فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۳
55 - 78
حوزههای تخصصی:
مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM)، به عنوان یک فرایند مشارکتی تولید و مدیریت داده ها و اطلاعات یک ساختمان، در طول چرخه عمر پروژه، مورد توجه شرکت ها و سازمان های بسیاری قرار گرفته است. علی رغم اهمیت این موضوع، پذیرش این فناوری در ایران به سطوح ابتدایی محدود بوده و با موانع بسیاری رو به رو است. مطالعات نشان می دهد که فرایند پیاده سازی BIM در صنعت ساخت هر کشور نیازمند تدوین استراتژی و برنامه ریزی مدون و پشتیبانی همه جانبه در سطوح مختلف حکمرانی بوده و رفع موانع حاکمیتی ازطریقِ ایجاد زیرساخت های لازم در شرکت های ساختمانی می تواند این فرایند را تسریع و تسهیل کند. در این پژوهش کاربردی، ابتدا چالش ها و موانع حاکمیتی جهت دستیابی به پیاده سازی موفق BIM ازطریقِ مرور موشکافانه پیشینه پژوهش شناسایی شد و سپس با به کارگیری روش پژوهش آمیخته در هم تنیده، این موانع برمبنای دیدگاه خبرگان دسته بندی و با استفاده از آزمون رتبه بندی فریدمن اولویت بندی شدند. گردآوری اطلاعات مورد نیاز این پژوهش نیز ازطریقِ به کارگیری هم زمان مصاحبه های نیمه ساختاریافته و پرسشنامه بسته انجام پذیرفت. براساس نتایج حاصل از تحلیل داده های گردآوری شده، موانع حاکمیتی بازدارنده پیاده سازی موفق BIM در شرکت های ساختمانی به ترتیب اولویت، موانع معطوف به موضوعات سیاست گذاری، حمایت گری، پرسنلی-فردی، قانونی-قراردادی، سازمانی، فراسازمانی، توجیه پذیری اقتصادی و فنی هستند که در سه دسته راهبردی، ساختاری و تکنیکی طبقه بندی شدند.
بازخوانی چالش های ناپایداری در برنامه ریزی شهری کلانشهر تهران از دیدگاه واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۱۲۴-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: رشد جمعیت شهرهای بزرگ ایران و عدم توجه به اصول مدیریتی در برنامه ریزی شهری در سال های اخیر مسایل زیادی را برای شهروندان و برنامه ریزان بوجود آورده است که شهرها را به سمت ناپایداری سوق می دهند. تهران به عنوان پایتخت ایران با مشکلات شهری فراوان مواجه است و این عوامل، ادامه حیات این شهر را با چالش های جدی مواجه خواهد ساخت. شناسایی شاخص های پایداری توسط مقاله های بسیاری ارزیابی شده اند ولیکن به شاخص های ناپایداری که به چالش های ناپایداری در برنامه ریزی شهری دامن می زنند کم تر توجه شده است؛ درهمین راستا هدف تحقیق حاضر شناسایی چالش های ناپایداری در برنامه ریزی شهری کلانشهر تهران می باشد. روش ها: این پژوهش با روش بازخوانی شاخص های مرتبط با پایداری شهری به ارزیابی شاخص های ناپایداری در برنامه ریزی شهری از دیدگاه واقعی پرداخته است. یافته ها: یافته ها نشان می دهند عمده شاخص های ناپایدار برنامه ریزی شهری در سه شاخص اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی خلاصه شده اند. در شاخص اقتصادی مولفه های ناپایدار در برنامه ریزی شامل عدم قطعیت در سیاست های اقتصادی، قیمت مسکن، مسکن غیراستاندارد، درآمد، اشتغال، بیکاری، هزینه زندگی و زنان سرپرست خانوار؛ در شاخص محیط زیستی شامل تغیییرات آب وهوایی، جزیره گرمایی، سیل، مدیریت حمل ونقل، امنیت انرژی، آلودگی صوتی وهوا، ترافیک شهری، کیفیت و کمیت آب، کیفیت دفع زباله، زیرساخت سبز شهری، محیط زیست به عنوان مساله تجملی و تغییر رویکرد به محیط زیست با تغییر افراد؛ و در شاخص اجتماعی شامل تعامل اجتماعی، دسترسی به امکانات وخدمات، آسیب های اجتماعی، احساس هویت و تعلق خاطر، روابط همسایگی، تفکیک اجتماعی، مشارکت مردم در امور شهر و امنیت ورفاه می باشند. نتیجه گیری: برای حفظ پایداری برنامه ریزی شهری، اجرای سیستم اطلاعات زمین شهری و اعمال گزینه های توسعه فعال برای کلانشهر تهران توصیه می شوند.
تحلیل زیباشناختیِ رویکرد نشانه-معنا شناسی ماتریس معنایی و هیپوگرام در لایه های پنهانِ معنای شعر بر پایه الگوی مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
558 - 577
حوزههای تخصصی:
خوانش شعر از منظر نشانه- معناشناسی و با بهره گیری از مفاهیم زیباشناختی هنر شعری، در روشن کردن لایه های پنهان و معنای نامکشوف شعر به خواننده کمک می کند. گاه معنا در شعر، دنیایی ناشناخته است و هسته معنا، ماتریسی ساختاری در شعر پدید می آورد و معنای شعر از تعامل خواننده، الگوی دریافت معنا و فرایند خواندن شعر، ساخته می شود. ماتریس ممکن است یک واژه خاص باشد و یا یک جمله را دربر گیرد و هر شعر با چند روایت خاص به صورت تداعی های قراردادی با ماتریس خود در پیوند باشد که به این روایت ها، هیپوگرام می گویند؛ هیپوگرام ها وظیفه وحدت بخشی به شعر را برعهده دارند. در این پژوهش با نگاهی زیباشناختی به تحلیل نشانه- معنا شناسی شعرِ «جاده آن سوی پل» احمد شاملو برپایه الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر می پردازیم؛ سه منظومه اصلی این شعر یعنی «شاعر»، «دِه» و «بی تحرّکی و ایستایی جامعه» سبب روشن شدن معنا می شود و دیگر عناصر شعری، معنابن «مرا دیگر انگیزه سفر نیست» را تبیین می کند. شاعر در این شعر، در جامعه گرفتار شده است و برای رهایی از این جامعه همه جوانب را می سنجد امّا در میانه راه احساس می کند تمامی اشیاء و اطرافش را، ایستایی و سکون فرا گرفته است؛ شاعر چاره ای برای رهایی از این سکون نمی یابد و او را به معبد تنهایی خود فرامی خواند. یکی از دستاوردهای این پژوهش این است که مایکل ریفاتر از رویکرد نشانه شناسی به کشف لایه های پنهان متن می پردازد و ازاین رو، رویکرد او را می توان در چارچوبِ نشانه- معناشناسی جای داد. به طور کلی می توان بیان کرد که عناصر به کار رفته در این شعر سبب پیدایش سه منظومه حضور دارند و در مجموعه نخست، شش ترکیب، در مجموعه دوم، ده ترکیب و در مجموعه سوم، 9 ترکیب به ترتیب هسته را تشریح و همین امر، راهی درست برای رسیدن به درک عمیق و دریافت پیام و رمزگان نهفته در شعر ایجاد کرده است.اهداف پژوهش:بررسی زیباشناسی ساختاری معنا در شعر.حلّ معمای معنا در شعر شاملو.سؤالات پژوهش:با توجّه به الگوی مایکل ریفاتر، چگونه می توان به تحلیل زیباشناختی و نشانه شناختی شعر احمد شاملو پرداخت؟رویکرد نشانه- معناشناسیِ مایکل ریفاتر، چه کاربردی در کشف لایه های پنهان شعر معاصردارد؟
آسیب شناسی فروش فیزیکی فرش دستباف در جامعهٔ معاصر ایران با رویکرد الگوی آسیب شناسی سازمانی هاریسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت روزافزون فناوری و رشد سریع عوامل در محیط پیرامونی، سبب ایجاد جنبه هایی کارآمد در حوزه های مختلف شده است. لذا همسونشدن با تکنولوژی و عدم ارتقای سطح اولیه در زمینهٔ فروش فیزیکی فرش دستباف، می تواند آسیب هایی را ایجاد کند. بازار فرش دستباف و به ویژه فروش آن یکی از مواردی است که اگر نتواند از چارچوب سنتی خارج شود و بحث فناوری را در کنار فروش فیزیکی نادیده بگیرد، ضربه های مهلکی به این عرصه وارد می شود. هدف اصلی این پژوهش، آسیب شناسی فروش فیزیکی، یکی از راه های فروش فرش دستباف است تا بتوان با مطالعه و بررسی فروش فیزیکی و کیفیت اجرای آن در بازار، به ضعف ها و آسیب های ایجادشده در این حوزه پی برد. لذا این پرسش اصلی مطرح است که در عصر حاضر به علت فروش فیزیکی نامناسب، چه آسیب هایی بازار فرش دستباف را مورد تهدید قرار می دهد؟ بدین ترتیب پژوهش حاضر کیفی و از نوع پژوهش های تحلیل محتواست. رویکرد مورد استفاده در این پژوهش آسیب شناسی است که با تأکید بر الگوی آسیب شناسی هاریسون به تفکیک و تحلیل آسیب ها پرداخته است. روش جمع آوری اطلاعات با مراجعه به منابع اینترنتی و مقالات بوده است و به کمک شواهد و نظرات 11 نفر از فعالان این حوزه که به صورت هدفمند موردی انتخاب شده اند، بر پایهٔ اشباع نظری تکمیل گردیده است. ابزار به کار برده شده در این پژوهش به جهت شناسایی نظرات مصاحبه شونده ها، مصاحبهٔ نیمه سازمان یافته است. در راستای پرسش ها و اهداف پژوهش، نتایج مشخص شده حاکی از شناسایی 16 مورد از آسیب ها در حوزهٔ فروش فیزیکی فرش دستباف است. بر اساس تفکیک در الگوی آسیب شناسی هاریسون، معلوم گردید که 5 مورد از آسیب ها مربوط به آسیب های فردی، 5 مورد جزء آسیب های گروهی و 6 مورد مربوط به آسیب های سازمانی هستند. عملکرد و تأثیر آسیب ها بر حوزهٔ فروش فیزیکی و محور کلی این هنر – صنعت، به ترتیب به صورت کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت است. در ادامه، برای هر مورد از آسیب ها راهکارهای به خصوصی ارائه گردید.
تحلیل نگاره «معراج پیامبر (ص)» از خمسه طهماسبی با نگاهی دینی و سیاسی به شیوه آیکونولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
213 - 232
حوزههای تخصصی:
نگاره «معراج پیامبر (ص)» اثر سلطان محمد متعلق به نسخه خمسه طهماسبی از تبریز در دوره صفوی است که در زمان شاه سلیمان توسط محمد زمان مرمت شده و یکی از آثاری است که نگارگر به عنوان مؤلف اثر هنری، معنای افزوده ای از اثر را به وجود آورده است. نکتهٔ قابل توجه در این نگاره، فرشته ای است که در حین نگاه توأم با لبخند به مخاطب اثر، در حال حرکت به سمت پیامبر (ص) و اهدای تاج به تصویر کشیده شده، گویی نگارگر دیدگاه خویش را در اثر نمایان کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی معنای لایه های پنهانی، نگاره موردنظر را با شیوهٔ آیکونولوژی پانوفسکی تحلیل کرده و در پی پاسخ به این پرسش است که چه لایه های معنایی پنهانی در نگاره «معراج پیامبر (ص)» وجود دارد؟ نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد عوامل فرهنگی و سنت های اجتماعی دوران صفوی و عناصر بصری رایج در نگارگری این زمان، در پوشش و احوال شخصیت های موجود در نگاره تاثیرگذار بوده اند و از طرفی نگارگر تحت تأثیر فضای معنوی و اجتماعی حاکم بر دورهٔ صفوی دست به خلق اثر زده است. درحقیقت این نگاره برخاسته از دیدگاه های معنوی و دینی زمان خلق اثر توسط سلطان محمد و دیدگاه های سیاسی و اجتماعی زمان مرمت اثر توسط محمد زمان بوده است. سلطان محمد متأثر از نگرش عرفانی، دست به خلق این اثر زده است. از طرفی هم محمد زمان مرمت گر اثر نیز باتوجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آشفته حاکم بر زمان حکومت شاه سلیمان صفوی به صورت باطنی و غیرمستقیم با توجه به سیرت پیامبر، ایشان را الگوی حکومت داری دینی دانسته و نارضایتی خویش را از دوره تاریخیِ صفوی به مخاطب اثر القاء می کند. در نتیجه شاه سلیمان را لایق حکومت داری ندانسته است.
تاریخ نگاری، آشنایی زدایی و تحلیل گفتمان عکس های شخصی در دوره معاصر
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
195 - 216
حوزههای تخصصی:
از ورود صنعت عکاسی به ایران، این فن به یکی از مهم ترین بسترهای انتقال معنا به مخاطب تبدیل شده است. فراگیر شدن استفاده از عکس در امور اداری در جامعه و علاقه مردم به ثبت لحظات شخصی باعث گسترش عکاسی شخصی در طی 180 سال شده است. هر عکس یک متن است و می توان فنون نقد متن را برای آن به کار برد و در بینامتنیت با متون دیگر بررسی نمود. عکس خنثی نیست و بارِ معنایی دارد . با تحلیل گفتمان می توان معانی آشکار و پنهان عکس و همچنین ایدئولوژی نهان شده در آن و بازتولید گفتمان موجود در عکس به خصوص عکس های اجتماعی و خانوادگی را بازخوانی و آشکار نمود. در تفسیر عکس نیز همچنین از هرمنوتیک نقد متن می توان بهره گرفت. مسئله پژوهش حاضر، بررسی چگونگی آشکار شدن عناصر تاریخی، گفتمان و ایدئولوژی پنهان در عکس ها با روش آشنایی زدایی و تحلیل گفتمان است. در این پژوهش با روش تحقیق کیفی و اسنادی، تعدادی عکس های پرسنلی و شخصی در دوره معاصر بعد از آشنایی زدایی با روش تحلیل گفتمان فرکلاف بررسی می شوند. نتایج پژوهش نشان می دهد با تجزیه عناصر فرمی سوژه های عکس می توان به دوره تاریخی عکس و تحلیل عناصر کالبدی اطراف سوژه به تغییرات محیطی در طی دوره و تحلیل گفتمان فرم و محتوای عکس های شخصی و خانوادگی به تاریخ دوره، ایدئولوژی و گفتمان پنهان در زمینه و زمانه عکس دست یافت. درحقیقت هر عکس یک متن تاریخی است که با گذر به لایه های پنهان آن می توان لابه لای سطور آن را خواند و بازبینی نمود.
مفهوم بدن در تفکر اسلامی و نفی تنانگی در تبلیغات محیطی
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
87 - 105
حوزههای تخصصی:
تبلیغات محیطی، پدیده ای نو ورود از غرب است و در ایران با اینکه رسانه ای نوپا است، اما می تواند به مثابه نهادی مؤثر، در انظار عمومی و در ابعاد بزرگ با مخاطبان ارتباط برقرار نماید. رویکردهای قانونی تبلیغات در غرب، تحت تأثیر تفکر فردیت گرا، با روش های مدیریت بدن که تصویری بی نقص و فناناپذیر از ابدان انسانی ارائه می کند، از مصورسازی بدن، جهت پیشبرد اهداف سرمایه داری بیشترین سود را کسب می کنند. حال سؤال این است که مفهوم بدن در تفکر اسلامی، چگونه تفسیر و معنا می شود و محدوده مصورسازی از بدن به عنوان عنصری مؤثر و پر اهمیت در تبلیغات محیطی چیست؟ این پژوهش با رویکرد کلامی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده است، نشان می دهد که سه قانون کلّی: "آیین نامه تأسیس و نظارت بر نحوه کار و فعالیت کانون های آگهی و تبلیغاتی"، "مصوبات کمیته مرکزی سازمان های تبلیغاتی کشور" و "سیاست ها و ضوابط حاکم بر تبلیغات محیطی" مرزهای این نوع تبلیغات را مشخص و معیارهای حضور تصویر بدن در تبلیغات محیطی را به موازین شرعی و عرفی موکول نموده اند. در مبانی فکری اسلام، انسان واجد سه نوع بدن متفاوت یعنی "بدن مادری"، "بدن مثالی" و "بدن ذره ای" معرفی و در آن، تنها بدن ذره ای اساس هویت انسان را تشکیل داده و بقیه فاقد اصالت هستند؛ بنابراین نگاه ضوابط تبلیغات محیطی به ارائه تصویر بدن، با تأکید بر بدن اصلی انسان یعنی بدن ذره ای، صورت گرفته و برخلاف غرب، از ارائه تصویر بدن مادری انسان در تبلیغات محیطی خودداری می نماید.
تبیین مؤلفه های مؤثر کیفیت محیطی فضاهای عمومی بیمارستان بر حس رضایت مندی بیماران (مطالعه موردی: بیمارستان های شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
25 - 44
حوزههای تخصصی:
تجربه های ناخوشایند در فضا های درمانی امروزه نه تنها به خاطر نحوه ارائه خدمات بلکه کیفیت نامناسب محیط و عدم توجه کافی به نیازهای کاربران بوده که موجب افزایش فشارهای روانی و نارضایتی می گردد. فضاهای عمومی به عنوان فضاهای واسطه و انتقالی، نقش مهمی در تجربیات ادراکی بیماران در محیط بیمارستان ایفا می نمایند. با توجه به اهمیت توسعه فضاهای کاربرمحور در محیط های درمانی، کیفیت محیطی مناسب در فضاهای عمومی می تواند به ارزیابی مثبت بیماران از این فضاها و نیز بهبود رضایت مندی آنان کمک نمایند. تحقیق حاضر به دنبال تبیین ویژگی های کیفیت محیطی فضاهای عمومی موثر بر حس کلی رضایت مندی بیماران و چگونگی اهمیت و نقش این شاخصه ها در تقویت رضایت مندی در قالب ارائه مدل مفهومی می باشد. روش تحقیق بر پایه مطالعه توصیفی- تحلیلی بوده، و راهبرد نمونه موردی برای اطلاعات کمی انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، علاوه بر مرور منابع کتابخانه ای، از ابزار پرسشنامه استفاده گردیده است. مطالعه در دو بیمارستان امام خمینی و شفا شهر ساری انجام گرفته و در مجموع 205 بیمار از طریق پرسشنامه در این پژوهش شرکت نمودند. شیوه مدل سازی معادلات ساختاری با نرم افزار SmartPLS برای تحلیل اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج مولفه شامل آسایش فیزیکی- روانی، دیدپذیری، دسترسی، خوانایی و ارتباط پذیری به عنوان عوامل مهم کیفیت محیطی فضاهای عمومی بیمارستان بر رضایت مندی بیماران موثر بوده اند. همچنین، دسترسی، به عنوان مهم ترین ویژگی به همراه ارتباط پذیری و خوانایی در فضاهای عمومی از عوامل قابل توجه در افزایش حس رضایت مندی می باشند. این پژوهش می تواند با ارائه چهارچوب مفید در پاسخ به نیازها و انتظارات بیماران، به معماران و طراحان در فرآیند طراحی و نیز مدیران مراکز درمانی برای بهبود کیفیت فضاهای عمومی موجود و یا آینده در جهت تقویت حس رضایت مندی کاربران کمک نماید.
شناسایی و تحلیل پیشران های کلیدی مؤثر بر توسعه گردشگری پایدار با رویکرد آینده پژوهی (مطالعه موردی: استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
87 - 104
حوزههای تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه است. در صنعت گردشگری و به ویژه برنامه ریزی در جهت توسعه گردشگری پایدار، پرداختن به آینده و برنامه ریزی در جهت نیل به آینده ی مطلوب، جز لاینفک فرآیند برنامه ریزی و توسعه محسوب می شود.آینده پژوهی به عنوان رویکردی نوین در شناخت تحولات آینده مطرح است که در ترسیم آینده گردشگری پایدار نیز می تواند سهم بسزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش شناسایی پیشران هایی است که در آینده بر توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار خواهند بود. در پژوهش پیش رو، با بکارگیری روش تحلیل ساختاری که یکی از روش های متداول آینده پژوهی است، با استفاده از نرم افزار میک مک، شاخص های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تحلیل شده است. برای دستیابی به یافته های پژوهش موردنظر، ابتدا 38 شاخص در چهار بعد اصلی(زیست محیطی، کالبدی، اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی) از میان اسناد فرادست و پژوهش های مرتبط با موضوع استخراج شده و با استفاده از نظرات 26 نفر از کارشناسان و متخصصان، ماتریس تاثیرات متقاطع تشکیل شده است. در ماتریس تاثیرات متقاطع میزان ارتباط این متغیرها (میزان تأثیر هر یک از عوامل بر سایر عوامل)توسط کارشناسان متخصص تشخیص داده می شود. در ادامه با بهره گیری از روش تحلیل ساختاری، عوامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده توسعه گردشگری پایدار استان گیلان، استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته اند. برای استخراج عوامل پیشران، به رتبه بندی متغیرهای موردنظر به لحاظ تأثیرگذاری و تأثیرپذیری (مستقیم و غیرمستقیم) پرداخته شده است. نتایج این پژوهش براساس خروجی نرم افزار میک مک نشان داد که دوازده پیشران اصلی در توسعه گردشگری پایدار استان گیلان تاثیرگذار است که به ترتیب شامل: تراکم جمعیت در مناطق گردشگرپذیر، ارتقای سطح آگاهی های زیست محیطی، میزان اشتغال زایی در مشاغل سودآور بخش گردشگری، میزان سرمایه گذاری های بخش خصوصی، استفاده بهینه از زمین، رقابت پذیری، گسترش فضاهای ساخته شده مرتبط با گردشگری، افزایش زیرساخت های حمل و نقل منطقه ای، مشارکت و همبستگی گروه ها و ساکنان محلی، برگزاری جشنواره های فصلی و فرهنگی، کاهش میزان آسیب رسانی اکولوژیکی، اطلاع رسانی مردم در ارتباط با اهمیت وجود گردشگران در ناحیه موردنظر. این پیشران های اصلی باید در برنامه ریزی های توسعه گردشگری پایدار استان گیلان از طریق سازمان های مربوط در نظر گرفته شوند تا ضمن حفاظت از وضعیت موجود توسعه گردشگری پایدار برای زمان حال و آینده به صورت اصولی محقق شود.
تأثیرات مؤلفه های محسوس و نامحسوس کالبدی بر ساختار محلات در بافت های تاریخی (مطالعه موردی: محله سیدمحمود دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۷
۸۲-۵۳
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی در ادبیات شهرسازی شالوده ای ارزشمند به شمار می روند و حامل ارزش های نسل های پیش از خود و میراث کشورند که نگاهی علمی برای تسهیل در توسعه این بخش از شهرها الزام آور و استفاده از روش ها و ابزارهای نوین در آن ها ضروری است. شناخت ساختار فضایی و کالبدی محلات شهری بالأخص بافت های تاریخی و فرسوده می تواند ما را برای برنامه های توسعه آینده شهرها و ارائه طرح های متناسب به ابزاری کارآمد مجهز نماید. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف شناخت اثرات مؤلفه های کالبدی و چیدمان فضا در ساختار محلات تاریخی با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. برای دستیابی به این هدف پس از مطالعه مبانی نظری، به منظور سنجش تاثیر مولفه های کالبدی پایه بافت تاریخی برای تولید نقشه ها از نرم افزارهایAutocad ،Depthmap و GISو برای تحلیل داده ها نیز از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار Amos Graphic 22 استفاده گردیده است. نتایج استفاده از این روش نشان دهنده تاثیر بیشتر مولفه های کالبدی ملموس در ساختار محله با بار عاملی ۰.۹۴۳ نسبت به مؤلفه های کالبدی ناملموس با بار عاملی ۰.۷۰۷ است. علاوه بر این، از بین متغیرهای مؤلفه کالبدی ملموس، «عرض معبر» با بار عاملی 0.۶۳۰ و «محصوریت» با بار عاملی 0.۶۰۴ در بالاترین رتبه قرار دارند، از بین متغیرها مؤلفه کالبدی ناملموس نیز، «چیدمان فضا» با بار عاملی ۰.۶۲۱ از وزن بالاتری نسبت به بقیه عوامل برخوردار است که از بین عوامل این مؤلفه نیز «اتصال فضا» با بار عاملی ۰.۸۷۸ از وزن بالاتری برخوردار است. لازم به ذکر است که در بین «عمق» و «انتخاب» فضا ارتباط معنادار وجود دارد، چراکه هرچه عمق فضایی و نقاط کور فضا بالاتر باشد انتخاب آن فضا برای عبور کمتر خواهد بود. علاوه بر این، یافته ها حاکی از آن است که بر خلاف تصور موجود، طول معابر کمترین اثربخشی را در پویایی محلات دارد.
مدل مفهومی شهر سالم با تاکید بر آموزه های اسلامی: تعامل محیط زیست سالم و بهزیستی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۱۴۶-۱۲۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است. روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است. یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است. نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.
بازشناسی دستگاه زمان سنجی مجموعه رکنیه یزد مبتنی بر متن وقف نامه جامع الخیرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
61 - 84
حوزههای تخصصی:
یکی از عناصر شاخص تاریخی شهر یزد را می توان دستگاه زمان سنجی مدرسه رکنیه یزد یا همان رصد وقت و ساعت دانست. عملکردهای پیچیده، کاربردی و شگفت انگیز این دستگاه، آن را به موضوعی جذاب در مطالعات تاریخی یزد، به ویژه در حوزه تاریخ علم تبدیل کرده است. این امر موجب شده تا تعداد قابل توجهی از پژوهشگران به توصیف این مجموعه و رصد آن بپردازند و مبتنی بر منابع تاریخی قرن نهم هجری قمری یعنی دو کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد شرحی از آن ارائه دهند. با این وجود تاکنون در کمتر پژوهشی از متن وقف نامه جامع الخیرات برای بازخوانی این ساعت بهره برده شده است. در این نوشتار با تکیه بر متن کتاب جامع الخیرات و بازخوانی متن این کتاب در انطباق با سایر منابع و داده ها، اطلاعات جدیدی از این دستگاه قرائت شده است. مطالعه بر پایه روش تحلیل محتوا و تفسیر متن است. در تفسیر متن کتاب جامع الخیرات علاوه بر رجوع به دو منبع تاریخی مهم یعنی کتاب تاریخ یزد و تاریخ جدید یزد، از شواهد میدانی تازه به دست آمده در محدوده مجموعه رکنیه بهره برده شده است. نتایج پژوهش اطلاعات مهمی از دستگاه را در اختیار قرار می دهد که شامل ماهیت منبع تأمین نیروی محرکه دستگاه است که وابسته به قنات زارچ بوده است، به نحوی که این دستگاه را می توان یک سازه آبی وابسته به قنات زارچ دانست. ازطرفی بررسی های این مقاله نشان می دهد که موقعیت نهر قدیم واقع در انتهای پایاب قنات زارچ که به تازگی در مجموعه رکنیه آشکارسازی شده است، منطبق با موقعیت استقرار این رصد در قرن هشت هجری قمری است. هم چنین پژوهش در ارتباط با هزینه های نگه داشت این دستگاه در قرن هشت هجری قمری مطالبی را ارائه می کند که منجر به افزایش شناخت ما از سازوکار راه اندازی و نگه داری این دستگاه می شود.
سنجش تاریخی و مطالعه فنی و هنری صندوق چوبی امامزاده محروق نیشابور و دَرِ مقبره قطب الدین حیدر زاوه ای تربت حیدریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
165 - 179
حوزههای تخصصی:
دوره ایلخانی را می توان از درخشان ترین ادوار تاریخ اسلامی ایران در ظهور بانیان، حامیان و کارگزاران عرصه معماری و تزیینات وابسته بدان دانست. ازجمله باید از دَرها و صندوق های چوبی نام برد که هنرمندان سده هشتم، کتیبه های زیبایی را به خط رقاع و کوفی در جوار گره های هندسی همراه با نقوش گیاهی، منبت کرده اند. هدف مقاله سنجش تاریخی و بررسی ویژگی های فنی و هنری صندوق امامزاده محروق نیشابور و دَرِ مقبره قطب الدین حیدر زاوه ای در تربت حیدریه است. ازاین رو به دنبال پاسخ به این سؤال است که صندوق امام زاده محروق و دَرِ مقبره شیخ زاوه ای متعلق به کدام دوره تاریخی بوده و دارای چه ویژگی های هنری است؟ روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و تاریخی بوده و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و به ویژه میدانی است. شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت تحقیقات میدانی، فیش برداری، مطالعات کتابخانه ای بوده و تصاویر آثار، توسط نگارندگان عکاسی و نقوش آثار با استفاده از نرم افزار طراحی کورل، ترسیم شده است. نتایج نشان می دهد منبت کاری عصر ایلخانی، غالباً با روسازی تخت و یا محدب، انجام شده است. تزیین قابل تأمل و اندیشه این دو اثر ازنظر فن و اذکار کنده کاری شده روی آن ها نشان از ارادت و احترام به جایگاه امام زاده محروق و قطب الدین حیدر زاوه ای و درویشان داشته و از سویی اعتقادات هنرمندان و بانیان را نشان می دهد. این اذکار و آیات بر وحدانیت، نیکی، عدالت، مهربانی و بخشش خداوند تأکیددارند. با توجه به نقشمایه ها، کتیبه ها و نیز پرداختن به جزئیات تاریخی، هنری و فنی آثار مورداشاره و تطبیق آن با تزیینات معماری اماکن و آثار شاخص دوره ایلخانی، چون بنای سلطانیه، شاهنامه ابوسعیدی و قرآن های شاخص، دوره تاریخی دو اثر موردمطالعه، دوره ایلخانی تشخیص داده شد.
بررسی روند تولیدات علمی و ترسیم نقشه دانش حوزه فرش دستباف برمبنای داده های پایگاه اسکوپوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
141 - 152
حوزههای تخصصی:
ترسیم ساختار علم و نقشه دانش برای رشته های علمی مختلف و پیگیری روند آخرین تغییرات آن ها موضوع مورد توجه محققین و متخصصین علم سنجی است و متون علمی زیربنای اصلی آن محسوب می شود. بررسی و تحلیل ساختار علمی و روند انتشار مقالات در حوزه های علمی مختلف، دیدگاه مناسب و جامعی از تلاش محققین در حوزه های دانشی ارائه نموده و می تواند باعث آگاهی بیشتر پژوهشگران از وضعیت پژوهش های انجام شده و نیز کشف شکاف های موضوعی تحقیقات علمی شود.هدف از پژوهش حاضر ارائه تصویری جامع و منسجم از بروندادهای علمی در حوزه فرش دستباف بر اساس اسناد علمی نمایه شده در پایگاه اسکوپوس است. در راستای هدف تحقیق تعداد 1231 سند علمی با موضوع فرش دستباف طی سال های 1969 تا 2023 میلادی از پایگاه اسکوپوس به عنوان داده های ورودی نرم افزار VOSviewer استخراج شد. این اسناد علمی از نظر روند تولیدات پژوهشی، نقشه دانشی، شبکه هم واژگانی و شبکه هم تألیفی پژوهش های فرش دستباف مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.برای انجام این پژوهش ابتدا داده ها از پایگاه علمی اسکوپوس استخراج شد. در ادامه مراحل داده آمایی انجام و بر پایه اهداف تحقیق داده ها با بهره مندی از الگوریتم های مبتنی بر تحلیل شبکه در نرم افزار تحلیل و ارزیابی شد. نتایج نشان داد تولیدات علمی در حوزه فرش دستباف بطور فزاینده ای درحال توسعه است. پرتولیدترین موضوعات در حوزه فرش دستباف در علوم مدیریت، بازرگانی، مواد و مهندسی نسبت به سایر علوم بیشتر بوده است. در شبکه هم تألیفی کشورها، ایالات متحده آمریکا با داشتن تعداد146 مقاله علمی و تعداد 3181 استناد قوی ترین پیوند را در بین کشورهای مختلف تشکیل داده است. همچنین مؤسسه فناوری جورجیا آمریکا و دانشگاه امیرکبیر از مهمترین مراکز پژوهشگری فعال در حوزه فرش دستباف می باشند. تحلیل هم رخدادی واژگان پنج خوشه پژوهشی با جریان ها و پیوندهای تولید فرش، صنعت فرش، قالی، بافندگی و صنعت نساجی مرتبط با فرش دستباف را آشکار کرد که دارای گره های بزرگتر و تجسم چگالی بیشتری بوده اند. نقشه ها نشان دادند مطالعات از انسجام شبکه ای مطلوبی برخوردار بوده و تجزیه و تحلیل و بررسی محتوای اسناد علمی می تواند به درک بهتر جریان های فکری در این حوزه کمک کرده و به عنوان یک نقشه راه در مسیر مطالعات حوزه فرش دستباف در آینده مؤثر واقع شود.
هندسه، اساس و منشاءِ معماری استعلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
177 - 193
حوزههای تخصصی:
ماهیت هندسه در معماری و نحوه کاربست آن، همواره موضوعی مورد مناقشه در میان معماران و اندیشه ورزانِ این حوزه بوده است، و غالباً پژوهشگران با توجه به خاستگاه نظریِ خود، از جنبه هایی متفاوت و حصری بدان نگریسته اند. حال این پژوهش درصدد است تا با بهره گیری از مکتب اسلام به عنوانِ یک خاستگاه نظریِ جامع و مانع به شناخت ماهیت و وظایفِ هندسه در نظامِ آفرینش کلیه مخلوقات و مصنوعات و به شکل ویژه معماری همت گمارد و از این رهگذر، به استعلای آموزش و طراحی معماری کمک نماید. از اینرو، ابتدا ضمن بررسیِ این مولفه در مکاتب گوناگون بشری، تلاش گردیده است؛ برای شکل دهی به چهارچوبِ نظریِ پژوهش، با رویکردی تفسیری- تحلیلی و با بهره گیری از منابع اصیل اسلامی به شناخت این مفهوم و جایگاه آن در نظامِ هستی و کلیه ممکنات موجود در آن، از جمله معماری پرداخته شود. سپس با بهره گیری از روش استدلال منطقی سعی شده است تا نقش های هندسه در معماری از چهارچوب نظری پژوهش استخراج گردد. سپس بر این مبنا و برای ادراکی جامع از نقشِ هندسه در معماری، علل اربعه هندسه در معماری شناسایی و در یک بنا که در اینجا «خانه کعبه» به عنوانِ نمودی از معماری الهی می باشد، بررسیِ انطباقی گردیده است. در پایان، شناختِ این علّل، مبین این موضوع می باشد که: علّت فاعلیِ هندسه در معماری، انتظام بخشی به اجزاء در قالبِ یک کلِ وحدت یافته، برای بهره برداری انسان (انسانِ کامل) می باشد. علت غایی نیز، انتقالِ حقیقتِ معنا متناسب با نوعِ عملکرد معماری، در جهت نیل به مقامِ هدایت و عبودیت است. علّت مادی عنصر «فضا» می باشد که می بایست متناسب با عملکرد بنا و قوای ادراکی انسان، مشخصاتی خاص یابد. علت صوری، وجوهِ محدود کننده و متمایز کننده فضا (کف، سقف، نمای درونی و بیرونی) می باشد، که می بایست متناسب با عملکرد بنا و معنای مورد انتظار از آن؛ صورت یابد.
مطالعه کیفی جایگاه هنر و تربیت هنری در نظام آموزشی کشور
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
31 - 57
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش کیفی تبیین و مستندسازی جایگاه هنر و تربیت هنری در نظام آموزشی کشور و بازنمایی مشکلات مبتلا به آن از طریق بررسی این سؤال مبنایی است که اصولاً وضعیت فعلی اجرا و تدریس هنر در مدارس متوسطه کشور به چه صورت است؟ پاسخ به این سؤال از طریق تحلیل وضعیت تدریس و جایگاه درس هنر در یک مدرسه متوسطه دوره اول و با استفاده از روش خبرگی و نقادی تربیتی آیزنر انجام شد. در این روش، وضعیت و مشکلات موجود هنر و تربیت هنری در قالب چهار مرحله توصیف، تفسیر، ارزشیابی و مضمون یابی مورد واکاوی و تحلیل عمیق قرار گرفت. اطلاعات مورد نیاز پژوهش نیز از طریق مشاهده، تصویربرداری و مصاحبه با کادر مدیریتی و آموزشی و دانش آموزان مدرسه جمع آوری و سپس سازماندهی و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که علی رغم آنکه در برنامه های آموزشی و درسی دوره متوسطه اول، هنر در قالب یک کتاب درسی مدوّن وجود دارد؛ ولی عملاً تدریس و اجرای این حوزه مهم با محدودیت ها و تنگناهای مختلفی مواجه است و شرایط لازم برای تحقق اهداف هنری و زیبایی شناختی نظام آموزشی وجود ندارد. بدیهی است این امر منجر به آن می شود که بخش قابل توجهی از ظرفیت های هنری و زیبایی شناختی دانش آموزان رشد و شکوفا نشود. براین اساس، ضرورت دارد که جایگاه و نقش هنر در نظام آموزشی کشور از جمله در دوره متوسطه اول مورد تأمل و تجدیدنظر واقع شده و اصلاحات لازم در آن انجام بگیرد.
معماری مطلق: مروری بر ایده متافیزیکی ارسطو از معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
49 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحقیق درباره «فلسفه معماری» چنان چه معنای دقیق کلمه مدنظر باشد با مطالعه در آراء فیلسوفان در خصوص معماری آغاز می شود. در میان اندک فیلسوفانی که درباره معماری، اعم از علم یا هنر آن، سخن گفته اند، ارسطو با اندیشه های ناب و آغازین خود به راستی در مقام بلندی جای دارد. در رأی این فیلسوف، معماری با شالوده آن تعریف می شود. شالوده بنا برای او هم چون اصل، مبدأ در هستی انگاشته شده است. معماری به وجود عرضی و مسئله عرض تحدید تعریف نمی شود بلکه برخلاف تصور صاحب نظران دوره مدرن معماری باید در بازگشت بنیاد خویش شناخته شود و نه از طریق شناخت عوارض و حالات انسانی که در زندگی در فضاهای معماری بروز می کند. بدین گونه اثر معماری در محدوده یک وضعیت عرضی و یا پدیداری شناخته نمی شود. هم و غم یک معمار، ساختن چیزهای عرضی بی پایانی که همراه خانه ساخته می شود نیست بلکه او چیزی را می سازد که سرانجام عرضی نیست و حتی در نهایت و غایت از خویشتن معمار استقلال دارد. در یک کلمه، خانه برای خود خانه و نه برای چیز دیگر ساخته شده است.هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی نظریه معماری ارسطویی و شناخت هستی شناسی ساختن معمارانه است.نتیجه گیری: در این تحقیق مجمل نظریه معماری ارسطویی از منظر و خاستگاه نظریه «معماری به نحو مطلق» یعنی آن معماری که مطابق با حکم فیلسوف و احتمال هستی شناختی ساختن معمارانه است و در دفاع از آن مورد بحث قرار گرفته و برخی ملاحظات سازنده در نظریه با استعانت از طرح ارسطویی کشف و تبیین شده است.
واکاوی قدرت در تولید قالی های بی بی باف منطقه چالِش تُر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۳
30 - 41
حوزههای تخصصی:
فرش یکی از اصیل ترین هنرهای سنتی ایران به شمار می رود که مطالعه و بررسی آن نشان می دهد در پس صورت زیبا و چشم نواز آن نظام های قدرت و گاه بی رحمی وجود دارد، که نقش به سزایی در اوج و افول آن دارد. منطقه چالش تر از توابع استان چهار محال و بختیاری در جغرافیای فرش ایران، مملؤ از اتفاقات گفتمانی است که تنها در سایه توجه به فرامتن، بافت و زمینه ایجاد متن قابل بررسی هستند؛ در این خصوص بی بی ها گروهی از بانوان تأثیرگذار به عنوان یک میکروفیزیک قدرت در تولیدات قالی های بی بی باف، نقش به سزایی داشتند. میکروفیزیک قدرت، جریان های کوچک و ریزقدرت هایی هستند ک ه در سطوح کوچک تر و پنهان جامعه، به شکل های بوروکراتیک، انضباطی و روانی منتشر و بازتولید می شوند. در عصر قاجار میکروفیزیک های قدرت نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی داشتند. قدرت بانوان خوانین بختیاری در چالش تر، در ادامه قدرت بانوان دربار، عامل اصلی خلق و تولید ژانر خاصی از قالی در این منطقه شد، که به همین نامِ قالی های بی بی باف، شهرت دارند. مهم ترین ویژگی های قالی هایی که به دستور بی بی ها بافته می شد، این بود که با تحولات فرهنگی و سیاسی همراه و صورت بندی های معرفتی و گفتمانی را در دل خود جای داده است. واکاوی نقش بی بی ها به عنوان یک ساختار میکروفیزیک، در قالی بی بی باف مسئله این پژوهش است، که سعی شد با بررسی عوامل سیاسی جاری در نظام قدرت خوانین بختیاری، علت شکل گرفتن ریزقدرت بی بی، بررسی و سپس نقش سازنده بی بی ها به عنوان یک نهاد قدرت در تولید قالی مورد پژوهش، قرار گیرد. لذا سؤال اصلی پژوهش این است که نقش قدرت بی بی ها در تولید قالی های معروف به بی بی باف به چه نحوی بوده است؟ در این جستار با استناد به مبانی نظری مفاهیم قدرت نزد میشل فوکو تحولات قالی بی بی باف، در قالب قدرت- مقاومت، قدرت- دانش و قدرت- رابطه در ذیل گفتمان قدرت فوکو، بررسی و تحلیل شدند. نتیجه قابل تأمل این بود که قدرت اقتصادی، سیاسی و مدیریتی بی بی ها یکی از مهم ترین عوامل شکل دهنده این نوع قالی هاست.
تأثیر تناسبات و کشیدگی حیاط بر بازدهی تهویه فضای داخل در خانه های حیاط مرکزی اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
39 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: استفاده از حیاط مرکزی در نواحی مختلف ایران، به یک سنت در معماری گذشته ایران تبدیل شده بود. با توجه به اینکه در اقلیم گرم و مرطوب، موضوع تهویه اهمیت بالایی دارد، بنابراین ساختار حیاط مرکزی در ابنیه می تواند نقش مؤثری داشته باشد. با این حال تاکنون پژوهشی با موضوع تناسبات حیاط مرکزی و نقش آن بر ارتقای تهویه در فضاهای پیرامون آن انجام نگرفته است.هدف پژوهش:در این پژوهش نقش تناسبات و کشیدگی حیاط مرکزی در ایجاد تهویه در فضاهای پیرامون آن در اقلیم گرم و مرطوب بررسی خواهد شد.روش پژوهش: ابتدا طی یک برداشت میدانی، یکی از مهم ترین شاخص های تهویه از جمله سرعت باد به صورت میدانی (تجربی) در یکی از خانه های سنتی با الگوی حیاط مرکزی سنجیده شده است. از این نتایج به عنوان یک شاخص مبنا برای تحلیل سایر نمونه ها استفاده می شود. در مرحله بعد، 10 نمونه براساس تناسبات و کشیدگی حیاط استخراج شد که همگی یک شرایط اقلیمی یکسان در محیط نرم افزار دینامیک سیالات محاسباتی شبیه سازی شد و در نهایت نتایج در قالب خروجی های مختلف از جمله سرعت باد، سن هوا، دبی هوا و در نهایت بازدهی تهویه سنجیده شد. متغیر مستقل در این پژوهش تناسبات افقی حیاط مرکزی و متغیر وابسته، راندمان تهویه در فضای موجود در آکس حیاط مرکزی است. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد در بناهای حیاط مرکزی، افزایش کشیدگی حیاط در امتداد جریان هوای بیرونی بنا، سبب افزایش راندمان تهویه هوا می شود.
بررسی سیر تطور در نمای خانه های معاصر ایران با اقتباس از معماری غربی (نمونه موردی: خانه های دوره پهلوی ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۵
14 - 29
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که در جامعه، سیر تطور را نشان می دهد، معماری است. در ایران نیز همانند سایر نقاط با تکیه بر تغییرات انجام شده در ابعاد مختلف جامعه، معماری سیر تغییراتی را به خود دیده است. این تغییرات در دوره معاصر با ورود مدرنیته به کشور و تأثیرپذیری از غرب در دوره پهلوی برجسته تر است. دگرگونی های معماری در بناهای مسکونی به ویژه در خانه های دوره پهلوی با اقتباس هایی از معماری غربی شکل گرفته است. یکی از ابعاد طراحی معماری، نمای بناها است که در دوره مذکور مؤلفه های بصری آن تغییرات قابل توجهی داشته است. در این پژوهش به بررسی سیر تطور در نمای خانه های معاصر ایران با تأثیرپذیری از معماری غربی، با تأکید بر خانه های مسکونی دوره پهلوی در ارومیه پرداخته خواهد شد و تأثیر معماری غربی بر تغییر ساختارها و جزئیات نماهای خانه ها موردبررسی قرار خواهد گرفت. دراین پژوهش از روش توصیفی-تحلیلی برای مرور ادبیات تحقیق و بررسی عناصر و الگوهای اقتباس شده در نماهای خانه های مسکونی ارومیه در دوره پهلوی استفاده شده است. جامعه آماری، 16 نما از خانه های مسکونی ارومیه است که به صورت هدفمند جهت تحلیل انتخاب شده است. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد بین مؤلفه های بررسی شده فرم بنا، تزئینات و مصالح بیشترین الگوپذیری از معماری غربی را پارامترهای فرم بنا و تزئینات داشته است. از تغییرات مهم می توان به تغییر از نماهای متقارن به نامتقارن، تغییر محل مرکزیت ورودی بنا، اندازه و شکل پنجره ها و تغییر در مصالح، حضور ایوان ستون دار در دوره های اولیه و حذف آن در سال های بعد، تغییر در نوع سقف بناها، جانمایی بالکن در جداره نمای خیابانی در بناهای متأخر به عنوان نمادی از برون گرایی اشاره کرد.