محمدهادی سلیمانی

محمدهادی سلیمانی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

ناسازگاری نظریه های اشیای داستانی در فلسفه تحلیلی معاصر با نظریه های اسطوره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هستی شناسی اشیای داستانی هویات اساطیری رئالیسم داستانی نو-ماینونگ گرایی داستان گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
در دهه های اخیر، ادبیات گسترده ای در خصوص هستی شناسی اشیای داستانی شکل گرفته است. این هستی شناسی ها ذیل رویکردهای رئالیستی تا ضدرئالیستی مختلفی قابل رده بندی هستند. فیلسوفان درگیر این ادبیات، به رغم اختلافات بنیادین، در این امر توافق دارند که آنچه درباره متافیزیک و هستی شناسی هویات داستانی می گویند قابل بسط به هویات اساطیری نیز است. اما اگر مشخصات هویات اساطیری را، بر مبنای اسطوره شناسی های سده اخیر، مد نظر قرار دهیم، دیده می شود که این هویات در جهان واقعی کارکرد دارند، جنبه ای ناخودآگاه و جمعی دارند، و نهایتاً در تحقق بخش های متفاوت می توانند تحقق بیابند. این مشخصات الزاماتی را برای یک هستی شناسی قابل بسط به هویات اساطیری ایجاد می کند. اعمال این الزامات بر هستی شناسی های اشیای داستانی روشن می کند که این هستی شناسی ها را نمی توان به نحو مناسبی به هویات اساطیری بسط داد. بنابراین هستی شناسی های اشیای اساطیری، مجزا از هستی شناسی های داستانی، باید ادبیات بحث خود را مبتنی بر تتبعات اسطوره شناسانه و متکی بر ابزارهای تحلیلی خلق کنند.
۲.

اسطوره، هستی شناسی اجتماعی و مساله التفات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره هستی شناسی اجتماعی التفات حالت ناخودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۴ تعداد دانلود : ۱۳۴
اگر اسطوره را در رویکردهای متنوع اسطوره شناسی مد نظر قرار دهیم، خواهیم دید که اسطوره اولاً واجد کارکردی در فرهنگ، جامعه، ذهن یا روان انسان یا انسان ها است؛ ثانیاً واجد جنبه ای جمعی است؛ ثالثاً با وضعیت ناخودآگاه یا پیشاآگاهی مرتبط است و رابعاً جنبه ای تجویزی دارد. این مشخصات موجب می گردد که هستی شناسی اجتماعی بستر مناسبی برای تحلیل اسطوره باشد. با تکیه بر آرای امثال سرل و تائوملا، اسطوره با این توصیف می تواند حقیقتی نهادی لحاظ شود. با این همه، رویکرد غالب در هستی شناسی اجتماعی در فلسفه تحلیلی متاخر همه حقایق نهادی را محصول حیث التفاتی فردی یا جمعی می داند. استدلال خواهم کرد که ویژگی ارتباط اسطوره با ناخودآگاه، همه شاخه های رویکرد غالب هستی شناسی اجتماعی را به چالش می کشد و ناکامی آنها را در تحلیل اسطوره به مثابه حقیقتی نهادی نشان می دهد.  
۳.

فراهستی شناسی نوفرگه ای بر پایه فراهستی شناسی فرگه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فراهستی شناسی نوفرگه ای فراهستی شناسی فرگه ای فراهستی شناسی های ساده نگر هسته منطقی زبان طبیعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۲۴۲
فراهستی شناسی نوفرگه ای از بحث برانگیزترین فراهستی شناسی های دهه های اخیر است. یکی از رایج ترین تلقی ها از این فراهستی شناسی، لحاظ آن ذیل گونه های فراهستی شناسی های ساده نگر نظیر تنوع سورگرایی یا ماکسیمالیسم است. با این حال، اگر خود رویکرد فرگه و فراهستی شناسی قابل استنباط از این رویکرد را مدنظر قرار دهیم، نسبتی میان فراهستی شناسی فرگه ای و رویکردهای ساده نگر برقرار نخواهد شد. اگر فراهستی شناسی نوفرگه ای را در راستای فراهستی شناسی فرگه ای بخوانیم، خوانشی از این فراهستی شناسی خواهیم داشت که از مهم ترین ویژگی هایش جدی نگرانه بودن است. نکته بنیادی این فراهستی شناسی آن است که در بستر هسته منطقی زبان طبیعی شکل می گیرد و نه زبان طبیعی صرف. با این حال، اگرچه استفاده از فراهستی شناسی فرگه ای برای خوانش نوفرگه ای ها، خوانشی ناسازگار به دست نمی دهد، الزام هایی را به ویژه در واضح ساختن روش شناسی تحمیل می کند. نیز با این خوانش، کارکرد روش فراهستی شناسی های نوفرگه ای، کارکردی متافیزیکی در راستای تعیین مقوله شیء انتزاعی و نیز کارکردی معرفت شناسانه در جهت نحوه توجیه آنهاست و نه کارکردی هستی شناختی.
۴.

نقدی بر رویکرد فلسفه تحلیلی معاصر به اشیای اساطیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره شناسی شیء اساطیری شیء داستانی فلسفه تحلیلی روش شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۱
شیء اساطیری در دهه های اخیر، به واسطه مباحثی نظیر معمای اینهمانی التفاتی گیچ، هستی شناسی اشیای داستانی و نوماینونگ-گرایی، وارد مباحث فلسفه تحلیلی شده است. در قبال اشیای اساطیری، رویکردهای متفاوت فلسفه تحلیلی در این ادبیات های بحث، اشتراک نظر دارند که شیء اساطیری از لحاظ متافیزیکی، سمانتیکی و هستی شناختی تفاوتی با شیء داستانی ندارد و می-تواند ذیل اشیای داستانی صورت بندی شود. در این رویکردها تمایز میان اشیای داستانی و اساطیری صرفا معرفت شناسانه است. با این همه، اسطوره شناسی های خارج از فلسفه تحلیلی، از چنین برداشتی حمایت نمی کنند. علت اختلاف برجسته میان برداشت فلسفه تحلیلی و برداشت اسطوره شناسی ها از شیء اساطیری و اسطوره، به روش شناسی فلسفه تحلیلی در قبال موضوعات مرتبط با دانش هایی نظیر روانشناسی و جامعه شناسی برمی گردد. فلسفه تحلیلی مجهز به ابزارهایی نیست که آن را قادر سازد اسطوره-شناسی خاصی در رقابت با دیگر اسطوره شناسی ها ترتیب دهد، به همان شکل که در مورد فیزیک یا شیمی چنین است. بنابراین، در مورد اسطوره شناسی ها نیز فلسفه تحلیلی چاره ای جز به رسمیت شناختن تحقیقات اسطوره شناسانه و تلاش برای دقیق و منظم ساختن یافته های آنها با ابزارها و روش های تحلیلی ندارد.
۵.

بسط منطق زالتا بر اشیای معمولی انتزاعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منطق زالتا نظریه شیء زالتا اشیای اساطیری اشیای معمولی انتزاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۱۸۲
در تقسیم بندی اشیا مطابق نظریه شیء نوماینونگی زالتا، اشیا یا معمولی هستند و یا انتزاعی. طبق این رویکرد، اشیای معمولی ویژگی ها را نمونه گیری می کنند و اشیای انتزاعی، ویژگی ها را کدگذاری می کنند. با این همه، به نظر می رسد که اشیایی نظیر اشیای اساطیری، ناقض این تقسیم بندی هستند. طبق دریافت های اسطوره شناسانه، هویات اساطیری وجود واقعی دارند و در تحقق بخش های متمایز داستانی و عینی قابل تحقق هستند. توضیح این امر با منطق زالتا ممکن نیست. با این همه، می توان با افزودن طبقه اشیای معمولی انتزاعی که از سویی، ویژگی ها را نمونه می گیرند و از دیگرسو، ویژگی هایشان ذاتی آنها هستند و بنابراین، به شکل ضروری واجد این ویژگی ها هستند، توضیح داد که چگونه اشیای داستانی می توانند تحقق بخش هویات اساطیری باشند. همچنین اعمال تمایز نحوه وجود شی عینی معمولی و شی انتزاعی معمولی بر منطق زالتا توضیح می دهد که چگونه شیئی عینی می تواند تحقق بخش هویات اساطیری باشد. به این ترتیب، این منطق بسط یافته با تغییرات مربوطه در نحو و سمانتیک منطق زالتا، قادر به توضیح دریافت های اسطوره شناسانه است.
۶.

عدم امکان سلسله مراتب نامتناهی sinnها در جملات گرایشی در تئوری معنای فرگه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تئوری معنای فرگه جملات گرایشی معنی مدلول سلسله مراتب نامتناهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۹ تعداد دانلود : ۴۷۸
تئوری معنای فرگه در جملات گرایشی و این موضوع که sinn مستقیم عبارت، bedeutung همان عبارت در جمله گرایشی محسوب می شود، وقتی جملات گرایشی تو در تو را مدنظر قرار دهیم می تواند سلسله مراتبی از sinn هایی را پدید آورد که در یک متن، sinn و در متن دیگر bedeutung خواهد بود. نامتناهی بودن این سلسله مراتب می تواند منجر به مخدوش شدن تئوری معنای فرگه و ناسازگار جلوه کردن آن شود. در این مقاله با تمرکز بر جملات گرایشی، این نتیجه حاصل می گردد که اولا تئوری فرگه در جملات گرایشی نیازمند اصلاح است و ثانیا مبتنی بر این اصلاح، در این جملات، سلسله مراتب نامتناهی امکان فعلیت نخواهد داشت.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان