مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
مینی مالیسم
حوزه های تخصصی:
داستان کوتاه کوتاه یا داستانک دردهه های اخیر مورد توجه داستان نویسان فارسی زبان قرار گرفته و در ایران رواج و گسترش یافته است. رواج داستانک نویسی ریشه در گرایش به کیمنه گرایی یا مینی مالیسم در دنیای معاصر دارد که جنبشی در هنر به شمار می رود و بر دو پایه سادگی و ایجاز بنا شده است. نویسندگان این گونه آثار با حذف عناصر غیرضروری، می کوشند اثر ادبی را در کمترین حجم و کوتاهترین شکل عرضه کنند. آنان با استفاده از شگردهایی، از جمله گزینش برشی از لحظه های جذاب زندگی، مقدمه گریزی، استفاده از ارجاعات بین متنی، گزینش کلمه ها، جمله ها و بندهای کوتاه، گنجاندن پایان پرکشش و ... تلاش می کنند داستانهایی ساده و اثرگذار بیافرینند. در این مقاله، ضمن نگاهی به زمینه ها و عوامل گرایش به کمینه گرایی در گذشته و امروز، دیدگاه های منتقدان درباره آن توضیح داده می شود و ویزگی های داستانهای کوتاه کوتاه و شگردهایی که نویسندگان در خلق این گونه آثار به کار می برند، معرفی می شود و برای نمونه، داستانک «شمع ها خاموش نمی شوند» بر اساس مباحث مطرح شده، تجزیه و تحلیل می گردد.
بررسی تطبیقی مینی مالیستی داستان های کودکانه زکریا تامر و صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش فرمالیسم (1920) مغرب زمین، باعث شکل گیری منشور مینی مالیسم، با شعار «کم، زیاد است» در ادبیات گردید و نویسندگان از این رویکرد استقبال کردند، چنان که داستان های کودکانه تامر و هدایت متأثر از اصول فرمالیسم است. داستان های تامر شکل دهنده آغاز راه صحیح برای کودکان و نوجوانان و مبلغ ارزش های انسانی است و نیز هدایت در داستان های کودکانه خویش توجه ویژه ای به نکات اخلاقی و تربیتی دارد. این دو نویسنده، گاه فضا را برای بیان ارزش ها آماده می کنند و زمانی نتیجه گیری و درک آن را به مخاطب وامی گذارند. بیشتر داستان های مورد بحث، از طرحی ساده؛ یعنی خرده پیرنگ برخوردارند و زبان آن ها برای همگان قابل فهم است. شخصیت ها در این داستان ها نماینده افکار، رفتار و گفتار جامعه سوری و ایرانی هستند و زمان داستان ها بر گذشته و حال دلالت دارد؛ اما به مکان وقوع حوادث، اشاره ای نشده است و تنوع مکانی نیز در آن ها وجود ندارد. این مقاله، عناصر مینی مالیسم را در داستان های تعلیمی زکریا تامر و صادق هدایت با هدف تبیین مشخصه های مینی مالیسم و انگیزه نویسندگان از توجه به این شگردها در رویکردی توصیفی- تحلیلی وبا تکیه بر مکتب تطبیقی آمریکایی بررسی کرده و نشان داده است که بسیاری از داستان های این دو نویسنده، مشخصه های مینی مالیستی مانند: محدودیت شخصیت ها، گفت وگوی زیاد، جملات کوتاه و... را بازنمایی کرده اند.
بررسی مؤلّفه های مینی مال جنگ در «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی و واکاوی تطبیقی آن درادبیات مینی مال «دفاع مقدّس»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوران مدرنیسم و پسامدرنیسم معاصر، ادبیات داستانی کلاسیک نمی تواند به شکل پیشین خود، بدون دگرگونی در درون مایه و ساختار بر جای ماند؛ از این رو، از اواخر دهه هفتاد قرن بیستم، داستان نویسی در غرب دچار تحوّلاتی در روش کاربرد مؤلّفه های داستانی و حجم داستان ها شد. انبوهی کارها، شتاب زدگی و تنگنای زمان، شماری از داستان نویسان معاصر را به سوی کمینه نویسی و حتی نگارش داستان های سی ثانیه ای ره نمود. این گروه از نویسندگان با درک ضرورت های زمان از حجم داستان ها کاستند و به سوی سادگی بیان و کاربرد کمتر پیچیدگی ها و آرایه های داستانی گرایش یافتند. این سبک داستان نویسی که به دنبال ساده ترین حالت در نوشتن بود، «مینی مالیسم» نام گرفت. از میان نویسندگان آمریکایی، «ارنست همینگوی» نخستین نویسنده ای شناخته می شود که با موضوع جنگ، مینی مال نوشته است. در ایران هم، چندی است نویسندگان، داستان های مینی مال با موضوع جنگ تحمیلی نوشته اند. در این پژوهش، ضمن بیان مؤلّفه های داستان های مینی مالیستی، به بررسی و تحلیل این مؤلّفه ها در داستان مینی مال برگزیده ارنست همینگوی، «پیرمرد بر سر پل» و واکاوی تطبیقی دو نمونه مینی مال ادبیات دفاع مقدّس پرداخته شده است. در بررسی این آثار به این نتیجه می توان دست یافت که «پیرمرد بر سر پل» ارنست همینگوی، مدل و نمونه کاملی از داستان های مینی مالیستی است که بسیاری از مؤلّفه های آن را داراست؛ در حالی که در مینی مال های منتخب ادبیات دفاع مقدّس، گاهی به سبب تکرار مضامین، احساسی بودن، شعارزدگی و در بعضی موارد ضعف ساختاری، به اصول و مؤلّفه های اساسی این ژانر ادبی کمتر توجه شده است.
بررسی مینی مالیسم و مؤلّفه های آن در تذکره الاولیاء عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم یا کمینه گراییگونه ای نو در داستان است که بر حذف عناصر غیرضروری و ایجاز بیش از حد تأکید دارد و همین عامل، سبب سادگی و دوری از پیچیدگی در داستان ها می شود. اگرچه این گونه در ادب غرب پدیده ای نوظهور است، ولی نمونه های آن در آثار کهن ایرانی به وفور یافت می شود. تذکره الاولیاء عطار نیشابوری شاعر قرن هفتم هجری از این دسته از آثار است. برهمین مبنا نگارنده پژوهش حاضر برآن است با بررسی مینی مالیسم در اثر یاد شده، میزان مؤلّفه های آن را تحلیل نمایند. برای رسیدن به این منظور، پس از بررسی کتاب تذکره الاولیا و استخراج حکایات و داستان های کوتاه مینی مالیستی، ویژگی های مختلف آن بررسی و تحلیل شد. این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و بر مبنای توصیف و تحلیل انجام گرفته، این نتایج را در برداشته که حکایت های کوتاه تذکره الاولیاء با توجه به برخورداری از حجم کم، سادگی زبان، پیرنگ ساده، گفتگو، شخصیّت های محدود و محدودیت صحنه پردازی در زمره داستان های مینی مالیستی قرار می گیرد و عطار در این زمینه بسیار موفّق و الگویی برای دیگر نویسندگان بوده است.
جلوه های مینی مالیستی حکایت های تذکره الاولیا عطار
کمینه گرایی در ادبیّات جهان جنبش نوپدیدی است که با سرعت و شتاب قابل توجه، هواداران بسیاری یافته است. بارزترین ویژگی این ژانر ادبی، تأکید بر فشردگی و ایجاز در عین سادگی است. در ادبیات سنتی ایران، طرز بیان مبتنی بر اطناب یا ماکسی مالیسم رواج فراوان دارد، اما در کنار آن آثار ادبی ما مشحون از حکایت ها، داستان های کوتاه و داستانک ها است و بسیاری از نویسندگان و شاعران، اندرزها و تجربیات ارزنده خود را در حجم فشرده و در شکل های مختلفی چون کلمات قصار، ضرب المثل، لطیفه و حکایت های کوتاه اخلاقی و عرفانی در لابه لای متون فارسی ماندگار ساخته اند. پژوهش حاضر با توجه به اهمیت جریان مینی مالیسم، ضمن ذکر مهم ترین ویژگی ها و علل پیدایش آن، سعی دارد به شباهت های جنبش مینی مالیستی با ادب موجز سنتی فارسی بپردازد و چون فرم و ساختار بسیاری از حکایت ها و جملات کوتاه تذکره الاولیای عطار با ویژگی های جریان مینی مالیستی مدرن منطبق است، حکایت ها و داستانک های این اثر را از منظر مینی مالیسم واکاوی نماید.
بررسی حکایت های عبید زاکانی از منظر مینی مالیسم
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر کنکاشی است پیرامون بررسی ویژگی های مکتب مینی مالیسم در حکایت های رساله دلگشای عبید زاکانی. با توجه به نزدیکی اصول و ویژگی های مکتب مینی مالیسم به عنوان یک مکتب غربی که در قرن بیستم با تأثیر پذیرفتن از شرایط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در اروپا شکل گرفته، به حکایت های ایرانی که قدمت طولانی در ادبیات کلاسیک ایران در قالب نظم و نثر دارند و با توجه به خاستگاه این دو نوع ادبی که در بسترهای متفاوت فرهنگی شکل گرفته اند، بررسی این موضوع در حکایت های عبید زاکانی ضروری می نماید. این پژوهش به روش فیش برداری و تحلیل محتوایی انجام شده است و هدف از آن ارائه جلوه های مکتب مینی مالیسم در حکایات های عبید زاکانی است. مهم ترین نتایج و یافته های این تحقیق عبارت اند از: 1. تشابه و قرابت بسیار زیاد ویژگی های داستان های مکتب مینی مال با حکایت های ایرانی؛ 2. برتری حکایت های عبید زاکانی از نظر محتوا بر داستان مینی مال؛ 3- بیان مرز مشخص مکتب مینی مال با حکایت های ایرانی.
جایگاه و نقش با اهمیت سبک مینی مالیسم ِ قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه ی تعلیمی کودک و نوجوان
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم یا کمینه گرایی، نوعی سبک هنری است که اساس آثار خود را برپایه ی سادگی بیان و مضامین خالی از پیچیدگی فلسفی یا شبه فلسفی بنیان گذاشته است. نویسندگان این سبک عقیده دارند که صرفه جویی در کلام و کوتاه نویسی موجب زیبایی می شود و برتأثیر کلام و بلاغت می افزاید. عالی ترین نمونه های مینی مالیست را در ادبیات کلاسیک ایران از جمله کتاب مثنوی و قصه های تمثیلی آن می توان یافت. آن چه قابل طرح است این است که آیا داستان های تمثیلی مثنوی، می تواند درحوزه ی تعلیم و تربیت کودک مثمرثمر واقع شود؟ روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی است. هدف از این پژوهش بررسی سبک مینی مالیسم قصه های تمثیلی مثنوی در حوزه تعلیمی کودک است. یافته های پژوهش نشان می دهد با بررسی قصه های تمثیلی مثنوی بسیاری از ویژگی های داستان های مینی مال، درآن ها به چشم می خورد و از طرف دیگر نظر به تعلیمی بودن کتاب مثنوی و با توجه به محدودیت های شناختی کودکان، داستان های مینی مال و تمثیلی مثنوی، بهترین بستر برای بیان آموزه های تعلیمی، اخلاقی و اجتماعی کودکان و نوجوانان است، چرا که کلام و داستان های طولانی مناسب مخاطبین کودک و نوجوان نیست و درحوصله ی آن ها نمی گنجد و ازجنبه های تعلیمی و آموزشی آن می کاهد. در ادبیات کودک که گرایش به ساده نویسی و واقعی بودن داستان ها برای ملموس کردن فضای داستانی با ذهنیت کودک می باشد به ناچار کوتاه نویسی به امر بدیهی تبدیل شده است و نویسندگان این حوزه علاقه مند به استفاده از بیان مینی مالیستی برای انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی خویش به کودکان هستند. نگارندگان در این پژوهش عناصری را که در مینی مال مورد استفاده قرار گرفته اند، در دفاتر مثنوی مورد بررسی قرار داده و قصه های تمثیلی که دارای عناصر مشترک و همچنین پیام های تعلیمی بوده، پیدا کرده و آن ها را تجزیه و تحلیل کرده است.
شاهنامه وداستانک بررسی تطبیقی داستان های «بهرام و لنبک آبکش» و «که و مه» از شاهنامه با قالب داستانی «مینی مال»
منبع:
پژوهش های ادبی و بلاغی سال سوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
121 - 134
حوزه های تخصصی:
ادبیات کهن فارسی به دلیل عمق محتوی و وسعت دامنه، مسائل پژوهش نشده ی فراوانی دارد. یکی از قالب-های ادبی در متون گذشته ی فارسی، ساختار داستانی مینی مال است در ادبیات کلاسیک ایران نمونه های فراوانی می توان یافت که از بسیاری جهات قابل انطباق با این گونه ی جدید ادبی هستند. فرضیه ی نگارندگان بر این است که برخی داستان های کوتاه شاهنامه، از لحاظ پیرنگ و پیام اخلاقی با داستان های مینی مال مطابقت دارد. روش این پژوهش،توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. در پایان به این نتیجه می رسیم که انطباق الگوی ساختاری مینی مالیسم با داستان های شاهنامه علاوه بر منطبق بودن و مشابهت با مؤلفه های مینی مالیستی، برخی از تفاوت های ساختاری این داستان ها را نیز نشان می دهد.روش این پژوهش،توصیفی- تحلیلی، با بهره گیری از منابع کتابخانه ای است. در پایان به این نتیجه می رسیم که انطباق الگوی ساختاری مینی مالیسم با داستان های شاهنامه علاوه بر منطبق بودن و مشابهت با مؤلفه های مینی-مالیستی، برخی از تفاوت های ساختاری این داستان ها را نیز نشان می دهد.
بررسی وجوه اشتراک و افتراق حکایت های کوتاه پریشان با داستان های مینی مالیستی
حوزه های تخصصی:
در دهه ۱۹۶۰ میلادی جنبش مینی مالیسم در بیشتر هنرها از موسیقی گرفته تا هنرهای تجسمی و ادبیات رخنه کرد و شکل ویژه خود را یافت و در ادبیات داستانی به شکل داستان کوتاه درآمد. از مهم ترین ویژگی های این نوع داستان کوتاه می توان به ایجاز و اختصار، پیرنگ ساده، زمان و مکان محدود و استفاده از عنصر گفت و گو اشاره کرد. هرچند این نوع ادبی به عنوان پدیده ای نوظهور در غرب شناخته می شود، اما با مراجعه به متون کلاسیک فارسی و سایر آثاری که قبل از رواج این نوع ادبی نوشته شده اند، بویژه در حکایت های تعلیمی و عرفانی فارسی، می توان نمونه های داستان کوتاهی را یافت که بسیاری از ویژگی های داستان های مینی مالیستی را داراست. پریشان قاآنی یکی از کتاب هایی است که با وجود اینکه مدت ها قبل از شکل گیری مینی مالیسم نوشته شده است، به دلیل اشتمال بر ویژگی هایی چون ساده گویی، گرایش به ایجاز و اختصار، واقع گرایی، محدودیّت زمان و مکان و شخصیت ها، قابل مقایسه با داستان های مینی مالیستی است و در عین حال در پاره ای موارد تفاوت های اساسی هم با آن دارد. لذا در این پژوهش به دنبال بررسی وجوه تشابه و تمایز حکایت های کوتاه پریشان با داستان های مینی مال هستیم تا نشان دهیم که صرفاً از روی مشابهت های ظاهری، نمی توان به تطابق کامل چنین حکایت هایی با داستان های مینی مال حکم داد .
هستی شناسی «غزل واژه» و تبارشناسی آن در غزل نوین
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم یکی از مظاهر مدرنیسم در جهان است که در ادبیات داستانی و شعر نفوذ کرد و حوزه هایی از ادبیات را به خود اختصاص داد. از جمله در ادبیات ایران در دهه هفتاد سبب شکل گیری چندین ژانر، داستان مینی مال، شعر مینی مال، غزل مینی مال، واژانه و... شد. وجه مشترک این ژانرها مینی مال بودن درحد افراط است. چنانچه در دهه هشتاد با فراروی از غزل مینی مال، و ژانر واژانه، و هم افزایی این دو ژانری متفاوت از غزل با عنوان «غزل واژه» توسط هنگامه اهورا شکل گرفت که سبب ایجاد تحولات فرمی، ساختاری، محتوایی و زبانی شد. لذا می توان گفت غزل در دهه هشتاد نیز از تأثیر مدرنیسم در امان نماند. در این نوشتار پس از معرفی مینی مالیسم، غزل مینی مال و ژانر واژانه، به تفصیل تأثیر مینی مالیسم بر غزل را بررسی کرده و به این نتیجه رسیدیم که «غزل واژه» از جمله محوری در غزل فراروی کرده است و نحو سالم و حتّی شکسته دستور زبان را شدیداً به حاشیه رانده است؛ هم چنین ساختار غزل تحت تأثیر نگرش کلمه-شهروندی که از مظاهر مدرنیسم است از شاه بیت محوری غزل کلاسیک و حتّی روایت در غزل (غزل-روایی) مدرن فراروی کرده و هر کلمه خود روایتی است که در نهایت کلان روایت غزل را سامان می دهد؛ نیز غزل از نوعی فرم ذهنی و منطق واژانه ای تبعیت می کند که در طول این نوشتار به تفصیل زبان، ساختار، زبان و محتوای این نوع غزل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تبیین شاخصه های ادبی مکتب مینی مالیسم در اشعار شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)
مکتب هنری مینی مالیسم، به عنوان یکی از مکاتب ادبی به بیان موقعیت های کوتاه داستانی در متون نثر می پردازد. با گسترش رویکردهای متنوع روابط و مناسبات شعری در جامعه، این مکتب در شعر نیز به شکل قابل توجهی خود را نمایان ساخت. از این رو نه تنها می توان مصادیق آن را در شعر کشف نمود، بلکه می توان در مضمونی کوتاه به عظمت یک محتوای داستانی، که در قالب کلامی موجز مطرح شده است، نیز دست یافت. در پژوهش حاضر به روش توصیفی –تحلیلی و به روش کتابخانه ای (مطالعات کتاب ها وپایان نامه ها) به تبیین مفاهیم پرداخته شده است. با عنایت به عنوان پژوهش حاضر و تعمق در اشعار شفیعی کدکنی، می توان دریافت که شعر وی، علاوه بر داشتن ارزش های محتوایی و بیان آموزه های اخلاقی، سیاسی و اجتماعی، بابی را به روی مطالعه شعر مینی مال می گشاید که در خور تأمل است. شخصیت واحد، زمان و مکان محدود، گرایش رئالیستی و بیان دغدغه های بشری که از مؤلفه های مینی مال است، در شعر وی حضور پررنگ دارند. از این رو در پژوهش حاضر به نقد اشعار و افکار او بر مبنای روابط و مناسبات گسترده مینی مالیسم و شاخصه های متعدد آن می پردازیم، که مصادیقی چون کمینه گرایی، سادگی، گریز از تکلف و دغدغه های انسان معاصر شاخص ترین رهاورد آن است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در اشعار شفیعی کدکنی گرایش به حجم کم، کمینه گرایی، دوری از پیرایه های زبانی، روی آوردن به رئالیسم، بیان اندیشه های جذاب وبا طراوت، حضور پررنگ دارند. این پژوهش به دنبال بررسی جلوه و جایگاه مینی مال در اشعار شاعر برجسته عصر معاصر شفیعی کدکنی است.
تبیین جلوه های ادبیات غنایی در قصه های هزارویک شب براساس مبانی مکتب مینی مالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال ۲۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
219 - 236
حوزه های تخصصی:
مینی مالیسم نتیجه تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چند دهه اخیر است که در هنرهای تجسمی و غیرتجسمی به شکل چشمگیری نمود و بروز یافته است. در حوزه ی ادبیات داستانی، پیدایش مینی مالیسم را علاوه بر تأثیر شرایط سیاسی و اجتماعی، نتیجه تلاش فرمالیست ها در جهت نوآوری و ایجاد شیوه های تازه دانسته اند با توجه به اینکه منشأ داستان کوتاه و داستانک، طبق نظر فرمالیست ها، حکایت است، حکایت های هزارویک شب به عنوان یکی از مهم ترین آثار ادبیات غنایی با برخورداری از شاخصه های گوناگون داستانی بستر مناسبی را جهت تبیین مبانی مینی مالیستی کلام فراهم می آورند. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به بیان مراتب اجتماعی روایت های این اثر پرداخته شده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تبیین مبانی ادب غنایی در قصه های هزار ویک شب بر مبنای شاخصه های مکتب مینی مالیسم است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هریک از قصه ها، با ساختاری کوتاه درصدد بیان وقایعی از زندگی روزمره ی آدمیان با تکیه بر افکار، عقاید، مبانی و آداب ورسوم یک دوره است که مناسبات اجتماعی و اخلاقی آن دوره را با تکیه بر عناصر خرافی و نمادهای شناخته شده، در یک جامعه، مورد نقد و بررسی قرار می دهند. سؤال اصلی تحقیق در پژوهش حاضر این است که مکتب هنری مینی مالیسم و شاخصه های آن، چگونه بن مایه های داستان های غنایی هزارویک شب را تبیین می کنند.