فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴٬۹۶۱ تا ۱۴٬۹۸۰ مورد از کل ۴۹۵٬۵۰۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
In the backdrop of an ever-evolving global business landscape and intense market competition, companies are faced with the imperative of strategically managing factors that influence their financial performance. This research delves into the intricate relationship between financial performance enhancement and corporate governance, with particular attention to the mediating role of human capital. The study centers its investigation on companies listed on the Tehran Stock Exchange and comprises a comprehensive sample of 140 top-level managers. A composite sampling approach, comprising a simple random sampling technique and Morgan's table, was employed to judiciously select a representative cohort of 103 participants. In the pursuit of rigorous academic analysis, the research leverages a goal-oriented, applied methodology, employing a descriptive survey design and a quantitative approach. The primary data for the study were methodically collected through rigorously designed and standardized questionnaires. Subsequent to data acquisition, a meticulous analytical process was undertaken using the Partial Least Squares (PLS) software, aligning with the latest developments in quantitative research techniques. The results stemming from hypothesis testing offer compelling insights into the dynamic relationship between corporate governance, human capital, and financial performance enhancement. Our findings convincingly demonstrate a significant positive impact of both corporate governance and human capital on the enhancement of financial performance in the context of Tehran Stock Exchange's listed companies. Furthermore, the empirical evidence strongly suggests that human capital plays a pivotal mediating role in the relationship between corporate governance practices and financial performance improvements. This study, in its pursuit of academic rigor, underscores the effectiveness of a novel hybrid approach, thoughtfully integrating machine learning and data envelopment analysis, to comprehensively examine the intricate interplay between financial performance enhancement and corporate governance within the context of the Tehran Stock Exchange's listed companies. The study contributes to the evolving body of literature in this domain and provides valuable insights for practitioners, policymakers, and researchers.
The efficiency of innovative techniques in improving new and traditional standards of corporates’ performance(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Innovation is one of the basic tools of growth strategies to enter new markets, increase market share and create a competitive advantage. The purpose of this study is to evaluate the efficiency of innovative techniques in improving new and traditional criteria of ICT field companies’ performance during the years 2013 to 2017. Based on this goal, the research was conducted qualitatively and quantitatively. Based on Cochran sampling, 8 companies were selected as a statistical sample. In the first phase, to identify and determine the centers of decision-making units, inputs and outputs of the departments through Delphi method, distribution of questionnaires and aggregation of opinions of individuals and in in the second phase, the classification of model inputs and outputs and weighting of parameters by Delphi method and network analysis process method, and in the third phase of the research, the efficiency of innovative techniques in improving new and traditional performance criteria of ICT fieldcompanies is investigated. According to the results of the present study and in general among 8 sample companies, the first rank of efficiency is awarded to Iran Arqam Company and the 8th rank is awarded to Iran Telecommunication.
Designing a Model to Investigate the Process of Forming Cluster Fluctuations According to the Fractal Structure in Financial Markets(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cluster fluctuations and fractal structures are important features of space-time correlation in complex financial systems. However, the microscopic mechanism of creation and expansion of these two features in financial markets remains challenging. In the current research, by using factor-based model design and considering a new interactive mechanism called multi-level clustering, the formation process of cluster fluctuations was investigated with regard to the fractal structure of financial markets. For this purpose, the daily information of the final price of 150 shares that were accepted in the Tehran Stock Exchange, after the final screening, was entered in 5 sections with 30 shares in each section, in the desired model, and they were aggregated in three stock levels., sector and market were measured. Due to the fact that some investors have a longer investment horizon in the stock market and due to the limitation of the investigated time period, the maximum investment horizon of 1000 days has been determined in the model.In addition, the data studied in the research model are from August 2012 to September 2018. The findings of the research showed that the intensity of the tendency of collec-tive behavior at the sector level is much stronger than at the market level. In addition, based on the findings of the research, it was determined that the distribution of simulation eigenvalues in three levels is significantly similar to the distribution of real data. Also, according to the investor's time horizon, the studied series always has a long-term memory for fluctuations. In addi-tion, it was found that long-term memory is directly related to fractal dimen-sions. The findings of this research, in addition to providing a new insight into the space-time correlations of financial markets, show that multi-level conglomeration is one of the mechanisms for creating the microscopic mi-crostructure of such markets. In other words, multi-level collective behavior is an important factor in the occurrence of cluster and fractal fluctuations in the market, and therefore, it should be considered from this point of view in the interpretation of the concept of risk and the definition of risk manage-ment strategies.
راهیابی به بازارهای بین المللی با عرضه مجموعه سازی انیمیشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیلم سازان پویانمایی یا انیمیشن درکشورهای پیشرو، برون سپاری مجموعه سازی را از اواسط قرن بیستم با سفارش تولید به فیلم سازان در آسیا آغاز کردند. این تجارت، سود سرشاری برای هر دو طرف به دنبال داشت، این همکاری گسترش یافت و کماکان ادامه دارد. اما در ایران، با گذشت نزدیک به هفت دهه از تولید انیمیشن، محصولات این هنر- صنعت- برخلاف بعضی از کشورهای آسیایی، در دنیا شناخته نشده و عرضه نمی شود. این پژوهش با مطالعه مهم ترین نقاط ضعف و قوت فیلم سازی مجموعه انیمیشن تلویزیونی در ایران، سهم یابی تجارت آن را برای حضور در بازار جهانی بررسی کرده است. پژوهش به روش کیفی، با استناد به داده های معتبر کتابخانه ای و مصاحبه به روش گلیرز و اشتراوس با پژوهشگران و کارشناسان خبره فعال در صنعت انیمیشن کشور انجام گرفته است. نظریه های مدیریت زنجیره عرضه در این پژوهش مدنظر بوده است. از موانع مهم عرضه فیلم انیمیشن ایرانی در بازار جهانی، ناشناختگی آثار و نارسایی در بازاریابی است. براساس یافته ها، فیلم سازی انیمیشن در ایران، بیش از گذشته، برای حضور در بازارهای جهانی، کیفیت و امکان رقابت را دارد، اما مشکلات و ناکارآمدی ها ، موانعی را در برابر رشد کیفی، افزایش تولید و جذب سرمایه گذار بین المللی به وجود آورده و چشم انداز صنعتی شدن انیمیشن ایران را با ابهام مواجه ساخته است. موانعی از قبیل: تحریم های اقتصادی، عدم حمایت هدفمند دولت، عدم یکپارچگی رویه ارگان ها و انجمن های متولی انیمیشن (در عین حال، تعدادی از فیلم سازان و شرکت های ایرانی به طور مستقل بازاریابی کرده، سفارش گرفته و اکنون به تولید مشغول اند، هرچند این میزان، اندک است.) موفقیت در بازار جهانی، وابسته به همکاری با این فیلم سازان و حمایت از آنها در مسائل مختلف است که در این پژوهش مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند.
مخاطب شناسی شبکه ماهواره ای امام رضا (ع) با تمرکز بر زائران عرب زبان غیر ایرانی حرم مطهر رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت متنوع و متغیر مخاطبان متأثر از جغرافیای فرهنگی و همچنین تحولات حوزه رسانه، مخاطب شناسی را به ضرورتی جدی برای مالکان رسانه ها و تولیدکنندگان محصولات رسانه ای تبدیل کرده است؛ مسئله ای که در نسبت با رسانه های وابسته به اماکن زیارتی همچون حرم مطهر رضوی و مخاطب-زائر پیچیدگی و اهمیت بیشتری پیدا می کند. شبکه ماهواره ای امام رضا(ع) از جمله جدیدترین رسانه های آستان قدس رضوی است که در مدتی کوتاه راه اندازی شده و شناخت علائق و نیازهای مخاطب-زائران -به ویژه زائران عرب زبان که بخش قابل توجهی از مخاطبان هدف این شبکه را تشکیل می دهند-نقش حیاتی در جهت گیری و کیفیت تولیدات آن دارد؛ در این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه جامعه آماری زائران عرب زبان غیرایرانی حاضر در حرم مطهر رضوی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته ها حکایت از آن دارد که از میان زائران عرب زبان غیرایرانی در این مدت کوتاه، 22/6 درصد مخاطب این شبکه بوده اند. در خصوص نیازها و انتظارات از شبکه ماهواره ای امام رضا (ع) از میان قالب های مختلف، «پخش سخنرانی های مذهبی» و از حیث موضوع و محتوا، «پاسخ به شبهات مذهبی» بیشترین فراوانی را در میان نیازهای زائران عرب زبان غیر ایرانی داشته است. به طورکلی از مهم ترین مشکلات شبکه های مذهبی به نبود تنوع در قالب ها می توان اشاره کرد که در خصوص شبکه ماهواره ای امام رضا (ع) هم شایان توجه است.
تاثیر معنای زندگی بر علوم انسانی اسلامی از نظر علامه مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
79 - 97
حوزههای تخصصی:
رابطه معناداری زندگی و علوم انسانی و تأثیر آن در جهت گیری علوم انسانی یکی از موضوعات بنیادینی است که با وجود اهمیت آن، کمتر مد نظر متفکران و اندیشمندان قرار گرفته است. البته بحث معناداری و پوچی زندگی و چیستی «معنای زندگی» از موضوعاتی است که همواره محل بحث بوده و تبیین آن همچنان دغدغه فلاسفه و اندشمندان است و هرکدام درصدد بوده اند تا بر اساس مبانی خاص خود در این باره راه معنادار شدن زندگی را فراسوی بشر قرار دهند و به زعم خود آینده ای بی بازگشت برای بشر ترسیم نمایند. از سوی دیگر دانشمندان علوم انسانی به گمان خود، تلاش های علمی خویش را در جهت تحصیل زندگی هر چه بهتر برای بشر به کار گرفته اند، ولی کمتر اندیشمندی جهت گیری صحیح علوم را وجهه تلاش علمی خود قرار داده است. از بین معدود فلاسفه ی بصیری که می توان تلاش علمی او را در جهت تبیین معنای زندگی تفسیر نمود، علامه مصباح یزدی است. این مقاله برآن است تا با تبیین «معنای زندگی» از نظر ایشان، تأثیر آن بر ضرورت جهت گیری علوم انسانی در جهت تحقق معنای زندگی انسانی بر اساس بینش توحیدی را توضیح دهد.
بررسی انتقادی دیدگاه بودا درباره رنج از منظر نهج البلاغه
منبع:
آموزه های نوین کلامی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵
137 - 163
حوزههای تخصصی:
رنج، مفهومی است که به ادراک و احساس درونی انسان ها هنگام ناخشنودی و نارضایتی مربوط می شود. بررسی درد و رنج های انسان، منشأ آن، شیوه مواجه و راه درمان آن از موضوعات اساسی مطالعات بشر در هر دوره ای بوده است. یکی از نظریه پردازان درباره رنج آلودی جهان و راه رهایی از آن «بودا» است. در نهج البلاغه نیز دنیا خانه رنج و بلا دانسته شده و از رنج حقیقی انسان دردمند که ناشی از جداافتادگی او از خالق خویش می باشد، سخن گفته شده است. این نوشتار دیدگاه بودا درباره رنج را با استفاده از معارف بلند امام علی علیه السلام در نهج البلاغه بررسی و نقد کرده و همسویی ها و ناهمسویی های این دو دیدگاه را به تصویر می کشد. اگرچه دیدگاه بودا در اصل پذیرش رنج و منشأ آن، در نهج البلاغه پذیرفته شده ولی در نوع نگاه به رنج های دنیوی، شناخت انسان، هدف انسان و راه رهایی از رنج کاملا متفاوت است. تنها راه رهایی از رنج دنیوی از منظر امام علی علیه السلام تقوای الهی همراه با شکیبایی است.
بازخوانی تحلیلی ابداعات فارابی در نفس شناسی فلسفی
منبع:
آموزه های حکمت اسلامی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
11 - 34
حوزههای تخصصی:
هستی، چیستی و ویژگی های نفس انسان از مهم ترین اموری است که ذهن فلاسفه را از دیرباز به خود مشغول کرده است و نتیجه تأملات آنان منجر به طرح مبحث مهمی به نام نفس شناسی یا علم النفس فلسفی شده است. در این میان، فارابی جزو نخستین فلاسفه اسلامی است که نوآورانه به مسئله نفس انسان و قوای آن پرداخته است. او در نفس شناسی خویش به مباحث مهمی از جمله: تعریف، اقسام، هویت و بقای نفس، بدن مندی نفس، رابطه و تمایز نفس و بدن، اثبات وجود، بساطت و تجرد نفس، کیفیت تکوّن نفس، نقش محوری نفس در معرفت، تعریف قوای نفس و نسبت آنها با نفس و با یکدیگر، اقسام قوای نفس و کیفیت تکون آنها، رابطه قوای نفس با فضیلت و سعادت و... پرداخته است. نکته مهم از جهت معرفت شناختی این است که وی نفس را فاعل شناسا و محور معرفت دانسته است و قوای نفس و آلات آن را صرفاً به مثابه مُعدات کسب معرفت لحاظ کرده است. نوشتار حاضر درصدد است تا با روش کتابخانه ای و به نحو توصیفی- تحلیلی، نظریات فارابی را در این عرصه مهم و مبنایی بازخوانی کند، اهم ابداعات او نسبت به آرای ارسطو را در این عرصه برشمرد و برخی دیدگاه ها در این عرصه را مورد سنجش و بررسی قرار دهد.
نگاهی به عدالت در آزادی های سیاسی از منظر کلام سیاسی شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق عدالت در جامعه به عنوان اصلی ترین هدف حکومت اسلامی در عرصه آزادی های سیاسی که با بسط مفاهیم لیبرالیسم و دموکراسی در جهان امروز به یک امر مهم بدل شده، موضوعی چالشی است که ضرورت اقتضاء می کند ابعاد آن مورد بررسی قرارگیرد. به همین منظور نوشتار حاضر برای بررسی نحوه تحقق عدالت در آزادی های سیاسی در پاسخ به این سوال اصلی که عدالت در آزادی های سیاسی مبتنی بر کلام سیاسی شیعه چگونه محقق می شود؟ با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی نحوه تحقق عدالت در عرصه آزادی های سیاسی می پردازد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عدالت مبتنی بر مؤلفه برابری، آزادی های سیاسی را در همه ابعاد برای همگان شامل می شود، اما مبتنی بر مؤلفه شایستگی به دلیل برخی از اقتضائات هم چون پایبندی به قوانین و احکام اسلام، امنیت، مصالح جامعه و اموری از این قبیل محدودیت هایی را برای آن قائل می شود.
چالش ها، ظرفیت ها و راهبردهای تقریب مذاهب در نقشبندیه ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
231 - 255
حوزههای تخصصی:
اختلاف میان مذاهب اسلامی از جمله چالش های بزرگ جهان اسلام است که از گذشته تا کنون مانع اتحاد مسلمانان بوده و کشمکش هایی فراوان را ایجاد کرده است. این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تدوین شده، می کوشد تا علل واگرایی میان تشیع و پیروان طریقه نقشبندیه در ترکیه را واکاوی نماید و بر اساس زمینه های مشترک، راهکارهایی را جهت تقریب ارائه نماید. یافته ها نشان می دهد که نقشبندیه ترکیه خاستگاهی ایرانی داشته و آثار اولیه این طریقه در آناتولی با زبان فارسی به نگارش درآمده اند؛ لذا حافظه تاریخی ایشان از هویت تاریخی خویش، با فرهنگ اسلام ایرانی آمیخته است. مشایخ نقشبندی بر محبّت اهل بیت علیهم السلام به عنوان یکی از لوازم سلوک تاکید دارند و بعضی از آنان، رسائلی را در مناقب ائمه علیهم السلام به نگارش درآورده اند. زیارت قبور اولیاء و توسل به ایشان هم جزو مبانی نقشبندیه است و درک نزدیکی از تشیع را برای آنان حاصل می نماید. چالش مهم در مسیر تقریب مذاهب، دشنام، لعن و تکفیر شخصیت های تاریخی است که البته از تعصبات مذهبی و اغراض سیاسی خالی نیست. برپایه برخی تجربه های زیسته، به نظر می رسد که فراهم آوردن امکان حضور مشایخ نقشبندی ترکیه در زیارتگاه های ایران، گفتگوهای دوجانبه و احترام آمیز میان علماء، و ممنوعیت سبّ اصحاب پیامبر علیه و آله السلام، بتواند مسیر تقریب را هموار سازد. اعطای آزادی بیشتر به نقشبندیان ایرانی برای برپایی تکیه ها و مجالس ذکر نیز گام بلندی است که هم بر آزادی های مذهبی در ایران شیعی صحه می گذارد و هم مانعی برای گسترش لجام گسیخته سلفی گری در میان اهل سنت ایرانی خواهد بود.
مقام و منزلت عقل در نگاه عارفانه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
131 - 154
حوزههای تخصصی:
بحث درمورد اندیشه و دیدگاه های عین القضات همدانی، عارف نامدار قرن ششم، به سبب منظومه فکری خاص عرفانی-فلسفی و نیز صراحت لهجه و بی پروایی مثال زدنی دربیان منویات درونی اش همواره جذاب و پرکشش بوده است. او در کنار دیدگاه عقلانی یک فیلسوف متشرّع، نگاه متفاوتی را از نظرگاه یک عارف ارائه داده است. یکی از موارد مهم در دستگاه فکری عین القضات همدانی، تعریف و تحلیل او از مقوله «عقل» است. لذا برای عقل، طوری مشخص کرده و آنجا که پای عقل بدان نخواهد رسید را طور ورای عقل می نامد که برای دستیابی به این طور، باید چشم بصیرت انسان گشوده شود. قاضی همچنین عقل را «میزان خاص» معرفی می کند و درعین حال معتقد است عقل را یارای دست یابی به عالم ملکوت نیست. آنجا که عقل توان رسیدن ندارد همان جایگاه نبوت است و عقل را بدان راهی نیست. لذا در طور ورای عقل، معرفت و بصیرت ناب و خالص است که می تواند سالک را به حقایق هستی رهنمون شود. این مقاله با تحقیق و تعمق در آثار عین القضات، آرای فلسفی-عرفانی او را درمورد مقام و منزلت عقل تحلیل نموده و نیز تعریف و ویژگیهای عقل را ازمنظر دید عارفانه او معرفی می کند.
سوژه در وضعیت های تفریقی (تأملی در مفهوم سوژه در ادوار اندیشۀ آلن بدیو با تأکید بر هستی شناسی تفریقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
245 - 268
حوزههای تخصصی:
مفهوم سوژه برای فیلسوف فرانسوی معاصر، آلن بدیو، بسیار بااهمیت بوده و در آثاری چون نظریه سوژه، اخلاق، هستی و رخداد و منطق جهان ها بدان پرداخته می شود. با توجه به سیر اندیشه بدیو و بروز تحولات در کلیتِ نگره وی، تبیین او در باب سوژه نیز دستخوش تفاوت هایی آشکار بوده است. نظریه سوژه اثری مربوط به دوران تأثیرپذیریِ مستقیم بدیو از آلتوسر و مائو است لذا توصیف سوژه نیز در این اثر متأثر از سویه های مارکسیستی اندیشه او و در نسبت با کردارهای اجتماعی و کارکرد سیاسی است، اما در هستی و رخداد که می توان آن را مانیفست هستی شناختی بدیو با شاکله های ریاضیاتی دانست، ویژگی های سوژه از منظری متفاوت مورد توجه قرار گرفته و نخستین بار در نسبت با حقیقت طرح می شود؛ روالی که بعدها با موضعی متفاوت در منطق جهان ها نیز دنبال شده است و ما را برآن داشت تا به تفحص در این سیر تطور بپردازیم. در این مقاله نشان دادیم که سوژه چگونه از هیبتی کاملاً انسانی و سیاسی در آغازه های نگاه بدیو به جزئی متناهی و مادی از حقیقت در بستر وضعیت های تفریقی تبدیل می شود که علی رغم کلیه تلاش های این فیلسوف محل انتقادات و ابهاماتی است و به دلیل نسبت مستقیمش با حقیقت باید بدان ها پاسخ داد و نمی توان تبیین بدیو از آن را به طور کامل پذیرفت.
جزئی و کلی در ایساغوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۹
389 - 404
حوزههای تخصصی:
ایساغوجی یا کلیات خمس عنوان رساله ای از فرفوریوس در شرح مقولات ارسطو است. عموماً ایساغوجی را بحثی درباره مفاهیم «کلی» و کلیات خمس را پنج قسم «کلی» تصور می کنند و این عقیده را به ارسطو نیز نسبت می دهند اما این تصور چندان دقیق نیست و علت آن خلط میان معانی کل و کلی و همچنین جزء و جزئی در ایساغوجی است. ارسطو در مقولات میان این مفاهیم تمایز می گذارد و کل و جزء را هرگز به معنای کلی و جزئی به کار نمی برد اما به نظر می رسد که فرفوریوس در تفسیر کلام او این تفاوت را مخدوش ساخته و کل و جزء را به معنای کلی و جزئی نیز به کار برده است. علاوه بر این ارسطو و فرفوریوس در چیستی جنس و نوع و دیگر کلیات خمس و نسبت آنها با کلی اختلاف نظر دارند. اگرچه ارسطو جنس و نوع را کلی و نسبت میان آنها و افراد را همانند نسبت میان کلی و جزئی می داند، میان کلی و جنس و نوع تفاوت قائل است و هر کلی را جنس یا نوع نمی شمارد اما فرفوریوس جنس و نوع را به کلی منطقی تقلیل داده و آنها را مترادف یکدیگر گرفته است. بنابراین به نظر می رسد که فرفوریوس سرآغاز دو معنای جدید در سیر تطور این موضوع است که هر دو پس از او تداوم و عمومیت یافته است: اول انتقال معنای کل و جزء به کلی و جزئی منطقی و دوم تقلیل جنس و نوع به کلی منطقی.
ایده تمدنی نهضت امام خمینی ره ، انقلابی در برابر سوژه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غرب در دوران جدید خود و از حوالی قرن هفدهم، با تحولات اجتماعی، سیاسی و فلسفی عظیم و با عبور از خوانش مقدس از هستی و با تأکید بر محوریت انسانِ منقطع از وحی و اصالت دادن به فاعلِ شناسا، هر نوع تفسیر متافیزیکی از عالم را با چالش هایی جدی مواجه کرد. در کنار آن، جنبش اصلاح دینی از حدود قرن شانزدهم و ورود علم تجربی به زندگی بشر و جایگزینی آن با وحی و عقل، امر قدسی را بیشتر به محاق برد. این سیر، انسانِ جدیدی محقق کرد که در اینجا سوژه مدرن نامیده می شود. این هویت جدید، به تدریج به عالم اسلام نیز وارد شد و پرسش هایی بی سابقه ایجاد کرد. در نقطه مقابل و پیش از ظهور سوژه مدرن، انحطاطی تاریخی دامن عالمِ اسلامی را گرفته و پاسخ به این پرسش های تمدنی را دوچندان دشوار نموده بود. در این میان ایده تمدنی امام خمینی – در ادامه جنبش های اصلاحی اسلامی و در قالب نهضت اسلامی مردم ایران ظهور کرد. این نوشتار در تلاش است به این سوال پاسخ دهد که آیا این ایده می تواند ضمن تبیینِ امکان بازگشت اندیشه توحیدی به زندگی بشر، حیات او را در همین عصر و بدون نیاز به ارتجاع، آن هم در بستری اجتماعی، معنادار کرده، امکان تاریخی جدیدی برای تحقق تمدنی متفاوت از تمدن غرب ایجاد کند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که پاسخ مثبت است و پشتوانه فکری نهضت امام خمینی بر اساس مولفه های مشخصی، انسانِ متفاوتی از سوژه مدرن تبیین کرده و امکان تمدن سازی اسلامی را نیز فراهم می آورد. پژوهش حاضر بنیادی و تحلیلی است که با شیوه عقلی و نقلی و روش کتابخانه ای به تحلیل محتوا پرداخته است.
تحلیلی بر تعینات سیاسی- اجتماعی انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رجوع به تاریخ اندیشه نشان می دهد که همواره مفهوم خدا، انسان و طبیعت سه مفهوم محوری بوده و تقریباً تمامی مکاتب فلسفی، موضعی مشخص راجع به این سه موضوع و ارتباط آن ها با یکدیگر داشته اند. چنان که کانت در نقد عقل محض خود وقتی می خواهد به نقادی متافیزیک های سنتی گذشته بپردازد، دقیقاً به همین سه موضوع به عنوان سه ایده اساسی متافیزیک به طورکلی اشاره کرده و آن ها را مورد نقادی قرار می دهد. در این میان اما انسان شناسی همواره نسبت به دو مورد دیگر از نوعی تقدم برخوردار بوده است؛ چرا که مسئله انسان، خدا و طبیعت و نسبت آن ها با هم، در ابتدا برای انسان مطرح می شده به نحوی که انسان ابتدا توجهی به خودش می کرده و با توجه به فهمی که از خویش داشته، به دو حوزه دیگر التفات پیدا می کرده است. در دوره جدید، انسان موقعیت ممتازی نسبت به سایر موجودات یافته و در قامت سوژه و دائر مدار عالم ظهور یافته است و این موقعیت جدید منجر به شکل گیری جهان سیاسی- اجتماعی مدرن شده است. اما انسان شناسی در جهان سنت و به ویژه سنت فلسفه اسلامی معنا و جایگاهی کاملاً متفاوت داشته و در طول تاریخ فلسفه اسلامی، تحولات مفهومی ژرفی را پشت سر گذاشته است. این پژوهش درصدد است با استفاده از داده های کتابخانه ای و به روش تحلیلی-توصیفی، ضمن بررسی این تحولات مفهومیِ انسان شناسی در تاریخ فلسفه اسلامی، به ویژه به تعینات سیاسی- اجتماعی این انسان شناسی های گوناگون بپردازد. در این پژوهش نشان داده می شود که انسان شناسی که در ابتدا در فلسفه فارابی کاملاً متأثر از اندیشه ی یونانی براساس تبعیت از مدینه (یا حیات اجتماعی در اندیشه فارابی) تعریف می شد، در اثر تحولات فلسفه اسلامی و به ویژه تحت تأثیر اندیشه عرفانی، معنایی کاملاً متفاوت در قالب انسان به مثابه محور قوس صعود و نزول و عالم اکبر به خود می گیرد و در نهایت در فلسفه ملاصدرا صورت پخت و فعلیت یافته خود را می یابد، که در آن با توجه به جایگاه عرفانی انسان و نحوه ی تجرد منحصربه فرد آن، در حوزه اندیشه سیاسی اجتماعی این حکم متعین می شود که باید همان گونه که عالم ظاهر در انقیاد و تبعیت از عالم باطن است، اندیشه سیاسی-اجتماعی نیز به مثابه امر جزئی که با تغییر شرایط و اقتضائات تاریخی کاملاً دگرگون می شود، باید در ذیل شریعت نبوی به مثابه امر کلی تعریف و اندراج گردد.
سیر تحول در ابزارهای حل و فصل مخاصمات در اروپا: از زور به دیپلماسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
141 - 160
حوزههای تخصصی:
اگرچه اختلاف امری طبیعی در زندگی اجتماعی بشر است، اما ابزار مدیریت آن در دوره های مختلف یکسان نبوده است. تا پیش از پیمان وستفالی، رفع اختلافات از طریق استیلا و بوسیله اعمال زور صورت می گرفت، اما جنگ های سی ساله مذهبی نشان داد که ابزار زور کارآمدی سابق را ندارد. ازآن پس بود که نظام موازنه قوا و دیپلماسی نیز در روابط اروپاییان ظهور یافتند. تلاش این مقاله پاسخ به این پرسش است که بر اساس چه مؤلفه ها و فرآیندهایی نقش و جایگاه دیپلماسی در حل و فصل مخاصمات و بحران های اروپا قابل ارزیابی است؟ یافته های مقاله نشان می دهد از رنسانس به بعد مجموعه ای از مولفه ها، روندها و برخی رخدادها به وقوع پیوست که نتیجه انباشت آنها پس از چند قرن، اولویت یابی دیپلماسی نسبت به زور بوده است. روندهای ملی و ساختاری که تأثیر متقابل بر یکدیگر داشته اند بر تغییر ابزار اروپاییان از زور به دیپلماسی اثرگذار بوده اند. اروپاییان پیوند میان بقا و دیپلماسی را رفته رفته آموختند. ضرورت ها و اجتناب های ساختاری که خود را در پیدایش نظام موازنه قوا نشان داد به همراه حافظه تاریخی مشترک، تجربه زیستی مشترک، هویت و فرهنگ مشترک نسبی، دشمن مشترک، ارزش ها و باورهای مشترک نسبی و بسیاری از مولفه های دیگر مانند باور به راهکارهایی که حداکثر منافع را با حداقل هزینه به ارمغان آورد طی چند قرن در اروپا انباشت شد که موجب گردید خواست و اراده مضاعفی در اروپاییان پدید آید که برای راهکارهای مسالمت آمیز اولویت بالاتری قائل شوند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تبینی با اتکا به روش جامعه-شناسی تاریخی انجام شده است.
این همانی چیست؟ نظریه ویتگنشتاین درباره گزاره های این همانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
265 - 284
حوزههای تخصصی:
اهمیت گزاره های این همانی در منطق ویتگنشتاین بیش از هرگونه گزاره دیگری اعم از بسیط یا معین است. گزاره های این همانی است که از طریق آن می توانیم به عینیت و یگانگی ماهوی جهان آگاهی یقینی بیابیم. گزاره های این همانی مبنای اثبات و حتی انکار دیگر گزاره هایند، بنابرین گزاره های این همانی هیچ گزاره علمی دیگری را تولید نمی کند اما بدون آن نیز هیچ گزاره علمی دیگری، صادق یا کاذب، و به نحو منطقی امکان پذیر نیست. تنها به تأیید مضمونی گزاره این همانی در گزاره های دیگر می توان آن گزاره ها را صادق یا کاذب دانست. بدون گزاره های این همانی حتی نمی توان حدس زد جهان غیر مبتنی بر این گزاره ها چگونه خواهد بود. این است اسطوره گزاره های این همانی که فیلسوف لودویک ویتگنشتاین در برخی از نوشته های خویش و به خصوص در اثر ارزشمند وی مرسوم به درباره یقین و یادداشت ها (1918- 1914) به جنبه هایی از آن توجه نموده است. گستره گزاره های این همانی جهان است و گستره جهان به اندازه گستره منطقی است که گستره این همانی است. مرزهای جهان و مرزهای زبان به غیر از گزاره های این همانی نماینده تام و تمام دیگری در میان گزاره ها ندارد. در نظر ویتگنشتاین این گزاره ها فاقد ویژگی تحاکی و تصویری اند اما ضرورت برخاسته از این گزاره ها یک ضرورت تام و تمام ابتدایی و مقدماتی است. بدون گزاره های این همانی نمی توانیم آن گونه بیندیشیم که اینک می اندیشیم و بنابرین بحث درباره ماهیت این گزاره ها بدون تردید در کشف و شناخت منطق وجودشناسی مندرج در نظریه زبانی ویتگنشتاین مهم و ارزشمند خواهد بود. واقعیت ناشی از این همانی نیست اما آن مصداق این همانی است.
تحلیل و تصحیح علمی انتقادی بخش معاد الهیات النجاة: معرفی و ارزیابی اقدم نسخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
31 - 74
حوزههای تخصصی:
مجموعه النجاه یکی از مهم ترین آثار ابن سینا شامل رساله های منطق، طبیعیات، الهیات و ریاضیات است که بحث معاد از جمله مهم ترین مباحث ارائه شده در بخش الهیات است و تشریح و تبیین فلسفی آن، از جمله اهداف ابن سینا از تألیف النجاه بوده است. ابن سینا در الهیات النجاه تبیین معاد را بر بسیاری از مبانی حکمت نظری و عملیِ خود بنا کرده است و به نوعی می توان آن را ماحصل حکمت نظری و عملیِ او دانست. از آنجا که همه چاپ های فعلی الهیات النجاه علاوه بر این که معیارهای تصحیح انتقادی را رعایت نکرده اند، از نسخه نفیس و کهن مرادملا 1410 نیز غافل مانده اند، متنی مصحَّح محسوب نشده و بازتصحیح این اثر را ضروری می نمایند. نسخه مرادملا 1410، توسط رضوان بن الساعاتی یکی از علمای قرن ششم ه.ق کتابت شده و پس از کتابت، بارها در طول حدود پانزده سال با نسخه های دیگر و نیز آثار دیگر ابن سینا مقابله شده و دارای پنج گواهی بلاغ در انتهای نسخه و نیز بلاغ های متعددی در طول متن است. نظر به اهمیت معاد در نظام فکری ابن سینا و در الهیات النجاه، تصحیح انتقادی بخش معاد بر سایر مباحث مقدم شده و در این مقاله ارائه می شود. این تصحیح انتقادی بر اساس سه رساله کهن و نفیس متعلق به قرن ششم ه.ق، موجود در کتابخانه های آستان قدس، حراجچی اوغلو و مرادملاست که به لحاظ قدمت و صحت بر تمام نسخه های موجود ارجحیت دارند. آنچه در این مقاله ارائه می شود، بررسی و ارزیابی بحث معادِ الهیات النجاه و نیز نسخه شناسی این سه نسخه ارزشمند است
بازآرایی متغیرهای موثر بر روابط جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا از منظر نظریه زمینه ای کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۸۲)
257 - 279
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و ایالات متحده آمریکا از منظرهای مختلف و توسط پژوهشگران متعدد مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است و روایت های متعددی در خصوص علل و زمینه های منازعه دیرپای دو کشور ذکر شده است. شناخت بافتار (زمینه و زمانه) روابط دو کشور بدون دستیابی به منظومه عوامل موثر بر این حوزه به آسانی مقدور نیست. از سوی دیگر متغیرهای متعددی در حوزه های متکثر بر این بخش اثرگذار هستند که بازنمایی جامع و مانع آین حوزه را با مشکل مواجه می کند. بازآرایی متغیرهای موثر بر روابط ایران و آمریکا، محل پرسش اصلی این پژوهش است. برای انجام این پژوهش رویکرد کلاسیک نظریه زمینه ای انتخاب گردید و پس از مصاحبه با خبرگان این حوزه و دستیابی به اشباع نظری در پژوهش، نتایج حاصل شده در قالب وقایع، مفاهیم و مقوله های اصلی بازآرایی گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، مقوله های تضاد ساختاری جمهوری اسلامی، تجدیدنظرطلبی جمهوری اسلامی در ساختار نظام بین الملل، پیمان ابراهیم و وزن گذشته تاریخی روابط دو کشور مهمترین حوزه ها هستند که به نوعی می توان در ذیل مقوله تضاد ایدئولوژیک ایران و آمریکا قرار داد.
بررسی تحلیلی مفهوم دولت شکننده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۸۳)
53 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه دولت شکننده اصطلاحی رایج است و هر قدر که بیشتر به کار می رود و به گستره وسیع تری از پدیده ها ارجاع داده می شود، از دلالت و معنا تهی گشته و قدرت تبیین کنندگی آن کمتر می گردد. ارجاع یک واژه به کثرتی از معانی و فراگیر شدن دایره مصداقی آن، سبب می گردد به جای یک ابزار تشخیصی دقیق، از نظر سیاسی انعطاف پذیر بوده و گاه مورد سوء استفاده قرار گیرد. در مواردی متعددی مشاهده می شود که قدرت های غربی به بهانه تهدید امنیت خود و جامعه جهانی از سوی کشورهایی که دولت شکننده دارند به مداخله می پردازند. نوشتار حاضر می کوشد در پاسخ به این پرسش که «دولت شکننده چیست و چه ویژگی هایی دارد؟» با بررسی شبکه معنایی دولت شکننده از طریق روش توصیفی-تحلیلی، به تدقیق معنایی این مفهوم از زاویه دید موافقان و مخالفان بپردازد تا امکان بهره گیری از آن به عنوان یک ابزار تشخیصی را به سنجش درآورد. هدف پژوهش، ارائه تصویری واضح تر از مفهومی نسبتاً نوپدید است. به نظر می رسد علیرغم قابلیت کاربردی وتبیینی مفهوم دولت شکننده، اما می توان از منظری معرفت شناسانه و روش شناسانه، نقدهایی اساسی نسبت به این مفهوم روا دانست. باید در بهره گیری از این مفهوم سویه های ایدئولوژیک آن اظهار گردد.