مطالب مرتبط با کلیدواژه

فراخود


۱.

چند مفهوم روان شناختی در اندیشه های مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: خود نهاد نفس اماره نفس لوامه فرافکنی ضمیر ناخودآگاه والایش ساز و کار (مکانیسم) های دفاعی فراخود نفس مطمئنه توجیه (دلیل تراشی) خود فریبی تقابل بین اجزاء شخصیت انسان روانکاوی (تحلیل روانی) تعبیر رویا

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای زبان شناسی دستور زبان و زبان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۵۴۲۳ تعداد دانلود : ۲۲۲۷
در بین سخنوران و اندیشمندان بزرگ ایران زمین کمتر کسی را میتوان یافت که همانند مولانا جلال الدین محمد بلخی به جنبه های روان شناختی رفتار انسان توجه کرده باشد؛ تا آنجا که در جایجایِ آثار منثور و منظوم او ـ به ویژه در مثنوی معنوی ـ تحلیل های عمیق روان شناسی و حتی برخی از مسائل و مفاهیم نوین این دانش نظیر «فرافکنی»، «توجیه» (دلیل تراشی)، «خودفریبی»، «ضمیر ناخودآگاه»، «تقابل بخش های مختلف شخصیت»، «والایش» (تصعید) و امثال آن... به کرات مشاهده میشود. در این میان، آنچه به خصوص معرفِ نبوغ استثنایی و شایانِ تحسینِ این متفکرِ سُتُرگ است، ژرف نگری و نازکاندیشی او در بررسی و تحلیل پیچیدگیها و تضادهای روح آدمی و سختکوشی وی برای راهیابی به خفایا و تاریکخانه های شخصیت انسان است. از این رو، مبالغه نیست که مولانا را یکی از پیشگامان «روانکاوی» ـ به مفهوم عام کلمه ـ تلقی کنیم.در این مقاله، انعکاس چندین مفهوم جدید روان شناختی در آثار مولانا ـ به ویژه در تمثیل های نمادین او در مثنوی ـ ردیابی و بررسی شده است؛ به این ترتیب که نخست با مراجعه به متون نوین روان شناسی تعریف یا توضیحی اجمالی از هر یک از مفاهیم مورد بررسی ارائه گردیده و سپس به استنادِ شواهدِ مستخرج از آثار مولانا، از طریق تطبیق و مقایسه، به بررسیِ وجوهِ تشابه (و یا احیاناً وجوه افتراق) آنها پرداخته شده است.
۲.

بررسی روان شناختی داستان سیاوش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا سیاوش خورشید خود نهاد فراخود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۶ تعداد دانلود : ۸۳۳
این نوشتار، با بهره گیری از نظریه های زیگموند فروید و کارل یونگ، به بررسی روان شناختی شخصیت سیاوش در شاهنامة فردوسی می پردازد؛ سیاوش دوران کودکی خود را در پرتو سرپرستی و آموزش های رستم، سپری می کند. با مطالعة ساختار توصیفی روان سیاوش، خصیصه های اخلاق مداری و عواطف غایی انسانی در وجود او به وضوح دیده می شود. این امر شاید از «فراخود» و فعالیت عالی آن در وجود سیاوش نشأت گرفته است، بر خلاف پدرش، کیکاوس که او زیر سیطرة مطلق «نهاد» است. آموزه های تعلیم و تربیت و فرهنگ خودمان با استناد به قرآن، از فراخود به «نفس لوامه» و از نهاد به «نفس اماره» تعبیر می کند. در این پژوهش مطابق با نظریات یونگ، درون گرایی سیاوش در شاهنامه طرح و اثبات شده است که از این منظر، سیاوش از خشونت و جنگ بیزار و جلوه ای کامل از انسان معتدل و حتی آرمانی اخلاقی است و نیز به شباهت و اشتراک شخصیت سیاوش با همتایان خود در اساطیر ملل دیگر اشارت شده است و مقوله های روان شناسی مانند کهن الگوی گیاه خدا، خورشید خدا، مادر زمین و تولد دوباره طرح و به تفصیل بیان شده است و این فرضیه طرح شده است که سیاوش نمودگار و مظهر خورشید و نور و گرما که از ویژگی های اساطیری باستان هستند نیز تلقی می شود.
۳.

بررسی تطبیقی مکانیسم های دفاعی در شعر ابوالعلاء معری و شوریده شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نهاد فراخود مکانیسم های دفاعی - روانی سقط الزند معری دیوان شوریده شیرازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۹ تعداد دانلود : ۴۰۱
نقد روان شناختی یکی از حوزه های جدید نقد ادبی به شمار می رود که ناقد در آن با تکیه بر اصول و مبانی روان شناسی، محرّک ها و هیجانات روحی و عوامل مؤثر بر آفرینش یک اثر ادبی را مورد بررسی قرار می دهند و با بیان جریان باطنی و احوال درونی شاعر، تأثیری را که محیط، جامعه و سنن در تکوین این جریان ها داشته اند مورد مطالعه قرار می دهد؛ چراکه روان آدمی ابزارهایی را برای کاهش اضطراب و دفاع از خود در اختیار دارد که به آن مکانیسم های دفاعی گفته می شود. فروید در سده بیستم میلادی، آغازگر و پرچم دار روان شناسی علمی بود. شناخته شده ترین دسته بندی فروید از ساختار اجزای روان آدمی، الگوی نهاد، خود و فراخود است. ابوالعلاء معری (۹۳۷-۱۰۵۷م) و شوریده شیرازی (۱۸۵۷-۱۹۲۷م) دو شاعر نابینای عرب و ایرانی هستند که در کودکی و پس از تجربه بینایی محدود، حس دیداری خود را از دست داده اند، اما با وجود این توانسته اند پا به عرصه ادبیات نهاده و آثاری را بر جای بگذارند. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی–تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، به بررسی مکانیسم های دفاعی در شخصیت ابوالعلاء معری و شوریده شیرازی از خلال سقط الزند معری و دیوان شوریده بپردازد. نتایج این جستار حاکی از آن است که نابینایی دو شاعر منجر به یأسی آشکار در درون آنها شده و اشعارشان بیانگر میل آنها به زیبایی و دیدار است و برای کاهش اضطرابی که در پی نابینایی در آنان به وجود آمده، از مکانیسم های دفاعی-روانی چون: جبران، باطل سازی، جابجایی، تحقیر دیگران و ... استفاده کرده اند.
۴.

رابطه پرخاشگری و اختلال وسواس در دانشجویان؛ با تاکید بر نظریه فراخود فروید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: فراخود غریزه مرگ پرخاشگری وسواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۴۴
هدف: این پژوهش به منظور بررسی پرخاشگری درافراد وسواسی نسبت به سایرین به همراه تبیینی ازنظریه فراخود فروید انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع همبستگی، با استفاده از نمونه گیری دردسترس به اندازه 120نفر متشکل از 60 زن و60 مرد و ابزار آن شامل دو پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی (1977) و پرخاشگری باس و پری (1992) است. یافته ها: بین متغیرهای پرخاشگری و اختلال وسواس همبستگی به اندازه 3/0 بدست آمد.با توجه به سطح معناداری 001/0 که از سطح معنی داری آزمون (05/0 فرض شده) بسیار کوچکتر می باشد، فرضیه صفر دراین سطح معنی داری قویاً رد می شود. بنابراین، می توان با ضریب اطمینان 95% نتیجه گرفت که بین دو متغیر تمایلات وسواسی و پرخاشگری رابطه معناداری با مقدار 3/0+ وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش پرخاشگری در شکل گیری فراخود و تبیین آن درمراحل رشد روانی جنسی روانکاوی کلاسیک، بررسی اختلال وسواس، زمان و منشا پیدایش و رابطه آن با پرخاشگری، میتوان گفت افراد وسواسی که از دیدگاه روانکاوی درمرحله مقعدی از رشد روانی جنسی تثبیت و درکودکی فراخود بزرگتری را تجربه نموده اند، پرخاشگری بیشتری نسبت به سایرین بروز می دهند. ضمنا" تفاوت معنی داری از نظر جنسیت در ابراز پرخاشگری بین افراد وسواسی مشاهده نشد.
۵.

نقد و تحلیل اکوسایکولوژی در رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی با نگاهی به نظریه ساختار شخصیّت فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکوسایکولوژی جای خالی سلوچ نهاد خود فراخود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۲۳۲
اکوسایکولوژی به مطالعه ی روان انسان در رابطه با محیط زیست می پردازد. روانی که بر اساس نظریه ی ساختار شخصیّت فروید محصول ارتباط متقابل، متعامل و متعارض سه عامل "نهاد"(Id)، "خود"(ego) و "فراخود"(superego) است. البته اکوسایکولوژی در آن جا که به وارد کردن خدا در جهان بینی فرد اهمیت می دهد در تقابل با آراء فروید قرار می گیرد. حال ما با روشی توصیفی- تحلیلی به این سؤال خواهیم پرداخت که طبیعت بر روح و روان و نوع رفتار و کنش های افراد جامعه ی داستانی جای خالی سلوچ دولت آبادی چه تأثیری داشته است؟ تا سلطه ی عقل را که چنین بحران هایی در ساختار شخصیّتی خانواده ی سلوچ رقم زده و باعث شده تعادل ایگوی آن ها بر هم بخورد، نشان دهیم. نتایج پژوهش بیانگر این است که سلطه ی عقل در این رمان با مکانیزه کردن کشاورزی توسط میرزا حسن بدون توجه به سازگاری با محیط و افراد آن سلوچ را با تکانش های آشوبناک "نهاد"، مرگان را با سوگواری و ماخولیا، ابراو را با ناتوانی "ایگو"ی وی در تعادل برقرار کردن بین "نهاد"، "فراخود" و جهان بیرونی، عباس را با اختلال شخصیّت ضد اجتماعی و هاجر را با اختلال شخصّیت وابسته مواجه کرده است. سلطه ی عقل چون بدون توجه به تاب آوری محیط و افراد آن منطقه به کار گرفته شده، تعادل ایگوی شخصیّت های رمان را به هم زده و آنان را دچار اختلالاتی در شخصیّت کرده است که علت چنین اختلالاتی را می توان در عدم مشارکت عاطفی ناخودآگاه شخصیّت های رمان با پدیده های طبیعی به تأثیرپذیری از جهان سرمایه داری و اومانیسم عصر روشنگری دید.