فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۳٬۲۲۲ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۵
۱۹۱-۱۷۳
حوزههای تخصصی:
تحویل ملکه به خُلق، تصوری رایج اما نارسا در گفتگو درباره ملکه است. بین ملکه و خلق از نظر مفهومی و مصداقی تفاوت هایی وجود دارد. ملکه معنای عام تری از خلق دارد. ملکه در آثار فارابی و ابن سینا در سه حوزه خلق، صنعت و نطق مورد به کار رفته است. این مقاله نشان می دهد که محدود کردن ملکات به خلقیات نادرست است؛ و در نتیجه در سطح مفهومی آنچه به دنبال «ملکه نفسانی» در تعریف خلق می آید، مقوم معنایی خُلق است و نمی توان به مثابه قید یا توضیح اضافه به آن نگریست و تعریف خُلق یعنی «ملکه نفسانی که به سهولت و بدون تأمل عمل می شود» نمی تواند به «ملکه نفسانی» تقلیل یابد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی به بررسی معانی و کاربردهای خُلق و ملکه در اندیشه فارابی و ابن سینا پرداخته و تفاوت های آن ها را روشن می سازد.
تأملی فلسفی، اخلاقی و جامعه شناختی در بنیاد اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس (بررسی میزان گرایش به مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
148 - 173
حوزههای تخصصی:
بر اساس اینکه انسان ها آن گونه که می اندیشند، رفتار می کنند، نوشتار حاضر باور دارد اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی به عنوان عامل های بنیادی اندیشه اخلاق سیاسی در ترکیب ذهنی و عینی با همدیگر در جهان سیاسی، موجب افزایش مشارکت سیاسی سخت، اصیل و از پایین به بالا می شوند و بستر حکمرانی خوب را فراهم می کنند. برای اثبات این فرض در پارادایم اثباتی مبتنی بر بینش جامعه شناسی و اخلاق سیاسی، با رویکرد کمّی و به روش پیمایش، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی با حجم نمونه 380 دانشجو از جمعیت آماری حدود ده هزار نفری پژوهش شد تا به پرسش های چیستی، چرایی و چگونگی میزان تمایل/ گرایش دانشجویان به مشارکت سیاسی پاسخ داده شود. شیوه نمونه گیری تصادفی نسبتی (زنان و مردان)، سهمیه ای (دانشکده ها) و خوشه ای (دانشکده ها و گروه های آموزشی) بود و با ابزار پرسش نامه پژوهشگرساخته در قالب 50 گویه و به شیوه خود تکمیلی، داده های لازم گردآوری شده است. پایایی و روایی ابزار گردآوری و داده ها به شیوه خبرگی و همچنین با آزمون آلفای کرونباخ (88 درصد) براورد شد. یافته های پژوهشی نشان می دهند میانگین سنی دانشجویان 24 سال است، 52 درصدشان مرد هستند، 91 درصد آنان مجردند، 89 درصدشان در مقاطع کاردانی و کارشناسی و 37 درصد آنها در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند. میانگین میزان تمایل به مشارکت سیاسی دانشجویان 6/1 و میزان اعتمادشان (اعتماد سیاسی و اعتمادبه نفس سیاسی) 4/1 است. با توجه به نتایج آزمون آماری (هم بستگی، T و F، تحلیل رگرسیونی و تحلیل ضرایب مسیر)، متغیرهای تبیین کننده و مستقل به طورمستقیم/ غیرمستقیم حدود 82 درصد واریانس میزان مشارکت سیاسی دانشجویان را تبیین می کنند.
طراحی و اعتباریابی مدل دانشگاه فضیلت مدار (رویکرد آمیخته)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه ها نقش اساسی درتوسعه و پیشرفت کشور دارند و جهت رسیدن دانشگاه ها به اهداف بلندمدت و آرمانی خود،لازم است مدلی برای دانشگاه فضیلت مدار طراحی و اعتباریابی شود.پژوهش حاضر باهدف طراحی و اعتباریابی مدل دانشگاه فضیلت مدار انجام گرفت.روش این پژوهش از نوع آمیخته(کیفی-کمی) است.دربخش کیفی،جامعه پژوهش شامل مقالاتی بودند که درزمینه دانشگاه فضیلت مدار بین سال های 1403-1392شمسی برای مطالعات داخلی و بین سال های 2023-2007 میلادی برای مطالعات خارجی چاپ شده بودند. تعداد 48مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شد.دربخش کمی، جامعه آماری شامل دانشجویان علوم انسانی شهر اردبیل در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری که از طریق فرمول کوکران تعداد 281نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده برای نمونه آماری انتخاب شدند.دربخش کیفی از ابزار هفت مرحله ای سندلوسکی و بارسو(2007) و دربخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر شناسایی 61شاخص مدل دانشگاه فضیلت مدار در قالب 7مولفه شامل عوامل مدیریتی و راهبری، روابط گروهی و میان سازمانی، عوامل فردمحور فضیلت مداری، توفیق طلبی و پژوهش محوری، عوامل ساختارمحور در ارتقای فضیلت مداری، فرهنگ سازی فضیلت مدارانه و فضیلت مداری تعامل محور بود.اعتبار الگوی طراحی شده با استفاده از نرم افزار SmartPls3 ازطریق تحلیل عاملی مورد سنجش و تایید قرارگرفت.نتایج این مطالعه می تواند به مسئولان ومدیران آموزش عالی درشناسایی ویژگی های دانشگاه فضیلت مدار و توسعه فضیلت مداری در دانشگاه ها و اثربخشی آن کمک کند.
جایگاه اخلاق در الگوی اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۵۸-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
دین اسلام بر عزت و استقلال جامعه اسلامی و زندگی شرافتمندانه مسلمانان حساسیت خاصی دارد. استقلال اقتصادی، یکی از وجوه مهم عزت جامعه اسلامی محسوب می گردد. مقام معظم رهبری برای نیل به استقلال اقتصادی در شرایط فعلی که جمهوری اسلامی ایران با تحریم های ظالمانه اقتصادی مواجه است، ایده اقتصاد مقاومتی را مطرح کردند. این نوشتار بر اساس مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی تحلیلی، جایگاه اخلاق در اقتصاد مقاومتی را بررسی کرده و اخلاق مداری الگوی اقتصاد مقاومتی را به عنوان فرضیه پژوهش برگزیده است. برای اثبات فرضیه تحقیق، نحوه ارتباط هفت مورد از مفاهیم اخلاقی (انگیزه جهادی، عدالت، صداقت، صبر، مواسات، مصرف اعتدالی و وجدان کاری) با اقتصاد مقاومتی، ارائه گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که اجرای الگوی اقتصاد مقاومتی، مرهون ایجاد و تقویت ساختارهای اقتصادی، اداری، حقوقی و اخلاقی متناسب با آن بوده و ارزش های اخلاقی اسلام نقش بنیادین در تحقق مؤلفه ها و سیاست های اقتصاد مقاومتی دارند.
مقایسه دو مکتب اخلاقی «لذت گرای حسی» و «قدرت گرایی»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر کوشیده است با روش «توصیفی تحلیلی» پیامدهای معیار ارزش گذاری اخلاقی در دو مکتب «لذت گرای حسی» و «قدرت گرایی» را با هم مقایسه کند. این مقایسه بر آسیب های اجتماعی این دو مکتب تأکید دارد. یافته ها حاکی از آن است که هر دو مکتب می توانند آسیب های اجتماعی بسیاری داشته باشند؛ از جمله: (1) افزایش احتمال روابط زناشویی خارج از خانواده؛ (2) کاهش انگیزه نگهداری از فرزندان معلول؛ (3) کاهش انگیزه نگهداری افراد ناتوان و سالمند؛ (4) نبرد برای کسب قدرت و مدیریت در خانواده؛ (5) افزایش احتمال طلاق؛ (6) اختلال در جامعه از طریق افزایش هرج و مرج؛ (7) ایجاد پیامدهای خطرناک سیاسی و حکومتی. با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد این مکاتب دو روی یک سکه هستند و هر دو پیامدهای مشابهی دارند و می توانند آسیب های جدی در سطح اجتماع ایجاد کنند. علت مهمی که برای بروز این مشکلات می توان بر شمرد این است که مکاتب مذکور شناخت ناقصی از هویت حقیقی انسان دارند. با شناخت هویت راستین انسان می توان معیارهای ارزش گذاری دقیق تری طراحی کرد. علاوه بر این به نظر می رسد قدرت گرایی به لذت گرایی بازگشت دارد؛ زیرا قدرت طلبی و احساس قدرت نیز نوعی لذت است، منتها این لذت مربوط به قوه غضب انسان است.
اخلاق رسانه ای اسلامی در ارتباطات میان فرهنگی( مطالعه ای درباره رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی ایران)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، با افزایش تعاملات فرهنگی میان کشورها به واسطه رسانه ها، توجه به اصول اخلاقی در این عرصه امری ضروری است. جمهوری اسلامی ایران با راه اندازی شبکه های تلویزیونی برون مرزی به دنبال تسهیل ارتباطات میان فرهنگی با کشورهایی است که به لحاظ شاخصه های فرهنگی تفاوت زیادی با ایران دارند. این پژوهش با توجه به نقش این رسانه ها در تقویت پیوندهای فرهنگی، معرفی آداب و رسوم ایرانی، روایت گری و تحلیل مسائل جهانی از یکسو و کمبودهای موجود در ادبیات علمی در این حوزه از سوی دیگر، با رویکرد توصیفی-تحلیلی و روش مطالعه کتابخانه ای، بر اخلاق رسانه ای اسلامی در ارتباطات میان فرهنگی، به ویژه در رسانه های برون مرزی جمهوری اسلامی متمرکز شده است و اصول و ضوابط اخلاق رسانه ای اسلامی را در سه بعدِ «ارسال کننده پیام رسانه ای، مدیریت محتوای پیام و توجه به کرامت و شرایط مخاطب» استخراج نموده است. نتایج نشان می دهد که اصول اخلاقی اسلام، چارچوب جامعی برای تنظیم ارتباطات میان فرهنگی ارائه می دهد و می تواند راهنمای مؤثری برای توسعه الگوهای اخلاقی رسانه های برون مرزی باشد و بهبود ارتباطات میان فرهنگی با کشورهای جهان را تسهیل نماید.
انواع خودنمایی و حکم مصادیق رایج آن در آیات و روایات اسلامی با تأکید بر نقش نیت فاعل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
خودنمایی صفتی است که با وجود وجهه منفی آن در ادبیات فارسی، در آیات و روایات گاهی مذموم و گاهی ممدوح شناخته شده است. این نگرش نوعی ابهام را در ارزش گذاری آن به وجود آورده است. به نظر می رسد این ابهام به سبب تفکیکی است که در قرآن و روایات اسلامی میان انواع خودنمایی وجود داشته است؛ لذا در این پژوهش با بررسی این فرضیه، تلاش شده است با بررسی انواع خودنمایی در آیات و روایات، ارزش گذاری آن در احوال و شرایط مختلف مورد مداقه قرار گیرد. بر این اساس، پس از مفهوم شناسی خودنمایی و مفاهیم نزدیک به آن در آیات و روایات، انواع خودنمایی بر اساس نیت فرد، در پنج دسته ریاکارانه، شهرت طلبانه، برتری طلبانه، هویت جویانه و مبلغانه طبقه بندی شد و ارزش آن بر اساس آیات و روایات تبیین گردید. به این ترتیب، باید گفت که خودنمایی به خودی خود و فی ذاته فاقد ارزش بوده و آنچه به آن ارزش می بخشد، صفتی است که با توجه به نیت فاعل به آن متصف می شود. در نهایت، در این پژوهش، مصادیق رایج خودنمایی در پنج دسته مذکور استخراج شده و ارزش هر کدام با توجه به نیت فاعل بیان شد.
نقد نظریه اخلاق تکاملی ریچارد داوکینز با تأکید بر اندیشه الهی دانان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
123 - 142
حوزههای تخصصی:
اخلاق، همیشه در زندگی بشر حضور و ظهور داشته و رفتار او را به گونه ای تحت تأثیر قرار داده است. برای توجیه اخلاق نوعاً از دین استفاده می شود، اما خداناباوران جدید از جمله ریچارد داوکینز تلاش می کنند که بین دین و اخلاق شکاف ایجاد کنند و اخلاق را با اتکا به یافته های علم تجربی تبیین کنند. در این مقاله که به شیوه توصیفی۔ تحلیلی نگاشته شده است، تلاش کردیم نخست نظریهٔ اخلاق تکاملی داوکینز را با تکیه بر آثار خود او تبیین و توجیهات او را آشکار نماییم و سپس سعی کردیم تا نظریهٔ او را با اتکاء به اندیشه فیلسوفان و به ویژه الهی دانان و متألهان مسلمان، مورد نقد قرار دهیم. این نظریه از آنجا که نوعی واقع گرایی اخلاقی است، قابل توجه است، اما با چالش های مختلف روبه رو است. عدم اثبات فرضیهٔ داروین، عدم تضاد بین دین و اخلاق، سقوط در دام نسبیت، سقوط در دام جبرگرایی، ضعف های منطقی استدلال، عدم جامعیت و مانند آن، برخی از نقدهای مهمی است که براین نظریه وارد است.
درآمدی بر انگیزه شرکت ها از عمل به مسئولیت اجتماعی (csr)در ترازوی اخلاق اسلامی با اشاره به تاثیر آن در چرخه حکمرانی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات اخلاق کاربردی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
151 - 175
حوزههای تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت ها مجموعه ای از تعهدات و وظایفی است که سازمان با رویکردی جامع به ملاحظات اقتصادی و اجتماعی، همراه با رعایت منافع ذی نفعان نسبت به جامعه دارد. انگیزه های شرکت ها برای پایبندی به این مسئولیت متفاوت است. هدف پژوهش حاضر بررسی انگیزه ی تطبیقی مسئولیت اجتماعی شرکت ها از منظر متعارف با آموزه های اخلاق اسلامی و تاثیر آن در چرخه حکمرانی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش واکاوی اسناد می باشدکه با مطالعه مستندات علمی و پژوهشی صورت پذیرفته است. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که میان مسئولیت اجتماعی شرکت ها از منظر متعارف با نگاه اخلاق اسلامی تفاوت ماهوی وجود دارد و هم چنین اشاره می شود چنانچه مسئولیت اجتماعی شرکتها با رویکرد حکمرانی اسلامی و اخلاقی انجام شود به علت انگیزه های مختلف در دو رویکرد، تفاوت های قابل توجهی در پیاده سازی، اجرا و ایفای نقش در چرخه حکمرانی در پی خواهد داشت.
امکان سنجی کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا در دیدگاه اصولیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۱۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
تعیین منشأ حکم اخلاقی ازجمله دغدغه های اصلی فیلسوفان اخلاق است. برخی اندیشمندان غربی توافق جمعی را معیار ارزش و مناط وضع احکام اخلاقی دانسته اند. در اندیشه اسلامی نیز اصولیون از ضابطه بنای عقلا در طریق استنباطات فقهی بهره گرفته اند. نظر به این مناسبات ظاهری، پژوهش حاضر درصدد برآمده با روش توصیفی تحلیلی به امکان سنجی وضع یا کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا در دیدگاه اصولیون بپردازد. در صورت پذیرش حجیت ذاتی و امکان پذیر نبودن ردع بنائات عقلایی، می توان مبنایی برای کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا به دست آورد. بااین حال، یافته های پژوهش نشان می دهد استدلال مدافعان حجیت ذاتی بنائات عقلایی و ازجمله بدیهی عقلی دانستن آن، ایراد مبنایی و بنایی دارد و فاقد کارایی در استنباط حکم اخلاقی است. بررسی نشان می دهد کاربست بنای عقلا در کشف احکام اخلاقی، با دشواری های نظری و روش شناختی دیگری نیز مواجه است. تمایز ماهیت حجیت و اعتبار در بنائات عقلا نسبت به ارزش های اخلاقی، تمایز هستی شناسی ارزش در نسبت سنجی با مناط بنای عقلا، و توقیفی بودن مناطات ارزش ها در مقابل عقلایی و عقلی بودن بنائات عقلا، ازجمله این دشواری هاست.
گستره و مبانی فروتنی در عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
65 - 84
حوزههای تخصصی:
وجه مشترک و غایت قصوای ادیان ابراهیمی شکوفایی مکارم اخلاقی است از جمله مهمترین فضایل، کاستن از خودخواهی ها و کبرورزی ها و تعمیق تواضع و فروتنی در برابر کائنات و خالق آن هاست. چنانکه یکی از ممیزات مسیحیان از نظر قرآن کریم، خاکساری و فروتنی آنان است. از دیدگاه مسیحیان، خصلت فروتنی در قلب انسان، موجب و برآیند آرامش روحی عمیق و پایدار، عشق به خدا و مردم، شفقت برای همگان می شود، در حالی که غرور، جزو هفت گناهان کبیره و نقش بی نظیری در زنجیره علّی گناهان دارد. بررسی تواضع در عهد جدید در این جستار نشان می دهد که رابطه دیالکتیکی عمیقی بین بنیادهای اعتقادی مسیحیان در زمینه های خداشناسی، هستی شناسی، مسیح شناسی و انسان شناسی با الگوهای رفتاری اخلاق مسیحی وجود دارد، این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی به گستره مصادیق و مبانی فروتنی در سه ساحت شناختی، احساسی و رفتاری در عهد جدید پرداخته و الگوی تواضع در زنجیره اخلاق مسیحی را باز بینی می کند.
ساز و کار تأثیر معارف حِکمی بر اخلاق عملی با تأکید بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۰۸-۸۵
حوزههای تخصصی:
یکی از ریشه ها و علل رفتارهای انسان به طور کلی مربوط به شناخت های اوست. هدف این نوشتار با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، نشان دادن چگونگی تأثیر سازنده معارف حکمی در عرصه رفتار انسان و مولفه های همراه آن(اخلاق عملی) و با تأکید بر نهج البلاغه است. حاصل بررسی های به عمل آمده که به شیوه ی کتابخانه ای فیش برداری شده آن است که تأثیر معارف حکمی در اصلاح و رعایت اخلاق در چند جایگاه است. این معارف در کیفیت بخشی به هدفمندی انسان نقش سازنده داشته و در انطباق فعل با اهداف او نیز موثرند. همچنین در فراهم کردن مقدمات معرفتی ایمان نقش کلیدی داشته و بالاخره در رفع موانع فعل اخلاقی نیز مؤثرند. انسان جهت اصلاح رفتار و اخلاق خود در کنار دیگر عوامل سازنده اخلاق، نیازمند فراگیری معارف حکمی نسبت به مبداء و منتهای عالَم و همچنین انسان است. لذا ورود آموزش های عقلی و فلسفی در متون درسی جهت تربیت اخلاقی متوازن، ضروری به نظر می رسد.
تحلیل انتقادی رنج گریزی و عاطفه گرایی در نظریه معنویت گرایِ «عقلانیت و معنویت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۴
۱۹۳-۱۷۱
حوزههای تخصصی:
نظریه «عقلانیت و معنویت» از مهمترین پروژه های معنویت گرایی محسوب می شود. این نظریه به دنبال کسب رضایت باطن، آرامش و کم نمودن درد و رنج انسان است. در این نظریه مطابق با مؤلفه های دنیای مدرن، ویژگی های انسان معنوی بیان می گردد. «رنج گریزی» و «عاطفه گرایی» از جمله ویژگی های انسان معنوی مورد نظر مصطفی ملکیان در این نظریه است. انسان معنوی در این نظریه، انسانی رنج گریز معرفی می شود که رضایت باطن خود را در رفع و دفع رنج و عاطفه گرایی جستجو می کند. تحقیق پیش رو در پی آن است که از طریق مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی_تحلیلی، مبنای رنج گریزی انسان معنوی و عاطفه گرایی او را در نظریه معنویت گرای عقلانیت و معنویت مورد بررسی و خوانش انتقادی قرار دهد. مهمترین نقدها عبارتند از: عاطفه گرایی نتیجه فردگرایی اومانیستی و سکولاریسم، نسبی شدن اخلاق و معنویت، امکان کنترل عوامل غیرمعرفتی در معرفت یابی، نقص استدلال عاطفه گرایی و عدم توجه این نظریه به حقیقت رنج های انسان ساز عارفانه و الهی.
راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
109 - 141
حوزههای تخصصی:
در این این تحقیق، راهبردهای مواجهه با چالش های اخلاقی در مشاوره و روان درمانی را از دید مشاوران بررسی شده است. روش شناسی این پژوهش کیفی و با رویکرد پدیدارشناختی بوده است. جامعه مورد پژوهش نیز مشاورانی بوده اند که دست کم پنج سال سابقه مشاوره - با حداقل مدرک کارشناسی ارشد - داشتند . از روش نمونه گیری نظری و هدفمند برای انتخاب نمونه پژوهش استفاده شد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با 20 مشاور در گرایش های متفاوت به دست آمد. تحلیل داده های گردآوری شده به روش کلایزی انجام شد. بعد از تحلیل داده ها 47 مضمون فرعی، 5 مضمون اصلی شامل (منابع کمک کننده بیرونی، منابع کمک کننده درونی، عوامل کنترل گر درونی، عوامل کنترل گر بیرونی، و تشخیص تعارضات) به دست آمد. نتایج یافته های پژوهش، شامل راهبردهایی است که مشاوران در هنگام روبرو شدن با چالش های اخلاقی، راه گشا می دانستند و می تواند برای حلِّ چالش های اخلاقی این گروه مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی هستی شناختی ارزش اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی و جان دیویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
103 - 122
حوزههای تخصصی:
واقع گرایی و غیرواقع گرایی و به طور کلی هستی شناسی ارزش اخلاقی همواره یکی از مهم ترین چالش های پیشِ روی فیلسوفان اخلاق بوده است. هدف هستی شناسی ارزش اخلاقی، پاسخ به این پرسش کلیدی است که آیا ارزش اخلاقی، واقعیتی مستقل از انسان یا قرارداد دارد یا تنها حاکی از سلیقه آدمی و برآمده از قرارداد است؟ در این مقاله، ضمن مقایسه و بررسی نگاه و رویکرد علامه مصباح یزدی و جان دیویی با روش توصیفی۔تحلیلی دریافتیم که «ارزش اخلاقی» از منظر هر دو متفکر از نوع بالقیاس الی الغیر (رابطهٔ علّی و معلولی میان فعل اختیاری انسان و کمال مطلوب) عینی و واقعی است؛ نه وابسته به سلیقه و خواست فرد و جامعه. علامه مصباح یزدی، واقع گرای اخلاقی است و جان دیویی غیر واقع گرا و به تبع آن به لحاظ فرااخلاقی و معرفت شناختی، نسبی گراست و البته، ریشهٔ این اختلاف به مبانی معرفت شناختی در تعریف صدق، اطلاق و نسبیت ارزش های اخلاقی و ملاک کلی ارزش اخلاقی(مصلحت عمومی و واقعی از منظر مصباح یزدی و رشد برآمده از مکتب داروینی، از منظر جان دیویی) بازمی گردد.
بررسی انتقادی دیدگاها جی. ال. مکی در باب اخلاق دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
153 - 170
حوزههای تخصصی:
بدون شک، اخلاق دینی یکی از مهم ترین مؤلفه های حیات انسانی است که بدون آن، جامعه بشری هویت حقیقی خود را از دست خواهد داد، اما امروزه نقد اخلاق دینی و تلاش برای کنار زدن گزاره های اخلاقی برآمده از دین، دستمایه بسیاری از مخالفان دین و سردمداران الحاد برای اثبات برتری اخلاق سکولار بر اخلاق دینی و حتی توجیه الحاد قرار گرفته است. جی. ال. مکی، فیلسوف خداناباور، از جمله کسانی است که با این هدف به نقد اخلاق دینی پرداخته است؛ در این مقاله به برررسی آراء او در این زمینه می پردازیم. بر پایه یافته های این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی به نگارش درآمده است، اشکالات مکی تا حدودی بر پیش فرض های نظری او درباب خدا مبتنی است. علاوه بر این، نقدهای او بیش از آن که متوجه اخلاق دینی باشد متوجه گزاره های اخلاقی اصحاب کلیسا است. اخلاق اسلامی به عنوان نمونه کاملی از اخلاق دینی، به خوبی قادر است تمام اشکالات مکی را پاسخ دهد.
بررسی رویکرد و نقش اخلاقی رسانه ها در پیشگیری از هیجان گرایی در تعیین مجازات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
بازنمایی رسانه های جمعی از جنایت، انحراف، و بی نظمی یکی از علت های دائمی نگرانی در سطح جامعه می باشد. چرا که موجبات ترس و اضطراب در جامعه می شود. اما این نقش سنتی رسانه در بازنمایی رخدادهای هنجارشکنانه با توجه به برخی نظریه های رسانه محور چون نظریه گلوله جادویی و نیز نظریه برجسته سازی و گزینش نویسی قابل ترمیم بوده و می تواند نقش یک ابزار را ایفا کند که هم در خود آموزش پیشگیری از جرم داشته و هم ابزاری کنترلی بر هیجانات و التهابات جامعه پس از ارتکاب جرم. پژوهش حاضر با روشی تحلیلی-توصیفی مبتنی بر داده های کتابخانه ای سعی در نیل به این هدف دارد که تا چه میزان رسانه ها می توانند التهابات و هیجانگرایی ناشی از ارتکاب جرم را تعدیل و کنترل کرده و در مقابل این نقش در تعیین کیفر مجرم موثر واقع گردند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رسانه ها می توانند با القائاتی که در سر تیتر ها و متن های خود به عنوان خوراک به مخاطب می دهند می توانند جو ملتهب ایجاد شده در جامعه را کنترل کرده و سیستم عدالت کیفری را از نوعی عوامزدگی کیفری رها سازد. به هر حال این پژوهش به بررسی نقشهای مختلف رسانه در بازخورد با بازنمایی جرم و جنایت و نیز بازسازی و یا تصویرسازی چهره مجرم پرداخته و در نهایت این فرایند را در تعیین کیفر مورد بررسی قرار می دهد.
منت گذاری و منت پذیری از منظر فقه الاخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۳۲-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
بررسی موضوع منت گذاری و منت پذیری از منظر فقه الاخلاق، از جهت کاربردی بودن فقه در همه جوانب ابعاد دین عقاید، اخلاقیات، احکام و روشن شدن جلوه تازه ای از فقه تربیتی و نقش آن در سلامت اخلاقی و رشد و تعالی معنوی فردی و اجتماعی و حتی در عرصه روابط بین الملل، دارای اهمیت ویژه است. ازاین رو با روش توصیفی تحلیلی، با هدف چگونگی تطبیق قواعد فقهی بر منت گذاری و منت پذیری، به بررسی موضوع فوق می پردازیم و با توجه به مصادیق متعدد و ذومراتب بودن آن، نتیجه می گیریم که نمی توان به طور مطلق، حکم فقهی ثابتی مانند حرام بر آن مترتب کرد؛ بلکه تطبیق هرکدام از احکام خمسه تکلیفیه بر مصادیق متعدد آن محتمل است.
تعیین اقدامات اولویتدار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای کارکنان با هدف ارتقای ارزش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
96 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه اگر رفتار و اخلاق کارکنان نامناسب، منفی و انحرافی باشد، برای شرکت های معتبر به لحاظ اقتصادی، اعتباری و همچنین سلامت درون سازمانی تهدیدزا خواهد بود و این تهدید زمانی که شرکت مورد نظر دولتی باشد و در یک بازار به شدت رقابتی فعالیت کند، چندین برابر می گردد؛ بنابراین هدف مقاله، تعیین اقدامات اولویت دار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای به منظور ارتقای ارزش و جایگاه برند بیمهٔ ایران به عنوان یک بنگاه اقتصادی و خدمت رسانِ دولتی در صنعت رقابتی بیمه در نظر گرفته شد. مقاله حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، ترکیبی است. در این مقاله، ابتدا به روش کیفی فراترکیب، 51 اقدام مختلف برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای احصا شد؛ در بخش میدانی به منظور تعیین اقدامات اساسی از بین اقدامات شمارش شده، فرم های نظرسنجی بین 30 نفر از مدیران ارشد بیمه ایران در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، به نسبت مساوی توزیع شد. پس از گردآوری داده ها و تحلیل آنها با تکنیک دلفی-فازی و پس از رسیدن به اجماع طی 2 مرحله رفت و برگشت، 39 اقدام نهایی تعیین گردیده و به روش تحلیل مضمون در چهار دستهٔ اقدام ساختاری و سازمانی، بهبود وضعیت شغلی، مدیریتی و اجتماعی، فرهنگی و ارزشی کدگذاری شدند. در گام بعد، برای اولویت بندی اقدامات با توجه به معیارهای مالی و غیرمالیِ ارزش و جایگاه برند از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و پرسشنامه ای تخصصی حاوی 6 ماتریس مقایسات زوجی طراحی و بین 12 خبرهٔ بیمهٔ استان های شمالی به نسبت مساوی توزیع گردید. پس از گردآوری و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Expert Choice نتایج به دست آمده نشان داد که اقدامات بهبود ساختاری و سازمانی اولویت دارترین اقدام نسبت به هدف است.
چالش طبع و ملکه در سه گانه خلق ، نطق و صنعت در اندیشه فارابی و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال ۱۴بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
83 - 112
حوزههای تخصصی:
طبع و ملکه دو عامل مهم شکل گیری مدل های پایدار و غالب در هر یک از سه سطح خلق، نطق و صنعت در اندیشه فارابی و ابن سینا به شمار می آیند. مراد از ملکه هیئتی در نفس است که زوال آن سخت یا غیرممکن است. طبع و استعدادهای طبیعی نیز از جمله اموری اند که به سختی در معرض زوال و نابودی قرار می گیرند. از جهت همین سختی زوال است که هم ملکه و هم طبع در ریشه یابی رفتارهای پایدار مورد توجه اند. همانقدر که طبع در سه سطح خلق، نطق و صنعت مداخله و ایفای نقش می کند؛ به همان سان ملکه، عامل غلبه رفتارها، افکار و صناعات و شکل گیری الگوهای پایدار و ثابت نظری، عاطفی و رفتاری است. در امور طبعی؛ اخلاق فطری، علوم بدیهی مقدمات اول و صناعات فطری مانند نویسندگی، در شناسایی خصلت های رفتاری نقش دارد و در ملکات، تکرار و عادت به مقتضیات جاری نطقی، خلقی و صناعی، ملکاتِ ارادیِ خلقی، نطقی و صناعی را ایجاد می کند که سرمنشا بسیاری از رفتارهای انسان در سطوح نامبرده اند. مساله ی این تحقیق ناظر به چالش و ضدیت اقتضائات و احکام طبع و ملکه است. توضیح آنکه گاهی میان مقتضیات طبعی و ملکات نفسانی تضاد و دوگانگی ایجاد می شود برای مثال طبع اقتضای نوع دوستی دارد و ملکات شکل گرفته در نفس منشا اعمال مخالف نوع دوستی هستند، در چنین صورتی ملکات و مقتضیات آن ها جانشین طبع می گردند. این موضوع ذیل عنوانِ همسانی جایگاه ملکات خلقی، نطقی و صناعی با امور طبیعی به چشم می خورد. ملکات همسان طبع عمل می کنند. طبیعی سازی معارف و اخلاقیات و نیز صناعات به کمک ملکه سازی آن ها از همین روی مورد تاکید ابن سینا است. در صورت بیشتر شدن تعارض و آشکارشدن آن، بسته به میزان رسوخ و نهادینگی ملکه، طبع ضعیف می گردد یا به طور کامل زایل می شود. در این تحقیق به روشی توصیفی-تحلیلی ابتدا به محل نزاع یعنی چالش طبع و ملکه اشاره می کنیم و سپس به این موضوع می پردازیم که در صورت تقابل دو نیروی طبع و ملکه با یکدیگر با نظر به اینکه هر دو نیز عامل پایداری و شکل گیری به رفتارهای غالب اند، نفس انسان از کدام یک از این دو نیرو تبعیت می کند.