فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
23 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف از آفرینش در فلسفه خلقت، بهره مند شدن مخلوقات است. موجودات با نزدیک شدن به پروردگار، منبع اصلی کمالات و مستفید شدن از او به تکامل و قُرب الی الله می رسند. بر اساس امر الهی، تمامی کاینات، به سمت مبدأ اصلی در حرکتند، حرکت مستمر و دائم. هر موجودی در مرتبه اسفل با حجابهای ظلمانی، در تحرک به سمت مرتبه بالاتر، کمال و ارتقا می یابد. انسان اشرف مخلوقات در این سیر تلاش می کند تا با تغییر و تحول، قابلیتهای خویش را به فعلیت تبدیل سازد و با مراقبه دائم بر اعمالش، با تحمل ریاضات و صبر بر شداید دنیوی، به واقع در سیری عمیق، طی طریق نماید و با عبور از عالم کثرات به عالم وحدت برسد. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانه ای در صدد است دیدگاه عطار را در اسرار نامه در مورد حرکت تکاملی موجودات به ویژه انسان، با چگونگی کیفیت این سیر بررسی کند. به اعتقاد عطار، انسان هم همچو سایر موجودات، پیوسته در پویایی است و رهاورد او در این سفر، بهره مندی از محبت الهی، کسب فیوضات ربّانی حق و در نتیجه ارتقاء مراتب بندگی به سمت کمال مطلق است.
بررسی تطبیقی خیر ذاتی در فایده گرایی میل و مصلحت در مدرسه کلامی بغداد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
97 - 118
حوزههای تخصصی:
آنچه برای نتیجه گرایان در اخلاق هنجاری اهمیت دارد، تحقّق خیر و نتیجه اعمال اخلاقی است. مراد از خیر در اینجا، خیر ذاتی است؛ نه خیر ابزاری. در عین حال، نتیجه گرایان از نظر تعیین مصداق خیر ذاتی اختلافِ نظر دارند. در تقریر جان استوارت میل از فایده گرایی، مصداق خیر ذاتی، «لذت» و رهایی از ألم عنوان شده و کاری اخلاقی است که بیشترین لذت را برای بیشترین افراد به بار آورد. مفهوم «مصلحت» در سنّت اسلامی قابل مقایسه با خیر ذاتی در نگاه فایده گرایان است؛ زیرا از یک سو اصلی برای تعیین حُسن و قُبح افعال است و از سویی دیگر، در مصداق شناسی آن در مدرسه کلامی عقل گرای بغداد می توان در عین اختلافات فراوان به اشتراکاتی با نظریهه فایده گرایی دست یافت. در این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی این نتیجه به دست آمده که مصداق خیر ذاتی و مصلحت نهایی «لذت» و «ألم» است، اما تبیینی که رویکرد مصلحت با توجه به مرجع تشخیص مصلحت، محاسبه مصلحت و فرایند تأمین آن دارد بری از اشکالات لذت گرایی میل است.
نقش نظام اخلاقی قرآن کریم در سلامت معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۸۰-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
نظام اخلاقی قرآن کریم همانند سایر نظام ها دارای سه عنصرِ اهداف، مبانی و اصول می باشد که هریک از این سه عنصر در سلامت معنوی تأثیرگذارند. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی تحلیلی در این مورد به این سؤال اساسی پاسخ دهد که تأثیر نظام اخلاقی قرآن بر سلامت معنوی چیست؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که نظام اخلاقی قرآن با سه نقشِ معرفتی، عاطفی و رفتاری، بر سلامت معنوی تأثیرگذار است. باورها و اعتقادات، خودشناسی، ذکر ظرفیت ها و کاستی های انسان و آگاهی از آنها از نقش های معرفتی؛ فطرت، محبت و مهرورزی، معرفی الگوها، و کمال جویی، از نقش های عاطفی؛ و آراستن به فضایل اخلاقی و پیراستن از رذایل اخلاقی، توکل، توبه، توسل و تعدیل غرایز، از نقش های رفتاری نظام اخلاقی قرآن هستند که هریک از آنها در سلامت معنوی، نقش بنیادی دارند.
ساز و کار تأثیرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
ایمان حالتی قلبی و روانی است که در اثر دانستن یک مفهوم و گرایش به آن حاصل می شود. ایمان به مثابه یک نگرش، آثار شگرفی در وجود آدمی ایجاد می کند، به گونه ای که عالمان و اندیشمندان درصدد بیان این چگونگی برآمده اند و نظریاتی در این رابطه بیان کرده اند. یکی از تحلیل های مشهور در رابطه ایمان و آثار آن عبارت است از تأثیر بینش بر گرایش و به تبع آن بر کنش، که قابل انطباق با هرگونه ایمانی است. این پژوهش که با روش «تحلیلی استنباطی» سامان یافته، با توجه به آثار فراوانی که اعتقاد به توحید افعالی دارد، این سازوکار و چگونگی آن را تبیین کرده و با استفاده از دو مؤلفه «اسناد» که از مصطلحات روان شناسی اجتماعی است و «خودگروی» که از مصطلحات فلسفه اخلاق است، چگونگی اثرگذاری توحید افعالی بر اخلاق و رفتار را تحلیل و بررسی کرده است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد که ایمان به توحید افعالی خداوند از طریق اصلاح «اسنادها» و نفی «خودگروی» از انسان، بر اخلاق و رفتار فرد تأثیر می گذارد.
دین، دمکراسی و آزادی در فلسفه تکویل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
127 - 147
حوزههای تخصصی:
تکویل یکی از برجسته ترین فیلسوفانی بود که می کوشید پس از هجوم برخی از اندیشمندان دوره روشنگری به دین دمکراسی مدرن را با آن آشتی دهد. از نظر تکویل، آزادی بدون اخلاق و اخلاق بدون ایمان به دست آمدنی نیست. به باور تکویل، استبداد بدون ایمان می تواند کارش را پیش ببرد، اما آزادی بدون ایمان نمی تواند. ازاین رو، دین در یک جمهوری یا کشور دمکراتیک از هر شیوه زمامداری دیگر ضروری تر است. دیدگاه تکویل را می توان خاستگاه نخستینِ نظریه هایی دانست که در روزگار ما درباره «جامعه پسا سکولار» مطرح می شوند. تکویل، برخلاف مارکس، گمان نمی کرد پیشرفت اقتصادی و آموزشی باعث نابودی دین می شود. باوجوداین، او نگرانِ از بین رفتن دین در جوامع دمکراتیک بود. به باور او، شوروشوق قوی تر به لذات مادی می تواند قوای معنوی انسان را خاموش کند و با از بین رفتن معنویت آزادی نیز از بین می رود. از نظر تکویل، در یک جامعه دمکراتیک مردم اگر ایمان نداشته باشند برده خواهند شد و اگر می خواهند آزاد باشند باید دست کم چند باور اندک و ساده داشته باشند. آن ها باید از منظری بلندتر به ظرفیت زندگی بشر بنگرند و در پی اهداف دوردست تر باشند. اینجا دقیقاً همان جایی است که نخستین بارقه های نیچه را در تکویل می بینیم. باوجوداین، تکویل، برخلاف نیچه، در پی منابعی برای ارتقای انسان بود که با دمکراسی سازگار باشند. این مقاله باور شخصی تکویل، علل توجه او به دین، رابطه دین و آموزه «درک درست از منفعت شخصی»، رابطه دین و ماتریالیزم، رابطه دین و آزادی و رابطه دین و دولت را در فلسفه تکویل تحلیل می کند.
بررسی چالش نسبیت معرفت شناختی برآمده از نقش عُرف در حوزه اخلاق (مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
89 - 108
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی اخلاقی بر واقعیت داشتن ارزش های اخلاقی ورای خواست فرد و اجتماع تأکید دارد. یکی از چالش های پیشِ روی واقع گرایی اخلاقی نقش عرف در شناسایی ویژگی ها اخلاقی است. «عرف» به عنوان عنصری ناپایدار و تأثیر غیر قابل انکار آن بر شناخت ویژگی ها اخلاقی، انگاره ناواقع گرایی و نسبیت معرفت شناختی در حوزه اخلاق را به بار می آورد. در خصوص اخلاق و ویژگی ها اخلاقی می توان در سه حیطه سخن گفت: الف) اصول اخلاقی؛ ، یعنی قوانین حاکم بر اخلاق؛ ب) معانی موضوعات (خصوصیات ستبر) اخلاقی؛ ج) مصادیق موضوعات (خصوصیات ستبر) اخلاقی. این مقاله در راستای بررسی همه جانبه نقش و تاثیر عرف در اخلاق، جایگاه عرف را در هر یک از این سه حیطه مورد مطالعه قرار می دهد و از این رهگذر، به چالش نسبیت برآمده از نقش عرف، در تمام جوانب حوزه اخلاق می پردازد. با بررسی نقش عرف در سه حیطه مذکور از یک سو، روشن خواهد شد که عرف در کدام یک نقش آفرین است و از دیگر سو، آشکار خواهد شد که انگاره نسبیت برآمده از نقش عرف نامقبول است.
رهیافتی اخلاقی به حکم فقهی تردید در اعتقادات(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
107 - 132
حوزههای تخصصی:
شک کردن در موضوعات و مسائل گوناگون، بخودی خود و در نفس الامر، امر مذمومی شمرده نشده و ممکن است برای هر انسانی رخ دهد؛ در عین حال برخی از آرای فقهی، ضمن مذموم شمردن شک، مجازات فرد شاک در نبوت را سلب حیات قلمداد کرده اند. پژوهش حاضر با عنایت به اینکه تجویز کیفر، امری خلاف اصل بوده و برای رواداشت آن به دلیل معتبری احتیاج است که صلاحیت تخصیص عمومات و اطلاقات «محقون الدم» آدمیان را داشته باشد، در پژوهشی مسئله محور که با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام شده است، چنین نگره ای را در بوته نقد و تحلیل اخلاقی قرار داده است. نگارندگان معتقدند از آنجا که اخلاق مقدم بر دین و ترازویی در جهت سنجش احکام فقهی به شمار می رود، چنان برداشتی از ادله، با شهودهای اخلاقی همخوانی نداشته و در نتیجه نمی توان دیدگاه مزبور را به دین انتساب داد. افزون بر آنکه دیدگاه مختار، با اصول امامیه(عدلیه) که قائل به حسن و قبح ذاتی، عقلی و استقلالی هستند نیز موافقت و ملائمتی تام دارد.
بازپژوهی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
47 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش نقد تطبیقی مفاهیم اساسی اندیشه ی دکارت و گادامر و استنتاج دلالت های آن در تعلیم و تربیت است. پژوهش دارای سه سوال است؛ مفاهیم اساسی در اندیشه دکارت و گادامر کدامند؟ هر کدام از دو متفکر، چه نقدی بر مفاهیم اساسی دیگری دارند؟ و اندیشه دکارت و هرمنوتیک گادامر چه دلالت هایی برای تعلیم و تربیت دارد؟ که برای پاسخ به این سوالات از روش تحلیل مفهومی، نقد تطبیقی و استنتاج استفاده گردید و مشخص گردید که: روش، علم، جوهر، انسان، ایده و متافیزیک از مفاهیم اساسی اندیشه دکارت و روش، آگاهی، سنت، تجربه و فهم از مفاهیم اساسی در اندیشه گادامر می باشند. همچنین بیان شد شیوه دکارت بر مبانی عینیت گرایی و مفاهیم گادامر براساس هرمنوتیک فلسفی بوده است. لذا با توجه به اینکه از نظر دکارت، روش ریاضیات روشى است که تمامى مزایا و فواید منطق، جبر و هندسه را دارا است و در عین حال، از معایب آن ها عارى است، این مولفه با مولفه های آگاهی و تجربه اندیشه گادامر نقد شد و از آن جا که گادامر بر پیش ساختارهای فهم تاکید دارد و به اعتقاد او جستجوی فهم بدون پیش فرض بیهوده است، به نقد این مولفه گادامر با مولفه های انسان و متافیزیک اندیشه دکارت پرداخته شد و درنهایت نیز مولفه سنت گادامر را با مولفه های جوهرو ایده دکارت نقد گردید.
رواداری اجتماعی مقابله با عصیانگری مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
235 - 252
حوزههای تخصصی:
اعتراضات در نقطه مقابل اطاعت و فرمانبری، به معنی سرپیچی از دستورات و اعتراض به قوانین است. این مفاهیم وجوه تشابه و تمایزی دارند و دارای احکام معینی هستند تا انسان به سوی مسیر کمالش حرکت کند که این جرائم مانع این حرکت می شوند. لذا این پژوهش به بررسی تمایز مفهومی و حکمی محاربه و اعتراضات مدنی با محوریت و تاکید در دیدگاه امام خمینی(ره) پرداخته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد رابطه محاربه و اعراض مدنی، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی بعضاً در محاربه اعتراض مدنی هم صورت می گیرد و برخی از آنها توام با محاربه می باشند. اعتراض مدنی متضمن توسل به سلاح لزوماً نیست که ممکن است در راهها و شوارع و سالب امنیت عمومی نباشد هر چند در مصادیق جرم سالبه امنیت اعمال کیفر همراه با شدت عمل خواهد بود ولی خروج مصداقی با کیفر محارب دارد. جرم محاربه چنانچه در داخل شهرها نیز واقع شوند مشمول حکم شدید محاربه می شوند. رابطه محاربه و بغی که از وجوه اعتراضات مدنی می تواند باشد عموم و خصوص من وجه است زیرا دو مفهوم علاوه بر داشتن مصادیق مشترک، مصادیق مخصوص به خود را نیز دارند و ... شارع مقدس برای حفظ ارزشهای انسانی و اجتماعی در مرحله اول به نشر تعلیمات اخلاقی، در مرحله دوم امر به معروف و نهی از منکر و در مرحله بعد به اجرای حدود و تعزیرات اهتمام دارد. این پژوهش به روش توصیفی از نوع کتابخانه ای با هدف کاربردی، جهت پاسخگویی به نیازهای جامعه می باشد که می تواند در مراکز مختلف آموزشی و پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد.
روش های اعتمادسازی انبیا (علیهم السلام) در تربیت اخلاقی متربی از منظر قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقبولیت مربّی و اعتماد متربّی به وی از مهم ترین عوامل زمینه ساز تربیت اخلاقی است که بدون آن هر گونه تلاش تربیتی، مثمرثمر نخواهد بود. پیامبران الهی با اشراف به این مهم، در اجرای مهمترین هدف رسالت خویش؛ یعنی تربیت اخلاقی، از روش های مختلفی جهت اعتمادسازی مخاطبان خود بهره برده اند که شناخت و الگوگیری از این روش ها ازاین حیث که تحت ارشاد الهی به انجام رسیده و اثرگذاری آنها تضمین شده است، برای مربیان، والدین و داعیه داران امر تربیت بسیار حایز اهمیت است. پژوهش پیش رو باهدف بررسی روش های اعتمادسازی انبیا (علیهم السلام) در عرصه تربیت اخلاقی از منظر قرآن نگاشته شده است. این پژوهش از حیث هدف، اکتشافی و به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکردی استقرایی است. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، تکنیک تحلیل مضمون به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که پیامبران در راستای اعتمادسازی از روش های شناختی؛ نظیر: زیست مشترک با متربّی، زیست اخلاقی مربّی مرتبط با بُعد شناختی و از روش های عاطفی همچون ایجاد پنداریه سنخیت برای متربّی و درک ایشان، خالص نمودن دعوت خویش از هر گونه شائبیه مادی، زیست اخلاقی مربّی مرتبط با بعد عاطفی و از روش های رفتاری نظیر تطابق بین گفتار و رفتار، زیست اخلاقی مربی مرتبط با بعد رفتاری و اصلاح رابطه باخدا استفاده می نمودند.
بررسی تعارض اخلاق جوانمردی با منافع در مسابقات ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
133 - 146
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم در حیطه ورزش، تعارض اخلاق جوانمردی با منافع حاصل از پیروزی است. این نوشتار با رویکرد تحلیلی - کاربردی به ارزیابی رفتار پدرو زابالا در استنکاف از گل زنی به سبب تصادم رقیب در بازی فوتبال پرداخته است. اخلاق جوانمردی فراتر از قوانین و تجلی فضایل انسانی در گسترهٔ ورزش است. جهت ارزیابی، درستی یا نادرستی رفتار جوانمردانهٔ پدرو زابالا و نادیده انگاشتن منافع تیم، نیاز به معیار ارزشگذاری است. معیار ارزشگذاری فعل اخلاقی در نظریات خودگروی، سودگروی و دیگرگروی با عنایت به افراد دریافت کنندهٔ خیر بررسی گردید؛ اما راه کار جامع و عاری از نقص در تشخیص وظیفهٔ اخلاقی به دست نیامد. در عرضه تعارض اخلاقی بر اندیشه علمای اسلام، با توجه به ادله موافقان و مخالفان رفتار پدرو زابالا، قواعد اصولی تزاحم به واسطه مرجحات و تشخیص الزام أهمّ (مهم تر)، وظیفه فاعل اخلاقی را معین نمود. قاعده تقدم أهم بر مهم و قاعده اولویت دفع مفسده بر جلب منفعت، راه شناخت الزام أهم و وظیفهٔ اخلاقی است. براین مبنا وظایف شغلی و منافع تیم امر مهم تر و گل زدن دفع مفسده است؛ درنتیجه وظیفه اخلاقی پدرو زابالا گل زدن است. قصور در گل زدن، به دلیل ارزش های اخلاقی (غیرمنصفانه بودن ادامه بازی)، احسان و فعل اخلاقی است نه وظیفه اخلاقی، مانند بخشش قاتل توسط اولیای دم. از این رو نمی توان آن را در موقعیت های مشابه به دیگران توصیه نمود.
حق زیبایی طلبی و مدیریت اخلاقی آن در متقاضی جراحی زیبایی با رویکرد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۹
135 - 154
حوزههای تخصصی:
گرایش به زیبایی و زیبا خواهی در فطرت انسان است امروزه یکی از روش های ارضای این میل درونی عمل جراحی زیبایی است. در این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای و توصیفی انجام گرفته است تلاش بر این است تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چگونه می توان این حق را منطبق با آموزه های اسلامی مدیریت کرد. فرضیه اول: زیبایی طلبی حق طبیعی و تکوینی آدمی است فرضیه دوم: زیبایی امر نسبی و مصادیق آن تابع شرایط زمان و مکان و تشخیص عرف است وعمل جراحی زیبایی در زمان امروزی مصداق رایجی از این خواسته به حساب می آید. فرضیه سوم: این حق می بایست به تراز اخلاق درآید و با معیارهای ارزشی سنجیده شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد جراحی زیبایی که از مصادیق زیبایی طلبی انسان است برای این که مانند سایر حقوق طبیعی آدمی مدیریت شود می بایست خود را با اصول و مرزهای اخلاقی منطبق سازد.
نقش دولت در امنیت انسانی با رویکرد قانون اساسی و تاثیر آن بر شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
207 - 246
حوزههای تخصصی:
امنیّت یکی از اساسیترین دغدغههای جوامع انسانی در طول تاریخ بوده است. دولت مهمترین نهاد تأمین کننده امنیّت تلقی میگردید. مفهوم امنیّت بسیار فراگیر و گسترده شده است. مفهوم امنیّت نظامی – سیاسی به امنیّت انسانی تحول یافته است. این بٌعد جدید امنیّت نه در سطح دولت- ملت، بلکه در سطوح و ابعاد مختلف، مطرح میباشد. امنیت انسانی به معنای رهایی از ترس و رهایی از نیاز می باشد. تاثیرگذاری آن بر همه شاخه های توسعه و حیات انسان، به آن نقشی بنیادین داده است، مراقبت از امنیّت انسانی در مقابل انواع تهدیدات، به یکی از وظایف اصلی دولت و حکومتها تبدیل شده است و آنان موظفند در برنامهریزی خود امنیّت انسانی را در اولویت قرار دهند. به طوری که تامین وتضمین آن توسط دولت، شادکامی را به دنبال خواهد داشت و بهروزی مردم و احساس رضایت آنها به افزایش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی خواهد انجامید. بنابراین، تبیین مفهم «امنیت انسانی» و شاخص های آن می تواند گام مؤثری در راستای تقویت حمایت از حقوق و آزادی های بنیادین به شمار رود، بنابراین هدف پژوهش حاضر نقش دولت در امنیت انسانی با رویکرد قانون اساسی و تاثیر آن بر شادکامی می باشد. در راستای دستیابی به هدف پژوهش پرسش اصلی مقاله حاضر این است که عناصر امنیت انسانی کدامند و چه تاثیری بر شادکامی و رضایتمندی مردم دارد و نقش دولت چیست؟ جهت پاسخ به پرسش، براساس روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و با بهرهگیری از نظریه ها، این نتایج را میتوان مطرح نمود، در دهه های اخیر بحث بر سر اهمیت شادکامی به جهت تاثیرات فراوانش در کیفیت و رضایتمندی از زندگی افراد و همچنین تکلیف دولت ها در قبال آن مطرح شده است. شادکامی در مفاهیمی همچون؛ بهروزی، لذت، فضیلت، سعادت، خوشبختی و ...به کار رفته است که همگی در معنی متفاوت، اما در گفتمان به عنوان مترادف به کار می روند. با پیشرفت علم و تکنولوژی، توسعه تمدن بشری و با ظهور پدیده جهانی شدن، تحول عظیمی در مفهوم دولت و تکالیفش اتفاق افتاد، سطح نیازهای بشر ارتقاء یافت و دیگر وظیفه دولتها به تنهایی تامین منفعت عمومی و ارائه خدمت عمومی نیست، بلکه تامین رفاه اجتماعی نیز، به عنوان وظیفه ای جدید بر دوش دولتها نهاده شد.
من» حقیقیِ انسان: مقوله پیونددهنده خداشناسی و اخلاق در اندیشه شهید مطهری (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۰
143 - 162
حوزههای تخصصی:
استاد شهید مرتضی مطهری از جمله متفکران مسلمان است که کوشیده است نشان دهد وجود و حجیت اخلاق متکی بر خداوند است. مسأله ی محوری ما در این مقاله آن است که با نگاهی جامع به آثار شهید مطهری و بازسازی بخش های مختلف این آثار نشان دهیم که وی ابتنای وجود اخلاق بر خداشناسی را چگونه و با چه ایده ی وحدت بخشی توضیح می دهد. پاسخی که از متن آثار شهید مطهری به این پرسش می دهیم آن است که «من» انسان یک حقیقت ذومراتب است که مراتب پایین آن را می توان «من» پنداری نامید و مرتبه ی عالی را «من» حقیقی یا برتر.«من» حقیقی زاینده ی اخلاق است و خداوند «من» برتر انسان است. بنابراین، در واقع خداوند مبدأ، غایت و پشتوانه ی اخلاق است. بر این اساس، می توان گفت که من حقیقی انسان، مقوله ی پیونددهنده ای است که شهید مطهری از طریق آن ابتنای اخلاق بر خداشناسی را توجیه می کند.
بررسی تطبیقی کُدهای اخلاقی حریم خصوصی در نهج البلاغه و فضای مجازی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
105 - 127
حوزههای تخصصی:
حق بهره مندی از حریم خصوصی، از مهم ترین مصادیق حقوق بشر به حساب آمده و با بررسی منابع دینی و نیز سیره رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، در می یابیم که اسلام فراتر از دیگر نظام های حقوقی، حافظ و مدافع این حق بوده است. پوشیده نیست که با ظهور فضای مجازی و به دلیل ابعاد و ماهیت خاص آن، لزوم حفظ و حراست از این حق شکلی جدّی تر و مهم تر به خود گرفته است. حضرت علی (ع) نیز حق حریم خصوصی افراد را ارج می نهاده و نسبت به حفاظت از آن اهتمام ویژه داشتند. این پژوهش با روش توصیفی۔تحلیلی و با تکیه و استناد به منابع کتابخانه ای، سعی در تطبیق کدهای اخلاقی حریم خصوصی در نهج البلاغه و فضای مجازی دارد تا نشان دهد که ضرورت حمایت اخلاقی از این حق با ظهور و بروز فضای مجازی و توسعه روز افزون آن، بیش از پیش احساس می شود.
بررسی میزان بهره گیری از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه درساحت تربیت اعتقادی عبادی و اخلاقی سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
135 - 152
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه به عنوان بهترین و گویاترین زبان قرآن و تبیین کننده مباحث تربیتی و اخلاقی اسلامی می باشد. آشنایی و بررسی جهت گیری های کلان تربیتی و اخلاقی امام علی(ع) در نهج البلاغه، و تطبیق آن با ساحت تربیت اعتقادی و عبادی و اخلاقی سند تحول بنیادین به عنوان یک سند مادر در حوزه تعلیم و تربیت و فراگیرکردن این جهت گیری ها در جامعه می تواند گره گشای بسیاری از مشکلات و آسیب های تربیتی و اخلاقی در جامعه باشد. در این تحقیق که به بررسی تطبیقی جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه و ساحت تربیت اخلاقی اعتقادی و عبادی سند تحول بنیادین پرداخته شده است با استفاده از روش توصیفی و از نوع تحلیل محتوا متن کامل کتاب ارزشمند نهج البلاغه و همچنین سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بررسی تطبیقی اصول و رویکردهای حاکم بر این ساحت تربیتی در سند تحول بنیادین با جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه حاکی از ارتباط معنادار و استفاده موثر از متون و آموزه های نهج البلاغه در تدوین این ساحت تربیتی می باشد و نشانگر استفاده کامل مولفین سند از جهت گیری های تربیتی و اخلاقی نهج البلاغه و نیز آموزه های ارزشمند این کتاب شریف می باشد.
تبیین و تحلیل رابطه اخلاق و قدرت در سیره اجتماعی رسول اللّه (ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۲۰)
83 - 103
حوزههای تخصصی:
تمرکز این مقاله بر ارزیابی وجهی از رابطه قدرت و اخلاق است که جنبه هایی از آن در سیره رسول اللّه (ص) متجلّی شده است. در تمامی تعاریفی که از قدرت، مبانی و اجزای آن، صورت گرفته «توان انجام تغییر و ایجاد تأثیر»، گزاره مشترکی به حساب می آید. فضایل اخلاقی نیز عنصر نیرومندی در «اثربخشی و اثرگذاری در روابط فردی و حیات اجتماعی» است که در پیوند با قدرت قرار گرفته و فصل مشترک آن دو محسوب می گردد. در مقاله پیشِ رو با رویکرد توصیف و تحلیل تاریخی، این سؤال که فضایل اخلاقی پیامبر (ص) در امر رسالت چگونه قدرت آفرین واقع شد، بررسی شده است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که «خُلق عظیم» رسول اللّه (ص)، «تولید قدرت» نمود و در قالب «نیرویی اثربخش» در گرایش به اسلام، تحمل دشواری های پذیرش اسلام و همراهی با رسول اللّه (ص) و همچنین در ایجاد تغییرات گسترده در جامعه جاهلی، متجلّی شد. در نتیجه، موفقیت حضرت محمد (ص) در به دست گرفتن ابتکارعمل و مهار نیرو و توان رزمی و اقتصادی مخالفان و در نهایت شکل گیری جامعه جدید، مبتنی بر هنجارها و ارزش های نوین دینی خود را نمایان ساخت.
راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از دیدگاه متون اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷۴)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
شکرگزاری از خداوند از فضایل فراموش شده در جامعه اسلامی است. در قرآن و روایات اسلامی بر انجام این فضلیت اخلاقی تأکید بسیار شده و آثار شگفت انگیز و معجزه آسایی برای آن ذکر نموده اند، همچنانکه از ناشکری به شدت نهی و سرزنش شده است. برای ترویج و گسترش این آموزه دینی و بهره مندی از آثارِ شگرف آن در زندگی لازم است تا راهکارهای آراسته شدن به آن بررسی شود. هدف از این پژوهش، ارایه راهکارهای تحصیل روحیه شکرگزاری از خداوند از دیدگاه متون اسلامی است. برای رسیدن به این هدف، به روش توصیفی تحلیلی، متون اسلامی به ویژه متون روایی، بررسی شد و شش راهکار کلی برای آن به دست آمد که بدین قرار است. نخست: توجه و یادآوریِ نعمت هایِ ظاهری و مادی، دوم: توجه و یادآوریِ نعمت های پنهان و معنوی، سوم: مقایسه خود، با زیردستان در امور مادی، چهارم: مقایسه وارونه، پنجم: مقایسه با وضعیتِ بدتر، در امور ناخوشایند و ششم: مقایسه داشته ها و نداشته ها.
آزادی ملاقات با متهم در سنجه شریعت، اخلاق و قانون(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برپایه قوانین رایج، درشمار زیادی ازجرائم، از زمان توجه اتهام ومقدمات رسیدگی تا تکمیل پرونده قضائی برای صدور حکم نهائی، متهم تحت نظر قرارمی گیرد. این پرسش مطرح است که اقتضای مبانی شرعی واخلاقی درخصوص ملاقات آزادانه وی با افراد، ازجمله وکیل، چیست؟ پژوهش بنیادی حاضر، به روش توصیفی تحلیلی، به تحلیل اخلاقی مسأله با ریشه های فقهی و بررسی تعارض های احتمالی برخی قوانین می پردازد؛ یافته ها حاکی از آن است که بامحک اخلاق وملاک اعتدال میان رعایت حال متهم وحفظ حریم جامعه، منع مطلق ملاقات، چه بسا غیراخلاقی، آسیب زا وناموجّه بوده، جواز مطلق آن نیز ممکن است درتعارض با اخلاق، حکمت و قانون قرارگیرد. درواقع، هدف اصلی ازوضع چارچوب های متنوع درتدابیر سیاست مدن، تأمین فضائل ومکارم اخلاق، چون، قسط،عدل،انصاف واعتدال درامور بوده که عامل اصلاح رعیّت وبلاد دانسته شده است. نتایج، بیانگر آنست که اگر به تشخیص قاضی عادل، ملاقات بامتهم، فرایند کشف حقیقت را دچارتأخیر یاآسیب کند، مثل این که راه مجادله وگریز ازقانون را به او بیاموزد، بحکم عقل، فطرت واخلاق، باید تاسرحدّ تأمین مصالح، آن را محدودکرد. ازسوی دیگر، ممکن است منع مطلق ارتباط متهم با دیگران، آسیب های روحی یاجسمی ناروا برای او یا بستگانش بدنبال داشته، درتعارض با حقوق شهروندی قرار گیرد. بنابراین، درمجموع، باید با لحاظ مبانی عقلی واخلاقی، راه اعتدال پیموده و درجهت تأمین عدالت، ضمن به رسمیت شناختن حق ملاقات و حضور وکیل، بسته به چند وچون شواهد موجود علیه متهم، با تحدید یا نظارت برآن، باابزارهای نوین، راه تحریف حقیقت را تاسرحدّ امکان، بست؛ چه، یکسان پنداشتن متهمی که شواهد روشنی علیه او وجود دارد، اماهنوز حکم قطعی محکومیتش صادرنشده، با شهروند عادی غیرمتهم، درتنافی با ارتکاز عقلائی است.
تحلیل رابطه حقیقت تولّی و تبرّی با الگوی مفهومی سعادت در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۹)
149 - 180
حوزههای تخصصی:
به «تولّی وتبرّی» در علم فقه و کلام اسلامی اهتمام جدی شده اما در علم اخلاق کمتر مورد توجه قرار گرفته است. «تولّی و تبرّی» در لغت به معنای دوست داشتن خوبان و دشمنی با بدان است. مهم ترین اندیشمند اسلامی که آن را در اندیشه اخلاقی و عرفانی توضیح و تبیین کرده، خواجه نصیرالدین طوسی است. ایشان «تولّی و تبرّی» را به معنایی جدید به کار برده و معتقد است «تولّی و تبرّی» از معنایی باطنی - که حالتی نفسانی و فقط به معنای روی آوردن و دوست داشتن خدای متعال و بیزاری جستن از غیر اوست- به معنایی اخلاقی تبدّل یافته و لذا مقدمه تهذیب نفس و تربیت اخلاقی، معیار و زمینه ساز سعادت و تشکیل مدل مفهومی آن قرارگرفته است؛ این مقاله با روش توصیفی تحلیلی دیدگاه خواجه طوسی را درباره رابطه حقیقت «تولّی وتبرّی» با الگوی مفهومی سعادت بررسی کرده و این نتایج به دست آمده است: 1. «تولّی وتبرّی» به مثابه نشانه دینداری، مقامی است که با کنترل قوای نفس حیوانی (یعنی شهوت و خشم) تحت نظر عقل به مثابه حجت باطنی الهی قابل دستیابی است؛ 2. «تولّی وتبرّی» ترکیبی از سه عنصر معرفتی، گرایشی و توانشی است؛ 3. حقیقت «تولّی وتبرّی» ذوب و استغراق وتبرّی در تولّی و تحصیل تولّی صرف است و این امر شرط دستیابی به مقام رضا و تسلیم است؛ 4. با استمداد از ابزار دستیابی به «تولّی وتبرّی» یعنی معرفت، محبت، هجرت و جهاد می توان به سعادت، یعنی زایش و رویش تمام فضائل اخلاقی و درجات و مقامات عرفانی مانند رضا، تسلیم، ایمان، یقین و در نهایت دستیابی به مقام اهل وحدت(فنا) دست یافت.