فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۴۱ تا ۳٬۵۶۰ مورد از کل ۵۰۵٬۸۵۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
" آنتونی گیدنز یکی از نظریهپردازان اجتماعی معاصر، تلاش نظری گستردهای را در سه دهه اخیر صورت داده است. در مرکز بحثهای نظری این اندیشمند انگلیسی که اینک ریاست مدرسه سیاسی- اقتصادی لندن را عهدهدار است، نظریه ساختاریشدن قرار دارد که شرح و بسط کامل آن نخستین بار در کتاب تاسیس جامعه (1984)آمد. نظریه ساختاریشدن با هدف پایان دادن به سلطه نظریههای هرمنوتیکی از یک سو و ساختارگرایی و کارکردگرایی از سوی دیگر، به طرز پیچیدهای به تلفیق عناصری از این رهیافتها و رهیافتهای پیشین دیگر، میپردازد. هدف گیدنز از بهکارگیری اصطلاح ساختاریشدن که از زبان فرانسه گرفته شده است، تاکید بر جریان فعال زندگی اجتماعی و پرهیز از مفهوم ساختار به معنای امری بیرونی و صرفاً الزامآور است که مد نظر ساختارگرایان بود. در این مقاله ابتدا به بررسی نظریه ساختاریشدن و آن گاه به مبانی روششناختی این نظریه میپردازیم.
هنر و زیبایی از نگاه مبانی فقه اجتهادی
حوزههای تخصصی:
فلسفه تجربه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۵ شماره ۳۹ و ۴۰
حوزههای تخصصی:
همه سنتهای معنوی در گوشه و کنار جهان در حال توسعه راههایی برای نجات بشرند و آموزههایی ویژه در دفاع از باورها و عقاید خویش دارند. عرفان نیز به مثابه یکی از دیرینترین سنتهای جهان هماره نجات و آسودگی و رستگاری بشر را وجهه همت خود قرار داده و تعالیم خاص خود را سینه به سینه و سطر به سطر، به نسلهای بشری تقدیم داشته است..
در این میان، هر یک از ادیان, تجربه عرفانی اصیل فرد را در قالب ادبیات و اصطلاحات رایج در میراث فرهنگی خاص خود میریزد. گرچه فلسفه دین نیز کوشش میکند به فهم طبیعت و ماهیت الوهیت نایل آید، اما این تفاوتهای فرهنگی را نادیده میانگارد. فلسفه عرفان اما گامی فراتر مینهد و سعی دارد به طبیعت تجربه بشر از الوهیت از طریق دریافت و درک ارتباط محوری آنها با یکدیگر دست یازد.
عرفان همواره موضوعی جذاب برای فیلسوفان و زمینهای مناسب برای پژوهشهای فلسفی تلقی شده است و به این ترتیب، «فلسفه عرفان» با ابتنای بر این حقیقت شکل گرفته است که مطالعه فلسفی تجربهای مستقیم از الوهیت هم ممکن است و هم بهوسیله هر فردی به چنگ آمدنی است.
مباحثی از قبیل چیستی عرفان و تجربه عرفانی، انواع و اقسام تجارب عرفانی، نسبت تجربه عرفانی به تجربه دینی، معرفتشناسی عرفانی، زبان عرفانی و بسیاری دیگر از پژوهشهای فلسفی ناظر به تجربه عرفانی، در قلمرو فلسفه عرفان قرار میگیرند.
در این مقاله کوشش بر آن بوده تا با بهرهگیری از معتبرترین منابع فلسفی و عرفانی بهاختصار ولی جامع به این مباحث اشاره شود، باشد که از رهگذر آن پژوهشگران علاقمند به حوزههای فلسفه، عرفان و فلسفه عرفان ضمن ردیابی این قبیل بحثها و کاوش در این حوزهها، خود به ابداع و ابتکار درآنها دست زنند.
عاشورا نقش بى همتاى زینب(س)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ کربلا
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی سایر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام تاریخ سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام مسائل عام اندیشه سیاسی اسلام
نظریه ها و درمان های شناختی - رفتاری وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مروری بر مفهوم سازی ها و درمان های رفتاری و شناختی ـ رفتاری وسواس، و آشنایی با پیشرفت های اخیر در این زمینه است.
روش: مقاله های اصیل و مروری مرتبط با مفهوم سازی و درمان رفتاری و شناختی ـ رفتاری وسواس که از سال 2000 میلادی منتشر شده اند، در مدلاین و سایک اینفو جست وجو شد. به علاوه، با جست وجوی دستی در منابع این مقالات، برخی کتاب ها و مقالات مرتبط دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله مفهوم سازی های رفتاری و شناختی وسواس مرور و به روش های درمانی رفتاری و شناختی ـ رفتاری این اختلال اشاره می شود.
یافته ها و نتیجه گیری: اگرچه رویارویی و جلوگیری از پاسخ در درمان رفتاری وسواس موثر بوده است، محدودیت های خاص این درمان پژوهش گران بالینی را بر آن داشت تا رفتار درمانی را با مداخله های مستقیم شناختی تقویت کنند. مفهوم سازی های شناختی و مفاهیم و فرآیندهای مرتبط با آن به شکل گیری مدل های درمانی متناسب با هر مفهوم سازی انجامیده اند. به نظر می رسد هر کدام از این مفهوم سازی ها در توجیه بخشی از شکل گیری و تداوم علایم وسواسی نقش داشته باشند و پرداختن به این اجزا، به بهبود روند درمان و اثربخشی آن کمک کند. با این حال، رفتار درمانی به شکل رویارویی و جلوگیری از پاسخ، همچنان بخش اصلی درمان شناختی ـ رفتاری جدید وسواس را تشکیل می دهد.
نقد حکمیت در دعاوی خانوادگی از مقررات تا اجرا
حوزههای تخصصی:
در مجموعه قوانین مربوط به خانواده، قانونگذار قبل از انقلاب اسلامی نهادی به نام داوری ایجاد و برای آن مقرراتی را وضع کرده بود. پس از انقلاب اسلامی، اصطلاح «حکمیت» جایگزین اصطلاح «داوری» شده و تغییراتی نیز درمقررات آن اعمال گردید. در حال حاضر، به موجب «ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق» و «آیین نامه اجرایی» آن، قضات محاکم خانواده دادخواستهای طلاق را به داوری ارجاع میدهند تا با تلاش داوران، از جدایی زوجین جلوگیری شده و بدین ترتیب از میزان طلاق کاسته شود. افزایش آمار طلاق در سالهای اخیر موجب طرح سوالاتی راجع به این قانون و نحوه اجرای آن در محاکم خانواده گردیده است. بدین جهت در این نوشتار مباحثی همچون مفهوم و ماهیت حکمیت، سیر تحول داوری، موضوع و قلمرو داوری، و نحوه انتخاب داوران در قرآن، منابع فقهی و قوانین موضوعه، مورد بررسی قرار گرفته است و پس از آن با یک بررسی آماری معلوم گردید؛ این قانون به جهت نقصهای که دارد کارایی لازم را ندارد؛ لذا در انتهای مقاله پیشنهادهایی در راستای اصلاح قانون حکمیت ارائه گردید.
بررسی اسرائیلیات در تفسیر و حدیث
حوزههای تخصصی:
درآمدی بر نقد نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابراهام مازلواز جمله اندیشمندانی است که در زمینة تشخیص و دسته بندی نیازهای انسانی، صاحب نظر است. وی در قالب نظریة سلسله مراتب نیازها، مدعی است که نیازهای انسان، به پنج دسته: نیازهای زیستی، امنیت، محبت، احترام و درنهایت نیاز به خود شکوفایی قابل تقسیم بندی است. به نظر می رسد مدل انگیزشی مازلو به رغم نکات مثبت، اشکالات اساسی هم داشته باشد که این تحقیق قصد پرداختن به آنها را دارد و هدف اصلی این مقاله، نقد و بررسی دسته بندی نیازهای انسان است. این پژوهش، از جهت نوع، توسعه ای کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی تحلیلی و از نظر نوع داده ها، کتابخانه ای اسنادی محسوب می شود. این نظریة با توجه به دیدگاه صاحب نظران مدیریت و علوم اجتماعی در داخل کشور و اندیشمندان خارج از کشور، در چهار دیدگاه: انسان شناسی، هستی شناختی، روش شناختی و سایر منظرها، مورد مطالعه و بررسی و نقد قرار گرفت. در این مقاله تلاش شده است، نقاط مثبت و نقدهای اساسی بر نظریة مازلو از منظر دانشمندان غربی و نگاه داخلی به ویژه از زاویة دینی و بومی، مطرح شود
دیرینه و تبار دموکراسی در ایران
منبع:
زمانه ۱۳۸۴ شماره ۳۸
حوزههای تخصصی:
هنگامی که انقلاب اسلامی ایران از دوره های جنگ و بحران و آسیب گذشت و در ساحل ثبات پهلو گرفت، زمان محاکات و محاجات تئوریک بر فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی آغاز گردید و ماهیت نظام اسلامی و دموکراتیک ایران به موضوعی کاملا آکادمیک در حوزه های مختلف پژوهشی تبدیل شد. فلسفه، سیاست، تاریخ و جامعه شناسی دست به دست هم دادند تا با طرح مباحث تئوریک درخصوص انقلاب و نظام اسلامی ایران، گفتمان انقلاب اسلامی پدید آمد. دراین خصوص، به نظر می رسد بررسی پیوند سنت و مدرنیسم، و اسلامیت و جمهوریت، برای تحلیلگران و صاحبنظران انقلاب اسلامی مهمترین محور را در پژوهشهای علمی آنان تشکیل داده و دراین میان، یکی از مهمترین حوزه های مطالعات مربوط به دموکراسی و اسلام در ایران را حوزه پژوهشهای تاریخی شکل می دهد، اما نه صرفا تاریخ نگاریها و تاریخ شناسیهایی که به دنبال فهم رویدادهای گذشته برای رسیدن به درک کلی تاریخ هستند، بلکه گرایشهای نوگرایانه ای را نیز شامل می شود که دیرینه شناسی پدیده ها را نه الزاما برای درک هماهنگیها و پیوستگیها، بلکه برای توجه به تضادها و گسیختگیهای تاریخ یک اندیشه یا نظریه پی می گیرند. در مقاله حاضر، با مباحث جدید تئوریک پیرامون ریشه های تاریخی چالشهای دموکراسی در ایران و قابلیتها و ضعفهای احتمالی تئوریک و یا عینی تحقق دموکراسی در بستر سنتهای اجتماعی ایران، آشنا می شوید.
مشروطیت و لیبرالیسم ؛ قانون به مثابه آزادی
حوزههای تخصصی:
تاریخ معاصر ایران مشحون از تلاش هایی است که به منظور ایجاد تغییری بنیادین در حوزه عمومی کشور صورت گرفته است. دگرگون خواهی در مواجهه ایرانیان با تمدنی جدید که قدرت هژمونیک خود را در حوزه های تکنولوژیک، معرفتی و سیاسی بر ایران تحمیل می کرد، به حسی جمعی دامن زد که زمینه ورود کلماتی چون «پروقره»، «پروتستانتیزم»، «مشروطیت»، «اوولوتسیون»، ... را در ادبیات سیاسی این دوران فراهم کرد. ایرانیان در برخورد با تمدن غرب با مشاهده تفاوت های شگرف این موجودیت بیگانه به درکی متمایز از خود و جایگاه خود رسیدند که به کلی متفاوت از نگاهی بود که تاآن روزگار به خود و جامعه ایران داشتند. این تمایز و تغییر نگرش ها نسبت به فرهنگ و نظام اجتماعی خودی به خوبی در سفرنامه ها، سیاحت نامه ها و زندگی نامه های خودنوشت مسافران فرنگ قابل مشاهده است. این مسافران در نوشته های خود به ویژگی هایی از این فرهنگ و ساختار اجتماعی خودی اشاره می کنند که پیش از این در مرکز توجهات آنها قرار نداشته بود. نکته قابل توجه دیگری که در این رسالات به چشم می خورد، موضع گیری این مسافران نسبت به فرهنگ خودی و غیرخود –تمدن غربی- است. حاصل اولین برخورد این عده با تمدن غرب حیرت و مفتون زدگی بود. البته شاید باید به این عده حق داد که با مشاهده دستاوردهای تکنولوژیک و اجتماعی غرب و فاصله آن با وضعیت ایران با چنین احساسی روبرو شوند، اما فارغ از این نوع قضاوت ها، نتایج این مفتون زدگی لزوماً مثبت نبوده است و در تجویزهایی که این عده و خوانندگان این متون در آینده برای کشور ایران کردند، این نوع مفتون زدگی تأثیرگذار بوده است.
مطهری و نظریه ی سازگاری اسلام و مدرنیته(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در چهار قرن اخیر شاهد تغییرات و دگرگونیهای پرشتاب، اثر گذار و بنیادین در حوزهی زیست انسانی بوده و هستیم. مدرنیته، که برآمده و برساختهی تحولات نامبرده میباشد، تقریبا تمامی شؤون زندگی بشر را پوشش و تحت تأثیر قرار داده است، مدرنیته هویت سیال و مرکب داشته و به همین جهت تغییرها و تاویلهای مختلف را برتابیده است. اما با وجود تنوع تصویری و تفسیری، آن را این گونه میتوان معنا کرد:
مدرنیته روش اندیشیدن و زیستن است که مؤلفههای اصلی آن را خردورزی، تغییر و پیشرفت میسازد.
از مدرنیته، به معنای یاد شده، معمولاً دو قرائت ارائه شده است:
1 ) مدرنیته پروژهای غربی است.
2 ) مدرنیته پدیدهای انسانی است که در غرب زایش و رویش داشته و از مختصات فکری و ساختاری نیز برخوردار میباشد.
در این نوشتار که پیرامون سازگاری اسلام و مدرنیته در دیدگاه استاد مطهری نگاشته شده است، استاد با خوانش اول مخالفت میورزد. اما خوانش دوم از مدرنیته در تفکرات استاد قابل بازیابی و بازخوانی میباشد.
مدرنیته با تغییر میآغازد؛ اما تغییر سامانمند و مشخص در حوزهی اندیشه، انگیزه، رفتار و ساختار. تغییر در اندیشه به خردورزی و خرد باوری بشری و در انگیزه به استیلای معرفتی و متقن و در رفتار به نهادمندی و مدیریت سازمانی نمود بیرون یافت. استاد مطهری منطق اسلام را در مورد تغییرات یاد شده یکسان نمیداند. تغییر رفتاری را مادامی که در خدمت انسان باشد از نظر اسلام ممدوح و مقبول میخواند. استاد مطهری برای خرد انسانی جایگاه رفیع ترسیم میکند و ریشهی آن را به اسلام مستند میسازد و اندیشهی خرد ورزانه را نتیجه بخش و کم ریسک مییابد، تا جایی که عقل را یکی از منابع و مبادی استنباط احکام دانسته و اجتهاد را موتور محرکهی اسلام میخواند و با جریانهای عقل ستیز در اسلام به شدت برخورد فکری میکند و به علم و تکنیک، که گونههایی از خردورزی انتقادی (نه به معنای پوپری آن) است، روی میآورد. استاد تغییر در انگیزهها را، که عمدتا با زبان مقاصد و اهداف بیان میشوند، از نظر اسلام میپذیرد، ولی همهی آنها را اولاً مقاصد میانی میداند، نه نهایی و ثانیا با رویکرد انتقادی به مبادی و مبانی اندیشه، یعنی خرد ورزی که مادر پیشرفت میباشد، بر این باور است که ریشهی توسعهی بیرونی، توسعهی درونی و انسانی است و دقیقا در همین جا نقش دین و ایمان در کنار عقلانیت بشری پررنگ شده و جهت پیشرفت و تغییرات را سالم میسازد.
در نهایت ایشان میان اسلام و مدرنیته سازگاری میبیند، نه تعارض و تخاصم.
ملودی فرانسوی، گذری در روابط ایران با فرانسه در دوران معاصر
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۱۸ و ۱۹
حوزههای تخصصی:
نگاهی به ادیان مذاهب اسلامی وتشیع در تایلند(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
طلوع ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزههای تخصصی:
وحدت و انسجام در سیره تربیتی پیامبر
منبع:
زمانه ۱۳۸۶ شماره ۶۳
حوزههای تخصصی:
گسترش ادبیات تفرقه افکنانه در فضای گفتمانی حاکم بر منطقه با استفاده از شکاف تاریخی میان مذاهب اسلامی، و تسری آن به فضای سیاسی، تلاشی معنادار را در چارچوب جنگ فرهنگی و روانی در دنیای اسلام به نمایش گذاشته است. بنا به این مهم، ضروری است که جهان اسلام در برابر سلطه بیگانگان و در مقام رقیب ایدئولوژیک نظام سلطه برآید و با ژرف نگری، اتحاد ملی و انسجام اسلامی را هدف راهبردی خود قرار دهد و در این راه از هیچ کوششی فروگذار نباشد. نگارنده در این مقاله به مصداق های هم گرایی و همبستگی در انسجام اسلامی، که از جمله وجود مقدس پیامبر اعظم(ص) می باشد، و همچنین رفتار علی(ع)، که از تربیت نبوی نشئت می گیرد، به عنوان راهنمای اصلی در مسیر تحقق اتحاد و انسجام اسلامی اشاره کرده است.
تفاوت بین نمایشنامه نویسی و داستان نویسی
حوزههای تخصصی:
عدل الهى
منبع:
صباح ۱۳۸۱ شماره ۲ و ۳
حوزههای تخصصی:
بررسی تاثیر عوامل خانوادگی در وضعیت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه استان قم
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش عوامل خانوادگی در پیشرفت دانش آموزان استان قم بررسی شده است. نمونه تحقیق شامل 505 دانش آموز دختر و پسر دوره دبیرستانی در سال تحصیلی1384-1383 از شهرستان های استان قم است که به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. والدین دانش آموزان پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، ابزار سنجش کارکرد خانواده و پرسشنامه تعارضات خانوادگی را دریافت کرده و به سؤالات آن پاسخ دادند. شاخص های بدست آمده از پرسشنامه ها با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان که بر پایه معدل دانش آموزان در نظر گرفته شده بود، مورد بررسی و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که دانش آموزان با جو خانوادگی ناکارآمد به طور معناداری (03/0=p) از نظر وضعیت تحصیلی وضعیت بدتری دارند. مؤلفه های مختلف تعارضات زناشویی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تفاوت معناداری پیدا نکرد. وضعیت تحصیلی دانش آموزان خانواده هایی با وضعیت اقتصادی ضعیف در مقایسه با وضعیت اقتصادی بالا در سطـح معناداری (01/0=p) بیشتر بود. بین وضعیت تحصیلی دانش آموزان و سطح تحصیلات مادر تفاوت معناداری پیدا نشد. دانش آموزان دختر از نظر وضعیت تحصیلی بهتر از دانش آموزان پسر بودند (001/0=p). نتایج رگرسیون با روش پس رونده نشان داد که متغیرهای ترتیب تولد، سن پدر، سن مادر، درآمد، تعداد فرزندان و متغیرهای حل مشکل، ارتباط و کنترل رفتار از دیدگاه دانش آموزان و نیز متغیرهای ارتباط، همراهی عاطفی و اقتدار منطقی از دیدگاه مادران پیش بینی کننده معنادار وضعیت تحصیلی هستند.
دادگستری چیست؟ وظایف آن کدام است؟ قضات چه کسانی هستند؟
منبع:
کانون وکلا ۱۳۴۳ شماره ۸۹
حوزههای تخصصی:
بازشناسی مفهوم دو واژه «عسر» و «یسر» در سوره «شرح» و چالش های ترجمه و تفسیر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو ماده قرآنی «عسر» و «یسر» از مفاهیم نیازمند بازنگری در ترجمه ها و تفاسیر است. بیش تر لغویان، مترجمان و مفسران، معادل «سهولت و آسانی» را برای ماده «یسر» ؛ و «سختی» را برای ماده «عسر» اخذ کرده اند. مهم ترین اشکالی که در صورت پذیرفتن این مفهوم در آیات پنجم و ششم سوره «شرح» نمود می یابد، عدم تطابق پیام آیات با واقعیت است. بر همین اساس، بیش تر مترجمان و مفسران، واژه «مَعَ» در این دو آیه را حاکی از نزدیکی حصول یسر در پی عسر دانسته و در ترجمه آن، کلماتی از قبیل «بعد از» را به عنوان معادل در نظر گرفته اند و تحت تأثیر یک قاعده نحویِ قابل نقد و روایتی ضعیف، معتقد شده اند که آیه ششم، تکرار و تأکید آیه پنجم است و پیام دو آیه این است که با هر عسر، دو یسر است. جستار حاضر در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی به بازیابی مفهوم «عسر و «یسر» و نیزتبیین نوع الف و لام «عسر» و تنوین «یسر» در آیات مذکور پرداخته و بر این نکته تصریح نماید که توجه به قرینه سیاقی آیاتِ نخستین سوره، بیانگر یک سنت الهی در آیه پنجم و بیان نمونه عینیِ قابل تحقق این سنت درباره رسول خدا (ص) در آیه ششم است. به این مفهوم که: قطعاً با هر عسری (ضیق و سختی هدفمندی)، یسری (سعه وجودی) عظیم است و در این عسر تو ای پیامبر (سختی و سنگینی بار رسالت)، نیز یسر (سعه وجودی) عظیمی خواهد بود. براین اساس، وجه تکرار آیات، تأکید و مبالغ ه و مانند آن نیست؛ بلکه هریک از دو آیه دربردارنده پیامی مستقل است که در این مقاله واکاوی شده است.