. این نوع استعاره در زندگی روزمره مردم، جاری است و به کمک آن، مفاهیم انتزاعی، عینی و ملموس می شود. در استعاره مفهومی، حوزه مفهومی مقصد که انتزاعی و مجرّد است با کمک تجربیات روزمره و به تأثیر از فرهنگ در حوزه مبدأ به صورت عینی تبیبن می شود. «استعاره جهتی» که یکی از گونه های استعاره مفهومی است، با استفاده از جهت های مکانی (بالا، پایین، درون، برون، پیش، پس، سطح، عمق و...) بعضی از مفاهیم انتزاعی را مکانمند و فهم پذیرتر می کند. تجربیات عرفانی، اغلب مسائل انتزاعی است و عارف با کمک زبان، آن را برای مخاطبان خود درک پذیرتر می کند. روش: در این پژوهش، استعاره های مفهومیِ مثنوی معنوی با تکیه بر استعاره های جهتی، با تمرکز بر دفتر اول مثنوی معنوی بررسی و تحلیل می شود. یافته ها و نتایج: مولانا در دفتر اول مثنوی با کمک گرفتن از جهت های مکانی، برخی از مفاهیم انتزاعی را به صورت عینی مفهوم سازی کرده است؛ ازجمله اینکه مقام معنوی در جایگاه بالا قرار دارد و اینکه تأثیر موسیقی، سخنان اولیا و تأثیرپذیری از این سخنان باعث رشد و حرکت رو به سمت بالا (تعالی) می شود و نیز شادی و آزادی، حرکتی به سمت بالا دارد؛ بنابراین مسائل مثبت و ایدئال، جهتی رو به بالا دارند. غرور و سرمستی از مسائل منفی است که آنها نیز به بالا گرایش دارند. درمقابل، ناشکری، خواری و حقارت که مسائل منفی است، به جهت پایین گرایش دارند. تواضع و فروتنی که از ویژگی های مثبت اخلاقی است، برخلاف ویژگی های استعاره مفهومی، به سمت پایین می روند. درون، بیرون، پس، پیش، عمق و سطح نیز از جهت های مکانی است که دردفتر اولِ مثنوی به صورت استعاره مفهومی به کار رفته است و در این مقاله بررسی، دسته بندی و تحلیل می شود.
۱۶۰۹.

تأثیر جنسیت بر رفتارهای سوگواری در مرثیه های شخصی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جنسیت رفتارشناسی سوگ سوگ سروده های شخصی فردیت شاعر مطالعات میان رشته ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۵۹
سوگ سروده های شخصی در میان گونه های غنایی، بسیار به حسیّات طبیعی و عواطف راستین انسانی نزدیک است. ظهور فردیت شاعر در مرثیه های شخصی، امکان مطالعات روان شناختی/ مؤلف محور را در این گونه ی ادبی فراهم کرده است. مسئله ی اصلی این تحقیق میان رشته ای، سنجش اثرگذاری متغیّر جنسیت بر رفتارهای سوگواری در مرثیه های شخصی شاعران زن و مرد است. برای انجام پژوهش از روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- تحلیل قیاسی- آماری) استفاده شده. جامعه­ی آماری تحقیق، شامل مراثی شخصی (سوگ همسر/ معشوق- فرزند) از هفت شاعر مرد و هفت شاعر زن (درمجموع 16 مرثیه) است که این نتایج به دست آمد: زنان در رثای فرزندانشان بیشتر واکنش های عاطفی و فیزیکی از خود نشان می دهند؛ واکنش های ارتباطی و معنوی کمتر در این دسته مرثیه های زنان وجود دارد. مردان در سوگ فرزندانشان، واکنش های احساسی و فیزیکی به میزان فراوان، اما متفاوت تر و کمتر نسبت به زنان بازتاب می دهند؛ همچنین مردان واکنش های معنوی، ارتباطی و رفتاری بیشتری انعکاس داده اند، به گونه ای که خشم، آمریت و روی گردانی از ارزش ها با جلوه ای برون گرایانه و فرادستانه در مراثی مردان قابل توجه است. زنان و مردان در سوگ همسر، واکنش های فیزیکی و احساسی کمتر و درعوض واکنش های معنوی بیشتری نشان می دهند. این امر از بار عاطفی و فردیت بازتاب یافته در مراثی سروده شده برای همسر در میان سوگ سروده های شاعران زن و مرد کاسته است. مطابق داده های پژوهش، هرچقدر بر میزان آزادی های اجتماعی و فرهنگی زنان افزوده شده، واکنش های معنوی و رفتاری در مراثی آنان نمود بیشتری یافته است؛ بنابراین می توان تفاوت رفتارهای سوگواری در سوگ سروده های شخصی را متأثر از متغیر/ عامل جنسیت به شمار آورد. 
۱۶۱۰.

بررسی جلوه های فرجام گرایی در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آپوکالیپس احمد شاملو ادبیات آخرالزمانی ادبیات معاصر فرجام گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۷۹
جستار حاضر در پی بررسی نمودهای فرجا م گرایی در اشعار شاملو است. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی مجموعه اشعار احمد شاملو بررسی شده و اشعاری که فرم فرجام­گرایانه دارند، موردتحلیل و وارسی قرار گرفته اند. بر­اساس شواهد موجود در پژوهش می­توان گفت که فرجام­گرایی یکی از مفاهیم برجسته در اشعار شاملوست که وجوه مختلفی از جهان­بینی وی را نمایان می­کند. فرجام­گرایی در شعر شاملو را می­توان به دو دسته ی کلی تقسیم کرد: اول آن گروه از اشعاری که فرم فرجام­گرایانه ندارند؛ اما در لایه­های زیرین خود ذهنیتی آخرالزمانی را ارائه داده اند و اشارات فرجام­گرایانه دارند و دوم، اشعاری که بر اساس فرم و روایت آخرالزمانی خلق شده­اند. علاوه براین، براساس نتایج تحقیق مشخص می­شود که فرجام­گرایی در شعر شاملو بیشتر کارکردی سیاسی و مبارزه طلبانه دارد و همچنان که با فرجام­گرایی مارکسیستی قابل قیاس است، گاهی به روایتی ضد­آخرالزمانی بدل می شود و رویکرد سکولار شاعر را نمایان می­کند. 
۱۶۱۱.

تحلیل کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی: «مطالعه موردی: رمان شازده احتجاب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موقعیت داستانی ساختار روایت شازده احتجاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱ تعداد دانلود : ۱۵۸
این پژوهش به کارکردها و کاربردهای موقعیت داستانی می پردازد و نشان می دهد موقعیت، فراتر از جنبه پس زمینه ایِ خود می تواند نقشی فعّال، به عنوان عنصری تأثیرگذار، در داستان داشته باشد. موقعیت داستانی، هم در شکل گیری لایه های معنایی داستان مشارکت می کند و هم در ساخت یابیِ ساختار آن دخیل است. درک حال و هوای داستان نیز ممکن است به طور مستقیم وابسته به موقعیت داستانی باشد. گاهی موقعیت، با تحت تأثیر قرار دادن شخصیت ها، بر فرآیند رشد یا سرکوب آن ها نقش دارد. همچنین، در مواردی، با ایجاد تنش و کشمکش برای شخصیت ها بر طرح داستان تأثیر می گذارد. موقعیت داستانی، در بسیاری از داستان ها، جنبه ای نمادین یا استعاری پیدا می کند و می تواند بر ایده ها و مضمون های کلّی تر داستان دلالت داشته باشد. در رمان شازده احتجاب نیز موقعیت داستانی نقشی مهم و اساسی دارد؛ تا آنجا که به اندازه شخصیت ها و گاهی بیش از آن ها در شکل گیری روایت های درونِ رمان دخالت دارد. سرنوشت شخصیت های داستان شازده احتجاب، چه در گذشته و چه در اکنونِ داستان، به شدت به موقعیت گره خورده است؛ به نحوی که رها شدن از یک موقعیت به معنای تغییری بزرگ در زندگی شخصیت ها تلقی می گردد. پرسش اساسی این پژوهش آن است که موقعیت داستانی چه کارکردها و کاربردهایی در داستان می تواند داشته باشد؟ سپس، به عنوان مطالعه ای موردی، در پی آن است که نقش موقعیت را در داستان شازده احتجاب بررسی کند و درنهایت نشان می دهد در این رمان، موقعیت داستانی عنصری است که اهمیت ساختاری و معنایی دارد.
۱۶۱۲.

معرفی نسخه خطّی مثنوی ثاقب، منظومه ای ناشناخته منسوب به ثاقب اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نسخه خطی تصحیح متن حماسه شیعی مثنوی ثاقب ثاقب اصفهانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۸ تعداد دانلود : ۱۶۹
در گنجینه نسخ خطّی فارسی، منظومه های حماسی و دینی بسیاری با موضوعات سیره، مناقب و مغازی پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) بر جای مانده است. مثنوی ثاقب (حمله حیدری)، منسوب به محمدحسین ثاقب اصفهانی (م. 1258ه . ق.)، منظومه ای حماسی و دینی در بحر متقارب مثمن محذوف است که نسخه منحصر به فرد آن با شماره 15752 در کتابخانه ملی ایران نگه داری می شود. نسخه خطّی این منظومه ناشناخته، در سال 1255ه . ق. به کتابت درآمده است؛ اما به دلیل از بین رفتن برگه های نخستین و دیباچه آن، نام سراینده، عنوان منظومه، تاریخ و سبب نظم آن به طور دقیق مشخص نیست. پژوهش حاضر، ضمن معرفی این نسخه خطّی، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که مثنوی ثاقب از نظر ادبی، بلاغی و واژه شناسی چه اهمیتی دارد و چگونه انتساب آن به سراینده اثبات می شود. تصحیح و بررسی این دست نویس نشان می دهد مثنوی ثاقب از منظومه های دینی مهم و باارزش است که افزون بر ارزش دینی و مذهبی به دلیل اشراف سراینده آن بر متون کهن ادب فارسی از نظر ادبی، زبانی و اشتمال بر نوادر لغات و واژگان کهن متون فارسی در خور توجه است. همچنین با استناد به متن نسخه و تذکره های آن دوره و نیز انطباق سبک منظومه با دیوان اشعارِ شاعر، فرضیه انتساب منظومه به ثاقب اصفهانی قوّت می یابد. این پژوهش براساس روش کتابخانه ای و سندپژوهی، نسخه خطّی مثنوی ثاقب و اثبات انتساب آن به سراینده را بررسی می کند.
۱۶۱۳.

نقد و بررسی تصحیح نظم جواهر اثر ضمیری جاجرمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظم جواهر ضمیری جاجرمی تصحیح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴ تعداد دانلود : ۱۶۹
ایرانیان از دیرباز به برتری و تأثیرگذاری کلام منظوم نسبت به سخن منثور در تعلیم و آموزش پی برده و با به کارگیری وزن و قافیه، آثار فراوانی را در این زمینه خلق کرده اند. «نظم جواهر» یکی از همین آثار است که با هدف تسهیل حفظ معنی لغات قرآن کریم، به همّت «ملاعلی جاجرمی» متخلص به «ضمیری» در سال 1205ه.ق. به رشته نظم کشیده شده است. ضمیری لغات قرآنی را در سی قصیده مطابق با سی جزء قرآن آموزش داده است. وی در سرودن این منظومه از نصاب الصبیان ابونصر فراهی تقلید کرده است. از کتاب نظم جواهر سه نسخه خطی در دست است؛ یکی از این نسخه ها در کتابخانه ملی و دو نسخه دیگر در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. این اثر در سال 1401ه.ش. بر اساس نسخه موجود در کتابخانه ملی، تصحیح و از طرف انتشارات مرکز ملی تحقیقات حلال چاپ شده است. پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی توصیفی و با استناد به نسخ خطی اثر، به بررسی و نقد این تصحیح اختصاص دارد. بررسی نسخه چاپی و مصحَّح نظم جواهر نشان می دهد که اغلاط و کاستی هایی در این کتاب وجود دارد که ناشی از ضعف نسخه اساس، خطای مصححان محترم در خوانش متن و نادیده گرفتن نسخه های بدل است.
۱۶۱۴.

بازخوانی انتقادی جایگاه کتاب خاقانی شروانی: حیات، زمان و محیط او در حوزه خاقانی پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خاقانی شروانی کتاب کندلی هریسچی خاقانی پژوهی بازخوانی انتقادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۳۷۱
خاقانی پژوهی از دیرباز جزء یکی از مهم ترین حوزه های مطالعاتی ادب فارسی در نزد پژوهشگران به شمار می آمده است. در اهمیت جایگاه خاقانی پژوهی همین بس که چندین مقاله و پایان نامه با موضوع کتاب شناسی خاقانی تاکنون نگارش یافته است. یکی از حوزه هایی که کمتر مورد توجه خاقانی پژوهان قرار گرفته، مستندات تاریخی شاعر است. اهمیت جایگاه چنین پژوهشی تا جایی است که مجهول ماندن مستندات تاریخی درباره شاعر، سهو و اشتباه خاقانی پژوهان را نیز به دنبال خواهد داشت. کندلی هریسچی بر آن بود تا با کتاب خاقانی شروانی: حیات، زمان و محیط او با هدف رفع مجهولات مزبور گامی بردارد. بر آن شدیم تا با نگاهی پژوهش محور و به دور از حبّ و بغض و با توجه به نقل قول های گوناگون محققان، کتاب مزبور را در بوته نقد بسنجیم و به این پرسش ضروری پاسخ بدهیم که ضرورت وجودی این کتاب در حوزه خاقانی پژوهی چیست و مزایا و معایب آن کدام اند؟ دستاوردهای پژوهش نشان می دهد که نخست، این کتاب با عنایت به مطالعات تاریخی نویسنده کتابی ممتاز است؛ دوم، بعضی از محققان منصفانه و متعهدانه گزاره های کتاب را قضاوت کرده اند و بعضی دیگر خلاف دسته قبلی عمل کرده اند و سوم، نقطه قوت کتاب در توجه ویژه نویسنده به نامه ها و تحفه العراقین خاقانی است. کندلی هریسچی با تأکید بر استقرای تام گفته هایش فقط به اطلاعات کتابخانه ای داخلی توجه نکرده و پا را از مرزها فراتر گذاشته است. وی همچنین نشان داده است نگاه تاریخی و ارائه زمان بندی برای روشن کردن مسائل انتزاعی ای مثل تصوف و فتوت و اخوت شاعر کارایی ندارد.
۱۶۱۵.

بررسی شخصیت اصلی رمان «روز دیگرِ شورا» براساس نظریه جامعه شناختی"استعاره نمایشی" گافمن

کلیدواژه‌ها: فریبا وفی روز دیگر شورا شخصیت اروینگ گافمن استعاره نمایشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۲۵۷
آثار ادبی به ویژه داستان و رمان ازجمله مهم ترین عرصه ها در بازتاب مسائل اجتماعی است. با مطالعه داستان های دغدغه محور علاوه بر دستیابی به سیمایی از جامعه و مسائل آن، می توان با تکیه بر مطالعات جامعه شناختی گام های مؤثری در اصلاح معضلات اجتماعی برداشت. شخصیت یکی از مهم ترین عناصر داستانی است که پردازش دقیق و هنرمندانه آن می تواند بیانگر اهداف و دغدغه های نویسندگان باشد. بسیاری از درون مایه ها و شخصیت های داستانی را می توان با توجه به نظریه های جامعه شناختی تحلیل کرد و تصویری نزدیک به واقعیت را از شخصیت های داستانی ترسیم کرد. در مقاله حاضر شخصیت اصلی رمان روز دیگر شورا برمبنای نظریه جامعه شناسانه اروینگ گافمن تجزیه و تحلیل شده است. طبق نظریه استعاره نمایشی اروینگ گافمن هر انسانی در صحنه زندگی اش بنابر مقتضیات اجتماعی، نقش های متعددی اجرا می کند و به چهره نقاب می زند. گافمن معتقد است افراد تلاش می کنند تا نقص ها و عیب هایشان را پنهان کرده و تصویری مطلوب از خود ارائه دهند. پژوهش حاضر در صدد است تا نشان دهد چه زمینه هایی باعث شدند تا شورا به اجرای نقش روی بیاورد و در مدیریت رابطه جدیدی که با آن مواجه شده است، از چه راهکارهاییاستفاده می کند؟.در مقاله حاضر از روش ادغام مصداق های مستخرج از داستان و رویکرد تحلیلی تفسیری استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سه عامل فقدان عاطفه در رابطه زناشویی، تأثیرات خانواده شوهر و روزمرگی زمینه ساز گرایش شورا به ایجاد رابطه ای خارج از عرفاست. شورا برای اجرای نقش ها و مدیریت رابطه جدید از راهکارهایی نظیر نقاب زدن، انزوا، پنهان کاری و دروغ استفاده می کند. هرچند پایان رابطه برای شورا ناخوشایند است ولی او در اجرای نقش هایش موفق عمل می کند.
۱۶۱۶.

بررسی و تحلیل رمان «دوردست های مبهم» از سید محسن نکومنش فرد بر اساس نظریه فرهنگ پذیری«جان بری»

کلیدواژه‌ها: استراتژی فرهنگ پذیری جان بری بحران هویت جامعه میزبان رمان «دوردست های مبهم» مهاجرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۲۱۸
این پژوهش یکی از رمان های معاصر فارسی با موضوع مهاجرت را بر اساس نظریه فرهنگ پذیری «جان بری» بررسی می کند. مناسبات فرهنگی میان اجتماعات مختلف و چندفرهنگی چارچوب اصلی ادبیات مهاجرت است که چالش های هویتی و فرهنگی در جامعه میزبان را نیز در برمی گیرد.«بری» فرهنگ پذیری را فرایندی می داند که افراد به کمک آن در یک محیط فرهنگی جدید با زندگی سازگار می شوندو این موضوع به چگونگی ارتباط فرد مهاجر با فرهنگ اصلی خود و فرهنگ جامعه مقصد بستگی دارد. وی چهار استراتژی برای مهاجر در نظر می گیرد: یکپارچگی، همانندگردی، جدایی و حاشیه نشینی. البته در انتخاب راهبرد فرهنگ پذیری نگرش مهاجر و نگرش جامعه پذیرنده بسیار مهم و مؤثر است. هدف این تحقیق بررسی رفتارهای فرهنگ پذیری مهاجران و چگونگی برخورد جامعه میزبان در رمان «دوردست های مبهم» از محسن نکومنش فرد است و به این پرسش پاسخ می دهد که شخصیت های این رمان در برخورد با جامعه میزبان کدام یک از روش های یادشده را در پیش می گیرند؟ نتیجه به دست آمده نشان می دهد که سرعت و شدت فرهنگ پذیری در افراد مختلف متفاوت است و پذیرش مهاجران با افزایش فاصله فرهنگی کاهش می یابد. همچنین در مسئله فرهنگ پذیری دیدگاه جامعه میزبان به مهاجران نیز بسیار مهم و اساسی تلقی می شود. رفتارهای جامعه میزبان، چگونگی سازگاری یک مهاجر و نوع فرهنگ پذیری او را تعیین می کند. پذیرش نامطلوب میزبان برای مهاجران ایجاد محدودیت کرده و باعث بحران هویت و سلب آرامش و امنیت آنان می شود، بنابراین استراتژی مهاجران در این کشورها اغلب شیوه جدایی و یا حاشیه نشینی است؛ اما استراتژی همانندگردی اولویت فرهنگ پذیری در مهاجران نسل دوم است.
۱۶۱۷.

از گفتمان ذهنی تا گفتمان حاکم بر جامعه؛ بازخوانی رمان کولی کنار آتش از دیدگاه تاریخ گرایی نو

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاریخ گرایی نو گفتمان غالب گفتمان مغلوب کولی کنار آتش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶ تعداد دانلود : ۲۹۴
ارتباط تاریخ و ادبیات یکی از مسائلی است که مورد نظر پژوهشگران بوده است و سعی داشتند تا ادبیات و تاریخ را دو دانشی معرفی کنند که دوشادوش همدیگر در حرکتند و در بخش های زیادی با همدیگر تنیده می شوند. حاصل این درهم تنیدگی و ارتباط متقابل موجب شکل گیری رویکردی به نام تاریخ گرایی نو شد. در این رویکرد چگونگی روایت تاریخ از نظرگاه نویسنده بررسی می شود و آنچه مهم است جدال و درگیری میان گفتمان حاکم توسط گفتمان ذهنی نویسنده است. در پژوهش حاضر رمان کولی کنار آتش اثر منیرو روانی پور از نظر تاریخ گرایی نو بازخوانی شده است. این رمان درباره دختری به نام آیینه است که در داستان شاهد حوادث سیاسی سال های 1356 تا 1360 است و نویسنده براساس دیدگاه های ایدئولوژیک خود سعی کرده تا بازخوانی دیگری از تاریخ این دوره ارائه کند. در طول این پژوهش مشخص شد، نویسنده سعی دارد تا با گفتمان ذهنی حاکم بر خود، گفتمان جامعه را به مبارزه دعوت کند و روایت دیگری را از تاریخ پیش چشم مخاطبان بگذارد. او حوادث سیاسی ای که سازمان چریک های فداییان خلق در سال های 1356 تا 1360 در آن دخالت داشتند، به تصویر کشیده است و در این پردازش تاریخی سعی کرده است تا نگاه جانبدارانه نداشته باشد، اما با جهت گیری روایتش پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به چالش کشیدن حزب جمهوری اسلامی عملاً رویکرد سیاسی خود را مشخص می کند و روایتی که ارائه می کند براساس همان رویکرد حاکم بر ذهن اوست. 
۱۶۱۸.

تأثیر تشیع بر تحولات شعر خانقاهی در دوره معاصر(از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان خانقاهی شعر خانقاهی مکتب ابن عربی منقبت سرایی مرثیه سرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۹۲
رسمیت یافتن مذهب تشیع از دوره صفوی زمینه ساز تحولات بسیاری در جامعه ایرانی شد. شعر و ادبیات و عرفان و تصوف نیز از این تحولات، برکنار نماندند. در این میان شعر خانقاهی در دوره معاصر از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی نقطه اوج تحولاتی است که اندیشه تشیع در تصوف خانقاهی، و ناگزیر در شعر تصوف خانقاهی معاصر پدید آورد.رسمیت یافتن مذهب تشیع از مهمترین عواملی بود که موجب افول تصوف خانقاهی و نیز تغییر مذهب تصوف خانقاهی از تسنن به تشیع در دوره معاصر شد. افول تصوف خانقاهی، رکود شعر خانقاهی در دوره معاصر را به دنبال داشت و تغییر مذهب تصوف خانقاهی دو تأثیر مهم بر مضامین شعر خانقاهی در دوره معاصر داشت. یاد کرد توأم با غلو مضامین شیعی که از ادوار قبل و پیش از رسمیت یافتن مذهب تشیع، متأثر از مکتب ابن عربی به شعر خانقاهی راه یافته بود و ورود مضامین شیعی جدید که در دوره مورد بحث ما و با رسمیت یافتن مذهب تشیع به شعر خانقاهی راه یافت. مسأله «ولایت» مهمترین نمونه مضامین بخش اول است که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات به عنوان یک اصل طریقتی ذکر می شود. مسأله «مدح و مرثیه» امامان شیعه (ع) به ویژه امام علی (ع) و امام حسین (ع) مهمترین نمونه های مضامین بخش دوم هستند که در شعر خانقاهی معاصر به دفعات و به عنوان یک اصل طریقتی طرح می شوند و دو مضمون جدید «مدح و مرثیه طریقتی» و «مقتل سرائی عرفانی» را در تاریخ شعر خانقاهی فارسی خلق می کنند.
۱۶۱۹.

تحلیل تطبیقی ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ذات و صفات خدا مولوی مثنوی معنوی آیین دائو لائودزی دائودِه جینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۰ تعداد دانلود : ۱۸۸
موضوع تبیین ذات و صفات خدا در عرفان اسلامی متأثر از سنّت قرآنی است که عارفان  اسماء ذات، صفات و افعال خدا را به تأسی از آن تبیین و طبقه بندی کرده اند و مولوی در مثنوی معنوی به عنوان برجسته ترین اثر عرفانی در زبان فارسی با دقّت و ظرافت بدان پرداخته و ناشناختگی ذات خدا را آورده است. هم چنین لائودزی، حکیم چینی در دائودِه جینگ، مهم ترین متن آیین دائو که هجده سده پیش از مثنوی معنوی نوشته شده، مباحثی عمده و باریک بینانه در شناخت ناپذیری ذات دائو مطرح کرده است. هدف این جستار بازنمایی و تحلیل یافته های ذات و صفات خدا در مثنوی معنوی و دائودِه جینگ و تبیین همسانی و ناهمسانی آن هاست که با روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته است؛ چنانکه دستاوردهای پژوهش نشان می دهد، حقیقت ذات خدا در مثنوی معنوی و دائو در دائودِه جینگ ذهن گریز و شناخت ناپذیر است، امّا صفات خدا در مثنوی معنوی بسیار پرشمارتر از صفات دائو در دائودِه جینگ است که این موضوع نظر به گستردگی اسم شناسی در عرفان اسلامی و تفسیرهای عرفانی از اسماء خدا قابل توجیه است. هم چنین برخی صفات دائو مانند ژرف بودن، بی صدایی و بی صورتی اگرچه فاقد معادل شناخته در عرفان اسلامی هستند، امّا در مثنوی معنوی به مثابه صفات خدا به کار رفته اند.
۱۶۲۰.

نگاهی تازه به سجع در گلستان سعدی با بررسی انواع سجع و تحلیل آنها به قصد شناختن نوع نثر سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نثر مسجع گلستان سعدی انواع سجع جای سجع نوع نثر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۹۶
در فضای عمومی ادبیات یکی از مؤلفه هایی که گلستان سعدی را در ادبیات فارسی نمونه اعلای نثر ادبی کرده، استفاده هنری از صنعت بدیعی سجع است. در این پژوهش میزان استفاده سعدی از سجع به روش توصیفی تحلیلی موردبررسی قرار می گیرد و تک تک سجع های حکایات گلستان استخراج و شمارش می شود تا به دو هدف مقاله برسیم. روش این پژوهش کتابخانه ای و بر مبنای آمارگیری و شمارش تمام مؤلفه های آهنگین کردن کلام مانند سجع، موازنه، ترصیع، مزدوج و سپس توصیف و تحلیل آنها قرار دارد. می کوشیم دو چیز را نشان دهیم: نخست اینکه شیوه های استفاده سعدی از صنایع بدیعیِ آهنگ دارکردن کلام و میزان آنها به چه شکل است؟ دوم اینکه آیا می توان گلستان را یک نثر مسجع نامید یا نثر آن یک نثر مستقل جداگانه ای به جز انواع تقسیم بندی شده نثر مانند مرسل و موزون (مسجع) و موزون فنی است؟ نتایج تحقیق ضمن اثبات فرضیه در خصوص کاربرد سجع ها اثبات کننده ادعای ما در مستقل شمردن نوع سبک گلستان است. همچنین از میان انواع سجع، سجع مطرف کاربرد بیشتری دارد. سجع ها بیشتر در پایان قرینه ها می آیند و سجع در آغاز قرینه و میانه جمله کمتر مشاهده می شود. همچنین از نظر طول قرینه ها سجع های با قرینه برابر، فراوان هستند. تفاوت طول قرینه ها بسیار کم و در مواردی نامحسوس است و در صورت تفاوت تعداد جملاتی که قرینه اول بلندتر از قرینه دوم باشد بیشتر هستند و برعکسِ آن انگشت شمار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان