فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۸۱ تا ۳٬۳۰۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
197 - 210
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مورد توجه علوم مختلف،کیفیت محیط زندگی است. در این بین به نظر می رسد تعامل دانش معماری با طب سنتی می تواند به این کیفیت کمک کند. یکی از فاکتورهای موثر بر کیفیت فضا، بهره گیری از نور طبیعی است که در طب سنتی ایران تأثیر آن بر سلامتی و درمان افراد از اهمیت خاصی برخوردار است. تاثیرنور روز بر وضعیت سلامت جسمی و حالات روانی انسان در مطالعات متعدد طراحی محیط با رویکرد سلامتی و درمان مورد بررسی قرار گرفته است. با این حال شواهد حاکی از نبود تحقیقات در زمینه ارتباط نورگیری فضا با تفاوت های مزاجی انسان است. به نظر می رسد چگونگی دریافت نور طبیعی در محیط مصنوع یکی از عوامل تاثیرگذار بر مزاج ساکنین بناهاست. از این رو هدف از پژوهش بررسی رابطه نورگیری فضا با مزاج افراد است. در این مقاله که به دلیل محدودیت ها مطالعه ای پایلوت است سعی شده که با روش تحقیق همبستگی به کشف روابط میان مزاج افراد و چگونگی دریافت نور طبیعی فضا پرداخته شود. جهت بررسی فرضیه، پژوهش در واحدهای مسکونی واقع در شهر کرمان برروی144 زن خانه دار انجام شد. در این بررسی، داده ها از طریق پرسشنامه پزشکیِ تعیین مزاج و مشاهده نقشه های واحدهای مسکونی گردآوری گردید. تحلیل داده ها در نرم افزار spss22 با آزمون کای دو صورت گرفت. یافته ها حاکی از این است که 7/70 درصد زنان ساکن در واحد های تیپ A که سطح عنصر نورگذر کوچکتری دارند و از سمت شمال شرق و جنوب غرب نور روز را دریافت می کنند ، دارای مزاج سرد می باشند و 8/76 درصد از زنان ساکن در خانه های تیپ B و 3/77 درصد زنان ساکن در خانه های تیپ C دارای مزاج گرم و معتدل (در گرمی و سردی) می باشند. نتایج حاصل از آزمون کای دو از ارتباط معنی دار بین نورگیری فضا و مزاج افراد، حکایت داشت .شاید بتوان گفت نورگیری فضا با تاثیر گذاری بر مزاج کاربران سلامتی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد و معمار در طراحی ساختمان با توجه به میزان و چگونگی قرارگیری عناصر نورگذر، جهت استفاده حداکثر و مطلوب از نور طبیعی، می تواند به تعدیل مزاج و سلامتی کاربران کمک کند.
مطالعه بصری جایگاه حضرت علی(ع) در نگاره های فتح خیبر (نسخ مجمع التواریخ تیموری،خاوران نامه ترکمان، فالنامه،آثارالمظفر،روضه الصفا،حبیب السیر و قصص الانبیا دوره صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فتح خیبر، روایتی دینی-تاریخی، اسباب استمرار و حیات ارزش های ایدئولوژیک، باورها و احساسات دیرینه قومی- مذهبی یک ملت را فراهم آورده است. هدف، تحلیل و خوانش ترکیب بصری جایگاه علی (ع) در هفت نگاره فتح خیبر در نسخ مجمع التواریخ، خاوران نامه، آثارالمظفر، روضه الصفا، حبیب السیر و قصص الانبیا از دوره تیموری تا صفوی است. ازاین رو جایگاه بصری حضرت علی(ع) در نگاره های فتح خیبر در نسخ مجمع التواریخ، خاوران نامه، آثارالمظفر، روضه الصفا، حبیب السیر و قصص الانبیا چیست؟ رویکرد پژوهش، کیفی بوده و روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات با مطالعات کتابخانه ای بوده و جامعه آماری به صورت هدفمند، هفت نگاره با موضوع فتح خیبر، از میان نسخ مصور سه دوره تیموری، ترکمان و صفوی انتخاب شده است. نتایج و یافته ها نشان می دهد تمهیدات عینی و مستتر در نگاره ها و عناصر بصری مطرح، تاثیرات روایی و اسطوره ای، در بازنمایی تصویری روایت خیبر به کار گرفته شده است که علت اصلی آن را می توان، نفوذ درجات گوناگون علایق و تفکرات شیعی پنداشت. هر کدام به نحوی در ارتباطی ناگسستنی با زمانه خویش، بیانی ارادتمندانه توأم با نمایشی از تقابل پیروزمندانه جبهه حق علیه باطل در حالتی اعجازگونه از نصرت الهی را به تصویر کشیده و در تمام موارد مرکزیت حضرت علی (ع)، قهرمان یکتای صحنه نبرد، حفظ شده است.
بررسی مفهوم سبک در عکاسی با تأکید بر جنبش پیکتوریالیسم
منبع:
مطالعات هنر و رسانه سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷
99 - 126
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی رسیدن به تعریفی از سبک در عکاسی، به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریات اندیشمندان، نخست به اهمیت دست یابی به یک نظام سبک شناسی می پردازد و ضرورت شناخت سبکِ آثار هنری مختلف را بررسی می نماید. سپس به تقسیم بندی سبک با استفاده از نظریه واقعیت روان شناختی پرداخته می شود که بر این اساس، سبک ها بر دو دسته کلی سبک عمومی و سبک فردی تقسیم می گردند. در ادامه این واکاوی ها، به تبیین تعریفی دقیق از هر کدام از انواع سبک در دو ساحت عمومی و فردی پرداخته شده و بر اساس نظریه واقعیت روان شناختی و بررسی آن در جنبش پیکتوریالیسم، نتیجه این می شود که اگرچه سبک عمومی، راهی به درونیت هنرمندان ندارد، با این حال، تُهی از مفهوم نیست و در تفسیر آثار، نقش به سزایی را ایفا کرده و امکان درک درست تصاویر، در جایگاه تاریخ هنر را فراهم می سازد. در پی رسیدن به تعریفی دقیق از مفهوم سبک فردی، تعاریف ارایه شده از آن، بر اساس تأکید بر مؤلفه های مختلف نظیر فرم، محتوا، موضوع و ویژگی های اثر بررسی گردیده که در نهایت، نتیجه این شد که سبک فردی متأثر از واقعیت روان شناختی است و همچنین رابطه ای درونی و عمیق تر با خود هنرمند دارد. این پژوهش در انتها با بررسی سبک عمومی در عکاسی پیکتوریالیستی هر منطقه، عوامل تأثیرگذار بر پیدایش سبک عمومی را بررسی نمود و نتیجه گرفت که علی رغم شباهت ها و تفاوت ها در سبک عمومی آثار عکاسانه در مناطق مختلف، هر عکاس متأثر از واقعیت روان شناختی، به سبک فردی در آثارش رسیده است.
مطالعه باغات یزد با تکیه بر متون تاریخی از پیدایش تا دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
146-120
حوزههای تخصصی:
یزد به واسطه اینکه کمتر دچار فراز و نشیب های اجتماعی شده، معماری در یک بستر آرام به استمرار و تداوم خود ادامه داده است. دور بودن از دغدغه های امنیتی و ایجاد آرامش نسبی در طی قرون میانی و حفر قنوات متعدد، زمینه را برای ظهور باغ در شهر یزد فراهم نموده است. با توجه به کاربرد زیاد باغ در متون تاریخی یزد و عدم انجام پژوهشی درباره باغ های قرون میانی یزد، در این مقاله به این موضوع پرداخته شده است. هدف این مقاله پاسخ گویی به این سوال است که به استناد متون تاریخی باغ های یزد دارای چه ویژگی هایی هستند و مؤلفه های سازنده این باغ ها چه بوده است؟ روش تحقیق این مقاله بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات کتابخانه ای است. روش این پژوهش تحلیلی-تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب «تاریخ یزد» و «تاریخ جدید یزد» و «جامع مفیدی» است. این مقاله باغ های تاریخی را از جنبه های عملکردی، شکلی، اجزاء و عناصر معماری مورد کنکاش قرار داده است. محدوده تاریخی این پژوهش از زمان پیدایش یزد تا قرن دهم هجری بوده و شامل باغ های قرون اولیه هجری، دوره آل کاکوئیه، اتابکان، آل مظفر، تیموریان و صفوی است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که باغ های یزد دارای ویژگی های محلی هستند که در این ناحیه رواج داشته است. شیوه های معماری و تزیینات بومی در داخل ساختمان باغ ها به کار گرفته می شده است. همچنین تحولات باغ ها در طول تاریخ و به کارگیری فعالیت های متنوع در باغ های یزد نشان از چند عملکردی بودن برخی باغ ها دارد. در نهایت حاکمان محلی و اشراف به عنوان بانی های باغ ها نقش اصلی در حفر قنوات و در نهایت شکل گیری باغ های تاریخی داشته اند.
آرایه های تزیینی معماری خانه های «محتشم» و «صالحی» شیراز؛ یادگارهایی از دوران زند و قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۰
1 - 28
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قدرت رسانه ای معماری مسکونی شهر شیراز به دلیل دیرینگی تاریخی، طبع حکام و مردمان این دیار به زیبایی، بر همگان عیان است. دو خانه «محتشم» و «صالحی»، به سبب غنای تزیینات، نمایندگان معتبری برای شناخت معماری دوران زند و قاجار شیراز هستند. بنابراین، پرسش اصلی پژوهش حاضر بر مبنای چیستی آرایه های تزیینی این دو بنا قرار گرفته است.هدف: بازشناسی آرایه های تزیینی خانه محتشم و صالحی هدف پژوهش حاضر است.روش پژوهش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است و از منظر هدف، بنیادی محسوب می گردد و ماهیتی توصیفی-تحلیلی دارد. جمع آوری اطلاعات براساس مطالعات و اسناد کتابخانه ای و میدانی، نظیر عکاسی، صورت گرفته است.یافته ها: یافته ها مبین آن هستند که نقوش بر سه پایه مفاهیم باستانی، سنتی و غرب گرایانه استوارند. اسلوب موج اروپایی مآبی در آرایه های دوره قاجار نمود بیشتری نسبت به آرایه های دوره زند دارد، به گونه ای که مفاهیم سنتی در استحاله ای جدید با تکیه بر جنبه های طبیعت گرایانه و تجمل گرایانه به تصویر کشیده شده اند. در دوره زند، به مضامین اسطوره ای و سنتی رایج توجه بیشتری نشان داده شده، در حالی که مضامین تصویرگری های هنرمندان قاجاری، به ویژه در تزیینات کاشی هفت رنگ، بستر مناسبی جهت اشاعه و ترویج هم زمان فرهنگ های نوپا و کهن است. هنرمند قاجاری با جاودانگی جایگاه شاهان همسو با تثبیت سنت های کهن ایرانی گام برداشته است. همچنین با به تصویر کشیدن اشیای نوظهوری نظیر اتومبیل، تلفن و دوربین عکاسی معرف و مبلغ سبک زندگی نوین ایرانی است. تصویرگری های مذهبی، این بناها بازتاب دهنده فرهنگ دینی و در پرده های تغزلی، داستان سرای مضامین ادبی است. گچ بری های رنگی نگاره های پرشاخ و برگ، تصویر مرغان، حلقه های گل و حضور رنگ های سرخوشانه و پرتحرکی چون قرمز، زرد و صورتی در این ادوار متأثر از هنر غرب است.
ابن طفیل: الگوی هنر فاضله فارابی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
29 - 46
حوزههای تخصصی:
ابن طفیل دیدگاه های فلسفی خویش را به شیوه هنری در قالب یک رمان ارایه داده است. اینکه چرا یک فیلسوف، آن هم فیلسوفی که آثار اندکی نوشته زبان هنر را برای بیان آرای حکمی و فلسفی برمیگزیند نیاز به تبیین دارد. چنین تبیینی در رهیافت هنر فاضله فارابی امکان پذیر است. بخش اول این مقاله به تحلیل رهیافت هنر فاضله و بخش دوم به گزارش تحلیلی رساله ابن طفیل در پرتو رهیافت هنر فاضله اختصاص دارد. فارابی برآن است هنر فاضله باید معقولات را در لباس خیال تعلیم و ترویج کند. زیرا مردم بدینوسیله معارف عقلی را بهتر ادراک و در مقام پیروی نیز سعادت عقلی را بیشتر دنبال میکنند. نمونه تمام عیار هنر فاضله فارابی، شاهکار ابن طفیل است. ابن طفیل در رساله حی بن یقظان کودکی را تصویر میکند که در جزیره ای خالی از انسان در میان حیوانات وحشی به رشد جسمی، فکری و عرفانی میرسد.
زمان دیرشی و گونه شناسی آن در روایت
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
47 - 62
حوزههای تخصصی:
زمان روایی با زمان واقعی و خطی تفاوتهای بنیادینی دارد و آزادیهای زیادی برای انسان قائل است. روایت پرداز با دستکاریهای ممکن زمان را در مهار خود دارد در صورتیکه در جهان واقعی انسان محکوم به یک زمان خطی است. شیوه های دستکاری در زمان روایت به سه دسته و گونه بزرگ تقسیم بندی می شوند: نظم، دیرشی و بسامد زمانی. دیرش زمانی که موضوع اصلی این نوشتار است با تمایز و نسبت میان دیرش داستان و دیرش روایت تعریف می گردد. نسبت مدت زمان روایت و داستان در یک اثر می تواند به سه شکل کلی بروز نماید: کاهشی، افزایشی و تفارنی. این سه به چهار گونه اصلی ارجاع می دهند که عبارتند از : حذف، تلخیص، صحنه و درنگ. روایت پرداز به واسطه این چهار گونه دیرشی به دستکاری زمان روایت می پردازد تا بتوان معنا را زیباتر و موثرتر انتقال دهد. مقاله حاضر نقش این چهار گونه را در سرعت، شتاب، ضرب آهنگ روایت و تاثیرگذاری آن در معناپردازی بررسی می کند.
واکاوی خانه های سنتی شهر همدان با روش نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
51 - 66
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت جایگاه معانی، طراح معماری باید بداند آنچه که خلق می کند از طریق چه سازوکاری نزد مردم معنی و تفسیر می شود. خانه نیز در ساختارهای معماری به دنیای مفاهیم و معانی تعلق دارد. در این پژوهش از میان رویکردهای مختلفی که به بررسی معنای خانه پرداخته اند، رویکرد علوم اجتماعی که بیشتر به جنبه های فرهنگی و اجتماعی خانه توجه دارد انتخاب شده است. در این رویکرد یکی از روش هایی که از آن در جهت بررسی خانه می توان بهره گرفت روش نشانه شناسی است. نشانه شناسی در حوزه معماری می تواند به شناخت فرایند معنی از سوی مردم، جنبه ای آگاهانه ببخشد، از این رو پژوهش حاضر به دنبال تبیین و خوانش عناصر معماری خانه بر اساس نظریات نشانه شناسی است. نشانه شناسی یکی از روش های واکاوی متن، در جست وجوی معانی پنهان و ضمنی است. همچنین این پژوهش به لحاظ نتایج نیز از نوع توصیفی تحلیلی است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های اثرگذار در ایجاد معنا در خانه سنتی شهری و تدوین مدل مفهومی برای خوانش مناسب متنِ خانه با روش نشانه شناسی لایه ای است. نتایج پژوهش نشان می دهد که خانه متنی است که از مجموعه لایه های متعدد معنایی و نظام های درگیر در بنا که پشتیبانی کننده یکدیگر و اثرگذار بر هم هستند و یک کلیت نظام مند به نام خانه را به وجود می آورند.
واکاوی نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوان بیگی بخارا از منظر نشانه شناسی لایه ای
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴
109 - 119
حوزههای تخصصی:
آثار هنری موجود در دنیای اسلام با توجه به احوال و گرایشهای اندیشه هنرمندانش و نیز حامیان آنها دارای معنایی گوناگونی است، برخی اوقات این آثار بیانگر رمزی هستند که میتواند متأثر از تفکرات عرفای مسلط در زمان خلق اثر باشد. این چنین آثاری در هر لایه از معانی خود، رمزی با بار ارزشی ویژهای را جای دادهاند. هدف این پژوهش، نشانهشناسی نقش سیمرغ در سَردر مدرسه دیوانبیگی بخارا است که با بهرهگیری از رویکرد نشانهشناسی لایهای و نیز با توجه به تفکرات عرفای اسلامی و مفاهیم اسطورهای این نقش به این دو پرسش پاسخ داده است، 1. بر اساس علم نشانهشناسی لایهای نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوانبیگی چه معنا و مفهومی دارد؟ و 2. عوامل مؤثر در شکلگیری نقش سیمرغ در سردر این مدرسه کدام است؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی دو نقش سیمرغ در سردر مدرسه دیوانبیگی بخارا پرداخته و گردآوری اطلاعات آن با استفاده از منابع کتابخانهای بوده است. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که سیمرغِ سردر مدرسه نادر دیوانبیگی و نقوش مجاورش، نشانههایی را در بر گرفتهاند که متأثر از تمایلات فکری حامیان مدرسه و نیز اندیشه مسلط در جامعه و نخبگان آن جامعه است. این پژوهش با بررسی نشانه سیمرغ به کمک ادبیات عرفانی حاکم در جامعه و نیز اندیشه مسلط در اجتماع مشخص شد که سیمرغ در معانی صریح خود به عنوان یک پرنده اسطورهای و در مفاهیم ضمنی خود در معنای انسان، عالیترین نمونه جامعه خود است.
تدوین نظام کردارشناسی لهراسب در شاهنامه و سایر متون منظوم پهلوانی با تأکید بر شاهنامه سال 844 تیموری محفوظ در کتابخانه ملی پاریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
402 - 415
حوزههای تخصصی:
لهراسب، یکی از شخصیت های اسطوره ای است که در اوستا، شاهنامه و متون منظوم پهلوانی از سیمایی کاملاً متمایز برخوردار است. در فرازوفرودهای دوران او، رخدادهایی است که به ظاهر ناشی از انحطاط در خاندان وی بوده است، در اوستا از لهراسب و پسر او، گشتاسب، سخن رفته است؛ اما از میان این دو شخصیت، تنها گشتاسب صاحب تاج کیانی می شود و به پادشاهی می رسد و لهراسب جز این که پدر گشتاسب باشد، نقشی در سلسله پادشاهی ندارد. پژوهش حاضر به دنبال بررسی عللت تفاوت در قرائت های موجود در متون پهلوی و اوستا درباره لهراسب است. این پژوهش به روش توصیفی – تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که چرا لهراسب در اوستا و سایر متون حماسی فارسی، شخصیتی دوگانه دارد. یافته های پژوهش حاکی از این است که هنگام تدوین یشت های اصلی اوستا، داستان مربوط به لهراسب شکل منسجمی نداشته و همین امر باعث شده که لهراسب اوستایی، شخصیتی کاملاً متفاوت از لهراسب شاه در متون حماسی پیدا کند. همچنین ارتباط تنگاتنگ میان لهراسب و گشتاسب در این داستان و درهم تنیدگی شخصیت این دو نفر، شاید نتیجه اختلاط شخصیت های اساطیری و ادغام خویشکاری آنان باشد که به سنت پویای نواحی شرقی ایران به گونه ای متفاوت از اوستا، به شاهنامه و سایر منظوم پهلوانی فارسی منتقل شده است.اهداف پژوهش:شناخت لهراسب در اوستا و متون حماسی.بررسی علل تفاوتهای در شخصیت لهراسب در اوستا، شاهنامه و متون پهلوانی.سؤلات پژوهش:علت تفاوت شخصیتی لهراسب شاه در متون حماسی و اوستا چیست؟شخصت لهراسب چه بازتابی در شاهنامه تیموری محفوظ در کتابخانه ملی پاریس دارد؟
کارکرد نمادین رنگ در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
449 - 467
حوزههای تخصصی:
رنگ ها در تمدن های گوناگون دارای ارزش ها و کارکردهای گوناگونی اعم از روانی، فلسفی، آئینی، مذهبی و غیره هستند. رنگ ها می توانند حامل پیام های گوناگون آشکار یا ضمنی بوده و بر احساس، ارتباطات، تفکر، اندیشه، و رفتارهای شخصی یا گروهی تأثیرگذار باشند. ایران زمین با قدمتی کهن در بافتار سنتی و یا مدرن خود از وجوه و ویژگی های رنگ در همه زمینه های زیستی و داشته های فرهنگی، هنری و مذهبی اش بهره برده است. رنگ ها همواره هویتی آشکار یا پنهان داشته اند که به تناسب اعتقاد ایرانیان مورداستفاده قرار گرفته اند. در قرآن و احادیث و روایات حتی به لحاظ فیزیولوژیک بارها به خواص اثربخش رنگ ها اشاره شده است. سواد رسانه ای و آگاهی مخاطبان به خصوص در سال های اخیر فیلم سازان و تولیدکنندگان هنر صنعت رسانه انیمیشن را به سوی سینمای بصری رهنمون ساخته و رنگ به عنوان عنصری مهم نقش قابل توجه ای دارد. هنر انیمیشن ایران زمین نیز با قدمتی طولانی، متأثر از چنین رویکردی سال ها در تلاش است که از خصایل رنگ ها در تبلور و پرتوافشانی دین و فرهنگ ملی سود جوید. پژوهش حاضر با هدفی کاربردی در صدد آن است تا منزلت و جایگاه این باور ملی درخصوص نقش نمادین رنگ را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. مسئله اصلی پژوهش حاضر واکاوی چگونگی استفاده از رنگ ها در فضاسازی انیمیشن های مذهبی ایرانی با تکیه بر فرهنگ کهن ایرانی اسلامی می باشد. روش تحقیق کیفی با رویکردی تحلیلی، توصیفی بر اساس گردآوری اطلاعات از منابع کتابخانه ایی و آرشیوهای صوتی تصویری می باشد. از این رو، فیلم «شاهزاده روم» به صورت انتخاب هدفمند مورد مداقه قرار خواهد گرفت.اهداف پژوهش:واکاوی تأثیر رنگ ها و معانی آن ها در هنر، فرهنگ، متون اسلامی و مخاطب.2. بررسی لزوم استفاده از رنگ ها برای القای یک فضای مذهبی در انیمیشن های ایرانی.سؤالات پژوهش:رنگ ها در مذهب شیعه و فرهنگ ایرانی دارای چه ویژگی هایی هستند؟2. چگونه می توان از رنگ ها در فیلم های انیمیشن استفاده کرد به گونه ای که حامل باورهای فرهنگی و اعتقادات ملی و مذهبی باشند؟
هم افزایی تکنیک نقشه های شناختی و چیدمان فضا در شناسایی و تحلیل اجتماع پذیری فضاهای کالبدی تحت تأثیر قلمروهای فضایی (نمونه موردی: شهرک اکباتان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : امروزه حضور ساکنین محلات در فضاهای کالبدی به دلیل بی توجهی به قلمروهای فضایی کم شده و این مسئله به کاهش روابط اجتماعی به ویژه در حوزه همسایگی انجامیده است. تاکنون مطالعات گسترده ای در ارتباط دوسویه کالبد فضایی و روابط اجتماعی، همچنین ارزیابی میزان اجتماع پذیری افراد در فضای کالبدی تحت تأثیر قابلیت های کالبدی قلمروهای عمومی به روش های کیفی انجام شده است. نکته قابل توجه این مطالعات، تحقیقات محدود و انگشت شمار مرتبط با همبستگی قلمروی نیمه خصوصی و روابط اجتماعی است، ضمن اینکه اخیراً تحقیقاتی با توجه به پیشرفت روش های کمی صورت گرفته که بدون توجه به روش های کیفی و با اتکای صرف به نتایج حاصل از مدل سازی، راهبردهایی جهت بهبود شرایط کالبدی ارائه می کنند. هدف پژوهش : این پژوهش با هدف مقایسه نتایج حاصل از روش های کمی و کیفی در برآورد همبستگی ویژگی های قلمروهای فضایی به ویژه قلمرو نیمه خصوصی با اجتماع پذیری ساکنین در فضاهای کالبدی محله صورت پذیرفته تا زمینه پیش بینی دقیق تری از رفتاهای احتمالی ساکنین در بستر کالبدی را فراهم آورد. روش پژوهش : این پژوهش به صورت نمونه موردی در دو بخش تعریف شده است، در بخش اول متغیر کیفی روابط اجتماعی از طریق نقشه های شناختی سنجیده می شود و در بخش دوم همین متغیر در یک رویکرد کمی با مدل سازی رایانه ای چیدمان فضا ارزیابی می شود. ضمن اینکه اکباتان به عنوان بستر مطالعاتی پژوهش، براساس قدمت، تنوع قلمروهای فضایی و سطوح قابل توجه قلمروی عمومی، در میان نمونه های موجود انتخاب شده است. نتیجه گیری : یافته های حاصل از روش کیفی، علاوه بر متغیرهای هم پیوندی و اتصال قلمروی عمومیِ که موردِ تأیید روش کمی نیز هست، متغیرهایی نظیر هندسه و پوشش گیاهی را مؤثر نشان می دهد که توسط روش کمی قابل شناسایی نیست؛ ضمناً چیدمان قلمروی نیمه خصوصی در بلوک ها به عنوان متغیر دیگری در تمایل افراد به حضور در فضا مؤثر تشخیص داده می شود، لذا در تحلیل اجتماع پذیری فضای کالبدی روش های کمی و کیفی مکمل یکدیگرند.
مطالعه تطبیقی ریخت شناسانه قندیل های شیشه ای ایران و مصر در قرن های 7 -3 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
143 - 155
حوزههای تخصصی:
شیشه گری از جمله هنرهای ارزنده سرزمین های ایران و مصر است که پیشینه آن به هزاران سال پیش می رسد. این هنر در طول دوران اسلامی با برخورداری از پیشینه تاریخی و هنری غنی وارد مرحله نوینی شد، به طوری که قرن های 7-3 ه.ق از مهم ترین عصرهای شیشه گری دوران اسلامی ایران و مصر محسوب می شود. با وجود پیشینه پربار هنر شیشه گری ایران و مصر مطالعات در این حوزه کم تر مورد توجه واقع شده است. از این رو پژوهش حاضر در نظر دارد به مطالعه و بررسی تطبیقی نمونه قندیل های شیشه ای دوره اسلامی ایران و مصر بپردازد. شناخت بخشی از آثار شیشه ای این سرزمین ها و دستیابی به تشابه و تباین های آن با تمرکز بر بررسی عناصر تشکیل دهنده، فرم و ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات تحت عنوان ریخت شناسی هدف این پژوهش می باشد. بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش هاست؛ 1- قندیل های شیشه ای ایران و مصر به لحاظ ریخت شناسانه دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 2- وجوه تفاوت و تشابه در ریخت قندیل های شیشه ای سرزمین های ایران و مصر در قرن های 7-3 ه.ق کدام است؟ روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج حاکی از آن است قندیل های شیشه ای ایران و مصر از عناصر ثابت بدنه، گردن، پایه و حلقه آویز و عناصر متغیر تزیینات و نقوش تشکیل یافته اند. فرم بدنه قندیل های شیشه ای مورد مطالعه گلدانی و شلجمی-کروی بوده و فرم گردن، استوانه ای و شیپوری است. پایه نیز در دو حالت مسطح و مرتفع توسط هنرمند شیشه گر در نظر گرفته شده است. حلقه های آویز شیشه ای در انواع مختلف بر روی بدنه و یا دهانه قندیل های شیشه ای مذکور افزوده شده است. با وجود شباهت هایی در ریخت قندیل های شیشه ای ایران و مصر، تفاوت هایی در اجزای تشکیل دهنده آن ها اعم از عناصر ثابت و متغیر سبب تمایز قندیل های شیشه ای دو سرزمین ایران و مصر گشته است.
استحکام بخشی، حفاظت و مرمت نقش برجسته درگاه شمال غربی کاخ صد ستون، تخت جمشید
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
20 - 37
حوزههای تخصصی:
گزارش پژوهشی حاضر در خصوص عملکرد نجات بخشی، حفاظت و مرمت نقش برجسته بلوک شماره 4 جرز شرقی، درگاه شمال غربی کاخ صد ستون تخت جمشید است. این درگاه مشتمل بر دو جرز شرقی و غربی است، که در طول سال های 1359 و 1360 تنها بر روی جرز غربی این اثر برنامه مرمت، آناستیلوز، بازسازی و استحکام بخشی توسط دفتر فنی (حفاظت و مرمت) به سرپرستی استاد حسن راه ساز و اجرای استادکاران قدیمی صورت گرفته است. این در صورتی است که تا سال 1397 هیچ گونه اقدامی بر روی جرز شرقی انجام نشده است تا اینکه با توجه به پایش های صورت گرفته و بررسی تحلیل آسیب های روی داده بر روی تزئینات نقش برجسته این جرز، کارشناسان حفاظت و مرمت پایگاه تصمیم بر راه اندازی کارگاه حفاظتی- مرمتی و انجام عملیات نجات بخشی این نقوش با هدف بنیان گذاری و توسعه روش های نوین مرمتی بر اساس مواد، مصالح جدید و نوین مرمتی آموزش دیده توسط متخصصان داخلی و ایتالیایی اقدام شود. در این گزارش با اشاره به یک بلوک از آن پرداخته خواهد شد. امید است که نگارندگان در مقاله حاضر بخشی از تلاش های صورت گرفته با هدف گسترش اقدامات نوین در پایگاه میراث جهانی تخت جمشید را توصیف، تحلیل و معرفی نماید.
Role of Environmental Dimensions on well-being: Qualitative Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
41 - 52
حوزههای تخصصی:
Environmental dimensions can be used as indicators of urban quality of life due to their potential contribution to subjective well-being. The environment is constituted by the interacting systems of physical, biological, and social elements interrelated in various ways, individually and collectively. This study aims to uncover qualitatively whether these two environmental elements, namely social and physical factors, are indeed predictors of subjective well-being and reliable indicators of quality of life in cities. The study presents and tests a model that examines a matrix of cross-effects between social and physical indicators with subjective well-being. Data are obtained through an expert survey in the city of Tehran. In this approach, a group of urban planners undertakes the effect of social and physical components on subjective well-being. First, the existing literature is studied, and the related components are identified. Then, some interviews are made, and the cross-section analysis effects are extracted in a cross-effect matrix. As the finding revealed, among physical factors, percapita and spatial justice can have the highest impact on subjective well-being in Tehran. This was followed by access to urban transportation networks depending on their type, quality, and amount. Also, commute, neighborhood, housing, and job satisfaction were predictors of subjective well-being. Among social factors, spending leisure time, continuous social interactions, and health status impact subjective well-being.
Explaining the Concepts of Organizing Desirable Housing in the Corporate Town (Case S tudy: New site and AB & Bargh Residential Complexes)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۴ - Serial Number ۴۶, Autumn ۲۰۲۲
67 - 84
حوزههای تخصصی:
Need to solve the housing problem, the formation of experimental projects and the design and construction of new organized concepts have been done. One of the areas that, due to the development of industries, contains various examples of corporate housing is the city of Ahvaz. The present study intends to explain these concepts by recognizing the components of optimal housing containing internal and external characteristics in these complexes. The research method in terms of applied-developmental goal and mixed technique includes; Descriptive methods and content analysis in the theoretical and correlational sections are comparative, and field in the case studies section. The type of simultaneous variable design combines quantitative and qualitative approaches with a theoretical framework. Finally, based on the conceptual model, In the first step to finding descriptive statistics, questionnaires with answers from the Likert spectrum according to the sample size are provided to the residents of 105 units on the news site and 66 units in the water and electricity dormitory for analysis by SPSS software In the next step, interviews based on research questions from a community of 10 experts who were selected by snowball method are compiled and inferential statistics are extracted by analyzing them. After introducing the results of two areas, quantitative and qualitative, and to achieve the desired housing components, a link between human factors, physical-social factors, and decision-making factors should be established. Strategies should be presented in the short, medium, and long term.
کاربست مفاهیم موسیقی در معماری داخلی برای آموزش به کودکان 3 تا 7 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
73 - 93
حوزههای تخصصی:
تأثیر موسیقی به عنوان هنر غنادهنده حس شنوایی کودک همواره توجه حوزه آموزش موسیقی را به خود معطوف کرده و تلاش شده است تا روش هایی به منظور تسهیل آن ارائه شود. از سوی دیگر طراحی فضای آموزش کودک نزد طراحان موضوعی پرسش برانگیز است. لذا در نوشتار حاضر تعامل میان این دو مقوله یعنی ملاحظات فراگیری موسیقی و نیز کیفیت طراحی فضای آموزشی کودک، با این پرسش که «چگونه می توان به کمک طراحی داخلی برای کودکان فضایی تأثیرگذار در یادگیری مفاهیم موسیقی ایجاد کرد؟» مبنای اصلی پژوهش قرار گرفته و به این منظور از راهبرد کیفی مبتنی بر استدلال منطقی استفاده شده است. در ابتدا بنیان های نظری رشد شناختی کودک و نظریه های تأثیرگذار در این حوزه مورد بررسی قرار گرفته و با تبیین تأثیر موسیقی بر کودک، انواع روش های آموزش موسیقی و دسته بندی آن ها مطرح شده است. در گام بعدی، شناخت شالوده های نظری طراحی فضای آموزشی برای کودک با بررسی مؤلفه های مؤثر بر درک فضایی کودک صورت گرفته است. در نهایت با توجه به روش های آموزش مستقیم و غیرمستقیم موسیقی به کودک و تعیین ملاحظات محیطی لازم، چگونگی طراحی مکانی مناسب برای آموزش مفاهیم موسیقی او شناخته شده است. از منظر روش شناسی، نظریه های رشد کودکان در نحوه آموزش موسیقی مسئله های طراحی را روشن کرده و در انتها راهکار های پیشنهادی طراحی برای نمایش برخی مفاهیم موسیقی در قالب عناصر معماری داخلی به منظور خلق محیط موسیقیایی کودک ارائه شده است.
طرح مبانی نظری و پیشنهاد چارچوب مفهومی برای مقررات ملی شهرسازی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۲
107 - 137
حوزههای تخصصی:
مقررات شهرسازی ابزار اصلی حاکمیت در هدایت شهر در مسیر مطلوب توسعه هستند در ایران بخش اصلی این مقررات ضوابط پراکنده مربوط به طرح های جامع و تفصیلی یا همان «مقررات خاص شهرسازی» هستند. فقدان چارچوب های کنترل، ارزیابی و هدایت مقررات خاص در مسیرهای منطقی باعث خطای سهوی یا سوءاستفاده از این مقررات و دور نمودن شهر از اهداف توسعه می گردد. هدف این مطالعه تبیین ایده «مقررات ملی شهرسازی» به عنوان چارچوبی بالادست و چندلایه است که می تواند این نقیصه را رفع نماید. محتوای این «مقررات عام شهرسازی» کلی، هدایتگر و مبتنی بر مهندسی ارزش می باشد. در این پژوهش با روش تحلیل و بازترکیب مؤلفه ها و در بستر استدلال منطقی ضمن شناخت ریشه های مفهومی «مقررات ملی شهرسازی» زمینه ها و الزامات تعریف چارچوب مفهومی این مقررات معرفی می گردد. نتایج نشان می دهد چهار لایه نظام ارزشی- ملاحظات ارزشی، ملاحظات ملی- اجتماعی، ملاحظات حقوقی- قانونی و ملاحظات شهرسازی- فنی، ارکان شاکله این مقررات بوده و هر لایه محورهایی چندگانه در مسیر تدوین این مقررات دارد.
مطالعه تطبیقی اشعار گنبد سفید نظامی با چهار نگاره منتخب با تکیه بر دیدگاه ژرار ژنت
منبع:
جستارنامه فرهنگ و هنر اسلامی دوره اول ۱۴۰۱ شماره ۳
107-119
حوزههای تخصصی:
ظهور ادبیات در عرصه نگارگری نشان از پیوند عمیق و دیرینه این دو حوزه با یکدیگر است. هفت پیکر نظامی منبع الهام نگارگران در خلق آثار نگارگری شناخته شده است. از سوی دیگر نگارگران در برخورد با متن کلامی نظامی در کنار صور خیال هنری و بصری خود از صور خیال شاعر بهره برده و آن را به تصویر می کشند. چیستی و چگونگی این فرآیند در تطبیق نگاره با اشعار هفت پیکر نظامی تبیین می شود. در این پژوهش به مطالعه تطبیقی داستان گنبد سفید هفت پیکر نظامی با چهار نگاره گنبد سفید از چهار دوره مختلف با تکیه بر دیدگاه ترامتنیت ژرار ژنت پرداخته شده است. از آنجا که دریافت های شاعر و نگارگر در مواجه با متن به شکل کلی آن با هم متفاوت است اما ثاتیر و پیوستگی متون بر یکدیگر قابل انکار نیست، در این جستار بر آنیم تا قرائت هر یک را با روش ترامتنیت به شکل تطبیقی بررسی کنیم و راهگشا بودن ترامتنیت ژنت را در خوانش نگاره ها مورد سوال قرار دهیم. با فرض مراجعه به متن شعر نظامی، نگارگر سه شیوه: بینامتنیت: حضور نشانه های کلامی در تصویر. فرامتنیت: تأویل اشعار توسط نگارگر و روش وی در خلق نگاره. بیش متنیت: تقلید از نظام کلامی در خلق نظام تصویری در دو قالب تغییر و تقلید را در خلق آثارش به کار برده است.
تحلیل و بررسی آثار خوشنویسانه ارول آکیاواش در بستر فرهنگی ترکیه مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
5 - 18
حوزههای تخصصی:
قرن 19 میلادی، شاهد فشار شدید آکادمی ها و سلطه آن ها بر نقاشی بوده است؛ از یک سو با آغاز نقاشی مدرن در جوامع غربی، امپرسیونیست ها تولید آثار هنری علیه آکادمی ها را آغاز کردند و از سوی دیگر به دنبال پیشرفت تکنولوژی - اختراع دوربین عکاسی و تأثیر سینما- ظهور جنبش ها و سبک های هنری یکی پس از دیگری، هنرمندان را به بررسی هنرهای سنتی و محلی سوق داد. علاوه بر این نفی آکادمیسم و توجه هنرمندان پیشرو غربی به میراث هنری اسلامی و شرقی به ویژه در زمینه خوشنویسی، هنرمندان مدرن ترکی را نیز بدین سمت هدایت می کرد. ارول آکیاواش در زمره این هنرمندان است که درکنار تجربه آموزه های غربی، از خطوط اسلامی در آثار خود بهره فراوان برده است با توجه به شرایط فرهنگی ترکیه چگونگی به کارگیری خوشنویسی در نقاشی ترکی از ویژگی های مهم آثار اوست که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. هدف این تحقیق تبیین و بررسی آثار خوشنویسانه ارول آکیاواش در بستر فرهنگی ترکیه مدرن است و با استفاده از روش تاریخی-توصیفی و تحلیلی با رجوع به آثار، زندگی هنرمند و نظریات هنرمندان و منتقدان هنری ترک به دنبال درک ارتباط آثار خوشنویسانه ارول آکیاواش با بستر فرهنگی ترکیه مدرن است. نمونه های مورد مطالعه آثار خوشنویسانه منتشرشده در کتاب ها و کاتالوگ هاست که به شیوه هدفمند انتخاب شده اند. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی است. پس از واکاوی آثار مشخص شد با توجه به شرایط فرهنگی ترکیه مدرن و توجه به مؤلفه های فرهنگی و مذهبی، آکیاواش با بهره گیری از خوشنویسی به تدریج در دوره های آثارش، بیان اعتقادی و عرفانی را در قالب آثار خوشنویسانه به شکل کاملاً آشکار، نمایان ساخته است.