مطالب مرتبط با کلیدواژه

حکمت الاهی


۱.

بررسی رابطه ی خدا و آفرینش با معنای زندگی با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عبودیت معنای زندگی آفرینش پوچی حکمت الاهی تلازم علت و معلول

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۳۰
انسان همواره به دنبال معنای زندگی خویش بوده است. معناداریِ زندگی او را از پوچی و سرگردانی بیرون می آورد. دانستن معنای زندگی با اعتقاد به وجود یا نبود خدا و بالتبع با بحث آفرینش جهان و انسان پیوندی آشکار دارد. وجود خدا، به مثابه ی موجود کامل یا واجب الوجود، مستلزم صفاتی مانند خالقیت، حکمت و علم است. خلقت عالمانه و حکیمانه مستلزم وجود معنا و غایت برای موجودات جهان و از جمله انسان است. از نگاه فیلسوف، متکلم و مفسری همچون علامه طباطبایی، واجب الوجود یا خدا فاقد هدفِ فاعل و البته واجدِ هدفِ فعل است. مراد از فعل خدا مجموعه ی عالمِ مخلوقات و از جمله انسان است و هدفِ فعلِ خدا در خلقتِ غیر انسان، عمدتاً فراهم کردن زندگی پاک برای انسان است. در این مقاله با رویکرد فلسفی-کلامی، به واکاوی این مسأله پرداخته خواهد شد.
۲.

تبیین گستره علم امام با تکیه بر برهان حکمت بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۸۰ تعداد دانلود : ۹۴
درک گستره علم امام، نقشی مهم در شناخت امام و جایگاه والای شان دارد.محققین از راه های مختلف عقلی و نقلی، مسئله علم امام را واکاویده اند، اما یکی از راه ها و براهینی که مورد غفلت قرار گرفته و می توان با استفاده از آن گستره علم امام را بررسی نمود، تبیین آن بر اساس برهان حکمت است. براساس دیدگاه حکمای اسلامی در حکمت متعالیه، مراتب وجودی انسان در عالم هستی از مرتبه عقل هیولانی شروع شده و به مرتبه عقل مستفاد ختم می گردد؛ در این مرتبه نفس با اتصال به عقل فعال شبیه او بلکه با او یکی می گردد. صور جمیع موجودات به صورت انفعالی در عقل مستفاد موجود است؛ همچنان که در عقل فعال جمیع صور موجودات به صورت فعلی وجود دارد. از منظر حکمای الهی کمال نهایی انسان رسیدن به مقام عقل مستفاد است. بر این اساس، قابلیت رسیدن به این مقام و دستیابی به علمی که دربرگیرنده همه حقایق عالم به صورت گسترده و بی انتهاست برای انسان موجود است. از سوی دیگر، حکمت الهی اقتضاء می کند که در عالم تکوین هیچ خلقتی، بیهوده و عبث نباشد؛ زیرا خلقت امر عبث، فعلی قبیح بوده و با حکمت خداوند مخالف است. ظرفیت تکوینی و بی انتهای علمی موجود در بشر اگر در هیچ فردی از افراد انسانی به فعلیت نرسد، مستلزم عبث است. پژوهش حاضر بعد از توضیح و تبیین مقدمات استدلال، نشان می دهد وجود چنین قابلیتی در انسان بیهوده نیست؛ زیرا دست کم در برخی انسان ها این قابلیت به فعلیت رسیده است. امام معصوم7 مصداق اتم کسانی است که به مقام عقل مستفاد رسیده و دارای علم گسترده و بی انتها می باشند.
۳.

حکمت واجب الوجود از منظر متکلمان مسلمان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حکمت الاهی شیعه معتزله اشاعره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۰
حکمت پروردگار در آینه اندیشه متکلمان مسلمان، حاکی از علم بی منتهای اوست.آنان با تبیین حکمت الهی و دقایق صنع و لطایف فعل، علم پروردگار را استنتاج می نمایند وبیشتر هم به علم فعلی و صفات فعلی او توجه دارند. طبق عقیده متکلمان شیعی – با غضّ نظر از آرای فلسفی آنان در این باب– تعریفی که از حکمت باری در عرصه کلام صورت گرفته عبارتست از «أنّه تعالی لایفعل القبیح و لایخل بواجب» که مستلزم پذیرفتار شدن قاعده حسن و قبح ذاتی عقلی می باشد؛ اینکه پدیدگان فی نفسه مشتمل بر انحاء مصالح و مفاسداند و واجب تعالی هم عالم به این مصالح و مفاسد می باشد. لذا در افعال خود امور قبیح را مرتکب نمی گردد و امر بایسته را ترک نمی گوید. متکلمان شیعی با این رأی خویش به گونه ای مرزبندی با آرای اشاعره که منکر حسن و قبح ذاتی عقلی اند نمودند طبق رأی اشاعره، خداوند افعال خود را از روی مصحلت و حکمت انجام نمی دهد بلکه آنچه انجام می دهد حکمت آمیز است که آنرا هم ناشی از علم پروردگار می دانند. آنها با این بیان خواسته اند علو ذاتی پروردگار را که محکوم هیچ امر بیرون از قلمرو ذات خود نیست حفظ نمایند اما به گونه ای صدور هر فعلی ولو عبث آلود را برای ذات باری تجویز کرده اند.متکلمان معتزلی که همانند متکلمان شیعی قائل به حسن و قبح ذاتی عقلی اند بر ابتناء افعال باری بر مصلحت و حکمت و عاری بودن از لغو و عبث پای می فشرند اما بیان آنها از حکمت پروردگار شبیه به حکمت در آدمیان است که برای وصول به غرض و هدفی، فعلی از او صادر می شود.