مطالب مرتبط با کلیدواژه

بدآموزی


۱.

تاریکی های ادبیات تعلیمی با تکیه بر اندرزنامه های سیاسی قرن پنجم تا هفتم (بدآموزی های اندرزنامه های سیاسی و چرایی وجود آن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رذایل اخلاقی بدآموزی اندرزنامه های سیاسی نظام طبقاتی استبداد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۸ تعداد دانلود : ۳۶۹
ادبیات تعلیمی کهن ترین نوع ادبی در ایران است که از زیرشاخه هایی چون پند و اندرز، زهد و اخلاقیات تشکیل شده و پیوندی ناگسستنی با اخلاق دارد و همّ خود را در راستای پرورش قوای روحی و تربیت نفس انسانی به کار می گیرد. بخش وسیعی از ادبیات تعلیمی را اندرزنامه ها تشکیل می دهند که غالباً به صورت نثر و با نگرشی اخلاقی به منظور تعلیم شیوه های کشورداری و همچنین بهبود زندگی فردی و اجتماعی نگاشته شده اند. در نوشتار حاضر، برجسته ترین متون تعلیمی نثر فارسی که در فاصله قرون پنجم تا هفتم، به شکل اندرزنامه های سیاسی نگاشته شده اند، با رویکردی اخلاقی و با نیم نگاهی به اخلاق اسلامی مورد واکاوی قرار گرفت و نشان داده شد که مواردی چون تأکید بر نابرابری، جبرگرایی و اعتقاد به بخت و تقدیر، تعصبات نکوهیده عقیدتی و مذهبی، تحقیر زن، پرداختن به آداب و فواید می خواری، عشق ورزی های حرام، تأیید و توصیه تلویحی برخی رذایل اخلاقی، ناپاکی زبان و رعایت نکردن عفت کلام، از بدآموزی های این نوع متون تعلیمی هستند و عامل اصلی وجود آن ها ساختار طبقاتی و استبدادی است و سایر عوامل مانند محتوای متون تعلیمی، آمیختگی جریان های فکری، واقع بینی نویسندگان و جهت گیری های آنان در ارتباط با عامل اصلی در پیدایش این بدآموزی ها مؤثر بوده اند. <strong> </strong>
۲.

آموزه هایی منفی در ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مثل ضربالمثل ادبیات عامه نیک آموزی بدآموزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۲ تعداد دانلود : ۴۷۸
مَثَل های فارسی از کهن ترین نمونه های ادبی ایران هستند که از روزگار باستان تا به امروز الهام بخش گفتار و رفتار مردم این سرزمین بوده اند و با توجه به اینکه در پیدایش آن ها، ذوق، قریحه، دانش و تجربه لایه های گوناگون اجتماع نقش داشته، پذیرش و رواج عمومی آن ها نیز زیاد بوده است. پژوهش در مَثَل های هر جامعه، به شناختی بهتر درباره جنبه های مختلف زندگی و فرهنگ آن جامعه کمک می کند و از این طریق لایه های مغفول مانده فرهنگ عمومی، به صورت دقیق تر بررسی خواهد شد. برخی از عادت های ناپسند یا آموزه های ناصواب فرهنگی از طریق مثل ها، در زبان، ساری و جاری می شوند. این کارکرد ضرب المثل ها را می توان آموزه های منفی آن ها دانست. این مقاله، چنین جنبه ای را در مثل های فارسی بررسی کرده و ضمن تأکید بر آموزه های نیک موجود در بیشتر ضرب المثل های فارسی به نمودهای بدآموزی یا آموزه های منفی برخی دیگر از آن ها پرداخته است. شوخی ریشخندگونه با سرزمین ها و اهالی هر سرزمین یا اقوام و قبایل، برخورد با دیگریِ دینی و اعتقادی، تحقیر برخی از وضعیت های جسمانی، ریشخند برخی از نقش های خانوادگی و به ویژه نقش های زنانه، تقدیرگرایی های کاملاً منفعلانه، توجیه خوی های ناپسندی چون خودرأیی و شوخی تمسخرگونه با برخی از نام های خاص و نظایر این آموزه های منفی را در مثل ها فارسی می توان دید.