
مقالات
حوزههای تخصصی:
ماهیت متنوع و متغیر مخاطبان متأثر از جغرافیای فرهنگی و همچنین تحولات حوزه رسانه، مخاطب شناسی را به ضرورتی جدی برای مالکان رسانه ها و تولیدکنندگان محصولات رسانه ای تبدیل کرده است؛ مسئله ای که در نسبت با رسانه های وابسته به اماکن زیارتی همچون حرم مطهر رضوی و مخاطب-زائر پیچیدگی و اهمیت بیشتری پیدا می کند. شبکه ماهواره ای امام رضا(ع) از جمله جدیدترین رسانه های آستان قدس رضوی است که در مدتی کوتاه راه اندازی شده و شناخت علائق و نیازهای مخاطب-زائران -به ویژه زائران عرب زبان که بخش قابل توجهی از مخاطبان هدف این شبکه را تشکیل می دهند-نقش حیاتی در جهت گیری و کیفیت تولیدات آن دارد؛ در این پژوهش با بهره گیری از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه جامعه آماری زائران عرب زبان غیرایرانی حاضر در حرم مطهر رضوی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته ها حکایت از آن دارد که از میان زائران عرب زبان غیرایرانی در این مدت کوتاه، 22/6 درصد مخاطب این شبکه بوده اند. در خصوص نیازها و انتظارات از شبکه ماهواره ای امام رضا (ع) از میان قالب های مختلف، «پخش سخنرانی های مذهبی» و از حیث موضوع و محتوا، «پاسخ به شبهات مذهبی» بیشترین فراوانی را در میان نیازهای زائران عرب زبان غیر ایرانی داشته است. به طورکلی از مهم ترین مشکلات شبکه های مذهبی به نبود تنوع در قالب ها می توان اشاره کرد که در خصوص شبکه ماهواره ای امام رضا (ع) هم شایان توجه است.
آینده پژوهی فعالیت سازمان های خبری ایران با تأکید بر پسا کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحران کرونا هر چند به ظاهر ماهیتی صرفاً پزشکی و مرتبط با نظام سلامت داشت، در واقع پدیده ای چندبعدی بود که آثار و پیامدهای آن در حوزه های گوناگون از جمله رسانه و خبررسانی قابل رصد و رهگیری است.ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی نقش کرونا در تحول فعالیت های خبری و فناورانه در سازمان های خبری ایران در آینده انجام شده است. برای نیل به این هدف از روش کیفی در دو بخش، شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و همچنین مطالعه نقش عوامل پستل در سازمان های خبری ایران در دوران پساکرونا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را مدیران رسانه و استادان رشته ارتباطات تشکیل داده اند و یافته ها بیانگر آنند که افزایش سرعت در تولید محتوا، گرایش مخاطب به استفاده از اطلاعات کپسولی، مرگ رسانه های رسمی با توسعه پلتفرم های شبکه های اجتماعی، پدیده اینفلوئنسرها و مرجعیت خبری آنها، استفاده از هوش مصنوعی، بهره گیری از اینترنت اشیا و واقعیت افزوده، کاهش رسانه های چاپی، کاهش محتواهای ارتباط چهره ای و رو در رو، افزایش محتواهای سطحی و گسترش استفاه از پادکست ها، فراگیر شدن کاربرد فناورهای نوین در حوزه خبر، دستیابی گسترده به اطلاعات ملت ها و امکانات تحلیل و پردازش آنها، کاهش حجم فیزیکی اطلاعات، تبدیل هر فرد به منبع اطلاعاتی مجزا، تبدیل مدل های کسب و کار از سنتی به دیجیتال و تولید و انتشار محتوا در مقیاس بالا به عنوان مهم ترین تحولات در محتوای تولید شده از سوی سازمان های خبری به ویژه از دیدگاه فناورانه در آینده محسوب می شوند.
شناسایی مؤلفه های اقناعی مبتنی بر علوم شناختی، دستاوردهای یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
باتوجه به اهمیت و توسعه روزافزون علوم شناختی و تأثیر و کاربرد آن در رشته های مختلف علمی، به ویژه در حوزه ارتباطات، هدف از این پژوهش، احصا و شناسایی مؤلفه های اقناعی مبتنی علوم شناختی با استفاده از روش فراترکیب بوده است. از میان ۱۴۲۵ مقاله بررسی شده، مقالاتی که عنوان آنها ارتباطی با پژوهش نداشت، حذف و بقیه با معیارهای سختگیرانه تری از نظر چکیده و سپس محتوا ارزیابی شده اند. دراین میان، از آثاری هم که نیازهای محتوایی پژوهش را برآورده نمی ساختند، صرف نظر شده است. داده های استخراج شده از این مراحل، یعنی ۱۱۱ مقاله، زمینه تحلیل های کمی و کیفی را فراهم آورده اند. براین اساس ۵ مؤلفه اصلی «توجه، تصمیم، استدلال، احساسات و کنترل» به عنوان مؤلفه های شناختی اقناع، شناسایی شده اند. این مؤلفه ها دلالت بر اهمیت طراحی پیام های متقاعدکننده باتوجه به اصول شناختی دارند. روایی پژوهش، با استناد به منابع علمی و استفاده از داده های معتبر تأیید شده و با بررسی خبرگانی، با شاخص کاپا ۰/۶۹۵، پایایی نیز مورد تأیید قرار گرفته است. این پژوهش می تواند با تعمیق درک ما از تعامل و ارتباط بین اقناع و فرایندهای شناختی، بنیانی برای توسعه راهبردهای اقناعی دقیق تر و مبتنی بر داده های علمی، باتوجه به اهمیت آن در حوزه های مختلف از جمله مهندسی و ساخت پیام مباحث و رقابت های رسانه ای در آینده باشد.
نقش مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) در هویت دختران نوجوان 18-12 سال در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری برخی از گونه های هویتی خاص در نوجوانان، مانند طرز پوشش و آرایش سر و صورت که مغایر با آموزش های رسمی حکومت، والدین، آموزش و پرورش و صداوسیماست، توجه را به حوزه مصرف رسانه های نوجوانان متمرکز می کند این رسانه ها که اغلب بخش زیادی از وقت نوجوانان را به خود اختصاص می دهند به عنوان یک منبع هویت ساز، گاه در انطباق با دیگر منابع هویت ساز موجود در جامعه نیستند. نوجوان امروزی با استفاده از اینترنت، محتوای موسیقی و سریال هایی را مصرف می کند که متفاوت با ارزش ها و آموزش های رسمی جامعه است. پژوهش حاضر با رویکرد کاربردی و با هدف شناسایی تأثیر مصرف محصولات فرهنگی رسانه های آسیای شرقی (انیمه، کی دراما و کی پاپ) بر هویت نوجوانان براساس روش داده بنیاد انجام شده است. 21 نوجوان دختر 12 تا 18 سال هوادار انیمه، کی دراما و کی پاپ، از طریق روش گلوله برفی، تا رسیدن به اشباع نظری، انتخاب و با آنان مصاحبه شده است. از طریق کدگذاری؛ دو مقوله در شرایط علی، دو مقوله در شرایط زمینه ای، سه مقوله در شرایط مداخله گر، شش مقوله در شرایط راهبردی و شش مقوله در پیامدها به دست آمده و مقولات حاصل نشان داده است که مصرف این محصولات در ابعاد مختلف هویتی، هویت ملی، هویت اجتماعی، هویت دینی، هویت سیاسی و هویت جنسی مؤثر است. ضمن آنکه بر اساس نتایج، هویت های ترکیبی جدیدی در مصرف کنندگان این محصولات شکل می گیرد. به این ترتیب، بخشی از هویت های جدید کسب شده، در کنار هویت های قبلی قرار می گیرد و هویت جدیدی حاصل می شود. افزایش سواد رسانه ای نوجوانان، والدین و مسئولان در این زمینه بسیار حائز اهمیت است.
مطالعه چالش های اجتماعی ناشی از استفاده افراط گونه از شبکه های اجتماعی مجازی (مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه دوم شهر پلدختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده افراطی از شبکه های اجتماعی مجازی منجر به وابستگی و بروز آسیب هایی در میان برخی از کاربران شده است. از این منظر، پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالش های اجتماعی استف اده افراطی از شب که های اجتم اعی مج ازی در بین دانش آموزان متوسطه دوم شهر پلدختر انجام گرفته است. رویکرد پژوهش کیفی و نمونه گیری به دلیل ماهیت اکتشافی به صورت هدفمند بوده است. حجم نمونه نیز بر اساس معیار اشباع، تعیین و به این ترتیب با ۱۹ نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شده است. سپس داده های گردآوری شده، به صورت مضمونی کدگذاری و تحلیل شده اند و براین اساس، ۱۶۸ کد باز، ۹ مضمون انسجام بخش و ۴۷ مضمون فرعی به دست آمده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که چالش های اجتماعی استفاده افراطی از شبکه های اجتماعی مجازی در بین دانش آموزان عبارت اند از: فاصله گیری از نقش های اجتماعی؛ کاهش تعاملات خانوادگی-خویشاوندی؛ بیگانگی تحصیلی؛ بحران ازدواج؛ شکاف نسلی-ارزشی؛ انگ رهاشدگی؛ خود پنداره شکاک؛ هویت دوگانه اجتماعی و ظهور رفتارهای پرخطر جنسی. نتایج همچنین حکایت از آن دارند که لازم است با فراهم آوردن بسترهای مناسب برای ایجاد مشارکت خانوادگی و تقویت جایگاه گروه های مرجع (والدین، مدرسه، افراد معتمد خویشاوند)، شرایط بازپیوندسازی نوجوانان فراهم آید تا ضمن استفاده درست از این شبکه ها، از وابستگی افراطی آنان هرچه بیشتر کاسته شود.
مطالعه نقش رسانه و شبکه های اجتماعی در تغییرات هویت فرهنگی ایرانیان: مرور تاریخی-تجربی داده های ثانویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رسانه و شبکه های اجتماعی، با احاطه زندگی و جهان اطراف ما منجر به گذار از الگوهای مرجع سنتی، خویشاوندی، هنجارها و ارزش های محلی به سوی ارزش های مدرن و هنجارهای نوینی شده اند که هویت فرهنگی را دچار تغییرات اساسی کرده است، جامعه ایرانی نیز در روند گذار اجتماعی و جامعه پذیری با ظهور رسانه و مصرف آن، تغییرات هویت فرهنگی را پذیرفته است. هدف اصلی پژوهش حاضر، مطالعه نقش رسانه و شبکه های اجتماعی در تغییرات هویت فرهنگی ایرانیان (مرور تاریخی-تجربی داده های ثانویه) بوده است. روش پژوهش از نوع فراتحلیل کمی و مرور نظام مند با تکیه بر منابع و اسناد علمی منتشرشده از سایت نورمگز، مگ ایران و ایران داک دربازه زمانی 1403-1379 بوده و از جامعه آماری 98 پژوهش، با رعایت مراحل غربالگری و ملاک ورود (پیمایش و کمی بودن، دارا بودن حجم نمونه و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، سطح معنی داری و اعتبار علمی)، 52 سند به روش نمونه گیری غیراحتمالی (تعمدی و دسترس)، انتخاب و وارد نرم افزار CMA2 شده اند. آزمون مورداستفاده d کوهن و f فیشر بوده است. درنهایت ضریب اندازه اثر (Effect Size) کوهن و فیشر نشان داده است که رسانه و شبکه های اجتماعی در هویت فرهنگی ایرانیان تأثیر معنی داری داشته و 51 درصد (معکوس) از آن را پیش بینی کرده است. همچنین رسانه و شبکه های اجتماعی بر ارزش و هنجارهای خانوادگی (10 درصد)، تعلق به هنجارهای ملی (21 درصد)، تعلق به هنجارهای قومی (13 درصد)، هنجارهای پوشش و عفاف (16 درصد) و باورها و مناسک دینی (27 درصد) اثری معکوس و منفی و بر متغیرهای مصرف متظاهرانه (33 درصد)، هویت خرده فرهنگی (48 درصد) و ارزش های فرهنگی مدرن (19 درصد) تأثیر معنی دار و مستقیم (مثبت) داشته اند.