فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، روایی و نارواییهای کاربری نرم افزارهای شبکه اجتماعی بر پایه «نظریه ضرورت» است. گفتگو و پیام رسانی رایگان یا کم هزینه ازجمله مزایای همگانی شدن کاربری نرم افزارهای شبکه های اجتماعی بوده است. در مقابل، زمینه سازی آسیبهای شخصی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، از محدوده های آسیب پذیری و حساسیت زایی آنها است. با وارد شدن امر به حوزه عمومی و ناتوانی از نظارت بر این نرم افزارها، سیاستگذار و مجری، ساده ترین راه را برگزید؛ فیلترینگ؛ اما تبدیل شدن مسئله به خواست عمومی، فراتر از اهتمام نظام سیاسی و اندیشمندان، مطالبه شرعی اش را خواستار است؛ بنابراین در این جستار، در بحث شرعی «نظریه ضرورت»، احکام نیاز و قاعده سد ذرائع؛ در بحث رسانه ای نظریه های استفاده و خشنودی و وابستگی رسانه ای؛ و در بحث عمومی نظریه مصلحت و خواست عمومی به کارگیری شده و به این پرسش پاسخ می دهد که تبیین «نظریه ضرورت» و احکام نیاز از روایی و نارواییهای کاربری نرم افزارهای شبکه اجتماعی موبایلی چیست؟ با این پیشینه نظری و استفاده از روش کتابخانه ای و اسنادی در پژوهش، این پژوهش به این نتیجه رسیده است که نظریه «ضرورت» و احکام «نیاز» در چارچوب قیود و ضوابطی، اجازه استفاده از این نرم افزارها را می دهد.
بررسی تطبیقی آراء مفسران فریقین در تحلیل ماهیت دعا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دعا در اسلام، به عنوان یکی از مهم ترین روشهای برقراری ارتباط با خداوند، در تمامی مذاهب وجود دارد. در شیعه، دعا به عنوان عبادت و مخّ عبادت تلقی شده، در مذهب سنی نیز دعا به عنوان یک روش بسیار مؤثر برای پیدا کردن رضایت خداوند استفاده می شود. این مقاله با تبیین کیفیت و ماهیت دعا، دیدگاههای مفسران مذاهب اسلامی در این موضوع را مورد پژوهش قرار داده و با تبیین آموزه های اشتراکی مذاهب اسلامی به رفع سوء تفاهم و ابهام و دفع شبهه در حوزه ماهیت و چیستی دعا می پردازد. نتیجه آنکه از دعا به عنوان یکی از عباداتی که در زمره مشترکات مذاهب اسلامی به شمار می رود، می توان برای تقریب مذاهب و رشد و پرورش جامعه اسلامی استفاده کرد.
تأملی در اخبار من بلغ از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز بررسیها درباره مفهوم دسته ای از احادیث با نام «اخبار من بلغ» در مطالعات فقهی و اصولی جریان داشته است. تفاوتهای جزئی اما معنادار متون این روایات، نگارنده را بر آن داشت تا با رویکرد تحلیل متن این روایات را مورد بررسی قرار دهد. پیش از تحلیل متن رسیدن به متنی که از اصالت بیشتری برخوردار است ضروری است. کهن ترین منابع حدیثی موجود شیعه که اخبار من بلغ در آنان آمده است «محاسن برقی» و «کافی کلینی»اند. محاسن برقی که متقدم ترین منبع این روایات است ثواب بر انجام عمل را مقید به رسیدن آن ثواب از سوی رسول خدا(ص) کرده است؛ اما این قید در کافی و دیگر کتب بعدی وجود ندارد. با توجه به بررسی طرق و رجال سند، روشن شد آن دسته احادیثی که قید رسیدن ثواب از پیامبر اکرم(ص) را دارند از اصالت بیشتری برخوردارند. نظریه ای که بر اساس آن تحلیل متن انجام شد «تاریخ گرایی نو» است. این نظریه که از نظریات انتقادی تحلیل متن است، نوشته را سازه ای فرهنگی می داند؛ سازه ای که روایت گر و حاصل تأثیر و تأثر گفتمانها است. از این رو در جهت یافتن گفتمانهایی که اخبار من بلغ حاصل آنها است به سه گفتمان «جایگاه سخن پیامبر(ص) به عنوان تنها منبع معتبر دینی در میان اهل سنت»، «تسامح در اخبار مربوط به سنن و فضائل در میان اهل سنت» و «زندگی مسالمت آمیز شیعیان در کنار اهل سنت» روبرو شدیم. با توجه به این سه گفتمان می توان در نظر گرفت که اخبار من بلغ در جهت مدارا و همزیستی مسالمت آمیز شیعیان با اهل سنت بیان شده باشد.
تحلیل جرم در ملأ عام و عناوین مشابه در فقه مقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«ملأ عام» موضوع برخی از احکام فقهی و حقوقی است که فقیه و قانون گذار بدون شناخت ماهیت امروزی آن نمی تواند درباره اش حکمی صائب صادر کند. از آنجا که برخی فقها و حقوقدانان در تعریف و تعیین مصداق ملأ عام، در اثر تشابه آن با برخی مفاهیم مشابه همچون: علن، تظاهر، تجاهر و جرم مشهود، دچار خلط موضوع شده اند، از این رو در احکام مترتب بر این گونه جرایم با چالش مواجه اند. این نوشتار در پی شناخت مفهوم ملأ عام و بیان وجوه افتراق و اشتراک آن با عناوین و واژگان مشابه است و برای این امر با رویکرد تطبیقی و بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، به بررسی مصادیق و ضوابط تشخیص آنها برای شناخت مفهوم دقیق تعبیر «ملأ عام» پرداخته است. طبق یافته های این پژوهش، ماهیت «ملأ عام» در فقه اسلامی و حقوق ایران، با نظرات گوناگونی روبه رو شده است؛ مشهور فقهای امامیه و اهل سنت «تجاهر به معاصی» را با «جرم در ملأ عام» یکسان پنداشته اند و قانون گذار ایران علی رغم به کاربردن لفظ «جرم در ملأ عام» در قوانین جزایی جزئی، آن را بر حسب ترادف ظاهری با «جرایم علنی» یکی دانسته است و ارتکاب جرم در مکان عمومی ولو بدون حضور ناظر را برای تحقق مفهوم علنی بودن جرم کافی دانسته؛ اما ضوابط تحقق جرم در ملأ عام را ذکر نکرده است. بر اساس مطالعه صورت پذیرفته در این مقاله؛ اصطلاح «ملأ عام» حقیقت شرعیه ندارد؛ بلکه در عرف فقها و حقوقدانان به کار رفته است؛ بنابراین بر اساس حقیقت عرفی؛ وجود ضوابط 1. آشکارا و مقابل مردم، 2. جماعت یا گروهی از مردم و 3. مکان همگانی یا عمومی که همه در آن حضور دارند برای تحقق مفهوم «ملأ عام» لازم است.
بررسی معیار های عقود مسامحه ای و کیفیت اعمال آن در برخی از مصادیق این عقود از منظر فقه مذاهب خمسه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عقود مسامحه ای دسته ای از عقود هستند که در مقابل عقود مغابنه ای قرار دارند و بر خلاف عقود مغابنه ای، هدف و انگیزه در عقود مسامحه ای کسب حداکثر سود اقتصادی نیست و در انعقاد آن مسامحه وجود دارد. بسیاری از محققین در تمایز این دو دسته از عقود از معیار احسان استفاده کرده اند؛ اما به نظر می رسد احسان معیار مناسبی نباشد چرا که عقود احسانی از جمله عقود غیر معوض هستند در حالی که عقود مسامحه ای شامل برخی عقود معوض نیز می شوند. به نظر می رسد خود تسامح و انگیزه کسب حداکثر سود اقتصادی معیار مناسبی برای تمایز این دو دسته از عقود باشد. البته کیفیت و گستره اعمال تسامح در هر یک از مصادیق عقود مسامحه ای از منظر فقه مذاهب خمسه و حقوق ایران متفاوت است. این پژوهش، مبتنی بر مراجعه به منابع کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات، توصیف و تحلیل آنها می باشد.
واکاوی نقش مجله الأزهر در تبیین هویت گفتمان تقریب مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
165 - 181
حوزههای تخصصی:
در میانه های قرن بیستم میلادی، «مجله الأزهر» نقش مؤثری بر تبیین هویت گفتمان تقریب بین مذاهب اسلامی داشت. این مجله از سوی دانشگاه الأزهر مصر منتشر می شد که در آن زمان از آزادی عمل در سیاست گذاری آموزشی برخوردار بود و این آزادی عمل در مجله الأزهر هم متبلور گشت. پرسش اصلی این پژوهش این است که مجله الأزهر چگونه از سازوکارهای گفتمانی همچون «غیریت سازی»، «برجسته سازی»، «حاشیه رانی» و به تبع آن «مفصل بندی» فعالیتها و افکار کنشگران این گفتمان، در تبیین جایگاه هویت گفتمان تقریب و نهادهای برآمده از آن مانند دارالتقریب، استفاده کرده است؟ پژوهش پیش رو تلاش نموده است براساس داده های جمع آوری شده از منابع کتابخانه ای و بررسی شمارگانی از مجله الأزهر که بین سالیان 1937 تا 1960م منتشر گردیده و نیز رصد فعالیت کنشگران فعال در این گفتمان، چگونگی کاربست سازوکارهای گفتمانی را در مفصل بندی هویت گفتمان تقریبی واکاوی نماید. در پایان به این نتیجه رسیده است که رویکرد «فلسفی» و «اخلاقی» علت اصلی انتشار اندیشه تقریب در مجله الأزهر بوده است. به این ترتیب، ظرفیت ایجاد گفتمان تقریبی با رنگ و بوی فلسفی و اخلاقی بر مبنای تشابهات میان مذهبی و تسامح نسبت به تفاوتهای ظاهری، مهم ترین دستاورد این کار پژوهشی به شمار می آید.
تحلیلی در باب رویکرد تقریبی آیت الله واعظ زاده خراسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله، تبیین نگاه تقریب گرایانه «محمد واعظ زاده خراسانی» با توجه به اختلاف نظر شیعه و سنی در مسئله «امامت» و «خلافت» است. واعظ زاده خراسانی با توجه به دو مبنای امامت و خلافت از منظر شیعه و سنی، به زمینه های تحقق خلافت ظاهری پرداخته و این مسئله را بیشتر از منظر گروه مقابل می نگرد تا با همدلی بیشتری پیش رفته باشد. وی با الهام از قواعد اصولی، دو حکم اولیه و ثانویه در خصوص خلافت را بیان کرده و اولویت بخشی به خلافت ظاهری را با توجه به شرایط پیش آمده می پذیرد. بر این اساس، وی با تفکیک جنبه سیاسی و علمی اهل بیت در بحث امامت، معتقد است جنبه مرجعیت علمی اهل بیت مورد نیاز روزگار کنونی بوده و باید بر آن تاکید گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی می کوشد مواجهه واعظ زاده خراسانی با مسئله اختلافی امامت و خلافت و جمع آن با رویکرد تقریبی را نشان دهد.
روایتهای سه گانه از روابط جمهوری اسلامی ایران و اخوان المسلمین مصر پس از بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
108 - 121
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به سه روایت درباره روابط ایران و اخوان المسلمین مصر پس از بیداری اسلامی می پردازد. با هدف پاسخ به این پرسش که روابط ایران و اخوان پس از وقوع بیداری اسلامی چگونه بوده و کدام یک از روایتها به شکل بهتری این رابطه را تبیین می نماید؟ چارچوب نظری نوشتار، نظریه برجسته سازی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به تبیین روایتها می پردازد. طبق نتایج تحقیق روایت اول به کاهش روابط تأکید دارد. روایت دوم طرفین را دوستان پنهانی می داند که به دنبال تسلط بر جهان اسلام اند. روایت سوم طرفین را دو قدرت مستقل می داند که در هنگام لزوم با یکدیگر متحد می شوند. طبق مستندات روایت سوم قرابت بیشتری با واقعیت دارد.
تصدیق خداوند پس از تلاوت قرآن کریم از دیدگاه شیعه و اهل سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصدیق خداوند در پایان تلاوت قرآن کریم، از آدابی است که بسیاری از مسلمانان اعم از شیعه و سنی به آن پایبند بوده و اهمیت فراوانی برای آن قائل اند؛ هرچند در این میان، برخی از معاصرین سلفی این عمل را از مصادیق بدعت به شمار آورده اند که با واکنشها و پاسخهای دیگر عالمان اهل سنت مواجه شده است. تصدیق خداوند پس از تلاوت قرآن کریم در دوران حاضر، معمولاً با استفاده از تعابیر «صدق الله العظیم» و «صدق الله العلی العظیم» انجام می شود که تعبیر اول نزد قاریان اهل سنت و تعبیر دوم نزد قاریان شیعه متداول است. برخی به خطا تصور کرده اند که هر یک از این تعابیر مختص یکی از این مذاهب است و لفظ «العلی» را که وصف خداوند متعال است، با امام اول شیعیان مرتبط دانسته اند. هیچ پژوهش مستقلی درباره تصدیق پایان تلاوت از دیدگاه مذاهب اسلامی یافت نشد و این مقاله کوشیده است مسئله تصدیق خداوند و الفاظ مربوط به آن را در منابع شیعه و اهل سنت با استفاده از روش توصیفی تحلیلی مورد واکاوی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که تصدیق خداوند پس از تلاوت، به کلمات یا عبارات خاصی منحصر نیست و ذکر عبارات گوناگون در تصدیق خداوند متعال جایز است. مرزبندیهای مذهبی خاصی در ذکر عبارت تصدیق پس از تلاوت قرآن کریم میان شیعه و اهل سنت وجود نداشته است و تعصب و اصرار بر گفتن عبارتی خاص از سوی افراد در تصدیق پایان تلاوت، فاقد پشتوانه دینی است.
مشترکات مذاهب در «الخلل فی الصلاه» (براساس الخلل فی الصلاه محقق کرکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
122 - 130
حوزههای تخصصی:
فریضه نماز، به عنوان عمود دین و سبب قبول شدن دیگر اعمال عبادی مسلمانان و مهم ترین فریضه دین اسلام است. در فقه تطبیقی، «صلاه»، از مناسکی است که بررسی تحلیلی و تطبیقی ماهیت، ارکان و شرایط آن موجب آشکار شدن وجوه اشتراک و افتراق دیدگاهها و روش مواجهه مذاهب فقهی اسلامی با آن می شود. از دید فقهی غالب مذاهب خمسه، وقت، طهارت از حدث و خبث، ستر عورت، استقبال قبله و... شرایطی هستند که صحت نمازهای یومیه متوقف بر تحقق آنها است. فقه امامیه و مذاهب اربعه ، هر یک با بهره بردن از منابع و مستندات خود، احکام فقهی را استنباط و استخراج کرده اند که سه مذهب امامیه، حنفیه و حنابله با وجود اختلافاتی، واجبات نماز را به دو دسته رکنی و غیر رکنی تقسیم کرده اند؛ اما شافعیه و مالکیه معتقدند که واجباتی برای نماز غیر از ارکان وجود ندارد. کتاب «الخلل فی الصلاه» محقق کرکی، رساله فقهی و استدلالی کوتاهی در مورد خلل واقع در نماز و شکیات است که در دو قسم کلی سهو و شک نگاشته است. این مقاله پس از معرفی آن، به بررسی این موضوع به عنوان زمینه ای برای ایجاد وحدت بین مذاهب اسلامی، از طریق بیان موارد مورد اتفاق فقهای شیعه و سنی در موضوع الخلل فی الصلاه پرداخته و امکان سنجی شده است.
مطالعه تطبیقی مواجهه «نهاد دینی» و «نوسازی فرهنگی» در عربستان سعودی و کویت (نیمه نخست قرن بیستم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
131 - 149
حوزههای تخصصی:
نخستین گامهای تجدد و نوسازی در کشورهای عربی خلیج فارس از سالهای نخستین قرن بیستم میلادی با تغییراتی در حوزه فرهنگ همراه بود که از آن با تعبیر «نوسازی فرهنگی» یاد می شود. این تغییرات به ویژه در مواردی که با تحول در ساختار ارزشی و سنتهای قومی و دینی، تغییر ارزشی تلقی می شد حساسیت افکار عمومی و جریانهای دینی را برمی انگیخت. در این میان، نوع رویکرد نهاد دین در مواجهه با سیاستهای نهاد دولت برای پیشبرد نوسازی فرهنگی، حائز اهمیت است. این پژوهش سعی بر آن دارد تا با مطالعه ای تطبیقی، چگونگی این مواجهه در دو کشور عربستان سعودی و کویت را در نیمه نخست قرن بیستم میلادی ارائه نماید. بر این اساس، تلاش شده است تا با تعیین شاخصهایی از مظاهر نوسازی فرهنگی و نیز چگونگی مواجهه نهاد دینی در نهایت به این سؤال پاسخ داده شود که در هر کدام، مواجهه با فرآیند نوسازی، همگرایانه بوده است یا واگرا؟ نتیجه به دست آمده، دو مدل متفاوت از چگونگی مواجهه را نشان می دهد که در مورد عربستان، رویکرد محافظه کارانهِ واگرا و در کویت رویکرد همگرایانه غالب بوده است.
واکاوی فقهی- حقوقی شخصیت حقوقی شرکت سهامی و آثار آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
150 - 164
حوزههای تخصصی:
ا ز ویژگی های بارز یک شرکت سهامی، داشتن شخصیت حقوقی مستقل است و وجود اهلیت، حق اقامه دعوی، اقامتگاه، تابعیت و حقوق و التزامات مستقل، از آثار این شخصیت حقوقی است که به نظر برخی از فقها وجود چنین آثاری، تنها برای انسان متصور است و نمی توان آنها را برای یک موجود اعتباری در نظر گرفت و فرض وجود شخصیت حقوقی، از نظر فقهی موجب سلب مسئولیت شرکا و سهامداران نمی شود؛ نظر دیگر بر این است که اعتبار داشتن شخصیت حقوقی (معنوی) مستقل برای شرکت سهامی آن را از ماهیت شرکتهای فقهی خارج نمی سازد؛ اما برخی فقها به جای قبول یا نفی مطلق شخصیت حقوقی شرکت سهامی، برای آن شخصیت حقوقی با مسئولیت محدود در نظر گرفته اند. مقاله حاضر که به روش توصیفی تحلیلی نگاشته شده، ضمن بیان و نقد دیدگاهها درباره شخصیت حقوقی شرکت سهامی و آثار آن از منظر فقه مذاهب اسلامی و حقوق، بر این باور است که با تحلیلی دقیق از «ذمه» می توان وجود شخصیت حقوقی را در فقه اسلامی ثابت کرد و این را پذیرفت که همان گونه که ذمه، وصفی قائم بر انسان است، منعی ندارد که این وصف بر غیرانسان (شرکت سهامی) هم باشد و به تبع آن، آثار چنین شخصیتی را مطابق با موازین فقهی دانست.
مقام و جایگاه حضرت مریم (س) در دین مسیحی و مقایسه آن با اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
125 - 140
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه مریم(ع)، مادر عیسی مسیح(ع) در دین مسیحی اهمیتی تردیدناپذیر دارد؛ اما مقایسه آن با جایگاه مریم(ع) در اسلام، و به ویژه در قرآن بسیار آموزنده است. در اناجیل؛ مریم حضوری بسیار کمرنگ دارد؛ در حالی که در قرآن وی از شأن و منزلت والائی برخوردار است. با این وجود چرا مریم در میان مسیحیان به مقام مادر الهی برکشیده شد؛ اما در میان مسلمانان چنین جایگاهی ندارد؟ آیا نقش میانجی بودن مریم باعث بالا رفتن جایگاه وی در میان مسیحیان شده است؟ در عین حال، در اسلام، مریم(ع) با روح الهی باردار شده و مقامش در حدی است که به او وحی می رسد. آیا در قرآن بر عصمت مریم(ع) گواهی شده است؟ این نوشتار در صدد آن است که اهمیت، نقش و ماهیت این قدیسه را در میان پیروانش و همچنین جایگاه مریم(ع) را در قرآن به اجمال مورد مطالعه قرار دهد.
تأثیر کارکرد نهاد خلافت عباسی بر واگرایی جامعه اسلامی (از سال 232 تا 334ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تشکیل حکومت در سال 132ق، عباسیان بیش از پنج قرن بر بخش عمده ای از جهان اسلام حکومت کردند و دوره های متفاوتی از اقتدار و همگرایی، ضعف و واگرایی را تجربه نمودند. تاکنون پژوهشهای بسیاری در زمینه چگونگی پیدایش، دوره ها و عوامل فروپاشی خلافت عباسی صورت گرفته است؛ اما هنوز زوایای ناگفته ای درباره برخی از جنبه های این حکومت وجود دارد که از نگاه محققان پنهان مانده است. این مقاله بر آن است تا از زاویه ای متفاوت، نقش خلافت عباسی را در واگرایی جامعه آن دوره بررسی کند و به این پرسش اصلی پاسخ دهد: کارکرد نهاد خلافت عباسی چه تأثیری بر واگرایی جامعه اسلامی در سالهای 334-232ق داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، با برهم خوردن تعادل دستگاه بسته خلافت، ازجمله ورود ترکان به صحنه قدرت و گسیختگی در مرزهای مسلمانان، کارکرد اقتداری آن رو به ضعف نهاده و این امر به واگرایی در جامعه اسلامی انجامیده و سرانجام موجبات فروپاشی خلافت را فراهم ساخته است. نویسندگان برای ارزیابی این فرضیه، از الگوی «نظریه عمومی سیستمها» بهره گرفته اند و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر محور «کارکرد نهاد خلافت» که برای درک درست تاریخ اسلام و لایه های زیرین خلافت عباسی مهم است، به بحث و بررسی پرداخته اند.
بررسی تطبیقی رفق و مدارا در سیره نبوی و کاربست آن در حکومت علوی با تأکید بر منابع روایی مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رفق و مدارا از جمله ارکان جامعه اخلاقی و اخلاق اسلامی می باشد که به سبب زیست اجتناب ناپذیر انسان در تعامل با دیگران، به عنوان راهکار دینی و کارآمد اجتماعی، موجب تسهیل در روابط می گردد. سفارش مکرر به رفق و مدارا در آیات قرآن کریم، گفتار و کردار رسول الله(ع) و امیرمؤمنان(ع) مشاهده می شود که نتایجی نظیر افزایش روزی و برکت، گشایش سختیها، نیل به اهداف، سلامتی دین و دنیا، نیل به موفقیت و حکمت را به دنبال خواهد داشت. این پژوهش درصدد است تا ضمن تبیین اهمیت رفق و مدارا در فرمایشات ثقلین به بیان پیشبرد، پیامد و کاربست آن در سیره نبوی(ص) و تطابق آن با حکومت علوی(ع) بپردازد و به این پرسشها پاسخ دهد که اولاً در سیره حکومتی پیامبر(ص) مهم ترین موارد رفق و مدارا کدام بوده است؟ ثانیاً رفق و مدارا در سیره حکومتی امام علی(ع) چه میزان تطابق و کاربستی را با سیره نبوی(ص) دارد؟ در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، ضمن ارائه معنایی دقیق و جامع از مفهوم «رفق و مدارا» و مؤلفه های آن، با مطالعه منابع روایی و تاریخی معتبر فریقین، نوع زیست سازوارانه رسول الله(ص) با هفت گروه مختلف شامل «محاربان»، «باغیان»، «امتناع کنندگان از بیعت»، «مخالفان»، «توهین کنندگان»، «عاملان و قاصدان ترور» و «پیروان ادیان و مذاهب و اهل ذمه» بررسی شده و مهم ترین شیوه ها و دستورالعملهای ایشان در این موارد شناسایی و تبیین گردیده و میزان تطابق هریک از اینها، با رفق و مدارا در سیره حکومتی امام علی(ع) نیز بررسی شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که در تمامی موارد مذکور مشابه این نوع از مدارا و رفتار به مصداق روایت «حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ» را در سیره و حکومت امیرمؤمنان(ع) نیز شاهد هستیم.
خوانشی بر تقریب مذاهب اسلامی مبتنی بر فهم فقهی منافع هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«هویت ملی» با وجود تنوع فرهنگ، قومیت، ادیان و مذاهب در ایران، فصل مشترک تمامی این تفاوت ها است. قرائت های موجود از هویت ملی، نشان از نگاه غیرواقع گرایانه به این عنصر انسجام بخش اجتماعی دارد که نمود آن را می توان در تقریب مذاهب، ذیل تدارک منافع ملی دید. در واقع، منافع امت، بخشی از منافع هویت ملی قلمداد می شود. رویکرد واقع گرایانه نسبت به تقریب مذاهب اسلامی، چه از حیث روابط فراملی و چه از حیث فروملی، نیازمند بینشی دقیق در فهم منافع ملی است. فهم فقهی منافع هویت ملی، می تواند به خوانش نوینی از تقریب منتهی شود. نوشتار پیش رو که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده، نشان می دهد: بازنمایی هویت ملی و الزامات حفظ منافع آن، با ادراکی فقهی در جهت تقریب مذاهب اسلامی، با توجه به اصول و قواعدی، مانند مصالح امت اسلامی، عدالت و نفی سبیل، حاکم بر حفظ منافع ملی است که می تواند مذاهب اسلامی را در خود مجتمع سازد. بنابراین، توجه به تقریب با فهمی فقهی نسبت به ملیت و منافع آن، با تمسک به بناء عقلاء، سیره متشرعه و نظریه منطقه الفراغ، تبیین روشنی از تقریب به دست می دهد.
تفسیر واژه «خلیفه» در تفاسیر قرآنی قرن دوم تا ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
118 - 133
حوزههای تخصصی:
واژه «خلیفه» تنها دو بار در قرآن کریم به کار رفته است؛ اما در قالب و شکل اصطلاحی «خلیفه الله» جایگاه مهمی در اعتقاد و باور اسلامی دارد و به صورت اضافه ی لفظی معنا و اشاره به جانشینی انسان به جای خداوند می کند. این تحقیق به دنبال بررسی سیر تطور معنایی این واژه در تفاسیر، مشربها و مذهبهای گوناگون از قرن دوم تا ششم هجری است. «خلیفه» در معنای لغوی به معنای جانشینی فرد حاضر به جای شخص غائب است. اکثر مفسران در تفسیر آیه 30 سوره «بقره» اشاره می کنند که «جنّ» قبل از آدم(ع) در زمین ساکن بودند و منظور از خلیفه، خلیفه الجنّ یا خلیفه الملائکه است؛ اما از اواخر قرن سوم نظر دیگری نیز مطرح می شود که بیان می کند قبل از آدم(ع) هیچ خلقی در زمین نبود و مقصود از خلیفه، «خلیفه من الله» است که شامل آدم(ع) و ذریه اش می شود؛ همچنین در همین زمان برای واژه «خلیفه» معنای جدید و سیاسی «سلطان أعظم» مطرح می شود؛ در تفسیر آیه 26 سوره «ص» نیز گفته می شود داود(ع) خلیفه انبیاء و پادشاهان قبل از خود بوده و او خلیفه الله و سلطان أعظم است. علاوه بر سکوت برخی تفاسیر در نسبت دادن مفهوم «خلیفه الله» به واژه خلیفه، برخی مفسرین حتی مخالف این معنا بوده اند؛ همچنین مصادیق مختلفی برای «خلیفه» و «خلیفه الله» ذکر کرده اند.
اعتبارسنجی روایات دال بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) در منابع فریقین (مطالعه موردی: روایات برهان پروردگار، اعتراف به گناه و نسبت دزدی به برادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی و تفسیری فریقین روایاتی وجود دارد که بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) دلالت دارند: روایات برهان پروردگار، روایات اعتراف به گناه و روایات نسبت دزدی به برادران. در این روایات عقوبتهایی نیز برای یوسف(ع) بیان شده است. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی آنها را مورد نقد قرار می دهد. روش نقد این روایات از این قرار است: بررسی سند، بررسی متن، توجه به روایات یک مجموعه در کنار هم، توجه به روایات معارض در جوامع روایی، عرضه روایات بر قرآن، ریشه یابی این روایات در کتاب مقدس، و توجه به راویان اسرائیلی. از بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین پی می بریم که در رابطه با این روایات باید به روایات متعارض توجه داشت؛ روایات چندی وجود دارند که روایات فوق را مردود اعلام می دارند. توجه به روایات متعارض، نقش والای ائمه(ع) را در رفع شبهه ها و دفاع از ساحت حضرت یوسف(ع) آشکار می نماید. البته در رابطه با همه این روایات، روایت متعارض وجود ندارد که در این صورت باید به راههای دیگر برای نقد آنها پرداخت. برخورد مفسران نیز با این روایات گاه با نقد همراه بوده است. از مفسران تأویلهای بسیاری در جهت رد این روایات وجود دارد، به خصوص در مقابل آن روایاتی که روایت متعارض در رابطه با آنها وجود ندارد. پس با بررسی این روایات، ضعف و سقوط آنها از درجه اعتبار آشکار می شود؛ زیرا با آیات قرآن در تعارض هستند، اسناد آنها ضعیف است و اختلافهای بسیار زیاد و غیر قابل جمع در آنها وجود دارد. همچنین نقش راویان اسرائیلی را در نشر اکاذیب نشان می دهند؛ زیرا آنچه در این روایات بیان شده، با آنچه در کتاب مقدس آمده، نیز در تعارض است. بنابراین این روایات جزء اسرائیلیاتی هستند که ریشه ای در کتاب مقدس ندارند.
واکاوی حکم عقد نکاح بالغه بدون اذن ولی در مذاهب فقهی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تقریبی مذاهب اسلامی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
185 - 197
حوزههای تخصصی:
بی تردید با توجه به ضرورت زیست اجتماعی انسان و بقا و تولید و تکثیر نسل، ازدواج و نکاح امری ضروری است؛ بنابراین، از آغاز خلقت در ملل و نحل مختلف، رفتارها و عرفها و قوانین خاص وضع شده و جریان داشته است. ازجمله مسائل موردبحث و نقد علمی مسئله نکاح دختر بالغ و وابستگی آن به اذن ولی زوجه است. این نوشتار نخست به بررسی مفاهیم تحقیق چون ولایت و ولی و انواع آن و مراتب آن از نظر شیعه و اهل سنت پرداخته و ضمن بیان آرای فقهای شیعه و سنی درباره اجرای نکاح بدون اذن ولی، به این سؤالات پاسخ داده است: «1. آیا در نکاح بالغه اذن ولی شرط صحت عقد است یا خیر؟ 2. دیدگاه و آرای موافقان و مخالفان با اذن ولی و ادله آنها کدام است؟ 3. دیدگاه قائلان به تشریک اذن ولی و اراده بالغه رشیده در نکاح چگونه است؟ 4. دیدگاه قائلان به تفصیل اذن ولی در عقد دائم و موقت چگونه است؟» در این پژوهش بیان شده که برخی از فقها در مسئله نکاح بالغه، قائل به استقلال نظر پدر و جد پدری و برخی قائل به استقلال نظر بالغه رشیده و برخی نیز قائل به اشتراک نظر ولی و بالغه رشیده هستند که هرکدام دلایل خود را دارند که به تفصیل بیان گردیده و همچنین نظر فقها در عقد موقت و دائم هم با ادله آن ذکرشده است. در پایان، تحقیق به این دستاورد رسیده است که قید رشیده بیشترین نقش را در حل این مسئله دارد؛ زیرا با ابزار تنقیح مناط و تصریح برخی روایتها مشخص می شود، مقصود از ضرورت اذن ولی در بالغه حکم ارشادی است و در صورت اجرای عقد بالغه بدون اذن ولی با احراز رشد دختر و وجود مصلحت و غبطه دختر، این عقد صحیح است.
تحلیل کارکردهای کلان مسجد از دیدگاه قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد، نهادی اجتماعی است که بهره برداری صحیح از آن متوقف بر اموری، مانند درک صحیح کارکردهایش است. این در حالی است که کارکردهای متنوع آن تا کنون بیشتر از جنبه موضوعی مورد پژوهش قرار گرفته و نسبت به اولویتهای کارکردی آن، توجه کافی صورت نگرفته است. شناخت کارکردهای کلان، معیاری برای اولویت بندی فعالیتها و ملاکی برای پذیرش یا رد فعالیتهای جدید در دسترس قرار می دهد و در نتیجه، فعالیتها سامان بهتری یافته و بهره وری مساجد ارتقا پیدا می کند. کارکرد کلان، کارکردی است که نشان دهنده هدف اصلی از فعالیتهای متنوع و متکثر مسجد است. سایر کارکردها، تحت عناوین «کارکرد محوری» و «کارکرد وابسته»، در راستای کارکردهای کلان قرار دارد. به این ترتیب، پرسش اصلی مقاله پیشاروی این است که «از دیدگاه آیات و روایات، کارکرد کلان مسجد چیست؟». این پژوهش با مبنا قراردادن آیات و روایاتی که درباره مسجد وجود دارد و به روش توصیفی - تحلیلی، به سه کارکرد کلان «ایجاد محیط اجتماعی برتر»، «غفلت زدایی و افزایش یاد الهی» و «معرفت افزایی و آگاهی بخشی» برای مسجد دست یافته است.