مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
اخلاقی زیستن
حوزههای تخصصی:
جامعه برای بقای خود به نهاد اخلاق نیازمند است، اما چرا باید «من» اخلاقی باشم؟ چه اشکالی دارد که همه اخلاقی رفتار کنند و من تظاهر به اخلاقی بودن کنم، بی آنکه به واقع پایبند به اخلاق باشم. این پرسش از سوی گلاوکن فراروی سقراط نهاده شد و تا امروز کسانی کوشیده اند به آن پاسخی درخور دهند. افزون بر پاسخ سقراطی به این مسئله، ما شاهد پاسخ اگزیستانسیالیستی و پاسخ دوراندیشانه که نوعی خودگروی پیچیده است، هستیم. در کنار این پاسخ ها که هر یک قوت و ضعفی دارد، می توان پاسخی دینی به این مسئله داد. پاسخ دینی به چرایی اخلاقی زیستن در معرض برخی نقدها و اشکالات قرار گرفته است که زاده تقریرهای خاص آن است. در این مقاله، نگارنده با مرور تاریخی این مسئله و تفکیک دو پرسش اساسی از هم، چهار پاسخ را طرح و بررسی می کند و سرانجام از پاسخ اسلامی به دلیل قوت تبیینی بالای آن دفاع می کند و تقریری از مسئله پاداش و کیفر به دست می دهد که پاسخ گوی انتقادات رایج باشد.
عقلانیتِ اخلاقی زیستن از نگاه تامس نیگل
حوزههای تخصصی:
با فرض آنکه عقلانیت ممیزه ی آدمی و مؤلفه ی مطلوب اوست؛ و نیز با فرض اینکه رفتارهای به ظاهر دیگرنگرانه و اخلاقی از او سر می زند، آیا اخلاقی زیستن عقلانی است؟ آیا اخلاقی زیستن با اقتضای عقلانیت سازگار است؟ با چه مدلی از عقلانیت؛ عمل؛ عقل و استدلال عملی می توان از اخلاقی زیستن دفاع کرد؟
غایت طرح تامس نیگل فیلسوف جامع الاطرافِ تحلیلی معاصر، دفاع از عقلانیت اخلاقی زیستن است. روش او در این طرح، مهندسیِ معکوس و بیرون کشیدن مفروضات و توالی فاسد و نامعقول دیدگاه مقابل (خودگزینی اخلاقی = ethical egoism) است. وی با تکیه بر تحلیل و تدقیق در استدلال مآل اندیشانه (prudetial) نتیجه می گیرد که اگر ملاحظه ی منافع درازمدت یک عمل، دلیلی برای انجام آن در حال حاضر می شود، این انگیزش مبتنی بر تصوری غیرزمانمند (timeless) از زمان و شخص است، یعنی در چنین انگیزشی فرد خود را به عنوان موجودی منتشر در زمان که در همه ی زمان ها به یک اندازه واقعی است تصور می کند. اثر انگیزشی این تصور، موجب می شود منافع آینده به اندازه ی منافع فعلی شخص اهمیت داشته باشد (این تصویر در کنار مابعدالطبیعه ای است که از زمان در ذهن شخص است و آینده و حال را به یک اندازه، اجزای واقعی زمان می داند).
اگر در مورد مآل اندیشی، زمان آینده را می توان از منظری عینی، زمانی به یک اندازه واقعی دانست که اثر انگیزشی از راه دور دارد؛ دلیلی نداریم که در مورد نوع دوستی و دیگرگزینی (altruism) چنین انگیزشی با ملاحظه ی واقعیتِ دیگر افراد (و منافع و علایقشان) امکان وقوع نداشته باشد. جهات و ملاحظات نوع دوستانه (و سایر جهات و ملاحظات فارغ از فاعل) می تواند درست به انداز ی جهات و ملاحظات مآل اندیشانه انگیزش «عقلانی» داشته باشد (فراتر از میل و منافع فرد یا احساسات و عوطف همدلی و نیک خواهی). این انگیزش متکی بر تصویری بیرونی است که شخص به خود و دیگران دارد. از منظر بیرونی آدمی هیچ ممیزه ی خاصی ندارد که بر اساس آن قدر ببیند و رنج نبرد و در مرکز توجه دیگران قرار گیرد.
درست است که من بنابر ملاحظات خاصی حس منفعت طلبی که نیروی هنجاری برای من دارند عمل می کنم و آنها ادله ی سابجکتیو هستند، اما من می توانم خودم را از «منظری غیرشخصی صرفاً به عنوان یک شخص» (در میان دیگرانی که به یک اندازه واقعی اند) بنگرم. وقتی من خود را این گونه می نگرم این ملاحظات (خاص) را به نحوی می نگرم که باز هم نیروی انگیزشی دارند (و اگر من این گونه ننگرم، از گسست (dissociation) میان منظر و احکام شخصی و غیرشخصی که می توانم در مورد خود داشته باشم رنج می برم (آنچه هر جمله ی اول شخص بیان می کند می تواند به همان صورت در زمان غیرشخصی و از موضع غیرشخصی گفته شود)(PA, ch11) . عدم پذیرش این امر که بنابر نظر نیگل خودگرایان، به آن معتقدند، آنها را به روایتی از خود تنهاانگاری (solipsism) وادار می کند.
بررسی تطبیقی اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن از دیدگاه امامیه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اخلاق یکی از بخش های مهم مذهب امامیه و کلیسای کاتولیک است. این دو آیین، پیروان خود را به اخلاقی زیستن و رعایت مؤلفه های آن دعوت می کنند. از نگاه امامیه و کاتولیک، اخلاقی زیستن شرط نیل به رستگاری و رهایی از شقاوت ابدی است. پرسشی که باید مورد تحقیق قرار گیرد این است که اخلاقی زیستن، به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ عناصر سازنده آن کدام اند؟ این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی مفهوم اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که وجوه تشابه و تمایز میان این دو آیین وجود دارد: هم امامیه و هم کاتولیک، «عامل» و «عمل» اخلاقی را دو عنصر سازنده اخلاقی زیستن به شمار می آورند و در مفهوم اخلاقی زیستن نیز تلقی نسبتاً یکسانی میان آن دو وجود دارد. اما در شاخصه های دو عنصر سازنده و نیز در مبانی انسان شناختی و خداشناختی آنها تفاوت هایی مشاهده می شود.
اخلاقی زیستن و بیگانگی؛ نقدی بر تقریر ریلتون از پیامدنگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی - کلامی سال بیستم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۷۸)
121 - 142
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های پیشِ روی اخلاق، در دهه های اخیر، ادعای عدم سازگاری اخلاق با اموری است که از جمله مهمترین عواملِ سازنده سعادت انسان اند. ادعا شده است که گاه تبعیت از نظریه های اخلاقی شخص را با بعضی از امور بسیار ارزشمند زندگی او، از جمله عواطف و تعهدات شخصی اش و نیز از دیگر انسان ها بیگانه می سازد. ریلتون در مقاله «بیگانگی، پیامدنگری و اقتضائات اخلاقی بودن» سعی می کند که از جانب دیدگاه پیامدنگری به این ایراد پاسخ گوید. او، به این منظور، تقریری از پیامدنگری را، تحت عنوان «پیامدنگری سنجیده کارانه»، مطرح می سازد که در نظر او، از اقتضاء بیگانگی می رهد. این مقاله، پس از توضیح تقریر ریلتون از پیامدنگری، به نقد تدبیری می پردازد که او از طریقِ طرحِ این تقریر برای حل معضل بیگانگی اندیشیده است و ضمن نشان دادن بعضی تعارضات در دیدگاه پیشنهاد شده، آن را به عنوان نوعی متمایز نمی پذیرد. توفیق تقریر مذکور در حلّ مشکل بیگانگی را نیز با مشکلاتی مواجه می بیند که به عدول از دیدگاه پیامدنگرانه می انجامد.
موانعِ روان شناختیِ معرفتیِ اخلاقی زیستن از نگاه امام علی، علیه السّلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
7 - 26
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم درباره اخلاق این است که چرا آدمیان، به صِرفِ اراده اخلاقی زیستن، نمی توانند اخلاقی زندگی کنند؟ به عبارت دیگر، چرا اخلاقی زیستن دشوار است؟ اینجاست که بحث از موانعِ اخلاقی زیستن به میان می آید. هر انسانی که خواستارِ اخلاقی زیستن باشد، با موانعی روبرو خواهد شد که او را از پیمودنِ راهِ اخلاقی-زیستن بازمی دارند. موانعِ اخلاقی زیستن به دو قسمِ جامعه شناختی و روان شناختی́ تقسیم پذیرند. موانعِ جامعه-شناختی اموری بیرونی اند که بر تصمیماتِ اخلاقیِ آدمی تأثیر می نهند و مانعِ آدمی برای اخلاقی زیستن می-شوند، از قبیلِ افکارِ عمومی، ارزش داوری های دیگران، خوشایند و ناخوشایند و پسند و ناپسندِ دیگران. موانعِ روان شناختی، خود، بر دو قسمند: موانعِ معرفتی و موانعِ غیرِمعرفتی. موانعِ روان شناختیِ معرفتی́ موانعی اند که در روانِ آدمی́ مانعِ اخلاقی زیستن می شوند و، البتّه، به معرفت مربوطند. با توجّه به سخنانِ امام علی، علیه السّلام، عُجب، جزم وجُمود، تعصّب و آرزواندیشی́ از موانعِ روان شناختیِ معرفتیِ اخلاقی زیستن اند. ما کوشیده ایم تا این مدّعا را با روشی توصیفی- تحلیلی اثبات کنیم و نشان دهیم که، بر اساسِ سخنانِ امام علی، علیه السّلام، این موانعِ روان شناختیِ معرفتی چگونه مانعِ اخلاقی زیستن می شوند.
مبانی اخلاقی حکومت اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اساساً تشکیل حکومت اسلامی از حیث اخلاقی اهمیت داشته و مبنای چنین حکومتی، اصول اخلاقی است. در این نوشتار از برخی مبانی اخلاقی از قبیل ضرورت تعالی نفس انسانی و مسئولیت پذیری اخلاقی و همچنین انگیزش اخلاقی برای ضرورت شکل گیری حاکمیّت اسلامی سخن گفته می شود. البته ضرورت شناخت این مبانی در گام نخست مبتنی بر این است که از وضعیت نابه سامان اخلاقی و اجتماعی جامعه دینی آگاه شده و از آن وضعیت های نابه سامان ناخوشایند باشیم. در نوشتار حاضر تلاش می شود پیوند وثیق بین اخلاقی زیستن و حکومت اسلامی تدقیق شود.