مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
هارمونی
حوزههای تخصصی:
سهراب سپهری یکی از معدود شاعران نوپرداز معاصر است که حضوری عمیق و اثربخش در ادبیات فارسی و شعر ایرانی داشته است. در این تحقیق سعی شده تا با سنجیدن اشعار نیمایی این شاعر در ترازوی عروض شعر کهن فارسی، رابطه شعر او و شعر کلاسیک از نظر هارمونی وزنی نشان داده شود، بدین منظور تلاش شده که پس از بررسی و مطالعه اشعار این شاعر، ضمن معرفی عنوان اشعار چهل و هشت گانه او که در حوزه قالب نیمایی سروده شده اند، با ذکر نام منبع و نام بحر، بسامد بحرهای به کار گرفته شده را با استفاده از جداول به صورت درصد درآورده و پس از بررسی هفت شعر از اشعار نیمایی او، ویژگی ها و تحولات ایجاد شده در آن اشعار در مقایسه با وزن شعر کلاسیک نشان داده شده است.
موسیقایی بودن ساختار در کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آرزوهای ادبیات همواره آن بوده است که خود را به موسیقی نزدیک کند. در عرصه داستان نویسی، تلاش ها همواره معطوف بر ایجاد همانندی بین شعر و نثر در صُوَر خیال و اغراض و موضوعات، و انواع موسیقی متداول در بطن و بافت عبارت ها بوده است. در مقایسه با شعر، داستان در به کارگیری هم زمان تک نوازی ها و گروه نوازی ها و هماهنگ سازی سازها و صداها و یا تغییر مداوم در آواها و نواها و رسیدن به ساحت هماهنگ سمفونی ها بسیار توانمند است.
موسیقیِ متنِ رمان کلیدر، اثر محمود دولت آبادی، به وسیله عناصر و عوامل مختلف شکل گرفته است که شماری از آنها به اختصار چنین است: گزینش کلمات خوش ساخت، رعایت تناسب هجاها و واج ها در چینش واژه ها و جمله ها، تنوع جمله بندی ها، تاثیرپذیری از موقعیت ها در انتخاب کلمات و ساختار جملات، تغییر مداوم در لحن بیان و ریتم روایت در آغاز فصل ها، تنوع در توزیع و ترکیب شیوه های بیان، رعایت ملازمات مرتبط با نوع ادبی، همسویی نثر و روایت با جهان نگری هنری، همنوایی اطناب ها و ایجازها با آهنگ روایت، پیوند مستقیم انواع پیرنگ با آهنگ روایت، هارمونی مضاعف با تیپ ها و طبقات، و نیز هماهنگی اجزای فرعی با ارکان اصلی در شکل دهی به موسیقی متن.
اعجاز زبانی - سبکی قرآن کریم (بررسی نظریه نظم در سوره زمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مسائلی که دانشمندان حوزه علوم قرآن از همان ابتدای نزول توجه ویژه ای به آن داشته اند، نظم قرآنی و ارتباط آن با مسئله اعجاز است تا اینکه این مهم نزد عبدالقاهر جرجانی به اوج خود رسید؛ چه وی با اسلوبی منطقی آن را سامان داد و نظریه ای ارائه کرد. در این مقاله کوشش شده است تا ضمن اشاره به نظم، تعریف آن و بیان دیدگاه علما در این زمینه با روش توصیفیتحلیلی و با نظر به اجزای سه گانه این نظریه یعنی واژه، ترکیب و معنی آن را در سوره مبارکه زمر بررسی و با دقت علمی تبیین کند. مهم ترین یافته های پژوهش بر وجود هماهنگی و انسجام در سطوح مختلف چون واژگان، عبارات و معنی رهنمون است و اینکه این هماهنگی و نظم در به کارگیری اسالیب مختلف زبانی کاملاً نمود داشته است، مضاف بر آنکه تصاویر بیانی زیبا با عبارات و تعابیر دقیق برای بیان مفاهیم والا و ارزش های متعالی همراه شده است.
مواردی از نمود تقارن در تشبیهات ادبیّات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان، فطرتاً زیبایی طلب است و چیزی را زیبا قلمداد می کند که بتواند توجّه وی را به خود جلب کند. این جلب توجّه و احساس التذاذ از زیبایی هر چیزی یا هر شخصی، حاصل درک نظم و هارمونی موجود در آن است. در مباحث زیبایی شناسی برای زیبا شمردن یک اثر یا پدیده، عوامل مختلفی را از قبیل: تقارن، توازن، تناوب، تناسب، تکرار، تضاد و... می توان در نظر گرفت. یکی از مهم ترین عوامل مؤثّر در ایجاد زیبایی، تقارن است. تق ارن به عن وان یکی از اس اسی ترین پایه های هنر و زیبایی در درک نظم بین اجزا، در اکثریّت علوم و هنرها نقش انکارناپذیری ایفا می کند. از آن جمله می توان از علوم و هنرهایی مانند ریاضی، هندسه، نجوم، معماری، موسیقی، نقّاشی، فرش بافی، طرّاحی، تذهیب، منبت کاری، ادبیّات و... یاد کرد. از بررسی های این جستار این گونه برمی آید که تقارن در ادبیّات فارسی در سه جنبه صوری، معنایی و آوایی قابل بررسی است و در بین آن ها آرایه تشبیه، گسترده ترین پهنه نمود تقارن معنایی محسوب می-شود. در تشبیهات فارسی از انواع چهارگانه تقارن های انعکاسی، انتقالی، چرخشی و تجانسی استفاده شده است. ولی تقارن انعکاسی، از بسامد بالایی برخوردار است. ما نیز در این پژوهش بر آنیم تا با ذکر نمونه هایی مواردی از نمود تقارن را در تشبیهات فارسی بررسی کنیم.
نقش ابعاد زیبایی شناختی در اماکن ورزشی بر جذب افراد به ورزش در شهروندان تاجیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
155 - 172
حوزههای تخصصی:
وجود ابزار و امکانات برای ورزش کردن کافی نیست، بلکه نیاز مبرم به خلق روش های طراحی نوین برای مؤثرتر و جذاب تر ساختن مراکز ورزشی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در طراحی امکان ورزشی علاوه بر جنبه های فنی باید به جنبه های زیبایی شناختی نیز توجه نمود. بنابراین، هدف پژوهش حاضر مطالعه نقش ابعاد زیبایی شناختی در اماکن ورزشی بر جذب افراد به ورزش در شهروندان تاجیک بود. بدین منظور بعد از جمع آوری مبانی نظری و مصاحبه با صاحب نظران در زمینه های مدیریت اماکن ورزشی و روان شناسی ورزش، آیتم های هدف شناسایی و در غالب پرسش نامه در اختیار 350 شهروند پایتخت تاجیکستان قرار داده شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی مرتبه دوم نشان داد که فرم ، نور، فضای، هارمونی، رنگ اماکن ورزشی به ترتیب مهم ترین ابعاد زیبایی شناختی اماکن ورزشی در جذب شهروندان تاجیکستانی به ورزش هستند.
ارائه راهکاری برای هارمونیزه کردن بر مبنای ساختار فواصل دستگاه سه گاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این مطالعه درنظر دارد روشی جدید برای هارمونیزه کردن موسیقی ایرانی، با توجه به ساختار فواصل دستگاه سه گاه، ارائه دهد. دلیل انتخاب دستگاه سه گاه وجود بیشترین فاصله مُجنب (135/145 سِنتی) در این دستگاه نسبت به سایر دستگاه هاست. در این روش، همه نغمه های مورد استفاده در هر گوشه اصلی از پنج ردیف معتبر شمرده شده و با توجه به آمار استفاده آن ها و استفاده از کتاب های تجزیه و تحلیل ردیف، مهم ترین نغمه ها برای ساخت آکورد آن گوشه انتخاب شده است. گوشه های انتخابیآن هایی هستند که دارای فضای مُدال مخصوص به خودند و آن ها را گوشه های اصلیِ دستگاه سه گاه (درآمد، زابل، مویه، مخالف، و مغلوب) نامیده ایم. فضای مُدال دستگاه سه گاه از به هم پیوستن مدهای تشکیل دهنده هر یک از گوشه های اصلی شکل گرفته و ارائه هارمونی مناسب برای کل دستگاه با بررسی این گوشه ها امکان پذیر است. از نتایج به دست آمده می توان به دو نوع آکورد برای هر یک از گوشه ها اشاره کرد: آکورد اول متشکل از نغمه های اصلی است؛ در آکورد دوم نغمه های اصلی با نغمه هایی که در آن گوشه نقش ملودیک را ایفا می کنند همراه شده اند. بنابراین، برای پیوند این آکوردها، با توجه به ترتیب چیدمان گوشه ها در دستگاه سه گاه، از نغمه های ملودیک در یک وصل هارمونیکِ مناسب استفاده شده است.
تأثیر گوستاو مالر بر آهنگسازان مکتب دوم وین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نوشتار این مقاله بررسی آثار و زندگی موسیقایی گوستاو مالر آهنگساز اتریشی اواخر رومانتیک و تأثیر آن بر آهنگسازانی همچون آرنولد شوئنبرگ، آنتون وِبِرن و آلبان بِرگ است. در تاریخ موسیقی، پس از بزرگانی نظیر هایدن، موتسارت و بتهوون که در دوره کلاسیک در شهر وین مشغول بکار بوده و به آهنگسازان مکتب وین معروف شدند، در اوایل قرن بیستم نیز این شهر شاهد تجمع و ظهور آهنگسازان مهمی همچون شوئنبرگ به همراه دو شاگردش - وبرن و برگ- بود که به سبب نفوذ آثار و عقاید هنری شان در مجامع موسیقی به آهنگسازان مکتب دوم وین شهرت یافتند. مکتب دوم وین، مانند سایر مکاتب هنری، در شاخصه های پیشرفت به یک زنجیره تاریخی قبل از خود متصل می شود. این مقاله در کارکردی مقایسه ای و انطباقی نشان خواهد دادکه آهنگسازان این مکتب در برخورد با عناصری نظیر بافت موسیقی، هارمونی، ارکستراسیون و سایر عوامل موسیقایی پیرو تفکر مالر بوده اند. البته در این رهگذر، مشخص می شود که مالر هم در آثار متأخر خود به نوعی متأثر از فعالیت های این مکتب و خصوصاً شوئنبرگ بوده است؛ اما در رویکرد کلی این مقاله نشان می دهد که مکتب دوم وین و منسوبین آن ها همگی در فراشد موسیقی به مالر و تفکر هنری او ارتباط می یابند.
بررسی و تحلیل دو مجموعه جدید اشعار نیما یوشیج («نوای کاروان» و «صدسالِ دگر») بر اساس تئوری های او درباره شعر و شاعری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۷
333 - 362
«صدسال دگر» و «نوای کاروان» دو مجموعه منتشر شده تازه ای است که به همت فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی از میراث نیما یوشیج چاپ شده است. تئوری های نیما یوشیج درباره شعر و شاعری در مجموعه های چاپ شده پیشین او آمده است و سیر تحولات شعری او را می توان ترسیم کرد؛ با این وجود بسیاری از اشعار دیگر نیما یوشیج در این دو دفتر اخیر وجود دارند که در تحلیل روند تحولات شعری او بسیار حائز اهمیت اند. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن مهم ترین نظریات نیما از جمله توجه به سمبلیسم، دکلماسیون و روند طبیعی کلام، الگوی وصفی و روایی، عینیت و ذهنیت، هارمونی و استحاله به بررسی این دو مجموعه پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد که نیما برای رسیدن به سمبلیسم علاوه بر ادبیات غرب به ادبیات کلاسیک خصوصاً «تمثیل» و «نمادهای عرفانی» علاقه زیادی نشان می دهد. علاوه بر ساختار نمایشی، نیما از ظرفیت «روایت» و «داستان» برای بیان مطالب خود استفاده می کند و تلاش می کند تا با طبیعت درآمیزد و برخلاف شعر کلاسیک، توصیفی عینی و بیرونی از آن ارائه بدهد. نیما شعر کلاسیک را دارای وحدتی اندام وار نمی بیند و تمام عناصر شعر را در راستای ایجاد یک ترکیب هماهنگ که آن را «هارمونی» و «فرم» می نامد، قرار می دهد.
واکاوی جایگاه کنشگران در تحقق پذیری مفهوم هارمونی در شهر هوشمند، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۷
1 - 19
حوزههای تخصصی:
تحقق پذیری شهرهای هوشمند مبتنی بر فرآیندهای پیچیده ای است که در آن، مجموعه ای از کنشگران و تصمیم سازان اقدام به سیاست گذاری و اجرای آن میکنند. از سویی دیگر هارمونی به عنوان هدفی برای شهرهای هوشمند و ایجاد هماهنگی و تعادل در پیچیدگی های شهرهای هوشمند مطرح است. این پژوهش باهدف شناسایی و تحلیل شبکه کنشگران شهر هوشمند در تهران و سنجش میزان اثرگذاری هریک از کنشگران شهر هوشمند، تلاش داشته است تا چارچوبی هنجاری برای تحقق هارمونی با استفاده از نظریه شبکه کنشگران، برای شهر هوشمند در تهران ارائه کند. در همین راستا از روش شناسی آمیخته و چارچوب نظری شبکه کنشگران به عنوان ساختار فکری و چارچوب تحلیلی استفاده کرده است. استفاده از این روش شناسی به منظور شناسایی روابط و تعاملات در بین کنشگران شهر هوشمند در تهران که لازمه شناسایی پیچیدگی های موجود در شبکه کنشگران شهر هوشمند است انجام شده است. این پژوهش در قدم اول با استفاده از پرسشنامه به شناسایی کنشگران اصلی، اهداف و میزان اهمیت و هم پیوندی آن ها در شبکه با سایر کنشگران پرداخته است. سپس با استفاده از نرم افزار ucinet6 شاخص های هم پیوندی کنشگران اصلی در تحقق پذیری شهر هوشمند در تهران را مورد کنکاش قرار داده است. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش سه سطح از کنشگران بر اساس میزان اثرگذاری تعریف شده که شامل کنشگران کلیدی، کنشگران وابسته، کنشگران نادیده گرفته شده می باشد. همچنین به منظور ارتقاء هارمونی و هماهنگی با تعمیم فرآیند ترجمه شبکه کنشگران، چارچوب تحقق پذیری هارمونی برای شهر هوشمند در تهران ارائه شده است. این چارچوب مشتمل بر چهار بخش اصلی مسئله سازی، علاقه مندسازی، به-عضویت درآوردن و بسیج منابع می باشد که با ارائه اصول تحقق هارمونی بخشی به شبکه کنشگران شهر هوشمند در شهر تهران بتوان موقعیت هریک از این کنشگران را در برنامه ریزی و سیاست گذاری های آتی تثبیت، ارتقاء و یا بازتعریف کرد.