فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۹٬۷۲۱ تا ۴۹٬۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، نظام بسیار پیچیده و گسترده ای است که از طرح ها و الگوهای خاصی پیروی می کند تا در محور زنجیری یا همنشینی، با ترکیب واج ها و خلق واحدهای زبانی بزرگتر، بتواند ایجاد ارتباط را در بین گویشوران ممکن سازد. یکی از مهمترین الگوهای حاکم بر همنشینی واج ها، حضور واج های میانجی، هنگام ترکیبِ تکواژها با یکدیگر است. نظر به این که موقع ترکیبِ تکواژها، در جایگاه های مختلف، واج های میانجی خاصی ظاهر می شود، این پرسش پیش می آید که علت حضور میانجی ها در این موضع چیست؟ چرا در جایگاه های مختلف، از واج های صامت مختلف و متفاوتی به عنوان میانجی استفاده می شود؟ و خاستگاه تنوع حضور واجی های میانجی چیست؟ جستار حاضر در پی آن است که به شیوه توصیفی و تحلیلی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی این مقوله را مورد کندوکاو قرار دهد. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در زبان فارسی ده واج میانجی وجود دارد که برخی از آنها، میانجی مرده و نارایج محسوب می شوند، برخی از دوره رشد و تکوین زبان فارسی رایج و متداول بوده است و برخی نیز، ریشه در زبان محاوره دارند، و علت حضور میانجی ها را باید در قاعده التقای مصوت ها و تنوع کاربرد صامت های میانجی را هم در فرایند فرسایش کناری در زمان های گذشته، و نیاز به احیایِ واج حذف شده به خاطر التقای مصوت ها جستجو کرد.
أنوار نجوم تأث ّر مدرسه الدیوان بسماء الآداب الأجنبیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال پنجم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۷
27 - 43
حوزههای تخصصی:
مدرسه الدیوان هی إحدی المدارس الأدبیه التی ظهرت فی تاریخ الأدب العربی الحدیث، ولها دور رئیسی فی توجیه الأدب العربی نحو حرکه التجدید ومسایره التطورات الأدبیه، التی شهدت العالم خلال القرن العشرین. أمّا هذا التجدید الذی دَعَت إلیه هذه المدرسه لها جذور غیر عربیه فی أکثر حالاتها، الجذور التی تتجلی فی الآداب الأجنبیه الأخری، مثل الآداب الإنجلیزیه والفرنسیه والفارسیه. فی هذه الدراسه نرید أن نسلط الضوء علی کیفیه تأثّر هذه المدرسه من هذه الآداب الأجنبیه عن طریق الأدب الانجلیزی.
بررسی روایت مرگ در سه رمان جنگ با تکیه بر نظریه ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۸
203 - 230
حوزههای تخصصی:
با وجود اهمّیّت عنصر اندیشه در قالب رمان، بیشتر داستان نویسان جنگ در ایران،با تکیه بر ترسیم صحنه های دلخراش این واقعه، از توجّه به جنبه فلسفی آن، بازمانده اند؛ از این رو، آثار آنها، بیشتر به «رمان حادثه» شباهت دارد. بیشتر پژوهش های انجام شده درباره رمان های جنگ، با رویکردی اندیشه محور، به مطالعه این آثار پرداخته و کمتر، به جنبه فلسفی آنها توجّه کرده اند. پژوهش حاضر، با تکیه بر نظریه روایت شناسی ژرار ژنت (Gerard Genet) و روش توصیفی-تحلیلی، به خوانش روایی مرگ در سه رمان جنگ می پردازد تا دریابد که نویسندگان این رمان ها، تا چه اندازه توانسته اند با نگاهی فلسفی، به روایت این پدیده بپردازند. نتایج حاصل از این پژوهش، نشان می دهد که حادثه مرگ در رمان های یادشده، بسامد بالایی دارد و معمولاً، با درنگ و ذکر جزئیات روایت می شود. نویسندگان این رمان ها، تلاش کرده اند تا با تکیه بر صحنه های دلخراش مربوط به مرگ شخصیت ها، مظلومیت آنها را تصویر کنند و مخاطب را با خود همراه سازند؛ از این رو، بعد عاطفی رمان های مذکور، در مقایسه با جنبه فلسفی آنها، قوّت بیشتری دارد؛ امّا در رمان «شطرنج با ماشین قیامت»، نویسنده، علاوه بر توجّه به جنبه عاطفی، با رویکردی فلسفی نیز به این موضوع می پردازد و شخصیت اصلی داستان را در کشاکش انتخاب بین مرگ و زندگی قرار می دهد و بدین ترتیب، با وجود آن که وی، حادثه مرگ را به شکلی واقع گرایانه و با ذکر جزئیات ترسیم می کند، از توجه به ابعاد فلسفی این پدیده نیز غفلت نمی ورزد.
بررسی سیمای انسان کامل در دیوان صائب تبریزی و بیدل دهلوی با توجه به قرآن و عرفان عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۳
209 - 235
حوزههای تخصصی:
انسان، زیربنای اصلی و محرک واقعی پیشرفت در هر جامعه و همچنین هدف غایی پیدایش هستی است. اهمیت این موضوع از آنجا مشخص می شود که موضوع اصلی تمامی علوم انسانی به ویژه علوم ادبی-عرفانی «انسان» و راه رسیدن او به کمال و کامل شدن است. این امر باعث شده شاعران و عارفان ادب فارسی از دیرباز به معرفی انسان کامل توجه داشته و برای معرفی او به شیوه های گوناگون تلاش و کوشش ورزند. پرسش اساسی این است که راه شناخت انسان کامل کدام است و چگونه می توان به این مرتبه دست یافت؟ برای پاسخ به این پرسش ابتدا به معرفی انسان کامل پرداخته و سپس ویژگی های او و راه رسیدن به این مقام را بنا بر قرآن و عرفان عملی از دیدگاه دو شاعر برجسته و صاحب نام سبک هندی صائب تبریزی و بیدل دهلوی به روش کتابخانه ای و توصیفی- تحلیلی بیان کرده ایم که در نتیجه بررسی دیوان این دو شاعر آمده است؛ انسان کامل، انسانی دارای خرد و اندیشه، پای بند به شریعت و متخلق به اخلاق الهی است، که در اقوال نیک، اخلاق نیک و افعال نیک به اوج کمال رسیده است.
نوآوری، تجزیه و ترکیب اوزان در غزل معاصر با تکیه بر اشعار آرش آذرپیک
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
293 - 311
حوزههای تخصصی:
موسیقی و وزن یکی از ساحت های کلمه است که با تأکید بر جوهره ی گفتاری، نوشتاری و معنایی نمود و بروز یافته است هر چند تأکید اصلی بر جوهره آوایی_گفتاری است. وزن و موسیقی تا انقلاب نیما به تبعیت از غزل کلاسیک سروده می شد. اما با انقلاب نیما و جنبش سیمین بهبهانی در غزل معاصر، وزن عروضی و موسیقی غزل نیز دستخوش تغییراتی شد. مقاله ی حاضر، با هدف کلی بررسی میزان نوآوری، تجذیه و ترکیب اوزان عروضی در غزل معاصر با تکیه بر موسیقی شعر آرش آذرپیک گردآوری و تدوین شده است. با توجه به اینکه هیچ یک از شاعران پسا سیمینی در وزن عروضی و موسیقی نوآوری نداشته اند؛ و اغلب از اوزان جویباری بهره برده اند، آرش آذرپیک یکی از ادامه دهندگان راه سیمین است. که در اوزان ابداعی وی با بسامد فراوان غزل سروده و دست به نوآوری نیز زده است. در این مقاله اوزان پرکاربرد، نوآور و کلاسیک که مشخص گردیده و ذکر خواهد شد؛ مورد تحلیل واقع شده است. در پایان نیز با توجه به شواهد، به این نتیجه دست می یابیم که آذرپیک جزء معدود غزل سرایان پساسیمینی است که در ساحت وزن و موسیقیِ غزل مبدع و نوآور است.
مروری بر کتاب ویولون زن روی پل اثر خسرو باباخانی
منبع:
ادبیات متعهد دوره دوم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۷
8 - 13
حوزههای تخصصی:
این نوشته، نگاهی متفاوتی است به کتاب ویولون زن روی پل اثر خسرو باباخانی که در سال 1401، انتشارات جام جم آن را به چاپ رسانده است. این کتاب، تجربه زیستی نویسنده در خصوص مصرف مواد مخدر و رهایی از آن است. در صفحه ابتدایی کتاب، یادداشتی به خط نویسنده خوش می درخشد که آبرویش را در کف دست گذاشته تا مگر بتواند انسان دربند موادی را آگاه کند و راه ظلمت به سوی نور را نشان او دهد. * «من بیش از سی سال در ظلمت زیسته ام ، اما راهی به نورنمی یافتم. تا آنکه خداوند ولی من شد و من را از ظلمت به سوی نور هدایت کرد.«من این خاطرات را نوشتم تا راه را به چند میلیون مصرف کننده مواد مخدر نشان دهم. ممکن است بگویند شاید یک نفر راه بیابد. من می گویم در این صورت هم اجرم را گرفته ام. در مقابل رنج بی انتهای مصرف کننده ها و خانواده هایشان آبرو و اعتبار خانواده من چه اعتباری دارد؟ هیچ.» وابستگی مصرف به هر نوع مواد، گاهی می تواند سرسره ای غیر قابل برگشت باشد. مسیری که متوقف نمی شود .
تحلیل گفتمان انتقادی زندان در دو زیست-جهان کلاسیک و مدرن با تکیه بر حبسیّه های مسعود سعد، فرّخی یزدی و محمّدتقی بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۱۹ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۸
129 - 160
حوزههای تخصصی:
حبسیّه، شعری است که شاعر در زندان، واکنش های حسّی، روحی و معرفت شناختی خود را با تخیّلی که درگیر مفهوم تهدیدآمیز حبس است در زبانی ویژه بازنمایی می کند. مکانمندی زندان، هم شاعر را به بدن و ذهن تهدید شده معطوف می کند و هم معرفتی را می سازد که «زندان» در آن یک «ابر نشانه» است. گفتمان زندان با نسبتی که شاعر با جهان و «امر اجتماع» دارد، ساخته می شود. از اینرو در تبیین شعر حبسیّه جهان پیشامدرن که تأییدگر قدرت های اجتماعی و سیاسی حاکم است و حبسیّه های معاصر که علیه قدرت و در بافتی از ادبیّات مقاومت بازنمایی شده است، دو گفتمان زندان را پدید می آورد. این مقاله می کوشد با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، و با توجّه به آرای لاکلا و موفه دو گفتمان «سنّتی» و «مدرن» زندان را با تکیه بر شعر مسعود سعد و حبسیّه های دو شاعر معاصر، فرّخی یزدی و بهار بررسی کند تا چرخش های گفتمانی آن آشکار گردد. در گفتمان حبسیّه سرایی سنّتی، تقدیرگرایی، «گره گاه» این گفتمان است. عناصری که در این گفتمان مفصل بندی شده اند، جدا از اینکه زیست جهان شاعر را باز نمایی می کنند به مثابه ساختاری نمادین، پیوند ارزش ها و کنش های اجتماعی را با قدرت منتشر در جامعه نشان می دهند. امّا در حبسیّه های مدرن، گفتمان زندان به مثابه «اعتراض سیاسی» است. بنابراین گره گاه اعتراض سیاسی، عناصری چون قانون، آزادی، مبارزه و مشروطه را تقسیم بندی می کند؛ در این وضعیّت، گفتمان زندان علیه نظم سیاسی موجود قرار می گیرد تا بتواند در مقابل ساختارهای متصلّب قدرت، مقاومت و نظم سیاسی آزادتری را پیشنهاد کند.
کیفیت نقش آفرینی عناصر زبانی و روایی در پیکربندی متن آرش کمانگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۰ (پیاپی ۹۵)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
تعامل و تناظر مجموعه ای از عناصر زبانی، ادبی، روایی و گفتمانی شبکه ای از روابط را با ضرایب تأثیر متفاوت در پیوند با متن شکل می دهد. ترکیب و تلفیق آرای نظریه پردازان حوزه های زبان، گفتمان و روایت پژوهشگر را از یک سونگری باز می دارد و زمینه دست یافتن به نتایج مطلوب تر را فراهم می سازد. در پژوهش حاضر، با رویکردی تلفیقی برخی از مهم ترین عناصر زبانی، گفتمانی و روایی به منزله عوامل مؤثر در شکل گیری معنا برشمرده شده و با توصیف جایگاه و نقش هریک از این عناصر در متن، تلاش شده است سویه های درون متنی و برون متنی درک شود. به این منظور، تحقیق حاضر در حوزه زبان شناسی نظریه سه سطحی هلیدی و حسن (زمینه، عاملان و شیوه گفتمان) را اساس تحلیل قرار داده است. همچنین، جهت توصیف زمینه گفتمان به آرای ریفاتر درباب شعرشناسی رجوع شده است. در حوزه روایت شناسی نیز به برخی روایت شناسان ساختارگرا استناد شده و درنهایت، جهت توصیف عاملان گفتمان آرای ون لیوون (2008) درباب گفتمان و کنشگران به کار گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان داد که اولاً، بن مایه و زمینه گفتمان در شعر آرش کمانگیر بازتولید کیش انتظار و امید به رهایی ازطریق ظهور قهرمان و منجی است. ثانیاً، عاملان (کارگزاران) گفتمان به دو دسته اصلی عامل فاعلی و پذیرنده عمل تقسیم شده اند. آرش، در نقش قهرمان قربانی، عامل فاعلی روایت است و مردم شهر که منفعل و منتظرند در نقش پذیرنده عمل بازنمایی شده اند. ثالثاً، کسرایی با توجه به میدان گفتمانی و اعتقادی خاصی که به آن تعلق دارد، شخصیت پادشاه را از روایت حذف کرده است.
دراسه الحسینیات فی أشعار أبی الحسن الخلیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
77 - 94
حوزههای تخصصی:
أبوالحسن الخلیعی من الشعراء الملتزمین فی الأدب العربی الذی أنشد العدید من القصائد الجمیله والمثیره فی مدح الأئمه والأنبیاء؛ شاعر مثالی سعی دائماً لتحقیق مُثُل المجتمع الإسلامی وأدرج تلک المفاهیم النقیه فی مجموعته الشعریه. قصائده المحبه لأهل البیت(علیهم السلام)، من حیث المحتوی، لها میزات بارزه جعلتنا الخلیعی بعنوان أحد الشعراء من الدرجه الأولی فی الأدب الملتزم. یصف خلیلی فی دیوانه الشخصیه الفریده للإمام الحسین(ع) وحدث کربلاء وأحداث بعدها. لقد نهض هذا البحث بمهمه تسلیط الضوء علی نماذج من الشعر الحسینی الذی عرفته مدینه کربلاء المقدسه فی زمن وجد فیه الأدباء متنفساً للتعبیر عن مشاعرهم اتجاه هذه النهضه. المنهج التتبعی فی هذا البحث هو دراسه أشعار أبی الحسن الخلیعی بشکل تحلیلی- وصفی وذکر النماذج الشعریه وتحلیلها. فی الختام استخلصنا من هذا البحث أنّ الشاعر أبا الحسن الخلیعی قد وجد فی شخصیه الإمام الحسین(ع) الملاذ الآمن، والطاقه الکامله لیعبّر بها عن التزامه وأحاسیسه الصادقه لأهل البیت(علیهم السلام)، خاصّه الإمام الحسین(ع) .
بررسی تطبیقی مظاهر و نمودهای آزادی در شعر ملک الشعرا بهار و احمد شوقی بر اساس تحلیل گفتمان ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳شماره ۳۰
33 - 85
حوزههای تخصصی:
سروده های دو شاعر مورد بحث به دلیل وجودِ همسویی های فکری و ادبی فراوان در بیشتر زمینه ها از جمله در حیطه آزادی، همواره بابِ طبعِ دوستداران اهل پژوهش بوده است. بررسی تطبیقی اشعارِ این دو سراینده، نشان می دهد که مضامین مشترکِ وافر و شایانی در پندارِ آنها وجود دارد. در جستار پیشِ رو با تکیه بر متغیرهای گفتمان ون دایک به تبیین مهم ترین نمودهای آزادی و جلوه های آن در اشعارِ دو سخنور ایرانی و مصری، بهار و شوقی، و همچنین تحلیل رویکرد ایشان بر پایه تفکرات ون دایک می پردازیم. با استناد به یافته های تحقیق از میان اضلاع چهارگانه مربع عقیدتی ون دایک، توجه به داده های مشتمل بر نکات مثبت درباره گفتمان خودی و نیز عنایت به دانسته های حاوی نکات منفی در ارتباط با کانون دیگران، در هیأت مؤلفه هایی چون: آزادی، آزادی سیاسی، فرزانگی، مناسبات اجتماعی، آزادی معنوی، آزادی زنان، آزادی قومی و ملیتی، آزادی بیان و اندیشه و... مبنای جهت گیری های سیاسی بهار و شوقی را شکل می دهند. هدف آن است که با تطبیق مفهوم آزادی، درک تازه ای از انسجام ادبیات با اوضاع سیاسی و اجتماعی در حوزه درک بیشتر تعامل ادبی و فرهنگی ِ ایران و کشورهای عربی، به ویژه مصر حاصل شود .روش این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و اطلاعات لازم برای سنجش نمونه ها به شیوه کتابخانه ای و بررسی مستقیمِ متون و با تمرکز بر شرح و تفسیر درون مایه های موجود حاصل شده است
رویکرد باطنی برهان الدّین محقّق ترمذی و تأثیر آن در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اهمّیّت مفهوم «باطن دین» و تفسیرهای باطنی از آیات قرآن در تأویلات برهان الدّین محقّق ترمذی نخستین مربّی مولانا در خردسالی و مرشد وی بعد از فوت بهاءالدّین توجّه شده و نفوذ و تأثیر ذهن و زبان برهان الدّین محقّق ترمذی در مولانا جلال الدّین رومی بحث شده است. برتر دانستن بی قید و شرط وجه باطنی دین نسبت به وجه ظاهری آن در اندیشه های ترمذی و اهمّیّت تفسیرهای عرفانی آیات قرآن برای انتقال این مفهوم در مقالات وی برجستگی آشکاری دارد. شیوه عرفانی تفسیر آیات او را به افقهای باطنی و زبانی خاص رهنمون شده است. این شیوه به همراه استفاده از زبان مجازی، نماد، استعاره و تمثیل برای استخراج معانی باطنی آیات به منظور درک فایده عرفانی این شیوه در معارف برهان الدّین محقّق ترمذی، و ذکر موارد مشابه و موازی این تأویلات در مثنوی و فیه مافیه مولوی، فرازهای اصلی این تحقیق و بررسی را تشکیل می دهد.
تحلیل زبانی-کاربردشناختی یک نامه دیوانی بر مبناء آراء جورج یول (مطالعه موردی: نامه حشم تگین آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
113 - 140
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان ابزاری کارآمد در تبادل پیوسته اندیشه، عاطفه و تجربه، شاخصه برجسته آدمی است؛ اهمّیّت بنیادین زبان در ایجاد فرآیند ارتباطی، باعث گردیده تا اجزای این پیکره نظام مند، از جهات گوناگون مورد پژوهش و مداقّه صاحب نظران عرصه زبان شناسی قرار گیرد و لزوم تأمّل و تحقیق در کاربردشناسی زبان( Pragmatics )، گونه ای مهم از پژوهش های زبانی به شمار آید. کاربردشناسی، بررسی مفاهیم بافتی و کاوش در معانی نامرئی ای است که گوینده/نویسنده قصد انتقال آن را دارد. در این میان، «نامه های دیوانی» به دلیل برخورداری از نقشی ویژه، وظیفه ای خاص و گاه فوق العاده حسّاس، چنین تحلیلی را به خوبی برمی تابند؛ نامه هایی که به دلیل ویژگی های وجودی: اوضاع متمایز سیاسی، منازعات قدرت، تقابل طبقات اجتماعی و ... از یک سو و از دیگرسو، مخاطبانی خاص، آثاری برجسته و قابل تأمّل محسوب می شوند. جستار پیش رو با مبنا قراردادن نظریه های کاربردشناختیِ جورج یول ( George Yule )، به بررسی یکی از برجسته ترین نامه های دیوانی، «نامه اعیان دولت غزنوی به سلطان مسعود» در کتاب تاریخ بیهقی می پردازد و پیام های ضمنی و کنش های گفتاری این نامه شگفتِ دیوانی را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد؛ نامه ای که نویسندگان آن با هوشمندیی سزاوار ستایش، در مسیر القای درون مایه متن، گزاره ها را به گونه ای درخور توجّه، هوشمندانه و دقیق به کار می گیرند. پی بردن به پیام های آشکار و پنهان این نامه، از آن رو برخوردار از اهمّیّتی اساسی است که این راهبرد، نه تنها نمایانگر ساختار قدرت و مناسبات اجتماعی و انسانی که بازتاب دهنده کوشش پنهان نویسندگان این نامه در تغییر وضعیت موجود سیاسی است. پژوهش حاضر می تواند به مثابه دریچه ای روشن برای درک برخوردی ویژه با گونه ای خاص از متون ادبی، «نامه های دیوانی» به کار آید.
شالوده شکنی داستان زرگر و سیّاح کلیله و دمنه
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۱ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
77 - 93
حوزههای تخصصی:
شالوده شکنی خوانش داستان بر مبنای نشانه های درون متنی و بافت موقعیّتی و جنبه های فرهنگی - اجتماعی است که با واسازی ساختارها معانی جنبی و نهفتۀ متن را کشف می کند؛ زیرا ممکن است نویسنده معانی ای را به حاشیه براند یا حذف کند و تغییر دهد. شالوده شکنی اعتبار یکسان معانی (حاضر و غایب) و برتری نداشتن آنها را بر یکدیگر نشان می دهد. در این جستار توصیفی - تحلیلی به بررسی داستان زرگر و سیّاح (باب الصائغ و السیّاح) کلیله و دمنه پرداخته شده و در آن کوشیده ایم قابلیّت واسازی و شالوده شکنی این داستان را در لفظ و ساختار و معنا نشان دهیم و راستی اندیشۀ دریدا را در مورد متن ادبی فارسی بیازماییم تا به این شکل نشان دهیم که علاوه بر متن نوشته شده، معانی دیگری در پیش و پس این متن وجود دارد که آن را به متن باز تبدیل کرده است. یافته ها نشان می دهد که نشانه ها در حوزۀ ساخت و لفظ با شکل قصه در قصه، تمثیل، ابهام، استناد به آیات و روایات، ارسال المثل، عبارت بندی افراطی، واژگان متضاد و تقابل های دوگانه ، تفاوت های کنشی و کارکردی، معانی پنهانی چون نگرش دینی، غلبۀ ارباب - رعیتی و... از متن را آشکار می کنند و در حوزۀ معنایی، دلالت های شمایلی و... به معانی و اندیشه های حاشیه ای مؤلّف مثل شناخت خود از طریق شناخت دیگری، تقابل فقر و ثروت، توجّه ویژه به معنا، گرامی داشت حیوانات و ریاضت، رابطۀ سودمند ایرانیان و هندیان راه می گشایند و با این کار، متن کلیله و دمنه را از یک متن بسته به یک متن باز و خوانا تبدیل می کنند.
تبلور سرشت یادآورانه ی مکان معمارانه در اثر پروست: تأملی در مفهوم مکان در معماری و مواجهه ی پروست با آن در رمان در جستجوی زمان از دست رفته(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
405 - 430
حوزههای تخصصی:
اتخاذ رویکردی چندوجهی در مواجهه با شاهکاری ادبی یا هنری، می تواند زوایای متعدد و گسترده تری از آن را بر ما مکشوف نماید. این چندوجهی بودن که ماهیت خودِ دیسیپلین معماری نیز هست، این امکان را فراهم می آورد تا بتوانیم در فضای مشترک میان معماری و حوزه های مرتبط با آن غور نماییم؛ که البته یکی از مهم ترینِ این حوزه ها ادبیات است. یک اثر ادبی بدون درکی معمارانه و مکان مند به سختی قابل فهم است و در مقابل، خلق یک اثر معمارانه ی ماندگار و برجسته بدون التفات به این پیوند عمیق و درونی با معانی ژرف مندرج در آثار ادبی به سختی قابل تصور است. در این نوشتار قصد داریم تا از رهگذر مطالعه ی مفهوم مقوله ی مکان از منظری معمارانه، تضمنات آن را در رمان در جستجوی زمان از دست رفته ، یافته و نحوه ی برخورد مارسل پروست با آن را به بحث بگذاریم. این تأمل در کنار بحث از حافظه و خاطره می تواند راه گشای معماران در جهت خلق مکانی اصیل تر و حاوی معانی ژرف تر باشد.
خاستگاه موسیقی زبان در متون نثر مرسل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۰
43 - 74
حوزههای تخصصی:
مؤلّفه های جمال شناسیِ نثر مرسل بسیار متنوّع است. موسیقی زبان یکی از آن هاست که به شکل معناداری این متون را هنری کرده است. این نوع موسیقی که موجب زیبایی نثر مرسل شده، از کجا نشأت می گیرد؟ در این مقاله آثار نثر مرسل به روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از زبان شناسیِ ساختارگرا و علم معانی بررسی شده اند تا پاسخ مناسبی به پرسش تحقیق داده شود. نتایج نشان می دهد که جمال شناسی موسیقاییِ نثر مرسل مبتنی بر درونه زبان است و برای تقویّت موسیقی زبان از دو مؤلّفه موسیقی ترتیل قرآن و شعر هجایی دوره باستان تأثیر پذیرفته است. نثر مرسل تحت تأثیر موسیقی ترتیل با آرایش خاصِ نحوی، آزادی عمل در آغاز و پایان جمله ، استفاده مناسب از واژگان، حروف و وندها توازن نحویِ قدرتمندی ایجاد کرده و از این طریق، به موسیقی نثر دست یافته است. یکی دیگر از عوامل موسیقایی نثر مرسل، بهره مندی از وزن هجایی و متون آهنگین زبان های باستان است. این مطالعه نشان می دهد که با ورود وزن عروضی به عرصه زبان فارسی، شعر هجایی از بین نرفته؛ بلکه به دلیل هم خوانی نداشتن با شعر عروضی و نیز عدم آشنایی بلاغیَون اسلامی با آن، نوعی نثر تلقی شده و به درون نثر فارسی وارد شده و به کمک سایر مؤلّفه ها، موسیقی نثر مرسل را تقویّت کرده است. علاوه بر آن، خصلت های ذاتیِ زبان فارسی و مؤلّفه های اجتماعی-فرهنگیِ دوره سامانی نیز باعث رهایی و آزادی عمل در زبان شده و در موسیقی نثر مرسل تأثیر معناداری گذاشته است.
بررسی سبک تبیین بدبینانه در رباعیات عمر خیام(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در جست وجوی نشانه های «پیر ما» در غزلی از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 103
حوزههای تخصصی:
مضامین و تصاویر اشعار حافظ به همان میزان که برگرفته از سنت شعری پیش از خود است از شعر شاعران زمان خود نیز متأثر است. شناخت نظام حاکم بر تصویرهای شعر قرن هشتم به میزان زیادی در تحلیل مضامین حافظ راهگشای پژوهشگران است. داد و ستد شعری شاعران این دوره به حدی است که می توان با ردیابی مضامین و تصاویر مشترک شعری ایشان، مشخصه های اصلی شعر این قرن را استخراج کرد. در میان این اشتراکات لفظی و معنوی، غزلی هم زمینه در دیوان خواجوی کرمانی، سلمان ساوجی، ناصر بخارایی و حافظ شیرازی دیده می شود که با توجه به شباهت انکارناپذیر مطلع آن ها، می توان بحث های پژوهشگران را دربارۀ مدلول پیر ما در دیوان حافظ، سامان داد. در این تحقیق که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، برای معرفی دقیق تر چهرۀ پیر ما، ابتدا سابقۀ آن در غزلیات عطار کاویده شد و پس از استخراج مختصات پیر ما در غزل عطار و ترسیم چهرۀ او، این تصویر در شعر قرن هشتم با مقدمه ای بر گلشن راز شیخ محمود شبستری و با تمرکز بر غزلیات هم زمینۀ پیر ما بررسی شد. بررسی نشان داد که تطبیق چهرۀ پیر ما با شخصیت تاریخی «حسین بن منصور حلاج» ناشی از کم التفاتی به سنت شعری قرن هشتم و روابط بیناذهنی دخیل در خلق تصاویر شعری این دوره است. بر اساس اصل گفت وگوی متن ها با یکدیگر با شناخت و مطالعۀ دقیق دیوان شاعران هم عصر حافظ و نیز مفروض دانستن تأثیرپذیری و استفادۀ او از خلاقیت این شاعران علاوه بر این که بسیاری از ابهامات دربارۀ منابع مضامین حافظ برطرف می شود، می توان خلاقیت های حافظ را در سنجش با این شاعران نیز کشف کرد.
تبیین جلوه های ادبیات غنایی در قصه های هزارویک شب براساس مبانی مکتب مینی مالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
219 - 236
حوزههای تخصصی:
مینی مالیسم نتیجه تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند دهه اخیر است که در هنرهای تجسمی و غیرتجسمی به شکل چشمگیری نمود و بروز یافته است. در حوزه ی ادبیات داستانی، پیدایش مینی مالیسم را علاوه بر تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، نتیجه تلاش فرمالیست ها در جهت نوآوری و ایجاد شیوه های تازه دانسته اند با توجه به اینکه منشأ داستان کوتاه و داستانک، طبق نظر فرمالیست ها، حکایت است، حکایت های هزارویک شب به عنوان یکی از مهم ترین آثار ادبیات غنایی با برخورداری از شاخصه های گوناگون داستانی بستر مناسبی را جهت تبیین مبانی مینی مالیستی کلام فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بیان مراتب اجتماعی روایت های این اثر پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین مبانی ادب غنایی در قصه های هزار ویک شب بر مبنای شاخصه های مکتب مینی مالیسم است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هریک از قصه ها، با ساختاری کوتاه درصدد بیان وقایعی از زندگی روزمره ی آدمیان با تکیه بر افکار، عقاید، مبانی و آداب ورسوم یک دوره است که مناسبات اجتماعی و اخلاقی آن دوره را با تکیه بر عناصر خرافی و نمادهای شناخته شده، در یک جامعه، مورد نقد و بررسی قرار می دهند. سؤال اصلی تحقیق در پژوهش حاضر این است که مکتب هنری مینی مالیسم و شاخصه های آن، چگونه بن مایه های داستان های غنایی هزارویک شب را تبیین می کنند.
بررسی تاثیر آموزش آلفا بر یادگیری فارسی به غیرفارسی زبانان با روش دوتایی
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو با هدف بررسی روش تندم در آموزش فارسی به غیرفارسی زبانان صورت پذیرفته است. این تحقیق یک مطالعه توصیفی، پیمایشی و کاربردی است که با رویکرد کمی و به صورت مقطعی اجرا شده است. جامعه آماری این تحقیق، یادگیرندگان زبان فارسی بوده اند که به روش تصادفی ساده و بدون جای گذاری نمونه ای به تعداد 372 عضو از میان آن ها انتخاب شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه استاندارد گفت وگومحور بهره گرفته شد که روایی و پایایی آن ارزیابی و به تایید رسید. برای آزمون فرضیات تحقیق، از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج به دست آمده از مدل سازی مسیری ساختاری تحقیق، نشان می دهد که روش آلفا و مولفه های آن تاثیر معناداری بر یادگیری زبان فارسی به روش دوتایی دارد. همچنین تاثیر معناداری از آموزش آلفا و مولفه های آن، یعنی 469 (95٪ = P، 05٪ = α، 96/1 ‹ 766/12 = T-Value، 372=n) بر یادگیری زبان فارسی به غیرفارسی زبانان مشاهده شد. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که مولفه ی آموزش آلفا تاثیر معناداری بر یادگیری زبان فارسی دارد. آزمودنی های دوزبانه در آزمون دیداری و آزمون شنیداری که شامل واژه های تک هجایی بودند، عملکرد بهتری نسبت به آزمودنی های تک زبانه داشتند. در آزمون دیداری که شامل محرک های واژگانی دوهجایی بودند، تفاوت معناداری در عملکرد افراد تک زبانه و دوزبانه مشاهده نشد، اما در آزمون شنیداری، افراد دوزبانه واژه های بیشتری را به یاد آوردند و نسبت به افراد تک زبانه بهتر عمل کردند. تحلیل کلی داده های آزمون های دیداری و شنیداری نیز عملکرد بهتر دو زبانه ها را در مقایسه با تک زبانه ها مورد تایید قرار داد.
سیمای شادی و تحوّلات آن در عرفان اسلامی از آغاز تا سده ی پنجم هجری
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
107 - 129
حوزههای تخصصی:
در اندیشه ی شمار زیادی از عارفان، شادی به حق تعالی در سیر الی الله از اثر ارتقابخش و تعالی دهنده ی بسیار برخوردار است و سالک را به دریافت حقایقی نائل می کند که با سال ها نماز و روزه و مجاهده به دست نمی آید. با وجود اهمّیّت این موضوع و تأثیرگذاری آن بر سلوک بسیاری از عارفان، آنچه عمدتاً از عرفان اسلامی انعکاس یافته و برجسته شده، تأکید بر اندیشه ی سلبی و حزن مدارانه ی شماری از متصوّفه است که پیوسته اوقات خود را در ترس و اندوه سپری می کنند و از هرگونه خوشی رویگردان و از هر لذّتی بی بهره اند. همین امر، باعث شده که سیمای درست و دقیقی از عرفان اسلامی ارائه نگردد و بخش مهم و زیبایی از این جریان فکری و عملی، مخفی بماند. در این مقاله، سیمای شادی در عرفان اسلامی از آغاز تا سده ی پنجم بررسی شده و تحوّلات آن در قرون مختلف و عوامل مؤثر بر آن تبیین گردیده است. رویکرد غالب بر اذهان زاهدان و صوفیان نخستین به دلایلی آکنده از خوف و اندوه است؛ امّا سیر تطوّر شادی در عرفان، نشان می دهد که با ورود مباحث عمیق عرفانی و طرح موضوعاتی چون معرفت و قرب الهی، رجا و رضا، سکر و فنا، تجلّی جمالی، انس و عشق ورزی با خدا، نگرش اخروی محض و خوف مدارانه در نزد عارفان به تدریج رنگ باخته و ایشان در همین دنیا از لذّت محبّت و شادی معرفت و مشاهده ی جمال حق بهره مند شده و بهشت و دوزخ خود را در پیوستگی به حق یا جدایی از او دیده اند.