مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
صور فلکی
حوزه های تخصصی:
«ماه» و «خورشید» از دیر باز در شعر و ادب فارسی، جایگاهی مهم و والا داشته و دمخوری خاقانی «شاعر صبح» با صورت های فلکی و بیش از همه با ماه و خورشید زبانزد سخن شناسان است. نگارنده مقاله، پس از پرداختن به پیشینه اساطیری و باز گفتن برخی باورهای آیینی و فرهنگی ایرانیان و نیز اشاره به پاره ای اعتقادات اقوام دیگر در مورد «ماه» و «خورشید»، رد و نشان آن ها را در اندیشه خاقانی جستجو کرده است.پیداست که بیان دیدگاه های شاعرانه و تصویرهای ذهنی شاعر نسبت به این دو صورت فلکی، با استناد به سروده های خود او، مستدل گردیده است.
تحلیل و بررسی مفاهیم نجومی به عنوان شکل و صورتزئینی آثار فلزی دوره سلجوقی؛ مطالعه موردی:آبریز برنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۱ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
ماه و انسان کامل در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ذهن و زبان ابن عربی، عدد رمزی 28 متأثر از 28 منزل ماه(قمر) بازتاب گسترده ای داشته، به گونه ای که بسیاری از اجزای تفکر وی در تبیین مراتب وجود و درجات آن را تحت شعاع قرار داده است. ابن عربی در پاره ای از آثار خود به رموز این عدد و جلوه های ظهور آن در مراتب انسانی، فلکی و الوهی پرداخته است. مهم ترین بازتاب آن در فصوص الحکم است که در 28 فص مطابق با مراتب الوجود ترتیب یافته است. از آنجا که مراتب وجود بر محور انسان الهی خاص هر مرتبه که مظهر یکی از اسماء الهی است می گردد، توجه به رابطه آن انسان کامل با مرتبه ای که در آن واقع شده، حائز اهمیت است. در این میان، معلومات کیهان شناسی خاص ابن عربی و مناسبات محاسبه شده مربوط به جهان حروف و اعداد، وضعیت ویژه ای پدید آورده است. این نوشته یکی از جهات محاسباتی عددی و حروفی ابن عربی را ذیل بحث مقابله ماه و انسان کامل پیگیری کرده است.
بازتاب انواع صورت های فلکی در هنر سفال گری دوران اسلامی تا دوره صفوی و تطبیق آن ها با نمونه های موجود در کتاب صورالکواکب عبدالرحمن صوفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۱
112 - 125
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیشِ رو، به بررسی بازتاب انواع صورتهای فلکی از جمله نقوش دایره البروج بر روی سفالینه های دوران اسلامی ایران از سده های اولیه اسلامی تا اوایل دوره صفوی می پردازد. هدف تحقیق شناسایی و طبقه بندی کلی انواع مختلف نقوش مرتبط با مفاهیم نجومی در این سفالینه ها و مقایسه آنها با نمونه های موجود در یکی از مهمترین کتب تخصصی علم نجوم می باشد. مهمترین پرسشهای تحقیق عبارتند از: 1- انواع صورتهای فلکی که بر روی سفالینه های دوران اسلامی ایران نقش بسته اند؛ کدامند و دارای چه ویژگیهایی می باشند؟ 2- صورتهای فلکی مزبور تا چه میزان با نمونه های موجود در کتاب صورالکواکب عبدالرحمن صوفی انطباق دارند؟ روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و رویکرد آن تطبیقی است. گردآوری اطلاعات بر اسناد و مدارک کتابخانه ای و مشاهدات، متکی است و روش تحلیل داده ها کیفی می باشد. جامعه آماری تحقیق متشکل از یازده نمونه شاخص سفالینه دوران اسلامی حاوی نقوش صور فلکی است. بنابر یافته های تحقیق، صورتهای فلکی روی سفالینه های اسلامی از تنوع گسترده ای برخوردارند و با توجه به تمرکز بیشتر سفالگران بر ملاکهای تزیینی، کاملا منطبق با نمونه های نسخ خطی علم نجوم ترسیم نشده اند بلکه بعضا به اقتضای سلیقه هنرمند، تغییراتی در آنها صورت گرفته است.
مطالعه تطبیقی صورت های فلکیِ بروج دوازده گانه در نسخ مصور «الموالید» و «صورالکواکب الثابته»
منبع:
پیکره دوره هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
64 - 88
حوزه های تخصصی:
علاقه به کیهان و کشف راز آسمان، قدمتی به درازای حضور بشر بر روی کره خاکی دارد. ظهور دین مبین اسلام و گرایش خلفای اسلامی به علم نجوم و نجوم احکامی سببِ رشد و توسعه این شاخه از علوم طبیعی به ویژه در فاصله قرن 3 تا 9 هجری شد. در پژوهش حاضر مفاهیم و باورهای نجومی در دوران اسلامی، شناسایی و استخراج گشته و جهت تطبیق با نقوش نجومی دو نسخه مصور «صور الکواکب الثابته» ( 820ه.ق) اثر عبدالحمن صوفی که نسخه اولیه آن متعلق به قرن 4 ه.ق بوده و «الموالید» (700ه.ق) اثر ابومعشر بلخی مورد بررسی قرارگرفته است. پژوهش حاضر کیفی و به لحاظ هدف، نظری است. داد ه های این پژوهش بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و پایگاه های اطلاعاتی علمی بوده و روش ارائه آن توصیفی و تحلیلی با رویکردی تطبیقی است. مهم ترین پرسش این پژوهش عبارت است از: مؤلفه های احکام نجومی و صورت های فلکی در دو نسخه مصور «الموالید» (700ه.ق) و «صورالکواکب» (قرن9 ه.ق) چگونه تجسم یافته اند و آیا تصاویر نسخه «الموالید» متأثر از تصاویرِ مرجعِ عبدالرحمن صوفی (قرن4ه.ق) در صورالکواکب بوده است؟ بنابر یافته های پژوهش، صورفلکی به دو دسته بروج دوازده گانه و سیارات هفت گانه تقسیم می شوند که این صورت ها در دو کتاب نام برده از تنوع بصری به لحاظ نحوه پرداخت و تکنیک اجرایی برخوردار بوده اند. در اغلب موارد نقش بروج در الموالید، متأثر از ساختار علمی و اصلی تجسم یافته در صورالکواکب بوده و بعضاً به اقتضای سلیقه هنرمند و با توجه به شرایط فرهنگیِ دوران تصویرگر، تغییراتی در آن ها صورت گرفته است.
بررسی نقوش کاشی های زرین فام با موضوع صور فلکی در امامزاده جعفر دامغان (با تأکید بر نسخه صورالکواکب قرن هفتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
39 - 51
حوزه های تخصصی:
فراگیری نجوم و باورهای کیهانی در سده های چهارم تا هفتم هجری بر جوانب مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و هنری جامعه ایران تأثیر عمیقی گذاشت به گونه ای که حجم گسترده ای از آثار هنری تولیدشده در این بازه زمانی نقوش تزئینی نجومی را شامل می شود. آثار هنری بستری مناسب برای بازتابش فعالیت های علمی و اجتماعی و نیز باورهای عامیانه مردم است لیکن هنرمندان، که خود جزئی از جامعه هستند، از اهمیت و جایگاه نجوم و باورهای کیهانی آگاهی داشته و نمادهای نجومی را در قالب نقوش تزئینی در آثار هنری ازجمله کاشی منعکس نموده اند. ازآنجا که استفاده از نقوش حیوانی در مکان های زیارتی و مقدس در هنر ایرانی-اسلامی سابقه ای نداشته، هدف پژوهش، واکاوی ارتباط نقوش انسانی، حیوانی و گیاهی کاشی های کوکبی و چلیپای امامزاده جعفر دامغان با این مکان مقدس است. در راستای این هدف، نقوش بخشی از کاشی های این مجموعه، که در موزه لوور نگهداری می شود، تجزیه وتحلیل شده و ضمن تطبیق با نقاشی های کتاب صورالکواکب عبدالرحمن صوفی رازی، بر مفاهیم و باورهای نجومی نقوش تأکید شده است. سؤالات مقاله عبارتند از: ۱-بین نقوش کاشی ها و اشعار با کارکرد بنا چه ارتباطی وجود دارد؟ ۲-نقوش تزئینی کاشی های زرین فام امامزاده جعفر چه ارتباطی با باورها و مفاهیم نجومی دارد؟ ۳- با توجه به شباهت برخی از این نقوش با نقاشی های صورالکواکب، چه رابطه ای می توان مابین نقوش کاشی ها و نقاشی های صورالکواکب صوفی برقرار کرد؟ روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای گردآوری شده است. در نتایج به دست آمده می توان گفت اشعار عاشقانه به کار رفته در حاشیه کاشی های زرین فام امامزاده جعفر ارتباط مستقیمی با نقوش و نیز کارکرد بنا ندارد و نقوش گیاهی، حیوانی و انسانی این کاشی ها صرفاً جنبه تزئینی نداشته بلکه حاوی مفاهیم نمادین نجومی است و تأثیرات آشکاری از نقاشی های صورالکواکب صوفی دارند.
سیر اختران در هنر اسلامی : نقدی بر کتاب در تعقیب ستارگان: نقش صورت های فلکی بر روی آثار دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
این متن در تلاش است تا کتاب «در تعقیب ستارگان» را موردنقد و ارزیابی قرار داده و ضمن بیان ارزش ها و کاستی هایش، آن را به علاقه مندان حوزه هنر اسلامی معرفی نماید. اثر کنونی که کتابچه ای است درباره بازتاب صورت های فلکی در آثار هنر اسلامی، عنوان ارزشمند و قابل تأملی را داراست که موضوع بسیار مهمی در مطالعات هنر اسلامی به شمار می رود. موضوعی که در سده های میانی اسلام، دغدغه هنرمندان بود و حجم عظیمی از نقوش هنری را به خود اختصاص داد. در این کتاب بر علم احکام نجوم یا همان طالع بینی تأکید شده و در راستای این جریان به اصطلاح علمی، به بررسی و تحلیل نقوش بیست شیء هنری نگهداری شده در موزه متروپولیتن نیویورک، پرداخته شده است. در این نوشته در راستای ارزش گذاری، تائید و اصلاح دیدگاه های نویسنده به نوشته های دیگر محققین اشاره شده و در جهت تکمیل نظرات، از آن ها استفاده شده است. کتاب به زعم وجود کاستی ها و نواقص محتوایی، از موضوع تازه و جالبی برخوردار است و قطعاً برای پژوهشگران حوزه هنر اسلامی مفید و مطلوب خواهد بود.
بررسی نمادهای نجومی نقوش سفالینه های اسگرافیاتو مجموعه موزه های بنیاد مستضعفان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینه نمادهای تقویمی در هنر ایران که شامل صور فلکی و نشانه های نجومی است، به دوران پیش از تاریخ بازمیگردد. این نمادها در آثار باستانی ایران ظاهرشده و با اشکال فراوان در آثار هنری دوره اسلامی ظهوریافتهاند. اواخر سده دوم هجری مباحث نجوم هندی نیز، به نجوم اسلامی راهیافت. توجه حاکمان زمانه به علم نجوم، سبب افزایش اهمیت آن در میان ساکنان گستره اسلامی و موجب نفوذ تحولات علائم رصدی در آثار هنری گردید که سفال و نقوش آن یکی از این موارد بود. هنرمندان مسلمان، بسیاری از نقشهای نمادین هنر کهن ایران را تعدیل و با هماهنگساختن نقشمایه های دوره اسلامی ازطریق جهانبینی اسلامی، آنها را زنده نگاهداشتند. بسیاری از نقوش برجای مانده از دوره اسلامی، برمبنای مفاهیم نمادینی شکلگرفتهاند که مسائل مذهبی و اعتقادی را در خود بازتابمیدهند. بنابر آنچه بیانشد و نظر به اینکه سفالگران ایرانی در هر دورهای از نقشمایهای برای تزئین استفادهمیکردند، چنین پرسشهایی زیر قابل طرح است؛ نخست اینکه هنرمندان نقشمایه ها را بهغیر از تزئین در چه زمینه های دیگری بهکار میبردند. دیگر آنکه، سفالگران به چه منظور از نمادهای نجومی بهرهمیجستند. این پژوهش دارای نظامی کیفی و راهبردی است که یافتهاندوزی داده های آن با روشهای پژوهشی، میدانی و اسنادی صورت پذیرفتهاست. هدف اصلی این مقاله هم شناخت نقوش نجومی سفالینه های اسگرافیاتو مؤسسه موزه های بنیاد مستضعفان، با استفاده از تطبیق نمادهای رصدی و آثار سفالی مجموعه های دیگر است. بررسیهای انجامشده در پژوهش حاضر بیانگر آن است که چون محبوبیت نجوم در سده های میانی دورهاسلامی برای تزئین اشیا با بروج فلکی و تجسم شخصیتی سیارات آغازشد، سببشد تا به این باور که اشیای نجومی با قدرت طلسمی تزئیناتی، فرد را قادر به قدرت غیبی ستاره ها و درنتیجه محافظت از فرد موردنظر دربرابر بیماریها، شکستها و بداقبالیها میکنند، قوتبخشد.