مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
یوسف
حوزه های تخصصی:
جمال یوسف در آینه خیال صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انعکاس داستان زندگی پیامبران یکی از بن مایه های اصلی نزد شاعران است . با بازخوانی زندگی حضرت یوسف در قرآن و استخراج و مطالعه تلمیحاتی که در دیوان صائب از این داستان انعکاس یافته است در می یابیم که بازتاب زندگی یوسف د رآینه صور خیال صائب به قدری متنوع ومواج است که می توان به استناد نمونه های شعری مدعی شد ‘ صائب در بیان تمام زوایای زندگی یوسف چیزی را فرو گذار نکرده است . از جمله رؤیای آغاز داستان ‘ به چاه افکندن توسط برادران ‘ حسادت برادران ‘ فروش یوسف به قافله و به پادشاه مصر بنا به درخواست زلیخا ‘ اظهار علاقه زلیخا نسبت به یوسف ‘ تهمت ناروا زدن به یوسف ‘ به زندان افکندن او ‘ توانایی تعبیر خواب ‘ عزیز مصر شدن ‘ فراق پدر بر جدایی فرزند ‘ حسن و جمال یوسف ‘ به حکومت رسیدن یوسف ‘ دیدار با پدر ‘ و سرانجام به حقیقت پیوستن رؤیای آغازین داستان .
عروج نفس به مشرق وجود در بینش اشراقی و دیدگاه عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیامبرانی در مُحاق متون بررسی تحلیلی ـ تطبیقی مفهوم و مصادیق اسباط در قرآن و عهدین
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکرد تحلیلی و بررسی اسنادی به صورت تطبیقی مفهوم «اسباط» را در قرآن و عهدین بررسی میکند. دلایل و قراین متعددی نشان میدهد که اغلب دیدگاه ها درباره اسباط دریافتکنندة وحی، به ویژه تطبیق آنان بر پسران دوازده گانه حضرت یعقوب (ع) ناصواب و ناشی از تحریفات کتاب مقدس و اثرپذیری مفسران مسلمان از آن است. اسباط یادشده، افراد معین و برگزیده ای از میان نوادگان حضرت یعقوب(ع) بوده اند که افزون بر استمرار نژادی، به اعتبار جانشینی آن حضرت، مریدان و پیروان معنوی او نیز به شمار میرفته اند. این جانشینان و رهبران الاهی، پس از حضرت یوسف(ع) و پیش از حضرت موسی(ع) در مصر و میان بنیاسرائیل رسالت داشته اند.
بررسی تطبیقی فضایل اخلاقی و ویژگی های حضرت یوسف؛ در قرآن کریم و تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن وحی ونبوت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
یکی از مطالب مشترک بین قرآن و کتب آسمانی گذشته، بیان قصه های مربوط به انبیا است. بیان تفاوت های داستان سرایی در قرآن با دیگر کتب آسمانی
به صورت روشمند و با تأکید بر فضایل اخلاقی و ویژگی های یوسف از اهداف نگارش این مقاله است. بر اساس بررسی های انجام شده به روش توصیفی تحلیلی، فضایل اخلاقی و ویژگی های یوسف در قرآن و تورات به سه دسته تقسیم می شوند: 1. اختصاصیِ قرآن؛ 2. اختصاصیِ تورات؛ 3. مشترک بین قرآن و تورات. مراد از ویژگی ها، شاخصه های زندگی یوسف است که به واسطه آن ها معرفی می شود. محوریت سرگذشت یوسف در قرآن، فضایل اخلاقی و شخصیت والای اوست، ولی محوریت آن در تورات، تاریخ زندگی اوست، به طوری که به بیان جزئیات پرداخته و ترتیب تاریخی در آن رعایت شده است. نتیجه بررسی این دو کتاب آسمانی در این زمینه، این است که شخصیت ایشان در قرآن، درخشان تر از تورات است؛ چون با دلایلِ روشن آمده، هدایت شده و به هدایت مردم می پردازد، اما در تورات از هدایت کردن او خبری نیست و حتی به تهمتِ جاسوسی دادن به برادران توصیف می شود. با این حال، نقطه مشترک دو کتاب، این است که در هر دو، دامن یوسف از معاصی پاک است.
نگاهی نو به ارائه جزئیات در قرآن کریم بر اساس زبان شناسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاکنون بررسی های زبان شناختی بسیاری درباره قرآن کریم صورت گرفته است که عمدتاً در زمینه معنی شناسی و تجزیه و تحلیل متن قرآن (تحلیل گفتمان قرآن) بوده است. این پژوهش قصد دارد تا جزئیات ارائه شده در دو سوره از قرآن کریم را با رویکردی نو بررسی کند. برای این منظور با تکیه بر رویکرد نقش گرایی هالیدی به بررسی افزوده های حاشیه ای سوره های مبارکه مائده و یوسف به عنوان نمونه های سوره های مدنی و مکی می پردازیم. در دستور نقشگرای نظام مند مطرح شده توسط هالیدی، افزوده های حاشیه ای، سومین نقش از نقش های سه گانه فرانقش اندیشگانی هستند که حاوی جزئیات و اطلاعات حاشیه ای درباره متن هستند. افزوده های حاشیه ای با ارائه اطلاعات و جزئیات بیشتر، ابزاری برای توصیف دقیق تر یک فعل، ابهام زدایی و افزایش محتوای تجربی متن محسوب می شوند. نگارندگان پس از استخراج این افزوده ها و تعیین بسامد آنها در سوره های مذکور، به تفسیر انواع افزوده در این دو سوره پرداخته و دلایل وجود افزوده ها با توجه به فراوانی آنها را بررسی کرده اند. نتایج بررسی نشان می دهد که در مجموع، میزان استفاده از افزوده ها در سوره مدنی مائده بیش از سوره مکی یوسف است. پربسامدترین افزوده ها در هر دو سوره افزوده های سبب (دلیل، هدف و ذینفع) و موقعیت (مکان و زمان) هستند که مورد اخیر در سوره مبارکه مائده از بسامد بالاتری برخوردار است. پس از این دو، افزوده های احتمال (شرط، پیش فرض و سازش)، افزوده های حالت (وسیله، کیفیت، مقایسه و درجه) و همراهی (هم کنشی و افزایشی) دارای بیشترین بسامد و افزوده های موضوع، نقش (ظاهر و محصول) دارای کمترین بسامد هستند و افزوده زاویه دید (منبع و نقطه نظر) در هیچ یک از دو سوره یافت نشد. جزئیاتی از جنسِ سبب، علت و انگیزه یک عمل، نشان دهنده توجه ویژه پروردگار به منشأ و سبب امور و دعوت مخاطبان به تدبیر در این امور است. بسامد بالای افزوده های موقعیت نیز حاکی از توجه ویژه خداوند متعال به مخاطب کتاب و محدودیتهای نوع بشر و قابل فهم ساختن متن قرآن کریم برای مخاطب (انسان) است.
اثرپذیری حافظ ازسوره یوسف (ع)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شمس الدین محمد حافظ شیرازی، ، از حافظان قرآن واز زمره شعرایی است که به بازتاب مفاهیم و مضامین قرآنی درغزلیاتش پرداخته است .تا آن جایی که کمتر غزلی ویا بیتی رامی توان در دیوان اشعارش پیدا نمود که جلوه ای از قرآن و حدیث در آن مشهود نباشد واز جمله سوره هایی که بیشتر از سایر سوره ها مدّ نظر وی بوده سوره یوسف (ع) می باشد که ۱۵ بار در غزلیاتش از آن اثر پذیرفته است که بیشتربه شکل «تلمیح»می باشد.این سوره از نظر موضوع و قالب ، ویژگی های یک داستان کامل را دارد تا آن جا که خود قرآن نیز آن را «احسن القصص» نامیده است ودرحقیقت خداوند متعال آن رابرای دلگرمی حضرت رسول(ص)ویارانش درسال« عام الحزن»بازگومی نماید. حافظ علاوه بر مفردات و ترکیباتی چون یوسف، بیت الحزان، کلبه احزان، مسند مصر و ... ازمضامینی چون جمال یوسف (ع)، فروختن یوسف، به چاه افتادنش، فرمانروایی مصر، فراق و امید و وصال و در نهایت پیراهن یوسف اثرپذیرفته است .پیراهن یوسف ، یک بار توسط برادران حسودش ویک بار توسط نامادری اش ،زلیخا،موردحمله قرارمی گیردو یک بار هم که وسیله بینا شدن چشمان پدرش می شود..در حقیقت پیراهن یوسف، نماد جمال و شأن و شوکت و تقوای وی می باشد که همواره حافظ می خواهد حوادث داستان را با با شخص خودش و یا افراد مورد پسندش مقایسه نماید.
برداشت های عرفانی مولوی از داستان قرآنی حضرت یوسف در مثنوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل پیدایش و شکل گیری زبان عرفانی، رویکرد تأویلی است که در قرآن وجود دارد، زیرا در قرآن، بخش زیادی از مفاهیم در قالب داستان بیان شده است، یکی از این داستان ها داستان حضرت یوسف است. براساس سوره ی یوسف در قرآن، زندگی حضرت یوسف(ع)، مشحون از حوادث و رویدادهای تلخ و شیرین است؛ مولانا از رویدادهای مختلف زندگی یوسف برداشتی عرفانی دارد و در مثنوی، بسیاری از این رویدادها و شخصیت ها را به صورت رمز و تمثیل به کار برده است. در این پژوهش سعی شده این برداشت های عرفانی و رمزها و تمثیل ها، کشف و بیان شود و بدین منظور، نخست داستان یوسف در قرآن به خوبی مطالعه و پس از فیش برداری و دسته بندی ابیات مربوط به یوسف(ع) در مثنوی، بر اساس سیر تاریخی رویدادها، متن اصلی نوشته شد. یوسف در مثنوی، نماد روحی است که در چاه ظلمانی جسم گرفتار می شود، سپس با رسن عنایت حق، از این چاه بیرون می-آید و به سوی مصر کمال می رود. خواب ها و تعبیرهای آن هم، اشاره به کشف و شهود عرفانی یوسف یعنی عارف و انسان کامل دارد؛ از نظر مولانا، خواب و رؤیا دریچه ای است به سوی عالم کشف و شهود و وحی و الهام و موجب گشایش و رهایی روح از زندان تن و دنیا می شود. و زلیخا نماد و رمز سالکی است که از پل عشق مجازی به عشق حقیقی و از مظهر جمال حق، که همان یوسف(انسان کامل) است، به سرچشمه ی حقیقت می رسد.
بررسی پیوست یا گسست معنایی در تفسیر آیات 50 تا 54 سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
97-112
حوزه های تخصصی:
سیاق و توجه به قرائن متصل و منفصل از جمله مهم ترین معیارهای تفسیر روشمند آیات قرآن کریم است که با تأمل در آنها می توان صحت و سقم دیدگاه های مفسران قرآن را ارزیابی نمود. از نمونه آیات قرآنی که مفسران و مترجمان قرآن در فهم و تحلیل آن اختلاف نظر جدی دارند آیات 52 و 53 سوره یوسف است که گروهی از مفسران این دو آیه را سخن حضرت یوسف × دانسته و سعی در توجیه آن نموده اند و گروه دیگر آن را ادامه سخن زلیخا دانسته و در اثبات آن کوشیده اند. پژوهش حاضر با بررسی و ارزیابی دیدگاه های دو گروه و نقد و تحلیل دلایل ایشان در پایان، بر این باور است که با توجه به قرائن متصل و منفصل، آیات مزبور همان ادامه سخن زلیخا است.
واکاوی دلالت ادبی بلاغی مرجع ضمیر تأویله بر اعجاز، در آیات (36-37و45)سوره یوسف(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم معجزه جاویدان پیامبر خاتم، آینه تمام نمای زندگی بشریت است، در آیات سوره یوسف، نمایی از زندگی حضرت یوسف، به نمایش درآمده که به دلیل امکان رجوع ضمیر"تأویله" به مرجع های مختلف، چالش هایی را در میان مفسران بزرگ برانگیخته است. پژوهش حاضر بر آن است با بررسی واژه های تأویل، اعجاز و تحلیل سیاق آیه، نقد و بررسی دلایل مفسران، ترجیح نظریه اعجاز را واکاوی نماید، از آنجا که برخی مفسران ضمن ارجاع ضمیر "ه" در کلمه "تأویله" به طعام، معتقد به اعجاز حضرت یوسف<sup>(ع)</sup> و ادعای نبوت او هستند. بعضی دیگر، ضمیر را به خواب و رؤیا برگردانده و سخن حضرت یوسف<sup>(ع)</sup> را وعده به تسریع در اجابت حاجت می دانند و مدعی هستند که هیچ اعجازی در این آیه رخ نداده است. بر اساس یافته های به دست آمده در پژوهش، دلایل مخالفان اعجاز در این آیه، قابل پذیرش نیست، لذا با توجه به سیاق آیه که سخن از پیامبری یوسف<sup>(ع)</sup> است؛ اعجاز دیگری از حضرت یوسف<sup>(ع)</sup> ثابت شده و اشکالات وارد به برخی از تفاسیر و بسیاری از ترجمه های قرآنی، نمایان می شود.
نگاهى به عنصرهاى ساختارى داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن مجید
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی عنایت های ویژه الهی در زندگی حضرت یوسف علیه السلام از دیدگاه قرآن و تورات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن با گزارش عنایت های ویژه الهی در زندگی یوسف علیه السلام، تصویر گویایی از توحید در ربوبیت و نقش تدبیر خداوند در زندگی آن حضرت و سرپرستی وی را به نمایش نهاده؛ اما تورات با حذف یا روایتِ ناقص، تحریف شده و وارونه این موارد، تصویری کاملاً متفاوت دراین باره به دست داده است. هدف پژوهش نشان دادن تفاوت های قرآن با تورات در روایتِ توحیدیِ قصه یوسف علیه السلام و تحریف آمیز بودن توراتِ موجود از دیدگاه قرآن کریم است. قرآن، یوسف علیه السلام را بنده برگزیده خدا برای رسالت، سیادت بر خاندان یعقوب علیه السلام و رسیدن به حکومت می داند. این برگزیدگی در قالب نشان دادنِ رؤیایِ سجده خورشید، ماه و یازده ستاره به یوسف علیه السلام به عنوان نخستین عنایت ویژه الهی به وی اعلام می شود و با سجده پدر، مادر و برادران در برابر وی، به عنوان عزیز مصر، جامه تحقق می یابد. حوادثی مانند نجات از چاه، فروش در مصر، راهیابی به خانه عزیز مصر، نجات از دام همسر عزیز مصر با کمک برهان ربانی، دریافت دانشِ تعبیر خواب، نجات از زندان و شفابخش بودن پیراهن وی، همگی عنایت های ویژه الهی اند که برای تحقق مشیت الهی برای برگزیدگی و سیادت و سروری یوسف علیه السلام شامل حال وی شده و نشانگر تدبیر و ولایت الهی نسبت به بندگان برگزیده خویش است. تورات همه این موارد را متفاوت گزارش کرده است.
استقامت در دعوت پیامبران با تأکید بر خوانش نمود استقامت پیامبرانه در سوره یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۶ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۴
97-122
حوزه های تخصصی:
فرآیند تربیت نیاز به استقامت مربّی و متربّی دارد و داستان یوسف (ع) الگوی نیکویی برای تربیت در سطح تمدّن و ماقبل تمدّن و نیز در نظام خویشاوندی و نظام های اجتماعی ارائه می کند. مقاله ی حاضر درصدد کشف چگونگی در هم شکستن عصبیّت در خاندان پیامبرانه ی بدوی کنعان و اصلاح و سوق دادن نظام های اجتماعی متمدّن مصر باستان در عهد هیکسوس ها به توحید با استقامت دو پیامبر اسرائیلی است. شیوه ی بررسی در این مقاله، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر قرآن کریم، احادیث شریف و قوامیس اللّغه است؛ در این جستار پس از بررسی لغت شناسانه ی واژگان کلیدی مقاله، در سه سطح اعتقادی، اخلاقی و رفتاری، رابطه ی آن ها با زندگی بشر، چگونگی استقامت حضرات یعقوب و یوسف (علیهماالسلام)، توصیف و تبیین خواهد شد. برآیند این تحقیق آن است که پیامبری، تکلیف، تربیت و رشد، پیوندی استوار و ناگسستنی با استقامت دارند و استقامت معادل استواء و اعتدال در وفاء به پیمان الهی و پیمودن صراط مستقیم عبودیّت است و بر همین بنیاد، در پادشاهی هیکسوس، فرایندی از کنعان آغاز شد که طیّ آن، یک خاندان بادیه نشین پیامبرانه و دولت عملیقی هیکسوس، هر دو سامی نژاد در مصر متمدّن مشرک، تربیت توحیدی شدند و با اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در دوره ی قحطی 7 ساله زمینه ی تکوین بنی اسرائیل فراهم شد.
اعجاز بیانی قرآن در داستان یوسف(ع)، از منظر چند صدایی یا آزادی بیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان شناختی متن یک داستان، که شخصیت های متفاوت حضور دارند، بر اساس نظریه چند صدایی باختین ، سخنان متفاوت برخاسته از باورهای گونه گون، حاکمیت چند صدایی و آزادی بیان را می رساند. رویکردی که ابزار بیان واقعیت و مایه برجسته گشتن متن است. برای مثال در داستان های قرآن، نقل عبارت سخن شخصیت هایی که باورهای گوناگون و گاهی حق ستیزانه دارند نشانه حاکمیت «چند صدایی» و رویکرد قرآن به آزادی بیان است. در این مقاله به سراغ سوره یوسف (7,) که حاوی «أحسن القصص» (یوسف/3)و آکنده از سخنان متفاوت است رفته و با روش توصیفی تحلیلی، و تبیین واژگان کلیدی این داستان به واکاوی پدیده چندصدایی در این داستان پرداخته و نشان داده شده است که در گفتگومندی این داستان؛ تعبیراتی همانند «یا أبت» و «معاذ الله» در سخنان یوسف(ع) و «یا بنیّ» و «سوّل» و «اجتبی»؛ در اظهارات یعقوب و پاره گفت های تاکیدی برادران یوسف، تعبیر«أکرِمی» و «مَثوی» در گفتار عزیز مصر و عبارت «هَیتَ لَکَ» زلیخا، برخاسته از باورها و جهان بینی های متفاوت است ودنقل عین این گفتار ها آن هم بدون کم و کاست، یکی از جنبه های اعجاز بیانی قرآن در نشان دادن حاکمیت چند صدایی در این داستان است و رویکرد قرآن به آزادی بیان را می رساند.
دو زن (مقایسه سودابه و زلیخا در داستان سیاوش (با نگرش فردوسی) و در داستان یوسف (به روایت قرآن)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال چهارم بهار ۱۳۸۹ شماره ۱۳
173 - 201
حوزه های تخصصی:
در یک نگاه کلی بین داستان پیامبران و اسطوره های ایرانی خصوصاً در کلیت ماجرا و اوج و نقطه عطف داستانها شباهت بسیاری وجود دارد. این شباهتها به هر دلیلی که به وجود آمده باشد تامل هر خواننده ای را به خود جلب می کند (البته در مقایسه این داستانها به اختلافهایی هم برخورد می کنیم). یکی از داستانهای درخور مقایسه و توجه درین باره داستان یوسف و سیاوش است. شباهت میان این دو داستان جدا از ماجراها، کنشها، گفتگوها و تک گوییهای شخصیتهای هر یک با هم، خصوصاً از آن بابت که داستان سیاوش سروده فردوسی است و منظومه ای نیز به نام یوسف و زلیخا به فردوسی منسوب است یا به تاثیر از فردوسی سروده شده است ، بیشتر توجه ما را بر می انگیزد. البته مقایسه این دو با هم فرصت بسیاری می طلبد به همین دلیل ما درین مجال تنها به تحلیل دو شخصیت سودابه و زلیخا در مقایسه با هم و جایگاهشان در داستانهای یوسف و سیاوش خواهیم پرداخت زیرا یکی از موارد مهمی که این دو داستان را درخور مقایسه می کند، شخصیت و رفتار زنان آنست و چالب اینست که به رغم مشابهت بسیار سودابه و زلیخا ،تفاوتهای ظریفی میان این دو زن در داستان هست که قابل تاملست. برای نمونه، زلیخا پس از ناکام ماندن از یوسف دست به دسیسه گری نمیزند اما سودابه چون مراد خویش نمی یابد به هر حیله ای دست می یازد تا شخصیت سیاوش را تخریب کند و بر خلاف زلیخا هرگز به گناه خویش معترف نمیشود. در قیاس با سودابه،زلیخا پس از سالهای درازی که از رخ دادن ماجرای او با یوسف می گذرد هرگز زنی منفور و هوسباز (چون سودابه) معرفی نمی شود و تلاش مفسران برای ساختن پایانی خوش برای عشق زلیخا (جوان شدنش توسط یوسف و وصلتش با او) این را تایید می کندکه بدیهی است اگر عشق زلیخا از دید آنان هوس آلود بود ، هرگز به دنبال سهمی برای او درین عشق نبودند.
بررسی نیک و بد در دو داستان حضرت یوسف و ایرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی سال هفتم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۷
127 - 141
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی داستان حضرت یوسف در قرآن مجید، و داستان ایرج در «شاهنامه» فردوسی بیانگر حاکمیت مفاهیم واحدی از نیکی و بدی بر اشخاص و حوادث این دو داستان، علی رغم همه تفاوت های زمانی، مکانی و اجتماعی است. از جمله این مفاهیم که از حیث منطوق و مفهوم یکسان می باشند می توان به حضور پر رنگ حسادت ناشی از تبعیض پدران آن ها بین برادران، و علاقه وافر آن ها به فرزند کوچک تر( یوسف و ایرج ) اشاره نمود. از وجوه افتراق این دو داستان می توان به پایان آن ها اشاره نمود؛ که اولی به پایانی خوش، و دیگری به سرانجامی تراژیک ختم می شود. هدف مقاله حاضر بررسی مفاهیم نیک و بد در داستان یوسف پیامبر و داستان ایرج است.
ناسازگاری های شجره نامه عیسی
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
79 - 109
حوزه های تخصصی:
شجره نامه عیسی مسیح برای مسیحیان از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا عهد عتیق، مسیحای موعود را از نسل داوود دانسته است؛ از این رو برای مسیحیان، بسیار اهمیت دارد که نسل وی را به داوود برسانند. دو انجیل متی و لوقا به تفصیل شجره نامه عیسی مسیح را نقل کرده اند؛ ولی بین این دو نقل، تفاوت های زیادی وجود دارد و این اختلاف ها به یکی از چالش های بزرگ کتاب مقدس تبدیل گردیده است. مدافعان مسیحی، بسیار کوشیدند تا بین این دو شجره نامه، آشتی برقرار کنند. در این مقاله می خواهیم توجیه های مسیحیان را بازبینی و بررسی کنیم که آیا امکان آشتی دادنِ بین این دو شجره نامه، وجود دارد یا خیر؟