فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۱۸٬۶۷۸ مورد.
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 64
حوزههای تخصصی:
عقل نزد فارابی به عنوان یک فیلسوف و سیدمرتضی به عنوان یک متکلم عقل گرا، نقش بی بدیلی دارد؛ به همین خاطر، جهت مقایسه فلسفه سیاسی فارابی و کلام سیاسی سیدمرتضی، بررسی مقایسه ای نقش عقل ضرورت می یابد. این مقاله با بررسی آثار فارابی و سیدمرتضی و سایر پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، به نقش عقل و کارکرد آن در اندیشه سیاسی فارابی و سیدمرتضی پرداخته است و روشن نموده است که سیدمرتضی و فارابی در اصل عقلانیت و ارزشمندی عقل، توافق دارند، اما نقطه عزیمت و جهت گیری آنها در عقل ورزی متفاوت است و این تفاوت با توجه به فیلسوف بودن فارابی و متکلم بودن سیدمرتضی قابل فهم است. عقل در اندیشه سیاسی سیدمرتضی فارغ از مبانی فلسفی، بدون رازورزی و مبتنی بر وحی قطعی و متناسب با اقتضائات و شرایط و برای دست یافتن به سعادت دنیوی و اخروی ذیل حقیقت امامت شیعی، به پردازش مشغول است و عقل نزد فارابی برپایه مبانی فلسفه یونان و به قصد تئوریزه کردن فیلسوف_شاه افلاطونی و با نگاهی استعلایی و آمیخته به رازورزی و کم توجه به واقعیت های خارجی، در رسیدن به معرفت از جانب عقل فعال و فاقد نگاه بنیادین به مبانی و امامت شیعی است.
واسطه فیض بودن امام معصوم (ع) در نظام هستی از دیدگاه نو صدرایی
منبع:
کلام حکمت سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۲
45 - 61
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال امور این عالم را براساس نظام اسباب و مسببات قرار داده و این مبنا، متناسب با نظریه واسطه فیض است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فیض بودن امام معصوم (ع) در نظام هستی از دیدگاه نوصدرایی به روش توصیفی-تحلیلی و اسناد کتابخانه ای انجام شد. پس از تبیین مبانی برهان واسطه فیض که مبانی هستی شناسی و انسان شناسی را دربردارد به ضرورت، نقش، ویژگی ها و اثبات وجود واسطه فیض و تطبیق آن بر امام بررسی و مصادیق واسطه بودن امام در نظام هستی معرفی شد. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد که امام معصوم (ع) در نظام تکوین و تشریع به اذن الهی واسطه فیض است و در اموری مانند اصل وجود و استمرار آن، نزول برکات، هدایت و ایصال الی المطلوب نقش اساسی دارد.
موضوعات علم بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله نشان دادن تغییرات موضوعات مرتبط با علم بر مبنای سه سیر فلسفی صدرایی است که می توان با عناوین نگاه ماهوی، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی از آن یاد کرد. پرسش اصلی این است که متناسب با سه سیر یادشده چه تحولاتی در موضوعات مرتبط با علم اتفاق افتاده است؟ ما در این مقاله تحول چند موضوع مهم را در سه مرتبه سیر فلسفی بررسی کرده ایم؛ که شامل چهار موضوع مهم «حقیقت تجرید، نحوه قیام صور به نفس، اتحاد یا عدم اتحاد عاقل و معقول و علم وجودات مادی» است؛ حاصل تحقیق این است که درباره مسائل یادشده بر مبنای سه سیر، تحولات مهمی رقم خورده است؛ برای نمونه، تقشیر در مرتبه اول به نحو «از دست دادن زواید و عوارض مادی» است تا ادراک تحقق یابد؛ حال آنکه به اقتضای سیر دوم تجرید یا تقشیر به نحو «سیر نفس در مراتب» جلوه می کند و در سیر سوم یا قابل طرح نیست یا به نحو سیر در مظاهر نمود دارد. نحوه قیام صور به نفس در سیر اول قیام حلولی، در سیر دوم به نحو قیام صدوری و در سیر سوم به نحو قیام ظهوری است. در موضوع اتحاد عاقل و معقول به اقتضای سیر اول اتحادی صورت نمی گیرد؛ به اقتضای سیر دوم اتحاد عالم و معلوم اثبات می شود و به اقتضای سیر سوم اتحاد به وحدت ارتقاء می یابد. در باب علم وجودات مادی، در سیر اول وجودات مادی نه علم به خود دارند نه علم به دیگری و نه مورد علم واقع می شوند؛ درحالی که به اقتضای سیرهای دوم و سوم و به پشتیبانی اصولی چون تساوق علم و وجود، حمل حقیقت و رقیقت، بازگشت تقسیمات وجود به مراتب وجود و قاعده بسیط الحقیقه هم علم به خود و دیگری دارند و هم مورد علم واقع می شوند.
حکمت واجب الوجود از منظر متکلمان مسلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاوش های عقلی سال ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
241 - 263
حوزههای تخصصی:
حکمت پروردگار در آینه اندیشه متکلمان مسلمان، حاکی از علم بی منتهای اوست.آنان با تبیین حکمت الهی و دقایق صنع و لطایف فعل، علم پروردگار را استنتاج می نمایند وبیشتر هم به علم فعلی و صفات فعلی او توجه دارند. طبق عقیده متکلمان شیعی – با غضّ نظر از آرای فلسفی آنان در این باب– تعریفی که از حکمت باری در عرصه کلام صورت گرفته عبارتست از «أنّه تعالی لایفعل القبیح و لایخل بواجب» که مستلزم پذیرفتار شدن قاعده حسن و قبح ذاتی عقلی می باشد؛ اینکه پدیدگان فی نفسه مشتمل بر انحاء مصالح و مفاسداند و واجب تعالی هم عالم به این مصالح و مفاسد می باشد. لذا در افعال خود امور قبیح را مرتکب نمی گردد و امر بایسته را ترک نمی گوید. متکلمان شیعی با این رأی خویش به گونه ای مرزبندی با آرای اشاعره که منکر حسن و قبح ذاتی عقلی اند نمودند طبق رأی اشاعره، خداوند افعال خود را از روی مصحلت و حکمت انجام نمی دهد بلکه آنچه انجام می دهد حکمت آمیز است که آنرا هم ناشی از علم پروردگار می دانند. آنها با این بیان خواسته اند علو ذاتی پروردگار را که محکوم هیچ امر بیرون از قلمرو ذات خود نیست حفظ نمایند اما به گونه ای صدور هر فعلی ولو عبث آلود را برای ذات باری تجویز کرده اند.متکلمان معتزلی که همانند متکلمان شیعی قائل به حسن و قبح ذاتی عقلی اند بر ابتناء افعال باری بر مصلحت و حکمت و عاری بودن از لغو و عبث پای می فشرند اما بیان آنها از حکمت پروردگار شبیه به حکمت در آدمیان است که برای وصول به غرض و هدفی، فعلی از او صادر می شود.
بررسی محتوایی منتخب الأثر و جایگاه آن در مهدویت نگاری معاصر
منبع:
جامعه مهدوی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
131 - 156
حوزههای تخصصی:
بررسی محتوایی منتخب الأثر فی الامام الثانی عشرعج نوشته آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی ره می تواند علاقه مندان به آموزه مهدویت را با اثری برجسته در این زمینه آشنا سازد. این کتاب در چاپ های گوناگون، شمار متفاوتی از روایات مهدویت را نقل کرده است. در چاپ یک جلدی 830 روایت، دوره 3 جلدی 1287 روایت و فارسی شده است و دوره 6 جلدی 1301 روایت از حدود سیصد منبع سنی و شیعه در مهدویت نقل شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش بنیادین است که برجسته ترین ویژگی این اثر که سبب شده در هفت دهه گذشته در مهدویت نگاری مورد توجه جدی قرار گیرد چیست؟ نتیجه به دست آمده این است که این اثر به دلیل فراگیری نقل روایات در بیشتر مباحث مهدوی با چینشی نوین و تحلیل های درخور، نقش برجسته ای در مهدویت نگاری پس از خود داشته است. احادیث این کتاب در ده فصل در مباحث گوناگون سامان یافته است. آنچه که این اثر را از کتاب های حدیثی دیگر برجسته ساخته، شمار قابل توجهی از تحلیل هایی است که نویسنده در پانوشت درباره برخی روایات بیان کرده است. در این کتاب به جای آوردن دوباره هر حدیث در هر باب، در آخر هر باب به حدیثی که پیش از آن ذکر شده با یادکرد از جایگاه و شماره اشاره شده است.
بررسی تاریخچه استدلال به آیه ابتلای ابراهیم(ع) در منابع کلامی و امامتی کهن شیعی برای مسأله امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
265 - 292
حوزههای تخصصی:
برای استدلال و اثبات مسأله امامت و جانشینی پیامبر (ص) ، به دلایل «کلامی، تاریخی و نیز آیات قرآن کریم » استشهاد می شود. در این میان، آیه 124 سوره بقره (که در میان شیعیانِ متأخر و معاصر، به آیه ابتلای ابراهیم (ع) یا آیه امامت مشهور است)، یکی از مهم ترین آیات پیرامون مسأله امامت قلمداد می شود. از سوی دیگر، برای پرداختن و نقد و بررسی دلالت آیه ابتلای ابراهیم در مسائل امامت، لازم است پیشاپیش، مسائلی همچون موضعِ منابع کلامی و امامتی کهن شیعی نسبت به این آیه، پژوهش و دانسته گردند. در پژوهش پیش رو، با توجه به این سؤالات: «1 در کدام یک از منابع کلامی و امامتی متقدم شیعه، به آیه ابتلای حضرت ابراهیم (ع) پرداخته شده است؟ 2 موضعِ این منابع نسبت به آیه ابتلای حضرت ابراهیم (ع) و مسأله امامت چیست؟»، به بررسی منابع کهنِ شیعی پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، حدود بیست ونُه اثر کلامی و امامتی از منابع شیعه تا قرن پنجم بررسی شده است و در پایان، مشخص شد که حداقل تا اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، در بیشتر این منابع، خبری از استناد و استدلال به آیه ابتلای ابراهیم (ع) برای مسأله امامت با تعریف های خاص شیعی از آن وجود ندارد و موارد اندکی مرتبط با مسأله امامت، آن هم در برخی منابعِ درخور تأمل درج شده است.
جلوه های مهر و محبت امام زمان (عج) در اندیشه قرآنی امام خامنه ای
منبع:
موعودپژوهی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
43 - 64
حوزههای تخصصی:
یکی از زوایای ناشناخته امام زمان (عج) مهر و محبت ایشان به مردم به ویژه شیعیان است. متأسفانه از گذشته دور چنین بوده است که امام زمان (عج) را تنها با شمشیر و خون ریزی و قهر و انتقام بیشتر معرفی کرده و چهره ای خشن از آن حضرت نشان داده اند. یکی از ریشه های این مشکل روایاتی هستند که به ظاهر درباره اجرای قوانین خدا و فرهنگ عدالت بر قهر و خشن و سخت گیری آن حضرت دلالت می کنند. درمقابل این روایات، مفهوم آیات صریح قرآن و بسیاری از روایات بر مظهر و تجلی رحمت خدا بودن امام دلالت دارند. نوشتار حاضر به روش توصیفی-تحلیلی با تأکید بر اندیشه قرآنی امام خامنه ای جلوه رحمت امام زمان (عج) بررسی می شود. نتایج نشان می دهد روایاتی که دلالت بر قهر حضرت و جدال دارند ازنظر سندی و محتوایی خدشه دار هستند. قهر حضرت فقط برای کافران و ظالمان است و برای شیعیان خود مهربان تر از پدر هستند.
بازنگاهی به تفویض معتزله از منظر متکلمان امامیه و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میزان تأثیر و دخالت انسان در افعال صادره از او، یکی از مباحث مهمی است که همواره در طول تاریخ کلام اسلامی مورد توجه اندیشمندان فرقه های مختلف کلامی اسلامی قرار گرفته است. بر این اساس، نظریه های جبر گرایی، نظریه کسب، تفویض و امرٌ بین الأمرین مطرح شده است. برخی که از علوم الهی ائمه (ع) برخوردار نبوده اند، به سبب دفاع از اختیار و آزادی انسان، به تفویض، به معنای استقلال انسان در افعال خود و عدم تأثیر خداوند در افعال انسان اعتقاد داشته اند. متکلمان اشاعره و امامیه، اعتقاد مذکور را به معتزله نسبت می دهند. این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی پس از تبیین ادعای مذکور، با مراجعه به آثار باقی مانده از متکلمان معتزله و سایر متکلمان هم عصر ایشان، صحت این نسبت و ادعا را بررسی می کند و مشخص می نماید که معتزله فقط درصدد نفی جبرگرایی و اثبات مختار بودن انسان بوده، نظری به اثبات تفویض ندارند.
مبانی اخلاقی حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اساساً تشکیل حکومت اسلامی از حیث اخلاقی اهمیت داشته و مبنای چنین حکومتی، اصول اخلاقی است. در این نوشتار از برخی مبانی اخلاقی از قبیل ضرورت تعالی نفس انسانی و مسئولیت پذیری اخلاقی و همچنین انگیزش اخلاقی برای ضرورت شکل گیری حاکمیّت اسلامی سخن گفته می شود. البته ضرورت شناخت این مبانی در گام نخست مبتنی بر این است که از وضعیت نابه سامان اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی آگاه شده و از آن وضعیت های نابه سامان ناخوشایند باشیم. در نوشتار حاضر تلاش می شود پیوند وثیق بین اخلاقی زیستن و حکومت اسلامی تدقیق شود.
نقش عقل فعال در شایستگی نبی برای ریاست و رهبری جامعه سیاسی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت سینوی سال ۲۷ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
173 - 198
حوزههای تخصصی:
مبحث ضرورت وجود نبی در رهبری مدینه و نسبت نبوت با سیاست در فلسفه اسلامی از دیرباز، موردتوجه فراوان بوده است. ابن سینا نیز دراین باره اتصال نبی به عقل فعال به عنوان موجودی مجرد و مستقل از نفس، و برقراری رابطه میان نبی با سیاست در تئوریزه کردن زعامت و رهبری اتباع مدینه را مطرح کرده است؛ ازاین رو، تبیین چگونگی اتصال نبی به عقل فعال، و پیوند نبوت و سیاست براساس منابع دینی و حکمت سینوی از دستاوردهای بوعلی در فلسفه سیاسی است؛ بدین ترتیب، در پژوهش حاضر، درصدد پاسخ گویی به این پرسش بوده ایم که شیخ الرئیس بر چه اساس، بر رابطه نبوت و سیاست صحه گذاشته و طبق کدام مبنای نظری، نبی را شایسته زعامت و رهبری مدینه دانسته است. در این تحقیق، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلیِ موردی، بر یک مورد واحد و مشخص در آرای سیاسی ابن سینا متمرکز شده و با بهره گیری از رویکرد تفسیری- تفهمی ازنوع هرمنوتیک روش شناسانه ویلهلم دیلتای نتیجه گرفته ایم شرط اتصال نبی به عقل فعال به عنوان حلقه واسط عالم محسوس با عالم معقول، راهبریِ سیاسی و دینی وی درخصوص اتباع مدینه را نیز توجیه می کند و بدین صورت، نبی به واسطه داشتن سه ویژگی قوه عقلیه قوی، قوه متخیله و قوه متصرفه به مثابه منشأ صدور اعجاز، لازمه رهبری مدینه به سوی سعادت دنیوی و رستگاری اخروی به شمار می آید. ریاست فاضله نبی با اتصال قوه متخیله و نفس ناطقه نبی، یعنی اتصال عقل مستفاد به عقل فعال و همچنین تجلی پدیده وحی، به حد اعلای سعادت می رسد و دیگران را نیز به سمت این سعادت هدایت می کند. بوعلی قوه عقلیه نبی را مستعد دریافت پرتو نورانی عقل فعال دانسته است که به مرتبه عقل قدسی دست می یابد؛ ازاین رو، این اتصال موجب می شود مردم فقدان آن را در خود ببینند و از قوانین شریعتِ ابلاغ شده ازجانب نبی پیروی کنند؛ بنابراین، حصول اتباع به سعادت حقیقی، لزوم رهبری نبی را به دلیل اتصال به عقل فعال و دریافت وحی ازمنظر ابن سینا اثبات می کند.
بررسی تأثیر حکمت متعالیه و اندیشه های ملاصدرا بر تفقه در دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۱
223 - 245
حوزههای تخصصی:
حکمت نظری و حکمت عملی نقش دو بال در تعالی جامعه اسلامی را دارد .امروزه حکمت عملی بیشتر در علم فقه نمود دارد.وظیفه فقه در رویکرد کنونی استنباط احکام فرعی از منابع اسلامی است. در این مقاله به بررسی تأثیر حکمت متعالیه صدرایی بر تفقه در دین و نقش فقه در نظام حکمت متعالیه پرداخته شده است.مساله اصلی این مقاله چرایی برخی آسیب های موجود فقه رایج است و در این راستا به این نتیجه رسیده ایم که فقه را نباید گسسته از وجودشناسی دنبال کرد . الهیات باید محور کار فقه باشد و دید حاشیه ای و تشریفاتی به آن آسیب زاست.در این راستا هدف اصلی مقاله نشان دادن تأثیر وجود شناسی( در قالب حکمت متعالیه) بر فقاهت است در این راستا ضمن تبیین چیستی علم فقه به تبیین منبع عقل و الزامات محوریت عقل به عنوان منبع مشترک فقه و فلسفه و تعریف آن از نظر فقه و فلسفه پرداخته شده است.،فقه مد نظر حکمت متعالیه غایتی وجودی در عرصه فردی و اجتماعی داشته و بر بصیرت در دین و خشیت تأکید می ورزد. در نظام حکمت متعالیه، فقه زیرمجموعه الهیات بوده و در این راستا تعریف و احکام آن بررسی می گردد. در سیستم صدرایی، فقه و عرفان و حکمت جدای از هم نیست و همه، لایه ها و مراتب دین است که این اصل بر تبیین صحیح قلمرو و حدود و ثغور فقه تأثیرگذار است. فقه تمدن ساز و ظلم ستیز از شاخصه های تفقه صدرایی است. از طرف دیگر فقه به عنوان زیرمجموعه حکمت عملی فردی و اجتماعی نیز محسوب شده و تبیین ملاصدرا از حکمت عملی در جهت دهی فقهی او بسیار مؤثر است. این رویکرد سیر معرفتی جامعه اسلامی را تسریع کرده و از برخی آسیب ها جلوگیری می کند.چنان که در سیره فقیه صدرایی معاصر – امام خمینی ( ره ) – این تأثیر باعث رشد جامعه مسلمانان شد. در انتهای این مقاله این تأثیرات در قالب رویکرد فقهی شهید مطهری به صورت محسوس تری آمده است.
پویایی فقه امامیه در مواجهه با مسائل مستحدثه با تأکید بر فرآیند بایسته اجتهاد
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
109 - 128
حوزههای تخصصی:
امروزه شاهد تعداد کثیری از مسائل جدید و نوپدید هستیم که اصطلاحاً در فقه به آن ها «مسائل مستحدثه» گفته می شود؛ مکاتب الهی (اعم از الهی و غیرالهی) در مواجهه با این مسائل در تلاش هستند تا پاسخی درخور و کارآمد ارائه کنند؛ در این میان فقه شیعه نیز با بهره گیری از گونه ای خاص از «عقل ورزی» به نام «اجتهاد» سعی دارد پاسخی مناسب و شایسته به این مسائل ارائه نماید؛ در این مقاله برآنیم پس از بررسی ماهیت مسائل مستحدثه در عصر غیبت، به واکاوی مختصات و ویژگی های «فرآیند اجتهاد» در این مکتب الهی بپردازیم و نشان دهیم که فقه شیعه مبتنی بر گونه ای خاص از «عقل ورزی» یعنی «اجتهاد» علی الاصول حائز گونه ای پویایی است که امکان مواجهه فعّال و بایسته با مسائل مستحدثه را برای آن – به خلاف مکاتب دیگر- فراهم می آورد.
بررسی انتقادی دیدگاه حسن حنفی در مورد عالم قبر و برزخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت سال ۳۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۳۰۵
85-97
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در اعتقادات اسلامی، بحث معاد بوده و مسئله عالم قبر و برزخ نیز جزء چالش برانگیزترین مباحث معاد است. در میان جریان نومعتزله، حسن حنفی جایگاه ویژه ای دارد. ایشان عالم قبر را فاقد حقیقت عینی دانسته و آن را زاییده ذهن بشر می داند. وی عذاب قبر را یک تصور عامیانه می داند که انسان آنچه را که در محسوسات می بیند، به عالم قبر که از دید پنهان است، نسبت می دهد. به اعتقاد وی باور به عالم قبر در اسلام، برگرفته از ادیان گذشته ازجمله یهودیت و مسیحیت و اقوام گذشته، نظیر مصریان است. همچنین ایشان به مباحث مطرح شده در مورد عالم قبر و برزخ مانند نحوه و هدف از پرسش و پاسخ، چگونگی پاداش و جزا در عالم قبر و برزخ، اشکالات متعددی وارد می کند و ادله عقلی و نقلی در این زمینه را به چالش می کشد. البته مدعیات حسن حنفی در باب عالم قبر و برزخ مبتنی بر مبانی فکری غلطی است که اتخاذ کرده است و در این پژوهش به روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، به آنها پاسخ داده شده است.
سیر تطور آموزه مهدویت در اسماعیلیه تا پایان دوره خلافت معزّ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
225 - 246
حوزههای تخصصی:
آموزه مهدویت در طول چهار قرن نخست هجری در فرقه اسماعیلیه تطوراتی را از سر گذرانده است. نزد برخی اسماعیلیان پیشافاطمی، اسماعیل به عنوان مهدی موعود شناخته می شد؛ هر چند اکثریت اسماعیلیان به مهدویت محمد بن اسماعیل معتقد شدند. از نظر اسماعیلیان نخستین، پس از مهدی دیگر امامی نیست و او پس از پایان دادن به عالم جسمانی روز رستاخیز را بر پا می دارد. با ظهور فاطمیان، عبیدالله مهدی، نخستین خلیفه فاطمی، با اصلاحاتی عقیدتی، مهدویت خویش را مطرح کرد و به فرزند خود نیز لقب قائم داد. معز، خلیفه چهارم فاطمی، با هدف جلب همراهی قرمطیان در شرق جهان اسلام، ایده بازگشت محدود به مهدویت محمد بن اسماعیل را با تغییراتی مطرح و پیگیری نمود. به طور کلی، آموزه مهدویت در دوره اسماعلیان نخستین، ابعاد دینی قوی تری داشته و کمتر مورد سوء استفاده سیاسی قرار گرفته است که می توان این پدیده را در پرتو عدم دستیابی آنان به اقتدار سیاسی قابل توجه تبیین نمود. اما فاطمیان، همچون کیسانیه، از همان آغاز حکومت برای مشروعیت بخشی به جنبش خود، از این آموزه دینی بهره می برده و در صورت لزوم، آن را طبق سیاست های خود از دو بعد نظری و مصداقی اصلاح می کرده اند.
ابن سینای اشراقی و شیخ اشراق سینوی: تأثیرات رساله حی بن یقظان بوعلی بر رساله های رمزی سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۷
6 - 31
حوزههای تخصصی:
حکمت مشاء و حکمت اشراق و نسبت میان این دو همواره مورد توجه فیلسوفان اسلامی حتی غیراسلامی بوده است. بر همین اساس توجه ویژه به رسایل رمزآلود ابن سینا که منشأ نظرات عرفانی و اشراقی اوست، لازم به نظر می رسد. این توجه زمانی بیشتر ضروری می نماید که تأثیرات آن در حکمت اشراق سهروردی به خوبی آشکار می گردد. اشتراکات فراوانی را می توان در تألیفات این دو فیلسوف بزرگ یافت که از جمله آنها لحن، زبان تمثیل، رمزآلودبودن بیان و رهیافت بینامتنی قرآن است. درنتیجه بر خلاف عده ای که ابن سینا را صرفاً واجد فلسفه ای خشک و عاری از تفکرات سلوکی و عرفانی معرفی می کنند، خواهیم یافت که ابن سینا پیش از شیخ اشراق، به عرفان و تجربیات عرفانی توجه داشته و رساله حی بن یقظان ابن سینا سر آغاز نگارش تألیفات رمزآلود سهروردی بوده است. همین نکته اثبات می کند ابن سینا فیلسوفی صرفاً مشائی نبوده، بلکه آثار او سرآغاز ورود عرفان به وادی فلسفه بوده است.
بازخوانی قاعده لطف در ضرورت تعیین امام از سوی خدای متعال(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۸
213 - 232
حوزههای تخصصی:
قاعده لطف در علم کلام برای اثبات ضرورت امامت مورد استفاده قرار می گیرد که بر اساس آن، نصب امام از سوی خداوند برای هدایت بشریّت مصداق لطف خواهد بود و از آنجا که لطف بر خداوند ضروری و واجب است، نصب و تعیین امام بر خداوند واجب خواهد بود. صحت استدلال به این قاعده مشروط به آن است که نصب و تعیین امام از سوی خداوند، لطفی جایگزین ناپذیر و انحصاری باشد تا ضرورت آن بر خداوند متعال اثبات شود؛ اما تقریرهای موجود در کتاب های رایج کلام، توان لازم را برای اثبات این مطلب به عنوان صغرای قاعده لطف ندارند. در این پژوهش، دو تقریر جدید از قاعده لطف ارائه می شود تا اشکال مطرح در صغرای این قاعده بر طرف شود. در تقریر اول روایات متواتر معصومین مبنی بر منحصربه فرد و جایگزین ناپذیر بودن مقام امام معصوم به این قاعده ضمیمه می شود که البته در این صورت، قاعده لطف اگرچه از اشکال دور مصون می ماند اما قاعده ای درون مذهبی به شمار خواهد آمد که در رتبه بعد از اثبات امامت معصومین قرار می گیرد، نه در عرض ادله اثبات امامت. تقریر دوم، علم حضوری انسان به استعدادهای عظیم خود و ضرورت وجود امامی الهی را برای تعلیم روش زیستن در زندگی نامتناهی، دلیلی بر جایگزین ناپذیر بودن مقام امامت و ضرورت این لطف مطرح می کند. تقریر دوم افزون بر این که در کنار ادله اثبات امامت قرار می گیرد، بُعد عقلی بودن این استدلال و عدم انضمام دلیل نقلی را حفظ می کند.
بررسی دیدگاه ملاصدرا نسبت به نظر غزالی در معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از دیدگاه ها در باب معاد جسمانی نظریه غزالی است که به مثلیت بدن اخروی و دنیوی معتقد است. در مقابل ملاصدرا بر حسب مقدماتی به تبیین معاد جسمانی پرداخته و نتیجه می گیرد که نفس و بدن بعین هما محشور خواهند شد. ملاصدرا اشکالات و نقدهایی بر نظریه غزالی وارد می کند و اشکال اصلی را در محذور عقلی آن و تلازم آن با تناسخ می داند. در این نوشتار به بررسی نقدهای ملاصدرا بر غزالی در مسأله معاد جسمانی پرداخته و شباهت ها و تفاوت هایی که بین نظریه این دو اندیشمند وجود دارد را به روش تحلیل عقلی و از رهگذر بررسی مناقشه ملاصدرا بر غزالی بیان داشته ایم. در این راستا شباهت هایی در باب بقای نفوس بعد از مرگ و مقام تجرد عقلی نفس به چشم می خورد، هرچند در نگرش به ماهیت نفس انسان و نسبت نفس با بدن، از یکدیگر متمایز و متفاوت هستند. لذا در کیفیت بدن اخروی تعبیر به مثلیت یا عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی نمودند. ولی این اختلاف در تعبیر بوده و در حقیقت مراد این دو اندیشمند یک چیز است و آن این که این همانی بین شخص محشور در آخرت با دنیا برقرار باشد.
صورت بندی رابطه اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت معاصر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
37 - 69
حوزههای تخصصی:
فارابی فیلسوفی مبدع و نوآور است و محصولات جدید و عمیقی را به عالم و عالمان اندیشه از جمله در اخلاق و سیاست و رابطه آن ها که یکی از مفاهیم کهن و بسیار گسترده است ارائه می دهد. مقاله نگاه فارابی به ارتباط اخلاق و سیاست(مساله) را بر پایه چارچوب نظری مقاله که ترکیبی از سه پرسش و چهار رویکرد جدایی اخلاق از سیاست،تبعیت اخلاق از سیاست، اخلاق دو سطحی و یگانگی اخلاق و سیاست است(روش) می سنجد. فرضیه مقاله که در کنار چارچوب نظری که دومین نوآوری مقاله نسبت به مقالات همگن است برخی مفاهیم مانند مدینه فاضله، سعادت، مشروعیت حکومت، عدالت و حقوق شهروندی را تجلی و تلاقی عملیاتی رابطه اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی فارابی می شمارد.(نوآوری) بر این اساس فارابی هدف اخلاق و سیاست را یکی می داند؛ اخلاق سرشتی سیاسی و سیاست سرشتی اخلاقی دارد. نظریه های جدایی اخلاق از سیاست، تبعیت اخلاق از سیاست، کاملا منتفی بوده؛ اخلاق دوسطحی نیز مقبول نیست و اصول حاکم بر هر دو عرصه اخلاق و سیاست یکسان است. ازاین رو به یگانگی و همسانی اخلاق و سیاست به معنای تبعیت سیاست از اخلاق (به معنای ضوابط اخلاقی همساز) معتقد است.(یافته ها) بر این اساس فارابی فیلسوفی است که قهر و غلبه و فتح و شمشیر را چاره کار ساختن فرهنگی اخلاقی نمی یابد. سعادت را هم در بعد اعتقادی و هم در ارتباط با اجتماع مدنظر قرار می دهد. حکومت، از نظر اخلاقی متکی بر آراء و خواست عمومی است. وی مدینه فاضله خود را بر اساس عدالت ارادی مبتنی بر فضیلت قرار داده و عدالت طبیعی را نفی می نماید و از نظر او همه شهروندان صاحب حق هستند و در جامعه سهم عادلانه دارند.(نتیجه)
واقع گرایی نزد علامه طباطبایی مبتنی بر ایده معرفت شاکله مند (با تأکید بر نقش بدن در معرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
161 - 181
حوزههای تخصصی:
اعتبار دانش های بشری تابع اعتبار اصل شناخت بشر است و از این رو، دفاع از واقع نمایی معرفت بشری مهمترین مسئله معرفت شناسی محسوب می شود. مشهورترین نظریه در تبیین اعتبار معرفت بشری، واقع گرایی خام است که بر اساس آن ذهن در فرایند شناخت مانند آینه صرفاً منفعل است. این تصویر، امروزه به چالش کشیده شده است و در مقابل آن نظریات دیگری شکل گرفته است مبتنی بر سهم داشتن ذهن در فرایند شناخت، که در مجموع می توان آنها را معرفت شناسی های شاکله مند نامید. چالش پیش روی این نظریه ها حفظ رئالیسم در عین عبور از واقع گرایی خام است. علامه طباطبائی ضمن ارائه تبیین خاص خود از شاکله مند بودن ادراک، هم از زوایه تحلیل علم حصولی و هم از منظر ادراکات اعتباری، همچنان بر رئالیسم نیز پای می فشرد. مدل ایشان در جمع بین رئالیسم و شاکله مندی بر تبیین یکنواخت نبودن ارتباط سطوح معرفت آدمی با واقع مبتنی است که در آن همه معرفت های آدمی باواسطه یا بی واسطه به واقعیت گره می خورد.
بررسی شناختی کارکرد تغییرات طرح واره حجمی حرف اضافه «فی» در هجده خطبه از نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نکات حائز اهمیت در دانش زبان شناسیِ شناختی، توجه به طرح واره های تصویری و استخراج تغییراتِ احتمالیِ طرح واره ای در آن هاست؛ چه نخستین پیامدِ تغییر یک طرح واره به دیگری، تولید مضامینِ متمایز خواهد بود. نظر به وجود بدفهمی های گاه بسیار ظریف در تعامل انسان با متن گفتاری و نوشتاری و با توجه به برخورداری دانش زبان شناسیِ شناختی از ابزاری مناسب جهت تحلیلِ راه هایی که در آن ها انسان، زبان را در برهم کنش های روزمره به کارمی برد، جستار حاضر کوشیده است با روش توصیفی-تحلیلی، به بررسیِ طرح واره حجمی حرف«فی» و تغییراتِ احتمالی آن در خطبه های نهج البلاغه بپردازد و نشان دهد که عبارت های زبان، با استفاده از فرآیندهای تعبیری چون کانون توجه، دیدگاه و غیره، شیوه خاصی از ادراکِ صحنه جاری زندگی روزمره را رمزگذاری می کنند. بررسی داده ها نشان داد که معنای پیش نمونه ای«فی» کارکردِ محبوس بودن را داراست که چندین پیامد همچون واقع بودن و محدودشدنِ حرکاتِ هستیِ محبوس را دربرمی گیرد. همچنین حوزه های انتزاعی تری چون زمان، شبهه و شهوت، عهد و پیمان، و شریعت با این طرح واره رمزگذاری شده اند که خود بیش از پیش ادعای جهانی بودن طرح واره ها را تقویت و تأیید می کند. افزون بر این مشخص گردید که طرح واره حجمی حرف«فی» ضمن تغییراتِ طرح واره ای، غیر از معنایِ پایه ظرفیت، بر معانی رویه، تکیه گاه و حلقه نیز اشتمال دارد.