فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۳۱ مورد.
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
7 - 20
حوزههای تخصصی:
نقاشی قهوه خانه ای شیوه ای از نقاشی عامیانه است که با گسترش در قهوه خانه ها در دوره قاجار و توسط نقاشان مردمی به شکوفایی رسید. این نقاشی ها ضمن بهره مندی از پیشینه فرهنگی غنی، در عین سادگی در فرم واجد محتوایی عمیق هستند. مضمون بزم به عنوان یکی از مضامین تکرارشونده در فرهنگ و هنر ایران از مضامین اصلی نقاشی های قهوه خانه ای نیز محسوب می شود. هدف از این پژوهش ضمن بررسی جنبه های بصری دو نقاشی بزمی «بارگاه کی خسرو» و «شب چله»، تحلیل جنبه های مضمونی این نقاشی هاست که در پیوند با اوضاع فرهنگی و سیاسی اجتماعی دوره قاجار شکل گرفته اند؛ بنابراین در پژوهش حاضر به این پرسش پاسخ داده شده است که ویژگی های بصری و مضمونی دو نقاشی قهوه خانه ای مذکور با مضمون بزم چیست؟ پژوهش از لحاظ هدف بنیادی، از منظر ماهیت توصیفی تحلیلی با رویکرد کیفی است و گردآوری داده ها بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش ویژگی های بصری این دو نقاشی عبارت اند از: کاربست ترکیب بندی و پرسپکتیو مقامی متأثر از سنت بصری مقامی در هنرهای تصویری ایران، تصویر کردن صحنه نقاشی از روبه رو و بالا برای ایجاد عمق و ژرفا در فضا، انتشار یکدست نور و عدم ایجاد سایه، به کارگیری فرم های ساده و واقع گرایی در شخصیت پردازی، انطباق پوشش و پیرایش شخصیت ها و عناصر معماری با دوره قاجار، کاربرد نمادین رنگ های شاد و شفاف در راستای هماهنگی صورت و محتوا، ذره گرایی و پرهیز از فضای خالی در صحنه نقاشی، تصویرسازی رامشگران، خنیاگران و نوازندگان زن به عنوان ارکان اصلی مجالس بزم و شادی. مضامین بزمی این آثار روایتگر دو گونه از مناسب های بزمی ازجمله بزم پس از پیروزی در طبقه حاکم و جشن شب چله در طبقه عامه هستند. مضمون بزم در این نقاشی ها بازتابی از ویژگی های فرهنگی، آمال و آرزوهای مردم است. درون مایه اصلی روایت هر دو اثر نویدبخش پیروزی خیر بر شر، سلطه نهایی نور بر تاریکی و آینده ای روشن است که آینه ای تمام نما از شرایط حاکم بر جامعه قاجار پس از جنبش مشروطه است. نتیجه آنکه نقاشی قهوه خانه ای با بهره گیری توأمان از سنت های نقاشی ایرانی و برخی ویژگی های نقاشی غرب در خلال ارتباط نزدیک با مردم موفق به خلق گونه ای از هنر اجتماعی شد؛ هنری که در آن توجه به فرهنگ، سنت ها و اسطوره های ملی، نیازها و عقاید مردم در اولویت قرار داشت.
تبیین مفهوم هنر اسلامی از منظر شیلا بلر و جاناتان بلوم
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
21 - 31
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: «هنر اسلامی» واژه ای است که ابتدا توسط مستشرقین به کار برده شد. با وجود تعاریف متعددی که تاکنون از «هنر اسلامی» ارائه گردیده اما همچنان مورد بحث و بررسی اندیشمندان است، چرا که هنر اسلامی را نمی توان یک جنبش و یا سبک خاص تلقی نمود. در این پژوهش مفهوم «هنر اسلامی» از دیدگاه شیلا بلر و جاناتان بلوم و قیاس دیدگاه آنان با رویکرد شرق شناسان معناگرا و ذات باور مدنظر قرار دارد. حال این سؤال مطرح می گردد که وجه اطلاق هنر اسلامی از دیدگاه بلر و بلوم چه بوده و رویکرد این دو پژوهشگر در مطالعات هنر اسلامی و طبقه بندی این آثار در قیاس با شرق شناسان ذات باور و معناگرا چگونه بوده است؟ هدف: هدف از انجام این پژوهش واکاوی مفاهیم و رویکردهای مرتبط با هنر اسلامی از دیدگاه شیلا بلر و جاناتان بلوم و قیاس دیدگاه آنان با رویکرد شرق شناسان معناگرا و ذات باور است.روش تحقیق: روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش ارائه آن توصیفی-تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات بر اساس مطالعات و اسناد کتابخانه ای صورت گرفته است.یافته ها: نتایج حاصله نشان می دهد بلر فارغ از تعریف هنر در غرب و با توجه به عدم وجود تعریفی معین از هنر اسلامی، آن را از قید منطقه، دوره، مکتب و یا سبک خاص آزاد شمرده و آثار موجود در قلمرو اسلام را «هنر اسلامی» می شمارد. از سوی دیگر بلر و بلوم رویکرد مطالعاتی بسترمند غربیان را به سطح مطالعات بسترمند-تفسیری ارتقاء دادند اما رویکردهای این دو پژوهشگر در تقابل با رویکردهای شرق شناسانه شیءمحور و سنت گرایانه ذات باور قرار می گیرد.
واکاوی استعاره مفهومی در قرآن (جرهای ۱۵ تا ۲۱) و هفت پیکر نظامی از مفهوم زبان شناختی متن و تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
363 - 379
حوزههای تخصصی:
یکی از گرایش های جدید در دانش مطالعات زبان که ابزارهای تازه ای برای تحلیل متون به وجود آورده، علم زبان شناسی است. از طرفی شاعر با استفاده از استعاره می تواند به معانی شعر خود، جلوه ای خاص ببخشد که بر اثر آن، زیبایی ادبی بیشتری را در شعرش به وجود آورد. استعاره مفهومی نیز یکی از شاخه های استعاره است که فقط به لفظ و زبان محدود نشده بلکه ابزاری است که بدان وسیله شاعر می تواند پیچیده ترین احساسات و انتزاعی ترین تصویرها را در شعر خود نشان دهد؛ زیرا تمام اجزای کلام در این بخش از استعاره، قابل بررسی است. پژوهش پیش رو به روش مطالعه کتابخانه ای انجام شده و جامعه آماری موردنظر در آن، جزءهای 16 تا 21 قرآن کریم است که نویسندگان با استفاده از دانش استعاره مفهومی که در علم زبان شناسی مطرح شده، به بررسی این بخش پرداخته اند. همچنین کاربرد استعاره در هفت پیکر نظامی بررسی شده است. در این پژوهش به بررسی بخش های سه گانه استعاره مفهومی در قرآن کریم که عبارت اند از: استعاره هستی شناختی، جهت گیرانه و ساختاری، پرداخته شده و شواهدی را که از این نظر در کتاب مورد بررسی وجود دارد، استخراج شده است. بسیاری از تعابیر به کاررفته در قرآن کریم همانند: دیدن، شنیدن، تکلم و... درواقع استعاره مفهومی است و باید با این لفظ معرفی شود؛ چنانکه مفسران بزرگی چون امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی نیز برای بیان این امر، عبارت «وضع الفاظ برای روح معنا» را ارائه کرده اند اما تعریف چنین شواهدی با عنوان «استعاره مفهومی» راه کاری بهتر و دربرگیرنده تعریف پیشین نیز است.اهداف پژوهش:بررسی استعاره مفهومی چه کاربردی در قرآن کریم.واکاوی زبان شناختی متن و تصویر در هفت پیکر نظامی.سؤالات پژوهش:استعاره مفهومی چه کاربردی در قرآن کریم دارد؟زبان شناختی متن و تصویر در هفت پیکر نظامی چگونه است؟
هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار و تطبیق آن با رئالیسم در هنر رسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
618 - 634
حوزههای تخصصی:
رسانه و به ویژه شبکه های اجتماعی در جهان امروز ازجمله حوزه های حائز اهمیت و تأثیرگذاری است که ذهن بسیاری از صاحبان اندیشه و متفکران را به خود مشغول کرده و توان فکری قابل توجهی را جهت فهم ابعاد و زوایای مختلف آن به خود اختصاص داده است. هدف این پژوهش ایجاد درکی فلسفی از مفهوم واقعیت در جهان امروز، خصوصاً در حوزه هنر رسانه بوده است. پژوهشگر با استناد به تحولات مفهوم واقعیت در پارادایم های فلسفی و بررسی نظرات متفکران هر دوره و به طور خاص ژان بودریار، هستی شناسی واقعیت را مورد تحقیق قرار داده است. نگارنده با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوای کیفی سعی داشته به تحولات مفهوم واقعیت، تحت تأثیر رسانه ها بپردازد. نتیجه این است؛ آنچه در رسانه به نمایش درمی آید، نه واقعیت را می پوشاند، نه آن را تحریف می کند و نه حتی دیگر آن را بازنمایی می نماید، بلکه واقعیت را تولید کرده و مفهوم نوینی از آن را به نمایش می گذارد. همان طورکه تکنولوژی ضریب نفوذ بالایی در عصر حاضر دارد، به نظر می رسد رسانه توانسته مفهوم واقعیت و دیگر مفاهیم بنیادین هستی را به طرز اغواکننده ای از نو ابداع کند و حیات جهانی نوینی را تداوم بخشیده و سیر حرکتی آن را به گونه ای که خود می خواهد، تضمین نماید.اهداف پژوهش:بررسی هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار.انطباق و انعکاس مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار.سؤالات پژوهش:هستی شناسی «واقعیت» در اندیشه بودریار چگونه است؟مقوله «واقعیت» در رسانه های امروزی در اندیشه بودریار چگونه منعکس می شود؟
بررسی خطاوارگی در تبلیغات و ظرفیت های پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
681 - 705
حوزههای تخصصی:
تبلیغات اغلب با هدف انتقال پیامی مثبت به مخاطبان و درنتیجه، برای ادراک و همراهی آنان با موضوع صورت می پذیرند؛ اما زمانی که تبلیغ، علیه هدف خود نتیجه می دهد و تأثیر معکوس بر مخاطبان می گذارد، ضدتبلیغ اتفاق افتاده است.پیامدهای ناشی از به وجود آمدن ضدتبلیغ، به ویژه در تبلیغات فرهنگی، ممکن است جبران ناپذیر بوده و آثار مخربی را متوجه جامعه و توسعه فرهنگی در جامعه نماید. ازاین رو است که شناخت ضدتبلیغ و راه های تبدیل شدن یک تبلیغ به ضد خودش، امری بسیار ضروری است. بدین منظور علاوه بر مطالعه کتابخانه ای و اسنادی، برای فهم این مسئله و جهت گردآوری داده ها، نظر 11 متخصص در حوزه تبلیغات با روش مصاحبه هدفمند و نیمه ساختاریافته (نمونه گیری نظری) و با ارجاع زنجیره ای (روش گلوله برفی) مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت از بین 523 کد اولیه 110 مفهوم کلیدی، 23 تم فرعی و 4 تم اصلی شکل دهی شدند و دستیابی به پاسخ نهایی با روش تحلیل تم انجام گرفت. این پژوهش واژه خطاوارگی را به جای ضدتبلیغ، پیشنهاد می دهد که شامل زیرمجموعه هایی چون مغالطه زبانی، مفهومی، عملکردی و ذهنی می شود. اگر مبلّغ در انتخاب تصویر و شعار به فرهنگ و نگرش حاکم بر جامعه بی توجه باشد، آن اثر از سوی مخاطبان مورد پذیرش قرار نخواهد گرفت، همچنین عدم رعایت ارزش انسانی، کلیشه های جنسیتی، تبعیض نژادی، در نظر نگرفتن حقوق کودکان، دروغ و فریب و از طرف دیگر عواملی چون زمان اکران تبلیغ، نوع رسانه انتخابی، تعداد تکرار تبلیغ، محل اکران تبلیغ، عناصر هم جوار با تبلیغ اکران شده، بسته بندی از سوی مبلّغ در ساخت خطاوارگی مؤثر خواهد بود.اهداف پژوهش:شناخت خطاوارگی در تبلیغات و چگونگی تبدیل شدن تبلیغ فرهنگی به خطاوارگی در تبلیغات.بررسی ظرفیت پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی.سؤالات پژوهش:چه عوامل و دلایلی موجب تبدیل شدن یک «تبلیغ فرهنگی» به «خطاوارگی در تبلیغات» می شود؟پوسترهای هنری در توسعه فرهنگی نقشی دارند؟
تحلیل مهم ترین مؤلفه های تأثیرگذار جهانی شدن بر فضاهای عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم شهریور ۱۴۰۲ شماره ۱۲۳
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: جهانی شدن فرایندی در حال وقوع است که اثرات قطعی آن بر شهرها و ریزفضاهایشان هنوز مشخص نشده است. جهانی شدن سبب شده است تا اقدامات و تحولات نقطه ای از جهان بر نقاطی آن سوی جهان اثر گذارد. در دنیای جهانی شده امروز که جامعه محلی و نسبتاً بسته گذشته، تبدیل به یک جامعه فرامحلی، جهانی و یا محلی- جهانی شده است، شاخص های بسیاری بر زندگی شهری تأثیرگذارند. ازاین رو این فرایند با ابعاد و مؤلفه های ویژه اش در عرصه فضاهای جمعی در هر دو بعد کالبد و رفتار نیز به روشنی خود را نشان می دهد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که فضاهای جمعی از کدام یک از ابعاد جهانی شدن بیشترین تأثیر را گرفته است؟ و پرسش دیگر که بدان پرداخته می شود این است که جهانی شدن چگونه بر الگوهای رفتاری شهروندان در فضاهای جمعی تأثیر داشته است؟هدف پژوهش: پژوهش حاضر بر آن است که مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار بر فضاهای عمومی را تحلیل کرده و چگونگی تأثیر جهانی شدن بر الگوهای رفتاری شهروندان در فضاهای عمومی را بررسی کند.روش پژوهش: برای پاسخ به این پرسش ها با نگاهی کلان و انتقادی و با استفاده از روش فراتحلیل مهمترین ابعاد جهانی شدن که بر فضاهای جمعی تأثیرگذار هستند، شناسایی شده و سپس با استفاده از پرسشنامه خبرگان و تحلیل های آماری به منظور سنجش پایایی و توزیع نرمال داده ها نرم افزار spss نسخه 26 و در نهایت با روش دلفی فازی رتبه بندی عوامل صورت گرفته است.نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد جهانی شدن به طور غیر مستقیم و به واسطه اثرگذاری بر مهم ترین ابعاد زندگی انسان معاصر بر الگوهای رفتاری وی نیز تأثیرگذار بوده است. رونق فناوری اطلاعات به این اتفاق شتاب بخشیده است و با جابجایی مرزهای روانی در برایند کلی هر سه جنبه از رفتار (ضروری، اجتماعی، اختیاری) و همچنین هر دو بعد کیفی فضای شهری، تأثیرات غیرقابل چشم پوشی داشته است. در رتبه بندی انجام شده؛ ارتباطات مجازی، جریان مداوم اطلاعات، ارزش ها و سلایق، کنترل و نظارت بر مردم و مسئولین به واسطه پیشرفت تکنولوژی به ترتیب رتبه اول تا سوم اثرگذاری بر فضاهای جمعی در جریان جهانی شدن را به دست آورده اند. بنابراین پیشرفت تکنولوژی و انقلاب اطلاعاتی و ارتباطی که به واسطه آن ممکن شده است، بیشترین تأثیر را بر فضاهای جمعی شهرها در جریان جهانی شدن بر عهده داشته است. این امر لزوم توجه بیشتر به شاخص های مطرح شده را در طراحی فضاهای جمعی در دنیای جهانی شده به روشنی بیان می دارد.
سطوح اثربخشی ساختار قدرت بر معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مهر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
83 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری از دیرباز پیوندی مستحکم و دوسویه با عوامل تاریخی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی داشته و تحولات بروزیافته در این زمینه ها، اثرات مشهودی را بر معماری گذاشته است. در این رهگذر، پهلوی اول به دلیل تحولات گسترده در زمینه های متفاوت، به عنوان یکی از شاخص ترین دوره های تاریخی ایران در نظر گرفته شده که گرایش ها و تفکرهای خود را به واسطه معماری بیان کرده و به عنوان بازتابی از یک دوره سیاسی، قابلیت قرائت و تحلیل دارد. از سویی بررسی پژوهش های گذشته نشان می دهد که در این حوزه صرفاً به تشریح عوامل تأثیرگذار بر معماری و تحولات در وجوه مختلف جامعه به صورت مستقل پرداخته شده و نقش ساختار قدرت به عنوان مهره کلیدی و سطوح اثربخشی آن بر معماری به واسطه جریان های فکری غالب و مؤلفه های تأثیرگذار بر این ایدئولوژی ها، مغفول مانده است.
هدف پژوهش: در این راستا، این پژوهش به بررسی شبکه ساختار قدرت و سطوح اثربخشی آن بر معماری دوره پهلوی اول پرداخته و در پی یافتن پاسخ به این پرسش ها است که مؤلفه های کلیدی تأثیرپذیر از ساختار قدرت دوره پهلوی اول چیست؟ و سطح و نحوه اثربخشی آن ها بر معماری دوره پهلوی اول چگونه است؟
روش پژوهش: بر این اساس این پژوهش از نوع کیفی با چارچوبی توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای، اسنادی و مرور فشرده ادبیات نظری است.
نتیجه گیری: یافته های این جستار بیانگر آن است که ساختار قدرت با بهره گیری از مؤلفه های کلیدی نظیر سلطه رضاشاه در دولت و ارتش، اهمیت به ایران باستان، نفوذ سیاست های غربی از طریق حضور متخصصان اروپایی و افراد واقف بر توسعه یافتگی غرب و رشد تکنولوژی با نحوه و میزان سطوح مداخله متفاوت در معماری بناهای حکومتی و شخصی، اعمال نفوذ کرده است. در این راستا می توان اذعان کرد که ساختار قدرت، نقش کلیدی را در نوگرایی معماری ایران در دوره پهلوی اول به واسطه ایجاد زیرساخت های شهری، اجتماعی و فعالیتی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در سه سطح کلان، میانه و خرد ایفا کرده است.
سبک زندگی و اثربخشی نقوش انسانی خانه ابریشمی بر ماندگاری جایگاه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۹)
33 - 44
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مفهومی است که با انتخابی شدن روش زندگی معنا پیدا می کند و به شخصیت و ترجیحات افراد برمی گردد. با روی کارآمدن سلسله قاجار درتاریخ پررمز و راز ایران به واسطه پیشرفت هایی که در جنبه های اجتماعی -اقتصادی، فرهنگی و توسعه روابط خارجی با کشورهای اروپایی و غربی و رواج تجددگرایی در کشور رخ داد، تصویرگری و تزیینات دچار تغییرات اساسی گردید. در این شرایط، گروه های مختلف اجتماعی شکل گرفت که به تدریج، و در اثر مجاورت و هم نشینی گروه های مختلف سبک های زندگی خاصی ایجاد گردید. این پژوهش، نه تنها جنبه های تاریخی را بررسی می کند، بلکه به تحلیل خصایص اجتماعی- فرهنگی نیز می پردازد و به دنبال یافتن اثربخشی نقوش انسانی بر کیفیت سبک زندگی و ماندگاری جایگاه اجتماعی در خانه های تجار و بازرگانان است. از این رو پرسش این است که، چگونه نقوش انسانی بر کیفیت زندگی و ماندگاری جایگاه اجتماعی طبقات اجتماعی در خانه های اشرافی گیلان دردوران قاجار اثرگذار بوده است. خانه ابریشمی به جا مانده از دوران قاجار در رشت به عنوان نمونه، مورد بررسی و بازنگری قرار گرفته است. از آن جایی که، در این دوران اقتصاد و تجارت رونق گرفت و رشت به عنوان شهری تجاری شناخته شد، عوامل اقتصادی اثرات شگرفی بر جای گذاشته است. از این رو، بازرگانان بسیاری در رشت زندگی می کردند. آن ها خانه های مسکونی خویش را باشکوه و بزرگ می ساختند. با در نظر گرفتن ماهیت موضوع، پژوهش حاضر مبتنی بر استدلال استنتاجی است و با رویکردی به تحلیل محتوا، روش شناسی تفسیری-تاریخی را اتخاذ می نماید. لذا، اطلاعات این پژوهش از طریق تحقیقات کتابخانه ای و تحقیقات میدانی جمع آوری شده است. در رشت خانه های اعیانی و مجلل بسیاری باقی مانده است. چرا که به دلیل توسعه ابریشم، این شهر در دوران قاجار از رشد اقتصادی قابل توجهی برخودار بود. بر طبق تفسیر و تحلیل یافته ها ارتباط مستقیمی میان متغیرات سبک زندگی و عواملی مانند عادت واره، مصرف گرایی، تمایزات اجتماعی، سرمایه اقتصادی، شغل و سبک کاری افراد وجود داشته است.
مطالعه زمینه های گسترش و تنوع در هنر تذهیب دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
37 - 57
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مؤلفان و محققان در پرداختن به هنر دوره قاجار، به ویژه تذهیب، و بستر بسط و نشر آن رغبتی نداشته و چنین عنوان می دارند که تذهیب این دوره، ویژگی های خاص و قابل توجهی ندارد. هدف مقاله حاضر، واکاوی زمینه های گسترش اجتماعی و تنوع تذهیب در دوره قاجار است. در این مسیر به بررسی آثار مذهب دوره قاجار و مطالعه کتب تاریخی، به ویژه سفرنامه، اصناف و تاریخ نگاری ها پرداخته شده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به سوالات ذیل است: 1- تاثیر و تاثرات بستر اجتماعی بر هنر تذهیب دوره قاجاری کدام است؟ 2-زمینه های رواج تذهیب و جایگاه آن چیست؟ روش تحقیق، توصیفی و تحلیل از منظر اجتماعی و جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادیست. یافته ها نشان دارد هنر تذهیب در دوره قاجار با رکود مواجه نشده و شخص شاه، بزرگان، اشراف و مردم عادی علاقه مند به داشتن نسخ خطی نفیس بوده و نیز به دلیل رواج سوادآموزی و افزایش روحیه اشرافی گری، حجم تولید نسخ خطی در سه گروه کتب دینی، ادبی، علمی و فرهنگی بالا بوده که اکثرا ارزش هنری قابل توجهی داشته و مورد توجه بسیاری از سیاحان، سفرا و دلالان نیز بوده است. همچنین مذهبان دارای صنف، جایگاه و ارزش اجتماعی بوده و در زمینه های جدیدی چون قلمدان نگاری، حلیه و قباله ازدواج نیز برای طبقات اجتماع فعالیت نموده اند.
طراحی الگوریتمیک نمای هوشمند ساختمان در جهت کنترل نور روز با الهام از الگوی حرکتی گل زنبق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
هدف: باتوجه به پیشرفت تکنولوژی، مصرف انرژی افزایش یافته؛ بنابراین یکی از دغدغه های طراحان، یافتن راه حل جهت پاسخ به این مسئله جهانی است. یکی از راهکارهای پیشنهادی، بهره گیری از طبیعت به عنوان منبع الهام طرح های معماری است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که بخش زیادی از مصرف انرژی مربوط به ساختمان است. به همین دلیل، باتوجه به اینکه نمای ساختمان مرز میان فضای داخل و خارج است، باید به خوبی در جهت کاهش مصرف انرژی طراحی شود. روش تحقیق: پژوهش حاضر دارای ماهیت ترکیبی و روش تحقیق شبیه سازی-مدلسازی است که به طراحی نمای متحرک ساختمان با الهام از الگوی حرکتی گل زنبق در جهت کنترل ورود نور روز به فضای داخلی ساختمان در اقلیم شیراز پرداخته است. یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آن است که گلبرگ های گل زنبق در پنج حرکت متوالی، الگوی باز و بسته شونده خود را انجام داده و می تواند به عنوان الگوی حرکتی یا منبع الهام حرکت سایبان هوشمند نمای ساختمان عمل کند. نتیجه گیری: گلبرگ های گل زنبق با هندسه مثلث در نظر گرفته شده که در راس از زاویه صفر تا زاویه 45 درجه باز و بسته شده است. با توجه به مسیر حرکت خورشید و زاویه تابش در ساعت 7 صبح تا 7 شب، مراحل متوالی باز و بسته شدن گل صورت گرفته که این امر می تواند 20 درصد از میزان حرارت جذب شده توسط سطح بازشو و 10 درصد از ساعت تابش نور خورشید را کاسته و در نتیجه گرمای فضای داخل در فصول گرم سال کاهش یافته؛ علاوه بر آن روشنایی طبیعی نور روز برای فضاهای داخلی تامین شده است.
بازیابی فرم ادوات جنگی دوره ایلخانی بر اساس نگاره های منابع تاریخی این دوره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
72 - 91
حوزههای تخصصی:
ساخت ادوات جنگی به منظور دفاع، تثبیت و گسترش قدرت حاکم همواره مورد توجه نهادهای قدرت در اعصار مختلف بوده است. ایلخانان نیز برای اعتلای حکومت خود نیازمند ساخت تجهیزات نظامی بوده اند. امروزه، علی رغم کاوش های باستان شناسی در محوطه های ایلخانی، اطلاعات چندانی از این جنگ افزارها به دست نیامده است. در این میان، نگاره های دوره ایلخانی، به دلیل پرداختن به صحنه های رزمی، از منابع دست اول جهت آگاهی از انواع ادوات جنگی این دوره به حساب می آیند. بر همین اساس، در این مقاله با بررسی و تحلیل نگاره های دوره ایلخانی، انواع ادوات جنگی مورد استفاده این دوره مورد مطالعه قرار می گیرد و طرحی از آن ها نیز جهت آشنایی بیش تر ارایه می شود. هدف، بررسی فرم، تزیین و کاربرد سلاح های دوره ایلخانی است. شیوه گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع اینترنتی و کتابخانه ای انجام شده است. پژوهش حاضر به روش تاریخی، توصیفی- تحلیلی درصدد است بر اساس نگاره های نسخ خطی و با استفاده از منابع مکتوب تاریخی به این پرسش ها پاسخ دهد که: در دوره ایلخانی از چه نوع ادوات جنگی استفاده می شد و این ادوات جنگی دارای چه فرم و تزییناتی بوده اند؟ آیا فرم و نقوش ادوات جنگی این دوره، نشان از رده نظامی افراد دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که، در این دوره مجموعه ای از انواع شمشیر، گرز، نیزه، تیر و کمان، سپر دفاعی، زره، کلاه خود و منجنیق در طی لشکرکشی در میدان های کارزار، مبارزه تن به تن، شکار و مراسم دربار مورد استفاده قرار گرفته است که طرح آن ها در بدنه اصلی مقاله ارایه خواهد شد. زره و کلاه خود این دوره نشان از رده نظامی دارد و برخی از جنگ افزارها دارای نقوش اسلیمی، هندسی، گیاهی و حیوانی هستند.
مطالعه تطبیقی ساختار و نشانه های تصویری سنگ افراشته های قبرستان شادباد مشایخ و خالد نبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۵
195 - 213
حوزههای تخصصی:
گورستان های تاریخی در ایران با ساختار متفاوت و با نقوش بسیار زیبا و سمبلیکی که بر روی برخی از آنها وجود دارد موضوعی است که پژوهشگران بسیاری را در حیطه مردم شناسی، قوم نگاری، باستانشناسی و نیز علاقمندان به تاریخ هنر، مجذوب خود کرده است. امروزه زیباترین و سمبولیک ترین سنگ قبرها را می توان در میان گورستان های باقی مانده در مناطق ترک نشین ایران که روزگاری مقر اصلی ترکان سلجوقی و ایلخانان مغول بوده است، مشاهده کرد. گورستان شادباد مشایخ در استان آذربایجان شرقی و محوطه تاریخی خالد نبی در استان گلستان قرار دارد. دو منطقه مورد نظر در پژوهش پیش رو به جهت جغرافیایی در دو نقطه کاملا متفاوت از یکدیگر قرار گرفته اند. هدف اصلی پژوهش پیش رو بررسی وجود ارتباط فرهنگی- تاریخی بین سنگ افراشته های استوانه ای شکل موجود در سایت تاریخی منطقه خالد نبی و میل های تدفینی استوانه ای شکل گورستان شادباد مشایخ است. در راستای اهداف پژوهش، سؤال اصلی جستار پیش رو بیانگر این مهم است که – ویژگی های تصویری و ساختاری میل های تدفینی مناطق " شادباد مشایخ و خالد نبی"، متاثر از کدام ویژگی های فرهنگی و مذهبی هستند؟ روش تحقیق در جستار پیش رو به صورت تطبیقی با استناد به برخی داده های باستانشناسی، مطالعات موردی انجام شده به صورت کتابخانه ای و نیز مطالعه میدانی صورت گرفته توسط پژوهشگر بر روی 30 نمونه از سنگ ا فراشته های مناطق مورد پژوهش، انجام شده است. نتایج پژوهش بیان می کند که میل های استوانه ای تدفینی موجود در هر دو گورستان تاریخی- فرهنگی اغلب دارای بدنه ای استوانه ای شکل با کلاهکی مخروطی با ارتفاع متفاوت شکل گرفته اند که بیانگر ویژگی های شاخص معماری ترکان کوچ نشین و بیابانگرد آسیای میانه با نشانه های تاثیرات مذهب بر معماری اسلامی است. اما آنچه میل های تدفینی گورستان شاد بادمشایخ را از محوطه خالدنبی متمایز کرده است، ساختار بسیار ساده و بدوی سنگ افراشته های فاقد هرگونه خوشنویسی و یا تزئینات متاثر از معماری اسلامی، در گورستان خالد نبی در تقابل با تاثیرات مستقیم معماری عصر اسلامی خصوصا تزئینات معماری حاکم بر عصر ایلخانی در طراحی میل های تدفینی گورستان شاد بادمشایخ است.
کریپتوآرت؛ آمیختگی بین هنر و فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم مرداد ۱۴۰۲ شماره ۱۲۲
53 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: جدیدترین آمیختگی بین هنر و فناوری بلاک چین، حرکت هنری تازه ای را به نام کریپتوآرت پدید آورده است. این شیوه نوظهور که به تازگی توجه جهان هنر را به خود جلب کرده، نیازمند درک و خوانش ویژه ای است. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که چه چیزی این فناوری نوآورانه را به هنر تبدیل می کند و تلاش دارد تا بیابد آیا کریپتوآرت می تواند بازارمحوری و کالاشدگی هنر را در نظام سرمایه داری به چالش بکشد؟هدف پژوهش: هدف مطالعه پیش رو این است تا ضمن آشنایی با شیوه عملکرد تکنولوژی در کریپتوآرت و ردگیری زمینه های شکل گیری آن در تاریخ هنر، به درک بهتری از این حرکت جدید هنری دست یابد و هم چنین پتانسیل رهایی بخش هنر رمزنگاری را در حیطه بازارمحوری مورد مطالعه قرار دهد.روش پژوهش: این پژوهش با هدف بنیادی و روش تاریخی-توصیفی برای پاسخ به سؤالات خود، از نظرات اندیشمندانی چون «لوسی لیپارد»، «والتر بنیامین» و «ژان بودریار» بهره برده است. نمونه ای از آثار کریپتوآرت نیز در تحقیق پیش رو مورد مطالعه قرار گرفته است؛ روش نمونه گیری غیرتصادفی، هدفمند و شامل اثر هنرمند نام آشنای معاصر «دیمین هرست» است که پروژه وی بازتاب بیش تری در رسانه ها داشته و قیمت فروش آن قابل توجه بوده است.نتیجه گیری: نتایج روشن می سازد کریپتوآرت از این رو هنر است که در امتداد مفاهیم پیشین تاریخ هنر معاصر در تکاپوی بازتعریف هنر و نمایاندن رابطه آن با زندگی است. تکنولوژی در این رویه تازه می کوشد از طریق منضم کردن یک دارایی مجازی به آثار، اصالت و یگانگی مد نظر مدرنیسم را به هنر دیجیتال باز گرداند. هم چنین یافته ها بیانگر این هستند که هنر رمزنگاری شده می تواند فرصت ها و تهدید هایی را برای اقتصاد هنر به همراه داشته باشد؛ از یک سو توانایی تمرکززدایی و به چالش کشیدن چارچوب های مرسوم بازار سرمایه محور هنر را دارد و از سوی دیگر می تواند به ابزاری جهت تقویت فرایند کالاشدگی و تسلط مجدد سرمایه بر هنر تبدیل شود.
ارزیابی آسایش حرارتی فضای باز در فرم های مختلف حیاط در مقیاس همسایگی: نمونه موردی: اقلیم سرد و نیمه خشک سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
45 - 61
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضاهای باز شهری و مجتمع های مسکونی نقش مهمی در سلامت عابران و استفاده کنندگان دارد. حیاط ها به عنوان اصلاح کننده های خرد اقلیمی و به عنوان یک فضای باز مشترک بین معماری و مقیاس شهری، به عنوان یک استراتژی غیرفعال مناسب برای افزایش آسایش حرارتی و کاهش مصرف انرژی ساختمان ها می توانند عمل کنند. بنابراین، می توان اثر تلطیف حیاط ها در آب و هوای غالب تابستان و زمستان مورد بررسی قرار گیرد. در این پژوهش، با انتخاب یک واحد همسایگی در شهر سبزوار، اثر فرم های مختلف حیاط با تغییر در دهانه های بازشو بر آسایش حرارتی و عوامل اقلیمی، با استفاده از نرم افزار Envi-metارزیابی می شود. بدین منظور، دهانه های بازشو در فرم های حیاط مرکزی منقطع، حیاط مرکزی محصور و حیاط U شکل به عنوان متغیرهای مورد بررسی قرار می گیرند و آسایش حرارتی فضای باز با شاخص های UTCI و PET مقایسه می شود. نتایج نشان می دهند که حیاط مرکزی محصور، فرم محافظت شده تری در مقابل باد و تابش در این اقلیم سرد و نیمه خشک است و از نظر آسایش حرارتی، در شاخص های UTCI وPET به ترتیب، 88/4 و 73/7 درجه سانتیگراد در انقلاب تابستانی و 01/4 و 28/1 درجه سانتیگراد در انقلاب زمستانی نسبت به حیاط U شکل نزدیک تر به محدوده آسایش حرارتی است.
سناریوهای هوشمندسازی شهر و سیاست گذاری برای تحقق سناریوی مطلوب (مورد مطالعه؛ شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصرف بیش از اندازه منابع طبیعی، روند رو به رشد آلودگی های زیست محیطی و تلاش برای بهبود کیفیت زندگی در ابعاد مختلف موجب ارائه راه حل های جدید برای رفع چالش های شهرهای آینده شده است. در این جهت ایجاد شهرهای هوشمند توجه دانشگاهیان و برنامه ریزان شهری را عمدتاً در چارچوب سیاست های توسعه شهری به خود جلب کرده است. بنابراین هدف اصلی مقاله حاضر معرفی سناریوهای ناشی از فرایند هوشمندسازی با تاکید بر شهر قزوین است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری اطلاعات و روش تجزیه و تحلیل، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. جهت جمع آوری اطلاعات در زمینه مبانی نظری، از روش اسنادی و جهت جمع آوری داده ها به منظور تجزیه و تحلیل و پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، از روش میدانی استفاده شد. مطابق یافته های این پژوهش، 16 پیشران از روش دلفی شناسایی گردید؛ و در ادامه پس از بررسی میزان و چگونگی تأثیرگذاری این پیشران ها بر یکدیگر، چهار عدم قطعیت کلیدی هوشمندسازی شهر قزوین شناسایی گردید. با توجه به حالت های مختلف چهار عدم قطعیت کلیدیِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآوری اجتماعی، اقتصاد بین المللی؛ و با استفاده از روش CIB از طریق نرم افزار سناریو ویزارد 3 سناریو بدیل برای آینده شهر قزوین در راستای هوشمندسازی بدست آمد که سناریوی اوّل سناریوی مطلوب هوشمندسازی شهر قزوین می باشد. طبق نتایج تحقیق در سیاست گذاری شهر هوشمند قزوین بایستی شرکت های بین المللی مبتنی بر فناوری(NTBFs) به منظور موفقیت هرچه بیشتر در زمینه هوشمندسازی شهر قزوین مورد توجه قرار گیرند؛ چراکه فعلیت چهار عدم قطعیتِ مدیریت پایدار، فناوری های نوین، توسعه نوآری اجتماعی، اقتصاد بین المللی را در این شرکت ها می توانیم جویا باشیم.
ارزیابی عوامل موثر در طراحی خانه های کوچک مقیاس انعطاف پذیر با تاکید بر فناوری های نوین ساختمانی (نمونه موردی: منطقه 10 اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۲۹-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: در سال های گذشته افزایش فشارهای اقتصادی وکوچک شدن خانواده ها و انگیزه ساده زیستی،سبب افزایش تقاضا برای خانه های کوچک مقیاس شده است. کیفیت مسکن با ابعاد فضاها ارتباط مستقیمی دارد،ازطرف دیگر مسکن انعطاف پذیر مسکنی است که می تواند هم به استفاده بهینه ازفضا های با مقیاس کوچک کمک کند و هم با توجه به بعد خانوار و میزان معیشت خانواده، می تواند به نیاز کاربران در طول چرخه زندگی پاسخ دهد. هدف این پژوهش شناسایی چهارچوب و رتبه بندی مؤلفه های انعطاف پذیری است که می تواند در مسکن کوچک مقیاس مؤثر باشند. روش ها: در این پژوهش ،با استفاده از روش توصیفی_ تحلیلی ، مؤلفه های مؤثر در طراحی خانه های کوچک مقیاس انعطاف پذیر شناسایی و بااستفاده از روش دلفی چهارچوب مفهومی پژوهش تائید شد. سپس با استفاده از روش پیمایشی این مؤلفه ها در منطقه 10 اصفهان از طریق آزمون آنتروپی شانون رتبه بندی شد. جامعه آماری شامل سه گروه متخصصین،کارشناسان معماری و مردم می باشند که با استفاده از قیاس تطبیقی ،نظرات آنها مقایسه و تحلیل شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد مؤلفه هایی که ازنظر هر سه گروه مورد اهمیت واقع شده اند شامل: فضاهای چند عملکردی، فضاهای نیم طبقه، نمای تطبیق پذیر با کاربری های تغییرپذیر، استفاده از پلان های کم عمق با هندسه مستطیلی، مبلمان متحرک مطابق با ارگونومی وپارتیشن های متحرک مطابق با ارگونومی می باشد. نتیجه گیری:در نهایت می توان نتیجه گرفت در میان مولفه های شناسایی شده چندین مولفه از قبیل پارتیشن و مبلمان متحرک مطابق با ارگونومی انسان و نمای تطبیق پذیر هستند که فناوری نوین ابزاری مهم برای رسیدن به آن ها است
تحلیل نظام گفتمانی فرش و کارکرد موزه ای آن
منبع:
هنر و ادبیات تطبیقی سال ۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
فرش به مثابه نظام گفتمانی وارد تعامل با فضا، ابژه های پیرامون خود و همچنین انسان می گردد. این امر سبب می شود تا فرش اثرِ هنری سیال تلقی گردد. این سیالیت سبب می شود تا فرش هم جنبه کاربردی استعمالی داشته باشد و هم مانند موزه دارای ویژگی های نمایشی، زیبایی شناختی و تخیلی باشد. فرش با حرکت بین سنت و مدرنیته، ما را از دور تا نزدیک، از فرهنگ تا طبیعت، از واحد تا متکثر و از شناخت تا هیجان به حرکت در می آورد. فرش با ورود به دو نظام گفتمانی جانشینی و هم نشینی قدرت حضور خود را توسعه می دهد. فرآیند جانشینی عامل تولید استعاره است؛ همانطور که فرآیند هم نشینی عامل تولید روایت است. به همین دلیل فرش با کارکرد موزه ای خود هم وجهی شاعرانه و موسیقیایی و هم وجهی تاریخی و روایی دارد. همین قدرت گفتمانی است که سبب می گردد تا همه ابژه های پیرامون فرش به آن تفویض اختیار کنند و فرش به صدای همه آن ها تبدیل شود. پس موزه بودن فرش یعنی همین قدرت نمایندگی همه ابژه های هنری پیرامون. چگونه فرش می تواند از زمینی بودن تا قدسی شدن و از فرهنگ تا طبیعت در نوسان باشد؟ هدف از این مطالعه بررسی ویژگی های گفتمانی فرش جهت دسترسی به کارکرد موزه ای آن و سپس عبور از وجه موزه ای جهت کشف جنبه های هستایشی و وجودی آن است. همچنین نشان خواهیم داد که فرش با ایجاد مرز بین دو جهان درون و بیرون از خود دو زمانِ حال و لحظه بارقه ای را خلق می کند.
طراحی محدوده ایستگاهی مترو محمدشهر کرج، بر اساس رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
167 - 188
حوزههای تخصصی:
مهم ترین اختراع قرن بیستم یعنی اتومبیل، منجر به گسترش افقی شهرها و پراکنده رویی آن ها شد که این توسعه ناموزون نتایج نامطلوبی را به همراه خود داشته است. در این رابطه ازجمله پیشنهادهایی که در پایان قرن بیستم مورد استقبال قرار گرفت، توسعه حمل ونقل محور (TOD) بود. توسعه ای متراکم با ترکیب مناسبی از نحوه چیدمان کاربری ها در مجاورت ایستگاه ها و مسیرهای حمل ونقل عمومی که منجر به تشکیل کیفیت بالای زندگی می شود. کاربست رویکرد TOD، فرصت مناسبی جهت توزیع تعداد سفرها از مبدأهای حمل ونقل ریلی استان البرز به سمت تهران ایجاد نموده و شرایط کاهش استفاده از وسایل حمل ونقل خصوصی در مسیر کرج-تهران را مهیا می سازد. تحقیق حاضر بر اساس هدف، در دسته تحقیقات کاربردی و بر اساس روش و ماهیت، در گروه تحقیقات توصیفی قرار دارد و هدف آن طراحی محدوده ایستگاهی سایت مورد نظر مبتنی بر رویکرد TOD است. روش جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر، استفاده از پرسشنامه می باشد که میان ۳۸۴ نفر از شهروندان توزیع شده است. از میان سناریوهای ارائه شده، سناریو برتر بر اساس الزامات رویکرد توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و نظر جمعی از متخصصین حوزه شهرسازی در مورد وزن دهی معیارها و مؤلفه های اثرگذار بر تحلیل و ارزیابی گزینه های پیشنهادی برای حوزه مطالعه، مورد انتخاب واقع شده است.
تبیین نقش طراحی شهری در بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
189 - 207
حوزههای تخصصی:
سیاست ها و برنامه های بازآفرینی شهری، برای مداخله در محلات ناکارآمد، نیازمند توجه به الزامات پایداری اجتماعی هستند؛ چه آنکه بعد اجتماعی در کانون تعریف محلات قرار دارد. از سوی دیگر طراحی شهری به عنوان اصلی ترین رشته و حرفه متوجه کیفیت های محیط شهر و محلات آن، برای نقش آفرینی کارآمد در فرایند بازآفرینی نیازمند فهم روشنی از جایگاه خود خصوصا معطوف به پایداری اجتماعی است. این مقاله تحلیلی-تبیینی به دنبال ارائه پاسخی در جهت این فهم روشن است. پس از بخش نظری، نوع نقش طراحی شهری در تحقق مولفه های بازآفرینی شهری و پایداری اجتماعی محلات شهری مورد بحث قرار گرفته است. سپس حوزه های عمل طراحی شهری در بازآفرینی محلات معطوف به پایداری اجتماعی تشخیص داده شده و در انتها مبتنی بر نمایانگرهای طراحی شهری یک چارچوب سیاستی ارائه شده است. نتایج نشان می دهد اصلی ترین جایگاه طراحی شهری را باید در بعد محرک توسعه بازآفرینی محلات و درجهت ارتقای دسترسی برابر، حس مکان، نشاط و شادی، تنوع، تعاملات اجتماعی و ایمنی و امنیت جستجو کرد. چارچوب سیاستی ارائه شده در این جهت می تواند راهنمای طراحان شهری باشد. همچنین یافته های مقاله که نوعی مقایسه میان نقش سه تخصص شهری را نیز در خود دارد می تواند در تهیه برنامه های بازآفرینی محله ای یاری گر برنامه ریزان و مدیران شهری نیز باشد.
بازشناسی مؤلفه های شکل دهنده هویت ایرانی- اسلامی در خانه های تاریخی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
319 - 334
حوزههای تخصصی:
شکل گیری خانه در ایران از دیرباز مبتنی بر معیارها و نمادهای خاص خود بوده است. خانه ایرانی، موجودیتی ارزشمند است؛ برآورده کننده نیازهای ساکنانش و شکل گرفته بر پایه ارزش های کیهانی و جهات مقدس. با وقوع انقلاب صنعتی و شکل گیری ایدئولوژی مدرنیسم، ارزش هایی که شکل دهنده جهان آرمانی انسان سنتی بودند، به یکباره فرو ریختند و بازتاب آن در معماری به جدایی روح از ماده، باطن از ظاهر، کیفیت از کمیت و در نتیجه هویت از معماری انجامید. خانه ایرانی که زمانی نماد هویت ملت ایران بود به ساختمان های مکعب شکل یکنواختی تبدیل شد که بی توجه به فرهنگ، اقلیم، بینش شاعرانه-اساطیری و ارزش های دینی، در کنار یکدیگر قد برافراشتند و روزبه روز چهره شهر را آشفته تر کردند. هویت که یکی از پرتنش ترین و پیچیده ترین مقوله های عصر حاضر است، نیرو محرکه این پژوهش است. در این پژوهش به بررسی ریشه های شکل دهنده هویت خانه ایرانی در گذشته پرداخته می شود تا با بازشناسی آن ها بتوان هویت بیمار، مخدوش و زیرسؤال رفته خانه معاصر ایرانی را اصلاح و درمان کرد. این پژوهش از نوع کاربردی-توسعه ای و روش انجام آن کیفی می باشد. چهارچوب نظری پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و مرور اسناد مربوط به هویت و خانه ایرانی شکل گرفته است. نتایج بررسی به ارائه معیارهایی جهت باززنده سازی هویت ایرانی-اسلامی در خانه های معاصر می انجامد.اهداف پژوهش: شناخت شاخص های شکل دهنده هویت ایرانی- اسلامی در خانه های تاریخی ایران.شکل گیری خانه های معاصر بر مبنای الگوهای ایرانی- اسلامی.سؤالات پژوهش: مؤلفه های شکل دهنده هویت در خانه های تاریخی ایران کدام اند؟چگونه می توان هویت مخدوش شده خانه های معاصر را باززنده سازی کرد؟