فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۰۱ تا ۱٬۳۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت مسکن در شهرها تغییر کرده و تعداد قابل توجهی از ساکنین شهرها ملزم به زندگی در مجتمع های مسکونی هستند. انسان علاوه بر نیاز به سکونت، به محلی برای تسلی بخشیدن نوائب روحی، رهاشدن از برخی محدودیت های اجتماعی، خلوت کردن با خویش و راز و نیاز با خدا، نیاز دارد. هدف پژوهش حاضر، شناخت مولفه ها و متغیرهای موثر بر خلوت و تعاملاتاجتماعی ساکنین و ارائه راهکارهای طراحی است. پژوهش حاضر از منظر هدف، کاربردی به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر فرایند انجام، ترکیبی است. ابتدا استخراج ابعاد و مولفه های مفهوم خلوت و عوامل موثر بر طراحی مجتمع های مسکونی میان مرتبه و سپس نمونه های مورد مطالعه در مقیاس انتخابی –مطابق چک لیست مشاهده- بررسی و با تکمیل پرسش نامه به ارزیابی ابعاد مفهوم خلوت از دید ساکنین پرداخته شد. خلوت فردی، فرهنگی-اجتماعی، قلمروپایی و حریم خصوصی از مهم ترین مولفه های موثر بر طراحی ابعاد کالبدی، فرهنگی-اجتماعی، زیست محیطی، حریم خصوصی و فضای شخصی است. راهکارهای اساسی در طراحی اولیت بندی و ارائه گردید.
محیط های شهری چه نقشی بر سلامت روان شهروندان دارند؟ درس آموزی از مطالعات انجام شده در ایران
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
257 - 284
حوزههای تخصصی:
شناخت و دستیابی به درک عمیق تری از محیط های شهری به مثابه اجزاء تشکیل دهنده ساختار یک شهر در تطبیق با اثرات روانشناسانه می تواند به خلق فضاهای شهری با کیفیت محیطی مطلوب منجر شود و بخش مهمی از سلامت روان شهروندان در گرو همین برخوردهای محیطی شکل می گیرد. به نظر می رسد نگاهی عمیق به مطالعات انجام شده با انجام یک مرور نظام یافته تا حدود زیادی ادبیات موضوع داخلی در این حوزه را منسجم ساخته و ادامه مسیر آن را روشن نماید. پژوهش پیش رو با هدف مرور پژوهش های مرتبط داخلی در حوزه محیط های شهری و سلامت روان در زمینه مطالعات شهری مبتنی بر روش مرور سیستماتیک و تحلیل محتوای کمی و کیفی انجام شده است. پس از بررسی پژوهش ها در پایگاه های علمی داده مرتبط با زمینه مطالعات شهری و حذف و پایش مقالات طی فرآیند پریزما، تعداد ۴۳ پژوهش انتخاب شدند و محتوای تمامی آن ها در زمینه های زمان انتشار، نشریه، خاستگاه مطالعاتی، نوع مقیاس فضای مطالعاتی، روش و رویکرد انجام پژوهش، واژگان کلیدی، تمرکز اهداف مطالعاتی و یافته های پژوهشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهند؛ در گذر زمان نگرانی ها نسبت به موضوع سلامت روان در ارتباط با محیط های شهری افزایش یافته است و ضعف استفاده از روش و ابزارهای تکراری در پژوهش های داخلی مشهود است؛ بنابراین کاربست تلفیقی رویکردهای کمی-کیفی می توانند در حوزه ادبیات موضوعی نتایج کارآمدتری در پی داشته باشند. یافته های کیفی نیز بیانگر این است که اهداف پژوهش های منتخب عمدتاً متمرکز بر مقوله مطالعاتی ابعاد و کیفیت محیطی، منظر سبز شهری و مولفه های کالبدی-فضایی در ارتباط با سلامت روان اند. سلامت روان افراد متأثر از دو جنبه محیطی (ابعاد کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی-بصری، زیست محیطی، دسترسی، ایمنی و امنیت و اقتصادی) و فردی است و در این میان بعد ادراکی-بصری پس از مؤلفه فردی بیشترین تنوع شاخص ها را در پژوهش ها داشته است.
مدل سازی عوامل مؤثر بر بهبود ادراک خطرپذیری سیل از طریق بررسی مؤلفه های ادراکی محیط شهری (مورد پژوهی: محله زیبادشت، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به کانال کشی رودخانه ها و استقرار سازه های کنترل سیل، ادراک افراد از فرایندهای اکولوژیکی رودخانه ها و ایمنی محیط با اختلال مواجه شده است. عدم درک صحیح از خطرپذیری سیل، منجر به کاهش سازگاری جوامع و افزایش خسارات و تلفات در حین وقوع سیل می شود. لذا امروزه مدیریت خطرپذیری سیل، علاوه بر راه حل های سازه ای، معیارهای غیرسازه ای همچون ادراک خطرپذیری سیل را در دستور کار خود قرار داده است. در این راستا، ضروری است که نقش رشته های مرتبط در رویکردهای غیرسازه ای تدقیق شود.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد است که نقش طراحی شهری در اقدامات غیرسازه ای مواجه با سیل را با مدل سازی عوامل مؤثر بر ادراک خطرپذیری سیل و رفتارهای سازگار با سیل، تبیین کند و نحوه اثرگذاری مؤلفه های ادراکی محیط (کیفیت های ادراکی- حس مکان- نگرش به طبیعت) را در بستر ایران بسنجد.روش پژوهش: رویکرد کلی پژوهش کمی است و در طبقه پژوهش های پیمایشی مقطعی قرار می گیرد. این پژوهش با استدلال قیاسی از نظریه های منتج از مبانی نظری آغاز و سپس بر مبنای تحلیل متون تخصصی، تأثیر مؤلفه های ادراکی محیط بر ادراک خطرپذیری سیل شناسایی و مدل مفهومی تبیین شده است. در راستای سنجش مدل پژوهش در بستر ایران، تعداد 221 پرسش نامه در محله زیبادشت، پیرامون رودخانه کن تکمیل شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس و به روش مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتیجه گیری: بنابر نتایج به دست آمده در بستر محله زیبادشت، طراحی شهری از طریق تنظیم کیفیت های ادراکی محیط و تقویت دلبستگی افراد به رودخانه کن، می تواند نقش مهمی در بهبود ادراک خطرپذیری سیل ایفا کند. همچنین، تقویت هویت مکانی افراد در ارتباط با رودخانه کن ازجمله عوامل مؤثر بر رفتارهای سازگار با سیل است.
تبیین تلاقی هنر و معلولیت در مواجهه با افراد طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
89 - 105
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، اختلال طیف اتیسم با دامنه گسترده ای از نابهنجاری های رفتاری، شناختی و عصبی به عنوان یک موضوع اجتماعی و پزشکی در فضای مطالعاتی و انتقادی معلولیت مورد توجه قرار گرفته است. یکی از شاخه های اصلی این مطالعات موضوع تلاقی هنر و معلولیت است که در دو منظر متمایز قابل بررسی است: هنردرمانی و هنر معلولیت. این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و گردآوری داده ها از طریق اسناد و منابع مکتوب صورت گرفته است. با تاکید بر مفهوم تنوع عصبی -که اختلالات عصبی را نه به عنوان اختلال که به مثابه تنوع در فهم انسان مطرح می کند- به دنبال چگونگی تبیین این دو چارچوب هنری و تفاوت های آن ها در مواجهه با افراد طیف اتیسم است و به این پرسش کلیدی پاسخ می دهد که چگونه هنر معلولیت می تواند مرزبندی های خلق شده توسط هنردرمانی از جمله: دیگری بودن، سلسله مراتب قدرت، تواناسالاری و ناتوان انگاری را از میان بردارد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد: هنر معلولیت با عاملیت قرار دادن شخص معلول به عنوان هنرمند؛ قوت، هویت و توانمندی های او را مطرح می کند. بدین ترتیب با از بین بردن مرزبندی ها، این هنرمند، آثار و توانایی هایش از سوی جامعه هنری به منزله هنر رسمی پذیرفته شده، در گالری ها، نمایشگاه ها و موزه ها و ... به نمایش درمی آید و حتی در مواردی با عنوان پیشگام سبک های هنری شناخته می شود. این نوع برداشت از هنر در مقابل هنردرمانی قرار می گیرد که به صورت سیستماتیک و اغلب در مراکز درمانی انجام می شود، هنر را وسیله ای برای بهبود و توانبخشی می داند، شخص معلول را به عنوان دیگری قلمداد کرده، پیوند او با درمانگر را بر اساس روابط قدرت شکل می دهد.
خوانش بینافرهنگی متون مصور مکتب نگارگری مشهد بر اساس آرای مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
57 - 75
حوزههای تخصصی:
فرهنگ عامه، مجموعه آداب و رسومی است که از گذشتگان برجای مانده و ریشه در ادبیات و هنر جامعه دارد. خوانش بینا فرهنگی نوعی از خوانش است که به تبیین پیش متن های درون و برون فرهنگی متن پرداخته و علاوه بر کشف لایه های معنایی عمیق، پیش متن های احتمالی آن ها را نیز بررسی می کند. هدف پژوهش حاضر این است که با توجه به اهمیت بازشناسی فرهنگ عامه و بازتاب آن در متون هنری هر دوره، با تکیه بر آرای خوانشی مایکل ریفاتر به بررسی متون هنری مکتب مشهد در عصر ابراهیم میرزای صفوی بپردازد. پرسش های اصلی عبارتند از: 1- در خوانش اولیه متون مکتب نگارگری مشهد چه وجوهی از فرهنگ عامه عصر ابراهیم میرزای صفوی مشهود است؟ ۲- در خوانش بینافرهنگی ثانویه، پیش متن های احتمالی کلامی و تصویری این متون کدامند؟ روش پژوهش تطبیقی- تحلیلی است. یافته های پژوهش نشان می دهد عناصر فرهنگی بسیاری از جمله سنت های مادی، رفتاری و گفتاری در نگاره های این مکتب اغلب مبتنی بر پیش متن های تصویری احتمالی درون فرهنگی خراسان بزرگ در عهد ابراهیم میرزای صفوی و در کتابخانه او مصور شده است که با بررسی آن ها بسیاری از آداب و رسوم فرهنگ عامه مردمان آن روزگار و نیز برخی ویژگی های تصویری مکتب نگارگری مشهد علاوه بر سنن تصویری مکاتب گذشته مشهود است.
بررسی تأثیر تحولات اجتماعی و اقتصادی بر ارتقای سلیقه مخاطب و خوانش آثار نقاشی معاصر با تکیه بر نظریه دریافت (نمونه آماری: مردم شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
41 - 62
حوزههای تخصصی:
طبقه اجتماعی می تواند باعث تغییر در سبک زندگی و نیز سلیقه افراد زیرمجموعه خود باشند. این تغییر در سبک و سلیقه جامعه باعث تغییر در نگرش و نگاه آن ها در تمامی سطوح زندگی ازجمله درک و خوانش آثار نقاشی می شود. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر تغییرات اجتماعی بر درک و خوانش اثر هنری توسط مخاطب باتوجه به نظریه دریافت است. تحقیق حاضر از نظر هدف بنیادی و به لحاظ ماهیت و روش، ترکیبی از روش های نیمه تجربی و توصیفیِ تحلیلی بود. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین شهر کرمان در سال 1398 بودند. نمونه گیری از نوع خوشه ای بود. در حین نمونه گیری، با روش گلوله برفی هم افرادی که طبقه اجتماعی - اقتصادی آن ها در کوتاه مدت ارتقای قابل توجهی داشته است، انتخاب شدند. یافته ها نشان داد افرادی که بیشتر وقت خود را به تماشای آثار هنری و مواجهه بیشتر با آن ها اختصاص می دهند، از نظر سطوح فرهنگی و اجتماعی در سطوح بالاتری قرار دارند و افرادی که در مدت زمان کوتاهی تغییرات نسبتاً وسیع اقتصادی - اجتماعی داشته اند، همچنان از نظر سطح درک آثار هنری به ارتقای قابل توجهی دست نیافته اند. اهداف پژوهش: سنجش میزان ارتباط تغییرات اجتماعی و اقتصادی مخاطی بر درک آثار هنری بر اساس نظریه دریافت.شناسایی عوامل مؤثر بر مدت زمان مواجهه مخاطب باتوجه به تغییرات اجتماعی و اقتصادی وی با آثار نقاشی. سؤالات پژوهش: تغییرات اجتماعی و اقتصادی در نوع نگرش و درک مخاطب آثار نقاشی چه تأثیراتی دارد؟نظرات گروه های مختلف اجتماعی و اقتصادی درباره جزئیات آثار نقاشی چه تفاوتی دارند؟
آسیب شناسی ضمانت اجراگذاری تعزیری در قبال رفتارهای جنایی و تأثیر آن بر آثار هنری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
408 - 423
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل آسیب شناسی ضمانت اجراگذاری تعزیری در قبال رفتارهای جنایی و تأثیر آن بر آثار هنری معاصر است. در این مقاله به دنبال راهکارهای بهینه و کارآمدی برای ضمانت اجراگذاری قصاص، دیه و تعزیر در قبال رفتارهای جنایی می باشیم. باتوجه به اینکه ابهامات و ایراداتی در قانون در حوزه ضمانت اجراهای قصاص، دیه و تعزیر وجود دارد، علاوه بر بررسی آن ها در مباحث پیش رو سعی بر آن شده است تا به صورت کامل مواد قانونی 290، 291، 294، 302،310 ، 612 ، 630 و 718 از قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 مورد نقد و بررسی قرار گیرد. باتوجه به ابهامات و ایراداتی که در مواد قانونی مطروحه در حوزه ضمانت اجراهای قصاص، دیه و تعزیر وجود دارد، ضمن ارائه پیشنهادهای مناسب در جهت رفع ابهامات و ایرادهای موجود در مواد فوق الذکر قانون مجازات اسلامی، به صورت اجمالی به ارائه سه راهکار اصلی با هدف افزایش رغبت اولیای دم به عبور از اجرای قصاص و افزایش بازدارندگی ضمانت اجراگذاری تعزیری در جنایت بر نفس و نیز برقراری مساوات در میزان دیه و خسارات بین زن و مرد و مسلمان و غیرمسلمان از طریق ضمانت اجراگذاری تعزیری نه به عنوان خسارت مازاد بر دیه بلکه به عنوان جزای نقدی تحت عنوان حکم حکومتی یا حکم ثانویه پرداخته شود. آثار هنری متأثر از رخدادهای اجتماعی و فرهنگی از عوامل و وجوه مهمی هستند، به همین دلیل نظم و امنیت اجتماعی و مقابله با جرایم نقش مهمی در رونق آن ها دارد.اهداف پژوهش:بررسی آسیب شناسی ضمانت اجراگذاری تعزیری.بررسی تأثیر آسیب شناسی ضمانت اجراگذاری تعزیری بر آثار هنری معاصر.سؤالات پژوهش:آسیب ها ی ضمانت اجراگذاری تعزیری چیست ؟تاثیر آسیب شناسی ضمانت اجراگذاری تعزیری بر آثار هنری معاصر چیست؟
بازنگری نگرش «انحطاط» هنر قاجار با تأکید بر سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
213 - 235
حوزههای تخصصی:
مطالعه پژوهش های صورت گرفته در زمینه سفال قاجار طی دهه های گذشته، بیانگر وجود نوعی اندیشه یکسونگرانه و غالباً منفی نسبت به این هنر در عرصه مطالعات هنر اسلامی است که آن را آغاز دوره «انحطاط» در تاریخ سفال ایران تلقی می کند. هدف این پژوهش، ارزیابی و سنجش درستی و نادرستی اندیشه مذکور است. سوال تحقیق حاضر این است که آیا این نگرش، ریشه در واقعیات تاریخی دارد یا حاصل برداشت هایی نادرست از تاریخ و هنر قاجار است؟ در پژوهش کیفی حاضر، از روش تحقیق تاریخی- تحلیلی استفاده شده و گردآوری داده ها با مراجعه به اسناد کتابخانه ای و میدانی و تحلیل داده ها به روش استقرایی انجام پذیرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که برخلاف آن چه که اغلب اذعان گردیده، سفال قاجار به لحاظ کمّی و کیفی نه تنها راه به «انحطاط» نبرده بلکه جایگاه ویژه و مجزایی را در گستره سفال ایران به خود اختصاص داده است. در دوره قاجار، برنامه های حمایتی جهت گسترش و رونق صنعت سفال از سوی دولت و نخبگان سیاسی به طرز قابل ملاحظه ای افزایش می یابد که این مسئله منجر به ترقی کاشی سازی و انجام اقداماتی در زمینه چینی سازی می گردد. در این دوره، تولید ظروف خمیرسنگ به دلیل واردات چینی تا حدودی دچار نقصان می گردد، اگرچه ساخت آن برای بازار جدید مشتریان نوظهور طبقه متوسط استمرار می یابد. از سوی دیگر، می توان دید که با تغییر پایگاه اجتماعی هنر در این دوره علاوه بر گسترش دامنه حامیان و سفارش دهندگان سفال، به دلیل افزایش برنامه های ساخت وساز و مرمت ابنیه، سفارش کاشی در اولویت قرار می گیرد. علاوه بر این، تحت تأثیر پدیده جمع آوری آثار هنر اسلامی و رونق بازار تقاضای هنر ایرانی، هنر قاجار نیز مورد توجه موزه ها و مجموعه داران اروپایی قرار می گیرد که این مسئله، حجم زیادی از سفارشات را برای سفال قاجار و حتی محصولات تقلیدی با کیفیت مشابه آثار گذشته در پی دارد.
واکاوی تحقق پذیری پایداری سکونتگاه ها در برنامه های آمایش استانی مناطق کمتر توسعه یافته با رویکرد RBM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین نتایج «برنامه های آمایشی» به عنوان محصول برنامه ریزی فضایی با «پایداری سکونتگاه ها» به عنوان محصول پایداری و توسعه پایدار با رویکردهای جدید یک مسئله جدی است. در این پژوهش، محور اقتصاد با رویکرد RBM موردنظر است. هدف، قابلیت دستیابی به پایداری سکونتگاه ها با تأکید بر رشد اقتصادی و اشتغال پایدار از طریق برنامه های آمایش استانی در مناطق کمتر توسعه یافته است. طرح این پژوهش، ترکیبی متوالی است؛ و روش کمی- کیفی در دو فاز انجام خواهد شد؛ در فاز اول با مرور نظام مند پژوهش های پیشین و تحلیل محتوای کیفی جهت دار اسناد برنامه های آمایش استان های مناطق کمتر توسعه یافته منتخب پژوهش، ارکان و عوامل پایداری سکونتگاه ها استخراج شد. در فاز بعدی اعتبار ارکان و عوامل و نیز رابطه متقابل آن ها و بازتاب محتوایی و عملی آن ها در اسناد برنامه های آمایش استان ه از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان و تحلیل محتوای تلخیصی این مصاحبه واکاوی شد. برآیند نتایج تحلیل، تناظری موجه میان سطوح فضایی و مؤلفه های مذکور پایداری سکونتگاه ها، با ماهیت سطوح سه گانه خروجی، پیامد و اثر را نشان می دهد. با بزرگترشدن سطح فضایی سکونتگاه ها ضریب نفوذ نتایج برنامه های توسعه در طول زمان کاهش می یابد و از «اثر» به «خروجی» میل می کند.
تبیین جایگاه تزیین در هنرهای صناعی از منظر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
113 - 128
حوزههای تخصصی:
هنرهای صناعی، مدخلی مأخوذ از خمیره ازلی است، انسان خلیفهالله، با استعانت از حکمت الاولینِ اهداییِ خداوندِ رحمان، و با تکیه بر عقل، مخلوقِ نخستین، و شناخت کاستی های انسان و نیازهای زیستن در دنیای دنی و به کاربردن مواد و مصالح اولیه موجود در طبیعت، با هدف تسهیل زیست و، سفر و گذر از سرای فانی به سرای باقی، دست به ابداعِ بدایعِ صناعی زده است. انسان کامل، خلیفه الله، متصف به صفاتی از نوع صفات استخلاف کننده مقام خلافت، خداوند متعال است. حضرت بدیع السماوات و الارض در پی صفت جلالیِ خلقت، از مهم ترین مقامات تفویض شده به انسان کامل را، مقام ابداع و آفرینش قرار داده، مقامی که در صنع صنایع بدیع، تجلی تام یافته است. حال مصنوعات تولیدی انسان در عمل، اگرچه قدری، راه گشا و کارگشای مسائل و مشکلات اویند، ولیکن با جلال و جمال تجلی یافته در طبیعتِ مخلوق ِپیرامونِ محسوس و ملموسِ منتج از صفات جلالی و جمالیِ ایزد باری، فاصله بسیار دارند، ازاین رو انسان خلیفه الله، با محاکات از طبیعتِ مخلوق خداوندِ رحمان، در تلاش است تا صورتِ مصنوعات صناعی کمال نیافته خود را، به تبع صفت جمالی خداوند متعال، به زیور تزئینات طبیعیِ بدل از کمال و جمال طبیعت، مبدل گرداند، تا ضمن تجلی حسن و جمال الهی، اندکی از نقصان جاری در مصنوعات مخلوق خود، بکاهد، چراکه خلقِ زیبا، سنت جاریِ منتج از صفات جمالی خداوند رحمان است، قال احسن الاولیاء حسن ابن علی(ع) “إن الله جمیلٌ یُحِبُّ الجمال، و یُحِبُّ اَنْ یَری اَثَر النِعمه علی عَبْدِه” خداوند زیبا، زیبایی را دوست می دارد و دوست دارد اثر نعمت های خود را در مردم ببینید. این پژوهش از نوع مطالعات بنیادین با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی است که با استناد به منابع نوشتاری و تحلیل محتوای آیات، احادیث و آرای حِکمی حُکمای اسلامی ماهیت تزیین را در هنرها و مصنوعات صناعی، تدوین و تبیین می نماید. در پایان این گونه استنتاج می گردد که انسان خلیفه الله، به تبع مقام خلیفه اللهی تفویض شده از ذات باری تعالی، در مقام ابداع و آفرینش، مخلوق خود را به تبع خالق جمیل و زیباآفرین، زیبا می آفریند، تا ضمن محاکات و تخیل از طبیعتِ مخلوق خداوندی، در جهت خلق بدیع زیبا، نقصان های ماهوی آفریده های خود را که ناشی از نقص خالق، انسان، می باشد، به مخلوقات زیبای باری تعالی بپیونداند.
بهار مجنون وطن در عصر مشروطه و انعکاس آن در تحولات رسانه ای ایران (بر اساس آرشیو نشریات گنجینه رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
387 - 407
حوزههای تخصصی:
واژه عشق همواره یکی از کلیدی ترین واژگان در پهنه زبان فارسی برای بیان احساسات، مورد توجه شعرای بسیاری بوده و در این رهگذر، در قرون مختلف، شاعران بسیاری با مورد خطاب قرار دادن عشق، زیباترین اثر ادبی کارنامه هنری خود را آفریده اند. موضوع عشق معمایی ست بی شرح که در حیطه دانش هیچ کس نمی گنجد و هر کس به مقتضات دریافت درونی خود درباره عشق و ماهیت آن سخن گفته و با بیان گونه گون از قصه ناتمام عشق در هر عصر و دوره ای دم زده است. یکی از این شعرای ادب معاصر، میرزا محمدتقی ملک الشعرای بهارست که در عصر مشروطه باتوجه به اوضاع حاکم در بحث وطن، و آزادی وطن از چنگال اجانب، با کلام شیوایی سیمای عشق را در قالب حب الوطن، به تصویر کشیده است، در این مقاله سعی بر آن است که به روش توصیفی - تحلیلی به بررسی جلوه های ویژه عشق در دیوان بهار از منظر وطن پرستی پرداخته و به این سؤال پاسخ می دهد که عشق از منظر او چه صفات و ویژگی هایی دارد و آیا تفاوتی با عشق سایر شعرا در ادوار گذشته داشته یا خیر. مقوله بعدی که این پژوهش دنبال می کند تحولات رسانه در گنجینه نشریات رضوی است و یافته ها حاکی از استمرار هنر انتقال مفاهیم در نشریات دوره قاجار است.اهداف پژوهش:شناخت شیوه های تصویرگری بهار در قالب الفاظ و معانی ملموس نسبت به وطن.شناخت تحولات رسانه ای در گنجینه نشریات رضوی.سؤالات پژوهش:دیدگاه بهار نسبت به عشق چه صبغه ای دیگر دارد؟تحولات رسانه ای چه بازتابی در گنجینه نشریات رضوی دارد؟
بُعد زمان در نگاره های ایرانی در تطبیق با اسفار کاتبان و سال های ابری (ابوتراب خسروی و علی اشرف درویشیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۵
181 - 200
حوزههای تخصصی:
بُعد زمان در آثار هنری و ادبی بازتاب یافته است. در نگارگری ایرانی نیز بُعد زمان حائز اهمیت به سزایی است. زمان در روایت یکی از مباحث مهم است که روایت شناسان به آن ها توجه کرده اند. از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشبرد روایت داستانی بسیار اهمیت دارد. نظریه زمان ِژنت، شاملِ سه محور نظم، تداوم و بسامد است. تکنیک روایت و چندگانگی نوع ادبی و انعکاس نوع زمان در ساختار اسفار کاتبان و سال های ابری، مهم ترین امتیاز آن ها نسبت به سایر رمان هاست. نگارنده در این مقاله، ضمن بررسی تبلور زمان در هر دو رمان، جنبه هایی که در فن روایت هر دو اثر نقش داشته اند را نیز نشان می دهد. این جستار با رویکردی توصیفی–تحلیلی با تکیه بر دیدگاه های ساختارگرایی ژرار ژنت، نشان می دهد که عنصر زمانی در هر دو رمان، بسامد بیشتری نسبت به سایر رمان ها دارد. براساس یافته های این پژوهش، هر دو نویسنده پی رنگ داستانی شان را بر مبنای تغییر زمانی از زمان تقویمی به زمان روایی بنانهاده اند و با شکست زمان کنونی، درصدد تغییر زمان تقویمی به زمان روایی برمی آیند. هم چنین، فن روایت زمانی رمان ها سبب شده که هر دو نویسنده نظام کلاسیک رمان را تغییر دهند.اهداف پژوهش:بررسی بُعد زمان در نگارگری ایرانی.تحلیل تطبیقی ِزمان در اسفار کاتبان از ابوتراب خسروی و سال های ابری از علی اشرف درویشیان.سؤالات پژوهش: بُعد زمان در نگارگری ایرانی چگونه است؟ زمان در اسفار کاتبان و سال های ابری چگونه بازتاب یافته است؟
بازخوانی چالش های ناپایداری در برنامه ریزی شهری کلانشهر تهران از دیدگاه واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: رشد جمعیت شهرهای بزرگ ایران و عدم توجه به اصول مدیریتی در برنامه ریزی شهری در سال های اخیر مسایل زیادی را برای شهروندان و برنامه ریزان بوجود آورده است که شهرها را به سمت ناپایداری سوق می دهند. تهران به عنوان پایتخت ایران با مشکلات شهری فراوان مواجه است و این عوامل، ادامه حیات این شهر را با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت. شناسایی شاخص های پایداری توسط مقاله های بسیاری ارزیابی شده اند ولیکن به شاخص های ناپایداری که به چالش های ناپایداری در برنامه ریزی شهری دامن می زنند کم تر توجه شده است؛ درهمین راستا هدف تحقیق حاضر شناسایی چالش های ناپایداری در برنامه ریزی شهری کلانشهر تهران می باشد. روش ها: این پژوهش با روش بازخوانی شاخص های مرتبط با پایداری شهری به ارزیابی شاخص های ناپایداری در برنامه ریزی شهری از دیدگاه واقعی پرداخته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهند عمده شاخص های ناپایدار برنامه ریزی شهری در سه شاخص اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی خلاصه شده اند. در شاخص اقتصادی مولفه های ناپایدار در برنامه ریزی شامل عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، قیمت مسکن، مسکن غیراستاندارد، درآمد، اشتغال، بیکاری، هزینه زندگی و زنان سرپرست خانوار؛ در شاخص محیط زیستی شامل تغیییرات آب وهوایی، جزیره گرمایی، سیل، مدیریت حمل ونقل، امنیت انرژی، آلودگی صوتی وهوا، ترافیک شهری، کیفیت و کمیت آب، کیفیت دفع زباله، زیرساخت سبز شهری، محیط زیست به عنوان مساله تجملی و تغییر رویکرد به محیط زیست با تغییر افراد؛ و در شاخص اجتماعی شامل تعامل اجتماعی، دسترسی به امکانات وخدمات، آسیب های اجتماعی، احساس هویت و تعلق خاطر، روابط همسایگی، تفکیک اجتماعی، مشارکت مردم در امور شهر و امنیت ورفاه می باشند. نتیجه گیری: برای حفظ پایداری برنامه ریزی شهری، اجرای سیستم اطلاعات زمین شهری و اعمال گزینه های توسعه فعال برای کلانشهر تهران توصیه می شوند.
بازشناسی دستگاه زمان سنجی مجموعه رکنیه یزد مبتنی بر متن وقف نامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
61 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر شاخص تاریخی شهر یزد را می توان دستگاه زمان سنجی مدرسه رکنیه یزد یا همان رصد وقت و ساعت دانست. عملکردهای پیچیده، کاربردی و شگفت انگیز این دستگاه، آن را به موضوعی جذاب در مطالعات تاریخی یزد، به ویژه در حوزه تاریخ علم تبدیل کرده است. این امر موجب شده تا تعداد قابل توجهی از پژوهشگران به توصیف این مجموعه و رصد آن بپردازند و مبتنی بر منابع تاریخی قرن نهم هجری قمری یعنی دو کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد شرحی از آن ارائه دهند. با این وجود تاکنون در کمتر پژوهشی از متن وقف نامه جامع الخیرات برای بازخوانی این ساعت بهره برده شده است. در این نوشتار با تکیه بر متن کتاب جامع الخیرات و بازخوانی متن این کتاب در انطباق با سایر منابع و داده ها، اطلاعات جدیدی از این دستگاه قرائت شده است. مطالعه بر پایه روش تحلیل محتوا و تفسیر متن است. در تفسیر متن کتاب جامع الخیرات علاوه بر رجوع به دو منبع تاریخی مهم یعنی کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد، از شواهد میدانی تازه به دست آمده در محدوده مجموعه رکنیه بهره برده شده است. نتایج پژوهش اطلاعات مهمی از دستگاه را در اختیار قرار می دهد که شامل ماهیت منبع تأمین نیروی محرکه دستگاه است که وابسته به قنات زارچ بوده است، به نحوی که این دستگاه را می توان یک سازه آبی وابسته به قنات زارچ دانست. ازطرفی بررسی های این مقاله نشان می دهد که موقعیت نهر قدیم واقع در انتهای پایاب قنات زارچ که به تازگی در مجموعه رکنیه آشکارسازی شده است، منطبق با موقعیت استقرار این رصد در قرن هشت هجری قمری است. هم چنین پژوهش در ارتباط با هزینه های نگه داشت این دستگاه در قرن هشت هجری قمری مطالبی را ارائه می کند که منجر به افزایش شناخت ما از سازوکار راه اندازی و نگه داری این دستگاه می شود.
واکاوی قدرت در تولید قالی های بی بی باف منطقه چالِش تُر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
30 - 41
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از اصیل ترین هنرهای سنتی ایران به شمار می رود که مطالعه و بررسی آن نشان می دهد در پس صورت زیبا و چشم نواز آن نظام های قدرت و گاه بی رحمی وجود دارد، که نقش به سزایی در اوج و افول آن دارد. منطقه چالش تر از توابع استان چهار محال و بختیاری در جغرافیای فرش ایران، مملؤ از اتفاقات گفتمانی است که تنها در سایه توجه به فرامتن، بافت و زمینه ایجاد متن قابل بررسی هستند؛ در این خصوص بی بی ها گروهی از بانوان تأثیرگذار به عنوان یک میکروفیزیک قدرت در تولیدات قالی های بی بی باف، نقش به سزایی داشتند. میکروفیزیک قدرت، جریان های کوچک و ریزقدرت هایی هستند ک ه در سطوح کوچک تر و پنهان جامعه، به شکل های بوروکراتیک، انضباطی و روانی منتشر و بازتولید می شوند. در عصر قاجار میکروفیزیک های قدرت نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشتند. قدرت بانوان خوانین بختیاری در چالش تر، در ادامه قدرت بانوان دربار، عامل اصلی خلق و تولید ژانر خاصی از قالی در این منطقه شد، که به همین نامِ قالی های بی بی باف، شهرت دارند. مهم ترین ویژگی های قالی هایی که به دستور بی بی ها بافته می شد، این بود که با تحولات فرهنگی و سیاسی همراه و صورت بندی های معرفتی و گفتمانی را در دل خود جای داده است. واکاوی نقش بی بی ها به عنوان یک ساختار میکروفیزیک، در قالی بی بی باف مسئله این پژوهش است، که سعی شد با بررسی عوامل سیاسی جاری در نظام قدرت خوانین بختیاری، علت شکل گرفتن ریزقدرت بی بی، بررسی و سپس نقش سازنده بی بی ها به عنوان یک نهاد قدرت در تولید قالی مورد پژوهش، قرار گیرد. لذا سؤال اصلی پژوهش این است که نقش قدرت بی بی ها در تولید قالی های معروف به بی بی باف به چه نحوی بوده است؟ در این جستار با استناد به مبانی نظری مفاهیم قدرت نزد میشل فوکو تحولات قالی بی بی باف، در قالب قدرت- مقاومت، قدرت- دانش و قدرت- رابطه در ذیل گفتمان قدرت فوکو، بررسی و تحلیل شدند. نتیجه قابل تأمل این بود که قدرت اقتصادی، سیاسی و مدیریتی بی بی ها یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده این نوع قالی هاست.
اولویت سنجی مؤلفه های فرهنگ مشارکتی در معماری مسکن اقشار کم درآمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
51 - 66
حوزههای تخصصی:
فرهنگ مشارکتی در معماری می تواند باعث ایجاد ارتباط موثر و کارآمد بین کارفرما، سازمان های ذیربط، معماران و کاربران فضا شود. یکی از مهم ترین موضوعات معماری، مسکن است که همه افراد جامعه با آن در ارتباط هستند. مسکن یک الگوی فرهنگی از نحوه زندگی ساکنان را به نمایش می گذارد. از این روی، تنها یک محصول تولید شده نیست بلکه نتیجه یک فرآیند است که موفقیت آن منوط به میزان مشارکت هر کدام از اجزاء و تابعی از فرهنگ مشارکت است. این پژوهش، به دنبال اولویت سنجی مؤلفه های فرهنگ مشارکتی در معماری مسکن می باشد که در آن تاکید ویژه ای بر مسائل مربوط به اقشار کم درآمد شده است تا با توجه به محدودیت های موجود، بتوان به راهکارهای مناسبی برای ایجاد تعامل بین کاربر با دست اندرکاران معماری و شهرسازی دست یافت. استراتژی کلی پژوهش در تحقیق حاضر، پس کاوی است. در بخش مطالعات نظری، با هدف ارائه مؤلفه های فرهنگ مشارکتی، از روش تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است؛ سپس از روش میدانی و ابزار گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه با افراد صاحب نظر در زمینه معماری و شهرسازی، استفاده شد. آزمون آلفای کرونباخ جهت پایایی پژوهش؛ آزمون فریدمن، جهت مشخص شدن اولویت ها و آزمون رگرسیون چندگانه، برای توصیف رابطه خطی بین متغیرهای فرهنگ مشارکتی، استفاده گردید. یافته ها نشان می دهد که در سیاست گذاری مسکن برای اقشار کم درآمد، توجه به فرهنگ مشارکتی، می تواند در مراحل مختلف برنامه ریزی، طراحی، ساخت و بهره برداری از فضا، نقش موثری در کاهش فواصل بین همه گروه های ذینفع ایفا کند و در بهبود وضع مسکن این قشر موثر باشد. فرهنگ مشارکتی در مسکن اقشار کم درآمد، به انسجام بین سه حوزه مشارکت ذی نفعان در طرح مسکن، مشارکت جویی و مشارکت پذیری میان ذی نفعان و نحوه مشارکت کاربران (ساکنان) در طرح مسکن تاکید دارد و نتایج آزمون فریدمن، نشان دهنده معناداری رتبه بندی مؤلفه های فرهنگ مشارکتی از نظر متخصصان و دست اندرکاران معماری و شهرسازی است، بطوریکه رتبه بندی متفاوتی از این مؤلفه ها دارند.
A Review on the Recent Façade Evaluation Approaches and Criteria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
60 - 74
حوزههای تخصصی:
Novel viewpoints see the façade as a multi-functional component that should simultaneously meet functional and aesthetic requirements. These requirements need to be evaluated using a state-of-the-art approach. Although façade performance assessments are seen in the literature, studies that investigate the aesthetics and performance of façades rarely can be found together. Reviewing the approaches, methodologies, and criteria utilized to assess façades can draw a vision of the background for those who intend to develop a method for façade evaluation based on a novel perspective. This study aims to investigate recent research to discover approaches to façades. An exploratory case study methodology was applied to implement this aim, while the data collection method was library-based. Content analysis was employed via logical reasoning to determine the approaches, methods, and criteria of façade evaluations. Also, open and axial coding was used to organize the criteria extracted. The found approaches were "sustainability," "buildability," "life cycle assessment," "competing objectives," "performance," and "general," while the most frequent ones were "performance" and "sustainability" after "general." Previous façade-focused research methodologies were concentrated on five methodologies: multicriteria decision-making (MCDM), simulation, optimization, library-based, and hybrid. The most popular method was MCDM. Extraction of criteria demonstrated that "Costs," "Thermal performance," “Environmental impacts,” and “Durability” are respectively the trend ones with the highest frequency of presentation. To conclude, the façade as a multi-functional element needs to be assessed with state-of-the-art methods that consider all the required functions of a façade, including aesthetics. In contrast, Conventional methods cannot provide such a service.
مطالعه معماری پایدار و پدافند غیر عامل در خانه های تیموری با خوانش سه بُعدی و تاکید بر نگاره فرار یوسف از زلیخا
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
59 - 85
حوزههای تخصصی:
مدارک تصویری نقش مهمی در مطالعه تاریخ معماری ایران دارد. با توجه به کمبود مدارک در مورد خانه های تیموری یکی از راه های شناخت و احیای اصول معماری ایرانی-اسلامی، رجوع به نقاشی ایرانی است. در نگاره فرار یوسف از زلیخا به طور هنرمندانه ای جلوه های مختلف هنر و معماری دوره تیموری تصویر شده است. این پژوهش با بازنمایی سه بعدی خانه های دوره تیموری با کمک نگاره فرار یوسف از زلیخا ابعاد فضایی و کارکردی معماری تیموری را بازخوانی کرده، به تحلیل اصول معماری پایدار و پدافند غیرعامل در آن می پردازد؛ لذا در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که مصادیق معماری پایدار و پدافند غیر عامل در معماری خانه های دوره تیموری چگونه نمود یافته است؟ این پژوهش ازنظر هدف کاربردی با رویکرد تطبیقی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از منابع کتابخانه ای و از نرم افزار اتوکد و تری دی مکس برای مدل سه بُعدی استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد خانه های تیموری، یک یا دوطبقه، دارای ایوان، طاق و قوس همراه با تزیینات کاشی و پله ها در حیاط و نزدیک ورودی است. بالکن با تیر های چوبی و سقف هرمی از ویژگی بیشتر خانه ها بوده است. خانه ها دارای ویژگی های پایداری مانند استفاده بهینه از منابع، تهویه طبیعی و تطبیق با اقلیم بوده اند. عناصر معماری نظیر دیوارهای ضخیم، حیاط مرکزی و تقسیم بندی فضایی، نقش مهمی در کاهش آسیب پذیری ایفا کرده اند. این تحلیل بیانگر آن است که هنر و معماری تیموری به صورت هماهنگ در خدمت ایجاد محیطی امن و پایدار قرار داشته اند. این پژوهش بر اهمیت بازخوانی میراث معماری گذشته در طراحی های معاصر تأکید دارد.
ریختارشناسی جایگاه روح هنر در تفکر اشراقی "بررسی موردی رساله غفران اثر ابوالعلای معرّی" بر اساس رویکرد مراتب سفر قهرمانی از جوزف کمبل
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
125 - 165
حوزههای تخصصی:
المعرّی شاعر - فیلسوفِ سوریه زمانِ خلافت فاطمی و همواره از مهم ترین افرادی است که در روندِ گمشده از اصطلاحاً افرادِ "اشراقی" چنانچه تا امروز می بایست والامقام باشد نیست که علاوه بر اینها که او تقدیری در خور می خواست اتفاقاً بسیاری بر او دشنام و از هنرمند بودنش به بد بودنش یاد می کنند که رفته رفته با آنکه در پِیِ کشفِ ایده هایی نو بودیم ما را به کانونی جدید رسانید تا با بازخوانیِ آثارش در این دوران معاصر هم بتوانیم ایشان را به جایگاهی مناسب برگردانده و هم بر نگاهِ دینی ما قوّتی شود که البته وقتی فکر می کردیم اینها همه فقط از نیرو و خواستِ ما بود؟ لیکن به مرور متوجه شدیم تمامِ آنچه می خواستیم بَسا در رساله ای به اسم غفران از خودِ ایشان موجود بوده که البته به سَببِ همین کم لطفی ها گویا نامش از غفران اکنون به غفلت پسندیده تر است. علاوه بر اینها برای آنکه این پژوهش فارغِ بحثِ تاریخ مصرف گرایی گردد در حد توانمان مناسباتی میان دیدگاه خود و رویکردِ سفر قهرمان از آقای جوزف کمبل را جویا شدیم که وقتی این مقاله خاتمه یافت بَسا خودش همچون اثری هنری که حالا بر حق هم شده بتواند با فرمی روح وار به آینده نیز ورود کند. منابعِ ما در اینجا میدانی - کتابخانه ای هر دو را مهیاست و با دیدی شهودی و توصیفی - تحلیلی حرکت داریم که الزاماً وجه کیفی - کاربردی هم نیازش است. فرجام، خرسندیم اگر خلاقیتی را افزایش داده و یکی دیگر از هنرمندانِ اهلِ مَعرفت را از اِتهامات بی اساس، مُبرا سازیم.
مطالعه رویکرد حاکمان آل بویه در ایجاد تسامح مذهبی و واکاوی تحولات معماری اسلامی در این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
349 - 366
حوزههای تخصصی:
آل بویه به عنوان یک حکومت شیعی مذهب پس از به قدرت رسیدن در قرن چهارم هجری، اجرای سیاست های هم زیستی دینی را در پیش گرفتند؛ به گونه ای که سیاست ایجاد هم زیستی دینی و مسالمت آمیز میان مسلمانان و اقلیت های دینی، یکی از اولویت های دینی و از دغدغه های اصلی و همیشگی اهل بیت (علیهم السلام) بوده است. این پژوهش بر آن است تا به تبیین عملکرد حکومت آل بویه، سیاست های اجرایی امرای این خاندان در جهت ایجاد هم زیستی مسالمت آمیز دینی میان شیعه و اهل سنت بپردازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. نتیجه مبین آن است که صرف نظر از اینکه آل بویه تا چه اندازه در اجرای این سیاست توفیق حاصل کردند، اما به طور مسلم همبستگی اجتماعی و دوری جامعه دینی از تنازعات بی حاصل، می توانست از مهم ترین آثار توجه به تلاش آن بزرگان باشد. واکاوی نقش آل بویه در ایجاد هم زیستی دینی میان شیعه و اهل سنت که سبب ماندگاری آل بویه با وجود جمعیت زیاد اهل سنت در کنار اقلیت شیعه گردید، انجام این پژوهش را ضروری می سازد. از دیگر نقاط درخشان دوره آل بویه توجه ویژه به اقدامات عمرانی و معماری بود.اهداف پژوهش:بررسی رویکرد آل بویه در ایجاد تسامح مذهبی.بررسی تحولات معماری اسلامی در دوره آل بویه.سوالات پژوهش:حاکمان آل بویه برای ایجاد تسامح مذهبی چه رویکردی در پیش گرفتند؟تحولات معماری اسلامی در دوره آل بویه چگونه بود؟