مطالب مرتبط با کلیدواژه

مثلیت


۱.

معیار شناسی مِثلِیَّت در آیات تحدّی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تقلید تحدی مثلیت نظم نو محتوای بدیع

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر قرآن، ادبیات و هنر
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر فرهنگ اصلاحات و واژه ها در قرآن
تعداد بازدید : ۲۱۰۱ تعداد دانلود : ۹۲۵
تحدّی قرآن شامل صورت و محتوا، به خدایی بودن آن ناظر است و مثلیّت در آیات تحدّی یعنی هم عیاری و هم وزنی با آیات قرآن در آنچه آورده می شود. در همانند آوری قرآن عنصر زاویه دید مشرکان ( و نیز همه مخاطبان ) نسبت به قرآن دخالت دارد و نمی توان ادّعای همانند آوری از قرآن را فارغ از شرایط نزول و دیدگاه مخاطبان آن معنا کرد. به نظر می رسد در میان معیارهای چهارگانه مثلیّت از «هدایت بخشی»، «نظم نو و محتوای بدیع» ، «نظام مندی» و «تأثیرگذاری» ، مهم ترین معیار، «نظم نو و محتوای بدیع قرآن» است که از وصف «حدیث » برای قرآن استفاده می شود و به نوآوری های این کتاب در قالب و محتوا اشاره دارد و احتمالاً مدّ نظر علمای بلاغت و متکلّمان نیز بوده که به جنبه بلاغی قرآن عطف توجه بیشتری داشته اند. اگر ابداعی در قرآن نباشد، تحدّی به آن بی معنا است. تقلید در مدلول و محتوای قرآن و همچنین تقلید از قالب کلمات قرآن در پاسخ به تحدّی قرآن، بی خبری و بی اطّلاعی از اصول معارضه است که مخالفان قرآن با تقلید کامل از نظم و ترکیب آیات قرآن و تغییر برخی از الفاظ آن و همچنین سرقت از قرآن، به خیال خود به مبارزه طلبی قرآن پاسخ گفته و مثل آن را آورده اند.
۲.

تحلیل مثلیّت در قرآن کریم با تکیه بر هم نشین ها و کنش گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثلیت همانندی بافت و سیاق کنش گفتاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۱۶
واژه مِثل و جمع آن امثال به ترتیب 75 و 7 بار در قرآن کریم به کار رفته است که بیشتر در معنای، همانندی در نظر گرفته شده است. در پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است تلاش شده تا به تحلیل و بررسی معنای مِثل با استفاده از واژگان همنشین آن و نیز کنش گفتاری پرداخته شود. از موارد برجسته استعمال واژه مثل در قرآن کریم، کاربرد آن در آیات تحدی، آیه 275 بقره(انما البیع مثل الربوا)، آیه 12 سوره طلاق و آیه 194 بقره است. در قرآن کریم واژه مِثل در مجاورت اسمی با واژه هایی چون( بیع)،( ربا) و (قصاص) و در مجاورت فعلی با فعل (اتی)،( یأتون)،(فأتوا بسوره) و(فلیأتوا بحدیث) آمده است. بر اساس نظریه کنش گفتاری آستین و طبقه بندی پنج گانه سرل، کنش گفتاری شامل کنش ترغیبی، تعهدی، اظهاری، اعلامی و عاطفی چه به صورت مستقیم و غیر مستقیم و نیز ساده و پیچیده است. بر اساس یافته های تحقیق، در آیه 194 سوره بقره، مثلیت در همنشینی و مجاورت با قصاص قرار دارد که نشان از همانندی در تکالیف و وظایف است و کنش غالب در این آیه ترغیبی - اظهاری با گفتمان تبیین و هشدارست، همچنین آیه 12 سوره طلاق، همانندی را به شکل عددی بیان می کند که با کنش گفتاری اظهاری همراه با مدح و تبیین همراه است. آیات تحدی، مثلیت و همانندی عام یعنی همانندی در همه جنبه ها را که هشدار و سرزنش و تبیین و به نوعی کنش تعهدی - اظهاری را در بر دارد مشخص می نماید و کنش گفتاری حاکم در آیه 275 بقره، سرزنش و تعجب و هشدار است و نوعی از کنش عاطفی - ترغیبی که مثلیت و همانندی در امور مشترک است را تبیین می نماید.
۳.

بررسی دیدگاه ملاصدرا نسبت به نظر غزالی در معاد جسمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رابطه نفس و بدن بدن اخروی عینیت مثلیت غزالی ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۱
یکی از دیدگاه ها در باب معاد جسمانی نظریه غزالی است که به مثلیت بدن اخروی و دنیوی معتقد است. در مقابل ملاصدرا بر حسب مقدماتی به تبیین معاد جسمانی پرداخته و نتیجه می گیرد که نفس و بدن بعین هما محشور خواهند شد. ملاصدرا اشکالات و نقدهایی بر نظریه غزالی وارد می کند و اشکال اصلی را در محذور عقلی آن و تلازم آن با تناسخ می داند. در این نوشتار به بررسی نقدهای ملاصدرا بر غزالی در مسأله معاد جسمانی پرداخته و شباهت ها و تفاوت هایی که بین نظریه این دو اندیشمند وجود دارد را به روش تحلیل عقلی و از رهگذر بررسی مناقشه ملاصدرا بر غزالی بیان داشته ایم. در این راستا شباهت هایی در باب بقای نفوس بعد از مرگ و مقام تجرد عقلی نفس به چشم می خورد، هرچند در نگرش به ماهیت نفس انسان و نسبت نفس با بدن، از یکدیگر متمایز و متفاوت هستند. لذا در کیفیت بدن اخروی تعبیر به مثلیت یا عینیت بدن اخروی با بدن دنیوی نمودند. ولی این اختلاف در تعبیر بوده و در حقیقت مراد این دو اندیشمند یک چیز است و آن این که این همانی بین شخص محشور در آخرت با دنیا برقرار باشد.
۴.

واکاوی و تبیین مفهومی و مصداقی قیاس اولویت در آیات خلقت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قیاس اولویت خلق جدید خلقت ابتدایی مثلیت عینیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۸۷
قیاس اولویت به معنای قوی بودن علت حکم در فرع و سرایت حکم اصل به فرع، از براهین و قواعدی است که در قرآن استفاده شده است. از جمله موارد استفاده از این قاعده، اثبات خلق جدید و بازگرداندن موجودات (انسان) در معاد است. قرآن در مرحله نخست برای برطرف کردن استبعاد مشرکان، خلقت جدید موجودات در معاد را با خلقت ابتدایی قیاس کرده است و بیان می دارد که هرگاه خداوند قادر به خلقت مسبوق به عدم باشد به طریق اولی قادر به بازگرداندن خلقی است که مسبوق به عدم نیست. در ضمن این بحث اشاره شده است که آفرینش این دو خلق، در نزد خداوند به یک اندازه قدرت لازم دارد و خلقت هیچ کدام نسبت به دیگری مشقت و سختی همراه ندارد. در مرحله بعد، برای اثبات خلق جدید و بازگرداندن انسان در معاد، قدرت بر آفرینش آسمان و زمین که با ذهن منکران معاد همخوانی بیشتری دارد حد وسط در قیاس اولویت قرار گرفته و اثبات شده است که هرگاه خداوند قادر به آفرینش آسمان و زمین با آن عظمت و اجزای بزرگ باشد به طریق اولی قادر است انسان را که تنها از گل چسبنده و دارای اجزای کوچک است دوباره بازگرداند. در ذیل این قیاس مِثلیت بدن دنیوی و اخروی و عینیت این دو بدن پس از ورود نفس به بدن اخروی تبیین شده است.
۵.

تحلیل و بررسی عینیت و مثلیت ابدان اخروی با ابدان دنیوی از منظر صدرالمتالّهین با تقریر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: صدرالمتالهین جوادی آملی این همانی عینیت مثلیت بدن اخروی بدنِ دنیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۸
از مهمترین اصول اسلامی، مسأله معاد است و از مسائل مهم در کیفیت معاد، روحانی یا جسمانی بودن آن است که از منکران تا مثبِتان عقلانی یا وحیانی طرفدارانی دارد. یکی از چالش های مهم در معاد جسمانی، اینهمانی و عینیت ابدان است. هدف پژوهش حاضر، که با استفاده از گردآوری داده های پژوهشی اسنادی و کتابخانه ای انجام شده و از روش تحلیلی- توصیفی بهره گرفته است، تبیین و توصیف دو رویکرد عینیت و مثلیت در رابطه ابدان اخروی با ابدان دنیوی و تحلیل منظر صدرالمتالّهین شیرازی با تقریر آیت الله جوادی آملی –دام ظله- در این چالش است. پرسش پژوهش این است که تناسب ابدان اخروی محشور در قیامت، با ابدان دنیوی، چیست و نظر نهایی صدرالمتالهین شیرازی - با توجه به اختلاف محتوایی متون- چه می باشد؟ یافته ها حکایت از آن دارد مرحوم صدرالمتالّهین با استفاده از اصول فلسفی خود در حکمت متعالیه اثبات می کند همانگونه که احکام و اوصاف دنیا با آخرت متفاوت است همینطور ابدان محشور در آخرت با ابدان موجود در دنیا تغایر دارند لذا اگر مراد از اینهمانی ابدان، تشخّص انسان باشد عینیت ثابت و مستدلّ است واگر مراد، حفظ بدن عنصری در آخرت باشد، عینیت محال و بلکه مثلیت بین ابدان اخروی با دنیوی ثابت خواهد بود و آیت الله جوادی آملی نیز با تبیین رابطه نفس و بدن و بیان مختصّات آخرت و مستدلّ بودن عقلانی معاد جسمانی، بر همین یافته صدرایی تأکید دارند.