پیکره

پیکره

پیکره دوره 13 بهار 1403 شماره 35 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

خوانش بیش متنی طراحی نقوش سیارات هفت گانه در هنر سلجوقیان (نمونه موردی «کاسه مینایی» و کتاب «عجایب المخلوقات» قزوینی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر سلجوقیان سیاره های ثابت سفال گری نگارگری بیش متنیت ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۴
مقدمه: در عصر سلجوقیان، هنر به شکوفایی و کمال نسبی رسید و آثار هنری متعدد و متنوعی با مضامین نجومی خلق شد که نشان دهنده اهمیت نجوم در این دوره است. هنرمندان این دوره، با آگاهی از جایگاه نجوم و مسائل نجومی، مفاهیم و مضامین نجومی را به عنوان تزیینات و نقوش مؤثر در زندگی، در آثار خود، به وفور منعکس کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت مفاهیم نقوش نجومی و تأثیر متقابل هنرمندان سلجوقی از همدیگر در طراحی این نقوش در آثارشان است؛ بنابراین، شیوه تأثیر هنرمندان از همدیگر در طراحی نقوش سیارات ثابت و معانی آن ها در دو اثر دوره سلجوقی مورد بررسی و مطالعه واقع شده است و در این راستا، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هاست که شیوه تأثیر طراحی نقوش سیاره های ثابت از همدیگر، بیشتر به کدام گونه از بیش متنیت تمایل دارد؟ و اینکه در فرآیند تأثیرپذیری چه تغییراتی در طراحی این نقوش ایجاد شده است؟ هدف پژوهش حاضر شناخت شیوه تأثیر طراحی نقوش سیاره های ثابت از همدیگر و نوع تغییرات در دو اثر مورد نظر پژوهش با رویکرد بیش متنیت ژرار ژنت است.روش پژوهش: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است و داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری و به صورت کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش، نقوش نجومی ترسیم شده در نسخه های خطی سلجوقی علاوه بر ملاک های نجومی، به لحاظ تزیینی تا حدودی منطبق با سایر نمونه های هنرهای صناعی ترسیم شده و بعضاً به اقتضای سلیقه هنرمند، تغییراتی در آن ها صورت گرفته است. هنرمندان سلجوقی دارای شناخت کامل از تحولات هنر دوره خود و دوره های پیشین بوده اند و تلاش کرده اند با بهره گیری از تجارب سایر هنرمندان، هنر خویش را به حداعلای خود برسانند.نتیجه گیری: با توجه به پژوهش صورت گرفته، نتایج نشان داد که تأثیر طراحی نقوش سیارات ثابت در کتاب «عجایب المخلوقات» (بیش متن) از طراحی نقوش سیارات ثابت در کاسه مینایی (پیش متن) براساس گونه شناسی بیش متنیت ژنت در دسته جایگشت (ترانسپوزیشن) و تراگونگی با کارکرد جدی است. تراگونگی های ایجاد شده در بیش متن شامل تغییرات (جنسی، شکلی، ترکیب بندی و رنگی) است. نگارگر «عجایب المخلوقات» در خلق یک بیش متن جدید و مستقل نگاه تقلیدی صرف نداشته و به گونه ای متفاوت تر به طراحی آن پرداخته است.
۲.

بررسی پیدایش دایره های درخشان در «اورفیسم» بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگ هندسه کوبیسم اورفیسم دایره درخشان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۸
مقدمه: «اورفیسم» از مهمترین جریان های هنری تاریخ هنر جهان محسوب می شود که رنگ های درخشان و فرم دایره از مهمترین ویژگی های آن است. این جنبش از انشعابات سبک «کوبیسم» است. کوبیسم پیشرفتی در هنر محسوب می شد که هنرمندان را تحت تأثیر قرار داد تا سنت های موجود را کنار بگذارند و جریان های جدیدی چون اورفیسم را شکل دهند. پژوهش حاضر در ابتدا به بررسی رنگ و فرم در آثار اورفیسم می پردازد و به جهت بررسی تحولات آن، رنگ و اشکال هندسی را در کوبیسم بررسی می کند تا عواملی را که سبب تحولات در گذار از کوبیسم به اورفیسم می شود کشف کند. در ادامه به این مسأله می پردازد که چه چیزی در شکل دایره آنقدر قدرتمند است که هنرمندان را به استفاده از آن برای انتقال مفاهیم سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی پیدایش دایره های درخشان در اورفیسم بر پایه تحول عنصر رنگ و اشکال هندسی در گذار از کوبیسم به اورفیسم و شناسایی این تحولات در آثار هنرمندانی چون پیکاسو، براک، گریس، دولونه و کوپکاست.روش پژوهش: روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و روش گردآوری مطالب، اسنادی و کتابخانه ای از طریق فیش برداری و تصویرخوانی است.. جامعه آماری این پژوهش، سیزده اثر نقاشی در سبک های کوبیسم و اورفیسم است.یافته ها: فرم دایره به دلیل بی انتها بودن و حرکت بی وقفه در ترکیب با رنگ های درخشان و زنده به بهترین شکل می توانست تداعی گر موسیقی باشد. وقتی موسیقی به تصویر درمی آید، می توان دریافت که مسأله انتزاع و دست یافتن به چیزی فراتر از جهان مادی برای آن ها دغدغه بوده است. این مسأله از دیگر دلایل برای برگزیدن فرم دایره است که نمادی از انعکاس جهان، وحدت، تعالی، تمامیت و طبیعت الهی بود.  نمایش حرکت، موسیقی و نمادهای آسمانی با رنگ های درخشان، زنده و فرم دایره در آثار اورفیسم را از یک جهت می توان ادامه هندسه کوبیسم دانست و از سوی دیگر آن ها را در مقابل نمایش صحنه های روزمره و زمینی، همچون طبیعت و طبیعت بی جان با رنگ های محدود و احجام کوبیسم قرار داد.نتیجه گیری: هنرمندان کوبیسم با ذهنیتی واقع گرایانه در پی بیان رویدادهای زمینی و مادی بودند، در حالی که اورفیسم ها دیدگاهی فرازمینی و معنوی را دنبال می کردند و آن را با دایره های درخشان که از کهن ترین نمادهای معنادار بشر بودند، در آثارشان به نمایش می گذاشتند.
۳.

گاه نگاری و گونه شناسی کاغذدیواری تا سده ۱۹ میلادی و مواجهه درباریان عصر قاجار با آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرایه معماری قاجار کاغذدیواری کاغذ مخمل نما کاغذ مرمرنما فِلاک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۴
مقدمه: کاغذدیواری، یکی از قدیمی ترین و در عین حال پرکاربردترین آرایه های معماری داخلی در جهان که از گذشته تاکنون تحولات زیادی را طی کرده و علاوه بر تکامل شیوه ساخت و اجرا و ابداع و نیز پیچیده و مبهم بودن تحولات مرتبط با این آرایه، منابع سیر تکامل و شیوه های تولید آن هم محدود و پراکنده بوده است. در عین حال چگونگی ورود کاغذدیواری به ایران، پیشگامان کاغذدیواری در ایران و سلیقه آن ها در انتخاب انواع کاغذدیواری نیز تا حد زیادی مغفول مانده است. سؤال پژوهش حاضر این است که پیشگامان کاغذدیواری در جهان و ایران کدامند؟ و مواجهه درباریان عصر قاجار با فن آوری کاغذدیواری چگونه بوده است؟روش پژوهش: پژوهش حاضر مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی تدوین شده و گردآوری داده های آن به روش میدانی، کتابخانه ای و از منابع اینترنتی است.یافته ها: نتایج این پژوهش نشان می دهد با وجود نظرات متفاوت پژوهشگران، فرانسوی ها در اواسط سده ۱۵ میلادی پیشگام استفاده از کاغذدیواری به معنای امروزی بودند. تنوع در طرح، رنگ، اجرا و نصب توانست این محصول را از کالایی بی ارزش به کالایی تبدیل کند که نشانی از اشرافی گری و تجمل گرایی است و از این رو در خانه شاهان، درباریان و تجار در اروپا و ایران دوره قاجار استفاده شد. ناصرالدین شاه به عنوان نخستین مخاطب این محصول در ایران بود. پس از وی، درباریان قاجار، برای برآوردن حس نوگرایی و همگام شدن با سلیقه جهانی، از کاغذدیواری های وارداتی استفاده کردند. از دیگر نتایج پژوهش، گستردگی طرح، نقش، تکنیک و فضای مورد استفاده برای کاغذدیواری در خانه وثیق انصاری است که این مجموعه را به گنجینه کاغذدیواری دوره قاجار بدل کرده است.نتیجه گیری: دو کشور چین (به خاطر اختراع کاغذ و استفاده های متنوع از آن) و فرانسه (به دلیل اختراعات و پیشرفت در تولید کاغذ دیواری تا سده ۱۹ میلادی)، را می توان ازجمله بنیان گذاران کاغذ دیواری برشمرد. با توجه به همزمانی عصر ناصری با محبوبیت کاغذ دیواری در دوره ویکتوریا می توان گفت کاربرد کاغذ دیواری در ایران توسط دربار قاجار، انعکاس دهنده سلیقه جهانی و شرایط سیاسی- اجتماعی این دوره است.
۴.

گونه شناسی و تحلیل بصری شکسته نویسی های سید علی اکبر گلستانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکسته نویسی شکسته نستعلیق سید علی اکبر گلستانه حسن وضع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۶۸
مقدمه: سید علی اکبر گلستانه از شکسته نویسان صاحب سبک و برجسته در خط شکسته است که آثار و جایگاه وی در تاریخ خوشنویسی بیش وکم مورد توجه هنرمندان و پژوهشگران خوشنویسی بوده است. نظر به اهمیت جایگاه این خوشنویس شکسته نستعلیق، شناسایی ویژگی های هنری و سبک آثار وی همچنان ضروری به نظر می رسد. با این ملاحظه، پژوهش حاضر به گونه شناختی و تحلیل بصری آثار شکسته نویسی سید علی اکبر گلستانه از نظر حسن وضع و ترکیب می پردازد. شناسایی ویژگی های گونه شناختی و سبک شناسانه ی آثار شکسته نویسی سید علی اکبر گلستانه با تأکید بر حُسن وضع و ترکیب، هدف اصلی پژوهش حاضر است.روش پژوهش: داده های پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و با اتکا به تصویر اصل آثار در مرقعات و قطعات خطی و چاپی گرد آمده است. نوع تحلیل در این پژوهش، کیفی و به شیوه تحلیل بصری است که براساس مؤلفه های تحلیل بصری آثار تجسمی و مفاهیم تخصصی مربوط به آداب و قواعد خوشنویسی (ناظر بر خط شکسته نستعلیق) صورت گرفته است.یافته ها: آثار شکسته نویسی گلستانه دو گونه متون منثور و منظوم را در بر می گیرد. کرسی چندگانه و سوارنویسی حروف و کلمات از ویژگی های سطرنویسی های وی است که با طول سطر نسبت مستقیم دارد. نمونه هایی از شکسته نویسی های گلستانه، که تعداد کمتری از آثار وی را دربر می گیرد، شامل قطعاتی در دانگ خفی است که به صورت چلیپایی و چندسویه اجرا شده اند. از نظر حسن وضع، گرایش به کادر و کرسی افقی، در عین حال کرسی های چندگانه فرعی در اغلب آثار و نیز چندسویه نویسی در برخی از آثار از ویژگی های شکسته نویسی گلستانه است.نتیجه گیری: وجه غالب آثار گلستانه در گونه سطرنویسی و تمایل به جلی نویسی است. گرایش به کادر و کرسی افقی و در عین حال کرسی های چندگانه فرعی، خصوصیات غالب آثار وی است. همچنین دودانگ نویسی (خفی و جلی) در شماری از آثار گلستانه دیده می شود. در مبحث ترکیب مفردات نیز ویژگی های پیچیده نویسی، نظام ترکیب و توزیع مدّات، گرایش به همنشینی دوایر به دو صورت افقی و پلکانی و ترکیب خرداندام ها (شامل تکرار حرکات مشابه و هم راستا، تماس، تداخل و ادغام حروف با همدیگر) در آثار گلستانه، قابل بیان است.
۵.

بن مایه و عوامل تحول و تطور «نقش سواستیکا» در هنر ایران از دوره باستان تا سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر ایران باستان هنر اسلامی خورشید سواستیکا گردونه مهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه: یکی از کهن ترین نقوش هندسی دنیای باستان نقشی است که از دو خط متقاطع- چلیپا با بازوهایی شکسته شده یا زاویه نود درجه ایجاد شده است. این نقش در منابع بین المللی به «سواستیکا» با مفهوم هستی نیک و در منابع فارسی به «گردونه خورشید» و «مهرانه» معروف است. محققان منشأ این نقش را تمدن های کهنی همچون دره سند، مصر، چین، بین النهرین و اقوام آریایی می دانند که با وجود نام های مختلف دارای ساختار فرمی مشابهی هستند. این نقش در ایران، نخستین بار از هزاره پنجم  قبل از میلاد برروی سفال مصور شده و تداوم به کارگیری آن تا اوایل دوره اسلامی نیز دیده می شود. شناسایی بن مایه و عوامل ترسیم نقش سواستیکا در هنر ایران و نمایش سیر تحول و تطور آن، از منظر فرم و محتوا، در هنر ایران پیشااسلامی تا اوایل دوران اسلامی، از اهداف پژوهش حاضر است. که در این راستا به پرسش های، چگونگی سیر تحول فرمی و محتوایی این نقش در هنر ایران از دوره باستان تا دوره سلجوقی و عوامل مشترک و متمایز ترسیم آن در دوره پیشااسلامی و اسلامی پاسخ داده می شود.روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و با رویکرد تاریخی صورت گرفته و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده است. در این راستا، تعداد ۲۹ نمونه از دوره پیشااسلامی و اسلامی با ویژگی شاخص و متمایز که نمایش دهند ه سیر تحول و تطور نقش سواستیکا بوده، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.یافته ها: حضور مذهب، به ویژه پرستش ایزدان، آیین های تدفین و مهرپرستی در ایران باستان، از دلایل مهم ترسیم نقش سواستیکا بوده و از این رو به «گردونه مهر» معروف است. نقوش نجومی همچون بروج دوازده گانه، اعتقادات و باورهای عامیانه همچون خوش شانسی، دوری از چشم بد و ایمن شدن از بلا، در نمایش این نقش، در دو دوره پیشااسلامی و اسلامی تأثیرگذار بوده است. در هنر اسلامی، این نقش نمادی از نور و به تبع آن خداوند معرفی شده است. در این دوران، علاوه بر نمایش فرم اولیه خود، در برخی آثار با ترکیب فرم های منحنی و نقوش گیاهی به «گره سلیمان» و «شمسه» تبدیل گشته است.نتیجه گیری: سواستیکا در هنر ایران از دوره باستان تا اوایل دوره اسلامی، نمادی مقدس و اغلب در خدمت اساطیر و مذاهب کهن بوده است. این نقش در دوران اولیه، نمادی از خدای خورشید و ایزدبانوان و به مرور مرتبط با نمادهای آیینی میترائیسم و زرتشتی در آثار هنری حضور یافت. در دوره اسلامی این نقش دچار استحاله و دگردیسی گردید و نمادی از خداوند و اشخاص مقدس اسلامی مورد استفاده قرار گرفت.
۶.

بازنمایی خویشتن: نگاهی به عکس سلفی در رسانه های اجتماعی برمبنای نظریه «خویشتنِ نمایشی گافمن»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خویشتن سلفی گافمن خویشتنِ نمایشی لایک دیسلایک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۵
مقدمه: عکس سلفی به مثابه شکلی از بیان هویت خویشتن به پدیده روز بدل گشته است. نمایش تصویری خودمان در محیط ها، دکورها و موقعیت ها، با ژست ها و حالات مختلف به تنهایی یا در میان دیگرانِ آشنا و ناآشنا، برمبنای ساختارهایی صورت می گیرد که با وجود میل ما برای ارائه چهره آرمانی از خود، به گونه ای تعاملی تأثیراتش را بر هویت ما می گذارند. خودسانسوری برخی ویژگی هایمان که یا نامطلوب می پنداریمشان یا دلیلی برای نمایششان در سلفی های مان نمی بینیم، برآمده از آگاهی مان نسبت به این امر است بخش قابل ملاحظه ای از پسندیدگی یا ناپسندیدگی سلفی هایمان برآیند داوری هایی است که در قالب لایک ها و دیسلایک ها بروز خواهند یافت. پژوهش حاضر به دنبال آن است تا دلایل بارگذاری برخی از تصاویر سلفی و اشتراک آن ها در شبکه های اجتماعی را بر مبنای نظریه «خویشتن نمایشی گافمن» مورد بررسی قرار دهد تا انگیزش های نهفته در چنین کنش هایی به شرح و تفصیل درآیند.روش پژوهش: ابتدا به شیوه توصیفی به شرح نظریه خویشتن نمایشی گافمن پرداخته شده، سپس با تشریح چیستی عکس سلفی سعی خواهد شد تا به روش تحلیلی مناسبت ها و همخوانی های این نظریه با رویکردهای عکس سلفی در شبکه های اجتماعی مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش، به شیوه کیفی، و با استناد به چند نمونه پژوهی در شبکه ی مجازی اینستاگرام، مصادیق روایی نظریه گافمن در مرحله اجرا، در تصاویر سلفی تشریح و مستدل می گردند. تصاویر به کار رفته در این پژوهش، از میان صد تصویر از پروفایل های اشخاص در فضای مجازی به مثابه جامعه آماری انتخاب گردیده، و پس از دسته بندی قیاسی آن ها، تعداد ۱۰ عکس به فراخور مباحث پژوهش مورد بررسی و استناد قرار می گیرند. در توصیف و تحلیل مباحث نظری از مقالات و کتاب های الکترونیک به زبان اصلی استفاده شده است.  یافته ها: الگوهای هویتی در زمینه رفتارهای فردی و اجتماعی و ارائه ی تصویری در خور از خویشتن در رسانه ها و شبکه های اجتماعی، به دلیل امکان مدیریت فردی رسانه های خود بیانگر، تعدد و سیالیت به مراتب بیشتری نسبت به جهان واقعی دارد و در عین حال سویه تعاملی شان چه بسا بیشتر، قابل بروز است.نتیجه گیری: رسانه های اجتماعی به پدیدار شدن فضای عمومی جدیدی منجر شده اند که امکان تعدد هویت را میسر می سازد. با استناد به نظریه گافمن، بارگذاری آنلاین یک عکس سلفی را می توان نوعی بازی در صحنه دانست که در روند انجام آن، سوژه آگاهانه بر نمود ظاهری خود دستکاری هایی، ولو جزئی، انجام می دهد. از این گذشته، سوژه با نقاب گذاری/ نقاب برداری، آن سویه های شخصیتی اش را بروز می دهد که با ارائه ی تصویری آرمانی میل او به پذیرفتاری اجتماعی پاسخ داده شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵