مطالب مرتبط با کلیدواژه

شیخ علاء الدوله سمنانی


۱.

تناظر عوالم وجودی در اندیشه شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان تناظر عوالم عالم انفس عالم آفاق عالم کبیر عالم صغیر شیخ علاء الدوله سمنانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۷
  اندیشه جهان وارگی انسان و اندام وارگی جهان، در واقع نمود اندیشه تناظر بین عالم صغیر و کبیر است که سبب شناخت  جامع انسان به عنوان عالم صغیر الجثه و کبیر بالمعنی و جایگاه آن در نظام خلقت خواهد شد. این مقاله با روش پژوهش توصیفی-  تحلیلی و  بر اساس مطالعات کتابخانه ای، به واکاوی و بررسی ایده تناظر در آثار شیخ علاء الدوله سمنانی پرداخته و هدف، کاربرد و کارکرد استفاده از تناظر را در آموزه های عرفانی وی نشان داده است. شیخ علاء الدوله سمنانی، متنازع آرای وحدت وجودی ابن عربی با تاکید بر دوگانگی و ارتباط بین عالم صغیر و عالم کبیر، سعی در تبیین اندیشه تناظر عوالم دارد. ملزومات درک ایده تناظر در اندیشه وی، شناخت جایگاه انسان، جهان،کیهان و همچنین دل به عنوان حلقه واسط این تناظر است که همه این موضوعات ذیل اندیشه اصلی عرفانی وی یعنی لطایف سبعه قرار می گیرد. مبنای اصلی نظریه لطایف سبعه سمنانی بر این اصل استوار است که تمامی این لطایف از تاثیرپذیری  فیوضات افلاک و  عناصر، حاصل و از سوی دیگر بین لطایف سبعه، فیوضات افلاک، عناصر، انواع انوار، انواع انسان و پیامبران وجودی  تناظر برقرار است. کارکرد تناظر از منظر سمنانی در شناخت انسان، جهان و حق و همچنین تربیت خانقاهی ،شطرنج وجودی انسان، انواع لطایف، انوار و پیامبران وجودی نمود دارد.
۲.

تفسیر و تأویل در نظام عرفانی شیخ علاء الدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لطایف سبعه قرآن تفسیر عرفانی تأویل عرفانی شیخ علاء الدوله سمنانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۶
شیخ علاء الدوله سمنانی از مفسّران عرفانی قرآن ضمن به کارگیری آیات و روایات در آثار خود، دو نوع رویکرد تأویل پذیری و عدم تأویل پذیری درباره آیات دارد. وی با تفسیر و تأویل آیات متشابه، مخالف، اما نسبت به سایر آیات موافق است. او برخلاف بیشتر مفسّران، معتقد است که اضغاث احلام، نیازمند تفسیر و تأویل اند و از تفسیر و تأویل درحوزه های اصول و فروع دین، مکاشفات عرفانی،حروف، آیات و روایات استفاده می کند. وی تأویل را راهی برای عدم تکفیر مسلمانان، جذب دیدگاه های مختلف در دین اسلام ، نیفتادن در ورطه تناسخ و تعبیر مکاشفات عرفانی می داند. سنجش صحت تأویل و تفسیر از نظر وی، مطابقت با قرآن، حدیث، واقعیت، لغت عرب و عقل است. تفسیر وی ذوقی، بدون حشو و زواید، دارای رگه هایی از علم کلام، مشابهت و تأثیرپذیری از تفسیر ابن عربی و شارحانش است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی در پی واکاوی جایگاه تفسیر و تأویل در نزد این عارف است.