مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
امامت خاصه
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با بررسی اصل امامت عامه و خاصه از منظر امام رضا علیه السلام روشن میشود که «امامت» یکی از اصول مورد توجه آن حضرت بوده، جایگاهی بلند در احادیث آن حضرت دارد، آن حضرت صفات و ویژگیهای امام را بصورت مفصل بیان کرده است؛ از جمله اینکه: امامت، اساس اسلام و امام، رهبر دینی مردم است. امام، الگوی مردم در اعمال عبادی و غیر عبادی است. امام، مایه سربلندی مسلمانان و ضامن اجرای قوانین الهی است. امامت، با قانونگذاری و هدایت گری جامعه را نظام مند میکند. امام، رهبر سیاسی مردم است که از دین دفاع میکند و نقشی دشمن شکن دارد. امام مایه شفاعت امت در رستاخیز و پناهگاه مردمان و نماینده خدا و حجت او در زمین است. مقام امامت همان جایگاه پیامبران الهی بلکه بالاتر از مقام نبوت است. امام، شخصیتی معصوم از گناه و لغزش است که فرشتگان با او سخن میگویند و مورد تأیید روح القدس است؛ دعایش مستجاب و از امور غیبی با خبر است. و در نهایت، امام، نور جهان افروز و آب حیات است که هر کس از او جدا شود، به ورطة گمراهی میغلطد. با توجه به صفات فوق، بشر عادی نمیتواند امام معصوم را بشناسد و نصب کند و امامان از سوی خدا نصب میشوند.
نخستین امامان، حضرت امام علی علیه السلام بوده و آخرین آن ها حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که از نسل امام رضا علیه السلام میباشد و حضرت عیسی علیه السلام پشت سر آن حضرت نماز میگزارد.
در پایان مقاله، به پیامدهای جدایی مردم از امامت اشاره شده که همانا گمراهی و هلاکت است. نیز به پیامدهای غلو در بارة امامان اشاره شده که افتادن در دام کفر و شرک است.
امامت از دیدگاه شیعه دوازده امامی با تکیه بر براهین عقلی و آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسألة امامت از دیرباز مطمح نظر متکلّمان و مفسّران نامدار اسلامی بوده است. فرقه های اسلامی در هیچ یک از مسائل دینی به سان مسألة امامت اختلاف نظر نداشته اند. علمای نام آور اسلامی، اوّلاً به دو فرقه بزرگ شیعه و اهل سنّت تقسیم شدند که جمیع فرقه های شیعه در تعیین امام، قائل به نصّ شدند، لیکن همه فرقه های اهل سنّت قائل به بیعت و اجماع اهل حلّ و عقد در این باب گشتند. فرقه های شیعه نیز در امر تعیین امام، از برخی جهات متشتّت گشتند. برخی قائل به نصّ خفیّ و برخی دیگر به عدم عصمت امام نظر دادند. در این میان، شیعه اثناعشری بر این باور است که وجود امام با قاعده عقلی لطف اثبات می شود، چون امامت از ملحقات نبوّت است. به دنبال اثبات امام با این قاعده عقلی، عصمت و منصوص بودن امام از جانب خدا و رسول را نیز با استناد به عقل و نقل اثبات می کنند. نویسنده مقاله در این جستار، برجسته ترین براهین عقلی شیعه دوازده امامی را ذکر نموده، سپس با استناد به آیات و روایات، عصمت و منصوص بودن امام را به اثبات رسانیده است. نکته قابل توجّه در باب امامت، آوردن براهین عقلی نو با نگاهی دیگر می باشد و نیز تکیه به کتاب الحجّة اصول کافی است، که دیگر نویسندگان به این دو نکته کم توجّه بوده اند.
اثبات و بررسی امامت خاصه از دیدگاه شهید صدر(ره)
منبع:
کلام حکمت سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶
89 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحث کلامی مسئله امامت است. استفاده از روشی نوین جهت اثبات آن به عنوان گامی مهم در زمینه اعتقادات اسلامی به شمار می آید. شهید صدر در قالب مکتب ذاتی خود، روش استقراء و حساب احتمالات را برای اثبات مسائل کلامی به کار برده است. ایشان برای اثبات اصل امامت بر خلاف اغلب اندیشمندان به تحلیل دینی و نقلی اکتفا نکرده، پا را از روش های متداول در اثبات مسائل کلامی فراتر نهاده است. ایشان در مباحث امامت بیشتر از زوایای غیرروایی به موضوع پرداخته و چنان که خود در موارد متعددی یادآور شده، در پی تحلیل مسائل امامت به گونه ای عقلانی و قابل قبول برای کسانی است که نمی خواهند فقط از زاویه مباحث روایی به آن بنگرند؛ از این رو مباحثی را مطرح کرده که دیگران یا بدان توجه نداشته اند یا عده کمی به آن دقت کرده اند. شهید صدر، در رابطه با امامت خاصه و اثبات آن از روش احتمالات استفاده کرده است؛ به این ترتیب که با روش احتمالات به اثبات امامت امام علی(ع) و امامت حضرت مهدی(عج) و برخی از مسائل مربوط به آن پرداخته است. شهید صدر سه احتمال را برای بحث جانشینی بعد از پیامبرصلی الله علیه و آله مطرح می کند؛ احتمال اول غفلت از بحث جانشینی، احتمال دوم واگذاری جانشینی به شورا و احتمال سوم آماده سازی شخصی برای رهبری. شهید صدر با بررسی تمامی احتمالات موجود برای جانشینی (بلاتکلیفی، اصل شورا و تعیین جانشین) این مطلب را اثبات می کند که تنها احتمال قابل قبول در بحث جانشینی احتمال سوم و تنها مصداق قابل قبول برای این امر شخص علی بن ابیطالب(ع) است. ایشان در بحث امامت حضرت مهدی (عج) نیز با بررسی امامت در سنین کودکی با آورن مصادیقی از امامت پیامبرصلی الله علیه و آله و امامان در سنین خردسالی و بیان شواهد تاریخی، پذیرش آن توسط مردم را به دلیل وجود تمام شروط امامت در آن مصادیق، می داند. دکتر شریعتی از جمله معدود پژوهشگرانی است که به بررسی آثار شهید صدر اهتمام ورزیده؛ اشکالاتی مطرح نموده است. این تحقیق در پی آن است که با تکیه بر تألیفات شهید صدر مسئله امامت را بررسی و به اشکالات دکتر شریعتی که از سوی شهید صدر پاسخ داده شده بپردازد. از این رو ابتدا به اثبات امامت از دیدگاه شهید صدر پرداخته و سپس اشکالات دکتر شریعتی و پاسخ های شهید صدر را بررسی می نمائیم.
بررسی تاریخچه استدلال به آیه ابتلای ابراهیم(ع) در منابع کلامی و امامتی کهن شیعی برای مسأله امامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام تطبیقی شیعه سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
265 - 292
حوزههای تخصصی:
برای استدلال و اثبات مسأله امامت و جانشینی پیامبر (ص) ، به دلایل «کلامی، تاریخی و نیز آیات قرآن کریم » استشهاد می شود. در این میان، آیه 124 سوره بقره (که در میان شیعیانِ متأخر و معاصر، به آیه ابتلای ابراهیم (ع) یا آیه امامت مشهور است)، یکی از مهم ترین آیات پیرامون مسأله امامت قلمداد می شود. از سوی دیگر، برای پرداختن و نقد و بررسی دلالت آیه ابتلای ابراهیم در مسائل امامت، لازم است پیشاپیش، مسائلی همچون موضعِ منابع کلامی و امامتی کهن شیعی نسبت به این آیه، پژوهش و دانسته گردند. در پژوهش پیش رو، با توجه به این سؤالات: «1 در کدام یک از منابع کلامی و امامتی متقدم شیعه، به آیه ابتلای حضرت ابراهیم (ع) پرداخته شده است؟ 2 موضعِ این منابع نسبت به آیه ابتلای حضرت ابراهیم (ع) و مسأله امامت چیست؟»، به بررسی منابع کهنِ شیعی پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، حدود بیست ونُه اثر کلامی و امامتی از منابع شیعه تا قرن پنجم بررسی شده است و در پایان، مشخص شد که حداقل تا اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم، در بیشتر این منابع، خبری از استناد و استدلال به آیه ابتلای ابراهیم (ع) برای مسأله امامت با تعریف های خاص شیعی از آن وجود ندارد و موارد اندکی مرتبط با مسأله امامت، آن هم در برخی منابعِ درخور تأمل درج شده است.
واکاوی و نقد شبهه ابن تیمیه در مورد شأن نزول آیه ولایت
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵
31 - 54
حوزههای تخصصی:
از دیرباز، پیرامون آیات قرآن کریم که بر امامت خاصه دلالت دارند، شبهات متعددی مطرح شده است. یکی از این شبهات، شبهه ای است که توسط ابن تیمیه حرّانی در مورد شأن نزول آیه ولایت مطرح شده است. ابن تیمیه در کتاب «منهاج السنه» به شدت نزول آیه ولایت در شأن امیرالمؤمنین علیA را انکار می کند و حدیث مربوط به این شأن نزول را ساخته و پرداخته شیعیان می داند. او صراحتاً می گوید: «به اجماع اهل حدیث آگاه، این شأن نزول کذب محض است.» ابن تیمیه برای اثبات ادعای خود به شواهد و قرائن مختلفی تمسک می کند. این پژوهش که با رویکردی توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده است، به دنبال پاسخ به این پرسش اصلی است که شبهه ابن تیمیه در مورد شأن نزول آیه ولایت و نقدهای وارد بر آن چه می باشد؟ یافته های کلیدی این پژوهش عبارتند از: ادعای اجماع در مورد این شبهه، مبنای درستی ندارد. این شبهه صرفاً ادعایی بدون پشتوانه است و اجماعی که نویسنده به آن استناد می کند، وجود خارجی ندارد. انکار شأن نزول ارائه شده، حتی با دیدگاه های علمای اهل سنت همخوانی ندارد. ریشه این ادعا بیشتر از آنکه در استدلال های عقلی و نقلی باشد، به شخصیت، افکار و اندیشه های شخصی ابن تیمیه باز می گردد. از نظر علمی، چنین آرایی سست و بی مبنا هستند. با این حال، تجربه نشان داده که اینگونه ادعاها می توانند پیامدهای خطرناکی در عمل داشته باشند.