مطالب مرتبط با کلیدواژه

جلال و جمال


۱.

زمانمندی روایت در مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزل آبادی بر اساس نظریه ژرار ژنت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نزل آبادی جلال و جمال زمان در روایت ژرارژنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۴۱۲
زمان در روایت یکی از مباحث مهم و مؤلفه های اساسی در آفرینش داستان است که در دهه های اخیر مورد توجه روایت شناسان مختلف قرار گرفته است. با بررسی زمان می توان به اهمیّت یک رویداد در نظر نویسنده برای دستیابی به هدفش پی برده، از این میان، نقش ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریه ی زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلفه های پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجه است. ژنت نظریه ی زمان در روایت خود را در سه محور نظم، تداوم و بسامد مطرح می کند. مثنوی تمثیلی جلال و جمال نزل آبادی، شاعر ناشناخته ی قرن نهم، از محور زمان به خوبی استفاده کرده است و از تحلیل زمانی این داستان تمثیلی این نتیجه به دست می آید که نویسنده، گاهی توالی خطی زمان را برهم می زند تا متن را دچار آشفتگی زمانی کند و با یک فلاش بک به عقب بر می گردد و گاهی گوشه چشمی به آینده می اندازد و دوباره به متن اصلی برمی گردد. نویسنده به طور کل روند شتاب مثبت و بسامد مفرد را برای ایجاد ایحاز در متن به کار برده است.
۲.

مقایسه شخصیّت های تمثیلی در مثنوی جلال و جمال نزل آبادی و لیلی و مجنون نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تمثیل جلال و جمال شخصیت لیلی ومجنون نزل آبادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۷۲
مثنوی جلال و جمال سروده محمّد نزل آبادی از جمله سروده های عاشقانه تمثیلی می باشد که برخلاف مثنوی مشهور لیلی و مجنون نظامی، تقریباً ناشناخته مانده است. در این تحقیق علاوه بر معرّفی این منظومه، به بررسی و مقایسه شخصیّت های تمثیلی این داستان با داستان لیلی و مجنون پرداخته شده و سعی شده است بدانیم در کدام یک از دو منظومه بیشتر از شخصیّت های تمثیلی استفاده شده است؛ و کاربرد کدام نوع از شخصیّت های تمثیلی (انسانی، غیرانسانی) بیشتر به کار رفته است. سرانجام طبق بررسی هایی که در این تحقیق صورت گرفته می توان گفت که شخصیّت های تمثیلی داستان جلال و جمال نسبت به داستان لیلی و مجنون بیشتر است و شاعر در مثنوی جلال و جمال اکثر شخصیّت هایش را با دو بعد ظاهری و معنوی آن ها معرفی کرده است که با اندکی مسامحه می توان میزان کاربرد شخصیّت های انسانی و غیرانسانی این مثنوی را یکسان دانست.
۳.

تبیین جایگاه تزیین در هنرهای صناعی از منظر حکمت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابداع هنرهای صناعی جلال و جمال تزیین حکمت اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
هنرهای صناعی، مدخلی مأخوذ از خمیره ازلی است، انسان خلیفهالله، با استعانت از حکمت الاولینِ اهداییِ خداوندِ رحمان، و با تکیه بر عقل، مخلوقِ نخستین، و شناخت کاستی های انسان و نیازهای زیستن در دنیای دنی و به کاربردن مواد و مصالح اولیه موجود در طبیعت، با هدف تسهیل زیست و، سفر و گذر از سرای فانی به سرای باقی، دست به ابداعِ بدایعِ صناعی زده است. انسان کامل، خلیفه الله، متصف به صفاتی از نوع صفات استخلاف کننده مقام خلافت، خداوند متعال است. حضرت بدیع السماوات و الارض در پی صفت جلالیِ خلقت، از مهم ترین مقامات تفویض شده به انسان کامل را، مقام ابداع و آفرینش قرار داده، مقامی که در صنع صنایع بدیع، تجلی تام یافته است. حال مصنوعات تولیدی انسان در عمل، اگرچه قدری، راه گشا و کارگشای مسائل و مشکلات اویند، ولیکن با جلال و جمال تجلی یافته در طبیعتِ مخلوق ِپیرامونِ محسوس و ملموسِ منتج از صفات جلالی و جمالیِ ایزد باری، فاصله بسیار دارند، ازاین رو انسان خلیفه الله، با محاکات از طبیعتِ مخلوق خداوندِ رحمان، در تلاش است تا صورتِ مصنوعات صناعی کمال نیافته خود را، به تبع صفت جمالی خداوند متعال، به زیور تزئینات طبیعیِ بدل از کمال و جمال طبیعت، مبدل گرداند، تا ضمن تجلی حسن و جمال الهی، اندکی از نقصان جاری در مصنوعات مخلوق خود، بکاهد، چراکه خلقِ زیبا، سنت جاریِ منتج از صفات جمالی خداوند رحمان است، قال احسن الاولیاء حسن ابن علی(ع) “إن الله جمیلٌ یُحِبُّ الجمال، و یُحِبُّ اَنْ یَری اَثَر النِعمه علی عَبْدِه” خداوند زیبا، زیبایی را دوست می دارد و دوست دارد اثر نعمت های خود را در مردم ببینید. این پژوهش از نوع مطالعات بنیادین با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی است که با استناد به منابع نوشتاری و تحلیل محتوای آیات، احادیث و آرای حِکمی حُکمای اسلامی ماهیت تزیین را در هنرها و مصنوعات صناعی، تدوین و تبیین می نماید. در پایان این گونه استنتاج می گردد که انسان خلیفه الله، به تبع مقام خلیفه اللهی تفویض شده از ذات باری تعالی، در مقام ابداع و آفرینش، مخلوق خود را به تبع خالق جمیل و زیباآفرین، زیبا می آفریند، تا ضمن محاکات و تخیل از طبیعتِ مخلوق خداوندی، در جهت خلق بدیع زیبا، نقصان های ماهوی آفریده های خود را که ناشی از نقص خالق، انسان، می باشد، به مخلوقات زیبای باری تعالی بپیونداند.