ابوالقاسم رحیمی

ابوالقاسم رحیمی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی گفتمان عرفانی شعر معاصر شرقی در اشعار رابیندارانات تاگور و بیژن جلالی

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی شعر معناگرا عرفان معاصر رابیندرانات تاگور بیژن جلالی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۲۰۸
از شاخصه های برجسته جهان معاصر، درک همگونی های فرهنگی، در راستای دستیابی به زبانی مشترک، فراگیر، همدلانه و انسانی است؛ مطالعات تطبیقی نو، با دو گرایش «ادبیات تطبیقی» و «مطالعات فرهنگی»، نمودی از همین شاخصه و ویژگی است. خوانش سروده های رابیندارانات تاگور، شاعر برجسته هندی و بیژن جلالی، شاعر شاخص و سپیدسرای ایرانی، گویای این نکته است که این دو شاعر، برخوردار از چنان نگرشی اند که درک آن، زمینه ساز نزدیکی هرچه افزون تر دو ملت ایران و هند خواهد گردید؛ که نوع نگاه و شیوه بیان این دو، به روشنی گویای همانندی این دو شاعر، در دو فرهنگ متفاوت است. سروده های این دو، سروده هایی طبیعت گرا و در عین حال معناگراست و نگاهی از گونه عرفان معاصر، بر ذهنیت این دو شاعر حاکم بوده است. نگارندگان پژوهش حاضر بر آن بوده اند که ضمن پایبندی به اصول استدلال استقرائی، نشان دهند که شنیدن صدای طبیعت از زبان تاگور و جلالی و لمس نبض هستی در سروده های آن ها، از تجربیّات و حسیّات مشترکی نشأت می گیرد که ریشه در تعالیم عرفانی شرق و معرفت خاصّ حکمای این خطّه، از مولانا و حافظ گرفته تا بودا و لائوتسه ... دارد و نمایانگر گفتمان عرفانی شعر معاصر شرقی اند.
۲.

بررسی تطبیقی- میان رشته ای امثال و حکم فارسی و سلسله مراتب نیازهای آدمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعات میان رشته ای روان شناسی انسان گرا نظریه سلسه مراتب نیازها آبراهام مزلو امثال و حکم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۲۲۵
ادبیات تطبیقی به مثابه فلسفه و رویکردی جدید در ادبیات و نقد ادبی، نخست ماهیتی فراملی، فرازبانی و فرافرهنگی داشت، لیکن در ادامه و در قرن بیستم با مطالعات میان رشته ای پیوند خورد. در دوره معاصر و با اولویت یافتن رویکردهای کاربردی همگرا در پژوهش های ادبی، نحله نوین ادبیات تطبیقی، چشم انداز تازه ای را در مقابل پژوهشگران گشوده و حوزه های پژوهشی جدیدی را فراسوی مرزهای شناخته شده پیشین ادبیات ایجاد کرده است. در جستار پیش رو، نگارندگان با نظرداشت رویکردهای نوین ادبیات تطبیقی به ویژه سویه میان رشته ای آن، برآنند تا با اتکا به یک مأخذ معتبر در حوزه امثال: فرهنگ بزرگ ضرب المثل های فارسی، به شیوه ای، از منظر ماهیت، توصیفی تحلیلی و از دیدگاه نوع داده ها، کتابخانه ای اسنادی، به تطبیق امثال با نظریه «سلسله مراتب نیازهای آدمی» بپردازند و با بازجست روان شناخت ادبی مقولات انسانی، علاوه بر نُمایاندن گستره و کارآمدی هر دو حوزه، افقی تازه در برابر پژوهش های آتی پدیدار سازند. از نکات حائز اهمیت در این پژوهش، بیان این حقیقت است که آنچه روان شناسان انسان گرا با نگاه انگیزه شناختیِ رفتار آدمی مطرح کرده اند، پیش از این در متون ادبی کلاسیک ما به صورتی هوشمندانه، گاه همچون هرم مزلو، با ترتیب و تناسبی در خور تأمّل و گاه در تناسبی نه چندان آشکار، بازتاب یافته است. نوشتار حاضر، نخستین پژوهشی است که با مبنا قرار دادن نیازهای هشت گانه، به بررسی و تحلیل تطبیقی آرای مزلو با امثال و حکم فارسی پرداخته است. مقاله درنهایت گویای دو نتیجه کلّی الف) اثبات کارایی و روایی یک نظریه روان شناختی در پیوند با ادبیات عامه و ب) درک هر چه بهتر ارزشمندی امثال و حکم در نمودبخشی به مفاهیم انتزاعی ذهنی است.
۳.

تحلیل استعاره های هستی شناختی در «حماسه آرش» مهرداد اوستا، بر اساس الگوی لیکاف و جانسون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره ی مفهومی هستی شناختی شخصیت (تشخیص) مهرداد اوستا حماسه ی آرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۷۲
یکی از دستاوردهای زبان شناسی شناختی، کشف این حقیقت است که زبان ها برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی از استعاره های مفهومی بهره می برند. براساس دیدگاه لیکاف و جانسون (2003م) استعاره مفهومی، با استفاده از حوزه مبدأ که حوزه ای ملموس است، به توضیح و تبیین حوزه مقصد، که مفهومی انتزاعی و غیرملموس است، می پردازد.استعاره های مفهومی به سه دسته ی هستی شناختی، جهتی و ساختاری تقسیم شده و استعاره های هستی شناختی در سه زیرشاخه ظرف، شیء/ ماده، شخصیت (تشخیص) جای می گیرند. منظومه بلند حماسه آرش یکی از آثار ارزشمند مهرداد اوستاست که با توجّه به مضمون حماسی خود، بسیاری از مفاهیم انتزاعی را با یاری گرفتن از استعاره های مفهومی بیان کرده است. هدف این پژوهش بررسی استعاره های هستی شناختی در این اثر حماسی، با شیوه توصیفی- تحلیلی است. نگارندگان در پی پاسخ به این پرسش که استعاره های هستی شناختی در حماسه آرش چگونه به کار رفته و چه مفاهیمی از طریق این استعاره ملموس شده اند، به این نتیجه دست یافته اند که شاعر در پی بیان آه و حسرت خود از روزگار نابسامانی که از جنگ بین ایران و توران، به وجود آمده، حوزه های مقصدی همچون روزگار، زمانه، حسرت، هراس، بلا و... را با حوزه ها ی مبدأ ظرف، اشیاء و اشخاص مفهوم سازی نموده است. از آن جهت که ذات حماسه با پویایی و تحرّک همراه است، بیشترین مفهوم سازی با حوزه مبدأ شخصیت (که به مفاهیم انتزاعی، جان و حرکت می بخشد) صورت گرفته است.
۴.

بررسی بین رشته ای گزیده متون کلاسیک فارسی بر اساس روان شناسی انسان گرایانه مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
مقایسه و تطبیق، اگرچه به مثابه کنشی انسانی و اجتماعی، مقوله ای دیرپاست؛ اما در حوزه مطالعات ادبی، از سده نوزدهم میلادی، خود را در قامت یک رویکردِ جدید ادبی؛ یعنی «ادبیّات تطبیقی» بازنمایاند. جستار پیشِ رو، بر آن است تا با درنظرداشت رویکردهای نوین ادبیّات تطبیقی، به ویژه سویه میان رشته ای آن، به نمودها و نمونه های ادبی نظریه «سلسله مراتب نیازهای آبراهام مزلو» در چند اثر برگزیده کلاسیک، همچون فرج بعد از شده، کلیله و دمنه، قابوس نامه، تاریخ بیهقی، غزلیات حافظ ، و...  بپردازد و با بازجستی روان شناختی ادبی، افزون بر آشکار کردن کارآمدی این دو حوزه، دریچه هایی تازه را بر پژوهش های آتی بگشاید. پژوهش گویای این واقعیت است که آنچه مزلو با نگرشی انگیزه شناختی، در چهارچوب هرم نیازهای خود مطرح کرده است، پیش از این به گونه ای هوشمندانه در متون ادبی ما، چه در قالب چهارچوب های نظری و چه در فرم های روایتی مطرح شده است. نوشتار حاضر، نخستین پژوهشی است که با مبنا قراردادن هرم نیازهای هشت گانه مزلو، به تطبیق و تحلیل آرای مزلو با روایت گزاره های ادب فارسی پرداخته و درنهایت، به دو نتیجه کلّی: الف. اثبات کارایی یک نظریه روان شناختی در پیوند با متون ادبی و ب. درک بهتر ارزشمندیِ متون ادبی در نمودبخشی به مفاهیم انتزاعی ذهنی، دست یافته است.
۵.

تحلیل زبانی-کاربردشناختی یک نامه دیوانی بر مبناء آراء جورج یول (مطالعه موردی: نامه حشم تگین آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربردشناسی زبان تاریخ بیهقی کنش های گفتاری جورج یول نامه های دیوانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
زبان به عنوان ابزاری کارآمد در تبادل پیوسته اندیشه، عاطفه و تجربه، شاخصه برجسته آدمی است؛ اهمّیّت بنیادین زبان در ایجاد فرآیند ارتباطی، باعث گردیده تا اجزای این پیکره نظام مند، از جهات گوناگون مورد پژوهش و مداقّه صاحب نظران عرصه زبان شناسی قرار گیرد و لزوم تأمّل و تحقیق در کاربردشناسی زبان( Pragmatics )، گونه ای مهم از پژوهش های زبانی به شمار آید. کاربردشناسی، بررسی مفاهیم بافتی و کاوش در معانی نامرئی ای است که گوینده/نویسنده قصد انتقال آن را دارد. در این میان، «نامه های دیوانی» به دلیل برخورداری از نقشی ویژه، وظیفه ای خاص و گاه فوق العاده حسّاس، چنین تحلیلی را به خوبی برمی تابند؛ نامه هایی که به دلیل ویژگی های وجودی: اوضاع متمایز سیاسی، منازعات قدرت، تقابل طبقات اجتماعی و ... از یک سو و از دیگرسو، مخاطبانی خاص، آثاری برجسته و قابل تأمّل محسوب می شوند. جستار پیش رو با مبنا قراردادن نظریه های کاربردشناختیِ جورج یول ( George Yule )، به بررسی یکی از برجسته ترین نامه های دیوانی، «نامه اعیان دولت غزنوی به سلطان مسعود» در کتاب تاریخ بیهقی می پردازد و پیام های ضمنی و کنش های گفتاری این نامه شگفتِ دیوانی را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد؛ نامه ای که نویسندگان آن با هوشمندیی سزاوار ستایش، در مسیر القای درون مایه متن، گزاره ها را به گونه ای درخور توجّه، هوشمندانه و دقیق به کار می گیرند. پی بردن به پیام های آشکار و پنهان این نامه، از آن رو برخوردار از اهمّیّتی اساسی است که این راهبرد، نه تنها نمایانگر ساختار قدرت و مناسبات اجتماعی و انسانی که بازتاب دهنده کوشش پنهان نویسندگان این نامه در تغییر وضعیت موجود سیاسی است. پژوهش حاضر می تواند به مثابه دریچه ای روشن برای درک برخوردی ویژه با گونه ای خاص از متون ادبی، «نامه های دیوانی» به کار آید.
۶.

بررسی تطبیقی تابو در سه اثر حماسی: گیل گمش، رامایانا و گرشاسپ نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی تابو حماسه گیل گمش رامایانا گرشاسب نامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۲۹۳
در این مقاله که به شیوه تحلیلی - تطبیقی و با هدف شناخت تابوها و کارکرد آن ها ، نگاشته شده است، خوانندگان را با اندیشه های همسان و ناهمسانِ سه قومِ سومری، هندی و ایرانی، در سه مقطع تاریخی آشنا خواهیم ساخت. در این راستا با خوانش سه اثر بر گزیده: گیل گمش،رامایانا و گرشاسپ نامه ،همراه با شناخت تابوهای موجود در این آثار، به تحلیل و توصیف این مقوله خواهیم پرداخت. تابو، به مثابه باورداشت به وجود نیرویی ماورایی و حرمت بخش در شماری از اشیاء، گیاهان، جانوران و آدمیان، با برخورداری از دو ویژگی «تقدس» و «حرمت»، مقوله-مفهومی برجسته در عرصه مطالعات ادبی و مردم شناختی است. نگارندگان با شناخت و تحلیل تابوهای موجود در سه اثر یادشده، نشان خواهند داد که باورها و قوانین تابویی، با کارکردهای ویژه خویش، نقشی برجسته در این آثار، ایفا می کنند و به کنش- واکنش های شخصیت های حماسی- اساطیری، سمت و سویی خاص می بخشند؛ ویژگی ای که گویای همگونی نوع کارکرد ذهن آدمی، در دوره های گوناگون پیشاتاریخی- تاریخی، در عرصه های متفاوت جغرافیایی است.
۷.

تیپ های شخصیتی و نمادهای جانوری در امثال و حکم و فرهنگ عامه بر اساس نظریه آلفرد آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیپ های شخصیتی نمادهای جانوری آلفرد آدلر ادب عامه گزین گویه های ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۳۴۰
تحلیل متون ادبی با بهره گیری از نظریه های روان شناختی که ذیل عنوان نقد روان شناختی و گاه مبتنی بر آموزه های فروید و نقد روان کاوانه از آن یاد می شود، رویکردی کاربردی عمل گرا در مواجهه با متن ادبی است؛ رویکردی میان رشته ای که دو حوزه از علوم انسانی را به هم پیوند می دهد و دریچه هایی تازه را بر درک متن می گشاید. مسئله شخصیت و نیز، چگونگی و چندگانگی تیپ های شخصیتی، حوزه اصلی کاربرد روان شناسی در واقعیت پیش روی دنیای بیرونی است. آگاهی از این مقوله، به بهبود روابط اجتماعی و چگونگی تعاملات سازنده منجر می شود. تیپ های شخصیتی نه تنها در عینیت بیرونی و در روابط آشکار اجتماعی، که در متون ادبی نیز ظاهر می شوند و به ایفای نقش می پردازند که فراتر از این، جانوران نمادین به کار رفته در گستره ادبیات عامه و امثال و حکم، در کارکردی ژرف و عمیق، می توانند نمودبخش تیپ های شخصیتی باشند. آلفرد آدلر، پیش گام روان شناسی اجتماعی و صاحب نظریه روان شناسی فردی، با معرفی چهار تیپ شخصیتی، یکی از اثرگذارترین نظریه ها را در این حوزه ارائه کرده است. جستار پیش رو، مبتنی بر این چارچوب نظری و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی گزین گویه های ادبی و فرهنگ عامه پرداخته و روایی این نظریه را در گستره شماری از گزاره های ادبی و باورهای عامه، نشان داده است. پژوهش حاضر، به مثابه نخستین پژوهشی که نظریه مذکور را از حوزه یک یا چند اثر منسجم، به گستره تاریخی کاربردی گزین گویه های ادبی و فرهنگ عامه برده است، نشان می دهد که چگونه گزین گویه ها به دلیل اتکا بر انگاره های فرهنگی و با توجه به ماهیت موجز و تأثیرگذار خویش، حیوانات نمادین سمبلیک را در هیئت تیپ های شخصیتی روان شناختی بازتاب می دهند.
۸.

ساخت گرایی تکوینی، فرامتن و گزین گویه های ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن متن و فرامتن طبقات اجتماعی گزین گویه های ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۵ تعداد دانلود : ۵۷۸
نظریه ساخت گرایی تکوینی لوسین گلدمن (1913 1970) به مثابه استمرار نگرشی پراگماتیستی عمل گرا در حوزه رویکردهای جامعه شناختی، متون ادبی را همچون یک نهاد اجتماعی تحلیل و بررسی می کند. بر مبنای این نظریه، آنچه در وهله نخست حاصل کار یک نویسنده به شمار می آید، در تحلیل نهایی، برآیند خواست ها و آرمان های یک طبقه اجتماعی است. در دیدگاه گلدمن، متن ادبی در کارکردی دوگانه، از یک سو از فرامتن های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و ایدئولوژیک تأثیر می پذیرد و از دیگر سو، با توجه به تناقضات موجود در واقعیت عینی، بر فرامتن اثر می گذارد. گزین گویه های ادبی (امثال و حکم)، به ویژه با توجه به دربردارنگی تجربه های تاریخی طبقاتی و دیرپایی، بستر مناسبی برای بررسی ها و تحقیقات ادبی با رویکرد ساخت گرایی تکوینی به شمار می آیند. جستار پیش رو مبتنی بر این چارچوب نظری و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی گزین گویه های ادبی پرداخته، روایی این نظریه را در گستره شماری از گزاره های ادبی نشان داده است. پژوهش حاضر به مثابه نخستین پژوهشی که نظریه مذکور را از حوزه یک یا چند اثر منسجم به گستره تاریخی کاربردی گزین گویه های ادبی برده است، نشان می دهد که چگونه گزین گویه ها با توجه به ماهیت مؤجز و تأثیرگذارخویش، از سوی هر یک از دو طبقه فرادست و فرودست اجتماعی به کار گرفته می شوند و همچون ابزاری در راستای دستیابی به منافع عمل می کنند. تبیین پیوند فرامتن با فرم، نمودبخشی به دوگونگی فرامتن ها، بررسی تناقضات مفهومی حتی در یک دوره تاریخی ازجمله ویژگی های قابل تأمل در این جستار است.
۹.

از شیوه های بیانی- بدیعی به مناسبات اجتماعی و انسانی با تکیه بر اسرارالتوحید ابوسعید ابو الخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه زیباشناسی کاربردشناسی سخن مناسبات انسانی اسرارالتوحید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۵۳
مناسبات اجتماعی و انسانی و تأمل در چگونگیِ کاربست این مناسبات، خواه در نمودِ هوشمندانه آن -آثار علمی- و خواه در نمود نه چندان آشکار آن -توصیه های اخلاقی- همواره و در طول زمان، مقولاتی قابل تأمل و در خور پژوهش بوده اند. این مناسبات -به ویژه در جهان معاصر- با توجه به ویژگی های خاص این زمان (فردگرایی، خودبسندگی فردی، کم رنگ شدن روابط میان خانوادگی و...) از اهمیتی افزون تر برخوردار شده اند؛ برجستگی و اهمیت این مقوله از آن رو است که اگر در روزگار کنونی، فرد انسانی نسبت بدین مناسبات و چگونگی کاربستِ آن ها از داناییِ لازم برخوردار نباشد با دشواری های بنیادی و اساسی در زندگی جمعی مواجه خواهد شد. از این رو، هر پژوهش در این حوزه- و به ویژه پژوهش های میان رشته ای- پژوهشی ارزشمند تلقی می شود و اهمیتی افزون تر می یابد؛ این در حالی است که متون ادبی- و در این جا متن صوفیانه اسرارالتوحید فی مقامات الشیخ ابی سعید ابی الخیر- به ویژه با توجه به مبتنی بودن آن بر حکایتی واقعی از جمله نمودگاه های همین مناسبات اجتماعی و انسانی است. پژوهش پیش رو، مبتنی بر رویکرد میان رشته ای در پی تبیین همین مناسبات از منظر کاربرد اجتماعی شگردهای بیانی- بدیعی است و بر آن است بازنماید که چگونه یک صوفی هوشمند -ابوسعید- ازشیوه ها و شگردهای بیانی و بدیعی در راستای ایجاد مناسباتی هر چه بهتر و انسانی تر بهره می برد.
۱۰.

بررسی تطبیقی مهم ترین مؤلّفه های رمانتیسم در اشعار لویی آراگون و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی مکتب های ادبی رمانتیسم لویی آراگون احمد شاملو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۵۴۵
واکاوی مؤلفه های یک مکتب ادبی و تطبیق آن با سروده های شاعران برجسته جهانی، از زمره کارآمدترین رویکردهای نقد ادبی در مواجهه با متن است. این گونه از تحلیل متن، در مطالعات تطبیقی، ویژگی های مشترک تفکر- عاطفه شاعرانه را آشکار می سازد و نحوه مواجهه با عناصر و مؤلفه های یک مکتب را در جغرافیای فرهنگ های متفاوت تبیین می کند. رمانتیسم، یکی از مهم ترین مکاتبی است که در گستره ادبیات جهان، الهام بخش بسیاری از نویسندگان و شاعران بوده و در ادبیات ایران نیز برخوردار از ظرفیت انطباق پذیری بسیاری است. احمد شاملو، شاخص-ترین سروده سرای شعر سپید، به لحاظ مضمونی و ساختاری، به گونه ای عمیق و شگفت، تحت تأثیر شاعران فرانسوی هم چون لویی آراگون قرار داشته و بدین گونه، مؤید مقوله برجسته «مبادلات فرهنگی» در جهان معاصر گردیده است. این در حالی است که آراگون خود عمیقاً تحت تأثیر ادبیات کلاسیک فارسی بوده است. نگارندگان در پژوهش پیش روی، برآنند که با اتخاذ رویکردی تطبیقی، ضمن بررسی برجسته ترین مؤلّفه های مکتب رمانتیسم در اشعار لویی آراگون و احمد شاملو، شباهت ها و تفاوت های معنادار این دو شاعر را برجسته سازند؛ جستار حاضر، ضمن پرداختن به نمونه های شعری، نقش پر رنگ مبادلات فکری، ادبی و فرهنگی را در جهان معاصر آشکار خواهد نمود و نشان خواهد داد که مؤلفه های فکری- ادبی در روزگار ما اموری فراوطنی- جهانی اند.
۱۱.

الگوهای نامگذاری و ساختار عنوان ها در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای نامگذاری متون عرفانی عوامل درون متنی عوامل برون متنی نقش های عنوان آسیب شناسی عنوان ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۶۳۲
برای شناخت موقعیت و جایگاه متن و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوان انتخاب شده، یکی از ابزارهای مهم برای ارزیابی اولیه و نقد و تحلیل متن است؛ ازاین رو دلالت «عنوان به متن» و «متن به عنوان» بیشتر یک دلالت دوسویه است؛ البته گاه این دلالت دوسویه به سبب وجود عوامل فرامتنی در عنوان ها خدشه دار می شود؛ ازاین رو شناخت اصول و الگوهای حاکم بر این دلالت ها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله الگوهای به کاررفته در نامگذاری کتاب های نظم و نثر عرفانی را از جنبه های مختلف بررسی و تحلیل می کند؛ البته با تأکید بر این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی ازقبیل موضوع، شرایط زمانیِ تولید متن و جنبه های زیبایی شناسی دخیل است. در این مقاله با انتخاب حدود صد اثر نظم و نثر عرفانی به شناخت الگوهای حاکم بر نامگذاری آثار عرفانی ازنظر زبانی، بلاغی و معنایی و عوامل مؤثر در این نامگذاری ها پرداخته شود. براساس یافته های این پژوهش، ترکیب های اضافیْ الگوی ساختار زبانی غالب است؛ زیرا برای بیان استعاری که بیشترین کاربرد را در این متون دارد مناسب است؛ همچنین عوامل درون متنی و محتوایی بیشترین تأثیر را در انتخاب عنوان داشته است. گفتنی است استفاده از واژگانی با بار عاطفی و ایدئولوژیک، استفاده از اصطلاحات مربوط به فرهنگ و آیین های پیش از اسلام نیز جایگاهی ویژه در متون عرفانی دارد. در پایان به نقش های عنوان در متون عرفانی و آسیب شناسی اشکالات موجود در انتخاب عنوان ها اشاره شده است.
۱۲.

از بلاغت در عنوان تا عنوان بلیغ: بررسی کاربست بلاغت در عناوین متون نظم و نثرکهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلاغت عنوان بلاغی نامگذاری زیبایی شناسی عنوان آسیب شناسی عناوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
برای شناخت جایگاه یک متن، عنوان به منزله دروازه ورود به متن است. رابطه عنوان (دال) و متن (مدلول) معمولاً دلالتی دوسویه است؛ زیرا عنوان به شکل طبیعی باید معرف متن باشد و متن نیز در در راستای عنوان و شرح آن شکل گرفته باشد اما گاه به دلیل دخالت عوامل فرامتنی در نامگذاریها، عناوین آن رسایی و دلالت دقیق بر محتوا را ندارند؛ به همین جهت شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالتها در عناوینی که با استفاده از فنون ادبی شکل گرفته اند، یکی از اهداف این پژوهش است. در این مقاله به بررسی و تحلیل فنون و صنایع ادبی به کار رفته در نامگذاری کتابهای نظم و نثر کهن فارسی پرداخته می-شود. و مشخص می گردد در موارد زیادی کاربست جنبه زیبایی شناسی و بلاغی عنوان، یکی از دغدغه های اصلی صاحبان آثار بوده است و این امر با انگیزه های مختلف و اَشکال متفاوت در عنوان بازتاب داشته است. در این مقاله با انتخاب نمونه هایی از صنایع ادبی به کاررفته در عنوان ها، با نگاه انتقادی به ارزش گذاری آنها می پردازیم تا از این رهگذر به لایه های بلاغی پنهان در برخی عناوین پی ببریم. همچنین به آسیب های ناشی از توجه صرف به کاربرد بلاغت در عنوان بدون توجه به جنبه های دلالت و ارتباط عنوان با متن، اشاره می کنیم و این که بلاغت را در خدمت عنوان قرارگرفته است و یا عنوان در خدمت بلاغت بوده است؛ از نظر به کارگیری جنبه های بلاغی در عنوان به ارتباط نوع متن و گونه بلاغت به کار رفته در عنوان و الگو های بلاغی پُربسامد در نامگذاری هر یک از این آثار پرداخته ایم.
۱۳.

نشانه شناسی الگوهای نامگذاری کتاب های تاریخ در زبان فارسی.(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی الگو های نامگذاری انتخاب عنوان کتب تاریخ عوامل درون متنی عوامل برون متنی آسیب شناسی عناوین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۵۰۳
یکی از راه های شناخت موقعیت و جایگاه یک متن، و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوانی است که پدیدآورنده اثر برآن نهاده است و یا مخاطبان، اثر را با آن نام می شناسند؛ از این رو دلالت عنوان به متن و متن به عنوان، اغلب یک دلالت دو سویه است. هر چند، گاه به دلیل وجود عوامل فرامتنی در عناوین، این دلالت دوسویه دچار خدشه می گردد؛ از این رو شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالت ها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله به بررسی و تحلیل نشانه شناسی و الگوهای به کار رفته در نامگذاری کتاب های تاریخی از جنبه های مختلف می پردازد، با توجه به این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی از قبیل موضوع، شرایط زمانیِ تولید متن و جنبه های زیبایی شناسی دخیل هستند. در این مقاله با انتخاب حدود یکصد اثر تاریخی به نشانه شناسی و الگوهای حاکم بر نامگذاری این آثار در دوره های مختلف و عوامل موثر در این نامگذاری ها می پردازیم. این پژوهش به عوامل درون متنی اعم از ساختار و محتوای متن و همچنین به عوامل برون متنی از قبیل شرایط اجتماعی و فرهنگی که در انتخاب عناوین موثر بوده اند و الگوهای رایج نامگذاری می پردازد. همچنین عناوین از دیدگاه زبانشناسی و شیوه های بلاغی به کار رفته در آن ها نیز مورد بررسی قرار می گیرند تا تحولات نامگذاری در دوره های مختلف و الگوهای حاکم بر هر دوره و بسامد های آن نشان داده شود. و در پایان به آسیب شناسی و بیان اشکالات موجود در انتخاب عناوین اشاره شده است.
۱۴.

تحلیل اسطوره کودک رهاشده در شاهنامه از دیدگاه روان شناسی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره کودک رهاشده یونگ کهن الگو شاهنامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱۶ تعداد دانلود : ۱۲۵۱
نقد اسطوره ای یا نقد کهن الگویانه به کشف الگوهای ذهنی و تبلور آن ها، در آثار ادبی می پردازد. اهمیت این شیوه از آنجاست که به بررسی اساطیر از چند دیدگاه می پردازد و زمینه های اجتماعی، فرهنگی و روانی را در آفرینش اساطیر، بررسی می کند. ازآنجاکه در این مقاله، بر آنیم تا به کندوکاو در ریشه ها و زمینه های روانی اسطوره بپردازیم، از میان مضامین متنوّع در فرهنگ های گوناگون، بُن مایه «اسطوره کودک رهاشده» 1انتخاب شده است. این بُن مایه از مضامین اصلی زندگی بسیاری از خدایان، پادشاهان، قهرمانان و پیامبران است؛ بنابراین پرداختن به آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله کوشیده ایم تا چرخه تکامل روانی دوازده شخصیت از شاهنامهرا که کهن الگو و بُن مایه رها شدگی و تبعید در کودکی، در ژرف ساخت زندگی آنان به چشم می خورد، بر اساس روان شناسی کارل گوستاو یونگ 2(1875- 1961) روان پزشک شهیر سوئیسی، تحلیل کنیم. برای رسیدن به نتیجه بهتر، با نگاهی ویژه به بزرگ ترین کتاب حماسی ایران، شاهنامهفردوسی به کشف نقاط تاریک و مبهم این اسطوره شگرف و پرتکرار و نیز رمزگشایی آن، از دیدگاه روان شناسی یونگ خواهیم پرداخت.
۱۵.

غم غربت (نوستالژی) وطن در سروده های محمّدرضا شفیعی کدکنی

کلیدواژه‌ها: غم غربت نوستالژی شفیعی کدکنی نیشابور وطن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۶ تعداد دانلود : ۱۹۷
نوستالژی و غم غربت، دلتنگی حاصل از یادآوری گذشته های تلخ و شیرین است که در هر فردی به شکل خودآگاه و یا ناخودآگاه بروزمی-کند. هدف از این جستار، توصیف و تحلیل جلوه-های گوناگون غم غربت از وطن در اشعار شفیعی کدکنی است که با تمرکز بر یگانگی با طبیعت، نیشابور در جایگاه نماد فرهنگی و تاریخی کل ایران و جهانی عاری از مرزها، در عین وابستگی به پیشینه ی میهن، بیان شده است. از آن جا که در میان مصادیق گوناگون غم غربت، اندوه دوری از وطن، رکنی اساسی در نوستالژی محسوب می-گردد و با دانستن این نکته که وطن درون مایه ی اصلی سروده های شفیعی کدکنی است، نویسندگان این مقاله، در قالب بخش های غم غربت از زادگاه، غم غربت نیشابور و خراسان و غم غربت از ایران، به بررسی نوستالژی وطن در سروده های شفیعی کدکنی پرداختند و دریافتند که جلوه ی نوستالژی جمعی در سروده های وی گسترده تر و عمیق تر از نوستالژی فردی است.
۱۶.

آیین تشرّف زال، فریدون و کیخسرو؛ آیین رازآموزی جادوگران و داروگران(مقاله علمی وزارت علوم)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان