مطالب مرتبط با کلیدواژه

حجت خدا


۱.

برداشت های عقلی از روایات دربارة مرجعیت دینی امام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرجعیت دینی امام تبیین عقلی حجت خدا حفظ دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۳۵۳
با مراجعه به متون دینی می یابیم که اهل بیت برای تبیین شئون خویش استدلال عقلی و نقلی داشته اند. در این مقاله با روش کتابخانه ای تحلیلی، استدلال هایی که این ذوات مقدس برای بیان مرجعیت دینی خود در برابر مخالفان یا شیعیان اقامه کرده اند، بررسی می شود. این ادله، گاهی برون مذهبی اند و گاهی درون مذهبی؛ یعنی در آنها به آموزه های مسلّم میان مسلمانان یا شیعیان استناد شده است. ایشان امام را محافظ شریعت، هادی به سوی دین، حجت الله، قیم و ملازم با قرآن کریم، واجب الاطاعه و محل نزول جبرئیل دانسته اند و برای اثبات مرجعیت دینی امام، به این موارد استدلال کرده اند.
۲.

بررسی حجّت خدا بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها)

کلیدواژه‌ها: حضرت فاطمه زهرا (س) حجت خدا دعای توسل عصمت کفویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۲۳۲
حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها)، دخت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) ستایشگران بی شمار دارد و از فضایل، مناقب و مقامات عالیه او ستایش های فراوانی شده است. دوست و دشمن، به کمال و عظمت او اعترافات کرده و جلالت شأن وی را ستوده اند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: و او پاره تن من است و او قلب من است که میان دو پهلوی من قرار دارد؛ پس کسی که او را اذیت کرده و کسی که مرا بیازارد خداوند را آزرده است. یکی از فضائل و مقاماتی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) این است که ایشان حجت خدا بر بندگان هستند. شنیده شده است که برخی از بزرگان، به استناد ذکر نشدن «یا حجت الله علی خلقه» در دعای توسل در ذیل توسل به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در حجت خدا بودن ایشان تشکیک کرده اند. این مقاله با بررسی کتب تاریخی و حدیثی و به روش توصیفی، در پایان، با روایت امام صادق، روایات حضرت زهرا (سلام الله علیها)، عصمت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) و کفویت ایشان با حضرت علی (علیه السلام) این مسئله را ثابت می کند که حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) حجت خدا بر بندگان است.
۳.

بازخوانی قاعده لطف در ضرورت تعیین امام از سوی خدای متعال(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: قاعده لطف حجت خدا امام استعداد انسان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۲۷
قاعده لطف در علم کلام برای اثبات ضرورت امامت مورد استفاده قرار می گیرد که بر اساس آن، نصب امام از سوی خداوند برای هدایت بشریّت مصداق لطف خواهد بود و از آنجا که لطف بر خداوند ضروری و واجب است، نصب و تعیین امام بر خداوند واجب خواهد بود. صحت استدلال به این قاعده مشروط به آن است که نصب و تعیین امام از سوی خداوند، لطفی جایگزین ناپذیر و انحصاری باشد تا ضرورت آن بر خداوند متعال اثبات شود؛ اما تقریرهای موجود در کتاب های رایج کلام، توان لازم را برای اثبات این مطلب به عنوان صغرای قاعده لطف ندارند. در این پژوهش، دو تقریر جدید از قاعده لطف ارائه می شود تا اشکال مطرح در صغرای این قاعده بر طرف شود. در تقریر اول روایات متواتر معصومین مبنی بر منحصربه فرد و جایگزین ناپذیر بودن مقام امام معصوم به این قاعده ضمیمه می شود که البته در این صورت، قاعده لطف اگرچه از اشکال دور مصون می ماند اما قاعده ای درون مذهبی به شمار خواهد آمد که در رتبه بعد از اثبات امامت معصومین قرار می گیرد، نه در عرض ادله اثبات امامت. تقریر دوم، علم حضوری انسان به استعدادهای عظیم خود و ضرورت وجود امامی الهی را برای تعلیم روش زیستن در زندگی نامتناهی، دلیلی بر جایگزین ناپذیر بودن مقام امامت و ضرورت این لطف مطرح می کند. تقریر دوم افزون بر این که در کنار ادله اثبات امامت قرار می گیرد، بُعد عقلی بودن این استدلال و عدم انضمام دلیل نقلی را حفظ می کند.
۴.

بررسی احتمال پیامبری حیّ بن یقظان در اندیشه شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حی بن یقظان شیخ صدوق حجت خدا روش عقلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۹۲
داستان حیّ بن یقظان، توسط دانشمندان علوم اسلامی و بیشتر، عارفان و حکیمان مطرح شده است که برخی از معارف را بر آن استوار ساختند. قهرمان داستان، تنها از طریق تعقّل، قدم به قدم به اسرار عالم پی می برد و در نهایت آنچه را یافته با دین قومی دیگر هماهنگ می بیند. به خلاف عارفان و حکیمان، برخی از محدثّان و متکلّمان معتقدند چنانچه بر فرض، فردی بدون بهره گیری از ارشاد و راهنمایی دیگران و در محیطی به دور از همه انسان ها پرورش یابد، اگر بتواند خدا را با عقل و فطرت دریابد، چنین شخصی، حجّت خداست. آنچه در تمثیل مطرح می گردد شخصی با این شرایط را حجّت باطن معرفی می کند. در مقابل، شیخ صدوق نه تنها با اصل این تمثیل و افسانه موافق نیست، بلکه از بررسی آثاری که نزدیک به این مفهوم دارد، چنین برمی آید که اگر چنین احتمالی با این مبانی مورد پذیرش قرار گیرد آن شخص هر که باشد حجّت ظاهری یعنی پیامبر در ظاهر خواهد بود نه حجّت باطنی. پژوهشِ حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی به دنبال اثبات اعتقاد شیخ صدوق به وجود شخص خاص یا افسانه حیّ بن یقظان نیست، بلکه درصدد دستیابی به آن است که وی، چگونه و با چه مبنایی شخصیتی مانند حیّ بن یقظان را حجّت خدا و پیامبر می داند. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که مبنای خالی نبودن زمین از حجت خدا و نیز اعتبار روش عقلی در شناخت خداوند، احتمالِ حجّت خدا بودن با شرایطی همچون شرایط حیّ بن یقظان در اندیشه شیخ صدوق قابل اثبات و امری ممکن است.