مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
فرمالیسم روسی
حوزه های تخصصی:
فیلم های داستانی نمونه های شبیه سازی شده دنیای واقعی هستند که توانسته اند به عنوان ژانر محبوب شناخته شوند. این قالب برنامه سازی به دلیل سازوکار همذات پنداری، الگوها، ارزش ها، هنجارها، نقش ها و دیدگاه های مخاطبان را در حوزه های مختلف تحت تأثیر قرار می دهد و
به عنوان محملی برای اثرگذاری بر مخاطب و تزریق مفاهیم و درون مایه های ارزشی و اخلاقی در نظر گرفته می شود. بخشی عظیمی از محبوبیت فیلم های داستانی از روایت های آنها کسب می شود؛ روایت ها به برنامه سازان کمک می کنند از روش القای مستقیم پیام به مخاطب فاصله بگیرند و ضمن جلوگیری از دلزدگی مخاطب، رسانه را در رساندن به اهداف کلان خود یاری رسانند.
به همین دلیل نحوه شکل گیری، عناصر سازنده و مفاهیم صریح و ضمنی روایت ها باید مورد تحلیل علمی قرار گیرد. رویکرد روایت شناسی به عنوان نوعی روش تحقیق کیفی این امکان را برای پژوهشگر فراهم می سازد که واقعیت های نهفته در متن را استخراج کند و تفسیری کلی از متن ارائه دهد. برای این منظور در این مقاله، فیلم داستانی نقطه کور به دلیل ویژگی های ساختاری و محتوایی تحلیل شده است؛ علاوه بر معرفی ساختار سازنده فیلم (الگوی ژرار ژنت)، معانی صریح و ضمنی (الگوی بارت) که در روایت فیلم گنجانده شده، استخراج گردیده است.
آسیب شناسی درک و کاربست مبحث آشنایی زدایی در مقالات علمی-پژوهشی دانشگاهیان ایران در حوزه زبان فارسی تا بهار 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با بررسی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی، کاستی ها و نقصان های بنیادین پژوهش هایی را، بررسی کند که در حوزه زبان فارسی، مدّعی کاربست یا شرح مبحث آشنایی زدایی اند. نتیجه بررسی 30 مقاله در این حوزه که در بازه زمانی 1375 تا 1395 (ه. ش) در نشریات معتبر دانشگاهی ایران، منتشر گردیده اند، روشن می کند که بسیاری از محققّان دانشگاهی ایران در درک مفهوم آشنایی زدایی دچار بدفهمی هایی جدّی هستند. تساهل و اشتباهات ایشان در فهم و کاربست اصطلاح آشنایی زدایی را می توان چنین طبقه بندی کرد: 1-عدم توجه به اصول روش شناختی فرمالیست های روس 2- ارائه تعاریف خلق السّاعه از مفهوم آشنایی زدایی 3-خلط و همانندپنداری مبحث آشنایی زدایی با دیگر مباحث نسبتاً مشابه و بالاخص تقلیل آن به مباحث ابتدایی بلاغت سنتّی. این کاستی ها از یک سو، به بداهت موضوع پژوهش و ازدیگرسو به تقلیل این مفهوم و تزیینی شدن این اصطلاح در پژوهش های دانشگاهی انجامیده است؛ در نتیجه این موارد، بستری برای محققّان، فراهم آمده تا به تولید انبوه مقالاتی بپردازند که اشتباهات مشابهی را، در این حوزه، بازنشر می کنند.
بررسی اشعار نادر نادرپور از منظر فرمالیسم روسی
منبع:
شفای دل سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
143 - 180
حوزه های تخصصی:
نادر نادرپور یکی از محبوب ترین شاعران معاصر دهه سی و چهل است و می توان او را از مهم ترین میراث داران شعر کلاسیک، در عین حال، نوپرداز به حساب آورد. لطافت، زیبایی و ویژگی های زیبایی شناختی شعر او، وام دار شناخت وی از شعر گذشته است؛ بنابراین در پژوهش حاضر کوشیده ایم که آثار این شاعر برجسته را براساس یکی از مهم ترین نظریه های ادبی معاصر یعنی فرمالیسم روسی بررسی کنیم. هدف ما در این پژوهش معرفی زبان شعری نادر نادرپور از منظر فرمالیست های روسی و کشف ساختار و زبان شعری در اشعار این شاعر معاصر و یافتن پاسخی برای این سؤالات است که «ادبیت» آثار و اشعار نادر نادرپور، زاده و حاصل چه روند و فرآیندی است؟ آیا عدول از هنجار(اعم از هنجار موسیقیائی، دستوری و ...) در شعر او بسامد بالایی دارد؟ نتایج نشان می دهد در حدود یک سوم اشعار نادرپور طبیعت گرایی است. شعر «گیاه و سنگ نه آتش» بیشترین طبیعت گرایی را به خود اختصاص داده است. هنجارگریزی آوایی و نحوی، توازن نحوی، وزن، اختیارات عروضی، جناس و موارد دیگری نشان می دهد که شعر نادر نادرپور از جهت آرای فرمالیست های روسی دارای ساختار سنجی می باشد
دریافت هایی نو درباره بیتی از حافظ بر اساس نظریه صورتگرایان روس
حوزه های تخصصی:
شعر حافظ به سبب ویژگی های خاص ساختاری و تنیدگی منحصر به فرد واژگانی اش برای هر خواننده ای همیشه تازه و شاداب جلوه می کند؛ منشوری است که از هر طرف که خواننده به آن بنگرد به خواننده نگریسته و در یک کلام بازتاب همیشه بیدار تحولات روح آدمی است. آن چه برای حافظ بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد شاعری است، با تمام لوازم و امکانات و در نهایت دغدغه هایش. این نگرش به شعر در کنار تسلط مثال زدنی او به زیر و بم و فنون بلاغی، شعر او را گاهی تا حد اعجاز پیش می برد؛ گواه این مدعا نکته های نغزی است که بعد از قریب به هفتصد سال همچنان از شعر او حاصل می شود. در این میان آن گونه که شایسته ی نام حافظ است به مباحث زیبایی شناختی شعر او پرداخته نشده است. با توجه به نگرش ویژه ی فرمالیست های روسی به مقوله ی «شکل» در آثار ادبی و بررسی وجوه هنری یک اثر ادبی از این رهگذار و البته توجه خاص حافظ به شکل و ساختار خلق غزلیاتش، نویسنده ی این مقاله با روش تحلیل محتوایی بیت: «مرغ کم حوصله را گو غم خود خور که بر او رحم آن کس که نهد دام چه خواهد بودن» را با تکیه بر آرای صورت گرایان روسی بررسی کرده و این نتیجه به دست آمده که اگرچه از دیدگاه فرمالیسم ها «صورت» یک قطعه ی ادبی در کانون توجه قرار داد، اما توجه به ظرایف این شیوه در درک و انتقال مفهوم یک شعر می تواند کمک شایانی به خواننده داشته باشد
فورگراندینگ در سوره مبارکه «نور» از دیدگاه فرمالیستی
حوزه های تخصصی:
فورگراندینگ یکی از مباحث مهم فرمالیسم روسی است، این مکتب، اثر ادبی را با توجه به هماهنگی و تناسب بین فرم و محتوا بررسی می کند و علل زیبایی متن از جهت ادبی و هنری را مورد تحلیل قرار می دهد. در این مقاله سعی شده تا سوره نور به شیوه فورگراندینگ تحلیل شود. شایان ذکر است که فورگراندینگ به دو شاخه هنجارکاهی و هنجار افزایی تقسیم می شود که پژوهش حاضر این دو مقوله را تحت عنوان فراهنجاری مورد بررسی قرار داده است و سعی شده زیبایی های این سوره با استفاده از گونه های فراهنجاری مشخص شود؛ گونه های فراهنجاری شامل فراهنجاری آوایی، فراهنجاری واژگانی، فراهنجاری نحوی، فراهنجاری معنایی و فراهنجاری بافتی می باشد که هر کدام از این شاخه ها آیات سوره را به صورت دقیق، ادبی و عمیق مورد واکاوی و بررسی قرار می دهد و برجستگی ها و زیبایی های لغوی و ادبی سوره را تعیین می کند، به این جنبه ها که باعث تشخص و برجستگی هر چه بیش تر زبان می شوند فورگراندینگ گویند که با این تعریف اعم از آشنایی زدایی و برجسته سازی است. شیوه پژوهش نقد فرمالیستی است و هدف آن یافتن برجستگی های سوره نور و تحلیل آن ها براساس مفاهیم برجسته سازی می باشد. نتیجه حاصل از پژوهش این است که مفهوم فورگراندینگ در حجم بالا و با جایگیری عالی بروز یافته است.
گویش بوشهری در آثار «منیرو روانی پور» بر اساس دیدگاه هنجار گریزی «جفری لیچ»
منبع:
پژوهشنامه زبان ادبی دوره ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
97 - 122
حوزه های تخصصی:
هنجارگریزی از مباحث مطرح در حوزه زبان شناختی است. یکی از راه های خلق اثر ادبی استفاده از شگردهای هنجارگریزی است. جفری لیچ از چهره های برجسته شکل گرای انگلیسی، یکی از انواع هنجارگریزی را نوع گویشی می داند. به عقیده او هرگاه شاعر یا نویسنده واژگانی ویژه منطقه ای خاص را که در زبان معیار وجود ندارد به کار برد، هنجارگریزی گویشی به کار برده است. او می کوشد با این تکنیک روش شناخت نسبی از محیط بومی و ویژگی های اقلیمی و فرهنگی منطقه ای را به مخاطب انتقال دهد. منیرو روانی پور از نویسندگانی است که توانسته هنرمندانه گویش بوشهری را در آثارش وارد کند و در این راه موفق نیز بوده است، این امر بدون شک از تجربه های زیستی نویسنده نشئت می گیرد. در این پژوهش با رویکردی توصیفی- تحلیلی و بر اساس نظریه لیچ، هنجارگریزی گویشی در هشت اثر منیرو روانی پور بررسی و بسامدگیری شد. یافته ها نشان می دهد میزان کاربرد واژگان گویشی در آثار روانی پور بر حسب محیط تغییر می کند. داستان هایی که در محیط روستایی جنوب روایت شده نسبت به داستان های محیط شهری بسامد گویشی بالاتری دارد.
بازآفرینی شعر حافظ در شعر معاصر از منظر آشنایی زدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
231-266
حوزه های تخصصی:
آرمینه کاظمی سنگدهی* احمد گلی ** ناصر علیزاده خیاط*** چکیده آشنایی زدایی از مفاهیم کاربردی نقد ادبی فرمالیسم روسی است. بر مبنای این نظریه، کار شاعر یا هنرمند، آشنایی زدایی در کلام و شعر است. ازآنجایی که کثرت کاربرد، به عادی شدن مسائل زیبایی شناسی و بی تأثیرشدن لذت شاعرانه ی مخاطب منجر می شود؛ هنرمند وظیفه دارد با بهره گیری از شگردهای زبان شاعرانه، غبار عادت را از کلام و شعر بزداید و به درک عمیق تر مخاطب از اثر ادبی و هنری کمک کند. بی تردید در عرصه ی شعر و ادب، بدون بهره گیری از اشعار شاعران پیشین، آفرینش شعری نو امکان پذیر نیست. در بازآفرینی سروده های متقدمین، ارتباط اجزای ساختار، جنبه های ادبیت متن، وجه غالب و برجسته سازی موتیف های خاص متون کهن دستمایه ی شاعران قرار می گیرد تا با بیانی دیگر به مضمون آفرینی و ترکیب سازی واژگانی بپردازند. قرن هاست که فرهنگ و ادبیات سرزمین ما، تحت تأثیر غزلیات حافظ است. پیوند شعر معاصر با غزلیات حافظ در تمام انواع شعر، سنتی، نیمایی، سپید و گفتار دیده می شود. در این پژوهش با رویکرد ساختاری و به شیوه ی توصیفی- تحلیلی، آشنایی زدایی های شعر معاصر از غزلیات حافظ بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاعر معاصر در بسیاری موارد با بهره گیری از انواع هنجارگریزی، اشعار خواجه را به سبک و سیاق خویش تغییر می دهد و با توجه به اهداف شاعرانه ی خویش به آشنایی زدایی دست می زند و گاه به ساخت واژگانی تازه می پردازد و گاه به مضامین غزلیاتش از زاویه ای دیگر می نگرد تا ضمن برجسته سازی وجوه غالب اشعار حافظ، مخاطب را به شگفتی وادارد. * دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان armineh.kazemi@gmail.com (نویسنده ی مسئول) ** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان ah.goli@yahoo.com *** استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید مدنی آذربایجان nasser.alizadeh@gmail.com تاریخ دریافت مقاله: 15/6/ 1400 تاریخ پذیرش مقاله: 21/1/1401
تحلیل فرمالیستی سه غزل از غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرمالیسم روسی یکی از تاثیر گذار ترین مکاتب نقد ادبی است که ادبیات را از دیدگاه زبان شناسی بررسی می کند. رویکرد فرمالیستی اغلب به جانب صوری متون ادبی نظر دارد و معتقد است که این صور ادبی است که حمل معنا می کند و معنا هیچ نیست، الا ارتباط های بین اجزای صوری کلام. پژوهشگر در این مقاله سه غزل را از دیدگاه فرمالیسم روسی و بر اساس نظریه یاکوبسن و گرامون به روش توصیفی – تحلیلی بررسی کرده است. شایان ذکر است مولانا از طریق واژه های مکرر، توازن، تصویر سازی، استعاره، شیوه بیان، درنگ، تکیه و تاکیدو لحن هایی را در غزل ایجاد کرده است که با بعد عاطفی اثر در تعامل است. نقش هنرسازه ها که از اصول فرمالیست هاست جنبه زیبایی شناسی در غزلیات مولانا دارد و موجب ابداع و نوع آوری در ساخت و صورت ابیات شده است تا از طریق توازن، آشنایی زدایی، هنجارگریزی، تصاویر استعاری و مجازی بر غنا و هنری تر شدن غزلیات بیفزاید.