مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
اخلاق فلسفی
حوزه های تخصصی:
این مقاله در چارچوب نظریه اخلاق اطلاعات به تعبیر لوسیانو فلوریدی و به عنوان حوزه توسعه یافته ای از اخلاق رایانه ارایه می گردد و به ضرورت طبقه بندی مسایل اخلاقی مطرح در حوزه اخلاق اطلاعات پرداخته و رویکردی روش مندانه در تحلیل هر طبقه از این مسایل عرضه می نماید. فلوریدی در نظریه توسعه یافته اخلاق اطلاعات، استدلال می کند که قلمرو اخلاق رایانه بایستی به مراتب بیش از دربرگیرندگی موجودات انسانی، فعالیت ها، تمایلات و خصوصیات آنان گسترش داده شود. وی اخلاق اطلاعات توسعه یافته را به منزله اخلاقی کلان طرح می نماید و بر آن است تا در تمامی موقعیت های اخلاقی، کاربست پذیر باشد.روش کار: ابتدا با نگاهی مساله محور به معرفی برخی از مسایل اخلاقی شاخص در عصر اطلاعات پرداخته و روند تکامل و توسعه حوزه اخلاق رایانه به حوزه اخلاق اطلاعات مورد تصدیق قرار می گیرد. در خصوص معرفی تفصیلی اخلاق اطلاعات و تبیین هر طبقه از مسایل مطرح در آن، به طور کلی به معرفی چهار رهیافت بنیادین ممکن به علم اخلاق (اخلاق فلسفی، اخلاق هنجاری، اخلاق توصیفی، و اخلاق کاربردی) پرداخته می شود، سپس اخلاق اطلاعات به مثابه حوزه بررسی مسایل اخلاقی متاثر از فناوری اطلاعات و ارتباطات در عصر اطلاعات تلقی شده و چنین مسائلی از رهیافت اخلاق کاربردی در سه دیدگاه متمایز (اخلاق اطلاعات از دیدگاه های اخلاق فلسفی، اخلاق حرفه ای و اخلاق توصیفی) به همراه موضوعات شاخص و مثال هایی ارایه و معرفی می شود.نتیجه گیری: با ارایه جدولی، دیدگاه های مذکور در اخلاق اطلاعات، طبقه بندی و رشته های تخصصی مورد مشارکت، زمینه های موضوعی شاخص و روش تحلیل موضوعات مرتبط با هر طبقه از مسایل مذکور بر اساس رهیافت های ممکن به علم اخلاق به طور خلاصه گردآوری، تبیین و ارایه می شود.
اخلاق فضیلت مدار و نسبت آن با اخلاق اسلامی
حوزه های تخصصی:
در برابر دو نظام «اخلاقی تکلیف گرا» و نتیجه گرا در غرب، دهه های اخیر شاهد احیای مجدد نظامی اخلاقی شده که به جای «کنش» بر «منش» تأکید دارد و به اخلاق فضیلت مدار (Virtue ethics) نامور شده است. مسلمانان از گذشته با روایت افلاطونی این نظام آشنا بوده و با تعدیلی اندک، آن را بر اخلاق اسلامی منطبق دانسته اند.این مقاله میکوشد تا نسبت این اخلاق را با اخلاق اسلامی بررسی کند و صحت ادعای یگانگی آن دو را محک بزند؛ به همین سبب، نگارنده بحث را از معادل یونانی فضیلت (آرته) آغاز می کند و معنای آن را در فرهنگ یونانی تحلیل کرده، فضائل اصلی در این نظام اخلاقی را براساس متون اصلی اخلاق فضیلت مدار نشان می دهد. آن گاه سیر این نظریه در جهان اسلام را پی می گیرد و جایگاه مقبول آن را در میان عالمان مسلمان باز می تاباند. سرانجام مدعای اصلی این مقاله (ناسازگاری روایت یونانیِ اخلاق فضیلت مدار با ارزش های اخلاق اسلامی) بیان می شود و نگارنده برای اثبات آن، سه دلیل اصلی پیش می کشد: نُخست آنکه، فضائل اصلی در اخلاق یونانی، سکولار و دنیوی است. دوم آنکه، فضائل چهارگانه اصلی در این نظریه، جامع فضائل اصلی اسلامی نیستند. سوم آنکه، معنای این فضائل در اخلاق یونانی با معنای آنها در نظام اخلاق اسلامی سخت متفاوت است. دشواری فضائل چهارگانه، مغایرت نفس شناسی با نفس شناسی قرآنی است.
نقش نماز در پالایش از رذائل مبتنی بر اخلاق فلسفی مسلمانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
فیلسوفان مسلمانی که براساس رویکرد فضیلت محور به مباحث اخلاقی پرداخته اند، فضیلت را براساس قاعده حد وسط قابل شناسایی می دانند که یک یا چند رذیلت متضاد در اطراف آن واقع می شود. براساس قاعده یادشده، نماز فضیلتی اخلاقی است که ذیل جنس عدالت قرار می گیرد. این عمل دربردارنده مجموعه ای از فضائل است که آراسته شدن به هر فضیلتی، پالایش از رذیلت متضاد با آن را درپی خواهد داشت. در این نوشتار، تبیینی از فضیلت بودن نماز ارائه می گردد و نحوه رذیلت زدایی آن بررسی می شود.
تحلیل رابطه رویکرد اخلاق فلسفی اسلامی با فلسفه اخلاق معاصر(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۰)
137 - 154
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد با بررسی دقیق رویکرد اخلاق فلسفی اسلامی و فلسفه اخلاق معاصر، رابطه آن ها را از جنبه های مختلف، به روش تاریخی و توصیفی، تحلیل کند. این مقایسه، جایگاه تفکر فلسفی مسلمانان را در زمینه اخلاق، در مقابل دیگر فلاسفه روشن می کند. بررسی ها نشان می دهد هر دو مورد شامل اخلاق هنجاری هستند، اما شماری از مباحث فلسفه اخلاق معاصر مانند فرا اخلاق و اخلاق کاربردی در اخلاق فلسفی اسلامی وجود ندارند یا ظهور بسیار کم رنگی دارند. اخلاق فلسفی اسلامی رویکردی فاعل محور دارد و زیرمجموعه اخلاق فضیلت قرار می گیرد، اما بیشتر فلاسفه معاصر در اخلاق به رویکرد فعل محور توجه دارند. برخلاف اخلاق فلسفی اسلامی، نظام های اخلاقی معاصر، سکولار هستند و حتی به پیروان دین خاصی منتسب نیستند. در دهه های اخیر، رویکردهای تازه ای درباره اخلاق در میان فلاسفه مسلمان پدید آمده است. نتیجه این تغییر نگرش، استقلال بیشتر اخلاق فلسفی اسلامی از عقبه یونانی و ارتباط بیشتر آن با آموزه های دین اسلام است.
دگردیسی مفهوم سعادت در فلسفه اسلامی از کندی تا خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره بیستم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۷۷
1 - 28
حوزه های تخصصی:
در واکاوی پرسش از مصداق سعادت اخلاقی و با وفاداری به ظاهر الفاظ، پاسخی تقریبا یک دست در کلمات فلاسفه اسلامی بیان شده که از تجمیع سعادت دنیوی و اخروی، یا اصلاح توأمان نظام معاش و معاد حکایت می کند. اما در خوانش تفصیلی تر، پرسش از ترجیح جانب دنیوی یا اخروی سعادت همچنان گشوده است. مطابق نتایج حاضر، از عصر کندی تا زکریای رازی سعادت اخروی را در امتداد سعادت دنیوی می یابیم. با ظهور فارابی و تا پیش از خواجه نصیر جریانی حاکم می شود که در پی توازن سعادت دنیوی و اخروی است. در اخلاق ناصری نگرشی به بار می نشیند که سکونت دنیوی را به عنوان مقدمه جبری یا داروی شفای اخروی تلقی می کند و از پی آن مضمون سعادت دنیوی عملا متروک می گردد. با این حال از پی تغییر موازنه به سود سعادت اخروی، مسیر تضعیف عمران اجتماعی به نفع سعادت فردی رواج می یابد. تحلیل انتقادی این وضع هدف مقاله پیش روست.
دگردیسی مفهوم سعادت در فلسفه ی اسلامی؛ توسعه و ترمیم میراث خواجه نصیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
25 - 52
حوزه های تخصصی:
اخلاق نگاری فلسفی جهان اسلام با اثر سرنوشت ساز خواجه نصیر به جانب ترجیح سعادت اخروی متمایل می شود. در این مسیر، آموزه ی عمران اجتماعی ابن خلدون که یک جریان موازی با قابلیت توسعه است، متوقف می شود و فلسفه ی اسلامی، در سیر کلی خود، بر قسم اخروی سعادت متمرکز می شود. میراث خواجه در مکتب اصفهان نهادینه شده و اخلاق فلسفیِ پس از ملاصدرا، به تمهید سعادت باطنی، آن جهانی و موعود اشتغال می یابد و حتی سلوک عرفانی متمایل به سعادت دنیوی را نیز انحراف از مقصود اعلی تلقی می کند. با این همه، در تفسیرِ فرایند و غایت اخلاق که در نگرش علامه ی طباطبایی ظهور دارد، می توان تجمیع سعادت دنیوی و اخروی و توازن میان این دو را تصدیق کرد. ضمن گشودن احتمال تکرار دگردیسی تاریخی در تفسیر نظریه ی ادراکات اعتباری، این نظریه در چشم انداز توصیفی- تحلیلی مقاله، طلیعه ی بازسازی فلسفه ی اخلاق اسلامی، با ملاحظه ی خیر عمومی و عمران اجتماعی قرائت می شود.
تبیین اهداف تربیتی کودکان با تأکید بر رویکرد فضیلت گرایانه از منظر خواجه نصیرالدین طوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به حوزه تربیت اخلاقی کودک در آثار خواجه نصیرالدین طوسی حائز اهمیت است. مهم ترین منبعِ عهده دار تبیین مسائل اخلاقی کودکان، کتاب اخلاق ناصری است. خواجه در این کتاب در مقاله دوم یعنی تدبیر منزل و سیاست اهل و اولاد به تربیت کودک پرداخته است. او با در نظر گرفتن اهداف عالی و متوسط در تربیت نفوس روش تربیتی خود را تبیین می کند. وی با تبیین رویکرد فضیلت گرایانه، تهذیب سه قوه شهویه، غضبیه و عاقله را به عنوان اهداف واسط تربیتی بیان می کند. مهم ترین چالش پیش روی این دیدگاه، نحوه تحقق این اهداف با توجه به اقتضای سنی کودک است. در رویکرد فضیلت گرایی، عقل با معتدل ساختن قوای سه گانه مذکور، اهداف میانی تربیت اخلاقی کودکان را محقق و به سعادت سوق می دهد. این مقاله به بررسی بخشی از راهکار های خواجه برای عملیاتی ساختن چنین دغدغه ای می پردازد.
مقایسه تحلیلی رویکردهای مبتنی بر اخلاق فضیلت: «اخلاق فلسفی» در اسلام و «تربیت منش» در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۳
۹۰-۷۳
حوزه های تخصصی:
رشد و بالندگی اندیشه های فیلسوفان یونانی و بنیان گذاران اخلاق فضیلت، در بستر اسلام موجبِ شکل گیری یکی از مهمترین رویکردهای تربیت اخلاق دینی، «اخلاق فلسفی» شد. در غربِ معاصر، رویکردِ «تربیت منش» به عنوان فضیلت گرایی نوین، توانست در مواجهه با سال ها مقابله با بنیان های تربیت سنتی، دوباره مورد توجه اندیشمندان تربیتی قرار گیرد. این مقاله برای اولین بار، به مقایسه اصول و روش های تربیتی این دو رویکرد با خاستگاه مشترک که در دو بستر متفاوت رشد یافته اند، می پردازد. هرچند هردو رویکرد، در همه جانبه نگری، استفاده از روش های تربیت مستقیم و غیرمستقیم، اهمیت به جایگاهِ تمامی عوامل موثر در رفتار و بسیاری از روش ها همسانند، این مقاله توانسته است نقاط تمایز آنها را درمیزانِ تاکید در عوامل موثر دررفتار و معرفی اصول، راهبرد و روش های خاصِ هردو رویکرد ارائه نماید که مهمترین آنها، بهره مندی رویکرد اخلاق فلسفی از مبانی، اصول و آموزه های دین مبین اسلام است.
جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی با رویکرد انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۶
169 - 189
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی جایگاه تدبیر منزل در میراث اخلاق فلسفی انجام شد. بدین منظور کلیه آثار مکتوب در این موضوع به روش توصیفی- اسنادی بررسی شد و به این مسئله که در میراث اخلاق فلسفی متأثر از متون فلسفه اسلامی، به مسائل اخلاقی حوزه خانواده چقدر توجه شده و این حوزه اخلاق فلسفی با چه کاستی هایی مواجه است، پاسخ داده شد. از این رو، با پیگیری سیر تاریخی اخلاق خانواده در متون کهن اخلاقی و میراث اخلاق اسلامی تا دوره معاصر، به بررسی ماهیت، گستره موضوعات و روش های عملی سازی، تصویری از اخلاق خانواده در نگاه فلسفی پرداخته شد. نتایج بررسی ها نشان داد که مسئله اخلاق خانواده فقط ذیل بحث تدبیر منزل که ماهیت فلسفی دارد، بیان شده است و برخی از عالمان اخلاقی با اقتباس از آثار فلسفی ارسطو و دیگر آثار همسو، دیدگاه های اخلاقی حوزه خانواده را به شکل ممزوج با مباحث اخلاق فلسفی در برخی متون اخلاقی همچون فصول منتزعه، تهذیب الاخلاق و اخلاق جلالی منعکس کرده اند. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که از اواخر سده دهم هجری تاکنون حتی چنین رویکرد اقتباسی نسبت به حوزه خانواده در منابع اخلاقی و فلسفی وجود ندارد و رویکرد فلسفی که تا پایان سده ده ارائه شده است نیز نوآوری ویژه ای ندارد.
بررسی بنیادهای معنایی تکنولوژی مدرن و پیامدهای فرهنگی-اجتماعیِ آن از منظر اخلاق فلسفی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اسلام و مطالعات اجتماعی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
129 - 162
حوزه های تخصصی:
تکنولوژی مدرن، در عین فراهم آوردن امکانات فراوان برای انسان، پیامدهای ناگوار فراوانی نیز داشته است؛ اما با آنکه گفتگوی فراوان اندیشمندان از پیامدهای آن، علل و عوامل پیامدها و چگونگی ارتباط میان این علل و پیامدها، به صورت مبسوط بحث نشده است. پژوهش حاضر می کوشد در چارچوب رویکرد اخلاق فلسفی، با روش تحلیلی و عقلی و نیز استناد به دیدگاه نظریه پردازان تکنولوژی، به این بُعد از پیامدها بپردازد. از منظر اخلاق فلسفی، تکنولوژی مدرن، برمبنای معانی دنیاگرایانه و حاکمیت شهوت و غضب بر عقل شکل گرفته که این بنیاد معنایی، به نابودی زیبایی های اخلاقی و انسانیت انسان، سیری ناپذیری و سلطه جویی وی بر دیگران، تعطیلی قوه تعقل و وارونگی شناختی، اسارت عقل و تمام وجود انسان تحت حیوانیت، سیلان و بی هویتی و در نهایت با شکل دهی سیرتی حیوانی، به رنج وصف ناپذیر نابودی انسان می انجامد؛ بدین لحاظ، تکنولوژی نیز در سطح کلان اجتماعی به نابودی ارزش های انسانی، سلطه بر طبیعت، انسان و جامعه، امکان زدایی تعقل نظری و تغییر ادراکات و طرز فکر افراد، سیلان و بی هویتی دائمی و اسارت فرهنگ و انسان تحت الزامات تکنولوژی انجامیده و در نهایت با شکل دهی جهان زیست افراد، به عنوان محرک بیرونیِ حرکت جوهریِ نفوس انسانی، بستر شکل گیری هویت ثانویه ناسازگار با فطرت و هویت اصیل انسانی در افراد را فراهم می کند که حاصل این همه، عیان سازی تناقض پنهان در فرهنگ و تمدن غربی است.
اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی از منظر علامه طباطبایی بازخوانیِ مبانی و آثار تربیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
175 - 190
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی این پژوهش مطالعه تطبیقی میان اخلاق فلسفی و اخلاق توحیدی با مطالعه موردی دیدگاه های علامه طباطبایی است. یافته های این پژوهش که به شیوه کتابخانه ای در جمع آوری اطلاعات و تحلیل و توصیف عقلانی داده ها به نگارش در آمده عبارت است از اینکه مبنای اخلاق فلسفی بر انسان نگری صرف نظر از مباحث هستی شناختی و صرف نظر از رابطه انسان با نظام وجود و خداوند است و کلیدی ترین مفهوم در این اخلاق، اعتدال است؛ درحالی که مبنا در اخلاق توحیدی رابطه انسان با نظام وجود و به ویژه با خداوند است. اساسی ترین مفهوم در این اخلاق، توحید اطلاقی است. به این معنا که وجود خداوند از چنان اطلاقی برخوردار است که جایی برای غیر باقی نمی گذارد؛ بنابراین، زمینه ای برای شکل گیری رذایل اخلاقی وجود ندارد و شخص موحد با رسیدن به این درجه از معرفت توحیدی، به همه فضایل اخلاقی آراسته می شود؛ بدون اینکه میان حدوث فضایل تقدم و تأخری وجود داشته باشد.
اخلاق دینی- عرفانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء فیض کاشانی (با نگاهی به نسبت دین و اخلاق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۵ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۶۰
152 - 173
حوزه های تخصصی:
این مقاله به اخلاق دینی- عرفانی امام محمد غزالی و فیض کاشانی در احیاء علوم الدین و المحجه البیضاء به صورت تحلیلی و تطبیقی و به روش کتابخانه ای و اسنادی پرداخته، ضمن روشن نمودن مفهوم «دین» و «اخلاق» نزد فیض و غزالی، چهار نوع وابستگی دین و اخلاق را که عبارت انداز: وابستگی «معرف شناسانه»، «زبان شناسانه»، «وجودشناسانه» و «روان شناسانه» در این دو اثر استنباط و استخراج و تبیین کرده است و سرانجام رویکردهای اخلاقی حاکم بر این دو متن را ذیل سه عنوان «اخلاق فلسفی»، «اخلاق نقلی» و «اخلاق عرفانی» به بحث گذاشته و اشتراک و تمایز فیض و غزالی در اخلاق فضیلت گرای عرفانی و نیز شیوه تهذیب احیاء علوم الدین را روشن ساخته است. آخرت اندیشی و باطن بینی افعال انسانی از آموزه های مهم فیض و غزالی در اخلاق عرفانی است.
اخلاق نقلی وحیانی به مثابه «میزان» برای اخلاق فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی ها و امتیازات رویکرد «اخلاق وحیانی نقلی» در مقابل «اخلاق فلسفی عقلی» میزان بودنِ اخلاق نقلی برای حکمت عملی است. پژوهش پیشِ رو جوانب این مسئله را به روش تحلیلی اسنادی بررسی کرده است. مکتب اخلاق وحیانی، موازین خود را در دو قالب «آموزه های اخلاقی» و «پیشوایان معصوم» ارائه داده است. در یک نگاه کلان، کلّیت مکتب اخلاق فلسفی با موازین اخلاق وحیانی، همسویی دارد و نگاه کسانی که در این ساحت دچار افراط یا تفریط شده اند، پذیرفته نیست. در یک نگاه جزئی و تفصیلی، برخی مسائل مطرح در اخلاق فلسفی از موازین اخلاق وحیانی فاصله دارد و به همین دلیل، در حکمت عملی اسلامی به آن توجه نمی شود. آداب شراب خوردن و نگاه درجه دوم به بردگان و همچنین به جنس زن در نظام اخلاقی افلاطون و ارسطو و نیز نظریه اشتراک زنان، فرزندان و اموال یا نظریه اختصاص فضیلت اخلاقی به طبقات مرفّه جامعه، برخی از مصادیقی است که در نسخه یونانی از حکمت عملی مطرح بوده است؛ اما به دلیل مطابقت نداشتن با موازین اخلاق نقلی، در حکمت عملی اسلامی دنبال نشده اند. همچنین، باید توجه داشت «نسبتِ توزینی» که اخلاق برخاسته از آموزه های وحیانی با مکتب اخلاق فلسفی برقرار می کند، به ضمیمه اندیشه همسویی وحی و عقل در اخلاق، در شکل گیری رویکرد اخلاق تلفیقی در کنار دو رویکرد اخلاق فلسفی و اخلاق نقلی مؤثر بوده است.
طرح رشد اخلاقی در اندیشه أبوعلی مسکویه رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : تحلیل و تدوین مبانی و مراحل رشد اخلاقی، یکی از اصلی ترین دغدغه های دانشمندان و پژوهشگران علوم اخلاق، تربیت و روان شناسی است. از سوی دیگر، یکی از رسالتهای اصلی دانشگاه اسلامی نیز رشد اخلاقی و معنوی دانشجویان است که امروزه گاهی در فضای علمی دانشگاه به فراموشی سپرده می شود. از مهم ترین منابع برای تدوین و تحلیل این رشد، آثار اخلاقی است که از تمدن اسلامی در سنّتهای اخلاق فلسفی، عرفانی و غیره بر جای مانده است. روش: با توجه به ویژگی موضوع، در این نوشتار از روشهای استنادی و استنتاجی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: در این نوشتار به موضوعاتی چون: امکان، عوامل، شیوه ها و مراحل رشد اخلاقی انسان از منظر ابوعلی مسکویه اشاره و مهم ترین رهیافتهای آن برای دانشگاه اسلامی بررسی شده است. منابع اصلی مقاله حاضر، آثار مسکویه به ویژه «تهذیب الاخلاق» است.