فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۹۰-۶۷
حوزههای تخصصی:
لازمه آموزش اثربخش در دروس الهیات، رسیدن متربی به حیات طیبه و کمال نهایی است. در نهج البلاغه ابعاد مختلف نیازهای انسان تبیین شده؛ لذا تعلیم و تربیت مربی بر اساس ساحت های شش گانه، امری ضروری است. مربی تراز اسلامی باید دارای ساحت های اعتقادی، عبادی و اخلاقی؛ سیاسی و اجتماعی؛ علمی و فناوری؛ اقتصادی و حرفه ای؛ زیستی و بدنی؛ زیباشناختی و هنری، باشد. در پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین این ساحت ها، با مقایسه کمّی، به لحاظ نموداری و آماری، مشخص گردید در میان این ساحت ها، ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، همچنین در این ساحت، دو مؤلفه دین داری و اخلاق، و مؤلفه اعتدال که مراد از آن میانه روی و تناسب و هماهنگی در صفات و افعال است، از بالاترین میانگین برخوردار است.
نقش آموزش در فلسفه اخلاق ریچارد مروین هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۴۶-۲۹
حوزههای تخصصی:
فلسفه به دنبال واکاوی امور با چارچوبی خردورزانه است که می تواند چهره موجهی به رفتارهای انسانی دهد. البته نوعا شایسته رفتارها را می توان با انتساب به اخلاق و برون دادی به نام رفتارهای اخلاقی، تبیین و تشریح کرد. استدلال عقلی و ارائه دقیق موضوعات منطبق بر عقل می تواند برای رسیدن به رفتار اخلاقی راهگشا باشد. از نظر ریچارد مروین هیر، نیل به این موضوع، نیازمند به دریافت برخی اصول به صورت پیش فرض یا حداقل پذیرش آنهاست و آنچه می تواند یاری رسان کنش های اخلاقی باشد و به آن سوق دهد، آموزش بر اساس آموزه های عقلانی با استناد به قاعده تعمیم پذیری، جهان شمولی و توصیه است که مبتنی بر توصیف گرایی است و مبانی فلسفه اخلاق هیر را تشکیل می دهد. او با استناد به چگونگی آموزش، تلقین، تمرین و مهارت را الگوی محوری معرفی کرده که در نهایت منجر به عادت در ویژگی های اخلاقی توأم با توصیه خواهد شد.
دنیای اسلام و آداب و رسوم و جشن های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
113 - 126
حوزههای تخصصی:
ورود اسلام به ایران سر آغاز دوره ی تازه ای برای ایرانیان و دنیای اسلام بود. این دوره دارای پستی و بلندی های فراوانی بود. نفوذ اعتقادی اسلام گسترده بود و تاثیر فرهنگ و تمدن ایرانی غیر قابل انکار. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که به چه میزان آداب و رسوم و جشن های ایرانی به حیات خود ادامه داده و دنیای اسلام تا چه حد آن را پذیرفته و با آن مدار کرد؟ آیا با سقوط ساسانیان همه ابعاد زندگی ایرانیان دچار تغییر شد؟ فرضیه اصلی تحقیق ادامه حیات جنبه های گوناگون آداب و رسوم و سنن ایرانی در بعد اسلام است که در دوره خلافت اول عباسی جامعیت می یابد و در دیگر حوزه های تمدنی گسترش می یابد. شواهد تاریخی به ما نشان می دهد بسیای از این آداب و رسوم دستکم در سه قرن اول به قوت خود باقی بوده و حتا حاکمان مسلمان با آن همراهی می کرده اند.
نقش زیست اخلاقی در معنای زندگی (از نگاه قاضی سعید قمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
113 - 154
حوزههای تخصصی:
در دنیای پرچالشی که بسیاری از انسان ها یا به سوی پوچ گرایی تمایل پیدا کرده اند و یا سرگردان و حیران روزگار می گذرانند، معنای زندگی اهمیت بیشتری پیدا کرده است. علم جدید و فناوری، با وجود فراهم کردن زندگی راحت تر؛ اما با حذف یا بی توجهی به امور معنوی و قدسی، انسان معاصر را از معنای حقیقی زندگی و زیست اخلاقی دور کرده است. قاضی سعید قمی با پیشینه فکری روایی، عرفانی و فلسفی، از اندیشمندان دوره ی صفویه است که برای انسان امروزی حرف های زیادی برای شنیده شدن دارد. پرسش اصلی ما این است که آیا زیست اخلاقی با رویکرد معنویت دینی بر معنای زندگی ما اثر دارد؟ در این مقاله با روش کتابخانه ای و تمرکز بر آثار و کتاب های این متفکر شیعی که بازتاب دهنده ی افکار او و اندیشه های اساتیدش است، تلاش شده که ارتباط میان اخلاق و معنویت و معنا بازخوانی شود و با ارائه راهکارهایی انسان بی هویت یا باهویت مصنوعی را به مسیر هدفمند خلقت بازگرداند و با نشان دادن خانه ی حقیقی معنابخش زندگی، از پوچ انگاری ها و خودکشی ها و بی اخلاقی های فردی و مشکلات روانی، اخلاقی فردی و اجتماعی جامعه بشری بکاهد. تنها راه معنابخشی به زندگی، بازگشت به معنویت دینی و اخلاق است. با این نگرش، زیست اخلاقی، بدون معنویت دینی معنا ندارد و بدون زیست اخلاقی و معنوی نمیتوان معنای دقیق و حقیقی برای زندگی داشت.
جریان شناسی اخلاق عقل گرا در حوزه های علمیه ایران در یک صد سال اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
7 - 40
حوزههای تخصصی:
ظرفیت ها و بن مایه های تفکر شیعی و فرهنگ ایرانی در طول سده های پیاپی بخش مهمی از ظرفیت های حوزه های علمیه را به سمت وسوی علوم عقلی و درنتیجه شکل گیری گفتمان ها و جریان های عقل گرا سوق داده است. اگر در سده های پیشین شاهد ظهور اخلاق کلامی و جریان های اخلاق فلسفی جالینوسی، افلاطونی، ارسطویی و فیثاغوری - هرمسی و امتداد اخلاق خردگرای ایرانی بوده ایم، در سده حاضر حوزه های علمیه به منظور مواجهه نقادانه با آثار فلسفه اخلاقی و کاربردی اندیشمندان مغرب زمین و بن مایه ها و پیامدهای گاه متفاوت یا متعارض آن با نگره دینی و در ادامه با هدف حل مسائل عینی مورد نیاز جامعه اسلامی به عرصه کاوش های عقلی انتزاعی و انضمامی در دانش اخلاق روی آورده اند. حاصل این تکاپوی حقیقت جویانه، ورود بخشی از نخبگان حوزه های علمیه به دانش هایی مانند فلسفه اخلاق، فلسفه علم اخلاق، اخلاق کاربردی، روان شناسی اخلاق، تربیت اخلاقی و جامعه شناسی اخلاق بوده است. رهاورد کاوش های عقلانی اخلاق پژوهان معاصر ایران را می توان در قالب چهار نوع عقلانیت اخلاقی، صورت بندی و تبیین کرد: برخی از این کاوش ها تک رشته ای و برخی دیگر میان رشته ای هستند؛ پاره ای از عقلانیت قیاسی و بعضی دیگر از عقلانیت تجربی بهره می برند؛ گروهی بر میراث اخلاقی مسلمانان و دست مایه های کلامی و حکمی آن تکیه زده اند؛ بعضی به بازخوانی و بازنگری فلسفه اخلاق در سنت یونانی و مسیحی توجه کرده اند. ترسیم اطلس اخلاق پژوهی ایران معاصر امری بایسته است. ترسیم این اطلس بدون شناخت نمایندگان و آثار برجسته جریان های اخلاق پژوهی حوزه علمیه میسور نیست.
کارکردهای اصل کرامت در سیاست گذاری های جنایی در پرتو آموزه های شرعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
193 - 216
حوزههای تخصصی:
از آنجا که کرامت انسانی، به منزله یک حق یا مجموعه ای از حقوق غیر قابل سلب و انتقال محسوب می شود که دارای ظرفیت ها و زمینه های تکوینی و تشریعی فراوان در قاعده سازی یا تدوین اصول اساسی در عرصه مدیریت و کنترل جرائم یا همان سیاست جنایی است، لذا به نظرقادر است در عرصه سیاستگذاری های کلان و راهبردی جنایی به نحوی فراقانونی، نقشی سازنده و اثرگذار را ایفا نماید. در آموزه های دینی اسلام نیز کرامت انسانی، نه بر مبنای یک امر قراردادی و اعتباری، بلکه بر اساس امری هستی شناختی، اخلاقی و اصیل، که منشأ آن ذات خلقت بشری و موضوعی تکوینی است که بر مبنای احکام الهی و در بعد تشریعی توجیه می شود. حال سوال این است که با تمام این ظرفیتها چگونه می توان، در بستر سیاستگذاری های جنایی و در عرصه مدیریت و کنترل جرائم، در یک حکومت دینی به این موضوع جنبه کاربردی داد؟ به بیان دیگر جایگاه و کارکردهای کرامت مداری در سیاستگذاری های کلان جنایی و کیفری چیست؟ یافته های این مقاله که با روش توصیفی و تحلیلی تهیه شده بیان می دارد که حفظ کرامت انسانی که دارای منشاء اخلاقی از یک سو و همچنین موجد آثار اخلاقی فراوانی نیز هست، این قابلیت را دارد که به عنوان مهمترین رکن سیاستگذاری های جنایی در مفهوم عام و سیاستگذاری های -کیفری در مفهوم خاص شناخته شود. از آنجایی که این اصل عامل موجه و مبنای وجودی بسیاری از نهادها و سازوکارهای کیفری و اخلاقی موجود در نظام دادرسی کیفری مانند اصل تساوی، تناسب، عفو، برائت، تساوی سلاح ها، احتیاط، درأ و ..می باشد لذا با بازتعریف کارکرد قاعده کرامت، که این مقاله به بررسی آن پرداخته، می توان سیاستگذاری های کلان و راهبردی کیفری و جنایی را متحول نمود.
«خود فراموشی مذموم» در دیدگاه آیت الله جوادی آملی (بازخوانی و تحلیل مبانی، زمینه ها و راهکارها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی در این پژوهش تحلیلِ مبانی، زمینه ها و راه حل های خودفراموشی مذموم از دیدگاه آیت الله جوادی آملی است. هدف این تحقیق، راه کارهای پیشگیری از ابتلای انسان به خودفراموشی و ارائه راهکار رهایی در صورت دچار شدن به آن است. در مرحله اول، مبانی خودفراموشی با تأکید بر آثار ایشان استخراج و صورت بندی شده و با روش توصیفی -تحلیلی پردازش می شود. در ادامه اقسام خودفراموشی (مذموم و شیرین)، حیات حقیقی، خودبیگانگی، بازگشتِ خودفریبی به فاعل، و خودفریبی ناخودآگاه، تبیین شده است. در مرحله بعد، زمینه های خودفراموشی مذموم: خدافراموشی، دنیاگرایی، غفلت از فطرت الهی و پرداختن به ناخود، تبیین و تحلیل شد. درپایان، راهکارهای رهایی از خودفراموشی و آفات آن ارائه شده است: الف) انسان شناسیِ وحیانی عقلانی؛ ب) حاکمیت عقل بر انسان و تبعیت نفس از عقل. یافته ها بیانگر آن است که راه یافتنِ شهوت و غضب به ساحت ملکوتی انسان و دست اندازیِ خودِ حیوانی به خودِ الهی (فطرت الهی)، عامل خودباختگی انسان می شود؛ مهم ترین اثر خودباختگی، خودفراموشی است. درحقیقت، چیره شدنِ خودِحیوانی بر انسان، هم مانع درک و شهود خداوند می شود و هم مانع تحقق فضایل اخلاقی در او خواهد شد. پس خودفراموشی نتیجه خدافراموشی است.
هرمنوتیک فلسفی گادامر در آینه فلسفه اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
7 - 26
حوزههای تخصصی:
هسته مرکزی و غایت هرمنوتیک گادامر، تأمل فلسفی در ماهیت فهم و تبیین چگونگی دستیابی به آن است. فهمی که تاریخ مندی، زبان مندی و بازی مندی شاخصه های آن هستند و در بستر ساحات وجودی انسان (سنت، تاریخ و فرهنگ) متعین می شود. نوشتار پیش رو بر آن است تا بر پایه شاخصه های تعیین کننده یادشده، هرمنوتیک فلسفی گادامر را در آینه وظیفه گرایی و پیامدگرایی اخلاقی بررسی کند و در متن این بررسی به امکان سنجی واگرایی وظیفه گرایی اخلاقی و هم گرایی پیامدگرایی اخلاقی با رویکرد هرمنوتیکی گادامر بپردازد. از منظر فلسفه گادامر، هر کنشی (اخلاقی/ سیاسی) در موقعیت هرمنوتیکی رخ می دهد. این بدان معناست که دانش اخلاقی ای با هرمنوتیک فلسفی گادامر منطبق است که در تقابل با مطلق انگاری، ماهیت وجودی و تاریخی کنشگر را در خود جای دهد. از این رهگذر به نظر می رسد دانش اخلاقی پیامدگرا دانشی است که امکان این کنش اخلاقی را برای کنشگر فراهم می کند و در نقطه مقابل، دانش اخلاقی وظیفهگرا بر پایه مطلق انگاری، این امکان را سلب خواهد کرد و کنش اخلاقی را تا سطح عمل بازتولیدی صرف، فرو خواهد کاست. البته شاخصه های خاص هرمنوتیک گادامر راه را برای امکان انطباق پذیری با اخلاق وظیفه گرا نیز هموار می کند.
مفهوم شناسی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
29 - 66
حوزههای تخصصی:
مفهوم «نور» در کاربست های قرآنی، از معانی جامع و بنیادین برخوردار بوده و بالغ بر43 بار در سیاق های گوناگون به کار رفته است.این پژوهش به دنبال بروز و تجلی نور در وجود انسان ها به عنوان وجهی از منش مؤمنانه است. هدف پژوهش حاضر، تدوین مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن کریم بود. از روش تحلیل محتوای کیفی سیه و شانون (2005) به شیوه تحلیل محتوای قراردادی استفاده شد؛ بدین منظور سه مرحله کدگذاری انجام و با استفاده از 31 کد در مرحله کدگذاری باز، 83 کد محوری در مرحله اول، 22 کد محوری در مرحله دوم، مدل مفهومی منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم «نور» در قرآن ترسیم گردید. یافته های پژوهش نشان دادکه پنج عامل عقلانیت، ایمان به غیب، ارتباط با قرآن، منبع کنترل درونی، باور به خواست خدا، شکل دهنده منش مؤمنانه، پنج عامل قابل درخواست، قابل رویت، ساخت در دنیا، پیوستاری بودن، اکتسابی بودن پیش فرضهای منش مؤمنانه و دوازده مولفه ایمان، اهل قرآن، ثبات درونی، انگیزش درونی، تجارب معنوی، سلامت روان، بهزیستی روان شناختی، تعالی خواهی، ، شادکامی حیات بخش، هدف در زندگی، خود شکوفایی، شکرگذاری نشانه منش مؤمنانه با تاکید بر مفهوم نور در قرآن می باشد. در این راستا، منش مؤمنانه را می توان به عنوان منشی معرفی کرد که به نور و هدایت الهی متصل است و از این رو به دیگران نیز نور و هدایت را منتقل می کند.
منشور حقوق شهروندی ایران و عهدنامه مالک اشتر امیر مؤمنان؛ مقارنه و تطبیق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
65 - 96
حوزههای تخصصی:
اخلاق شهروندی از جمله شاخه های اخلاق کاربردی است که در آن اموری همچون حقوق شهروندان، تبعیض مثبت و عصیان مدنی مطرح می شوند. لزوم توجه به بافت فرهنگی در مسائل اخلاق کاربردی، و نیز حضور نهاد دین در جامعه ایران معاصر، این ضرورت را ایجاد می کند که سازگاری اسناد مربوط به اخلاق شهروندی، با منابع دینی مورد مطالعه قرار گیرند. در این پژوهش «منشور حقوق شهروندی» که توسط دولت یازدهم جمهوری اسلامی ایران منتشر شده، با نامه 53 نهج البلاغه (مشهور به عهدنامه مالک اشتر) مقایسه شده است. روش این پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. از جمله نتایج حاصل این است که به لحاظ انتساب ساختاری، عهدنامه مالک اشتر مناسب تر از منشور حقوق شهروندی است. محتوای این دو سند از این جهات همسو هستند: بی طرفی دینی در حقوق شهروندان، توجه به حقوق سلبی و ایجابی، توجه به تبعیض مثبت، توجه به حق انتقاد از حاکمان و پاسخگویی آنها، اهتمام به جلب رضایت مردم. اما از جهاتی نیز ناهمسو هستند، از جمله در زمینه: اشتمال همزمان بر اخلاق عدالت و اخلاق احسان، حق دسترسی به حاکمان.
نقش ویژگی های اخلاقی رسول خدا (ص) در گرایش به اسلام در دوران بعثت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
27 - 53
حوزههای تخصصی:
پیامبر اکرم (ص) برای همه انسان ها در همه زمان ها و در همه زمینه ها الگو و سرمشق است. یکی از ابعاد مهم زندگی پیامبر (ص) شخصیت اخلاقی رسول خدا(ص)است. حضرت محمد(ص) شخصیتی معروف گرا داشت که این مهم در سیره و عملکرد ایشان نمود عینی و عملی یافته بود. آنچه در این مقاله مدنظر است، بررسی نقش ویژگی های اخلاقی پیامبر(ص) در گسترش اسلام در عصر بعثت است که می تواند به عنوان یک الگو در همه دوران ها استفاده شود. یافته های مقاله حکایت از آن دارد که شخصیت اخلاقی والای پیامبر(ص) از اصلی ترین عوامل بنیادین در گرایش به اسلام است. جایگاه و موقعیت اخلاقی پیامبر(ص) پشتوانه گران بهایی بود که قدرت فراوانی به حضرت بخشید. این امر در میزان نفوذ و تأثیری که بر افراد داشت، تجلی یافت. تأثیر این امر به اندازه ای بود که از آن به «معجزه دوم» یاد می شود و در میان گروندگان به آیین اسلام در دو محور نمودار شده است: گرایش به اسلام و پذیرش آیین جدید و تحمل شدیدترین دشواری ها و سختی های طاقت فرسا که در این مسیر بر نومسلمانان تحمیل شد.
تحلیلی بر رابطه قانون و اخلاق از منظر هارت و دورکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
7 - 30
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی رابطه قانون و اخلاق در اندیشه هارت و دورکین نگارش یافت. نتایج تحقیق حاکی از این بود که از نظر هارت قانون و اخلاق به دو صورت می توانند رابطه داشته باشند. یکی به صورت عرضی که شامل پذیرش اصول اخلاقی در قاعده رسمیت بخش و رعایت محتوای حداقلی قوانین از منظر اخلاقی بود؛ لذا قانون و اخلاق از نظر محتوایی رابطه ذاتی ندارند، بلکه می تواند در دو شکل مذکور رابطه داشته باشد. دیگری رابطه ذاتی که همان رعایت عدالت صوری قانون بود که به معنای برخورد مشابه با موارد مشابه بود. چنین نگرشی چون تنها جنبه شکلی دارد با اصول پوزیتیویسم ناسازگاری ندارد. از سوی دیگر از نظر دورکین قاضی در پرونده های دشوار ناگزیر است از طریق اصول و ارزش ها که مبنا و ساحت بنیادی نظام حقوقی هستند، موضوع را حل کند. در چنین مواردی قاضی با توسل به اصول و ارزش اخلاقی متناسب، پرونده را بررسی و رأی نهایی صادر می کند. ضمن اینکه در پرونده های دشوار نقش قاضی تنها تطبیق قوانین نیست؛ بلکه وظیفه او تفسیر قوانین است. قاضی باید تلاش کند اصول و ارزش ها را به گونه ای فهم و ادراک کند که انسجام و تمامیت نظام حقوقی یعنی هماهنگی قواعد و قوانین به عنوان رو بنا و اصول و ارزش ها به عنوان زیربنا رعایت شده باشد. بر این اساس، هم هارت و هم دورکین به نقش اخلاق در قانون اذعان داشتند؛ با این حال میان آن دو در چگونگی تحلیل و نگرش به این موضوع تفاوت وجود دارد.
تربیت اخلاقی مبتنی بر هویت اخلاقی یک پارچه: پلی میان نظر و عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
99 - 129
حوزههای تخصصی:
مسأله شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، قرن هاست که از سوی متفکرین مختلف، پاسخ های متفاوتی دریافت کرده است. این پاسخ ها بطور کلی در قالب سه رویکرد قابل بازیابی است؛ رویکردهای متمرکز بر: استدلالِ اخلاقی، احساساتِ اخلاقی و هویت اخلاقی. این پژوهش درصدد است تا به تببین تربیت اخلاقی مبتنی بر هویتِ اخلاقیِ یک پارچه یا به عبارتی آرمان اصالت بپردازد. به این منظور، به روش توصیفی- تحلیلی، هویت اخلاقی یک پارچه به مثابه راه حلی کارآمد برای تحقق عمل اخلاقی معرفی می شود. در این رویکرد هر دو بعدِ استدلال و احساساتِ اخلاقی توأمان موردنظر قرار می گیرند. لذا با اولویت دادن به منش و شخصیت اخلاقی، و انسجام و یکپارچگی اهدافِ اخلاقی با اهدافِ شخصی در قالب شکل گیری یک «خودِ اخلاقی»، امکان کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی بهتر مهیا می شود. در این راستا، «شخص» با خودشناسی، تعهد و قبول مسئولیت نسبت به «خود»، در مقایسه با متعهد بودن نسبت به یک «اصلِ» خاص، درواقع از نیروی انگیزشی بیش تری برای عملِ اخلاقی بهره مند است. در این پژوهش برخی از اهمِ زمینه ها و موانع شکل گیری یک خود اخلاقیِ اصیل و یک پارچه، به طور مجزا مورد توجه قرار گرفته است. به این ترتیب با نزدیکی و سازگاری میان ساحات وجودی ِ فرد، زمینه کاهش شکاف میان نظر و عمل اخلاقی، و بهره مندی از سلامت روانِ بیش تر فراهم می آید.
حمایت از کرامت و حقوق زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
255 - 268
حوزههای تخصصی:
بیش از نیمی از زنان و کودکان جهان در کشورهایی زندگی می کنند که جنگ و درگیری را تجربه کرده اند. جامعه بین المللی نمی تواند مصائب آنها را نادیده بگیرد. به نظر می رسد در درگیری های معاصر چندان به حقوق بین الملل بشردوستانه توجه نشده است. استفاده مکرر از سلاح های شیمیایی و منفجره در مناطق شهری، خشونت جنسی، آوارگی، کشتار جمعی و... نشانه عدم پایبندی به حقوق بشر می باشد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی با توجه به مخاصمات مسلحانه سال های اخیر به بررسی رویکردهای حقوق بین الملل نسبت به زنان و کودکان پرداخته است و همچنین به نقد و بررسی سازوکارهای حمایتی و حقوق بشری نسبت به زنان و کودکان در مخاصمات مسلحانه در نظام بین الملل حقوق بشردوستانه پرداخته است. دشمن همواره سعی دارد که از طریق فشار بر افراد غیرنظامی، حریف خود را تسلیم خواسته های خود کند و در این رقابت ناعادلانه، زنان و کودکان اولین قربانیان بی دفاع و بی پناه هستند. نتایج پژوهش نشان می دهد که با توجه به اصول حقوق بشردوستانه بین المللی که به صورت واضح در اسناد بیان شده است، لازم و ضروری است که توسط طرفین درگیر؛ عواملی چون اصل کرامت انسانی، اصل محدودیت در استفاده از سلاح های غیرمجاز و ابزارهای جنگی غیرمعمول، اصل تفکیک میان نظامیان و غیرنظامیان، اصل منع درد و رنج بیش از اندازه، اصل تناسب، اصل حفظ محیط زیست، اصل ضرورت نظامی و اصل احتیاط، که از جمله اصول اساسی حقوق بشردوستانه هستند، باید در مخاصمات مسلحانه بین المللی و داخلی، مورد توجه و احترام قرار گیرند.
بررسی انتقادی ملاک های «شخص بودن» کارکردی در اخلاق زیستی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
29 - 52
حوزههای تخصصی:
مفهوم «شخص» به عنوان یک مفهوم کلیدی در فلسفه اخلاق، به موجوداتی اطلاق می شود که از شأن و منزلت اخلاقی اساسی برخوردارند. ویژگی هایی مانند آگاهی، هوش، خودآگاهی و توانایی ارتباط، ملاک های شناسایی یک موجود به عنوان «شخص» هستند. این مفهوم در مباحث حقوق بشر و اخلاق زیستی، به ویژه در مسائل حیات و مرگ مانند سقط جنین و نوزادکشی، اهمیت دارد. تبیین رویکردهای مختلف درباره مفهوم «شخص» می تواند تأثیرات عمیقی بر تصمیم گیری های اخلاقی و حقوقی داشته باشد. با اینکه در غرب استفاده از این اصطلاح رایج است و مبنا و ملاک بسیاری از داوری های اخلاقی و حقوقی است، در ایران هنوز به ابعاد اخلاقی آن پرداخته نشده و این خلأ، بررسی دقیق را ضروری می سازد. این مقاله به بررسی دو رویکرد اصلی به مفهوم «شخص» در اخلاق زیستی می پردازد: رویکرد موهبتی که بر ارزش ذاتی همه انسان ها تأکید دارد و رویکرد کارکردی که تنها انسان هایی با ویژگی های خاص را واجد منزلت اخلاقی می داند. لازمهٔ رویکرد کارکردی این است که همه انسان ها واجد شأن و منزلت اخلاقی نیستند و حقوق برابر ندارند.
دیدگاه های تربیتی راغب اصفهانی در کتاب قیم (ذریعه الی مکارم الشریعه - مطالعه تربیتی استقرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
217 - 236
حوزههای تخصصی:
دانش اخلاق در میان مسلمانان با رویکردهای متفاوتی روبرو بوده که به پیدایش دستگاه های اخلاقی و تربیتی مختلفى مانند رویکردهای عقلی، عرفانی، نقلی و تلفیقی منتهی شده است. رویکرد اخلاق تلفیقی تلاش کرده از ظرفیت های ممتاز مکتب فلسفی، عرفانی و نقلی استفاده کرده و نگاهی ترکیبی به علم اخلاق داشته باشد که از پیشروان آن، راغب اصفهانی است. وی در کتاب ارزشمند الذریعه الى مکارم الشریعه، پیوند خوبی بین رویکرد فلسفی و دینی ایجاد کرده است. آنچه از بحث در پژوهش حاضر قابل برداشت می باشد این است که راغب نسبت به عقل-گرایی تاکید بسیاری دارد و عقل را سرآمد فضائل نفسانی می داند و به عقل به عنوان سرسلسله زنجیره وار فضائل اخلاقی می نگرد. ویژگی بحث های راغب، تلفیق مباحث فلسفی اخلاقی با آیات، روایات و دین مبین اسلام است. نظریه اخلاقی راغب اصفهانی را از جهت ساختار کلی باید در زمره نظریات فضیلت گرایانه افلاطونی - ارسطویی دانست. با این وجود، دیدگاه های تربیتی اخلاقی آن، محتوای کاملاً قرآنی دارد و چنان به آیات و روایات اسلامی آراسته شده که رنگ و بوی فلسفی آن کمتر به چشم می خورد. ابتکار مهم راغب در بحث فضایل اخلاقی و تربتیی که برگرفته از قرآن کریم بود، افزودن فضایل توفیقی هدایت، رشد، تسدید و تأیید به فضایل اخلاقی فلسفی بود. علیرغم کارهای بدیع و شگرف راغب اصفهانی و با وجود آثار عمیقی که از خود بر جای گذاشته، ناشناخته مانده و علت این امر تأثیرپذیری عمیق غزالی از راغب در مباحث اخلاقی است.
روایتی از چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و اشارات تربیتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
111 - 143
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی چگونگی تلفیق اخلاق در برنامه درسی مدارس والدورف و واکاوی اشارات تربیتی آن است. بدین منظور نخست به اختصار رویکرد تربیت اخلاقی در فلسفه رودلف اشتاینر تحلیل شد. سپس برای دستیابی به چگونگی امکان تربیت اخلاقی در ساختاری کل نگرانه در مدارس والدورف بر پایه اندیشه های اشتاینر، چهار بنیان اصلی تحقق تربیت اخلاقی شامل بنیان معنوی فلسفه اشتاینر، انسان شناسی سه بُعدی قلب و سر و دست، رویکرد هنرمحور و وجوه اثربخش نقش معلمان احصا، توصیف و تحلیل شد. پس از آن، برای وضوح مسئله پژوهش، ابعاد عملی تربیت اخلاقی در مدارس والدورف بررسی شد. درنهایت دلالت های تربیتی رویکرد تربیت اخلاقی در مدارس والدورف به منظور بازاندیشی، ایجاد تغییرات مطلوب و بهبود دیدگاه های سنتی در آموزش اخلاق عرضه شد. یافته ها نشان می دهد رویکرد والدورف با هدایت فرایند رشد همه جانبه فراگیران در تلاش است زمینه های ایجاد تعادل میان ابعاد وجودی را برقرار کند؛ ازاین رو با تکیه بر بُعد معنویت، برای تحقق انگیزه های درونی اخلاق به فراگیر کمک می شود در زمینه ای آزاد، معنای زیست اخلاقی را درک کند. درنهایت تصویر کل نگر این پژوهش بیانگر آن است که نوعِ تربیت اخلاقی در مدارس والدورف می تواند زمینه هایی برای بازاندیشی و درس آموزی در تربیت اخلاقی موجود فراهم کند.
عملکرد حوزه علمیه قم در حیطه اخلاق اجتماعی در یکصد سال اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از زمان تأسیس حوزه علمیه قم که قریب یکصد سال می گذرد، این حوزه نقش تأثیرگذاری در تحولات اجتماعی داشته است. این تحولات از منظر اخلاقی قابل بررسی و واکاوی است. مقاله حاضر با گونه شناسی این تأثیرات بر اساس شاخص هایی همچون جغرافیای تأثیر، قلمرو تأثیر، نوع مخاطب متأثر از حوزه، نوع برونداد تأثیر و نیز زمان و تاریخ این تأثیرگذاری به ابعاد گوناگون تأثیرات اخلاقی حوزه می پردازد. این گونه شناسی نشان می دهد که در یکصد سال تأسیس حوزه علمیه قم- چه قبل از انقلاب اسلامی ایران وچه بعد از آن - این حوزه توانسته است با تأثیرات اخلاقی خود در برخی مقاطع تاریخی، تحولات قابل توجهی را ارائه کند. مبارزات سیاسی- اجتماعی، خدمات عمومی و عام المنفعه، تواصی و خیرخواهی اجتماعی و مشارکت های همدلانه، و پس از انقلاب اسلامی در مقاطعی مثل جنگ، محرومیت زدایی و سازندگی کشور همواره حوزه ها الهام بخش اخلاقی اجتماع بوده اند. این تأثیر فراتر از کشور ایران در کشورهای دیگر نیز قابل رصد است.
روش های آموزش اخلاق در یک سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معرفت اخلاقی سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
روش های اخلاقی نقش مهمی در شناخت تفکر اخلاقی دارد. حوزه علمیه قم، به ویژه در سده معاصر نقش مهمی در آموزش اخلاق شیعه داشته است. بدین روی پاسخ به این سؤال اهمیت دارد که روش های آموزش حوزه علمیه قم در این سده چه بوده است؟ مقاله حاضر کوشیده است با «تحلیل و توصیف» در یافتن این روش ها به تبیین آنها بپردازد و با روش های اصلی و فرعی و جزئی به شواهد و مصادیق آنها اشاره نماید. نتیجه این تحقیق یازده روش متداول در حوزه است که عبارتند از عقلی، عرفانی، نقلی، تلفیقی، مرجعیت، ارائه تجربه، وعظ، ارائه الگو، امر به معروف و نهی از منکر، انذار و تبشیر. با آنکه برخی از آنها از نوع آموزشی- تربیتی هستند، اما به علت نقش مهم این روش ها در آموزش اخلاق حوزه، لازم می نمود به آنها نیز اشاره شود.
رعایت اصول اخلاق حرفه ای در معامله با اشخاص وابسته با تأکید بر نقش ویژگی های مدیرعامل شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی دهه 90(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
131 - 161
حوزههای تخصصی:
معامله با اشخاص وابسته عملکرد شرکت ها را در زمینه نقدینگی و سود آوری تحت تأثیر قرار می دهد. باتوجه به اینکه مدیرعامل نقش مهمی در اداره شرکت ایفا می کند و به عنوان یک رکن اساسی در پیشبرد اهداف سازمان مطرح می باشند می توان بیان کرد که ویژگی های مدیرعامل در کیفیت فرایند گزارشگری مالی می تواند تاثیرگذار باشد و گزارشگری مالی متقلبانه و عدم رعایت اخلاق حرفه ای را سبب گردد. هدف این پژوهش بررسی رعایت اصول اخلاق حرفه ای در معامله با اشخاص وابسته با تأکید بر نقش ویژگی های مدیرعامل است. جامعه آماری این پژوهش،شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. به این منظور، با استفاده از داده های مربوط به 150 شرکت طی دوره زمانی ده ساله (سال 1390 الی 1399) با استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره مورد بررسی قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که عدم رعایت اخلاق حرفه ای (وجود تقلب در گزارشگری مالی) بر معامله با اشخاص وابسته تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نفوذ مدیرعامل، تجربه، توانایی و خودشیفتگی مدیرعامل بر رابطه بین عدم رعایت اخلاق حرفه ای (وجود تقلب در گزارشگری مالی) و معامله با اشخاص وابسته تأثیر معناداری دارد. درنهایت می توان بیان کرد معاملات با اشخاص وابسته می تواند به عنوان یک راه بهینه سازی تخصیص منابع داخلی، کاهش هزینه معاملات استفاده شود؛ اما رفتار فرصت طلبانه و غیراخلاقی مدیران نتایج عملیات را گمراه می کند یا اثر نامساعدی بر ثروت سهامداران اقلیت بگذارد.