مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
سید مرتضی
حوزههای تخصصی:
تفسیر علمی همزمان با آشنایی مسلمانان با معارف و دانش های دیگر جوامع و رشد و شکوفایی علمی در قرون سوم و چهارم رونق زیادی داشته است. استفاده از دستاوردهای علمی بشری با هدف اثبات اعجاز قرآن و نیز فهم بهتر آیات الهی در میان مسلمانان امری پذیرفته شده بود و بسیاری از دانشمندان و مفسران مسلمان به همین شیوه عمل کرده اند. سید مرتضی(۳۵۵- ۴۳۵هـ .ق) یکی از قله های فقه و کلام و تفسیر و ادب شیعی است. او دانشمندی عقل گرا و پیرو مکتب اصالت عقل است. در نظر او عقل مبنا و ملاک معرفت و شناخت جهان است.پایبندی سید مرتضی به رویکرد عقلی به دین چنان است که در طرد هر گزاره یا عقیده دینی مغایر با دلیل مسلم عقلی تردیدی به خود راه نمی دهد. درنظر او عقل مقامی همچون وحی دارد تا آنجا که می توان گفت که خداوند به وسیله دلایل عقلی با ما سخن می گوید و به حقایق رهنمون می سازد. یکی از نتایج عقل گرایی سید مرتضی، التزام به دستاوردهای مسلم و قطعی علم تجربی در فهم آیات قرآن است.او را می توان یکی از معتقدان به تفسیر علمی به معنای معتدل آن دانست که از دستاوردهای علمی زمان خود در فهم آیات و روایات بهره برده است. اساساً یکی از ملاک های او در ضرورت تاویل یک روایت یا یک آیه، عدم انطباق آن با قواعدی بوده که از نظر عقل و دانش زمان خویش مسلم انگاشته می شده است.
دیدگاه های سیدمرتضی و بررسی کتاب تنزیه الانبیاء و الائمه (ع)(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از مباحث مهم قرن هاى نخستین اسلام، مسئله عصمت پیامبران الهى و ائمه اطهار بوده است. عالمان دربارى براى توجیه حکومت ستمگران بر جوامع اسلامى و محکم کردن پایه های آن، گناهان و اشتباهاتى را به پیامبران الهى منسوب کردند تا به این وسیله سرپوشى بر گناهان و اشتباهات دولتمردان خود بگذارند. اینجا بود که علمان شیعه به پیروى از امامان به میدان آمدند و با تألیفات و استدلال هاى محکم خویش، راه استدلال را بر همه مخالفان بستند. از زمره نویسندگانی که در این وادی پای نهاد، عالم بزرگ شیعه، سید مرتضى علم الهدی بود، که با نگارش کتاب تنزیه الانبیاء و الائمة ، به بسیاری از شبهاتى که در باره پیامبران الهى و ائمه معصومین مطرح می شد، پاسخ داد.مقاله حاضر، به بررسی زندگینامه، شخصیت علمی، و دیدگاه های سیدمرتضی در علوم مختلف اسلامی پرداخته و با بررسی توصیفی این اثر ماندگار، مبانی و شیوه تألیف نویسنده را بیان می نماید.
الشافی فی الامامه(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پس از غیبت امام عصر(عج)، موضوع خلافت و امامت، رنگی تازه به خود می گیرد، و محل مناقشه و مباحثه امامیّه، با دیگر فرق کلامی می گردد، چنا نکه آثار متعددی نیز از سوی امامیّه، در این زمینه تألیف شد.در میان این نابسامانی ها و درگیری های کلامی، قاضی عبدالجبار که از معتزلیّان بصری است، کتابی موسَّع، به نام المغنی فی ابواب التوحید و العدل را به رشته تحریر در می آورد که در جزء بیستم، بحث امامت را به میان میکشد و اعتقادات امامیّه را در این موضوع، ردّ و نقض میکند. سید مرتضی نیز، با نگارش الشافی فی الامامة، به اشکالات و شبهات وی که در جزء بیستم المغنی آمده، پاسخ گفته است.این کتاب که در 22 فصل به نگارش درآمده، در صحت انتسابش به سید مرتضی، شکی وجود ندارد. وی، به صورت گزینشی و خلاصه، به اشکالات قاضی پاسخ گفته است. این کتاب، تا امروز بدون تصحیف و دگرگونی باقی است و یکی از علل آن، تلخیص شیخ طوسی از الشافی است که با فاصله کمی از نگارش آن، انجام شده است. این کتاب، تنها یک تصحیح و تحقیق دارد و فاقد ترجمه است
علل گرایش شیخ مفید و سید مرتضی به عقل گرایی اعتزالی در قرن چهارم هجری
حوزههای تخصصی:
این مقاله به منظور درک ریشه های گرایش شیعه امامیه به عقل گرایی اعتزالی به بررسی علل گرایش دو متکلّم بزرگ امامیّه شیخ مفید و سید مرتضی علم الهدی - پیشوایان امامی سده چهارم هجری ـ به عقل گرایی اعتزالی می پردازد. هر چند گرایش شیعه امامیّه به عقل گرایی اعتزالی با مجادلات فراوان همراه بود اما سرانجام این گرایش در قرن چهارم هجری در سایه حکومت و حمایت آل بویه به وسیله این دو متکلم به ثمر نشست. برای این پیوند عواملی همچون غیبت امام مهدی (عج)، نیاز جامعه امامیّه به دانش کلامی نظام مند در جهت بقای خود، همگرایی سیاسی میان شیعه و معتزله، سازگاری فکری سیدمرتضی و شیخ مفید با مبانی اعتزالی و البته پیوندهای کلامی و تاریخی میان این دو فرقه که سابقه آن به پیش از سده یاد شده میرسیده است، مطرح می شود.
آراء سیّد مرتضى در وجه اعجاز قرآن
حوزههای تخصصی:
چکیده : سیّد مرتضى در باب اعجاز قرآن، معتقد است که خدا علومى را که عرب فصیح مى توانست با آنها با قرآن معارضه کند، در زمان قصد معارضه، از آنان مى ستاند و چون سلب علمْ تنها در اختیار خداست، آنان درمى یافتند که قرآن معجزه الهى است؛ یعنى نزد سیّد مرتضى، قرآن از آن رو معجزه است که به این صرف و سلب دلالت مى کند. وى فصاحت عالى قرآن را پذیرفته و نظم آن را بى سابقه خوانده؛ امّا فصاحت و نظم و دیگر وجوه مشهور را وجه اعجاز قرآن ندانسته است. نزد نگارنده، اشکال مهمّ نظریّه سیّد مرتضى اختصاص حصول «علم وجدانى» به الهى بودن قرآن، به عرب فصیح است؛ آن هم در هنگام قصد معارضه.
کاوشی در مبانی نظری استنباطات فقهی سید مرتضی در «ناصریات»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان فقیهان، این جمله مشهور است که: «فقیه ترین مردم آشناترین ایشان به اختلافات فقهی است». گویا کسی که همه مواضع فقهیِ پیشوایان و مجتهدان مذاهب و دلایل آنها را از نظر گذرانده است و به موضع فقهی خاصی به صورت مدلل و مستدل رسیده، حتماً از توانایی فقهی بیشتری برخوردار است. در میان عالمان امامیه، یکی از نخستین فقیهانی که به «فقه الخلاف» پرداخته و آثاری را در « فقه مقارَن» پدید آورده، سید مرتضی متوفای 436 قمری است. مهم ترین اثر مقایسه ایِِ سید پس از انتصار، مسائل ناصریات است که در ذیل مواضع فقهی نیای مادری وی (ناصر اطروش) شکل گرفته است. بررسی روش شناسانه استنباط ها و استدلال های سید با تأکید بر مصادر و دلایل فقهی ایشان در ناصریات، رسالتی است که در این نوشتار دنبال می شود و با نیم نگاهی به انتصار و با استناد به دیگر آثار سید، نشان خواهیم داد که «اجماع امامیه» و گاهی «اجماع اهل بیت» جایگاه ویژه ای در مواضع فقهی و کلامی ایشان یافته و تا حد زیادی خلأ خبر واحد را (که مقبول سید نیست) پرکرده است. البته ایشان در برخی آثارش مستند اصلی فقه امامیه را احادیث متواتر دانسته و در برخی از دیگر آثارش نشان داده است که می تواند با تکیه بر قرآن و احادیث نبوی (ولو خبر واحد باشند) و حتی با تکیه بر قیاس مقبول مخالفان نیز به اثبات مواضع فقهی امامیه بپردازد.
حقیقت انسان و تأثیر آن در تبیین حیات پس از مرگ؛ از نگاه سید مرتضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین حیات پس از مرگ و معاد، مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و ساحت های وجودی اوست. اندیشمندان با ارائة رویکردهای گوناگون در این زمینه، تبیین های متفاوتی را ارائه کرده اند، که عمدتاً مبتنی بر رویکرد فلسفی در این زمینه اند؛ اما بسیاری از متکلمان مسلمان، دیدگاهی مادی انگارانه از انسان دارند و اصل وجود نفس یا غیرمادی بودن آن را نمی پذیرند. با این حال، ایشان به معاد باور دارند و دربارة حیات پس از مرگ تبیین ویژة خود را ارائه می دهند. سید مرتضی نخستین متکلم شیعی است که این رویکرد را در مباحث انسان شناختی متکلمان مطرح ساخته است. ادله ای که وی بر این مطلب اقامه کرده، اغلب مبتنی بر مادی بودن ادراک و عدم معقولیت پذیرش ساحتی غیرمادی در انسان اند. براین اساس وی از حقیقت مرگ، عالم برزخ و آخرت نیز تبیینی متفاوت ارائه می دهد. این مقاله، با رویکردی توصیفی تحلیلی دیدگاه سید مرتضی را بررسی می کند.
مبانی رویکرد ادبی در تفسیر سید مرتضی و شیخ طوسی با تکیه بر ""الامالی"" و ""التبیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد ادبی در تفسیر قرآن بر مباحث لغت، صرف، نحو و بلاغت استوار است؛ چنان که مکتب ادبی معاصر علاوه بر این مبانی، اصول دیگری از جمله اصالت دادن به فهم ادبی محض از قرآن را نیز در نظر دارد. با مقایسه مبانی رویکرد ادبی سید مرتضی و شیخ طوسی در دو کتاب امالی و التبیان، جنبه های گوناگون تفاوت آنها با مکتب ادبی معاصر و از سوی دیگر شباهت تنگاتنگ مبانی این دو مفسّر و البتّه برخی تفاوت های آنان در تفسیر ادبی قرآن نمایان می شود. شیخ طوسی و سید مرتضی بر خلاف مکتب ادبی معاصر، تفسیر ادبی را پیش نیاز و ابزار فهم قرآن دانسته اند نه هدف اصلی آن؛ چنان که وجود ترادف معنایی و وجود تأویلات ضروری در قرآن، اعتقاد به چند معنایی برخی آیات از دیگر تفاوت های مبنایی آن دو با مکتب ادبی معاصر محسوب می شود. استناد به آیات قرآن در جایگاه مهم ترین منبع لغوی و بهره برداری از سیاق آیات، استناد به روایات، تقدیم نظر مفسّران متقدّم بر اقوال لغویان، استناد به اشعار عرب در کشف معنای واژگان و تأیید فهم محتوای آیات، بهره گیری از عرف و استعمالات نثر عرب، مخاطب شناسی و توجّه به فضای عصر نزول از مبانی مشترک این دو مفسّر در تفسیر لفظی به شمار می رود. برخی روش های خاص و متفاوت سید مرتضی نیز با شیخ طوسی عبارتند از: پردازش اندک به تشابهات و فروق لغوی، بهره گیری اندک از روایات تفسیری و تقدّم نظرات مفسران متقدم بر اقوال لغویان بر خلاف شیخ طوسی که ترتیب ذکر آراء لغویان و مفسّران را بر اساس معنای اصحّ واژه انتخاب کرده است.
تاریخچه بحث عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده پس از اشاره مختصر به تاریخ مباحث عدل الهی در اندیشة دانشمندان مسلمان، به معنای عدل از نظر اهل لغت، متکلمان و فیلسوفان می پردازد. آنگاه کلیات دیدگاه های شانزده تن از دانشمندان مسلمان، از سدة چهارم تاکنون، در مورد عدل الهی را به اختصار بیان می کند، همچون: شیخ مفید، سید مرتضی، میرزا حسن لاهیجی.
حقیقت نفس در اندیشه امامیه از مدرسه کلامی بغداد تا علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حقیقت نفس، روح و بدن و رابطه آنها با یکدیگر، از مسائلی است که تأثیر اساسی در آموزه معاد و سرنوشت اخروی انسان دارد. برخی متکلمان، حقیقت انسان را جوهر مجرد متعلق به بدن شمرده اند، برخی بر آنند که نفس، همین پیکر محسوس و مشهود است که روح در منافذ آن حلول کرده است و گروهی نیز حقیقت انسان را اجزایی اصلی در بدن می دانند که پایا و دگرگون ناپذیر است. شیخ مفید ضمن پذیرش دیدگاه اول، حقیقت انسان را جوهر بسیط و غیرمادی قائم به خود می داند؛ اما شاگرد او سید مرتضی با پذیرش رویکرد دوم و اعتقاد به یگانگی نفس و بدن، انسان زنده و مکلف را مجموع این شخص ظاهری و هیکل مشهود می داند که روح یا به تعبیر وی هوایی لطیف در منافذ آن جاری است. در دوران معاصر، علامه سید محمدحسین طباطبایی با روش تفسیری و بدیع خود، ضمن پذیرش رهیافت اول، بر دیدگاه شیخ مفید صحه گذاشته است.
بررسی و تحلیل دیدگاه سید مرتضی در استناد به اعجاز انبیاء^ برای اثبات عصمت ایشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید مرتضی عصمت انبیاء ^ را به وسیله معجزه ایشان اثبات می کنند. مسیله این است که اثبات عصمت انبیاء ^ به وسیله اعجاز ایشان چگونه ممکن است و برد این دلیل چقدر است؟ از نظر ایشان معجزه مستقیماً و بدون واسطه، تصدیق کننده وحی و مثبت عصمت نبی در دریافت و ابلاغ وحی می باشد و هدف از تصدیق وحی، امتثال امر نبی است؛ در نتیجه با معجزه به صورت غیرمستقیم، معاصی و هر آنچه که در امتثال و قبول، اثر منفی بگذارند نیز نفی می شوند. دلیل اعجاز، به جهت وسعت گستره پوشش دهنده ابعاد مختلف عصمت بی نظیر است. و اشکالات مطرح شده بر این دلیل، وارد نمی باشد. این مقاله در صدد است که با استفاده از روش تحلیل و توصیف، به تبیین این دلیل و تعیین گستره آن و پاسخگویی به اشکالات آن بپردازد.
بررسی براهین عقلی عصمت امام از دیدگاه سید مرتضی و قاضی عبدالجبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از براهین عقلی عصمت امامت می توان به برهان امتناع تسلسل ائمه، وجوب حفظ شریعت و وجوب پیروی امام اشاره کرد که علمای مذهب امامیه به آن استدلال کرده اند. از طرف دیگر، دیگر مذاهب اسلامی همچون معتزلیان، اعتبار چندانی برای عصمت قائل نیستند و سعی کرده اند به براهین عصمت امام از جمله سه برهان مذکور اشکال وارد کنند. این مقاله پس از بیان کلیات و معرفی مختصر دو کتاب المغنی و الشافی و تعریف عصمت، سه برهان عقلی مذکور را از نگاه دو دانشمند امامی و معتزلی (سید مرتضی و قاضی عبدالجبار) مورد تبیین و بررسی قرار می دهد که در طی این مسیر روشن خواهد شد که اشکالات قاضی نمی توانند نافی براهین مزبور باشند؛ چراکه در برهان امتناع تسلسل تکیه علمای امامیه بر خطاکار بودن امت است نه مسئله اقامه حدود، در برهان حفظ شریعت نیز جایگزین های پیشنهادی قاضی عبدالجبار نمی تواند جانشین مناسبی برای حفظ شریعت باشد و در برهان پیروی از امام، عدم پیروی از امام در موارد خطای او، درواقع تقلیل جایگاه امامت به حساب می آید. با این وجود، برخی پاسخ های سید مرتضی نیز به تکمیل و توضیح بیشتری نیاز دارد.
Imamisches Fiqh ohne Ḫabar al-wāḥid: Das Unmögliche?(مقاله علمی وزارت علوم)
Zweifellos basieren die meisten Urteile des traditionellen imamischen fiqh auf den Überlieferungen der Imame, bekannt als aḫbār āḥād (Plural von ḫabar wāḥid). Der Koran enthält weniger als 500 juristische Verse, iğmāʿ wird von den meisten zeitgenössischen Juristen nicht länger als verbindlich aufgefasst, und ʿaql (Vernunft) wurde von uṣūl al-fiqh- Gelehrten auf die Tugend der Gerechtigkeit und das Laster der Unterdrückung reduziert. Somit bleiben die Überlieferungen der Imame die beste Quelle für islamisches Recht für das traditionelle fiqh. Aber was, wenn man die herausgehobene Stellung der ḫabar al-wāḥid leugnet, das einige frühe schiitische Juristen wie as-Sayyid al-Murtaḍā (g. 436/1044) und Ibn Idrīs (g. 598/1201) taten? Welche Konsequenzen für das fiqh würde das haben? Würde das bedeuten, dass das imamische Rechtssystem sich drastisch verändern und in etwas verwandeln würde, das dem traditionellen System völlig unähnlich wäre? Oder kann der traditionelle Gesetzeskorpus mit der gleichzeitigen Ablehnung von ḫabar al-wāḥid bewahrt werden? Dieser Artikel hat zum Ziel, diese Fragen zu untersuchen.
نفس و معاد از دیدگاه سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال پانزدهم زمستان ۱۳۸۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
170 - 180
حوزههای تخصصی:
در میان مسائل انسان شناختی، مسئله ماهیت و ساحت های وجودی انسان در مقایسه با دیگر مباحث، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله دیدگاه سید مرتضی علم الهدی، متکلم برجسته شیعه در قرن چهارم، درباره ماهیت و ساحت های وجودی انسان بررسی شده و تأثیر نوع نگاه وی در تبیین برخی آموزه های دینی مرتبط با مرگ و معاد همچون حقیقت مرگ، عالم برزخ و عذاب قبر، علم و آگاهی مردگان و کیفیت معاد نشان داده خواهد شد.
نقش اجماع در اندیشه کلامی سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
106 - 125
حوزههای تخصصی:
بر خلاف ادبیات متعارف، اجماع نه تنها در فقه کاربرد دارد، بلکه از نظر متکلمان، یکی از ابزار های مهم استنباطات کلامی به شمار می رود. از جمله این متکلمان سید مرتضی می باشد. او توانست با پی ریزی اساسی و محکم برای اندیشه کلامی خود، از اجماع در بنای فکر کلامی خود بهره ببرد. به نظر او، اجماع ابزاری علمی - یقینی است که می تواند کاشف از قول امام معصوم باشد. اعتماد او به اجماع در بحث های کلامی سبب فاصله گرفتن وی از معتزله در بسیاری از مسائل کلامی شد. تلاش نگارنده بر این است که تبیینی از ماهیت اجماع، خصوصیات مختلف آن و اهمیت آن در اندیشه کلامی سید مرتضی ارائه دهد.
مقایسه اندیشه های کلامی نوبختیان و سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
147 - 164
حوزههای تخصصی:
مقایسه اندیشه های ابو سهل و ابو محمد نوبختی با سید مرتضی از آن جهت که متهم به گرایشات اعتزالی هستند، می تواند در شناخت بهتر از مدرسه کلامی بغداد و تحولات اندیشه ای درون آن یاری رسان باشد و برخی ابهامات تاریخ کلام امامیه را بر طرف کند. از این رو، در این مقاله با مقایسه روش و محتوای کلام این متکلمان امامی علاوه بر بیان نقاط اختلاف آنان، اشاره ای به میزان هم گرایی آنان با اندیشه های معتزله گردیده و در نهایت گویای این مطلب است که در نگاه کلی سید مرتضی بیش از بنو نوبخت به اندیشه معتزله نزدیک شده است.
گونه شناسی تأویل و تبیین روایات در کتاب امالی سید مرتضی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هفدهم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
117 - 138
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی روش فقه الحدیثی سید مرتضی در تأویل روایات - در کتاب امالی-می پردازد. سید مرتضی در کتاب امالی تصریح کرده که هرگاه خبر از قسم خبر واحد باشد کهعلم آور نیست و ظاهری متفاوت و مخالف با مطلب معلوم و قطعی داشته باشد، در صورت امکان، باید ظاهر آن را به گونه ای تأویل کرد که موافق و مطابق با حق و واقع باشد، در غیر این صورت رد این خبر و باطل دانستن آن واجب است. او از روش های گوناگونی در تأویل و تبیین روایات بهره گرفته است؛ از جمله: حمل حدیث بر معنایی خلاف ظاهر، کنایی و تمثیل و... با استناد به قرینه های متصل و منفصل، حمل لفظ بر مجاز با قرینه های مختلف، بهره گیری از محسنات لفظی و معنوی در تأویل روایات، حمل لفظ از معنای مصطلح شرعی به معنای لغوی، حمل حدیث بر اشتباه و توهم راوی. او به کارگیری روش های دقیق عقلی و بهره گیری از جنبه های ادبی، اصولی را برای درک و فهم دقیق تر احادیثپی ریزی کرد
اعتزال گرایی سید مرتضی؛ بررسی و نقد(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
121 - 149
حوزههای تخصصی:
از ادعاهایی که افرادی مانند خیاط، اشعری، ابن تیمیه و... درباره شیعه امامیه مطرح کرده اند، تأثیرپذیری عالمان این مکتب از جمله سید مرتضی از اندیشه های کلامی معتزلیان عقل گراست. اصل این ادعا را بزرگان امامیه همچون شیخ مفید و دیگران به طور کلی مردود دانسته اند. این مقاله به صورت جزئی به مصداق پرداخته و با بررسی دیدگاه های دو شخصیت تأثیرگذار، یعنی «سید مرتضی» از امامیه و «قاضی عبدالجبار» از معتزله، کوشیده است به اثبات رساند که وی نه تنها تحت تأثیر معتزله و به طور خاص قاضی عبدالجبار نبوده، بلکه در آرای خویش از خط اصیل شیعه امامیه متأثر بوده و از آن دفاع کرده است. با این تفاوت که تمام کوشش او بر اثبات آموزه های شیعی به شیوه متکلمان عصر خویش متمرکز بوده است. از آنجا که شاگردی سید مرتضی نزد عبدالجبار از ادعاهای مطرح در زندگی وی است، اثبات عدم تأثیرپذیری وی از قاضی عبدالجبار می تواند در رفع کلی این اتهام نسبت به شیعه نیز کمک کند. به همین دلیل، با نشان دادن موارد اختلاف او با قاضی عبدالجبار در مسائل عمده کلامی در رفع این اتهام کوشیده ایم.
کلام امامیه پس از دوران حضور؛ نخستین واگرایی ها(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
4 - 28
حوزههای تخصصی:
با افول مدرسه کلامی امامیه در کوفه از نیمه سده سوم هجری، گروهی از متکلمان امامی و معتزلیان شیعه شده که چندان به نام شناخته نیستند، نمایندگی کلام امامیه را بر عهده گرفتند و با گرایش به اندیشه های معتزله از کلام امامیه در دوران حضور فاصله گرفتند. این پژوهش با تکیه بر مقالات الاسلامیین ابوالحسن اشعری تألیف دهه آخر سده سوم برخی از اندیشه های کلامی این جریان فکری را بازیابی کرده و رویکرد متکلمان مدرسه بغداد از نوبختیان را که تقریباً معاصر این گروه هستند تا عصر شیخ مفید و سید مرتضی بررسی می کند. نتیجه آنکه به سبب همرأیی این جریان در بسیاری از موضوع های کلامی با معتزله و روی گردانی از جریان رسمی کلام امامیه نخستین، در ادامه متکلمان مدرسه بغداد به اندیشه های آنان واکنش متفاوتی نشان می دهند و سرانجام در عصر سید مرتضی کلام امامیه به کلی با این اندیشه ها همراه می شود.
نوبختی، متکلمی اندیشمند و نوآور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال بیستم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
54 - 80
حوزههای تخصصی:
ابو اسحاق ابراهیم بن نوبخت از متکلم فیلسوفانی است که درباره تاریخ زندگانی او اختلاف نظر بسیار است. در این مقاله، با شواهد گوناگونی نشان داده می شود که نوبختی اندیشمند معاصر سید مرتضی و ابوالحسین بصری است. همچنین تلاش می شود با مقایسه آرای او با سید مرتضی از متکلمان متقدم و نیز علامه حلّی از متکلمان متأخر، تأثیرگذاری های کلامی ایشان بر مباحث کلامی به ویژه مباحث متأخران و نیز اهمیت و جایگاه تاریخی علمی او با دقت بیشتری بررسی گردد.