
مقالات
حوزههای تخصصی:
سقط جنین معلول از مسائل مهم اخلاق پزشکی است که فیلسوفان اخلاق بسیاری در جواز یا عدم جواز آن با تمسک به اصول متعدد استدلال اقامه کرده اند؛ یکی از این اصول، اصل آسیب نرساندن است. براساس آن همه وظیفه دارند از آسیب زدن به دیگران اجتناب کنند. در رابطه با جنین معلول برخی با توجه به همین اصل، با این تبیین که تولد جنین معلول آسیب هایی را برای کودک معلول و اطرافیان او در پی دارد، حکم به جواز اخلاقی سقط می دهند. در مقابل برخی به این استدلال اشکال کرده و معتقدند آسیب اصلی آن جاست که اقدام به سقط و نابود کردن موجودی زنده می شود. در این مقاله به شیوه مطالعات کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی ، به نقد و بررسی استدلال مذکور پرداخته خواهد شد. براساس یافته های پژوهش این استدلال با نقدهایی مواجه است و می توان از استدلال آسیب نرساندن در عدم جواز اخلاقی سقط جنین معلول بهره گرفت.
قلمرو علم اخلاق از حیث منبع و روش در منظومه معارف اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تلاش دارد تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری منابع از طریق مطالعه کتابخانه ای، ضمن به رسمیت شناختن مرز میان سه دسته معرفت دینی، به این پرسش اصلی پاسخ دهد که چه نسبتی میان علم اخلاق با دو دانش همجوار خود، یعنی علم فقه و علم کلام، از جهت منبع و روش وجود دارد.پرسش اصلی این پژوهش بدین قرار است که حدود و قلمرو علم اخلاق در منظومه معارف دینی از دو جهت منبع استخراج و نیز روش استنباط چگونه ارزیابی می شود. فرضیه نخست این است که علم اخلاق از جهت منبع با علم فقه اشتراک دارد و با علم کلام تنها در منبع شهود متفاوت است. فرضیه دوم آن است که علم اخلاق از حیث روش با دو علم فقه و کلام تفاوت دارد و در آن کمتر از دقت های علمی با رویکرد اجتهادی بهره برده شده است. هدف تحقیق تعامل و پیوند علمی و منطقی این سه دانش در راستای کاربست تفقه قرآنی در حوزه استنباط معارف دینی است.
جریان شناسی اخلاق سلوکی - اجتهادی و تربیتی حوزه های علمیه ایران در یکصد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بازخوانی تاریخ اندیشه اخلاق پژوهان مسلمان می توان سه جریان و چهار رویکرد را از یکدیگر بازشناخت: جریان های عقل گرا، نص گرا و جریان عرفانی که به ترتیب رویکردهای اخلاق عقلی، اخلاق نقلی، اخلاق عرفانی و با ترکیب انها رویکرداخلاق تلفیقی را شکل داده اند. امتداد تلاش های علمی عالمان مسلمان در نهاد علمی دیرپای حوزه های علمیه پس از صدها سال فراز و نشیب در آخرین ایستار خود، شاهد شکل گیری هشت جریان علمی بوده است. این جریان ها حاصل کنش ورزی علمی و دغدغه های تربیتی عالمان شیعه در حوزه های علمیه ایران بوده است. این جریان ها عبارت اند از جریان سلوکی عرفانی، جریان اخلاق اجتهادی، جریان ترویج عملی معارف اخلاقی، جریان دعایی و مناسکی و جریان تربیت اجتماعی، جریان کلامی حکمی اسلامی، جریان فلسفی نوین(فلسفه اخلاقی) و جریان علمی تجربی. پژوهش حاضر با روش تحلیل مضمون فشرده و رهیافت کل نگر به توصیف و تبیین کوتاه پنج جریان نخست پرداخته و سه جریان بعدی را به جهت گستردگی و تنوع درون گفتمانی به تحقیق مستقلی واگذارده است. این مقاله عهده دار ترسیم نقطه کانونی هر گفتمان و معرفی مهم ترین چهره ها و آثار هر یک از جریان های پنج گانه است.
تزاحمِ اخلاقی حقِ تمکین مرد با حفظ جان دیگری مبتنی برحق آزادی اراده زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل آزادیِ اراده و خودمختاری و نیز پیاده سازیِ این اصل از جانب زوجه، با حقِ تمکینِ مرد، در تزاحم است. سؤال اصلی این پژوهش، پیرو همین دو راهه است. سعی نگارندگان بر این است تا با روش تحلیلی و روش های موجود در اخلاق کاربردی، با برون رفت از این تزاحم به تحقق زیست اخلاقی در خانواده کمک کنند. در پاسخ به این دوراهه، استدلال هایی اقامه شده است؛ برای مخالفانِ حق تمکین مرد: استدلال مبتنی بر اصل آزادی ِاراده زن، وجوب حفظ جان زن باردار، قاعده دفع ضرر محتمل، اصل همکاریِ زوجین، اصل انصاف، وجدان اخلاقی، قاعده میسور ،اصل خودآئین و برای موافقان: استدلال مبتنی بر قنوت و اطاعت پذیریِ زن، اصل وفاداری جنسی، لوازم قوّامیت مرد، قاعده تسلیط، و اصل سلامت و استحکام خانواده؛ نتایج نشان می دهد که نمی توان به شکل مطلق، حق تمکینِ مرد را نقض یا ابرام کرد و راه حل پیشنهادی، تحلیل وضعیت و تفصیل حکم است.
بررسی تحلیلی تمایز عادت و ملکه از دیدگاه ملاصدرا در پرتو مقایسه با حکمت مشاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه مشاء ملکات نفسانی به عنوان حالتی تلقی می شوند که صدور رفتار از آنها با سهولت تحقق می یابد؛ از این طریق، مفهوم ملکه در اخلاق، کاربرد پیدا می کند و شالوده ی اخلاق فضیلت گرایانه نزد فیلسوفان مسلمان ریخته می شود. در گفتمان مشائی ملکه حالتی است حاصل از تکرار فعل که این بیان، مرز عادت و ملکه را نشان نمی دهد و ملکه را به عادت، فرو می کاهد. از یافته های پژوهش حاضر اینکه از ارسطو تا ملاصدرا تمایزی میان ملکه و عادت یافت نمی شود و ملاصدرا اولین فیلسوف مسلمانی است که با فروکاستن ملکه به عادت به مخالفت پرداخته است. یکی از مرزهای متمایز کننده عادت و ملکه حالت عارضی عادت بر نفس است درحالی که ملکات، اگر راسخ شوند، ذاتی نفس خواهند شد. هدف از پژوهش حاضر نشان دادن این تمایز با تکیه بر نوآوری ملاصدرا در تبیین نسبت عادت و ملکه است که با روش و رویکرد تحلیلی از حیث لوازم منطقی تحقق می یابد.
تحلیل هیجان شرم در روان شناسی اخلاق و امکان سنجی ابتناء اخلاق الهی و اجتماعی بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هیجانات اخلاقی از ظرفیت مناسبی برای تبیین برخی از فضائل اخلاقی برخوردار می باشند؛ که در مباحث روانشناسی اخلاق به روش تجربی مباحث متنوعی ذیل هر یک از هیجانات شناسایی شده، بیان شده است. هدف از نگارش این پژوهش تبیین تاثیر هیجان شرم به عنوان رکن اصلی هیجانات خودآگاه بر ساحت اخلاق الهی و اخلاق اجتماعی است. مهم ترین نتیجه ای که با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی وجمع آوری اسنادی به دست آمده است این است که هیجان شرم امری فطری که متشکل از سه مولفه نظارت بیرونی، کرامت درونی و قبح رفتاری است و می تواند به عنوان یک فضیلت اخلاقی در ارزیابی خویشتن و در نسبت با خداوند، زمینه نیل انسان به مراتبی از تقوا که مبتنی بر کرامت خود می باشد،را محقق سازد. افزون بر این هیجان شرم در حوزه اخلاق اجتماعی منشأ بروز رفتارهای نیکی مانند «احترام» و «اکرام دیگران» و «وفای به عهد» می شود.
بازخوانی جایگاه پدر در تربیت اخلاقی با تأکید بر آموزه های اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحث های مربوط به نقش والدین در فرایند فرزندپروری، باید به نقش پدر و مادر به طور عادلانه توجه کرد و نقش پدر را در این فرایند تنها به برآورده کردن نیازها و تأمین منافع مادی و اقتصادی خلاصه نکرد؛ زیرا آموزه های دینی همسو با مطالعات و پژوهش های علمی و تجربی جایگاه پدر را بسیار با اهمیت دانسته اند و پدر را مسئول زندگی فرد می دانند. در این پژوهش با هدف نشان دادن ضرورت نقش آفرینی پدران در تربیت اخلاقی فرزندان و مؤلفه های اثربخش در این رابطه، از روش توصیفی تحلیلی با تأکید بر آیات و روایات اسلامی استفاده شده است. این مسئله که آیا پدر در تربیت اخلاقی سهمی معادل مادر دارد یا خیر و اساساً آیا تربیت اخلاقی به واسطه پدران از دیدگاه اسلامی ضرورت دارد مهم ترین مسئله پژوهش پیش رو است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ضرورت تربیت اخلاقی به واسطه پدران هم راستا با نقش تربیتی مادران دارای دلایل عقلی و نقلی بسیاری در آموزه های اسلامی است و پدران با ایجاد رابطه عاطفی مناسب، الگودهی صحیح، تنبیه و تشویق درست و بجا، نظارت و تأیید مثبت و راهنمایی و نصحیت مدبرانه و به موقع می توانند این نوع تربیت را از جانب خود تسهیل بخشند.
بررسی تحلیلی نسبت خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحویل ملکه به خُلق، تصوری رایج اما نارسا در گفتگو درباره ملکه است. بین ملکه و خلق از نظر مفهومی و مصداقی تفاوت هایی وجود دارد. ملکه معنای عام تری از خلق دارد. ملکه در آثار فارابی و ابن سینا در سه حوزه خلق، صنعت و نطق مورد به کار رفته است. این مقاله نشان می دهد که محدود کردن ملکات به خلقیات نادرست است؛ و در نتیجه در سطح مفهومی آنچه به دنبال «ملکه نفسانی» در تعریف خلق می آید، مقوم معنایی خُلق است و نمی توان به مثابه قید یا توضیح اضافه به آن نگریست و تعریف خُلق یعنی «ملکه نفسانی که به سهولت و بدون تأمل عمل می شود» نمی تواند به «ملکه نفسانی» تقلیل یابد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معانی و کاربردهای خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا پرداخته و تفاوت های آن ها را روشن می سازد.