۲.
مدرنیته پدیدهای در حال جهانی شدن است و بدون شک پیامدهایی را که برای مسیحیت ایجاد کرده، برای ادیان دیگر نیز به وجود خواهد آورد. از این رو، این نوشتار بر آن است تا با تعریف اجمالی از مدرنیته، اوصاف انسان مدرن، مبانی مدرنیسم و مظاهر آن، و لوازم فرهنگ مدرن را برای مسیحیت شمارش و تحلیل و برخورد مسیحیت کاتولیک را با این رویداد تبیین نماید.
۳.
بیشتر فقهای صدر اول که متعرض این بحث شده¬اند، فتوا به حرمت داد و ستد خون داده¬اند. اقوال فقها در این مسئله عبارت است از: الف) حرمت مطلق، ب) تفصیل میان خون نجس و پاک، ج) حرمت مستقل و جواز همراه با اشیاء دیگر، د) جواز داد و ستد در موارد منافع حلال. ادلة قائلان به حرمت نیز عبارت است از: الف) اجماع، ب) عدم مالیت خون، ج) نجاست خون، د) اصالة الفساد در عقود، هـ) اعانت بر اثم، و) آیات، ز) روایات. پس از بررسی و نقد تفصیلی هریک از این ادله، به نظر می¬رسد خرید و فروش خون در عصر حاضر با توجه به منافع محللة فراوان جایز است. فقهای چهار مکتب فقهی اهل سنت نیز بر این باورند که خرید و فروش خون جایز نیست و ادلة آنها روی هم رفته عبارت است از: الف) اجماع، ب) نجاست خون، د) عدم مالیت. برخی از فقهای اهل سنت از باب اضطرار و نجات جان انسان¬ها، داد و ستد خون را روا دانسته¬اند.
۴.
کلیدواژهها:
شیعه اهل سنت اهل ذکر
«ذکر» در لغت، حفظ شیء و خلاف نسیان است. کلمة «ذکر» در قرآن برای هفت معنای مختلف به کار رفته است. از این جهت، مشترک لفظی است و با قرینه می¬توان معانی مورد نظر را به دست آورد. اضافة «اهل» به «الذکر»، معنای منحصری را افاده میکند.روایات شیعه، «اهل ذکر» را در اهل بیت (ع) منحصر میکنند و در این زمینه به متواتر یا حداقل متظافرند.در منابع اهل سنت، دربارة اهل ذکر پانزده نظریه مطرح شده است که آن¬ها را میتوان در سه نظریة عمده خلاصه کرد: «اهل کتاب به طور اعم یا اخص»، «اهل قرآن» و «اهل بیت». روایات اهل سنت به دو گروه تقسیم شده است: سند گروه اول ازصحابه و تابعین است و سند گروه دوم به شخص پیامبر (ص) و اهل بیتش همچون امام علی، امام باقر و امام صادق (ع) میرسد. لذا گروه دوم از حیث سند و متن قویتر و صحیحتر به نظر میرسد و با دیدگاه شیعه کاملاً انطباق دارد.
۵.
کلیدواژهها:
دیه قانون دیه فقه اهل بیت.
یکی از مباحث مورد اختلاف علمای شیعه و اهل سنت در فقه، تعیین مقدار دیة کامل است. این مقاله به تبیین نظریات مذاهب اسلامی در این عرصه میپردازد. ابتدا به عنوان مقدمه، معنا و مفهوم دیه، تاریخچة مختصری از مراحل شکلگیری قانون دیه، و جایگاه و ضرورت موضوع، تبیین میشود و آن¬گاه فهرستی از آرای فقهی مذاهب مختلف، همراه با ارائه مدرک کافی، مطرح میگردد و سپس به بیان و بررسی ادلة هر مذهب دربارة مقادیر دیة کامل پرداخته میشود. قول قابل قبول در مکتب تشیع این است که اصل دیه عبارت از صد شتر است و باید ارزش مالی آن در گزینههای دیگر رعایت گردد. بنابراین، اگر درهم یا دینار و یا هر چیز دیگری پرداخت گردد، مطابقت ارزش مالی آن با صد شتر لازم است. در همین زمینه ادلة فقهی اهل سنت بررسی میشود و روشن میگردد که در ادلة آنان نیز دلیل قابل اعتمادی بر اصل بودن گزینههای دیگر وجود ندارد. میتوان گفت که استفادة این مطلب از ادلة آن¬ها سهلتر است، زیرا اساساً در ادلة آن¬ها دلیل بر تخییر وجود ندارد تا با ادله تعیین معارض گردد و پس از آن نیاز به مرجع و قرینة مرجح داشته باشیم. این درست به خلاف ادلهای است که در فقه اهل بیت (ع) وجود دارد، زیرا دو دسته از ادله (ادلة تخییر و ادلة تعیین) با یکدیگر تعارض دارند و برای رفع این تعارض به ادلة دیگری رجوع میکنیم. بنابراین، نوعی تقریب بین فقه اهل سنت و فقه اهل بیت (ع) به وجود میآید.
۷.
کلیدواژهها:
افغانستان اسماعیلیه علی¬اللهی سیدجمال¬الدین
کیش اسماعیلی از آغاز پیدایش خود در افغانستان نفوذ پیدا کرد و در دهة پایانی قرن سوم هجری، فعالیت این مذهب در افغانستان بسیار اوج گرفت. ناصرخسرو بزرگترین نقش را در ترویج و گسترش کیش اسماعیلی در افغانستان قرن پنجم هجری داشته است. وی از سال 444 تا 481ق در بلخ و بدخشان، به عنوان داعی و حجت به تبلیغ آیین اسماعیلی مشغول بوده است. در هنگام حمله مغول به افغانستان، مناطق بدخشان که در حصار کوه¬ها بودند، از بلیة مغول مصون ماندند. بنابراین، بدخشان پناهگاهی شد برای اسماعیلیان نزاری و به گنج¬خانة نوشتهها و آثار نزاری تبدیل شد. در مورد تاریخ جدید اسماعیلیان افغانستان اطلاعات فراوانی در دست نیست. در مجموع، اسماعیلیان افغانستان در دورههای اخیر از لحاظ علمی و فرهنگی در انحطاط افتادند و در عقایدشان بسیار خرافاتی شدند. اسماعیلیان امروز افغانستان در مورد حضرت علی (ع) و امامان اسماعیلیشان بسیار غلو میکنند و معتقد به حلولیت و تناسخ در مورد ائمهاند و به حق، از دیرباز «علی¬اللهی» نامیده شدهاند. آنان به احکام شرعی نیز چندان تقید ندارند.اسماعیلیان افغانستان، سه درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند که در ولایات ذیل پراکندهاند: بدخشان (تراکم بیشتر اسماعیلیه در این ولایت است)، کابل، میدان، بامیان، پروان، بغلان، سمنگان، زابل، فاریاب، بلخ، جوزجان، قندهار و...