مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
تفسیر اثری
منبع:
طلوع ۱۳۸۳ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
این مقاله به نقد و بررسی دیدگاههای ذهبی در زمینه وضع در تفسیر میپردازد. ذهبی در این باره چهار نکته را طرح میکند. وی معتقد است آغاز وضع حدیث از سال41 هجری است، این ادعا ناصواب است. چرا که شواهد متعددی مبنی بر شروع وضع از زمان پیامبر اکرم(ص) وجود دارد. البته سال 41 هجری به بعد که زمان حاکمیت و امارت معاویه است وضع حدیث گسترش یافته و نهادینه شده است. دومین بحث ذهبی در مورد اسباب و عوامل وضع است. وی بدون استدلال خاصی شیعه را آغازگر وضع در فضائل میداند. این ادعا توسط برخی دیگر از دانشمندان اهل سنت مانند ابنجوزی نیز ذکر شده، در این مقاله به نقد این دیدگاه نیز پرداخته شده است. سومین بحثی که در این مقاله مورد بررسی و نقد قرار گرفته، پیرامون اثر وضع در تفسیر است. چهارمین نکته؛ بحث ایشان درباره ارزش تفسیر موضوعی است وی کلمات جعلی را قطع نظر از انتساب به معصوم دارای اعتبار دانسته و از ارزش اجمالی برخوردار میداند این سخن نیز با مبانی برخاسته از قرآن و سنت منطبق نمیباشد.
روش قرآن پژوهی استاد مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله روش تفسیری استاد شهید مطهری مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نویسنده، نخست، به گزارش عصر استاد مطهری پرداخته و گونهشناسی آثار قرآنی و پیش فهمهای تفسیری ایشان را گزارش کرده است. سپس به ویژگیهای روش تفسیری استاد روی آورده و از روشهای تفسیر عقلی، تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر اثری، تفسیر ادبی، تفسیر علمی، تفسیر موضوعی و تفسیر عصری سخن به میان آورده و در هر بخش، ابتدا، روش تفسیری مربوطه را تعریف کرده و سپس با استناد به آثار و سخنرانیهای استاد، جایگاه آن روش را در روش تفسیری استاد مورد بررسی قرار داده و، با ذکر یک یا چند مثال از آثار ایشان، دیدگاه خود را به اثبات رسانده است. در پایان به این نتیجه رسیده است که روش تفسیری استاد مطهری، هر چند به عبارتی روش جامع است که در آن از همهی ابزارها و مصادر فهم در جهت بهرهبرداری بیشتر از معارف قرآنی استفاده شده است، اما، آنچه در نگاه استاد، به تأسی از استادش علامه طباطبایی، اهمیت داشته است، روش تفسیر قرآن به قرآن بوده است، به طوری که ایشان تمام دریافتهای دیگر روشهای تفسیری را با ملاک و معیار این روش میسنجیده و مهر اعتبار بر آنها مینهاده است و این نگرش بر پایهی پیش فهمها و پیش فرضهای مفسر شکل گرفته است. از این رو، روش تفسیری ایشان، روش تفسیر قرآن به قرآن با رویکرد اجتماعی و سیاسی و با تأکید بر پاسخ گویی به نیازها و سؤالات عصر است.
تفسیر مقاتل بن سلیمان و جایگاه آن
حوزه های تخصصی:
تفسیر مقاتل بن سلیمان، یکی از اولین تفاسیر ترتیبی و مختصر نوشته شده در قرن دوم هجری و آمیزه ای از تفسیر لغوی، نقلی، عقلی و اجتهادی است. جنبة لغوی این تفسیر از اهمیت بیشتری برخوردار است.
دربارة مذهب مقاتل اختلاف نظر وجود دارد و شخصیت رجالی او توثیق نشده است. ولی علمای اهل سنت برای تفسیر او اهمیت فراوانی قائل شده اند. برخی علمای شیعه نیز از آن نقل کرده اند. برجستگی های این تفسیر عبارتند از: اختصار، عدم نقل قول های متفاوت، عدم بیان ثواب قرائت سور و توجه کافی به مفردات. همچنین خدشه دار کردن عصمت پیامبران، سردرگمی در مسئلة امامت، ادعای حضور جسمانی خداوند در قیامت و... از ضعف های آن است.
روش این پژوهش توصیفی، جمع آوری اطلاعات بر اساس تحلیل محتوا است.
معیارهای حدیث تفسیری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از معصومان(ع) به عنوان معلم و مبیّن قرآن، احادیث بسیاری بر جای مانده است. این احادیث از حیث تأثیری که در تبیین قرآن دارند، به چند دسته تقسیم می شوند: دسته ای تفسیری است؛ یعنی معصومان(ع) کوشیده اند تا با محور قرار دادن الفاظ و ساختار کلام و رعایت اصول محاوره، مراد الهی را بیان کنند. در موارد بسیاری، این دسته از احادیث با احادیث مشابه درهم می آمیزد وکار بهره گیری از آنها را با سختی و اشکال مواجه می سازد. این مقاله درصدد است با بیان ویژگی های این دسته از احادیث، شاخصه هایی ارائه دهد که در موارد ابهام، حدیث تفسیری از غیر آن بازشناخته گردد. براساس این پژوهش، معیارهای حدیث تفسیری عبارت است از: هماهنگی محتوایی با آیه؛ تبیین مدلول ظاهری آیه، انطباق پذیری بر آیه، هماهنگی با سیاق آیه، هماهنگی با آیه در سیر بیان مطالب.
باب شکر کافی در سنجش با قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم استوارترین سند برجای مانده از رسالت پیامبر اسلام است. از این رو هم بداهت عقل و هم صراحت نقل آن را مهم ترین معیار و مرجع در نقد سایر گزاره های دینی می داند. در این نوشتار سعی شده است با جستجوی شواهد قرآنی روایات «باب شکر» کافی شریف میزان سازگاری این روایات با آیات قرآن سنجیده شود. این پژوهش ضمن آنکه نشان می دهد که تمامی 30 روایت این باب با آیات کتاب خدا همساز هستند و از این طریق نمونه هایی ملموس و عینی از موافقت حدیث با قرآن را عرضه می دارد، شیوه ای جدید در عرضه روایات بر قرآن را نشان می دهد که با کنار هم نهادن آیات و ایجاد ملازمه میان آن ها انطباق روایات با آیات به دست می آید و این انطباق گاه تا حد جزئیات روایات پیش می رود.
منابع تفسیری شیخ کلینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب های تفسیر روایی دسته ای از منابعی است که شیخ کلینی در تدوین کافی از آن ها بهره برده است. ازجمله این کتاب ها می توان به تفسیر هشام بن سالم، یونس بن عبدالرحمن، حسین بن سعید، ابوحمزه ثمالی، معلی بن محمد، محمد بن خالد برقی، وهیب بن حفص جریری، ثواب القرآن محمد بن حسان، کتاب فضل سوره انا انزلناه عبدالرحمن بن کثیر و برخی کتاب های حسن بن راشد اشاره کرد. مطالب برخی از تفاسیر نیز با واسطه کتاب های نسل های بعد وارد کافی شده است؛ ازجمله تفسیر ابوالجارود، علی بن حسان، محمد بن اورمه، جابر، منخل، علی بن مهزیار، علی بن اسباط، عبد الله بن صلت قمی، علی بن ابی حمزه بطائنی و پسرش حسن، سکونی، ابن فضال، تفسیر یاسین سلمه بن خطاب، ثواب القرآن و القراءات سیاری و برخی کتاب های ابوسمینه.
بازشناسی و تحلیل کمّی منابع کتاب «التفسیر الاثری الجامع» مطالعه موردی سوره حمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹۰)
133 - 152
حوزه های تخصصی:
شناخت منابع یک اثر، کمک شایانی به فهم آن اثر می کند و از جمله مسائلی است که موجب افزایش بینش و محتوای علمی اثر می شود. یکی از آثار در حوزه تفاسیر روایی که در قرن اخیر به رشته تحریر درآمده، کتاب « التفسیر الاثری الجامع » است. این کتاب دربردارنده ارجاعات مختلف از تفاسیر شیعی و اهل سنّت است. در این مقاله به بازشناسی و تحلیل کمّی منابع استفاده شده در تفسیر سوره حمد در این کتاب پرداخته شده و با تفکیک موارد، در جداول مخصوص به خود درج شده است. سپس با استفاده از نرم افزار، جداول و نمودار های مقایسه ای تشکیل شده و به تحلیل آماری منابع پرداخته شده است. در نهایت از تحلیل نمودارها نتایجی حاصل شده که در بررسی و شناخت این کتاب مفید است؛ ضمن آنکه مطالعه موردی سوره حمد در بازشناسی منابع کتاب، اتقان این کتاب را مبرهن می گرداند.
نسبت رأی و أثر در تفسیر البسیط واحدی و التبیان شیخ طوسی با تأکید بر مؤلفه های تفسیر به رأی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله رویکرد تفسیری واحدی نیشابوری (م.468 ق.) مفسّر شافعی در تفسیر البسیط و شیخ طوسی (م. 460 ق.) مفسّر شیعه در تفسیر التبیان به تفسیر به رأی بررسی می شود. این دو تن، از مفسّران قرن پنجم و تقریباً همزمان هستند. واحدی در این شیوه، آیات را بر اساس لغت، وجوه دلالت آن و علوم قرآنی تفسیر می کند. هم چنین در تفسیر اجتهادی خود به جمع بین تفسیر به رأی و تفسیر اثری می پردازد. وی در صورت تعارض، اولویت را به تفسیر اثری می دهد و یافته های تفسیر به رأی را بر اساس مستندات تفسیر اثری توجیه می کند. شیخ طوسی از روایات تفسیری چهار گونه استفاده می کند: استفاده تفسیری، تبیین معانی واژه ها، تبیین اِعراب آیات، استفاده کلامی. اجتهاد طوسی در این میان، جمع بین اقوال و روایات تفسیری به شیوه نقد برخی از آنها بر اساس روایات و تأیید یا تقویت بعضی دیگر است. شباهت ها و تفاوت این دو رویکرد در مقاله تبیین شده است.
شیوه گزینش و طبقه بندی روایات تفسیری با نگاه به تفسیر المیزان
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
117 - 79
حوزه های تخصصی:
تفاسیر اثری ترکیبی است از روایات معتبر، روایات اسرائیلی؛ بنابراین، در مرحله اول باید روایات جعلی را از روایات معتبر تفکیک نمود. چنین نیست که روایات معتبر، در تفاسیر اثری همگی به عنوان تفسیر قرآن قلمداد شوند. روایات معتبر را باید طبقه بندی و از یکدیگر تفکیک نمود. هر روایت را در طبقه ای قرار داد که متناسب آن طبقه بوده و روایت با عنوان کلی که برای هر بخش قرار داده می شود، تناسب و سازگاری داشته باشد؛ زیرا برخی از روایات تفسیری در واقع تطبیق هستند، برخی به ظاهر و برخی به باطن آیات اشاره دارند، برخی از باب تمثیل بوده و برخی با توجه به فهم و درک مخاطب از ائمه معصومان(علیهم السلام) صادر شده اند. برخی را هم باید حمل بر تقیه نمود و از این گونه موارد که از زبان معصومان(ع) صادر شده است. این مقاله به بررسی شیوه طبقه بندی روایات تفسیری با تمرکز بر تفسیر المیزان پرداخته است، و پس از بحث درباره جدا سازی روایات جعلی و اسرائیلیات از غیر آن؛ راه های طبقه بندی روایات ذیل هر عنوان کلی را تحلیل نموده است.
بررسی نسبت اسماعیل بن ابی زیاد شامی صاحب تفسیر و اسماعیل بن مسلم سکونی راویِ امام صادق (ع)
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
165-200
حوزه های تخصصی:
اسماعیل بن ابی زیاد مسلم سکونی از راویانِ پرکارِ احادیث منسوب به امام صادق است که اطلاعات چندانی از او برجای نمانده است. با توجه به شهرتِ او به عامی بودن، انتظار می رود که در منابع عامه، اطلاعات قابل توجهی درباره وی وجود داشته باشد. در منابعِ رجالی عامه، چند عنوانِ نزدیک به هم یاد شده که یکی از آنها «اسماعیل بن ابی زیاد الشامی» صاحبِ تفسیر است. در این مقاله، قرائن و موانعِ متحد شمردن «اسماعیل بن ابی زیاد الشامی» و «اسماعیل بن مسلم السکونی» بررسی شده است. شواهدی همچون تصریحِ رجالیان، اشتراک مشایخ و مشابهتِ احادیث بر یگانگی آن دو دلالت دارد. مهم ترین مانعِ اتحاد، کوفی بودن سکونی است که قرائنی بر قابل جمع بودن آن با نسبتِ شامی ارائه شده است. اثباتِ اتحادِ اسماعیل بن ابی زیاد شامی و اسماعیل بن مسلم سکونی می تواند زمینه را برای شناخت دقیق تر و صحیح تر سکونی از طریق میراث او در منابعِ عامه فراهم کند.
اعتبارسنجی منابع تفسیر اثری از دیدگاه آیت الله معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت منابع معتبر در تفسیر و استفاده از آنها و تشخیص منابع غیرمعتبر و پرهیز از آنها، یکی از مبانی مهم تفسیری محسوب می شود که تأثیر به سزایی در فهم روش و نقد اثر تفسیری دارد. در این میان بررسی نظرات محمدهادی معرفت به عنوان یکی از بارزترین شخصیتهای معاصر تقریبی در زمینه علوم قرآنی اهمیت این پژوهش را دوچندان می کند. در این مقاله با رویکرد توصیفی تحلیلی و با روش گردآوری اطلاعات، مهم ترین منابع معتبر و نیز مهم ترین منابع غیرمعتبر از نگاه آیت الله معرفت تبیین و منابع کتاب «التفسیر الاثری الجامع» به عنوان نمونه بحث و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که قرآن کریم، روایات تفسیری معصومین و نیز اقوال برخی از صحابه با شروط خاصی از مهم ترین منابع معتبر و قابل استفاده در تفسیر اثری است. اسرائیلیات، اغلب روایات مربوط به فضائل السور و خواص السور و نیز برداشتهای صوفی مسلکان از قرآن از جمله مهم ترین منابع غیرمعتبر محسوب می شوند. در این پژوهش پس از تبیین نظر آیت الله معرفت درباره موارد فوق و نقد و بررسی اقوال و شبهات مختلف، کیفیت و میزان استفاده از این منابع در التفسیر الاثری الجامع بررسی شده است.
الاتجاه الأثری فی المیزان، دراسهًْ خاطفهًْ جامعهًْ(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول بهار ۱۳۸۹ شماره ۱
125 - 136
حوزه های تخصصی:
تفسیر اثری در جهان اسلام، بویژه در مکتب تشیع، پیشینه ای تاریخی دارد، که درخور پژوهش هایی گسترده، وعمیق می باشد.در این میان دو تفسیر اثری شیعی برجسته که نخستین آن البرهان، اثر سیدالبحرانی، ودیگری نورالثقلین، اثر شیخ الحویزی است، برای همه اهل تحقیق آشنا می باشد.هر دو مفسر یاد شده از بزرگان مفسرین قرن یازدهم بشمار می آیند.پس از این دو، مدتی مدید در حدود سه قرن یا بیشتر، این رویکرد متوقف شد، تا اینکه سرانجام در آسمان تفسیر اثری شیعی، سومین ستاره پدیدار شد، وبا ظهور خود، به برهان استوار رهنمون گشت، وبا انوار استدلالی خود، سرآمد جهانیان شد.این تفسیر المیزان نام دارد که بکوشش مفسر بزرگ، علامه سیدمحمد حسین طباطبایی رحمه الله علیه، مدون گردید.نویسنده این مقاله بر آن است این تفسیر بزرگ را که به گفته پیشینیان، همچون خورشید نیمروز است، مورد بررسی قرار دهد.
ابوطالب علیه السلام از نگاه علّامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
مبنای تفسیری علّامه طباطبایی درباره استقلال قرآن در دلالت موجب می شود بتوان دیدگاه ایشان را به المیزان و غیر آن تقسیم کرد. ایشان درباره ایمان ابوطالب علیه السلام بر اساس آیات پیشینِ آیه 26 سوره انعام، سیاق آن را آبی از هرگونه تطبیقِ با روایات تفسیری می شمرد. سپس در این آیه و آیات 113 سوره توبه و 56 سوره قصص، در ذیل مباحث روایی، بدون ورود به دایره جرح و نقد حدیث با کاربست قواعد تعادل و تراجیح راهی برای حلّ تعارض میان روایات فریقین در این موضوع پیش رو قرار می دهد. لذا اجماع اهل بیت علیهم السلام و برخی دیگر از روایات خودِ عامّه و اشعار ایمانی منسوب به ابوطالب همگی دالّ بر ایمان ایشان است که به دلیل نوپابودن اسلام و نیازمندی به حفاظت و حمایت از پیامبر صلی الله علیه و آله از بروز آن خودداری کرده است. ایشان با مسلّم دانستن این دیدگاه در جای جای تفسیر المیزان و غیر آن، به شکل روشن یا با اشاره، از ویژگی های ملازم با ایمان وی پرده برداشته است. یگانه حامی پیامبر تا پایان عمر، محزون شدن از انقطاع وحی به ایشان، هزینه کردن از موقعیت خود و نقش وساطت برای پیامبر در رویارویی با کفّار می تواند از جمله عناوین برای عبارات علّامه طباطبایی در این موضوع باشد.
اعتبارسنجی روایات دال بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) در منابع فریقین (مطالعه موردی: روایات برهان پروردگار، اعتراف به گناه و نسبت دزدی به برادران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی و تفسیری فریقین روایاتی وجود دارد که بر صدور گناه از حضرت یوسف(ع) دلالت دارند: روایات برهان پروردگار، روایات اعتراف به گناه و روایات نسبت دزدی به برادران. در این روایات عقوبتهایی نیز برای یوسف(ع) بیان شده است. نگارنده به روش توصیفی تحلیلی آنها را مورد نقد قرار می دهد. روش نقد این روایات از این قرار است: بررسی سند، بررسی متن، توجه به روایات یک مجموعه در کنار هم، توجه به روایات معارض در جوامع روایی، عرضه روایات بر قرآن، ریشه یابی این روایات در کتاب مقدس، و توجه به راویان اسرائیلی. از بررسی منابع روایی و تفسیری فریقین پی می بریم که در رابطه با این روایات باید به روایات متعارض توجه داشت؛ روایات چندی وجود دارند که روایات فوق را مردود اعلام می دارند. توجه به روایات متعارض، نقش والای ائمه(ع) را در رفع شبهه ها و دفاع از ساحت حضرت یوسف(ع) آشکار می نماید. البته در رابطه با همه این روایات، روایت متعارض وجود ندارد که در این صورت باید به راههای دیگر برای نقد آنها پرداخت. برخورد مفسران نیز با این روایات گاه با نقد همراه بوده است. از مفسران تأویلهای بسیاری در جهت رد این روایات وجود دارد، به خصوص در مقابل آن روایاتی که روایت متعارض در رابطه با آنها وجود ندارد. پس با بررسی این روایات، ضعف و سقوط آنها از درجه اعتبار آشکار می شود؛ زیرا با آیات قرآن در تعارض هستند، اسناد آنها ضعیف است و اختلافهای بسیار زیاد و غیر قابل جمع در آنها وجود دارد. همچنین نقش راویان اسرائیلی را در نشر اکاذیب نشان می دهند؛ زیرا آنچه در این روایات بیان شده، با آنچه در کتاب مقدس آمده، نیز در تعارض است. بنابراین این روایات جزء اسرائیلیاتی هستند که ریشه ای در کتاب مقدس ندارند.
ملاک هایی برای شناسایی روایات اسرائیلی در جوامع حدیثی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۹۰)
154 - 176
حوزه های تخصصی:
اسرائیلیات روایاتی هستند که بیشتر مروّجان آن، نومسلمانانی از اهل کتاب بودند. مطالعات تاریخی درباره نحوه پیدایش این روایات و نقد فردی و گروهی برخی از این احادیث پیش تر انجام شده است؛ اما از آنجا که این روایات در جوامع حدیثی و تفسیری اسلامی راه یافته اند، مهم ترین چالش خواننده شناخت آن ها و در اختیار داشتن ملاک و میزانی برای شناسایی و بازیابی آن ها از روایات صحیح و معتبر است. بدین منظور روایات اسرائیلی در تفاسیر کهن شیعه و سنی بررسی شدند تا ملاک های مشترکی که در آن ها وجود دارد، به دست آید. این ملاک ها گاه به انواع تعارض با قرآن و عقل می پردازند و میزان حجیت اسرائیلیات را در نظر می گیرند و گاه بنا بر نوع اقتباسی که از کتاب مقدس داشتند، با مقایسه موردی معرفی می شوند. ده ملاک شناسایی روایات اسرائیلی عبارت اند از: قصه پردازی، تعارض با قرآن و عقل، اقتباس از عهدین و اشتراک با آن، دربرداشتن جزئیات فراوان، حضور راویان قصه پرداز در سند، ناسازگاری با یکدیگر، رکاکت در لفظ و معنا، تعصب ناشی از قومیت گرایی و تکرار تاریخ در جغرافیای متفاوت.